به گزارش بولتن نیوز به نقل از جام، داستان دکل نفتی با مصاحبه یکی از متهمان ماجرا با روزنامهای اصلاحطلب و رسانهی فارسی زبان خارج کشور وارد مرحله جدید و قابل تأملی شده است.
دکل گمشده در ایران، در خلیج مکزیک پیدا شد!
مروری گذرا بر داستان عجیب دکل گمشده نفتی در دولت دهم
در ماجرای دکل دریایی فورچونا (GSP FURTUNA) نام چند فرد، چند شرکت و 87 میلیون دلار سرمایه ایران مطرح است: علی طاهریمطلق (مدیرعامل شرکت مهندسی تأسیسات دریایی)، آقا مراد شیرانی (مشاور مدیرعامل شرکت مهندسی تأسیسات دریایی که شریک مصطفوی هم بوده!)، رضا مصطفویطباطبایی (دلال نفتی و مالک چند شرکت)، عمر کامل آلسواده (مشاور حقوقی مصطفوی و شیرانی) ازجمله افراد شاخصی هستند که نامشان با این دکل پیوند خورده است.
این دکل حدود 67 میلیون دلار قیمت داشته ولی به دلیل تحریمها، واسطهگرها و سوءاستفاده مدیران وقت دولتی به قیمت 87 میلیون دلار معامله شد. نکته مهم و عجیب در این ماجرا آن است که دکلی وارد کشور نشده اما مبلغ آن از کشور خارج شده است.
رضا مصطفوی و عمر کامل آلسواده
شرکت تأسیسات دریایی در دولت قبل برای تسریع در بهرهبرداری از میادین مشترک تصمیم به خرید چند دکل نفتی گرفت اما به بهانه تحریمهای گسترده علیه کشورمان به سراغ واسطهها و دلالها رفت.
با بیتدبیری مسؤولان دولتی، شیرانی که همزمان با مشاور مدیرعامل تأسیسات، 80درصد مالکیت شرکت سپنتا را نیز برعهده داشته به سراغ شریکش رضا مصطفوی میرود و با کمک او و عمر کامل دکل فورچونا را که متعلق به شرکت رومانیایی در ترکیه بوده، گزینه مناسبی مییابند.
آنها با تأسیس شرکتی کاغذی در امارات به نام DEAN و از طریق بانکهای چین 20درصد مبلغ دکل را از شرکت تأسیسات دریافت میکنند. شرکت رومانیایی به دلیل دریافت نکردن پول، قرارداد را فسخ میکند اما در اقدامی عجیب و مبهم، شرکت تأسیسات دریایی پس از فسخ قرارداد، 80درصد باقیمانده را نیز به حساب شرکت اماراتی منتقل میکند. مالکیت این شرکت اماراتی بنا بر نقلی برعهده مصطفوی و بنا بر نقلی دیگر در اختیار مشاورش، عمر آلسواده است.
پس از گذشت سه سال از این ماجرا این دکل اکنون در خلیج مکزیک مشغول به کار است، 87 میلیون دلار از ایران خارج شده است و متهمان با مصاحبه با رسانهها توپ را به زمین یکدیگر میاندازند.
متهم خارج نشین؛ صبح چهارشنبه در تیتر یک شرق، پنجشنبه شب در بی بی سی فارسی
یکی از متهمین پرونده جنجالی دکل گمشده، این روزها از بلندگوهای مختلف برای تبرئه خود استفاده میکند. رضا مصطفوی طباطبایی در مصاحبه طولانی با روزنامه شرق و گفتگوی مفصل با رسانه دولتی انگلیس تمام تلاشش را به کار بست که بگوید «من بیگناهم».
روزنامه مشرق به نقل از برخی سایتها، مصطفوی را یکی از 9 پوکرباز معروف دنیا معرفی میکند اما خود وی در ادامه مصاحبه مدعی شده که ماجرای پوکربازی برای سالها قبل بوده و "وقتی دیدم کل این بازی با تفکرات و عقاید من منافات دارد، دیگر ادامه ندادم."
اگر از کنار این مسائل به سادگی بگذریم نمیتوانیم از نقش این فرد در قمار نفتی با 87 میلیون دلار بگذریم. به هر حال این مبلغ به حساب شرکت رومانیایی نرفته و سر از شرکت DEAN در آورده که وی مدیر آن است. به گفته بیژن زنگنه، وزیر نفت دولت یازدهم، این شرکت تنها بیست روز پیش از معامله در امارات ثبت شد و پولها به حسابش واریز میشد.
رضا مصطفوی در حال پوکر بازی
این دلال نفتی که در دوبی به سر میبرد پس از آنکه شریکش؛ شیروانی، در ایران بازداشت شد برای آنکه در امان بماند از دوبی امارات به ژنو سوئیس رفت و از همانجا برای تبرئه خود با شبکه بی بی سی فارسی گفتگو کرد.
مصاحبه متهم اصلی دکل گمشده با بی بی سی فارسی در پنج شنبه شب بسیار شبیه به گفتگویش با روزنامه اصلاح طلب شرق در روز چهارشنبه است.
"قمارباز کرسنتی" چه میخواست بگوید؟
رضا مصطفوی طباطبایی که به "قمارباز کرسنتی" مشهور شده در این دو گفتگوی مشابه اصرار داشت تا بگوید:
1. موضوع سیاسی است.
مصطفوی از تریبون بی بی سی گفت: «متآسفانه وضعیتی که ما امروز شاهدش هستیم درواقع بیاخلاقی است... سیاسی شدن این موضوع و دامن زدن به آن در جراید دردی را دوا نمیکند.»
2. من بیگناهم و "نقش من فقط واسطه بوده است."
3. من بودم که موضوع را کشف کردم.
«گزارشات لازمه از یک سال و نیم پیش توسط اینجانب به مسؤولین ذیربط و حراست شرکت نفت ارائه گردید. در 11شهریور [1394] با روزنامه شرق مصاحبهای کردم و گفتم که اطلاعات لازم را من در اختیار قرار دادم.»
وی در بخش دیگر سخنانش باز هم مدعی میشود: «من بودم که استارت کار [افشای موضوع دکل] را زدم و اطلاعات را به مسؤولین دادم و همکاری لازم را کردم.»
4. من کارآفرین هستم.
دلال مشهور نفتی به مخاطبان فارسی زبان رسانه دولتی انگلیس به عنوان کارآفرین معرفی میشود: «اولین کسی هستم که دکلهای خشکی و دریایی را مهندسی معکوس کردم... اشتغالزایی بسیاری به وجود آمد.»
مصطفوی از ژنو به مجری بی بی سی در لندن گفت: «من به عنوان یک کارآفرین و فردی که در جامعه حضور داشتهام میگویم...»
5. مقصر مجلس شورای اسلامی و شرکت تأسیسات دریایی است.
مصطفوی بدون آنکه به نقش خود در دلالی اشاره کند میگوید: «چرا مجلس شورای اسلامی طرح تحقیق و تفحص از شرکت تأسیسات دریایی را در دستور کارش قرار نداده است؟»
و با این جمله همه تقصیر بر گردن مدیریت سابق شرکت تأسیسات انداخته شد: «ما نباید یک مورد خاص را که به علت سوء مدیریت و سوءاستفاده بوده به بقیه موارد تعمیم دهیم.»
6. خرید در تحریم یعنی "بازرگانی پارتیزانی"
وی با چریکی خواندن خرید برای ایران در دوران تحریم گفت که "من هیچ تحریمی را دور نزدهام."
7. فرار نکردهام و عاشق ایرانم
دلال نفتی که میداند به دلیل پرونده دکل و پول گمشده، در صورت بازگشت به ایران همچون بابک زنجانی بازداشت میشود با استفاده از تریبون انگلستان چنین وانمود کرد که دوست دارد به ایران بازگردد اما نمیگذارند!
وی علت عدم بازگشت به ایران را به گردن دستگاههای امنیتی ایران انداخت. مصطفوی به بی بی سی گفت که چون دستگاههای امنیتی به دلیل پروندهای دیگر میخواستند اموالش را مصادره کنند او "توفیق حضور در ایران" را از دست داده است.
دلال نفتی میگوید: «متأسفانه من از ورود به ایران محروم شدهام... آنجا خاک من است.»
مصطفوی در جواب به این سؤال که "آیا به دلیل امکان بازداشت در دوبی، از آنجا به اروپا آمدهاید؟" بدون آنکه پاسخی قانع کننده دهد از اینکه بی بی سی فارسی به خبرگزاری فارس استناد کرده دلخور شد.
سرانجام ماجرا
سرانجام مشخص نشد که:
علت دعوت از این فرد به بی بی سی فارسی چه بود؟
چرا برخلاف اسناد منتشرشده، مصطفوی توضیحی درباره سرنوشت پولهای واریزی به حساب شرکت کاغذیاش در دوبی نداد؟
چرا به جای آنکه مجری شبکه دولتی انگلیسی با گفتگوی چالشی این متهم را وادار به پاسخگویی کند تنها تریبون خود را در اختیارش قرار داد تا او به صورت یکطرفه خود را تبرئه کند؟
چرا در دو روز متوالی تیتر یک روزنامهای اصلاحطلب و مهمترین برنامه بی بی سی فارسی تنها به تریبون یکجانبه یکی از متهمان پرونده مرموز اختصاص مییابد؟
و...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
غالب افراد می دانند که حروف اختصاری "بی بی سی" از کلمات انگلیسی با ترجمه تحت اللفظی "بنگاه سحن پراکنی بریتانیا " بر گرفته شده است.
بنگاه سخن پراکنی موصوف، برای خود یک ماموریت "خبرگزاری" قائل است که علیرغم ظاهری ادعای "بی طرفی" ، در واقع اخبار و گزارشاتی را از سطح جهان دست چین و مخابره می کند که در واقع و در نهایت و بنا به تصریح خودش منافع مالیات دهندگان بریتانیایی و یا در اصل منافع انحصارات امپریالیستی (و در اینجا منافع بریتیش پترولیوم ) را نامین کند....
داستان بی بی سی که اظهر من الشمس است که ابتدای آن به دهه های اول قرن گذشته بر می گردد . ولی جالب تر از آن داستان رادیو آزاد است که درست در نیمه قرن گذشته میلادی و بعد از اختتام جنگ جهانی دوم شروع گردید و آن اینکه ، رادیو آزاد اروپا با بودجه اولیه ده میلیون دلار و در سال 1950 در برلن تاسیس شد.
سرمایه گذاران اولیه آن از جمله عبارت بودند از : شرکت سولفور آمریکا ، شرکت راه آهن پیتسبورگ ، نشنال بانک واشنگتن ، شرکت هواپیمایی آمریکا ، ناشر مجلات تایم و لایف ، هنری فورد دوم و شرکت های جنرال موتورز آمریکا ، جنرال الکتریک ، ویستنگهاوس ، اسو و کرایسلر و ... شایان ذکر است که هم اکنون 29 ایستگاه این رادیو برنامه هایی به 16 زبان مختلف پخش می کنند.
بعد از فروپاشی بلوک شرق و پایان فاز اول ماموریت اصلی رادیو آزاد اروپا ، هم اکنون با نام رادیو آزاد به فعالیت های خود ادامه می دهد.
همین رادیو "آزاد" موصوف ناشناس 01:21 برنامه های خود را به زبان فارسی با عنوان رادیو "فردا" پخش می کند.
بهر تقدیر ، لازم است مطابق قوانین کشوری مسئولان برگزاری مناقصات تمام ملاحظات قابل پیش بینی و احتمالی را بکار بندد تا از وقوع سوء استفاده ها اجتناب شود.
این پرونده نکات ابهام فراوانی را دارد که لازم است مطابق آنچه که جناب زنگنه در مصاحبه تلویزیونی تاکید داشتند مراتب از سوی مراجع مسئول رسیدگی شود تا نتایج عینی به استیفای حقوق ملت منتهی گردد.
بهر ترتیب مفادآگهی فراخوان مناقصات و مزایده ها و چگونگی های تنظیم و نشر این قبیل اعلامیه ها ، در همه حال توجهات سازمان های رسیدگی کننده و موسسات حسابرسی را در جریان بازبینی سلامت فرآیند عملیات معاملاتی بخود جلب می کند.
شایان ذکر است آنچه که بطور معمول در چارچوب قوانین کشوری ضرورت دارد در این آگهی ها مورد تاکید واقع گردد تصریح عدم امکان مشارکت وابستگان سازمان های انتشار دهنده و یا تشکیلات وابسته به کارکنان (چه شاغل و چه بازنشسته) آن سازمان ها در این قبیل معاملات است.
باستناد صحبت های جناب زنگنه در میزگرد تلویزیونی بنظر می رسد برای این مهم در این معامله بزرگ اخیر ، حساسیت لازم بکار برده نشده و اهیمت کمتری داده شده است.
می پرسید : علت دعوت از این فرد به بی بی سی چه بوده است ؟
جواب این است که عوامل انحصارت نفتی (بی بی سی) ، با علم کردن کوس رسوایی این فرد می خواهد از آب گل آلود ماهی بگیرد و عملا این فکر را القا نماید که تنها راه برای تداوم فعالیت های اکتشافی همان رو آوردن به سمت و سوی شرکت ها و انحصارات نفتی شناخته شده قبلی که برای خود حق آب و گل قائل هستند می باشد.
شایان ذکر است که در این میان ، این فرد هم بنظرش رسیده با این شانتاژ بازی ها می تواند برای خود حاشیه امنیتی ایجاد کند و از تیر رس قانون بدور باشد.
هنوز باصطلاح مرکب این گزارشات خشک نشده است که بولتن نیوز در مورخ هفدهم شهریور ماه با کد خبری 289696 گزارش می دهد که :
به گزارش بولتن نیوز، در حالي كه بسياري از نمايندگان مجلس از جزييات مدل جديد قراردادهاي نفتي ايران اظهار بي اطلاعي كرده و اين گمان به وجود آمده است كه وزارت نفت قصد دارد بي اذن مجلس ، كشور را در برابر عمل انجام شده قرار دهد رفت و آمدهاي تازه اي براي رزرو تعدادي از اشرافي ترين اتاق هاي هتل بزرگ پارك پالاز وستمينستر در محله اعياني لندن براي اقامت اعضاي ايراني همايش رونمايي از قراردادهاي نفتي آغاز شده است...
با تفاسیر معلوم میشه فرد مشروحه بوی کباب به مشام اش رسیده که هل هولکی مصاحبه با "شرق" و دعوت بی بی سی برای مشارکت در میز گرد را قبول کرده تا خودی نشان دهد !
می پرسید که : چرا به جای آنکه مجری شبکه دولتی انگلیسی با گفتگوی چالشی این متهم را وادار به پاسخگویی کند تنها تریبون خود را در اختیارش قرار داد تا او به صورت یکطرفه خود را تبرئه کند؟
عرض می شود که از قضای روزگار مجری "بی بی سی" سئوالاتی را در مورد :
میزان آورده اولیه آقای مصطفوی برای شروع فعالیت ایشان در ابتدای ورود به این صحنه ، میزان دارایی ها در داخل کشور، چگونگی ارتباطان و نحوه برقراری آنها و ... سئوال کرد که ایشان همه آنها را به جربزه های "صنعتگری" خود و همراهانشان ارتباط دادند.
شایان ذکر است که می توان گفت کل ماجرای آن گفتگو ، در قالب استفاده های حداکثری از یک مهره سوخته برای فراهم آوردن اتمسفر روانی جهت برقراری مناسبات جدید و حضور مجدد و مستقیم انحصارات نفتی در عرصه های فعالیتی قابل تبیین است.
بفرمائید که نظر حضرتعالی نسبت باعلام رسمی مبنی بر انتقال پول از حساب ها و نیز اعلام صریح فرد واسط "صنعتگر !؟" مبنی بر اعلام دریافت هزینه های حق العمل کاری خویش چیست ؟
اگه در تعریف مفاهیم "دردی" ، "اختلاس" ، "ارتشاء" ، "کلاهبرداری" ، "حیف و میل" ، "بیت المال" ، "سوء مدیریت" ، "خیانت در امانت" و ... تفاهم و درک درک داشته باشیم اونموقع تداوم بحث می تواند به نتیجه مشخص برسد.
آرزوی قلبی تمام دوستداران کشور و مردم این سرزمین اینست که این خبر کذب باشد و اموال عمومی از دراز دستی نابکاران ایمن باشد.
ناشناس محترم 22:31 !
اگر جواب این سئوال مطروحه در جمعبندی گزارش را بدهید خدمت بزرگی را در روشن شدن گوسه و زوایای این پرنده بانجام رسانیده اید که :
"... چرا برخلاف اسناد منتشرشده، مصطفوی توضیحی درباره سرنوشت پولهای واریزی به حساب شرکت کاغذیاش در دوبی نداد؟ "