گروه فرهنگی - امروزه رسانه ای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمیتوان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانههایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامهها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.
به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالبهای مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامهها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایتها و مجلات و روزنامهها و رسانههای مختلف دیگری که وجود دارد، میتوان به همه آنها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است…
به همین دلیل ما دربولتن نیوزسعی کردهایم تا از این به بعد و در قالب صفحه«فرهنگ در رسانه»به بازخوانی و بازنشر اصلیترین مطالب فرهنگی روزنامهها بپردازیم. به عبارت دیگر،«فرهنگ در رسانه»تلاشی است برای تبلور روزانه تراوشات فرهنگی روزنامه های کشور. تا به این طریق، حداقل اصلیترین مقولات فرهنگی که در روزنامهها منتشر شده است، توسط مخاطبین دیده شود. البته ما از همین جا، دست همکاری خود را به سمت همگان دراز کرده و از همه کسانی که تمایل دارند به انحای مختلف در این زمینه به ما کمک کنند، دعوت میکنیم تا در کنار ما، به ارتقای صفحه«فرهنگ در رسانه»کمک کنند.
آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آنها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.
*****
آرمان / «محمد رسولا...» مونترال را تحتتاثیرقرارداد
نمایش فیلم «محمد رسول ا...» ساخته پرافتخار سینمای ایران جشنواره فیلم مونترال را به شدت تحت تاثیر قرار داد و رسانههای خارجی نیز در مطالب مختلف از این اثر نوشتند.به گزارش مهر به نقل از مالایا آنلاین، مجیدی با شرکت در کنفرانس فیلم «محمد رسول ا...» در مونترال که به عنوان پرهزینه ترین فیلم سینمای ایران از آن یاد میشود و همزمان با اولین اکران جهانی فیلمش شرکت کرد.مجیدی در این نشست گفت: هدف از ساخت این فیلم که اولین قسمت از یک سه گانه است، ارائه چهره واقعی اسلام است که او معتقد است به شدت آسیب دیده است.
مجیدی گفت: متاسفانه در این مقطع زمانی ارائه نسخه رادیکال، متعصب و خشن، واقعیت اسلام را خدشه دار کرده است. او در مونترال و پس از نخستین نمایش فیلمش که در این جشنواره صورت گرفت، درباره فیلم هم صحبت کرد.وی گفت: رفتارهای بربرانهای که گروهی تروریست به نام اسلام انجام میدهند، اسلام واقعی نیست. او با اشاره به ویران کردن گنجینههای فرهنگی سوریه و عراق توسط داعش این سخنان را به زبان آورد و افزود: اسلام دین صلح است، دین دوستی است و عشق و من تلاشم این بود تا همین را در فیلمم نشان دهم.این فیلم که با بهره گرفتن از فیلمبرداری که سه اسکار در کارنامهاش دارد یعنی ویتوریو استوراروی ایتالیایی ساخته شده، با موسیقی رخا رحمان فیلمساز هندی که دو جایزه اسکار در کارنامهاش دارد، ساخته شده است.
در همین حال لیبراسیون فرانسه نوشت: پنجشنبه بعداز ظهر بیرون از سینمای امپریال در مونترال، جایی که جشنواره برپا شد، گروه کوچکی از مخالفان نیز شعارهایی در مخالفت با فیلم سر دادند.در تصویر مجیدی در کنار سرژ لویک (چپ) بینانگذار و رئیس فستیوال فیلم مونترال از زمان آغاز تا کنون و دنیس کودر شهردار مونترال دیده میشود. مجیدی که در جریان کنفرانس به فارسی سخن میگفت و حرفهایش به انگلیسی ترجمه میشد، پیش از شروع رسمی جشنواره در این کنفرانس شرکت کرده بود. وی در این نشست گفت فیلمش از زمان تولد تا ۱۳سالگی و دوران نوجوانی حضرت محمد(ص) اختصاص یافته و از مستندات مورد وثوق شیعه و سنی برای ساخت آن استفاده کرده است.
لیبراسیون نوشته است: «محمد رسول ا...» با تصاویر زیبایش، حواشی بسیار و بازیگری حرفهایاش مخاطب را جذب می کند. این نشریه افزوده است: چند ساعت پیش از اکران این فیلم در کبک، سینماهای تهران شاهد نمایش این فیلم بودند و مجیدی فیلم را موفقترین فیلم تاریخ سینمای ایران خواند. در سی و نهمین دوره جشنواره فیلم مونترال که تا ۷سپتامبر ادامه خواهد داشت، مجیدی ابراز امیدواری کرد که توزیع کنندگان بینالمللی نسبت به اکران جهانی فیلم اقدام کنند. سایت لدووا نیز نوشت: نمایش این فیلم مثل بمب در مونترال صدا کرد. فیلمی که بیشتر شبیه فیلمهای هالیوودی مذهبی مثل «۱۰ضربه» سیسیل ب.دومیل است و از نظر خلوص و صفا و با بالاترین حد از جلوههای ویژه ساخته شده است. این سایت می نویسد: البته زمان ۱۷۱دقیقهای آن اندکی طولانی به نظر میرسد.
مجید مجیدی تنها فیلمساز ایرانی است که سه جایزه مهم سینمایی از آمریکا دریافت کرده و با استعداد خاص خود میتواند ظرافتهایی خلق کند. او در اثر جدیدش به منابع واقعگرایانهتر سینما روی آورده است. در «محمد رسولا...» بازیگران ایفاگر نقشهایی سرراست هستند و پیامبر نو رس که چون فرشته به نظر میرسد در میان آنها جای دارد و با موسیقیای که ارائهکننده تمهای بیشتر غربی و رعدآساست، همراهی میشود. مناظر خیره کنندهای که در تهران فیلمبرداری شده به خوبی یادآور مکه است که با بازسازی این شهر در شهرک سینمایی شکل گرفته و در میان همه این تصاویر زیبا که فیلمبرداری ایتالیایی فیلم هایی چون «آخرین امپراتور» و «اینک آخرالزمان» خالق آنهاست، با جلوههای ویژه از سونامی گرفته تا حمله گروه پرندگان، غارهایی که دهان باز میکنند، راه شیری و نورهای خاص آسمانی، تصویر شده است. فیلم «محمد رسولا...» به زبان فارسی است نه عربی و هم مخاطبان داخلی و هم مخاطبان خارجی را مدنظر قرار داده است.این فیلم در عین حال ادای احترامی به ادیان دیگر از مسیحیت و یهودی است که همه در خاورمیانه به عنوان مکان ظهور پیامبران ظهور کردند.مجید مجیدی و تهیه کنندهاش با تیمی از بازیگران در مونترال حضور یافتهاند.
*****
آفتاب یزد / بوی ماه بر لبان حسین پناهی
نام حسین پناهی ما را به یاد چهره مهربانش، صدای دلنشین و غم نهفته پشت آن میاندازد. انگار دنیا را از چشم کودکی میدید که در حال بوییدن گلی است. به گزارش ایلنا؛ این سرگذشت کودکیاست که به سر انگشت پا هرگز دستش به شاخه هیچ آرزویی نرسیده است...
حسین پناهی شاید که قواعد ادبی را خوب نمیدانست و در هنر نمایش و بازیگری سرآمد نبود و جایزهای نبرد، لیک در ذات هنرمندی او هیچ شکی نیست. سال ۱۳۳۵، در روزی همچون دیروز بود که حسین در روستای دژکوه متولد شد. کسی نمیداند در آن لحظه نابی که چشم به جهان گشود، پدرش خوشحالزاده شدن پسر بود یا غمگین نان شب. او در خانوادهای فقیر و روستایی دور و بینام و نشان دیده به جهان گشود. دژکوه را امروز خوب میشناسندش به پاس حسین. همه میدانند دژکوه در شهر سوق است از توابع استان کهگیلویه و بویر احمد. پناهی بعد از دوره سخت تحصیلات ابتدایی در بهبهان به خواست و آرزوی پدر، مدرسه آیتالله گلپایگانی رفت و بعد از مدتی درس حوزه را کنار گذاشت و یک سالی به معلمی در شوشتر روی آورد. پس از آن به اهواز رفت ولی آنجا هم چندان دوامی برای بیقراریهای پناهی نبود. برای ارشاد و راهنمایی مردم در کسوت روحانی به محل زندگیاش بازگشت.
سال ۱۳۵۶ بود که شوکت را به همسری برگزید. یکی از بزرگترین اتفاقات زندگی پناهی که بیشک آشفته حالی وی را دو چندان نمود؛ داستان زنی است که فضله موشی روغن دسترنج چند ماههاش را آلوده کرده بود. او با دل نگرانی نزد پناهی آمده و خواسته بود رای بدهد که روغن نجس است یا پاک. پناهی میدانست شرع، این روغن را نجس میداند، ولی دسترنج زنی فقیر که نان و قوت خانودهاش در این روغن بود پناهی را وادار کرد رای به پاکی روغن بدهد، چراکه او سالها با طعم همین فقر زیسته بود و معنی آن را خوب میدانست.
« شام که نیس
خب زحمت خوردنشم ندارم
در عوض
چشم من و پوتینای مچاله و پیریه که
رفیق پرسههای بابام بودن
بعدشم واسه اینکه قلبم نترکه
چشمارو میبندم و کله رو ول میکنم رو بالشی که پر از گریههای ننمه
گریه که دیگه عار نیست
خواب که دیگه کار نیست»
پس از این ماجرا وی لباس روحانیت از تن درآورد، خانواده طردش کرد و با همسرش به اهواز بازگشت. در کتابخانه اهواز کاری برای خودش دست و پا کرد. سال ۱۳۵۷ دختر بزرگش «لیلا» در اهواز به دنیا آمد. با آغاز جنگ تحمیلی همان سال ۱۳۵۹ وارد جبهه شد و شروع به فعالیتهای فرهنگی کرد. اما حسین پناهی را قرار به ماندن نبود. چون «آنا» دختر دومش دیده به جهان گشود، بنه بست و راهی تهران شد. یک سالی را در یکی از مقبرههای خصوصی امامزاده قاسم به سر برد و به عضویت گروه هنری آناهیتا درآمد. آغاز زندگی در تهران برای حسین پناهی دوره شکوفایی به شمار میآید چراکه در این دوره دست به نوشتن برد و نمایشنامههایی نوشت و کارگردانی کرد. سال ۱۳۶۱ نخستین نمایشنامهاش به نام یک گل و بهار را نوشت. به کارگردانی پرداخت و همزمان چند کار دیگر نوشت وروی صحنه برد. در نمایشنامههایش میبینیم که در دهان شخصیتهای نمایش به جای دیالوگ قطعات شعر گذاشته و در تمام نقشآفرینیهایش نیز شاعری نهفته است که گویی کلمات را دانهدانه از نیمه تاریک صحنه یا جایی معلق در هوا بیرون میکشد، زوایای مختلفشان را نگاه میکند و بعد با وسواس ادایشان میکند. سال ۱۳۶۳ همزمان با تولد فرزند سومش (سینا) پناهی نخستین تجربه بازیگریاش را نیز از سر گذراند و در سال ۱۳۴۴ به استخدام صداوسیما در آمد. به دلیل فیزیک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگی و خلوصی که از رفتارش میبارید و طنز تلخش بازیگر نقشهای خاصی بود.تجربه کارهای فراوان پناهی در حوزه تئاتر، تله تئاتر، سریال تلویزیونی، سینما، نمایشنامهنویسی، پرداختن به شعر و داستان همه نشان از بیقراری او دارد که پا بند به یک جا نشستن نبوده است.
«حراج کردم همه رازهایم را یک جا
دلقک شدم با دماغ پینوکیو
و بوته گونی به جای موهایم
آری گلم
دلم
حرمت نگه دار
که این اشکها خون بهای عمر رفته من است
سرگذشت کسی که هیچ کس نبود»
پناهی که از بازیگری و نویسندگی تجربههای فراوانی داشت، به ضبط آثارش پرداخت و مجموعه دکلمههایش را در دو آلبوم منتشر کرد. آلبوم دوم آن مجموعه در شب یکشنبه یازدهم مرداد به پایان رسید. پناهی به خانه رفت. چهارشنبه همان هفته چهاردهم مرداد ماه ساعت ۹ شب در یک تماس تلفنی با پسرش صحبت کرد و این آخرین شب زندگیاش بود. حسین پناهی در چهاردهم مرداد ماه سال ۱۳۸۳ دیده از جهان فرو بست...
«چه مهمانان بیدردسری هستند مردگان
نه به دستی ظرفی را چرک میکنند
نه به حرفی دلی را آلوده
تنها به شمعی قانعند
واندکی سکوت......».
*****
آفتاب یزد / نادر مشایخی: موسیقی حسین اصلانی شخصیت ایرانی دارد
بیست وششمین نشست پلک تهران در خانه هنرمندان ایران برگزار شد. بیست وششمین نشست پلک تهران با عنوان «موسیقی معاصر ایران فولک - مدرن با نگاهی به آثار حسین اصلانی» چهارشنبه 4 شهریور در تالار استاد ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار شد. درابتدای این برنامه حمیدرضا اردلان، معاون هنری خانه هنرمندان ایران به نمایندگی از شورای عالی خانه هنرمندان ایران به دلیل 5 دهه تلاش حسین اصلانی در عرصه موسیقی، کوشش او برای هموار کردن شرایط دشوار زندگی، ارتقاء دانش و بینش هنری، خلق آثار ارزنده و تربیت هنرمندان برجسته ،تقدیرنامهای را به حسین اصلانی تقدیم کرد.
پس از آن سروش ریاضی به بحث موسیقی معاصر اشاره کرد و گفت: واژه موسیقی معاصر همواره واژهای چالشبرانگیز بوده است. وقتی به دیکشنریهای موسیقی یا دایرهالمعارفها مراجعه میکنیم، میبینیم به موسیقی قرن بیستم وبه ویژه نیمه دوم آن اشاره دارند اما با توجه به سرعت شکلگیری موسیقی در قرن بیستم با گرایشهای متنوعی روبرو هستیم وبه کار بردن واژه معاصرچیزی درمورد سبک، زیبایی شناسی و.. آثاربه ما نمیگوید. آیا آثار آهنگسازان ایران مثل پرویز محمود در دوره خودش معاصر نبوده است؟ آیا باید موسیقی موردنظر ساختارشکنانه باشد تا معاصر محسوب شود؟ وی ادامه داد: از این منظر موسیقی حسین اصلانی را ادامه سنت کلاسیک و رمانتیک اروپایی میدانم که درعینحال ابزارموسیقی قرن بیستم را مورد استفاده قرار داده است و این خصوصیت به شخصیت خود او نیز برمیگردد.
هم پوشانی سبکهای دوره رمانتیک به بعد، درآثار اصلانی قابل مشاهده است واین نشان میدهد که موسیقی رمانتیک نمرده بلکه با نگاهی امروزیتر به راهش ادامه میدهد. در ادامه نادر مشایخی ضمن اشاره به بحث زمان در موسیقی و سینما گفت: موسیقی اصلانی با عنصرایرانی موجود در آن را ادامه موسیقی رمانتیک نمیدانم. در موسیقی معاصر نیمه قرن بیستم به بعد تلاش شد افکار غیرموسیقایی در موسیقی دخالت داده نشود، چرا که با سینما میشد حرفهایی را زد که نیازی به زحمت موسیقی نداشت. اصلانی خیلی دقیق در مورد هر قطعه نوشته چه منظوری داشته است و منظورهای او غیرموسیقایی بوده است. این جنبه از کاراو، کار ایرانی است چون ما هنوزسعی داریم با موسیقی مان افکاروعواطفی که الزاما به موسیقی مربوط نمیشوند را انتقال دهیم.
یکی از مسائل مهم در آهنگسازی مدرن مسئله توازن در تراکم و عدم تراکم است که اصلانی این کاررا بسیار عالی انجام داده است. وی توازنی بین متریال یا هارمونی مدرن و موسیقی زادگاهش به وجود آورده است.این استاد موسیقی ادامه داد: برخلاف 90 درصد آهنگسازهای ایرانی که نه آهنگسازی بلکه بازشنوی میکنند، اصلانی را یک آهنگساز میدانم. بازشنوی پدیدهای نسبتا جدید است که از اواسط قرن نوزدهم متداول شده است. پدیده جالبی که در کار اصلانی قابل مشاهده است، شخصیت موسیقی ایرانی است. موسیقی ایرانی یک نوع صمیمیت ایجاد میکند، چون در گذشته سازها کوچک بودهاند و نباید صدای زیاد تولید میکردهاند و از این نظر شنونده در نزدیکی نوازنده بوده است. همین امر موجب صمیمیت میشده و این صمیمیت را به انحاء مختلف در موسیقی اصلانی نیز میبینیم. پس ازپخش فایل تصویری سخنرانی بیژن ظلی برای حاضران در سالن، مهران پورمندان پژوهشگروکارگردان به بیان ویژگیهای موسیقی اصلانی پرداخت و گفت: آلبوم «حس نمادین» همچون یک آلبوم عکس است که یک موسیقی را بازسازی کرده و درآن میتوان روند آهنگسازی اصلانی و چگونگی اندیشیدن اورا مشاهده کرد.
موسیقی قبل ازهرچیز به ما میگوید که آیا اندیشه و طرز تفکری را بیان میکنیم؟ دراین آلبوم، روند یک آهنگسازدرحال طی شدن را میبینیم. مهمترین اتفاقی که برای هرآهنگسازی میافتد رسیدن به یک زبان مشخص است و دراین میان اهمیتی ندارد ابزار مورد استفاده او چه باشد. روند دگرگونی تاریخ موسیقی استفاده از ملودی، سازها، رسیدن به هارمونی و سپس دستیابی به یک زبان مشخص است. اصلانی در تمام قطعاتش درحال تجربه کردن است و آهنگسازی ایرانی را میبینیم که به دنبال رسیدن به زبان مشخص است. اینکه چطور از ساز و هارمونی استفاده کند تا به یک زبان برسد، برای او امری کاملا تجربی است. در بخش پایانی این برنامه نیزحسین اصلانی دقایقی برای حاضران در سالن سخنرانی کرد و گفت: از خانه هنرمندان ایران و دستاندرکاران برنامه برای برگزاری این مراسم تشکر میکنم. فراز و نشیبهای زندگی گذشته و حال هر هنرمندی وسعت بخش آثار هنری اوست.
هرچه این فرازونشیبها بیشتر باشد ، آثار پختهترمیشود وحرفهای تازه تری برای گفتن خواهد داشت. دشواری زندگی برای کسی که تسلیم زندگی روزمره نمیشود، نبرد مداوم با ناملایمات است و معنای خوشبختی دراین زندگی جز ازگذرازمشقتها حاصل نمیآید. به عنوان کسی که از تکرار و تقلید بیزارم سعی کردم با تغییرات زمانه آثارم را بهگونهای ارائه دهم که تقلید و تکرار در آن جایی نداشته باشد. در این برنامه همچنین قطعاتی از موسیقی حسین اصلانی برای حاضران در سالن پخش شد.
*****
آفتاب یزد/جدیدترین گفتههای مجیدی درباره «محمد رسولالله(ص)»
«مجید مجیدی» در مصاحبهای که با فرانس پرس - خبرگزاری فرانسوی - انجام داده، از دشواریهای ساخت فیلم «محمد رسولالله (ص)» و ادامه این پروژه سخن گفته است. به گزارش ایسنا، فیلم «محمد (ص)» پنجشنبه شب گذشته آغازگر جشنواره بینالمللی فیلم مونترال شد و روزنامه «حریت» ترکیه درباره آن نوشت: «محمد(ص)» فیلمی عظیم درباره کودکی حضرت محمد(ص)، حدود 40 میلیون دلار هزینه دربرداشته و ساخت آن بیش از هفت سال به طول انجامیده است.
به گزارش ایسنا به نقل از فرانس پرس، مجید مجیدی، کارگردان 56 ساله ایرانی در مصاحبهای که با خبرگزاری «فرانس پرس» در تهران داشت، گفت: افراط گرایان و جهادیونی مثل آنها که درعراق میبینیم، نام اسلام را دزدیدهاند. در جهان غرب تفسیر غلطی از اسلام ظهور کرده که تصویری خشن از این دین را نشان میدهد. ما اعتقاد داریم که اینها هیچ ربطی به دین ما ندارد. او در ادامه به رویکرد منفی برخی کشورها به این فیلم اشاره کرد و افزود: مسلما بعضی از کشورها مثل عربستان سعودی با این فیلم مشکل خواهند داشت، اما بسیاری از کشورهای اسلامی همچون ترکیه، اندونزی، مالزی وکشورهای جنوب شرق آسیا خواستاراین فیلم هستند.
مجیدی در ادامه سخنانش خود لبخند به لب گفت: نشان دادن قهرمان در جریان فیلم، بدون نمایش چهره او چالشی بزرگ بود. ما از هاله نوری پوشاننده برای پیامبر استفاده کردیم. هر جا که ما پیامبر را در فیلم داریم، جریان را از نگاه او نمایش میدهیم، حتی در دوران کودکی. همه کنجکاوند که صورت پیامبررا در این فیلم ببینند اما شما نمیتوانید چهره او را ببینید. مجیدی در آخر به دشواری تصویرکردن پیامبردردورانهای بعدی زندگی ایشان در این فیلم اشاره کرد و گفت: هیچ اختلافنظری درباره این دوران زندگی پیامبر (ص) (کودکی) وجود ندارد. اما از زمانی که ایشان به نبوت میرسند، حتی مدیریت دیالوگها هم بسیار سخت میشود. با این حال من هنوز بر این باورم که این کار شدنی است.
*****
ابتکار / تجسم فرهنگ و هنر
مجسمههای شهری در تهران عمر زیادی ندارند، ناصرالدین شاه قاجار اولین کسی بود که از او مجسمهای ساخته و در تهران نصب کردند؛ او که پس از بازگشت از سفر فرنگ سخت شیفته شهرها و مردمان فرنگ شده بود دوست داشت به شیوه آنها هم مجسمهای از او بسازند و در یکی از میادین اصلی شهر آن را نصب کنند. تندیس ناصرالدین شاه به دستور اقبال السلطنه، وزیر قورخانه و توسط میرزا علی اکبر معمار ساخته شد. از آن روزگار تاکنون در تهران مجسمههای بسیاری نصب شده است که البته تعداد آنها در یکی دو دهه گذشته رو به افزایش گذاشته است. با این حال سوال اینجاست که این بیشتر شدن تعداد مجسمهها در خلق آثار ماندگار نقشی داشته است؟ آیا مجسمه شهری لزوما باید اثری ماندگار باشد؟ و اساسا مجسمه شهری چیست و چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ اینها سوالاتی است که از نادر قشقایی، جمشید مرادیان، ملک دادیار گروسیان و بهداد لاهوتی چهار هنرمند عرصه مجسمهسازی پرسیده شده است، هنرمندانی که در زمینه ساخت مجسمههای شهری نیز سابقه دارند.
جای خالی مجسمههای ماندگار در شهر
نادر قشقایی درباره اینکه چرا امروز مجسمههای شهری ماندگاری در شهر وجود ندارد عقیده دارد: این موضوع به مسائل بسیاری بستگی دارد. باید اجازه دهیم و شرایطی را فراهم کنیم تا اتفاق فکری مدنظر مسیر خود را پیدا کند. اگر ابوالحسن صدیقی در آن زمان مجسمه فردوسی را به کمال رسانده و اجرا کرده، این جریان پیوسته کامل بوده و این امتیاز به او داده شده است تا تحقیق و بررسی کاملی داشته باشد و بعد این کار را انجام دهد. او به لحاظ جایگیری مجسمه تمام زوایا را در نظر گرفت تا این مجسمه به درستی جاگیر شود، در واقع همین انتخاب درست موجب شد تا مجسمه فردوسی امروز تبدیل به یک خاطره شده و در ذهن مخاطب جا گرفته است. به نظر من کسی که برای جایگیری مجسمههای شهری تصمیم میگیرد باید از جنس و بدنه خود این عرصه باشد و تفکر لازم را داشته باشد.جمشید مرادیان نیز در این زمینه میگوید: ما، در زمانهای زندگی میکنیم که دیگر زمانه بزرگان و افراد شاخص نیست.
اکنون وسایل ارتباط جمعی آن قدر رشد کردهاند که افراد فرصت پاسخ دادن به همه گزینههایی که این ابزارها در اختیارشان قرار میدهند را ندارند. در واقع عصر، عصر وانمود است درحالی که دوره بزرگان، دوران بود محسوب میشد. هر اثر هنری با هر جذابیت و کیفیتی که تولید شود پس از مدتی به آلودگی بصری تبدیل میشود به همین دلیل پس از مدتی باید با اثر هنری دیگری جایگزین شد و به این ترتیب سرمایهگذاری برای ساخت آثار هنری مانا ضرر مالی به دنبال دارد.بهداد لاهوتی هم در این باره عقیده دارد: دلیل این مسئله آن است که مردم از ما جلوتر هستند. مجسمه فردوسی یا مجسمه میدان حر را اگر همین امروز بخواهیم اجرا کنیم، چند نفر بیشتر این توانایی را ندارند که بتوانند یک کار خوب را اجرا کنند.
از این رو این کارها بسیار ارزشی و قیمتی هستند. ما امروز هزینه چندانی برای مجسمههای شهری نمیکنیم و ارزش مجسمههای شهری را درحد یک مجسمه تجربی پایین آوردهایم. همه انتظار دارند مجسمههای خوب در سطح شهر داشته باشند، اما متاسفانه کیفیت کارها بسیار پایین است. در آن زمانی که مجسمه فردوسی ساخته شد قضیه فرق میکرد و مجسمه جدیتر دیده میشد. فراخوان محکمی داشت در حالیکه امروز اینگونه نیست. در حالیکه همه فکر میکنند برای ساخت مجسمههای شهری سالانه هزینه هنگفتی صرف میشود، اما بودجه مناسبی در اختیار هنرمندان برای این امر قرار نمیگیرد.
جانمایی بد برای مجسمههای خوب
ملک دادیار گروسیان نیز با اشاره به اینکه مجسمههای خوبی در شهر وجود دارد میگوید: یکی از دلایلی که ممکن است احساس شود مجسمه شهری خوب نداریم این است که جانمایی مناسبی برای مجسمهها انجام نمیشود. وقتی یک اثر هنرمندانه در کنار اتوبان نصب میشود چطور میتوان توقع داشت که مردم آن را ببینند. به همین دلیل به توجه در این زمینه نیازمندیم.لاهوتی نیز درباره این موضوع بیان میکند: اگر شهرداری به جای هزینه ساخت و نصب این مجسمهها، همین آثاری که در سطح شهر بودند را به درستی جانمایی میکرد و جلوی این آفت و زشتی را میگرفت بسیار بهتر از این بود که یکسری مجسمه بدون هویت در سطح شهر نصب کند. متاسفانه تنها ارگانی که در این زمینه کار میکند شهرداری است و هیچ ارگان دیگری در این زمینه حمایت لازم را انجام نمیدهد. از سوی دیگر بیشترین منتقد به شهرداری نیز خودمان هستیم و هنوز هیچ کمیتهای برای ترسیم مجسمههای شهری نداریم و مجسمهها در حال از بین رفتن هستند. عادت کردیم به اینکه دراین زمینه پول درستی خرج نکنیم و همین باعث شده آثار کم ارزش به سطح شهر آمدهاند. باید آثار درست و مناسب ساخته شود و به شهر انتقال یابد و شهرداری با تغییر رویه میتواند این کار را انجام دهد.
باغی برای مجسمهها؛ آری یا نه؟
مرادیان همچنین درباره ایده احداث باغهای مجسمه نیز اظهار میکند: این فکر متعلق به کسانی است که قرنها در زمینه مجسمهسازی سابقه داشتهاند. با این حال این کار یکی از راههایی است که میتوان آثار سمپوزیومها را حفظ کرد به شرطی که خود این سمپوزیومها به عنوان راهی برای ارتباط مردن با هنر بیطرفانه و به شکل درست برگزار شوند. به نظر من باغهای مجسمه از این نظر دارای اهمیت هستند که فضایی را برای علاقهمندان به هنر مجسمهسازی پدید میآورند، فضایی که علاقهمندان حاضرند برای مراجعه به آنها زمانی را اختصاص دهند. چنین فضایی بسیار مفیدتر از آن است که مجسمهای در اتوبان نصب شود و اتومبیلها با ۸۰ کیلومتر سرعت از کنار آن عبور کنند.گروسیان درباره احداث باغهای مجسمه برای ایجاد فضایی در زمینه مجسمه شهری نیز میگوید: چنین فضاهایی عالی هستند اما مسئله اینجاست که در کشورهای دیگر که سابقهای در این مورد دارند، باغ مجسمه احداث نمیشود. در واقع برای برگزاری یک سمپوزیوم زمین خالی و مناسبی انتخاب میشود، آثار پس از اتمام در محل مناسب خود در این زمین نصب میشوند و بعد اطراف این مجسمهها فضای باغ، پوشش گیاهی و چمن ایجاد میشود. به این ترتیب با یک طراحی از پیش تعیین شده هر سمپوزیوم خود به ایجاد یک باغ مجسمه میانجامد در حالی که ما حاصل سمپوزیومها را ابتدا انبار میکنیم تا بعد جایی برای نصب آنها پیدا کنیم.
مجسمه شهری چیست؟
نادر قشقایی درباره اینکه مجسمههای شهری چه تفاوتی با دیگر انواع مجسمه دارند معتقد است: ما مجسمههای معمولی بسیار زیادی در سطح شهر داریم و متاسفانه سعی نشده مانند کشورهای دیگر امتیازات بالایی برای این امر در نظر گرفته شود. باید یک کانالی و جود داشته باشد برای ارزیابی آثار، باید دید کدام کار برای سطح شهر مناسب است و اصلاً آیا نیاز است ما این همه مجسمه در سطح شهر داشته باشیم یا نه، بخش عظیمی از مجسمههای شهری ما، مجسمههایی از جنس فایبرگلاس هستند که برای شهر به آنها نیازی نیست. در هیچ کجای دنیا چنین اتفاقی دیده نمیشود و شهر با این حجم از مجسمه پر نمیشود. باید همانطور که یک دندانپزشک با ظرافت خاصی کار میکند، شرایط تخصصی زیباسازی را نیز در سطح شهر داشته باشیم و اجازه دهیم متخصصان کار خودشان را به درستی انجام دهند.لاهوتی نیز میگوید: مجسمههای شهری خوبی داریم اما مجسمه با فضای اطرافش تعریف میشود و به تنهایی معنا ندارد و نمیشود درباره آن صحبت کرد. اگر مجسمه خوبی در سطح شهر داشته باشید، اما فضای اطرافش خوب نباشد، قطعا آن مجسمه دیده نمیشود پس مجسمه شهری صد در صد با فضای اطرافش در ارتباط است.
*****
اعتماد / سرگرداني تماشاگران و دورهگردي فيلمسازان
فيلم «محمد رسولالله(ص)» در روز اول اكرانش يعني پنجشنبه فروشي بالاتر از ١٧٠ ميليون تومان داشته است. در همين چند روز ابتداي اكران هم دچار حاشيه شد كه تداخل اكران اين فيلم با ديگر فيلمهاست. به دليل اينكه زمان فيلم «محمد رسولالله (ص)» سه ساعت است و اين زمانبندي در اكران سينماي ايران عرف نيست سبب شده تا سانس اكران برخي فيلمها كم شود. يكي از اين فيلمها «قندون جهيزيه» ساخته علي ملاقليپور، فرزند كارگردان سرشناس دفاع مقدس رسول ملاقليپور است. از همان روز چهارشنبه ملاقلي پور در مصاحبهاي با يكي از خبرگزاريها اعتراض خود را صريحا اعلام كرده و گفته بود كه «نميگذارم سانسهاي فيلمم را كم كنند» اما به هر روي اين اتفاق افتاد. اين اعتراض اما پايان ماجرا نبود و روزهاي بعد در شبكههاي مجازي عكس علي ملاقليپور منتشر شد كه تيشرتي با طرح و تبليغ «قندون جهيزيه» به تن دارد و در خيابان تراكتهاي فيلمش را پخش ميكند. با او تماس گرفتيم تا قصه را از زبان او بشنويم و بدانيم ماجراي اعتراض او به كم شدن سانس فيلمهايش چيست.
كارگردان قندون جهيزيه در پاسخ به اين سوال كه آيا از قبل خبر نداشتي كه قرار است فيلم «محمد رسولالله (ص» اكران و سانسهاي فيلمت كم شود، گفت: «از قبل خبر داده بودند و من هم در خبرگزاري فارس اين خبر را خواندم كه چون قرارداد فيلم من سه سانس بوده است اين اتفاق ميافتد. يعني بر عكس روال سابق كه قرار بود فيلمهايي كه فروش خوبي داشتهاند سانسهايشان اضافه ميشود حالا فيلمي كه دو هفته اكران شده و به مرز نيم ميليارد رسيده بر اساس قراردادش كه سه سانس بوده، بدون اكران ميماند. اين چه نوع قانوني است كه فيلم سه سانس دارد و يك فيلم ١٥ سانس؟» ملاقلي پور با اشاره به اينكه كم شدن سانس براي فيلمهاي ديگر هم اتفاق افتاده اما فيلم من از همهشان بيشتر متضرر شده است، گفت: «باقي فيلمها هفتههاي پرفروششان را رد كردهاند و فيلم من تازه در ابتداي هفتههاي اكران و فروش قرار دارد.»
اين فيلمساز فيلم اولي درباره اعتراضش به اين موضوع به «اعتماد» ميگويد: «هيچ كسي نسبت به اين موضوع اعتراضي نكرده و تنها كسي كه اعتراض كرده است من هستم و اميدوارم كه اين اعتراض براي باقي فيلمها هم تاثير مثبت داشته باشد. به عقيده من در حق فيلمهاي ديگر نيز اجحاف شده است. شما بيلبوردها و تبليغات را ببينيد، تبليغ فيلم من شده پوشيدن پيراهن «قندون جهيزيه» و پخش كردن تراكتهاي فيلمم زير بيلبوردهاي ديگري كه كل شهر را گرفتهاند.» فرزند رسول ملاقلي پور در پاسخ به اين سوال كه آيا تا به حال پاسخي براي اعتراضش دريافت كرده است يا خير، ميگويد: «تا به حال
هيچ كسي پاسخي به اعتراض من نسبت به اين موضوع نداده است. چون جوابي ندارند كه بدهند، خودشان ميدانند كه حق با كيست. ميخواهند در سكوت همهچيز برگزار شود و اكران فيلمم به پايان برسد. قبلا هم گفته بودم و حالا باز هم تاكيد ميكنم كه مگر از روي جنازه من رد شوند. من اينقدر بر اين اعتراض پافشاري ميكنم تا كسي جواب قانعكنندهاي به من بدهد يا اينكه اين مشكل را رفع كند. اينكه چه پيش ميآيد و چه برخوردي با من ميشود آخرش را نميدانم، هرچه بادا باد.»
پس از شنيدن اعتراضات
علي ملاقليپور با غلامرضا فرجي، سخنگوي شوراي صنفي نمايش كه در جريان جزييات ماجرا و نوع اكران فيلمها قرار دارد تماس گرفتيم تا اعتراض ملاقليپور را به گوشش برسانيم و دليل اين تداخل يا اتفاق را جويا شويم. سخنگوي شوراي صنفي نمايش در توضيح به «اعتماد» درباره موضوع پيش آمده ميگويد: «يك بحث اين است كه شورا هيچ نامه كتبياي تا به حال براي تخطي هيچيك از سينماها از تهيهكننده يا پخشكنندهاي دريافت نكرده است و بحث دوم هم اين است بحثهايي كه دوستان درباره برخي سينماها مطرح ميكنند به طور مثال سينماي آزادي تعهدي را كه با تهيهكننده داشته است اجرا كرده و شورا براي اكران هيچ فيلمي نميتواند سينماداران را تحت فشار قرار دهد. سينماداران موظف هستند كه تعهدشان را به تهيهكنندگان انجام بدهند و وقتي اين تعهد صورت گرفت ميتوانند بعد از آن حتي فيلمشان را عوض كنند. اگر غير از اين اتفاق بيفتد تهيهكننده يا پخشكننده بايد به شوراي صنفي نامه كتبي بفرستد تا ما پيگيري كنيم. باز هم تاكيد ميكنم كه درباره تخطي هيچ سينمايي ما نامهاي دريافت نكردهايم.» فرجي در پاسخ به اين سوال كه آيا به اين دليل كه فيلم «محمد رسولالله (ص)» يك فيلم مذهبي است اين اتفاق رخ داده يا اين موضوع طبق روال آيين نامه شوراي صنفي است، ميگويد: «اينكه اين تصور ايجاد شود كه يك فيلم خاص باعث به هم خوردن اكران شده است تصور غلطي است، زيرا هر فيلمي در هر شرايطي كه ميخواهد اكران شود از قبل با شوراي نمايش جلسه دارد و ميداند فيلم قبل و بعدش چيست.
خود آقاي ملاقليپور و تهيهكننده فيلمشان هم از قبل ميدانستند كه قرار است اين فيلم همزمان با فيلمشان اكران شود و طرح اين موضوع كه فيلم «محمد رسولالله (ص)» باعث شده كه اكران فيلمشان دچار مشكل شود و اكرانشان را خراب كند حرف صحيحي نيست. بر اساس آيين نامه شوراي صنفي نمايش اينطور نيست و عقل حكم ميكند كه هر كسي كه به دنبال اكران فيلمش است بداند بعد از فيلمش چه فيلمي ميآيد و قرار است فيلمش در چه شرايطي اكران شود. مساله كم شدن اكران هم تعهد سينماداران است با تهيهكننده و وقتي اين تعهد اجرايي شد سينمادار تصميم ميگيرد فيلم
مورد نظرش اكران بماند يا جايگزين شود.»اما غلامرضا فرجي در پاسخ به طرح اين موضوع كه چرا شوراي صنفي نمايش برنامه سالانه براي اكران فيلمها پس از جشنواره فجر نميريزد كه اكران فيلمها با اين مشكلات روبهرو نشوند و طبق همان برنامه سالانه فيلمها به نمايش در بيايند، ميگويد: «بزرگترين مشكل اين طرح در اجرايش اين است كه ما در حال حاضر توليد سالانه فيلمهايمان با ظرفيت نمايش و اكران مان همخواني ندارد. توليد فيلمهاي ما بيشتر از ظرفيت سينماهايمان است و اگر پايتخت سينماهاي بيشتري داشته باشد بازدهي اكران فيلمهايمان هم بيشتر ميشود. با چنين شرايطي ما فيلمهاي پشت اكران زيادي داريم كه بعضا اكران شدنشان هم با چنين مشكلاتي كه شاهد هستيد روبهرو ميشود. مهمترين علت عملي نبودن اين طرح در چنين شرايطي همخوان نبودن عرضه و تقاضاست. در حال حاضر عرضه ما از تقاضايمان بيشتر است و همين نكته بستر بسياري از مشكلات اكران در سينماي ما است.» سخنگوي شوراي صنفي نمايش در انتها با اشاره به مرجع حلكننده اين معضل ميگويد: «سازمان سينمايي به قطع مرجع حل مشكل اين عرضه و تقاضاست كه يا صدور مجوز ساخت فيلم را در سال بر اساس پتانسيلهاي اكران مان مديريت كند يا اينكه در حيطه تقاضا پتانسيلها را افزايش بدهد كه بين اين دو تناسبي پيش بيايد تا بتوان روي بحث اكران برنامهريزيهاي متفاوتي صورت بگيرد.»
به نظر ميرسد كه كمبود امكانات صنعتي سينما در كشور و پايتخت مثل سينما و محل نمايش فيلم مهمترين مشكلي است كه سبب ميشود تا فيلمهاي فراواني پشت اكران منتظر بمانند و در اكران هم شاهد مشكلاتي از اين دست باشيم. مشكلاتي كه سبب سرخورده شدن فيلمسازان جوان ميشود. فيلمسازاني كه فيلمهايشان را به اميد نمايش با زحمت از گذراندن مسيرهاي سخت ميسازند. در انتها نيز همين مشكلات تاثير مهمي بر مسير حرفهاي و فيلمسازي شان ميگذارد. فيلم «محمد رسولالله(ص)» و اتفاقي كه براي فيلم «قندون جهيزيه» و چند فيلم ديگر افتاد بهانه مناسبي است براي طرح دوباره اين موضوع كه غلامرضا فرجي نيز به آن اشاره كرد؛ كمبود سينماي مناسب براي نمايش تمام فيلمهاي ساخته شده در سال و عدمتناسب بين فيلمهاي ساخته شده و بستر اكرانشان. از سوي ديگر اين فيلم طبق برنامه از پيش
تعيين شده، روز چهارشنبه اكران نشد و همين موضوع سبب شد تا آنهايي كه بليت آن را از سايت سينماتيكت پيشخريد كرده بودند دچار سردرگمي شوند. پس از اين اتفاق سينماتيكت در پيامكي به آنان اعلام كرد كه با مراجعه به سايت با شمارههاي مشخص شده تماس بگيرند تا بليت جايگزين برايشان صادر شود. وقتي به عنوان يكي از اين افراد با شمارههاي مشخص شده تماس گرفتيم دو گزينه جلوي رويمان گذاشتند؛ اول اينكه يا براي پنجشنبه و جمعه بليت جايگزين انتخاب كنيد و دوم اينكه اگر براي هفته بعد بليتي ميخواهيد بايد شنبه تماس بگيريد تا برايتان بليتي صادر شود. پس از اين موضوع وقتي به برخي سينماها سر زديم، افرادي را ديديم كه قرار بوده برايشان پنجشنبه بليت صادر شود ولي بعد از مراجعه دريافتند كه به اشتباه بليت جمعه را برايشان صادر كردهاند. در ضمن اين اتفاق و به هم ريختن پيش فروش فيلمها از طريق سينماتيكت سبب شده بود تا افرادي كه با مراجعه به سايت، صندلي دلخواهشان را انتخاب كرده بودند حالا با گزينههاي محدودي مواجه شوند.
نخستين حاشيه اكران فيلم «محمد رسولالله (ص)» با تمام مشكلاتي كه براي تماشاگران پيش آورده بود، اما مديريت شد.
اطلاعات / تذکر میرزاده به برگزارکنندگان کنسرت در واحدهای دانشگاهی
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در سومین نشست هماهنگی پایش امور استانها خواستار آن شد که مسئولان و روسای واحدهای دانشگاهی در اجرای برنامههای خود همواره در جهت منویات مقام معظم رهبری و مصالح نظام گام بردارند.
به گزارش ایسنا، دکتر میرزاده در سومین نشست هماهنگی پایش امور استانها با اشاره به اجرای طرح تجمیع در دانشگاه آزاد اسلامی خاطر نشان کرد: این طرح با هدف کاهش بروکراسی، کاهش هزینه ها و چابک سازی سازمانی صورت گرفته است؛ البته ایرادهای جزئی در برخی از قسمت های آن وجود دارد که باید برای تقسیم کار بازنگری در آن صورت گیرد.
وی در ادامه با اشاره به برگزاری کنسرت در سالن یکی از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی خطاب به روسای مراکز استانی دانشگاه آزاد اسلامی، گفت: اگرچه برگزارکنندگان این گونه برنامه ها از خارج از دانشگاه بوده اند ، اما انتظار ما این است که در این فضای سیاسی آکنده از حسادت و دخالت، کاری نکنیم که به حیثیت دانشگاه و نظام لطمه وارد شود.
میرزاده با تاکید بر اینکه دانشگاه آزاد اسلامی همواره خطوط قرمز نظام را رعایت کرده، به روسای واحدهای دانشگاهی تذکر داد تا همواره در جهت منویات مقام معظم رهبری و مصالح نظام گام بردارند.
رییس دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه دانشگاه آزاد اسلامی جز توسعه علمی، پژوهشی، فناوری و خدمت به ایران اسلامی و اعتلای نام آن هدفی ندارد، افزود: باور دارم از آنجایی که دانشگاه آزاد اسلامی طرحی است که با نیت خالص بزرگانی چون آیت الله هاشمی تاسیس شده است، خداوند نیز ما را در مقابل معاندان حمایت می کند.
وی همچنین به ادغام آزمون دانشگاه آزاد اسلامی با دانشگاههای دولتی اشاره کرد و گفت: برگزاری آزمون مشترک جفای بزرگی به داوطلبان و خانوادههای آنان بود، چرا که بسیاری از داوطلبان ممکن است به دلیل استرس و یا اتفاقات غیرمنتظره نتوانند در تنها آزمون کشور شرکت کنند، حذف آزمون مجزای دانشگاه آزاد اسلامی شانس آنان را از بین برد.
میرزاده با تاکید بر توسعه پزشکی در دانشگاه آزاد اسلامی گفت: خوشبختانه زمینه همکاری خوبی با وزارت بهداشت ایجاد شده است، برای حل سایر مشکلات مانند تجهیز بیمارستانهای موجود در مراکز استانها نیز به دنبال پیداکردن راهکارهای مالی نظیر اخذ وام هستیم.
*****
اطلاعات / برگزاری نخستین سمپوزیوم تبادلات فرهنگی ایران و قفقاز
مرکز اسناد فرهنگی آسیای پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و مرکز مطالعات راهبردی وزارت کشور نشستی با عنوان نخستین سمپوزیوم تبادلات فرهنگی ایران و قفقاز در دوران معاصر را دوشنبه ۹شهریور ۱۳۹۴از ساعت ۱۴الی ۱۸برگزار می کنند.
در این نشست دکتر سعید جلالی درباره "هنچاکیان در انقلاب مشروطه ایران” و کاوه بیات "بررسی منازعات فرهنگی قفقاز در دوره معاصر” سخن خواهند گفت. همچنین دکتر محمود جنیدی جعفری "تعاملات و تشابهات فرهنگی ایران و ارمنستان” و دکتر الهام ملک زاده "روابط فرهنگی ایران و قفقاز″ را بررسی می کنند.
در ادامه این نشست دکتر گودرز رشتیانی "قفقاز عصر صفوی تا قاجار، طرح بحثی از منظر اسناد تاریخی” و سید مهدی حسینی تقی آباد "میراث تاریخی ـ فرهنگی ایران در قفقاز به منزله سدی در برابر افراط گرایی” مورد نقد و بررسی قرار خواهند داد.
در انتهای این نشست یک روزه دکتر محمد نجاری درباره "ریخت شناسی قصه های عامیانه مردم قفقاز″ صحبت می کند و خانم آنوشیک ملکی "مروری بر تبادلات فرهنگی منابع فارسی در ماتنادران” را بررسی می کند.
نخستین سمپوزیوم تبادلات فرهنگی ایران و قفقاز در دوران معاصردر میدان فاطمی، خیابان فاطمی، ابتدای خیابان کاج، بن بست یکم. پلاک ۲۰. طبقه دوم برگزار می شود.
*****
اطلاعات / شرکت اعضای فرهنگستان علوم در صندوق موقوفات و سرمایه گذاری جایزه مصطفی (ص)
در یکصد و دوازدهمین جلسه مجمع عمومی فرهنگستان علوم، ضمن ارائه گزارشی از فعالیتهای مربوط به جایزه مصطفی (ص)، مراسم پذیره نویسی اعضای پیوسته فرهنگستان در صندوق سرمایهگذاری و موقوفات جایزه مصطفی(ص) انجام شد.
رئیس فرهنگستان علوم درخصوص این مراسم اظهار داشت: اعضای فرهنگستان علوم از جایزه مصطفی(ص) که جایزه ای بزرگ در حوزه علم و فناوری در جهان اسلام است با مشارکت در صندوق موقوفات و سرمایه گذاری جایزه مصطفی(ص) حمایت کردند.
به گزارش روابط عمومی فرهنگستان علوم، اعضای مجمع عمومی فرهنگستان علوم در یکصد و دوازدهمین جلسه این مجمع در روز پنج شنبه ۵ شهریورماه ۱۳۹۴ ضمن تکمیل فرم پذیره نویسی صندوق سرمایهگذاری و موقوفات جایزه مصطفی(ص) در جمع واقفین علمی کشور قرار گرفتند.
دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم در این جلسه در سخنانی گفت: جایزه مصطفی(ص) جایزهای کلان در جهان اسلام است که به دانشمندان و پژوهشگران مسلمان و یا تابع کشورهای اسلامی اعطا میشود.
ایشان ادامه داد: مبلغ جایزه مصطفی(ص) پانصد هزار دلار است و لازم است که تمام افراد جامعه به حمایت از این جایزه بزرگ علم و فناوری جهان اسلام بپردازند. عضو شورای سیاستگذاری جایزه مصطفی(ص) افزود: اعضای پیوسته فرهنگستان علوم در راستای حمایت از جایزه مصطفی (ص) با خرید حداقل یک واحد از صندوق موقوفات و سرمایهگذاری جایزه مصطفی(ص) در جرگه حامیان علم و فناوری کشور قرار گرفتند.
مهندس مهدی صفارینیا دبیر شورای سیاستگذاری جایزه مصطفی (ص) در این مراسم به ارائه گزارشی پیرامون فعالیتهای مربوط به اعطای جایزه مصطفی(ص) و فعالیت دبیرخانه این جایزه تاکنون پرداخت و در ادامه دکتر حسن ظهور رئیس کارگروه علمی جایزه به ارائه گزارشی از روند داوری آثار ارسالی پرداخت.
همچنین آقایان دکتر محمدرضا عارف و دکتر محمدرضا مخبر دزفولی اعضای پیوسته فرهنگستان علوم که از اعضای شورای سیاستگذاری جایزه مصطفی (ص) هستند نیز به تشریح ابعاد مختلف این جایزه پرداختند.
گفتنی است جایزه مصطفی(ص) در سال ۱۳۹۱ با هدف تقدیر از دانشمندان جهان اسلام و توسعه علم و فناوری در کشورهای اسلامی به تصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی رسید و نخستین دوره اعطای این جایزه در دیماه سال جاری برگزار میشود که در این مراسم به چهار دانشمند برگزیده جهان اسلام جایزه پانصد هزار دلاری اعطا می شود.
*****
ایران / باید با آدرس درست گره ها را باز کرد
از 23 آذرماه سال 92 که حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا حشمتی طی حکمی از سوی علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به سمت معاونت قرآن و عترت این وزارتخانه منصوب شد تحقق فرهنگ دینی و قرآنی در کشور و نهادینه کردن مفاهیم قرآنی به صورت جدی و محوری جزو لاینفک برنامههای این معاونت قرار گرفت. معاونت قرآن و عترت معاونت نوپایی در حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و حدود سه سالی است که از مرکز هماهنگی توسعه و ترویج فعالیتهای قرآنی به معاونت ارتقا یافته است. این معاونت به عنوان مغز متفکر دولت در حوزه قرآن رسالت ارتقای سطح فعالیتهای قرآنی را عهدهدار است. حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا حشمتی در گفتوگو با «ایران» با اشاره به لزوم ترویج آموزههای قرآنی بر جنبه اخلاقی آموزههای دینی تأکید دارد و از تشکیل کارگروههای قرآنی با حضور معاونتهای وزارت ارشاد و همدلی بخشهای زیر مجموعه این وزارتخانه برای نهادینه کردن فرهنگ قرآنی خبر میدهد.
او در بخش دیگری از صحبتهایش بر نقش صداوسیما در ترویج مفاهیم قرآنی و اهمیت همکاری با این معاونت تأکید دارد و البته از بی مهری های برخی از مدیران سازمان صدا و سیما گلایهمند است و میگوید: «برنامه های دینی صدا و سیما نیاز به خانهتکانی اساسی دارد». گفتوگوی حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا حشمتی درباره اشاعه و نهادینه کردن مفاهیم قرآنی را در ادامه میخوانید:
معاونت قرآن و عترت پس از گذر از نیمه نخست فعالیت دولت یازدهم چه بخشی از برنامههایش عملی شده و تا چه حد از عملکرد این معاونت دفاع میکنید؟
به نظر میرسد کارنامه دولت بعد از دو سال قابل ارزیابی باشد. در حوزه قرآن و عترت، معاونت قرآن شاید تنها بخش حاکمیتی دولت است که البته سابقه طولانی ندارد و در سالهای اخیر تأسیس شده است یعنی از مرکز به معاونت قرآن و عترت ارتقا پیدا کرده است. دولت یازدهم از این معاونت و اقدامات آن حمایت میکند به این دلیل که قرآن در نگاه دولت میتواند در جامعه، قوانین و آییننامههای آن تحول ایجاد کند یعنی در حقیقت قرآن مبنای قوانین و آییننامهها و دستورالعمل زندگی مردم است. از جمله اولویتها و دغدغههای دولت، ارتقای فعالیتهای قرآن و عترت در جامعه است از این رو معاونت قرآن با روی کارآمدن دکتر جنتی و با مشورت شورای معاونان در تدارک برنامههایی برای ارتقای سطح دانش مردم بوده است. بر همین اساساً ترویج مفاهیم قرآنی در اولویت فعالیتهای این معاونت قرار گرفت و سعی کردیم مؤسسات و واحدهای تابع را دعوت کنیم به این امر که علاوه بر توجه به حفظ و قرائت قرآن، به مفاهیم توجه ویژهای داشته باشند.
در همین راستا جلسات تفسیر قرآن، کلاسهای مفاهیم قرآن، تفسیر نهجالبلاغه و... را گسترش دادیم و حتی تلاش کردیم در آزمونها هم این مفاهیم جزو موارد امتحانی باشد. همچنین مؤسساتی که با این رویکرد فعالیت میکردند را حمایت و تقویت کردیم. از دیگر برنامههای تأکیدی دولت در این زمینه استفاده از ابزار رسانه و هنر برای تبلیغ قرآن است که در این مدت مقدمات تهیه فیلمهای کوتاه با پیامهای اخلاقی و قرآنی و همچنین بازیهای رایانهای و تولیدات هنرهای تجسمی فراهم شد. از جمله نگاه کلان دولت در همه حوزهها کاهش تصدیگری دولتی و واگذاری امور به اصناف و بخش خصوصی است که این نگاه در برنامههای معاونت قرآنی هم مورد توجه قرار گرفت. ما بسیاری از کارها را یا واگذار کردیم یا در حال واگذاری هستیم حتی 90 درصد نمایشگاه بینالمللی قرآن با مشارکت حوزههای مردمی برگزار شد البته کارهای تکمیلی وجود دارد که در دو سال آینده به آن خواهیم پرداخت. در پیشبرد اهداف این معاونت مانع خاصی وجود نداشت غیر از کمبود اعتبارات و منابع که قاعدتاً اگر بیش از این بود میتوانستیم به این اهداف سرعت بیشتری بدهیم.
در صحبتهایتان بر اهمیت مفاهیم قرآنی در سیاستگذاریهای این معاونت تأکید داشتید که مسلماً با نصیحت و توصیه امکانپذیر نیست و لازمه تزریق این مفاهیم به بطن جامعه داشتن زبان ارتباطی مناسب و تأثیرگذار است و شاید آثار هنری و بخصوص سینمایی بهترین قالب بیانی باشد. در معاونت قرآنی برنامهای برای نفوذ مؤثر این مفاهیم در آثار هنری وجود دارد؟
در این خصوص ما دو فضا را در کارهایمان اولویت دادهایم یکی فضای مجازی است که پیشنیاز آن نرمافزار و سایتهای مناسب و حمایت از کسانی است که در فضای مجازی فعالیتهای مؤثری انجام میدهند؛ این امر در دستور کار ما قرار داد. در حوزه قرآن محصولات فاخر هنری کم داریم و ناچار بودیم برای این منظور هم از هنرمندان پیشکسوت دعوت کنیم و هم از ظرفیت استعدادهای جوان از جمله سینمای جوان بهره ببریم. برخی از کارها هم اجرا شده است که الحمدلله بازتاب خوبی داشته است. به عنوان مثال امسال همزمان با کاروانهای نور که به مناطق عملیاتی اعزام شدند نزدیک به 1400 اجرای نمایشی با مفهوم قرآنی و اخلاقی اجرا شد.
یکی از ایراد هایی که همواره به تولید آثار قرآنی و مذهبی وارد است کلیشهای بودن این تولیدات و پرداخت مستقیم و شعاری به این مفاهیم است. قرار نیست همین اعتباراتی که از کم بودن آن به عنوان تنگنای معاونت قرآنی یاد میکنید در اختیار این دست تولیدات قرار بگیرد؟
تلاش کردیم با بهرهگیری از راهنمایی کارشناسان و مشاورین حوزههای هنری تولید آثار در مسیر شایسته هدایت شود. اتفاقاً یکی از سیاستهای معاونت قرآنی این است که اگر قرار است شعار یا شعائری ترویج شود حتماً با بیان غیر مستقیم مطرح شود. همفکریها در ارتقای کیفی آثار تولید شده نسبتاً تأثیرگذار بودهاند. الآن حدود 50 فیلمنامه به این معاونت ارسال شده است که در گفتوگو و همفکری با فیلمسازان خواسته شده تا با اعمال تغییرات واجد بیان مؤثری شوند. در همین راستا در دو سال گذشته 9 کارگروه تخصصی در این حوزه تشکیل شده است که همه اعضای آن از چهرههای شناخته شده و برجسته هستند.
مفاهیم قرآنی شامل مباحث اخلاقی هم میشود که پرداختن به آن نیاز امروز جامعه ما است در این خصوص سیاست و برنامه خاصی تدوین نشده است؟
آیات قرآن همگی نورانیت دارد اما در انتخاب محورهای تفسیر و تبیین در حوزههای آموزشی ما بر کاربردهای اخلاقی تأکید کردهایم حتی کتاب چاپ کردهایم و آن را به مراکز و مؤسسات مربوطه هم ارسال کردیم.
یکی از فراگیرترین رسانهها برای انتقال این مفاهیم تلویزیون و رادیو است. در این دو سال تعامل صداوسیما با معاونت قرآنی را چطور ارزیابی میکنید؟
همکاریهای رسمی و مرسوم برقرار است اما انتظار ما این است که تلویزیون بیش از اینها با معاونت قرآن همکاری و تعامل داشته باشد. مدیران تلویزیون اگر حرفهای ما را بهعنوان کارشناس قبول دارند باید توصیه ما را برای استفاده از افرادی که حرفهایشان مؤثر است یا نمایش آثاری که در تبیین این تفکر قرآنی مؤثر است جدی بگیرند. ما در حد مناسبات خودمان همکاریهایی با صدا و سیما داریم و طرحهای مشترک هم اجرا میکنیم اما به نظر میرسد حداقل در حوزه برنامه سازی دینی صدا و سیما نیاز به خانهتکانی اساسی دارد.
دغدغه شما تبدیل فعالیتهای قرآنی به فرهنگ قرآنی است و اشاراتی هم بر لزوم تولید آثار فرهنگی و هنری داشتید، یکی از اتفاقهای مثبت برای تسری ماحصل اهداف معاونت قرآنی در این ماجرا همکاری و همفکری میان معاونتهای مختلف حوزه ارشاد است. آیا این همگرایی در ارشاد وجود دارد؟
بله همان کارگروههایی که در بخشی از صحبتهایم به آن اشاره کردم در همین حیطه است یعنی ریاست همه آنها به عهده معاونان محترم حوزه ارشاد است. با جلساتی که تشکیل شده همدلی خوبی حاصل شده است اما ماحصل این جلسات همگی در مرحله تصمیمگیریها قرار دارد و هنوز به مرحله عمل نرسیده است. در واقع از جلسات کارشناسی و هماهنگیها عبور نکرده و باید متنظر ماند تا این رایزنیها و تبادلنظرها به ثمر برسد تا شاهد تأثیرگذاری آن باشیم.
بسیاری از دستاندرکاران مسائل قرآنی و دینی، جنگ نرم را تهدید بزرگی در مقابل فرهنگ قرآنی میدانند به اعتقاد شما آیا این جنگ نرم فقط از خارج از کشور به ما تحمیل میشود یا در داخل هم گروههایی در راه کمرنگتر شدن این فرهنگ هستند؟
در این موضوع اگر ما آدرس اشتباه بدهیم شاید کار غیرقرآنی باشد. ما باید درست آدرس بدهیم تا بتوانیم گرهها را باز کنیم. یکی از آدرس دادنهای غلط این است که ما هر چه ضعف عملکرد در این حوزه دیده میشود را به پای دیگران بنویسیم. فرهنگ قرآن در جامعه باید با زبان هنر و مؤثر بیان شود و بعد هم امکانات آن فراهم شود تا به گوش مخاطب برسد و از همه مهمتر با ادبیاتی گفته شود که نسل جوان قبول دارد نمیتوان با همان نوع تعلیمات چندین دهه پیش جوان امروز را تحت تأثیر تعالیم اخلاقی و دینی قرآن قرار داد. موانعی برای انتشار فرهنگ قرآنی وجود دارد که باید برطرف شود. مسلماً دشمن بیکار ننشسته و کار خودش را بدرستی هم انجام میدهد اما در برابر تبلیغات منفی که میشود ما چند کار مثبت و سازنده انجام دادهایم، چند فیلم خوب تولید کردیم، چند مؤسسه خوب داریم و... باید قبول کنیم در این زمینه خیلی کوتاهیها شده است.
معاونت قرآن و عترت وزارت ارشاد معاونت نوپایی است. از خردادماه سال 91 که مرکزهماهنگی توسعه و ترویج فعالیت های قرآنی به معاونت قرآنی ارتقا پیدا کرد شرح وظایفی برای آن تعریف شد. در تمام دوره فعالیت 3 ساله این معاونت برنامههای قابل توجهی در راستای همین وظایف اجرا شده است. اما با این حال انتظار جامعه قرآنی و جامعه فراتر از برنامههایی است که تا به امروز به مرحله عمل رسیده است. آیا باید مسئول تمام کاستی ها و توقعات برآورده نشده را در حوزه تعالیم قرآنی معاونت قرآنی دانست؟
در حوزه حاکمیتی ما متصدی این کار هستیم و باید پاسخگو هم باشیم اما درحوزه اجرا نهادها و مؤسسات دیگری وجود دارد که اعتبارات هم در آنها تقسیم میشود. در حوزه حاکمیتی ما به عنوان مسئول فرهنگ قرآنی جامعه شناخته میشویم و ما هم گریزی نداریم اما در صحنه عمل سازمان تبلیغات، سازمان اوقاف، صدا و سیما و... جزو ارکان اصلی است. اگر فرهنگسازی در جامعه بخواهد مورد نقد قرار بگیرد طرف سؤال ما هستیم. در عین اینکه ما به همه فعالیتهای انجام شده احترام میگذاریم و دست همه زحمتکشان این عرصه را میبوسیم اما کارهای انجام شده تا به امروزهم از جهت کمی و هم از جهت کیفی جامع نیستند. برخی از این فعالیتها باید تغییر ماهوی پیدا کنند و هم سمت و سوی برخی از برنامهها تغییراتی پیدا کند. ما به عنوان مغز متفکر دولت در حوزه قرآنی یک رسالتی بر عهده داریم نگاهمان این است که سطح فعالیتها را ارتقا بدهیم و آنها را علمیتر کنیم، نسبت به خلأها و کمبودها پاسخگو باشیم، بعد حمایتی را تشدید کنیم تا بتوانیم کار را به مؤسسات مردمی بسپاریم و در امر فراگیری قرآن و امر مفاهیم کار را تسهیل کنیم. متولی رایزنیهای دولت در وزارتخانههای مختلف از جمله وزارت آموزش و پرورش تا وزارت آموزش عالی و... ما هستیم که باید تمام فعالیتهای صورت گرفته قرآنی در این نهادها را هماهنگتر کنیم. تمام این رسالتها در حال انجام است و طبیعتاً انتظار داریم در سالهای باقی مانده از دولت به اهداف مدنظر برسیم.
*****
جام جم / خشم اسرائیل از کنسرت آلمانیها در تهران
دنیل بارنبویم رهبر ارکستر و پیانست آرژانتینیتبار است که قرار است به زودی رهبری ارکستر سمفونیک برلین در تهران را برعهده بگیرد. اجرای این کنسرت موجبات خشم رژیم صهیونیستی را تا جایی فراهم آورده که این رژیم از آنگلا مرکل صدراعظم آلمان درخواست لغو این اجرا را کرده است.
به گزارش ایسنا، بارنبویم 72 ساله قرار است به همراه مهمترین ارکستر کشور آلمان راهی ایران شود و کنسرتی را در تهران اجرا کند. در این میان، «میری رگو» وزیر فرهنگ رژیم غاصب اسراییل اعتراض خود را به مرکل اعلام کرده و در اینباره در صفحه فیسبوک خود نوشت:
من در نامهام تاکید کردم حضور دنیل بارنبویم در ایران به تلاشهای اسرائیل برای جلوگیری از توافق هستهای ایران صدمه میزند و موجب تقویت به رسمیت نشناخته نشدن اسرائیل خواهد شد. من معتقدم که اگر قرار باشد از حضور این ارکستر و رهبرش در ایران جلوگیری شود، آلمان به درستی رفتار خواهد کرد.
رگو همچنین بارنبویم را به «استفاده از فرهنگ به عنوان سکویی برای اعتقادات سیاسی ضداسرائیلی» خود متهم کرد.
دنیل بارنبویم، پیانیست و از رهبران مطرح ارکستر در جهان و دارای تابعیت اسرائیلی است. او که شهروند افتخاری فلسطین است، در سال 1942 در آرژانتین متولد شد و در کودکی همراه خانوادهاش به اسرائیل مهاجرت کرد. بارنبویم علاوه بر داشتن گذرنامه اسرائیلی، داری تابعیت اسپانیایی، آرژانتینی و فلسطینی نیز هست.
*****
جام جم / گاردین: فیلم «محمد رسولالله» فضایی محبتآمیز میان شیعه و سنی بوجود آورده است
فیلم سینمایی «محمد رسول الله» طی دو روز متوالی پنچ شنبه و جمعه در جشنواره فیلم مونترال کانادا به نمایش درآمد و با استقبال خوب حضار و رسانه ها روبرو شد.
به گزارش فارس،در این میان روزنامه گاردین نیز نوشت: احتمال زیادی می رفت که فیلم «محمد رسو ل الله» به یکی از جنجالی ترین پروژه های سینمایی سال های اخیر تبدیل شود، تاکنون نه تنها افتتاحیه این فیلم با هیچ حادثه ای روبرو نبوده است بلکه حتی با جوی دوستانه روبرو بوده است_در کمال تعجب فضایی دوستانه میان شیعه و سونی به وجود آورده است.
این روزنامه در ادامه نوشت: فضای درونی کنفرانس مطبوعاتی آرام بود و مجیدی از تیم رقیب قطری خود که اخیرا در حال ساخت فیلم دیگری درباره حضرت محمد (ص) هستند، برای ساخت پروژه های آتی با موضوع اسلام دعوت به همکاری کرد.
مجیدی در کنفرانس مطبوعاتی فیلم «محمد رسول الله» متذکر شد: ما امیدواریم که تیم قطری تفسیری درست از اسلام ارائه دهد و ما از اینکه بتوانیم در کشورمان پذیرای آنها باشیم تا برای ساخت فیلم امکانات لازم را در اختیارشان قرار دهیم، خوشحال خواهیم شد.
مجیدی گفت: ما در قبال معرفی چهره حقیقی پیامبر اسلام به جهانیان کوتاهی کرده ایم و از این بابت گناهکاریم. تاکنون چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم ۲۰۰ فیلم درباره حضرت مسیح، ۱۰۰ فیلم درباره حضرت موسی ساخته شده، همچنین ۴۲ فیلم درباره بودا و تنها دو فیلم درباره حضرت محمد ساخته شده است.
وی افزود: برای روایت دوران کودکی پیامبر اکرم در دوران هجرت هم از روایات محققان سنی و هم روایات محققان شیعه بهره بردیم. این فیلم حاصل چهار سال تحقیق از منابع مختلفی است که درباره پیامبر اکرم از زمان قدیم تا زمان حاضر وجود داشته است.
*****
جام جم / کسی از ارشاد سراغم را نمیگیرد
غلامرضا صنعتگر خواننده جوان موسیقی پاپ که طی ماههای اخیر با بیماری مبارزه می کند.
وی گفت: خوشبختانه با مساعدت مسئولان سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران طی روزهای ۲۶ و ۲۷ شهریور ماه امسال تازه ترین کنسرت خود را در تالار تازه بازسازی شده شهید آوینی فرهنگسرای بهمن برگزار می کنم.
این کنسرت همانطور که قبلا نیز گفته بودم اولین کنسرت موسیقی پاپ است که در این تالار برگزار می شود و تا آنجا که اطلاع دارم قرار بر این است که بعد از برگزاری این کنسرت برنامه های دیگری از این دست نیز در این مکان اجرا شود.
صنعتگر افزود: در کنسرت پیش رو محسن افشار به عنوان سرپرست ارکستر همراه من خواهد بود، ضمن اینکه محمدرضا چراغعلی آهنگساز و مدرس موسیقی نیز در اجرای تعدادی از قطعات به عنوان نوازنده پیانو حضور خواهد شد.
این خواننده درباره آخرین وضعیت درمانی خود نیز توضیح داد: بعد از برگزاری کنسرت چند عمل جراحی دارم که امیدوارم با دعای خیر مردم این مرحله از درمانم را به خوبی از سر بگذرانم و باز هم در خدمت مردم عزیز کشورم باشم. من در این برهه زمانی هیچ آرزویی جز سلامتی برای مردم عزیز کشورم ندارم و از آنها می خواهم در این روزهای عزیز برای شفای همه بیماران دعا کنند.
وی در مصاحبه با مهر گفت: در مدت زمانی که آقای پیروز ارجمند در دفتر موسیقی وزارت ارشاد حضور داشت، تماس ها و احوالپرسی هایی با من انجام می گرفت اما بعد از استعفای وی از مدیریت دفتر موسیقی کسی از من سراغی نمی گیرد البته که این موضوع اصلا برایم اهمیتی ندارد، چرا که من در این مدت بیماری از هیچ نهادی هیچ کمکی نگرفته ام و نخواستم این کار را هم انجام دهم. البته خوب است در اینجا به نکته ای اشاره کنم؛ اینکه مدتی است از گوشه و کنار می شنوم تعدادی از نهادها اعلام کرده اند که به من کمک هایی داشته اند در حالیکه من تمامی این خبرها را به شدت تکذیب می کنم و قاطعانه اعلام می کنم که تاکنون از هیچ نهادی کمک مالی دریافت نکرده و از این به بعد هم تمام تلاش خود را انجام می دهم که از نان بازوی خودم برای درمانم استفاده کنم البته تنها کمکی که طی این مدت دریافت کردم حمایت های سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران برای برگزاری کنسرت بوده است. فقط همین.
*****
جام جم / تولید انیمیشن پیامبران به 3 زبان
«محمدرضا عابدی شاهرودی» نویسنده انیمیشن «پیامبران» گفت: این سریال محصول شرکت فورسایت مدیا است که فصل اول آن در قالب هفت قسمت، جمعهها ساعت 13:50 از شبکه دو پخش میشود و قرار است از شبکه اچ دی نیز به روی آنتن رود.
فارس نوشت، این نویسنده با اشاره به تولید فصلهای این مجموعه انیمیشنی بیان داشت: فصل دوم از این انیمیشن در حال ساخت و فصلهای بعدی (3 و 4) نیز در مرحله نگارش است .
عابدی از ویژگیهای مهم و بارز این سریال انیمیشنی گفت: یکی از بخشهای مهم این انیمیشن پخش آن با زبانهای عربی و ترکی از سایر کشورها است که کشورهای لبنان و عراق نیز در این اولویت قرار دارند.
وی با اشاره به شاخصه مهم تولید این اثر افزود: انیمیشن «پیامبران» با کیفیت تصویربرداری فول تری دی ساخته و با موشن کپچر گرفته شده است. در این انیمیشن برای اولین بار در ایران حرکت لباسها به طور طبیعی روی بدن بازیگران قرار گرفته است.
عابدی درباره متن این اثر ادامه داد:داستان «پیامبران» از آن دسته متنهایی بود که تبدیل و تکمیل به فیلمنامه شده است. در حقیقت داستان پیامبران یک قطعه پازل از طرحی بزرگتر است و بازآفرینی داستانی متون و روایات اصلی اسلامی است، به عنوان مثال دو مجموعه داستان غیب نما درباره زندگی امام زمان (عج) (انتشارات سبحان) و اینجا ابدیت (پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی) نمونه هایی از این رویکرد به حساب میآیند. اما سریال انیمیشن پیامبران، بازآفرینی داستان پیامبران بر اساس آیات قرآن و تکمیل شدنش توسط روایات قطعی امامیه است.
مجموعه انیمیشن «پیامبران» به کارگردانی وحید هماتاش و تهیه کنندگی صادق کریمیان تهیه و تولید شده است.
*****
جوان / «شب آسماني» با بيتدبيري هوا شد
شبكه قرآن سيما مهمترين برنامه ضد وهابي تلويزيون را به بهانه تغييرات تعطيل كرد و عملاً صداوسيما را در برابر هجوم شبكههاي وهابي خلع سلاح كرد.
در مأموريت جديد شبكه قرآن عنوان «شبكه قرآن و معارف سيما» به «شبكه قرآن سيما» تغيير يافته و با حذف «معارف»، بيشتر تمركز شبكه روي تلاوت قرآن خواهد بود. اين تغيير در عنوان باعث شد تا مأموريت شبكه نيز تغيير يابد و در نتيجه برنامههاي شبكه قرآن نيز دستخوش تغيير و تحول شوند. از جمله اين تغييرات حذف برنامه «شب آسماني» است.
«شب آسماني» تولد يك چراغ
از ابتداي محرم سال 92 بود كه برنامهاي با عنوان «شب آسماني» در شبكه قرآن متولد شد. هدف اين برنامه پاسخگويي به شبهات وهابيت در رابطه با عزاداري امام حسين(ع) بود. در اين برنامه سعي شده بود تا علاوه بر منابع شيعي از منابع اهل سنت نيز براي پاسخ دادن به وهابيون استفاده شود؛كاري كه وهابيون را با مشكل روبهرو ميكرد.
برنامه روشنگر «شب آسماني» به سرعت در ميان بينندگان تلويزيون داراي محبوبيت شد به طوري كه روابط عمومي سازمان صداوسيما طي گزارشي با عنوان «شب آسماني 162 را از نفس انداخت» نوشت: «مخاطبان اين برنامه از شب گذشته پس از پخش آن در ارتباط تلفني با سامانه 162 امور مخاطبان روابطعمومي سازمان، از بحثهاي مستدل و منطقي صورت گرفته و از پاسخهاي روشني كه به شبهات وهابيون داده شده است، قدرداني كردند برخي مخاطبان خواستار ادامه اين بحث در برنامه شدهاند و برخي از مخاطبان نيز علاوه بر تقاضا براي ادامه برنامه، افزايش زمان پخش آن را خواستارند.» در اين گزارش تصريح شده است: «پاسخهاي مستدل برنامه «شب آسماني» به شبههافكنيهاي فرقه وهابيت درباره قيام امام حسين(ع) در چند برنامه اخير، در شبكههاي وابسته به اين فرقه ضاله از جمله پايگاه اينترنتي «كلمه» واكنشبرانگيز شده است. مركز اصلي شبكه وهابي «كلمه» در انگليس است.»
آسماني شدن يك برنامه تلويزيوني
هر روز بخشي از اخبار تلويزيون به نشان دادن آثار زيانبخش تفكرات وهابي اختصاص دارد كه در اغلب گروههاي تكفيري مانند داعش در حال انجام امور تروريستي هستند. امروزه وهابيت نهتنها يك بحث فلسفي و ديني بلكه بخشي از واقعيتهاي منطقهاي است كه امنيت منطقه را به چالش كشانده و جان ميليونها انسان بيگناه را به خطر انداخته است. لذا تعطيل شدن يكباره برنامه «شب آسماني» به عنوان روشنگر تفكرات وهابي بايد دليل مستحكمي داشته باشد. تماسهاي «جوان» براي ارتباط با مدير گروه علوم قرآني شبكه قرآن سيما براي اطلاع از دلايل حذف «شب آسماني» به نتيجه نرسيد، از اينرو طي تماسي با عليرضا قطبي تهيهكننده و اميرمهرداد خسروي مجري و كارشناس برنامه، نظرات آنها را درباره چرايي حذف «شب آسماني» و تأثيرات آن جويا شديم. عليرضا قطبي در پاسخ به سؤال «جوان» گفت: «سياستهاي شبكه قرآن باعث حذف اين برنامه شد، از ما طرح خواستند و ارائه كرديم اما قصد نداشتند اين برنامه را ارائه دهند»، قطبي با تعجببرانگيز خواندن حذف «شب آسماني» اين احتمال را مطرح كرد كه حذف اين برنامه مربوط به حذف عنوان معارف از نام شبكه قرآن باشد و احتمال توليد برنامهاي مشابه را در ديگر شبكهها به دلايلي مانند روتين بودن، رويكردها و تعريف «شب آسماني» براي جايگاه شبكه قرآن، تقريباً منتفي دانست. از سوي ديگر اميرمهرداد خسروي نيز در پاسخ به «جوان» تصريح كرد: «معتقدم كه برنامه شب آسماني با عنايت به ابعاد موضوعي و فكري آن از كمنظيرترين برنامههاي موفق انديشهاي در گستره ملي بوده است تا جايي كه بسياري از مخاطبان و كارشناسان معتقد بودند اين برنامه توانسته است شبكهاي با مختصات شبكه قرآن و معارف سيما را كه قبل از شب آسماني حداقل به عنوان شبكه پرمخاطب در قياس با شبكههاي ملي شناخته نميشد به نحو برجستهاي پرمخاطب كند.»
خسروي درباره حذف «شب آسماني» تأكيد كرد: «با عنايت به اينكه اين برنامه هم با سابقه پخش چند ساله يكباره بدون هيچ توضيحي از كنداكتور شبكه حذف شد، طبيعي است كه سؤالاتي را در ذهن مخاطب ايجاد ميكند. اما چون اساساً مديران با تجربه در يك شبكه تلويزيوني به طور منطقي و معقول هرگز حاضر نميشوند تا يك برنامه پرمخاطب خود را كه اصليترين سرمايه يك رسانه تلقي ميشود به راحتي از دست بدهند و ضمناً مدير محترم، خدوم و ارجمند فعلي شبكه قرآن را نيز كه از دوستان و مديران باسابقه و مؤمن سيما به شمار ميآيند، ميشناسم، لذا ممكن است احساس ما كه تيم توليد اين برنامه بوديم، نسبت به پرمخاطب بودن اين برنامه يك احساس موهوم و نارسي باشد كه با واقعيت فاصله دارد، همچنين بايد افزود كه عدم پيگيري در راهاندازي ادامه توليد اين مجموعه(كه طرح جديد آن با قوت و جذابيت بيشتر و با همان رويكردهاي قرآني توسط تيم برنامهساز آماده شده بود) نيز شايد دليل متقني باشد.» با توجه به اهميت روشنگري در برابر افكار و عقايد وهابي و جاي خالي برنامهاي مانند «شب آسماني»، «جوان» مشتاقانه منتظر پاسخ مديران صداوسيما و به خصوص شبكه قرآن سيما درباره چرايي حذف شدن يكباره اين برنامه و جايگزين احتمالي آن است.
*****
جوان / فيلم خوبي كه مردم تبليغكنندهاش هستند
در هياهوي اتفاقات ريز و درشتي که در سالهاي اخير سينماي ايران را به خود مشغول کرده تا اينجا با دو دسته سينماگر روبهرو بودهايم؛ دسته اول آنها که به دليل محافظهکاري از نقد اوضاع سر باز ميزنند و صرفاً تماشاگر اتفاقاتي هستند که در حال رخ دادن است.
اين سينماگران که اغلب در دامنه سني 50 سال به بالا هستند به دليل آنکه گمان ميکنند هرچه کمتر حرف بزنند و کمتر ايرادات موجود در سيستم توليد و پخش فيلم را مطرح سازند، بيشتر خواهند توانست در سبد حمايتي مديران قرار گيرند حتي عجيبترين اتفاقات سينمايي را نيز با سکوت و بدون هرگونه موضعگيري ميگذرانند.
دسته دوم که کمي جوانتر هستند و در بازه سني 40 تا 50 به سر ميبرند خيلي که هنر کنند مطالب دوپهلو طرح ميكنند. اين دسته که در سالهاي اخير سعي کردهاند به هر زحمتي که شده ساز و کار استفاده از اپليکيشنهاي گوشيهاي اندرويد را هم بياموزند، هرازگاه در صفحات اجتماعيشان جملاتي نغز و گهربار(!) درباره وضعيت سينماي مملکت قرار ميدهند؛ اما هرچه در جملاتشان دقيقتر ميشوي کمتر ميفهمي خطابشان به چه کساني بوده است. علي ملاقليپور، کارگردان جوان سينماي ايران در هيچ كدام از اين دو گروه جاي نميگيرد. فرزند خلف رسول ملاقليپور که بعد از سالها تجربه پشت صحنه سينماي ايران با همين فيلم اولش «قندون جهيزيه» توجهات را به خود جلب کرد. علي که اين روزها فيلمش را با حداقل امکانات تبليغي روي پرده فرستاده و اتفاقاً اثرش فروش خوبي هم داشته، به دليل صراحتي که در برخورد با سيستم مديريتي محافظهکارانه جشنواره فجر داشت، نتوانست اثرش را به اين جشنواره عرضه کند. جالب است كه بيشترين تبليغ را خود مردم براي ديده شدن اين فيلم انجام دادند. با اين حال اکران عمومي موفق فيلم و فروش 400ميليوني آن هم ظرف دو هفته نشان از آن داشت که ملاقليپور کوچک هرچه نداشته باشد توانايي جلب ارتباط با مخاطب را خوب ميداند. با اين حال استقلال مشي اين فيلمساز و پرهيز از ورود به سياسيبازيها سبب شد که در روزهاي اخير تعداد سانسهاي فيلمش در پرديسهاي سينمايي به ميزان قابل ملاحظهاي کاهش يابد.
اين کاهش سانس اعتراضات صريح اين جوان را در پي داشت و وي براي آنکه صداي خود را به مخاطبان برساند، شخصاً پيراهني منقش به پوستر فيلمش را به تن کرده و در خيابانهاي تهران از بيعدالتي روا داشته شده بر فيلمش سخن گفت. علي ملاقليپور ميتواند الگويي باشد براي تهيهکنندگان و پخشکنندگاني که نام پيشکسوت را بر خود نهادهاند اما منفعتهاي شخصي هيچگاه اجازه طرح مستقيم مشکلات را به آنها نداده است.
*****
جوان / «محمد رسولالله(ص)» تصویر خشن ارائه شده از اسلام را تغییر میدهد
مجید مجیدی، کارگردان ایرانی که جوایز متعدد سینمایی را در کارنامهاش دارد، با ساختن پرهزینهترین فیلم سینمایی ایران، قصد دارد تصویر دگرگونشدهای را که از اسلام ارائه میشود، تغییر دهد.
به گزارش «جوان»، به نقل از یاهو نیوز، مجیدی میگوید: میخواهد با فیلم «محمد رسولالله(ص)» تصویر خشنی را که از اسلام ارائه میشود، تغییر دهد. با این حال این فیلم به دلیل ارائه چهره پیامبر با اعتراض برخی از مسلمانان روبهرو شده است.
این تولید بزرگ درباره کودکی رسول اسلام است و با بودجه ۴۰ میلیون دلاری ساخته شده و هفت سال برای ساختهشدنش زمان صرف شده است.
این فیلم ۱۷۱ دقیقهای که با حضور شماری از بازیگران ایرانی ساخته شده و از دیروز در ۱۴۳ سینمای ایران روی پرده رفته است، یک روز جلوتر از اکرانش در جشنواره فیلم مونترال اکران شده است. مجیدی در گفتوگویی با خبرگزاری فرانسه در تهران گفت: تندروها و جهادیونی چون داعش نام اسلام را مصادره کردهاند.
کارگردان ۵۶ ساله ایرانی در این مصاحبه افزود: در جهان غرب نیز تفسیر نادرستي از اسلام با هدف ارائه چهرههای خشونتطلب ارائه میشود و ما باور داریم که اینها اصلاً صحت ندارند.
«محمد رسولالله(ص)» اولین فیلم از سهگانهای است که درباره زندگی پیامبر اسلام ساخته شده است. این فیلم به رویدادهای پیش از تولد پیامبر و دوران نوجوانی او مربوط است و سالهای پیش از بعثت او را چنانچه در قرآن در ۴۰سالگی وی ذکر و پیشبینی شده، دربر میگیرد.
در حالی که ایران انتشار کاریکاتورهایی درباره حضرت محمد(ص) و از جمله آنچه در نشریه فرانسوی شارلی ابدو منتشر شد، محکوم میکند، اما مسلمانان شیعه مشکلی با نمایش این فیلم ندارند. این در حالی است که برخی مسلمانان سنی به نمایش این فیلم اعتراض کردهاند. در حالی که کشورهایی مانند عربستان با نمایش این فیلم مشکل دارند اما کشورهای مسلمان دیگر چون ترکیه، اندونزی، مالزی و بسیاری از کشورهای جنوب آسیا خواستار نمایش این فیلم شدهاند.
«الرساله» اولین فیلمی بود که درباره زندگی پیامبر اسلام ساخته شد و کارگردان آن مصطفی عقاد کارگردان
سوری- امریکایی در سال ۱۹۷۶ برای ساخت این فیلم با انتقادهایی در جهان اسلام روبهرو شد.
مجیدی برای اجتناب از انتقادهای مشابه راه دیگری برای تصویر کردن چهره پیامبر پیدا کرده و تصویر چهره پیامبر را کنار گذاشته است. او گفته است نمایش قهرمان در یک فیلم بدون نشان دادن چهرهاش چالش بزرگی است.
وی که برای فیلم «بچههای آسمان» نامزد بهترین فیلم خارجی زبان اسکار در سال ۱۹۹۸ شده بود، فیلم جدیدش را با همکاری ویتوریو استارارو فیلمبردار ایتالیایی انجام داده که از تکنیکهای ویژه برای این کار بهره گرفته است. مجیدی گفته است: ما از هاله نوری که پوشاننده است، استفاده کردیم و در بیشتر صحنهها نیز از زاویه دید ایشان فیلمبرداریها را انجام دادیم.
او گفته است: در حالی که همه کنجکاو هستند تا چهره ایشان را در فیلم ببینند اما در هیچ سکانسی این اتفاق نمیافتد.
با این حال به نظر میرسد راهحل مجیدی از نظر الازهر مصر کافی نبوده و این مؤسسه سنی مستقر در مصر با نمایش فیلم مخالفت کرده و با صدور اطلاعیهای این کار را برابر با کوچک شماردن جایگاه معنوی آن حضرت خوانده است. در این بیانیه آمده است: بازیگری که این نقش را ایفا کرده ممکن است بعدها دچار خلافی شود که برای تماشاگران یادآور شخصیت پیامبر شود.
دو فیلم بعدی این سهگانه ممکن است حتی از این فیلم نیز مناقشهبرانگیزتر شوند، زیرا بر جوانی و دوران پیامبری حضرت محمد(ص) تمرکز خواهد داشت.
*****
حمایت / نامه شیخ الازهر به آیتالله مکارم شیرازی؛ دعوتی برای خشکاندن ریشه تکفیر
ماه مبارک رمضان بود که آیتالله مکارم شیرازی طی نامهای به احمد الطیب شیخ الازهر، ضمن انتقاد از برخی سخنان وی در برنامه تلویزیونیاش در مصر، بر حرمت سب و لعن صحابه بر شیعیان تاکید کرد. شیخ الازهر نیز در همان ایام، تمایل عمیق خود را برای برگزاری جلساتی بین علمای شیعه و اهل سنت نشان داد تا راهی برای همزیستی مسالمت آمیز دو مذهب پیدا شود.
این تمایل چندی پیش و در قالب پاسخ محترمانهای به نامه آیتالله مکارم شیرازی نمود عینی یافت. وی با ارسال پاسخ محترمانه ای به این مرجع تقلید شیعه ضمن تشکر از نامه مذکور، بر اهمیت حفظ وحدت اسلامی تاکید کرد و نوشت: اختلافات مذهبی در این زمان در حد اختلاف فکری باقی نمانده، بلکه تبدیل به جنگ و کشتار و خونریزی شده است که نه اهل تسنن از آن سود میبرند و نه شیعیان! بلکه تنها کسی که از آن بهره برداری می کند دشمنان اسلام هستند که در کمین مسلمانان نشستهاند. شیخ الازهر همچنین با اشاره به ضرورت گفتگوی علمای مذاهب اسلامی چنین نوشت که: من بارها بر ضرورت برگزاری همایشی با حضور برجسته ترین علمای شیعه و سنی تاکید کرده ام تا به واسطه آن بتوانیم از خطراتی که متوجه همه ماست گرفته و با پیروزی خارج شویم. در این همایش باید فتوای صریحی مبنی بر حرمت قتل شیعه توسط اهل سنت و همچنین قتل اهل تسنن توسط شیعیان صادر شود.
این دعوت را باید به فال نیک گرفت
در این باره دبیر شورای عالی حوزههای علمیه سراسر کشور، نامهاخیر شیخ الازهر به آیتالله مکارم شیرازی را دعوتی برای تلاش علمای اسلام به منظور خشکاندن ریشه تکفیر توصیف کرد.
آیتالله «مرتضی مقتدایی» در گفتوگو با «حمایت» با اشاره به نامه اخیر دکتر احمد الطیب، به آیتالله مکارم شیرازی و دعوت از این مرجع تقلید شیعه برای حضور در همایش بزرگی با حضور علمای برجسته شیعی و سنی اظهارکرد: این نامه و دعوت را باید به فال نیک گرفت چرا که میتواند حقیقتاً نقطه عطفی در راستای ارتقای سطح تعاملات و همفکری بزرگان و علمای جهان اسلام برای خشکاندن ریشه تکفیر و گروه های تکفیری باشد.
آیت الله مکارم شیرازی؛ سردمدار مبارزه با تکفیر
وی ادامه داد: بیشک در جهان تشیع آیتالله مکارم شیرازی به عنوان یکی از طلایه داران اصلی جریان مبارزه با تکفیر به شمار میروند که به خصوص با برگزاری کنفرانس بزرگ خطر جریان های تکفیری در قم در سال گذشته نشان دادند که در این خصوص بسیار جدی و با اهتمام هستند کما این که ایشان همواره در برهههای مختلف به عنوان مدافع حریم اهل بیت(ع) واحکام اسلامی وارد عمل شده و فعالیتهایشان، منشأ آثار و برکات فراوانی بوده است.
لزوم تبیین چهره پلید جریان تکفیر در دنیای اسلام
عضو مجلس خبرگان رهبری همچنین با بیان این که نامه شیخ الازهر به آیت الله مکارم شیرازی ، گامی مهم در راستای رفع سوء تفاهمات و تحکیم برادری در جهان اسلام است خاطرنشان کرد: امروز که گروههای تکفیری از جمله داعش ، به اسم «اسلام» متاسفانه دست به جنایت و آدم کشی وحشیانه میزنند، علما و بزرگان جهان اسلام باید با برگزاری همایشها و نشستهایی به تبیین ماهیت و اهداف پلید گروه های تکفیری پرداخته و دنیای اسلام را از این معضل و آفت بسیار خطرناک نجات دهند.
از همه ابزارهای فرهنگی و رسانه ای استفاده کنیم
وی خاطرنشان کرد: آن چه مهم است این که باید از طریق همه ابزارهای فرهنگی و از جمله رسانه های جمعی، عموم مسلمین بلکه همه جهانیان را با ابعاد پیدا و پنهان تکفیریها و ماهیت آنها آشنا کرد تا جنایت این گروهک ها به نام اسلام عنوان نشود.
همفکری علمای اسلامی؛ لازمه محو فتنه داعش
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم همچنین با بیان این که در دست نشاندگی گروههای تکفیری و در رأس آنها «داعش» به قطب استکبار و صهیونیسم تردیدی نیست، ابراز کرد: این گروهها که متاسفانه از شعارهای اسلامی نیز سوء استفاده میکنند ، حقیقتاً خطری جدی برای اسلام و بلکه بشریت به شمار میروند که وحدت و همدلی و همفکری علمای شاخص شیعه و سنی میتوانند به ریشه کنی این فتنه عظیم در جهان اسلام ، کمک بسیاری کند.
نقطه عطفی در مبارزه با تکفیریها
وی با بیان اینکه در هر صورت آنچه مسلم است این که نامه اخیر شیخ الازهر و در پی آن دعوت وی از آیت الله مکارم شیرازی ، اقدام مبارک و موثری است اظهارکرد: امیدواریم این اقدام ارزنده زمینهساز تعامل بیشتر و مطلوب تر علمای شیعه و سنی با هم شده و برگزاری همایش یاد شده در مصر باعث تنویر بیشتر افکار عمومی نسبت به ماهیت و خطر جریان های تکفیری شود.
خراسان / قلب جهانيان در تسخير محمد(ص)
اکران فيلم سينمايي «محمد رسول ا...(ص) »اين روزها آغاز مي شود. مجيد مجيدي در اين فيلم دوران کودکي پيامبر را روايت مي کند. فيلم با هزينه هاي مالي، سخت افزاري و نيروي انساني بسيار بالاتري از استانداردهاي سينماي ايران تهيه شده و کارگردان حتي به سراغ عوامل خارجي تراز اول سينماي دنيا رفته است . به گزارش khamenei.irفارغ از جنبه هاي تکنيکى و سينمايى چرا اين فيلم بايد مورد توجه «جناح مومن انقلابي» در سراسر جهان قرار بگيرد؟ براي پاسخ به اين سوال بايد به سراغ دغدغه هاي فرهنگى رهبر معظم انقلاب برويم. دغدغه هايى که همواره با ايشان همراه بوده است. «بزرگ ترين تبليغ براي اسلام، شايد همين باشــد که ما چهره پيامبراسلام را براي بينندگان و جويندگان عالم روشن کنيم و بسيار به جاست قبل از آن که دشمنان و مخالفان، با روش ها و شيوه هاي فرهنگى و هنري پيچيده خود، چهــره آن بزرگوار را در اذهان مردم بي خبر عالم مخدوش کنند، مســلمانان هنرمند و مطلع بــا بيان و تبليغ و تبييــن راجع به آن شخصيت معظم و مکرم کار علمى و فرهنگى و هنري و تبليغي بکنند. » اين جملات دغدغه هاي حضرت آيت ا... خامنه اي تنها 4 ماه پس از رحلت بنيان گذار جمهوري اسلامي را نشان مى دهد، دغدغه اي که هيچ گاه ايشان را رها نکرده است .
اوج گيري تخريب چهره پيامبر در منطقه و جهان
در همه اين سال ها از انتشار کتاب آيات شيطانى تا ساخت فيلم هاي داســتانى و مســتند و از درج کاريکاتورهاي موهن تا قرآن ســوزي همه يــک هدف را نشــانه رفته اســت: «تخريب چهره پيامبر(ص)». به همه اين سياهه مى توانيد ظهــور جريان هاي افراطى با ظاهر اسلام گرا را هم بيفزاييد. القاعده، داعــش، بوکوحرام و صدها گروه تروريستى که در مقابل چشم جهانيان بر صفحه شبکه هاي تلويزيونى حاضر مى شــوند و با بــردن نام مبارک پيامبرشنيع ترين اعمال انســانى را به نمايش مى گذارند و ســر از بدن افراد جدا مى کنند. رهبر معظم انقلاب 18سال بعد در اسفندماه ســال 1386 مى فرمايند: «رحمة للعالمين را، منشـاء عظيم ترين خيرات و بــرکات براي بشريت را در مطبوعات شان، در زبان سياست مداران شان، در کتاب نوشتن هايشان، به وسيله مزدوران شان مورد اهانت قرار مي دهند. اين بايد ما مسلمان ها را بيدار کند؛ بفهميم که در وجود پيامبر، در شخصيت پيامبر، در خاطرات زندگى پيامبر، در هجرت پيغمبر، در جهاد پيغمبر، در ســيره پيغمبر، در درس هاي قولى و عملى پيغمبر، چه گنجينه عظيمى براي مسلمان ها نهفته است. ما از اين گنجينه اگر استفاده کنيم، امت اسلامي به آن چنان موقعيتى خواهد رسيد که نتوانند ديگر به او زور بگويند. نتوانند او را تهديد کنند. » دقيقا در همين سال است که مجيدي با آغاز يک حرکت فرهنگى موثر ساخت فيلمى باشکوه براي معرفى پيامبر اکرم به جهانيان را کليد مى زند، تا با زبان ســينما جلوي اين هجمه تخريب و جعل گرفته شــود. مجيدي مى گويد: «اساســاً اين کــه چرا من تصميــم گرفتم اين فيلم را بســازم به اين برمى گردد که در دهه گذشته يک اسلام ستيزي در دنياي غرب شروع شــد. قرائتى که در دنياي غرب از اسلام به وجود آمد، اسلامي که پر از خشونت است، اسلامي که تروريسم است.» از ميان ادوار مختلف عمر پربرکت پيامبراسلام و به خصوص دوران نبوت چرا روايت دوران کودکى پيامبر براي اقتدا به او مهم اســت؟ رهبر معظم انقلاب در ســال 1379 مى فرمايند: « بايد او را بشناسيم. خداي متعال شخصيت روحى و اخلاقي آن بزرگوار را در ظرفى تربيت کردکــه بتواند آن بار عظيم امانت را بر دوش حمل کند. بعد از شــش ســال که اين کودک از لحاظ جســمى و روحى پرورش بسيار ممتازي پيدا کرده بود، جسماً قوي، زيبا، چالاک، کارآمد؛ از لحاظ روحى هم متين، صبور، خوش اخلاق، خوش رفتار و با ديدباز، که لازمه زندگى در همان شرايط است .»
پروژه اسلام هراسي، فرصت تاريخي جهان اسلام
امروز در يک نبرد براي معرفى اسلام به افکار جهانيان هســتيم. در همين اوج جنــگ روانى-تبليغاتى جهان غرب عليه اسلام با محوريت اسلام هراسى، اين رهبر فرزانه انقلاب است که در زمستان ســال 93 در ديدار با خبرگان اميدوارانه از تبديل يک تهديد در ابعاد جهانى به يک فرصت تاريخى سخن مى گويند: «تلاش آن ها براي اسلام هراسى، نتيجه عکس خواهد داد؛ به اين معنا که اسلام را در کانون پرسش جوان ها قرار مي دهد؛ يعنى اگر به مردم معمولي دنيا يک تلنگري زده شود، يک توجهى به آن ها داده شــود، اين ها ناگهان به فکر مى افتند که علت اين که اين قدر اسلام در اين مطبوعات صهيونيستى، دراين شبکه هاي تلويزيوني وابسته به محافل قدرتمند داراي زر و زور مورد تهاجم قرار مي گيرد چيست؟ اين خود زمينه يک پرسش است و اين پرسش به نظر ما برکاتى دارد و مي تواند اين تهديد را تبديل به فرصت کند.» رهبر حکيم انقلاب خود طلايه دار اين حرکت بودند و مدتى پيش از اين بيانات نيز نامه ايشــان به جوانــان اروپا و آمريکاي شمالى که حاوي پيام دعوت به مطالعه اسلام از منابع اصلى بود منتشر شد. اين گونه است که فيلم جهانى «محمد رســول ا...(ص)» را مى توان محصــول فرهنگى ديگري در اين مســير ارزيابى نمــود. اکنون جمهوري اسلامي صاحب يک فيلم در تراز جهانى شده که در آن به يکى از دغدغه هاي تاريخى رهبر معظم انقلاب پرداخته است: «روايت کودکى پيامبر براي جهانيان» و به لطف الهــى: «اين فيلم قلب هاي مردم جهان را تسخيرخواهد کرد.»
*****
رسالت / چگونه با آثار سينمايي، جوان انقلابي را به وجد بياوريم؟
در پنجاه و سومين جلسه سينما روايت، نقد و بررسي فيلم سينمايي «جاذبه» با حضور عباس عمراني «فيلمساز» و عباس کريمي «منتقد و کارشناس سينما» برگزار شد. اجراي اين برنامه بر عهده رسول شادماني بود. در ابتداي اين جلسه عباس کريمي در مورد فيلم سينمايي «جاذبه» گفت: اين فيلم سينمايي موارد بسيار قوي دارد که ابتدا بايد به آن خوب فکر کرد. فيلم شروع بسيار خوبي دارد. از همان اول در فيلم حادثه به وجود مي آيد. برخي در نقدهايشان گفته بودند که اين فيلم انگاره هاي سياسي دارد که باعث تعجب من شد. نمي توان صرف حضور روسيه و چين و آمريکا و اتفاق کوچکي که بين آينها مي افتد، فيلم را تماماً سياسي ديد. آن قدر اين اشاره کوتاه و ضعيف است که نمي توان فيلم را سياسي دانست.
* «جاذبه» جزء آثار کم بازيگر موفق بوده است:
فيلم فقط دو بازيگر دارد که فيلم را به خوبي پيش برده اند. تعليق هاي
موجود در فيلم، آن را براي مخاطب ديدني کرده است. پرداخت ها
به گونه اي بوده که فيلم ضرب آهنگ سريعي پيدا کرده است. فيلم هاي زيادي ساخته شده اند که از دو بازيگر استفاده شده اما در اکثر مواقع موفق نبوده اند. در ايران مي توانم به فيلم سينمايي «اشباح» اشاره کنم که مهدي فخيم زاده نيز در آن بازي کرده است. اين فيلم توانسته بود با وجود داشتن تنها دو بازيگر، کشش و جاذبه را در مخاطب به وجود بياورد که ديدن آن را به دوستان توصيه مي کنم.
*زمان بندي «جاذبه» هاليوودي بود:
به مدد جلوه هاي ويژه، صحنه هاي باشکوه و زيبايي در فيلم وجود داشت. تدوين، موسيقي، فيلمبرداري و دکوپاژ در فيلم بسيار خوب بود و در مورد هر کدام مي توان به صورت مجزا ساعت ها بحث و تحليل داشت. زمان بندي اين فيلم کاملاً هاليوودي است و تقريباً همه چيز در فيلمنامه و دکوپاژ بر اين شيوه قرار دارد. نقاط عطف تعليق ها و ساير مباحث نيز در موقع لزوم به وجود مي آيد و به فيلم شکل مي دهد. اما نبايد غافل باشيم که فيلم نماد هايي از انسان امروز دارد.
* با شناخت درست از سينما دين را صادر کنيم:
او همچنين گفت: برخي از نمادهاي فرهنگي در کشورهاي مختلف معاني گوناگوني دارد اما پرچم هر کشور مي تواند
به عنوان يک نماد اصلي براي آن مطرح باشد. به طور مثال اگر دقت شود در کشور چين شاهد خواهيم بود که در رنگ آميزي وسايل توليده شده شان از قرمز و سفيد که رنگ پرچم کشو شان است استفاده مي شود. اين امر مهمي است که ما از آن غافل
مانده ايم. در بسياري از فيلم هاي هاليوودي استفاده از پرچم جزء موارد لاينفک آن اثر است. حقيقتاً ما در اين زمينه کاري انجام نداده ايم. اگر نگاهي به فيلم هاي مطرح دنيا بيندازيم قطعاً پلان پرچم را به راحتي در آنها مي توانيم ببينيم. آنها تبليغ خود را
مي کنند. اگر به کمک شناخت درست از سينما مي توانستيم دين را صادر کنيم، در شرايط کنوني، ما را به عنوان يک مسلمان واقعي مي شناختند و با داعش مقايسه نمي کردند.
* «جاذبه» از فرم رايج سينماي هاليوود پيروي
نمي کند:
عباس عمراني گفت: به نظر من فيلم سينمايي «جاذبه»از آن دست آثاري است که از سينماي هاليود پيروي نمي کند. ما در هاليوود با سينمايي مواجه هستيم که در يک چارچوب مشخص و مدون قصه مي گويد. لوکيشن هاي متعدد يکي ديگر از
نشانه هاي اين نوع سينماست اما اين فيلم محدود مي شود به يک لوکيشن و يک بازيگر. شايد به لحاظ قصه گويي شباهت هايي
داشته باشد اما همه چيز در اين فيلم به صورت فشرده رخ
مي دهد. به هر حال از فرم رايج سينماي هاليوود پيروي نمي کند و ما اين نوع فيلم ها را در سينماي اروپا بيشتر مي بينيم. همچنين در سينماي فرانسه از اين دست آثار بيشتر ديده مي شود.
* سينماي آمريکا در امر جريان سازي پيشگام بوده است:
وي درادامه گفت: اين فيلم جريان ساز است و نمونه آن فيلم کريستوفر نولان با نام «ميان ستاره اي» است. فيلم هاي زيادي بعد از موفقيت يک فيلم در پيروي از آن ساخته مي شوند و سينماي آمريکا و هاليوود در اين امر پيشگام هستند. نبايد فراموش کنيم آنها در اکثر فيلمهايشان و در همين فيلم نيز تبليغ مدنيت آمريکايي و جامعه خود را مي کنند. در اين فيلم به واسطه
صحنه هايي تاکيد مي شود که حيات، حيات آمريکايي است و همه چيز براي اولين بار و در بهترين حالت توسط آمريکا شکل مي گيرد! سينماي آمريکا به سمتي حرکت مي کند که ساير سينماهاي جهان قدرت رقابت را به لحاظ توليد و پروداکشن با آن ندارند. در اين فيلم مي بينيم که اشاره هايي مي شود مبني بر اينکه نيروي غرب بر بسياري از موارد حتي جاذبه زمين غلبه
مي کند.رسول شادماني مجري برنامه با اشاره به اينکه پرچم آمريکايي همواره در تمام آثار آنها وجود دارد تا جايي که همواره موجبات تبليغ آنها را فراهم کرده است. با مطرح کردن جريان سازي توسط برخي از آثار هاليوود در سينماي جهان از عمراني خواست در اين ارتباط توضيحات بيشتري دهد که وي گفت: واقعيت اين است که سينماي آمريکا در زمينه جريان سازي پيشروترين سينماست. هر از چند گاهي يک کارگردان آمريکايي در يک جشنواره اي از فيلم سينمايي خود رونمايي مي کند که سايرين دنباله روي آن مي شوند. زماني که فيلم سينمايي «21 گرم» ساخته شد، افراد بسياري دوستش نداشتند، اما در حال حاضر تبديل به شيوه اي از فيلمسازي و دکوپاژ شده است.
* ياد بگيريم چگونه با آثار سينمايي، جوان انقلابي را به هيجان بياوريم:
عمراني در ادامه گفت: در حال حاضر سينماي انقلاب و دفاع مقدس مسئله اساسي ماست. چگونه بايد فيلمي بسازيم که منشأ خير باشد و جبهه هاي ديگر را به سمت سينماي دفاع مقدس و يا انقلاب بياورد. زماني که فيلم سينمايي «چ» ابراهيم حاتمي کيا را ديدم، متوجه شدم برخي نقدها از اين قرار است که چرا بايد اين همه هزينه شود، آن هم براي يک صحنه انفجار بالگرد؟ اما واقعاً بايد بدانيم که چنين صحنه هايي نياز است. گاهي تماشاگر بايد از صحنه هايي از فيلم تنها لذت ببرد. بايد ياد بگيريم که چگونه با آثار سينمايي، جوان انقلابي را به شور در بياوريم. اتصال به تکنولوژي در سينما يکي از اين مواردي است که مي تواند به ما کمک کند. نبايد آثار ما تماماً از جنس فيلم هايي چون «خانه دوست کجاست» يا «جدايي نادر از سيمين» باشد. بايد تلاش کنيم تنها در اين فضا باقي نمانيم. بهتر است به سمت تکنولوژي و جذب نيروهاي جوان انقلابي پيش برويم.
* فعاليت در هاليوود هم شروطي دارد:
او همچنين گفت: سينماي اروپا در لفافه حرف مي زند و مخاطب عام نمي تواند به راحتي منظور فيلمساز را دريابد. اما در نقطه مقابل، سينماي آمريکا نشانه ها و نمادهايش را سطحي
مي کند تا مخاطب انبوهش که در سطح وسيع جهان سوم است آن را دريابد. آمريکا فيلم هايش را به ديدگاه عام نزديک
مي کند. سينماي آمريکا چند کار مهم را انجام مي دهد؛ ابتدا
ساده سازي نمادهايش است تا انبوه مخاطب آن را بفهمد. ديگر اينکه پرداخت به نمادهاي آمريکا و تکنولوژي، جزء لاينفک سينماي آمريکا شده است. آنها خوب مي دانند که چه تدبيري بينديشند که فيلمشان کمتر با سانسور و حذف مواجه شود. براي کار کردن در سينماي آمريکا بايد قوانيني را رعايت کرد. در نتيجه فعاليت در هاليوود هم شروطي دارد.
*****
رویش ملت / اتفاقات عجیبی که باید در موزه دیده شوند
یک عکاس گفت: جنگ ما فقط ویرانی نبود، بلکه در طول آن اتفاقات عجیبی افتاد که در عکسهای آن دوران فراوان وجود دارد و باید در یک موزه و بانک عکس دیده و حفظ شوند.
امیرعلی جوادیان اظهار کرد: همیشه یکی از دغدغههای من این بوده که تاریخ مملکت ما باید جایی ثبت و ضبط شود تا نسلهای آینده از آنچه در گذشته اتفاق افتاده آگاه شوند. امروز مهمترین ابزاری که برای تاریخنگاری از آن استفاده میشود، عکسها و اسناد تصویری هستند. ۲۰۰ – ۳۰۰ سال پیش اگر کسی میخواست تاریخ را بنویسد از نقل قولها استفاده میکرد و این باعث به وجود آمدن تحریفهایی در تاریخ میشد و سندیت قطعی وجود نداشت، اما اکنون با وجود ابزارهای عکاسی و تصویربرداری این مشکلات حل شده، چون عکسها و تصویرها صادقانه، بیپیرایه و دقیق حرف میزنند.
او ادامه داد: من عکاسان را تاریخنگاران معاصر میدانم. یک عکس آنها از یک سنگر ساده که ممکن است در حال حاضر یک تصویر ساده باشد، سالها بعد به سند ارزشمندی تبدیل میشود که مثلا میتوان از روی آن نوع سنگرهایی را که در سالهای جنگ ساخته میشدند فهمید. در عکسهای جنگ میتوان گروههای سنی متفاوتی که به جنگ میآمدند، تنوع لباسها و بسیاری دیگر از مسائل جنگ را دید و به بسیاری از مسائل پی برد.
این عکاس جنگ به لزوم راهاندازی یک موزه برای عکسهای جنگ اشاره کرد و گفت: خیلی زودتر از اینها باید به فکر میافتادند که ما هم یک موزه جنگ داشته باشیم . ۴۰ کشور دنیا موزه جنگ دارند. باید یادمانی وجود داشته باشد تا بتوانیم از کسانی که برای این کشور جان خود را فدا کردند، تجلیل کنیم و نسل بعدی جایگاه آنها را بهدرستی بشناسد. باید مکانی برای این تجلیل وجود داشته باشد. در آلمان مردم کنار قبر سربازان گمنام جنگ جهانی دوم میروند و گل میگذارند. لازم است ما هم یادمانی برای شهدایمان داشته باشیم تا به مردم یادآوری شود که کسانی بودند که برای به وجود آمدن امنیتی که اکنون حاکم است، از جان خود گذشتند.
جوادیان ادامه داد: باید در نظر داشته باشیم ملتهایی که توانستند آیندهشان را بسازند با نگاه به تاریخ گذشتهشان این کار را کردند. حتی آنهایی که در صنعت پیشرفت کردهاند، با کار روی صنایع دفاعی شروع کردند و بعدها آن را در زندگی روزمره، کاربردی کردند.
او همچنین به ارزش اسناد تصویری دوران جنگ اشاره کرد و گفت: خیلیها فکر میکنند جنگ فقط ویرانی بود، اما اینطور نیست. در هشت سال دفاع مقدس اتفاقات عجیبی افتاد و شاهد رشادتهای بسیاری بودیم. باید به چشم دیگری به جنگ نگاه کرد، چون باعث بهوجود آمدن تکانی شد که مسائل بسیاری را روشن کرد. در عکسهای دوران جنگ از این اتفاقات عجیب زیاد است. این عکسها، تاریخ ارزشمند ما هستند. حمل یک مجروح، چهرههای جوان بسیجی، قلکهایی که به شکل نارنجک بود و برای کمک به جبهه میفرستادند و … بخشی از این واقعیتهاست که باید دیده شوند.
این عکاس در بخش دیگری از سخنانش دربارهی فعالیت انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس، اظهار کرد: انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس که من نیز یکی از اعضای هیئت موسس آن هستم، توانسته در این سالها بیش از یک میلیون فریم عکس از تصاویر دوران جنگ را که در حال از بین رفتن بودند جمعآوری، اسکن و نگهداری کند. کاری که بچهها در انجمن انجام دادهاند بهخاطر علاقهمندی و دغدغهشان در این حوزه بوده است. آنها برای اینکه یک عکس قابل قبول از دوران جنگ داشته باشیم ساعتها کار کردند.
جوادیان ادامه داد: کار آنها از بسیاری از وزارتخانهها بیشتر بوده است. خیلی از حوزهها و نهادها حرف راهاندازی موزه جنگ را زدند. ما در چند شهر مثل خرمشهر، همدان و تهران موزه جنگ داریم. باغ – موزه دفاع مقدس تهران که برای آن میلیاردها تومان هزینه شده، از نظر محتوا آنطور که باید نیست. اهمیت یک موزه به ساختمانش نیست، به آثاری است که در آن نگهداری میشود. بهعنوان مثال موزه هنرهای معاصر تهران نه بهخاطر معماریاش، بلکه به خاطر آثاری که از هنرمندان بزرگ دنیا در آن وجود دارد جزو بهترینهاست.
او دربارهی نهادهای متولی راهاندازی موزه عکسهای جنگ نیز گفت: تاکنون حتی از ما نخواستهاند که عکسهایمان را اهدا کنیم. در حالی که وظیفه یک موزه این است که یک بانک عکس داشته باشد. در زمینه جمعآوری و نگهداری عکسهای جنگ خیلی کم کار شده است. چند وزارتخانه و نهاد میتوانند متولی کارهای موزه جنگ باشند، مثل بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس و وزارت ارشاد. شاهنامه شاهطهماسب بهعنوان یکی از ارزشمندترین آثار هنری ایران بهخاطر دغدغهای که پادشاه ایران در آن زمان داشت اکنون به این جایگاه دست یافته است؛ اما ما در زمینه فرهنگ، هیچ کار درازمدتی نکردهایم.
جوادیان به ارزش و اهمیت عکسهای دوران جنگ اشاره و اظهار کرد: عکسهای جنگ بیشترین کارکرد را در طول این سالها داشتهاند و ما بین هنرمندان بیشترین شهید و مجروح را از قشر عکاسان داریم. خدمتی که آنها در دوران جنگ کردهاند، در هیچ حوزه دیگری انجام نشده است. با این حال متأسفانه با ما بهعنوان عکاسهای مناسبتی برخورد میکنند و در هفته دفاع مقدس یا سالروز آزادسازی خرمشهر، خاطره و مصاحبه از ما میخواهند بدون اینکه در درازمدت به فکر جمعآوری اسناد تصویری هشت سال دفاع مقدس باشند.
این عکاس در پایان گفت: خود من نگاتیوهایی از عکسهای جنگ داشتم که متأسفانه به مرور زمان از کیفیت آنها کم شد. ما بهعنوان آدمهای فرهنگی که زمانی در خط اول فرهنگ این مملکت جانمان را کف دستمان گذاشتیم، هیچ انتظاری برای تجلیل نداریم و فقط میخواهیم برای کشوری با این پتانسیل فرهنگی، بودجه فرهنگی مناسبی در نظر گرفته شود. متأسفم که همه وزارتخانهها در طول این سالها ساختمانشان را عوض کردند و وزارت ارشاد هنوز همان ساختمان قدیمی را بهعنوان مرکز فعالیتش در اختیار دارد.
*****
شرق / خشم اسرائیل از حضور یک آهنگساز در ایران
حضور آهنگساز آرژانتینیالاصل ضداسرائیل در ایران، خشم اسرائیلیها را برانگیخت. اسرائیلیها که از خبر اجرای قریبالوقوع ارکستر سمفونیک برلین به رهبری «دنیل بارنبویم» در ایران به خشم آمده بودند، خواستار جلوگیری دولت آلمان از این اجرای صحنهای شد. اجرای این کنسرت موجبات خشم رژیم صهیونیستی را تا جایی فراهم آورده که این رژیم از آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان درخواست لغو این اجرا را کرده است. در این میان، «میری رگو»، وزیر فرهنگ رژیم غاصب اسرائیل اعتراض خود را به مرکل اعلام کرده و در اینباره در صفحه فیسبوک خود نوشت: من در نامهام تأکید کردم حضور دنیل بارنبویم در ایران به تلاشهای اسرائیل برای جلوگیری از توافق هستهای ایران صدمه میزند و موجب تقویت به رسمیت شناختهنشدن اسرائیل خواهد شد. من معتقدم اگر قرار باشد از حضور این ارکستر و رهبرش در ایران جلوگیری شود، آلمان به درستی رفتار خواهد کرد.
*****
قانون / گفتوگو با سعيد روانبخش: مميز يك ديپلمات فرهنگي بود
«سعید روانبخش» نقاش، استاد دانشگاه هنر تهران و همچنین مدیر مسئول مرکز فرهنگی-هنری چارسو است. او از آخرین دانشجویان استاد مرتضی ممیز در کلاسهای درس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران بوده است. حالا که در حدود 10سال از مرگ ممیز میگذرد، به بهانه هفتاد و نهمین سالگرد تولد مرتضی ممیز با روانبخش به گفتوگو مینشینیم.
او میگوید: «البته من آقای ممیز را خیلی پیشتر از اینکه شاگردش باشم به واسطه سخنرانیها و مطالبی که ارائه میداد میشناختم اما آشنایی مستقیم من با آقای ممیز زمانی بود که در سال ۱۳۸۰دانشجویش در دانشگاه تهران بودم و با او کار میکردم. آن زمان در مقطع فوقلیسانس در زمینه تصویرسازی تحصیل میکردم. در نتیجه رابطه مستقیم من با آقای ممیز یکسالونیم بهطول انجامید. سپس با فاصله کمی پس از فارغالتحصیلی ایشان مرحوم شدند. آقای ممیز کمی قبل از فوتشان دیگر تدریس نمیکردند. در آن یکسالونیم من هم مثل بسیاری از دانشجوهای دیگر واحدهای درسیای داشتم که استاد آنها آقای ممیز بود و من این بخت را داشتم که در همین سالهای آخر تدریس ایشان شاگردشان باشم. در واقع در آخرین سالهایی که ممیز توان آموزش دادن داشت و در محیط دانشگاهی بود.
باید بگویم من از استاد ممیز ارتباط برقرار کردن با اثر هنری و همچنین ارتباط با بحث آموزش و برخورد با دانشجو را یاد گرفتم و این موضوع پس از تحصیل هم به کارم آمد. اینکه چگونه میشود یک دیپلمات فرهنگی بود. ممیز با دیپلماسی فرهنگی به خوبی آشنا بود و علیرغم ظاهر تندی که داشت به روش خودش منعطف بود.»
نظرتان راجع به کارها و تأثیر مرتضی ممیز چیست و این نظر چقدر در مدت آشنایی مستقيم با او تغییر کرد؟
البته در مورد کارهایش در این مدت نظرم تغییر زیادی نکرد. من معتقدم که ممیز از جمله کسانی بود که گرافیک ایران را بسط داد. گرافیک را از یک محدوده تعریف شده به طراحی صحنه، طراحی نور و طراحی فضا گسترش داد. چیزی که شاید گرافیستها کمتر با آن روبهرو بودند. ممیز برای خودش هیچ مرزی در این ارتباط نمیشناخت و برای همین آنسچه ما به عنوان گرافیک پیش از ممیز میشناسیم با آنچه از گرافیک پس از ممیز میشناسیم متفاوت است.
در لوگوهایی که ممیز طراحی کرده یک نوع کمینهگرایی وجود دارد که میتوان حدس زد تحت تأثیر آموزش او در پاریس بوده است. از طرفی ممیز در نوشتههایش خیلی به مسائل بومی توجه داشت. او هنر ملی را به گونهای خاص تعریف میکند و مثال معروف او از عبید زاکانی در مورد زیرکی این موضوع را به خوبی نشان میدهد. شما گرایش کلی ممیز را چگونه ارزیابی میکنید؟
البته تنها بحث آقای ممیز نیست. ممیز هم مثل بقیه هنرمندان دوران خود در دوران شکوفایی مدرنیسم ایران زندگی و کار کرده است. باید توضیح داد که ممیز این اقبال را داشت که در دورانی فعالیت هنری کند که اطرافیان او در سایر رشتهها، کم از او نبودند. این روابط فرهنگی به قطع به رشد تمام این افراد کمک کرده است. حالا ممیز که اتفاقاً از حوزه نقاشی آمده است و با خیلی از نقاشان برجسته روابط فرهنگی دارد، با همان دیدگاهها و آن نگرشها وارد رشته گرافیک شد. در دورانی که هویت برای فضای فرهنگی ایران مهم شده بود. درست در زمانی که هنرمندان پیشرویی هستند که سعی میکنند با جنبشهای جهانی پیش بروند، ممیز هم میخواهد همین اتفاق را در گرافیک داشته باشد. ممیز هم مثل آنها به هویتهای بومی اهمیت میدهد. در همان دوران که ممیز در اوج فعالیتهایش بود، ما نقاشان مکتب سقاخانه را داریم. البته تبلیغاتی که سیستم دولتی برای این موضوع میکند و اینکه خود هنرمندان هم دریافته بودند که باید به هویتشان توجه داشته باشند بیتاثیر نبود. بالطبع در این فضا ممیز هم واکنشهایی از این جنس نشان میدهد. همزمان با او، تناولی مجسمههایش را میساخت و رضا مافی در خط کار میکرد. در این فضاست که گرافیک آقای ممیز میتواند نمود پیدا کند.
فضای فرهنگی و اطرافیان ممیز چه ویژگی منحصر به فردی داشتند؟
هم دورههای او در دانشکده کسانی هستند که بعدها در هنر ایران بسیار اسمشان برده شده است؛ مثل پرویز کلانتری، ژازه طباطبایی، سهراب سپهری، چنگیز شهوق، غلامحسین نامی، منصور قندریز، صادق تبریزی و مسعود عربشاهی. اینها کسانی هستند که از فضای فرهنگی آن دوره تأثیر میپذیرند و البته تأثیر میگذارند. همه این دادوستد فرهنگی که در آن دوره در حال رخ دادن است، به رشد تکتک آنها کمک میکند. همچنین او در کنار شاعران و نویسندگانی چون شاملو و دکتر حسابی که کیهان هفته و سپس کتاب هفته را تاسیس کردند. باید گفت در آن زمان فعالیت ادبی جدی وجود داشت. ممیز در کنار کسانی بود که دغدغههای جدی فرهنگی داشتند. ممیز در کنار اینها به عنوان مکمل فعالیت ژورنالیستیشان، قدم به قدم بالیده و رشد کرده است. بهطور مثال کتاب هفته تاریخ 40سال فعالیت فرهنگی است که البته محدود به گرافیک ممیز نیست. این مجموعهای است که غلامحسین ساعدی، شاعران عرب، اروپایی و خیلی از نویسندههایی که امروزه کتابهایشان را میشناسیم، برای اولین بار در آنجا معرفی میشوند. پس این یک خوش شانسی است که گرافیستی مثل ممیز در آن دوران و با این آدمها همکاری میکند.
بعد از این دوران که گفتید و حتی امروز همچنان خیلی از تصاویر روزمره ما ساخته آقای ممیز هستند. چرا فاصله با نسل بعد اینقدر زیاد و تأثیر نسل پیشین اینقدر نمایان است. گویا هنوز نسل بعد از آنها شکل نگرفته است.
ممیز آدم عملگرایی بود و همیشه میگفت ایدهای که دارید را اجرا کنید تا ببینیم چه هست، هرچه دارید بیرون بریزید. آن زمان وقتی چیزی خلق میشد، مخاطب جدی داشت و در نتیجه بازخوردهای کار خیلی زود دریافت میشد. ولی در دورانی که تعداد مجلات کاهش پیدا میکند، (البته مجلات درخور و مجلاتی که بتوان آنها را بحق مجله نامید.) و تیراژ کتاب به حداقل آن در تاریخ معاصر میرسد. خب این نشانه خوبی برای یک نویسنده و گرافیست نیست. مسلم است که هنرمند و نویسنده هم باید مدام تحریک و نقد شوند تا بتوانند پیش بروند. وقتی فضا از این موضوع خالی میشود، فکر میکنم منطقی است که فروغ همگان کمسو شود. خیلی وقتها هنرمند فعالیتی انجام میدهد اما وقتی امکان بروز آن وجود ندارد، کمکم به خودسانسوری میافتد. در نتیجه زمانی که آزادی هست، زمانی که محدودیت نیست، به صورت مداوم چشمههای خلاقیت آماده جوشش میشوند و زمانی که محدوديت وجود دارد این امکان هم بالطبع کم میشود.
آیا خودانگیختگی هنرمندان و نویسندگان بدون توجه به محیط نمیتواند ایجاد شود؟ آیا میتوان گفت خلاقیت و انرژی در هنرمندان آن نسل بیشتر بوده است؟ با توجه به اینکه رسانهها در این زمان گسترش بیشتری دارند چرا کار هنرمندان از نسل پیش کمتر دیده میشود؟
البته که مسیر این خلاقیت تغییر کرده است. باید صبر کنیم تا ببینیم در این دوران چه فعالیتهایی انجام شده است و ما چه میزان از فعالیت نویسنده و هنرمند و غیره را میبینیم و اصلاً چقدر از این تولیدات امکان دیده شدن دارد. باید پوستهای کنار برود تا بشود دید چه اتفاقی در حال شکل گرفتن است. البته من فکر میکنم مناسبات هم تغییر کرده است و این تنها در ایران نیست. در سراسر دنیا میبینید که میزان مطالعه کاهش پیدا کرده و شاید شکل آن تغییر کرده است. رسانههایی به سرعت در حال جایگزینی هستند که بهطور کلی مناسبات ارتباط با آنها متفاوت است. ما باید این را بپذیریم که وارد دنیای جدیدی شدهایم و نمیتوانیم لزوماً امروز را با آن روزها مقایسه کنیم. به نظر من شرایط امروز را باید با امروز مقایسه کرد.
با اینهمه معتقدم که در کل فعالیتهای تاثیرگذار در این دوران کمتر شدهاند. کمیت کارها زیاد شده است اما تأثیرش نسبت به گذشته کمرنگتر شده است.
چه خاطره مستقیمی از آقای ممیز دارید؟
با اینکه ممیز در کلاسهایش ظاهر بیتفاوتی نسبت به دانشجو نشان میداد ولی من متوجه بودم که به دقت هر دانشجو را تعقیب میکند و درواقع پرونده هر دانشجو در ذهنش باز است. یادم هست یک روز گفتوگویی در اینباره با آقای ممیز داشتم و به آقای ممیز گفتم که شما واقعیتتان با اینچیزی که در ظاهر نشان میدهید خیلی متفاوت است. او این موضوع را تأیید کرد و گفت در آموزش گاهی لازم است که استاد از توانمندیهای نمایشیاش استفاده کند. میگفت خیلی وقتها باید ظاهری متفاوت به دانشجو نشان داد. بهطور مثال ممیز گاهی خودش را عصبانی نشان میداد ولی این وجه رفتارش خودآگاهانه و طراحی شده بود. او در واقع نسبت به دانشجوها و حتی مسائل شخصیشان بسیار دقیق بود و این را خیلی خوب درک میکرد.
در پایان آیا میتوانید بگوید چه تأثیر ماندگاری از ممیز گرفتهاید که امروز هم آن را در خود میبینید؟
گرچه من در نقاشی هیچوقت تأثیر خاصی از آقای ممیز نگرفتهام اما میتوانم به وضوح سه تأثیر ماندگار از او را در خود بیابم؛ نخست اینکه یاد گرفتم چگونه متن را به تصویر ترجمه کنم. او استاد این ترجمه بود. دوم اینکه در کار اجرای پروژههای چندرسانهای آقای ممیز به من کمک زیادی کرد و از او بسیار بهره بردهام. ممیز مشوق حرکتهای نو در تصویرسازی بود کما اینکه خود من از امکانات چندرسانهای مثل لیزر و هنر اجرا در پروژه پایانیام استفاده کردم و او این موضوع را بسیار تشویق میکرد. هرگز نمیگفت فقط روی کاغذ و کتاب باید کار کنید. او درک بسیار خوبی نسبت به تصویرسازی داشت و میگفت تصویرسازی هم میتواند حوزهاش گسترده شود. او باورش این بود که تصویرسازی میتواند همچون هنری چندرسانهای بروز پیدا کند. سوم اینکه باید بگویم در دورانی که فوقلیسانس میخواندم روش آموزش را بسیار پسندیدم و در این مورد چیزهای زیادی از او آموختم.
*****
قدس / اهل بیت(ع) هرگز آتش بس در عرصه فرهنگی را نپذیرفتهاند
تولیت آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه(س) در بازدید از مؤسسه فرهنگی قدس گفت: ما باید تلاش کنیم محاسن و معالم کلام اهل بیت(ع) را به مردم منتقل کنیم.
آیت ا... سید محمد سعیدی ضمن بازدید از چاپخانه و تحریریه روزنامه قدس، با مراحل تولید این روزنامه آشنا شد و در نشستی صمیمی با اعضای تحریریه به پرسشهای خبرنگار قدس پاسخ داد.
دهه کرامت؛ فرصتی برای بیان معارف اهل بیت(ع)
آیت ا... سعیدی با بیان اینکه به لطف خداوند در این سالها اعیاد دهه کرامت در کشور با شکوه خاصی برگزار شده است، به حدیث معروف «لو علموا النّاسُ مَحاسنَ کَلامِنا لَأتَّبَعونا» از حضرت امام رضا(ع) اشاره کرد و گفت: ما باید زیباییهای کلام اهل بیت(ع) را در اختیار مردم بگذاریم، در این صورت مردم خودشان به سمت ما میآیند؛ زیرا این کلام از عمق و جاذبه ای الهی برخوردار است.
وی با بیان اینکه باید به جای تلاش برای تفسیر کلام اهل بیت(ع)، به سیره و زندگی خود آنها مراجعه کنیم، افزود: آن بزرگواران هرگز از گفتن حق، پروا نداشتند.
آیتا... سعیدی تأکید کرد: اهل بیت(ع) در مواقع لازم، آتش بس در جبهه نظامی را میپذیرفتند که نمونههای آن از صلح حدیبیه تا صلح امام حسن(ع) و رفتار امامان بعدی دیده میشود، اما آنها هرگز و در هیچ مقطعی آتش بس در عرصه فرهنگی را نپذیرفته اند.
تولیت آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه(س) در همین زمینه به اهمیت تحمل رقیب و شنیدن سخنان مخالفان اشاره کرد و گفت: اگر سخن مخالف شنیده نشود، اولاً حقانیت جبهه حق روشن نمی شود و دوم اینکه پس از اینکه او حرفش را زد و ما نیز معارف اهل بیت(ع) را بیان کردیم، فضا برای خریداران کلام حق و سخنان ارزشمند باز میشود.
جبهه فرهنگی دشمن از گذشته تا امروز
امام جمعه قم با تبیین جبهه فرهنگی دشمن علیه اسلام ناب، حرکت این جبهه را از گذشته تاریخی اسلام و دشمنیهای بنی امیه و بنی عباس، مورد بررسی قرار داد و گفت: زندگی تحت کنترل حضرت رضا(ع) در مدینه و سپس تبعید آن بزرگوار به توس از سوی دستگاه ظالم بنی عباس که بیشترین ضربه را به اسلام زدند، نمایانگر همین واقعیت است. مأمون عباسی که زمینه دانش دوستی در او وجود داشت - اما او از آن سوء استفاده کرد - تلاش کرد این ویژگی را ابزاری برای ضربه زدن به امام(ع) قرار دهد و با همین هدف جلسات مناظرات را برگزار کرد، اما امام رضا(ع) این تهدید را به فرصت تبدیل کردند و بیشترین بهره را برای انتشار معارف الهی از آن بردند، به گونهای که ما همچنان امروز هم از ثمرات مناظرات حضرت ثامن الأئمه(ع) استفاده میکنیم.
آیت ا... سعیدی تصریح کرد: امام رضا(ع) در مدینه هرگز امکان برگزاری چنین بحث علمی را نداشتند، اما عدو سبب خیر شد و با دست دشمن، چنین امکانی برای حضرت در توس ایجاد کرد و منبر نشر معارف اهل بیت(ع) برپا شد.
وی با اشاره به اینکه امروز نیز دقیقاً همان فضا از سوی آمریکا، انگلیس و صهیونیستها تکرار میشود، خاطرنشان کرد: داعش و تکفیری ها، زاده چنین تفکری هستند و این جریانهای منحط نیز امروز داعیه معارضه و مبارزه با اهل بیت(ع) و طرفداران آنها را دارند. هدف انگلیس و آمریکا از ساختن جریانهایی مانند وهابیت و داعش، بدل سازی برای اسلام ناب است. خاصیت «بدل» هم این است که در ابتدا زرق و برق بیشتری دارد و حیاتش در همین زرق و برق ساختگی است، اما خیلی زود این زرق و برقها رنگ میبازد و ماهیت بی ارزش بدلها روشن میشود. به مرور معلوم شد این جریانها تهی و خالی از حقیقت و حقانیت هستند و فاصله بسیار زیادی با اسلام ناب دارند و امروز هم دیگر در دنیا تبدیل به جریانهایی منفور و ضدانسانی شدهاند.
ضرورت وجود شادی و نشاط اسلامی
تولیت آستان مقدس کریمه اهل بیت(ع)در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه شادی و نشاط شیعیان در کلام اهل بیت(ع) مورد اشاره قرار گرفته است، گفت: دهه کرامت، فرصت بسیار مغتنمی است برای شادیهای حلال و اسلامی و معرفی شادی در فرهنگ قرآن و عترت. این چیزی است که پیش از انقلاب سابقه نداشته و شادیها در رژیم طاغوت نیز متناسب با فرهنگ اهل بیت(ع) نبود، بلکه آمیخته با گناه و ابتذال بود. بنابراین در این ایام مردم مزه شادی پاک و حلال را که از مناسبت میلاد حضرت معصومه(س) آغاز و با بزرگداشت حضرت شاهچراغ(ع) به میلاد فرخنده امام علی بن موسی الرضا(ع) میرسد، میچشند و این فرصتی مغتنم برای شادی همراه با نشر معارف اهل بیت(ع) است.
از سوی دیگر باید توجه داشت، این شادیها که با میلاد کریمه اهل بیت(ع) شکل میگیرد، فرصتی برای معرفی «دختر نمونه» اهل بیت(ع) است که فعالیتهای فرهنگی و جایگاه علمی و شخصیتی آن بزرگوار در تاریخ شیعه و از زبان پدر بزرگوارشان مورد تأکید قرار گرفته و نمونه آن نیز ماجرای گروهی است که برای پرسش علمی از راه دور به مدینه آمده بودند و به دلیل نبودن حضرت امام موسی کاظم(ع) و امام رضا(ع)، پاسخ خود را از فاطمه معصومه(س) دریافت کردند و این پاسخ بعداً مورد تأیید امام کاظم(ع) نیز قرار گرفت و ایشان درباره دختر بزرگوارشان فرمودند: «فداها ابوها». این ماجرا بیانگر این است که یک دختر مسلمان در عین حفظ حجاب و عفاف خود، میتواند در عرصههای فرهنگی نیز وارد شود و اثرگذار نیز باشد.
آیت ا... سعیدی با اشاره به نامه حضرت رضا(ع) به خواهرشان و سپس هجرت آن بانوی کریمه از مدینه به سمت توس، این حرکت را زمینه ساز بنیان نهادن یکی از بزرگترین پایگاههای نشر معارف اهل بیت(ع) در قم دانست و گفت: در مقاطعی از تاریخ، حرکتهای ارزشمندی توسط زنان و دختران مسلمان انجام شده که این کارها تنها توسط بانوان میتوانست انجام شود و نمونه آن حمایتهای حضرت خدیجه(س) از پیامبر گرامی اسلام(ص)، خطبههای باشکوه و صریح حضرت زهرا(س) در دفاع از ولایت امیرالمؤمنین(ع)، قافله سالاری کاروان اهل بیت(ع) توسط حضرت زینب(س) و بیانات ظلم ستیز ایشان، حرکتهای نفیسه خاتون در مصر و کارهای بزرگ حضرت فاطمه معصومه(س) بود که نقش بسیار مؤثری در تبیین معارف اسلام داشت.
برکات حرم مطهر کریمه اهل بیت(ع)
امام جمعه قم در پاسخ به پرسشی درباره برکات و آثار امروزین شخصیت و حرم کریمه اهل بیت(ع) تصریح کرد: کار اهل بیت(ع) شفاهای ظاهری مردم و روا کردن همه حاجات آنها نبوده و نیست، اگرچه آن بزرگواران به دلایلی چنین کارهایی هم میکرده اند تا قدرت الهی و ولایت تکوینی آنها روشن شود، همان طور که از زبان حضرت عیسی(ع) هم در قرآن کریم میخوانیم که « وَ أُبْرِئُ الاَکمَهَ وَ الاَبْرَص وَ أُحْیِ الْمَوْتی بِإِذْنِ ا...» . در واقع پیام این شفا دادن ها، زنده بودن اهل بیت(ع) است و ما باید به جای اینکه تنها به دنبال شفای دردهای جسمانی و حل مشکلات دنیوی خود باشیم، به دنبال معارف آنها باشیم و این معارف را از وجود زنده آنها تقاضا کنیم. این خیلی عجیب است که مردم از شفا گرفتن بیماران در حرمهای اهل بیت(ع) شگفت زده میشوند و آن را با خوشحالی بیان میکنند، اما گاهی توجه نمی کنند که همین امامان معصوم(ع) که ما در حرمهایشان و در دعاها و زیارتها به زنده بودنشان شهادت میدهیم، میتوانند دردهای معنوی ما را نیز شفا بدهند و ما باید از شفا گرفتن و متحول شدن خود در حرمهای این بزرگواران نیز به همان اندازه، بلکه بیشتر خوشحال شویم.
تخریب دیگران برای تبلیغ خود، کار نادرستی است
تولیت آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه(س) در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه دولتها و مسؤولانی که بر سر کار میآیند، نباید برای تبلیغ خود به تخریب شخصیت و کارهای گذشتگان بپردازند، گفت: هر جریانی که بر سر کار آمد تصور کرد باید ریشه جریان گذشته را بزند و همه افراد و مدیرانی که از دولت قبل کار میکرده اند، از چرخه خارج و حتی تخریب کند.
گفتن بدیهای دیگران و آشکار کردن آن اصلاً کار خوبی نیست و اگر این تبدیل به یک روش و سیره شود، مردم میگویند باید منتظر بمانیم تا دولت بعد هم بیاید و مشکلات و خرابکاریهای دولت فعلی را که در حال حاضر نمایان نمی شود، آشکار کند.
آیت ا... سعیدی با تأکید بر اینکه ما نیز اگر موفقیتی در کارمان بوده، مرهون زحمات پیشینیان هستیم، گفت: پیش از ما بزرگانی مانند آیت ا... مسعودی، ساختارهایی را بنا نهاده اند و زحمات فراوانی کشیده اند و ما اکنون بهره بردار زحمات آنها هستیم. اگرچه سلایق و روشها ممکن است متفاوت باشد، اما کوچک شمردن و تخریب دیگران به هیچ وجه شایسته نیست. ما در آستانه مقدس کریمه اهل بیت(ع) از سبک مدیریت تولیت معظم آستان قدس رضوی نیز که از پیش از انقلاب با شخصیت ایشان آشنا هستم و دارای مدیریت منظم و مستحکمی هستند، استفاده کردهایم و سعی کردهایم صبغه فرهنگی سرلوحه کارهایمان قرار بگیرد؛ زیرا اساس این آستانهای متبرکه، فرهنگی است.
وی همچنین بر پیوند روزافزون آستانهای مبارک رضوی، حضرت فاطمه معصومه(س) و آستانهای مقدس عتبات عالیات تأکید کرد و گفت: هم اینک نیز این ارتباطات در سطح خوبی برقرار است و ما از امکانات و تواناییهای یکدیگر استفاده میکنیم که در آینده به یاری خدا توسعه نیز خواهد یافت.
در آغاز این نشست، رضا خوراکیان، مدیرعامل مؤسسه فرهنگی قدس به ارایه گزارشی از روند فعالیتهای فرهنگی رسانه ای این مؤسسه پرداخت و تأکید کرد: امروز جنگ ما با دشمن، جنگ ارادهها و افکار است و ما نیز به سهم خود تلاش میکنیم در مؤسسه فرهنگی رسانه ای «قدس» با شناخت عمیق تر نسبت به معارف اهل بیت(ع)، از ظرفیتهای والای آن بزرگواران و آستانها و حرمهای ملکوتی شان در راستای نشر فرهنگ ناب اسلامی استفاده کنیم.
*****
قدس/ حضور ارکستر آلمانی در تهران منتفی شد. هنرمندان منتسب به رژیم صهیونستی جایی در ایران ندارند
حسین نوشآبادی گفت: وزارت ارشاد در راستای اصول، مبانی و سیاستهای نظام جمهوری اسلامی با حضور هر هنرمند یا گروهی از هر جای دنیا که ارتباطی با رژیم صهیونستی دارند، مخالفت قطعی میکند؛ بر همین اساس سفر ارکستر آلمانی منتفی شد.
حسین نوشآبادی در خصوص حضور ارکستر آلمانی و رهبر آن که تابعیت رژیم صهیونیستی را دارد، به خبرنگار موسیقی فارس گفت: در راستای تبادل فرهنگی هنری مابین کشورها، قراربود ارکستر آلمانی به تهران سفر کند و اجرایی را در تالار وحدت روی صحنه ببرد. اما وقتی معلوم شد برخی از رهبران و مسئولان این ارکستر هویت اسرائیلی دارند، بلافاصله با این موضوع برخورد شد و این ارکستر اجازه اجرا در ایران را نخواهد داشت.
وی افزود: ماهیت رژیم صهیونستی نامشروع است و ما هیچگاه آنها را به رسمت نشناختهایم. همان طور که ما این رژیم را غیرقانونی و غاصب میدانیم، هنرمندانی هم که منتسب به اسرائیل باشند، نامشروع و غیرقابل پذیرش میدانیم و هنرمندان منتسب به رژیم صهیونستی جایی در ایران ندارند. وزارت ارشاد در راستای اصول، مبانی و سیاستهای نظام جمهوری اسلامی با حضور هر هنرمند یا گروهی از هر جای دنیا که ارتباطی با رژیم صهیونستی دارند، مخالفت قطعی میکند.
سخنگوی وزارت ارشاد ادامه داد: شخص جناب وزیر این موضوع را پیگیری کردند و اجازه ورود این ارکستر آلمانی را ندادند و قطعا این سفر انجام نخواهد شد. جمهوری اسلامی نه این رژیم را به رسمیت میشناسد و نه با هنرمندان آنها همکاری میکند. البته درخواست برگزاری این کنسرت از طرف ایران نبوده و گروه آلمانی داوطلبانه درخواست اجرا داشتهاند. وزارت ارشاد هیچ دعوتی از این گروه برای حضور در ایران نکرده است.
در گزارش صبح امروز خبرگزاری فارس در همین زمینه آمده است: «دانیل بارنبویم، پیانیست و رهبر ارکستر که دارای تابعیت اسرائیلی است. او که در سال 1942 در آرژانتین متولد شده در کودکی همراه خانوادهاش به اسرائیل مهاجرت کرد. بارنبویم علاوه بر داشتن گذرنامه اسرائیلی، داری تابعیت اسپانیایی، آرژانتینی و فلسطینی نیز هست. بارنبویم چند سال پیش همراه با ادوارد سعید، نویسنده فلسطینی-آمریکایی ارکستر "دیوان شرق و غرب" را با ترکیبی از نوازندگان جوان اسرائیلی و فلسطینی تشکیل داد.»
*****
وطن امروز / خط حزبالله برای «محمد رسولالله(ص)»
پایگاه اطلاعرسانی khamenei.ir نهمین پیششماره هفتهنامه «خط حزبالله» را با گزارش ویژهای از سیر تاریخی فیلم محمد رسولالله(ص) منتشر کرد. به گزارش فارس، این گزارش به همراه سرمقالهای درباره وظیفه جناح مؤمن انقلابی در برابر دغدغه رهبر معظم انقلاب در حوزه فرهنگ منعکس شده است. در این شماره مطالب متنوعی از جمله بازخوانی آرای رهبر انقلاب درباره آزادی در قالب یک خطبه تاریخی در نماز جمعه، معرفی کتابی درباره کودکی پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) و همچنین پاسخی به اظهارات تأملبرانگیز وزیر خارجه انگلستان درباره سیاستخارجی کشورمان در برابر رژیم صهیونیستی، منتشر شده است.
محسن مومنیشریف، رئیس حوزه هنری: «محمد رسولالله(ص)» نقطه عطف سینمای ایران است
رئیس حوزه هنری در مراسم افتتاح نمایشگاه «پیام رحمت» گفت: فیلم «محمد رسولالله(ص)» از نظر زیباییشناسی و از نظر فنی، دارای صحنههای شاعرانه و صحنههای شکوهمند بینظیری در سینمای ایران است. به گزارش نسیم، محسن مومنیشریف گفت: فیلم «محمدرسولالله(ص)» اثر فوق العادهای است. این فیلم را میتوان نقطه عطفی از هر نظر در سینمای ایران دانست. فیلم «محمدرسولالله(ص)» از نظر زیباییشناسی و از نظر فنی، دارای صحنههای شاعرانه بوده و فیلم دارای صحنههای شکوهمند بینظیری در سینمای ایران است. وی به استانداردهایی که فیلم محمدرسولالله از آن برخوردار است اشاره کرد و افزود: این فیلم را میتوان اثری با استانداردهای جهانی دانست که توانست سینمای ایران را به لحاظ تکنیکی و فنی بسیار جلو ببرد. رئیس حوزه هنری ادامه داد: بخشی از زیباییهای این فیلم به لوکیشنهای آن مربوط است که خوشبختانه آقای محمد فوقانی، عکاس این فیلم و پروژه اقدام به برگزاری نمایشگاه عکسی در حوزه هنری کرده است. بر این اساس فکر میکنم این عکسها همانند یک تابلو در میان مردم خواهد چرخید و بزودی این عکسها را در تمام اماکن خواهیم دید.
نمایش «فصل شیدایی» در کرمانشاه بومیسازی شد
مردم استان کرمانشاه در حالی میزبان نمایش بزرگ و میدانی «فصل شیدایی» شدهاند که دستاندرکاران این نمایش پرمخاطب با بومیسازی 2 آیتم انقلاب اسلامی و دفاعمقدس، از نخستین شب اجرا با ظرفیت کامل پیشبینی شده برای تماشاگران روبهرو شدهاند. به گزارش فارس، این نمایش میدانی پس از اجرا در 7 شهر کشور و استقبال بینظیر مخاطبان در تهران، طی شبهای ماه مبارک رمضان، از 30 مرداد در ورودی شهر کرمانشاه، هشتمین اجرای خود را به کارگردانی سعید اسماعیلی و روایت رسالت بوذری تجربه میکند. فصل شیدایی که در بخشهایی نظیر هبوط حضرت آدم(ع)، نجات حضرت نوح(ع)، بعثت پیامبراکرم(ص)، احراق باب حضرت زهرا(س)، واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع)، عزیمت امام رضا(ع) به خراسان و بیان حدیث سلسلهالذهب، پیروزی انقلاب اسلامی، دفاعمقدس و ظهور حضرت حجت(عج) برنامهریزی شده است، 2 آیتم انقلاب اسلامی و دفاعمقدس را براساس شخصیت شهید جعفری از مبارزان انقلاب و همچنین حضور رزمندگان اسلام در عملیات نصر 7 بومیسازی کرده است. دستاندرکاران این نمایش، همچنین با بهکارگیری آواها و گویش محلی مردم کرمانشاه در این 2 آیتم، سعی کردهاند مخاطبان استان کرمانشاه از اجرای پرمخاطبترین نمایش میدانی کشور، بیشتر لذت ببرند. براساس این گزارش، همزمان با ایام دهه کرامت و میلاد حضرت معصومه(س) و امام هشتم، آیتم امام رضا(ع) در اجرای کرمانشاه به صورت ویژه در نظر گرفته شده و علاوه بر پخش کلیپی در همین زمینه، مولودیخوانی تولد حضرت ثامنالحجج(ع) نیز برپا میشود. اجرای این نمایش به مدت 15 شب تا جمعه 13 شهریور در کرمانشاه ادامه خواهد یافت. سازمان هنری ـ رسانهای اوج، سرمایهگذار اجرای نمایش «فصل شیدایی» در کرمانشاه و مرکز هنرهای نمایشی انقلاب اسلامی (مهنا) مجری آن است. این برنامه بزرگ هنری با همکاری سپاه نبیاکرم(ص) استان کرمانشاه، قرارگاه فرهنگی کربلا، شهرداری کرمانشاه و اداره برق این شهر برگزار میشود.
*****
وطن امروز / تولیدات جدید روی آنتن شبکه قرآن میرود
به دنبال انتقال متون قرآن به جامعه مدیران گروههای شبکه قرآن از تولید برنامههای جدید در هر گروه در 6 ماه دوم سال سخن گفتند. به گزارش مهر، در نشست خبری مدیران گروه شبکه قرآن سیما، محمدرضا قاسمتبار، مدیر گروه علوم قرآنی شبکه قرآن با اشاره به بحث خبر و جایگاه آن در قرآن، عنوان کرد: ما آیهای همچون «عم یتسائلون» داریم و از این آیه معلوم میشود خبر، موضوعیت قرآنی دارد. در قرآن درباره خبر گفته شده از شما سوال میشود و بزرگترین اخبار با توجه به آیات قرآن در این دنیا اخبار قیامت است.
قاسمتبار در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به برنامههای گروه علوم قرآنی بیان کرد: با تغییر ساختار شبکه، ۳۵ درصد از سهم آنتن شبکه قرآن به گروه علوم قرآنی اختصاص یافت که این گروه برنامههای صبحگاهی، عصرگاهی و شبانگاهی را با رویکرد اجتماعی ارائه میکند. مدیر گروه علوم قرآنی شبکه قرآن در پایان سخنان خود به میانبرنامههای تولیدشده در گروه علوم قرآنی اشاره و بیان کرد: تولید میانبرنامهها با توجه به قصص قرآنی در قالبهای انیمیشن و موشن گرافیک آغاز شده است همچنین بررسی زندگی علمای شهید جهان تشیع و مراجع تقلید و بزرگانی که در حوزه اخلاق و دین تخصص داشتهاند از دیگر برنامههای ما است که در ماه رمضان با ویژه برنامه ضیافت به آنها پرداخته شد.
در ادامه این نشست علی ویسی، مدیر گروه تلاوت و نغمات شبکه قرآن اظهار کرد: ما درباره اجرایی کردن فرمایشات رهبر معظم انقلاب، برنامه «ستارهها» را تولید کردیم که به دنبال ستارههایی بودیم که حافظ قرآن بودند. این برنامه به نوعی برای خانوادهها الگوسازی میکند و وقتی جوانان ما چنین افرادی را ببینند از آنها الگو میگیرند. وی افزود: همچنین رهبر انقلاب روی تشکیل جلساتی برای شنیدن قرآن تاکید داشتند و ما برنامهای داریم که طی آن هر هفته در یک کلاس قرآن حاضر میشویم و بهترین قاریان جوان کشوری قرآن را تلاوت میکنند. در همین راستا برنامه «بشری» را نیز داریم که به معرفی چهرههای قرآنی میپردازد و از ابتدای مهرماه سری جدید آن جمعهها روی آنتن میرود. مدیر گروه تلاوت و نغمات شبکه قرآن از تولید کلیپهایی با توجه به مناسبتهای مختلف خبر داد و گفت: کلیپی به صورت سه زبانه به فارسی، انگلیسی و عربی با موضوع امام زمان (عج) در حال تهیه است که بدون آلات موسیقی تولید میشود.
در ادامه این نشست ایزدی درباره طرح ۱۴۴۹ یادآور شد: طرح ۱۴۴۹ امسال از اواخر خرداد شروع شد و ۱۸ یا ۱۹ شهریور مراسم اختتامیه آن در ورزشگاه ۱۲ هزار نفری آزادی برگزار میشود و جوایز ارزندهای به حضار و شرکتکنندگان تعلق میگیرد. محمدامین مهدوی، مدیر گروه آموزش شبکه قرآن نیز با اشاره به برنامههای این گروه اظهار کرد: ما طی مدت زمان شکلگیری گروه آموزش شبکه قرآن ۲۵ هزار دقیقه برنامه تولید کردیم که از این میان ۱۰ هزار دقیقه در ماه مبارک رمضان شکل گرفت و به نوعی فعالترین گروه در شبکه قرآن سیما بودیم. وی ادامه داد: در این مدت ۲۰ عنوان برنامه نیز تولید شد و طرح قرآنی ۱۴۴۹ که مهمترین طرح ملی و رسانهای است امسال در این گروه به تولید رسید.
مهدوی درباره برنامهسازی در حوزه خردسال، کودک و نوجوان در شبکه قرآن سیما عنوان کرد: برای هر یک از گروههای سنی برنامهسازیهای جداگانهای را در نظر گرفتیم به طور مثال برای نوجوانان به شکل هر روزه برنامه «به وقت نوجوانی» را داریم، برای کودکان «باغ رویایی» و برای بزرگسالان «به وقت خانواده» به پخش میرسد. امیر عربلو، مدیر اطلاعات و برنامهریزی شبکه قرآن در ادامه این سخنان با اشاره به آماری از برنامههای شبکه قرآن سیما بیان کرد: در طول تغییرات شبکه قرآن سیما ۱۷۰ هزار و ۴۰۲ دقیقه مصوبات برنامهای شبکه بوده است و ۹۶ عنوان برنامه در 4 ماه اولیه سال ۹۴ تولید و مصوب شد که ۱۱۵ محور اصلی در این ۹۶ برنامه مورد تاکید قرار گرفت.
ایزدی در ادامه در پاسخ به سوالی درباره رویکرد شبکه قرآن به سریالها و برنامههای نمایشی عنوان کرد: با توجه به تغییر ساختار در شبکه قرآن سیما بنا بر این شد محوریت این شبکه بر علوم قرآنی باشد و تولید سریالها از ماموریت شبکه برداشته شد البته ما کارهای نمایشی کوتاه داریم که در برنامههای ترکیبی مثل «به وقت خانواده» اجرا میشود. همچنین از بسیاری از برنامههای نمایشی دیگر شبکههای نیز بهرهبرداری خواهیم کرد. در این نشست بهرام محمدنیا، مدیر شبکه قرآن با بیان اینکه شبکه قرآن جزو شبکههای متن رسانه ملی است، اظهار کرد: در واقع از جدیترین اهداف همه شبکهها انتقال متن قرآن به جامعه است و ما در حال انتقال مفاهیم و متون قرآنی به جامعه هستیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com