ابتکار، اطلاعات، آرمان، جام جم، جوان، دنیای اقتصاد، رسالت، روزان، سیاست روز، شرق، شهروند، مردمسالاری، وطن امروز، هفت صبح و همشهری روزنامه هایی هستند که در امروز 31 مرداد 94، با پرداختن به مطالبی در حوزه های رسانه ملی، سینما، موسیقی، بازار نشر و کتاب صفحه فرهنگی خود را رونق بخشیده و ما سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما ...
گروه فرهنگی-امروزه رسانه ای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی کند.چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمیتوان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت.در این شرایط، یکی از مهمترین رسانههایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامهها بودند.تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.
در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالبهای مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند.اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامهها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند.به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است.اما آیا با حجم انبوه سایتها و مجلات و روزنامهها و رسانههای مختلف دیگری که وجود دارد، میتوان به همه آنها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است…
به همین دلیل ما دربولتن نیوزسعی کردهایم تا از این به بعد و در قالب صفحه«فرهنگ در رسانه»به بازخوانی و بازنشر اصلیترین مطالب فرهنگی روزنامهها بپردازیم.به عبارت دیگر،«فرهنگ در رسانه»تلاشی است برای تبلور روزانه تراوشات فرهنگی روزنامه های کشور.تا به این طریق، حداقل اصلیترین مقولات فرهنگی که در روزنامهها منتشر شده است، توسط مخاطبین دیده شود.البته ما از همین جا، دست همکاری خود را به سمت همگان دراز کرده و از همه کسانی که تمایل دارند به انحای مختلف در این زمینه به ما کمک کنند، دعوت میکنیم تا در کنار ما، به ارتقای صفحه«فرهنگ در رسانه»کمک کنند.
ابتکار، اطلاعات، آرمان، جام جم، جوان، دنیای اقتصاد، رسالت، روزان، سیاست روز، شرق، شهروند، مردمسالاری، وطن امروز، هفت صبح و همشهریروزنامه هایی هستند که در امروز 31 مرداد 94، با پرداختن به مطالبی در حوزه های رسانه ملی، سینما، موسیقی، بازار نشر و کتاب صفحه فرهنگی خود را رونق بخشیده و ما سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.
***
روزنامه شهروند:
افشاگری بیژن بیرنگ علیه گلزار
پس از آنکه محمدرضا گلزار علت جدایی خودش از گروه سازنده سریال «عشق تعطیل است» را ضعف متن این سریال دانست، بیژن بیرنگ از پشت صحنه این سریال و ماجراهایی سخن گفته که این بازیگر به وجود آورده است. به گزارش خبرآنلاین، بیرنگ که هم کارگردان این سریال بود و هم نویسنده متن آن، در گفتوگو با هفتهنامه تماشاگران امروز از ماجراهایی سخن گفته که باعث شده این سریال پس از قسمت پنجم زمینگیر شود.
سریال «عشق تعطیل است» برای پخش در شبکه نمایش خانگی تولید شد و خیلی زود ساخت آن متوقف شد. محمدرضا گلزار در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفته بود که «اگر بخواهم درخصوص جزییات جدا شدن از پروژه خانگی «عشق تعطیل نیست» بگویم همین كافى ست كه همه با هم انصراف دادیم، یعنی قبل از شروع قسمت ٦ من بهشخصه و به خاطر خواسته جمعی گروه، کارگردان را صدا کردم و از او خواستم متن را بهخاطر عدم علاقه مردم به آن عوض و نویسنده جدیدی به گروه اضافه کند که کارگردان زیر بار چنین کاری نرفت و ترجیح داد که کار را متوقف کند.
این شد که همه با هم انصراف دادیم و پروژه متوقف شد.» بیژن بیرنگ که ساخت سریالهای پرمخاطبی مثل «همسران» و «خانه سبز» را در کارنامه کاریاش دارد، به تماشاگران امروز گفته که او این سریال را تعطیل نکرده و در انتخاب بازیگر برای این مجموعه اشتباه کرده است.
او با بیان این مطلب که بعضي از دوستان درك نكردند چه کاری قرار است انجام بدهند، گفته: «نه خانم مهناز افشار مشكلي داشت و نه باقي دوستان. اين مشكل را آقاي گلزار به وجود آوردند و سرمايهگذار. آقای گلزار از طرف سرمايهگذار به من تحميل شد به این شکل كه اين سريال را در صورتي ميتوانيم بسازيم كه آقاي گلزار باشد. ايشان اين سبك بازي را بلد نيست، در لحظات عاطفي مشكل دارد، در خنداندن مشكل دارد، جنس كمدي كار ما یک كمدي كلام است و احتياج به يك مقدار کار تئاتری دارد و هر كلمهاي باعث ميشود كلمه ديگر به وجود بيايد و اين بايد مخاطب را بخنداند و يك نوع بذلهگويي خاص از بازيگر ميخواهد که ایشان با این جنس کار مشكل دارد. البته اين بذلهگويي را به نظرم باقي دوستان مثل آقاي حقیقتدوست و خانم افشار داشتند و شيرين و خيلي خوب بودند حتي زانيار خسروي، آقاي خمسه، خانم مهرانه مهينترابي و بازيگرهاي جديدي مثل حديث ميراميني، خانمي كه نقش دختر كوچك را بازي ميكردند، هم داشتند و به شکلی همراه كار بودند. مثلا خانم افشار از روز اول معتقد بود كه اين كار جديدي است و تمام سعيمان را بايد كنيم كه اين اتفاق بيفتد. آقاي خمسه همينطور، خانم مهرانه مهينترابي هم.
تنها كسي كه اين ميان مانع كار بود به نظر من آقاي گلزار بود. آقاي گلزار به نظر من بايد ياد بگيرد که با سوپراستار بودن و با طمطراق و يراق وارد صحنه شدن و گوش به حرف كارگردان نسپردن و اينكه من همين هستم و بايد باشم، چون از من در بيرون چنين انتظاري است، نميتواند يك كار جديد را به وجود بياورد. تلویحا چندین بار اين اواخر به ایشان گفتم که ما آدمهايي مثل خسرو شكيبايي يا فردوس كاوياني و باقي بازيگرهايي كه در طول اين سالها با آنها کار کردهام، داشتهايم که اینگونه نبودهاند.»
بسوزان نغمه اي در چنگم اي تار خراساني
خراسان - مورخ شنبه 1394/05/31 شماره انتشار 19049
عليرضا حيدري- مي شود "بحر را در کوزه" اي جاي داد و اين از شگفتي هاي سرزمين ماست که گاه جغرافيايي کوچک، عظمتي از تاريخ وفرهنگ و دانش را بردوش مي گيرد و تربت جام يکي از اين نمونه هاي فراوان بوم و برماست. به ديار شيخ احمد جام که نزديک مي شوي ، گويي از دل خاک تورا ندا مي دهند که:
من اين دم رشته اي آهنگم اي تار خراساني
بسوزان نغمه اي در چنگم اي تار خراساني
و دلت مي گيرد وقتي مي بيني بايد به سرزمين دوتاري بروي که بخشي از موسيقي اقليم هنر ايران را نمايندگي مي کند و تورا ياد بزرگان موسيقي خراسان مي اندازد .خراساني که ديگر نورمحمد درپور ندارد، حاج غلامعلي ميرزا احمدي ندارد، استاد سمندري ندارد، غلامعلي نينواز ندارد، سالار کشاورز ندارد، غلامعلي پور عطايي ندارد، ذوالفقارعسگريان ندارد، استاد دلپذير ندارد، استاد سرور احمدي ندارد وحاج قربان هم ندارد...اما افتخار مي کني به اين همه ستاره در آسمان خراسان که چلچراغ سپهرهنرايران اند.
دلمان آرام گرفت وقتي به احوالپرسي يکي از بزرگان اين ديار رفتيم در خانه اي کوچک اما پرازخاطرات يک عمرهنرمندي. شايد هندوانه اي که در خانه استاد فاروق کياني (دارنده نشان درجه يک هنري کشور) خورديم شيرين ترين هندوانه اي باشد که از يادمان نرود.وقتي هنوز چشممان به استاداني افتاد که درمجموعه باستاني رباط شهرتربت جام هنرنمايي کردند جانمان تازه شد ، نواي "نوايي" حالمان را خوب کرد و باورمان شد هرچند پورعطايي نيست اما اين چراغ را مرام خاموشي نيست. مزار شيخ احمد جام را هم که ديديم با آن عظمت معماري اش ، چشم هايمان خيره شد و مباهات کرديم به اين شکوه معماري ايراني که در دل کوير مي درخشد.
اما بهانه سفر يک روزه ما به تربت جام ، همايش بين المللي قاسم انوار، شاعرقرن نهم ودهم بود که دستگاه هاي مختلفي در اين شهر براي برگزاري آن کوشش کرده بودند وهمزمان شده بود با دهه کرامت و روز تجليل از امام زادگان و بقاع متبرکه. اين همايش با قرائت دو پيام از رئيس مجلس شوراي اسلامي و رئيس فرهنگستان زبان و ادب فارسي وبا حضور جمعي از مهمانان خارجي، مسئولان کشوري و استاني، نمايندگان مجلس، استادان دانشگاهي، امامان جمعه و جماعات، مسئولان اجرايي و قشرهاي مختلف مردم شيعه وسني درسالن تربيت آموزش و پرورش تربت جام برگزار شد. شاه قاسم انوار يکي از سرشناس ترين شعراي قرن نهم هجري مي باشد که اشعار و نوشته هاي زيبايي را - که حاصل کشف و شهود باطني وي مي باشد- سروده است . بيش از سي منبع به شرح حال قاسم انوار، پرداخته اند.
تجليل خندوانه در جشن تئاتري ها
خراسان - مورخ شنبه 1394/05/31 شماره انتشار 19049
انجمن منتقدان و نويسندگان خانه تئاتر در جشن سالانه خود از فرهاد آئيش و سيدفريد قاسمي تجليل کرد.به گزارش ايرنا، در اين مراسم رامتين شهبازي به عنوان برترين منتقد تئاتر انتخاب و لوح تقدير برترين برنامه تلويزيوني به رامبد جوان کارگردان و مجري «خندوانه» اهدا شد. «پرانتز باز» برترين برنامه راديويي انتخاب شد و کتايون رياحي لوح تقدير را به مارال دوستي اهداکرد.
«و آنک انسان» «هم هوايي» و «صداي آهسته برف» نيز رتبه اول تا سوم بهترين هاي نمايش هاي سال گذشته را به خود اختصاص دادند.جايزه بهترين گروه تئاتر نيز به «ياس تمام» تعلق گرفت. مريم قهرماني زاده ، مجيد کيانيان و فرزانه ابراهيم زاده نفرات برتر بخش هاي عکس، مقاله ،گفت و گو و ترجمه شدند. در بخش نقد، يادداشت و گزارش هيچ اثري به عنوان اثر برتر شناخته نشد.
مسابقه «ایستاده با طنز» در خندوانه
از روز تولد امام رضا(ع) در برنامه خندوانه مسابقه استندآپ کمدینها آغاز میشود.رضا شهیدیفرد یکی از ایدهپردازان این برنامه با اعلام این خبر درباره برنامه «خندوانه» و مسیری که این برنامه در احیای استندآپ کمدی طی میکند، توضیح داد: شاید همه بخشهای استندآپ کمدی ما هنوز شأنیت لازم را پیدا نکرده ولی در حال برنامهریزی برای احیای استندآپ کمدی نه به شکل اروپایی بلکه ایرانی آن هستیم.وی اظهار کرد: از روز تولد امام رضا(ع) شاهد رقابت یک حذفی با حضور ۱۶ هنرمند شرکت کننده در استندآپ کمدی برنامه «خندوانه» خواهیم بود که در نهایت برگزیده این رقابت مشخص میشود. این روند برای بینندگان، ما و شما و کمدینهای شرکت کننده در این رقابت، نکته جذابی خواهد بود.
مهرانه مهینترابی بازیگر تلویزیون و سینما هم به جمع بازیگران و چهرههای معترض اینستاگرام و شبکههای مجازی پیوست.بهگزارش خبرگزاری خبرآنلاین، تا بهحال بازیگران و چهرههای مختلفی نسبت به ایجاد حسابهای کاربری تقلبی به نام چهرههای مختلف فرهنگی و هنری اعتراض کردهاند. صفحات تقلبی بازیگران در اینستاگرام حالا به اندازهای زیاد شده که به نام برخی از بازیگران چند صفحه باز شده است. مهینترابی هم که با این مشکل مواجه شده در حساب کاربریاش در اینستاگرام نوشته: « متاسفم! از صفحه اصلی خودم عکس ها رو برمیدارن و به اسم من در صفحات دیگر میگذارن.» او از دنبالکنندگان صفحه واقعیاش خواسته که این صفحات را بلاک کنند. صفحه تقلبی این بازیگر، 5 هزار و 649 دنبالکننده دارد. تاريخ خبر: شنبه 31 امرداد 1394-7 ذيقعده 1436ـ 22 آگوست 2015ـ سال نودم - شماره 26233
وجود کرسي زبان فارسي در 30 کشور
قائم مقام وزير علوم در امور بينالملل از وجود کرسيهاي زبان فارسي در 30 کشور دنيا خبر داد و افزود: اين 30 کشور هم شامل کشورهاي همسايه و هم شامل کشورهاي اروپايي ميشود.
دکتر حسين سالار آملي در گفتوگو با ايسنا، از وجود رايزن علمي و فناوري در چند کشور خبر داد و افزود: کشورهايي که در آن ها رايزن علم و فناوري وجود دارد شامل چين،روسيه،فرانسه منطقه شنگن، استرليا،هندوستان و... مي شود. اخيرا نشست فوق العادهاي نيز با اين کشورها درمورد نحوه توسعه همکاري و خط مشي هاي جديد اعلام شد.
وي نبود ارتباط در برخي کشورها را يکي از نقاط ضعف ايران دانست و گفت: يکي از نقاط ضعفي که وجود دارد اين است که در برخي از کشورهايي که پتانسيل ايراني هاي مقيم در آنجا بسيار بالا است ارتباط علمي نداريم.در حال حاضر اکثر ايراني هاي توانمند که بلاشک گرانبهاتر از منابع نفتي ما هستند،در کشورهاي آمريکا،کانادا و انگليس هستند اما متاسفانه با اين سه کشور ارتباطات مناسب علمي و فناوري وجود ندارد، اميدواريم بستر همکاري علمي فناوري با اين کشورها شکل بگيرد زيرا بهره گيري از توان ايراني هايي که در اين کشورها هستند به نفع نظام ما خواهد بود.
قائم مقام وزيرعلوم در امور بين الملل ادامه داد: در حال حاضر در برنامه هاي
وزارت علوم،بحث وجود رايزن علمي در کشور آمريکا مطرح نيست اما قبلا در کشورهاي کانادا و انگلستان رايزن علمي داشتهايم و اميدوارم در آينده هم مجددا بتوانيم در اين کشورها رايزن علمي داشته باشيم .
دکتر سالار آملي با اشاره به وجود کرسي هاي زبان فارسي در 30 کشور دنيا اظهار کرد: در حال حاضر ايران در 30 کشور دنيا و حدود 47 دانشگاه کرسي زبان فارسي و اسلام شناسي دارد.اين 30 کشور هم شامل کشورهاي همسايه مي شود هم شامل کشورهاي اروپايي. براي مثال ايران در کشورهاي فرانسه، انگلستان وسوئد کرسي زبان فارسي و ايرانشناسي دارد.
وي در ادامه از افزايش صد درصدي جذب دانشجوي خارجي در سال 93 نسبت به 92 خبر داد و گفت: درحال حاضر در داخل کشور حدود 22 هزار بورسيه دانشجوي خارجي داريم.
قائم مقام وزيرعلوم در امور بين الملل با اشاره به جذب دانشجوي غير ايراني غيربورسيه نيز اظهار کرد:اخيرا کشورهاي متعددي خواستار شدند دانشجوهاي خود را به صورت پولي به ايران اعزام کنند.جذب اين دانشجويان مي تواند يکي از راه هاي درآمدي دانشگاه ها باشد، به عنوان مثال دانشگاه مشهد در سال 93،پنج ميليارد تومان درآمد از طريق جذب دانشجوي غير ايراني پولي داشته است،همچنين دانشگاه تهران حدود 340 نفر دانشجوي پولي در سال گذشته جذب کرده است.
دکتر سالار آملي با بيان اينکه جذب دانشجوي خارجي،يکي از محورهاي بين المللي سازي است،افزود:محور ديگر بين المللي سازي تبادل استاد و همچنين ورود ايراني هاي خارج از کشور براي تدريس به کشور و بازگشت دوباره آن ها به کشوري که در آن اقامت دارند، است.
وي افزود:البته استادان ايراني مقيم خارج شناسايي شده اند، در مجموع بالاي 1300تا 1400 عضو هيات علمي يا افراد تواناي ايراني در خارج از کشور هستند که پتانسيل و علاقه مندي به حضور در ايران و تدريس و برگزاري دوره هاي آموزشي را دارند.
تاريخ خبر: شنبه 31 امرداد 1394-7 ذيقعده 1436ـ 22 آگوست 2015ـ سال نودم - شماره 26233
سرديس عزتالله انتظامي در خانه هنرمندان رونمايي شد
در برنامه شبی با استاد انتظامی از سردیس این هنرمند پیشکسوت در خانه هنرمندان ایران رونمایی شد که البته انتظامی با وجود حاضر شدن در خانه هنرمندان به دلیل کسالت نتوانست در مراسم رونمایی حضور یابد.
به گزارش مهر، در ابتدای این مراسم مجید سرسنگی مدیرعامل خانه هنرمندان ایران با اشاره به اینکه این برنامه برای تجلیل از زحمات عزت الله انتظامی هنرمند تئاتر، سینما و تلویزیون تدارک دیده شده است، عنوان کرد: امروز خانه هنرمندان ایران با افتخار از سردیس عزت الله انتظامی رونمایی می کند. ما امروزه بیش از هر دوران دیگری نیاز داریم تا جوانانمان را با الگوهایی که می توانند
مظهر انسانیت و شرافت باشند آشنا کنیم. آشنایی سبب پیگیری راه این عزیزان می شود.وی افزود: عزت الله انتظامی هم در عرصه هنر و هم اخلاق همیشه زبانزد و قابل احترام بوده است. او از اعضای اصلی خانه هنرمندان ایران است که امیدوارم سایه اش همیشه بر سر ما باشد و خداوند عمرش را طولانیتر کند.
در ادامه محمد سریر به نمایندگی از اعضاي شورای عالی خانه هنرمندان ایران بیان کرد: اسطوره ها تاریخ را می سازند و تاریخ آینده را هم همین اسطوره ها هستند که رقم می زنند. ما در کنار این اسطوره ها می توانیم فرهنگ مملکتمان را ارتقا دهیم. همه ما در مقاطع سنی مختلف با آثار و هنر استاد انتظامی آشنا بوده ایم و حضور وی در ذهن و ضمیر ما حک شده است.
این آهنگساز با سابقه ادامه داد: همه کشورهای جهان نگاهشان به بزرگانشان است اما ما در سال های اخیر نتوانستیم از حضور این بزرگان استفاده کنیم. برخی را نادیده گرفتیم و از توان برخی که می توانستند انگیزهای
برای نسل های بعد باشند چشم پوشی کردیم. استاد انتظامی امروز با همه کسالتی که دارد به خانه هنرمندان آمد تا در مراسم رونمایی از سردیسش حضور داشته باشد اما متاسفانه به دلیل بیماری نمی تواند در مراسم شرکت کند اما حضورِ نَفَس وی در اینجا خودش برای ما غنیمت است. امیدوارم بتوانیم از همه بزرگانمان تقدیر کنیم تا در سال های بعد غبطه نبودشان را نخوریم.
در ادامه بخش هایی از مستند «و آسمان آبی» که درباره زندگی و خاطرات عزت الله انتظامی است و همچنین تصاویری از مراحل ساخت این سردیس به نمایش در آمد.
ایرج راد بازیگر تئاتر و تلویزیون و مدیرعامل خانه تئاتر دیگر سخنران برنامه بود که درباره ویژگیهای عزتالله انتظامی گفت: درحالی که من با آقای انتظامی ۲۱سال اختلاف سنی دارم اما این افتخار را داشتم که در دانشگاه تهران با او پشت یک نیمکت بنشینم و بعدها در اداره برنامههای تئاتر نیز جزو گروه او باشم و سال ها
با انتظامی و گروهش به شهرهای مختلف سفر کنم. وقت شناسی و نظم یکی از مهمترین ویژگی های عزت الله
انتظامی است. او همیشه این عادت را داشت که چندساعت زودتر از اجرا در صحنه حاضر می شد و اگر قرار ملاقاتی داشته باشد همیشه یک ساعت زودتر سر قرار حاضر می شود.
وی یادآور شد: انتظامی هیچگاه نقشی را برای پول و یا از سر استیصال بازی نکرد و با توکل، بر اضطراب و استرس قبل از روی صحنه رفتن غلبه می کرد. انتظامی با همه توانمندی اش همیشه فکر می کرد که یک شاگرد است و بسیار روی متن نمایشی که قرار بود در آن بازی کند کار می کرد. کمک به خیریه و نیازمندان نیز از دیگر ویژگی های این هنرمند است و همیشه حتی اگر خودش هم توان مالی نداشت تلاش می کرد از جای دیگری مبلغ مورد نظر را برای کمک به نیازمندان تهیه کند. او رییس هیات مدیره خانه تئاتر، از اعضا شورای عالی خانه هنرمندان و موزه سینما است که با وجود کسالت همیشه برای پیگیری امور در این مکان ها حاضر می شود.
راد در پایان صحبت هایش بیان کرد: عزت الله انتظامی هنرمندی جهانی است که با وجود این همه فضایل و هنر همیشه خودش را کوچک مردم می داند. امیدوارم همیشه سلامت و پایدار باشد.
خسرو سینایی کارگردان سینما نیز در این مراسم درباره انتظامی بیان کرد: از اینکه به من گفته شد تا درباره عزت الله انتظامی صحبت کنم غافلگیر شدم چون تصورم این بود اگر قرار باشد درباره او صحبت کنم حتما از یک ماه قبل باید مطالعه کنم اما در اینجا مجبورم به صورت بداهه حرف بزنم. من طی ۵۰سال فعالیتم فرصت همکاری با انتظامی را نداشتم و همیشه از دور او را تحسین
میکردم اما این سعادت را داشتم که از ۴سال قبل به واسطه تولید فیلم «قطار زمستانی» به او نزدیک تر شوم.
در پایان این مراسم از سردیس عزت الله انتظامی بدون حضور خودش و با حضور مجید سرسنگی، خسرو سینایی، ایرج راد و مجید انتظامی رونمایی شد.
مقايسه ادبيات ضد جنگ در ايران و غرب
دفاعمقدس،ميراثي ارزشمند
«ادبيات ضد جنگ» يادگاري از دوارن پس از جنگ جهاني دوم است.
نویسنده : غلامحسين بهبودي
زماني كه جهان غرب خود را در برابر ميليونها انسان كشته شده در جنگي سلطه جويانه روبهرو و مديون ميديد، طرز فكري انتقادي نسبت به ماهيت «جنگ» در جامعه انساني گرفتار آمده در دو بلوك شرق و غرب شكل گرفت كه اعتراض خود نسبت به جنگ افروزي قدرتهاي بزرگ را در قالب ادبيات ضد جنگ اعلام ميكرد. رمانهايي چون: «در غرب خبري نيست»، «كج 22» و «كمپاني ك» از نمونههاي آثار ضد جنگي پس از جنگ جهاني دوم هستند كه به دليل ماهيت روشنفكر مآبانه نويسندگانشان، رفتهرفته اين گونه ادبيات را به نمادي براي اعلام روشنفكري قشر جوان و
تحصيلكرده درآورد.
به اين ترتيب وقتي ادبيات ضد جنگ به ايران ورود يافت، برخي از جريانهاي فكري غربگرا يا شرقگرا را به طمع انداخت تا براي عقب نماندن از قافله روشنفكري، به خلق آثار ضد جنگي بپردازند. در اين ميان بروز جنگ تحميلي هشت ساله عراق عليه ايران، به ميداني براي اين دست از روشنفكرمآبان درآمد كه بدون در نظر گرفتن ماهيت دفاع مقدس، سعي در خلق آثار ضد جنگي و نسبت دادن آن به جنگ ايران و عراق داشتند.
اما اشتباهي كه اين قشر همواره در پرداختن به جنگ تحميلي مرتكب ميشوند عدم توجه به اين نكته است كه اصولاً بحث دفاع با جنگ تفاوتي ماهيتي دارد. آنچه در 31 شهريور سال 59 رخ داد، حمله سراسري ارتش بعث عراق به قصد تصرف بخشهاي بزرگي از كشورمان بود كه باعث شد ملت ايران در دفاعي مشروع از تماميت ارضي و اعتقادياش، به مقابله با دشمن بپردازد. بنابر اين اگر در جنگهاي جهاني اول و دوم، زيادهخواهيهاي قدرتهاي بزرگ آنها را به تقابل سخت با يكديگر واداشت، در قضيه جنگ تحميلي ما تنها دفاع كننده بوديم و هرگز به استقبال جنگ نرفتيم.
از سوي ديگر عدم تطبيق منصفانه حوادث رخ داده در جنگ تحميلي با ساير جنگها مسئله ديگري است كه برخي از نويسندگان را به ورطه ادبيات ضد جنگ ميكشاند. صعوبت و وحشيگريهاي انجام گرفته در جنگهاي جهاني در تقابل با نگاه ارزشي رزمندگان كشورمان در دفاع مقدس، دو امر متضاد هستند كه معلوم نيست چرا در مقايسه اين دو حادثه تاريخي كمتر به آن توجه ميشود. هرچند بايد اذعان داشت كه ضعف در نشان دادن قداستهاي دفاع مقدس از سوي نويسندگان ارزشي، يكي از دلايل جولان آثار ضد جنگي است، اما اگر قبول داشته باشيم كه ادبيات ضد جنگ اعتراضي به ماهيت جنگ است، قدرمسلم بايد نويسندگان روشنفكرمآب نسبت به شناخت ماهيت دفاع مقدس اهتمام ويژهاي مبذول دارند.
در يك نگاه كلي ادبيات ضد جنگ پاسخ ذهن خسته بشر به صعوبتهاي رخ داده در جنگهاي اول و دوم جهاني بود كه ضربات مهلكي را بر دستاوردهاي مادي و معنوي بشر برجاي گذاشت. در صورتي كه جنگ تحميلي، دفاع مشروع ملت ايران در برابر تجاوزي سلطهجويانه بود كه رفتارهاي ارزشي رخ داده درآن، بر غناي معنوي فرهنگ جامعه بشري افزود و بايد با پرداخت صحيح به اين دستاوردهاي معنوي، جنگ تحميلي و دستاوردهايش را چون ميراثي ارزشمند براي جامعه بشري حفظ كرد.
نخستين شماره «جامعه پويا» منتشر شد
جامعه اي که رويا نداشته باشد چون انساني است که هيچ آرزويي ندارد و مي خورد و مي خوابد تا عمرش به پايان برسد، تلخي شکست را نمي داند و همين هم حلاوت پيروزي را از او مي گيرد. جامعه بي رويا جامعه اي است که تاريخ و گذشته اي ندارد و قاعدتا نمي تواند نقشي هم در دنياي امروز بازي کند. پويايي خود را از دست مي دهد و به مردابي تبديل مي شود که خود را مي بلعد. جامعه ايران در هيچ دوره اي از تاريخ، جامعه اي بي رويا نبوده است، جامعه اي است که گذشته اش نشان مي دهد هميشه در پي برقراري عدالت و صلح بوده، جامعه اي که هيچ وقت به استقبال جنگ نرفته اما هميشه از خودش دفاع کرده است. نمود بارز اين رويا در انقلاب اسلامي است و کارشناسان همگي به اين موضوع اذعان دارند. انقلابي که در تغيير سياست هاي جهان نقش اساسي و پررنگي داشت و دارد و جامعه ايران را به جامعه اي پويا تبديل کرده است. جامعه اي با مردماني که انقلاب مي کنند براي برچيدن ظلم، مي جنگند براي دفاع از کشورشان، جوانانش به آب و آتش مي زنند براي آرامش هم وطنان، تحريم و فشارهاي اقتصادي را تحمل مي کنند. همين فرازونشيب هاست که ماهنامه فرهنگي – اجتماعي «جامعه پويا» را بر آن داشت تا در اولين شماره انتشارش به بررسي روياي ايراني بپردازد و بپرسد روياي جوان امروزي ايراني چيست. احمد پورنجاتي، امير محبيان، محمد مالجو، عباس کاظمي و محمد فاضلي به بررسي روياي ايراني پرداخته اند. در بخش هاي ديگر معصومه ابتکار و محمد سلطاني فر از حضور سياسيون در دنياي مجازي و اهميت آن گفته اند. پديده نوکيسگي پرونده ديگري است که جامعه پويا به بررسي آن پرداخته است. «جامعه پويا» نشريه اي مستقل با نگاهي فراجناحي و دور از سياست زدگي است که تلاش مي کند به شکوفايي و پويايي جامعه کمک کند. شکي نيست براي رسيدن به اين هدف نيازمند کمک و نقد مخاطبان و کارشناسان هستيم. شماره اول «جامعه پويا» منتشر شده و اول هرماه روي پيش خوان روزنامه فروشي ها منتظر شماست.
روزنامه شرق ، شماره 2377 به تاريخ 31/5/94، صفحه 20
روزنامه همشهری :
موضوع: ویژگی ها و شرایط کار فرهنگی
تاريخ پخش: 29/05/94
1- برخورداری از سعه صدر در برابر مشکلات
* 1- سعه صدر! خدا به موسی گفت: تو مسؤول شدی برای ارشاد مردم. تا گفت: تو مسؤول شده ای به ارشاد، اولین درخواستش این بود: «قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي» (طه/25) معلوم می شود کسی که می خواهد کار فرهنگی بکند، باید حوصله داشته باشد، سعه ی صدر داشته باشد. خوب!
بتواند با مردم کنار بیاید. حالا از یک شاگرد و از یک کسی که تحت تربیتش است، ناراحت هم شد، اولادش یک خلافی کرد. در محله یک خلافی دید، به روی خودش نیاورد. «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظ» (آل عمران/134) خودش را قورت بدهد. «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» (فرقان/72) علامت مؤمن این است که از کنار حرف چرت و پرت که می گذرد، با کرامت رد بشود. چیزی به دل نمی گیرد. «وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» (فرقان/63) به یک آدم نااهل که برخورد، «سَلَامًا»، با مسالمت رد شود. یعنی روحش بزرگ باشد، این یک مورد.
* دومین مسأله خُلق بزرگ است. «وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ» (قلم/4) خدا به همه دنیا می گوید: «مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ» (نساء/77) دنیا کم است. کره زمین کم است. اما خلق پیغمبر بزرگ است. برادران یوسف گفتند: غلط کردیم که تو را در چاه انداختیم، ببخش! «لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ» (یوسف/92) همین الان شما را بخشیدم. این به درد رهبری و مدیریت فرهنگی می خورد. نخیر! ایشان پشت سر من حرف زده است، از او نمی گذرم. حلالش نمی کنم، می خواهم روز قیامت یقه اش را بگیرم. حالا یک چیزی گفته است، او را ببخش. روز فتح مکه نزد پیغمبر آمدند و گفتند: می خواهی چه کنی؟ گفت: برادران یوسف چه کردند؟ گفتند: برادران یوسف... یوسف همه برادرانش را بخشید. گفت: او یازده برادر را بخشید، من کل مردم مکه را بخشیدم. آدم هایی که روحشان تنگ است، گیر خودشان هستند، مثل این هایی که روده شان تنگ است، هسته انار در آن گیر می کند.
* مسأله سوم تواضع است. یک کسی که می خواهد کسی را تربیت کند باید تواضع داشته باشد. مهم آیاتش است، وگرنه این تیترها را خودتان هم چشمتان را به هم بزنید، می نویسید. ممکن است، یک استاد دانشگاه بگوید آقا من این ها را می دانم، بله می دانی، ولی می خواهیم مستند به قرآن بشود. من کاری به روانشناسی ندارم. از متن وحی است. یعنی خالق گفته است. تواضع! قرآن می گوید: «وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ» (شعراء/215) بالت را باز کن، یعنی تواضع کن. امیرالمؤمنین(ع) قهرمان تعلیم و تربیت است. به خانه یتیمی آمد، هر کاری که کرد این یتیم، نخندید. عزیزم، پسرم، هر چه و با هر ادبیاتی حرف زد، این بچه یتیم همینطور غم زده نگاه کرد. خیلی حضرت ناراحت شد. با زانو و دست هایش، چهار دست و پا راه رفت و صدای بزغاله درآود. بَع!!! مَع!!! تا بَع!!! مَع!!! کرد این یتیم خندید. یک کسی آمد و گفت: آقا تو امیرالمؤمنین هستی، رئیس حکومت اسلامی هستی، زشت است صدای بز در می آوری. گفت: می ارزد که من صدای بز درآورم و یک یتیم بخندد. دنیا بیاید و ببیند ما چه می گوییم و چه کسانی را داریم. الگوهایی که در اسلام هست، در روی کره ی زمین هیچ کس و هیچ جا ندارند. رهبر یک کشور، صدای بزغاله در بیاورد برای خنده یک یتیم. تواضع!
2- نقش الگویی والدین و معلّمان در امور فرهنگی
* مسأله دیگر الگو بودن است. معلم غیر از مهندس است. مهندس مغزش مهندس است. ولی معلم تمام حرکاتش اثر تربیتی دارد. باید مواظب باشد که بیخود چیزی را بزرگ نکند، بیخود چیزی را کوچک نکند، تحقیر نکند، همه حرکاتش اثر تربیتی دارد. بنده که اینجا هستم، اگر نیاز به دستمال کاغذی داشتم، این دستمال کاغذی را از جعبه درمی آورم و پشت گل می گذارم. چرا؟ چون اگر جعبه اش اینجا باشد، می گویند: قرائتی از این کارخانه تبلیغ کرد. الان من لیوان آب را پشت این قایم کرده ام، چرا؟ برای اینکه تلویزیون خواست این برنامه را ماه رمضان پخش کند، اگر اینجا باشد، می گویند: قرائتی آب خورد. نمی دانند که این فیلم ها برای قبل از ماه رمضان است یا بعد از ماه رمضان. گاهی وقت ها رنگ لباس، دگمه، النگو، انگشتر، عینک، ریش، عمامه، اصلاً حواس آدم را پرت می کند. معلم باید یک حرکاتی در او نباشد که حواس پرت شود. وقتی می آییم صحبت کنیم، اول تخته سیاه را پاک کنیم. دیدم بعضی از سالن ها، سخنرانی می کند و این دوربین هم دارد از پشت سرش فیلم نشان می دهد. خوب این آقا نشسته است، و این آقا هم دارد صحبت می کند، ولی آن کسی که نشسته است، در حال فیلم دیدن است، مثل اینکه من صحبت کنم و یک کسی بیاید پشت سر من چنین کند. خوب این تمرکز مهم است. کفش قاضی اگر تنگ است، قضاوت نکند. برای اینکه فشاری که کفشش به پایش می آورد، در مغزش اثر می کند، حضرت آمد نماز بخواند، فرمود: فاطمه جان پرده را بردار، گل پرده حواس من را پرت می کند. یعنی چه؟ یعنی در نماز، در قضاوت... قاضی اگر ادرار دارد، حق ندارد قضاوت کند. چون ادرار قاضی در قضاوت قاضی ممکن است اثر بگذارد. این تمرکز! ما بدانیم که همه کارهای ما الگو است. خوب.
* مسأله خوش سابقه بودن. اگر در یک فیلمی یک آدم بدنامی، قیافه مذهبی بگیرد، مردم می گویند: عجب این است؟ مثلاً در یک فیلمی یک خانمی که حجابش کامل است، این خانم مجرم از آب در بیاید. می گویند: عجب! پس چادری ها مجرم هستند. این خوش سابقه بودن مهم است. پیغمبر فرمود: «فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا» (یونس/16) آیه قرآن است، یعنی من یک عمری در بین شما زندگی کردم. از من هیچ سابقه ای سراغ ندارید. خود کفار به انبیاء می گفتند: «قَدْ كُنتَ فِينَا مَرْجُوًّا» (هود/62) تو مورد رجاء و امید ما بودی. ما به تو دل بسته بودیم. چرا؟ از این حرف ها نزن. بگذار با هم رفاقتمان باشد.
* پیشگامی در عمل! اگر بنده خواستم نماز شب بگویم، لااقل یک شب قبلش، یک هفته قبلش نماز شب بخوانم، بعد بگویم. لازم نیست من نماز شبم ترک نشود تا بگویم. نه آدم لازم نیست همه حرف هایش را عمل کند، ولی نباید عالم بی عمل هم باشد. این پیش قدم بودن است. قرآن راجع به پیشقدم بودن چه می گوید؟ آیه قرآن می فرماید که: «وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُؤمِنِین» البته حالا در ذهنم نیست که «أَوَّلَ الْمُؤمِنِین» است، یا «أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ» «وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ» (زمر/12) من باید خودم پیشقدم باشم. حضرت امیر فرمود: هر دستوری که به شما می دهم، اول خودم به آن عمل می کنم. پیشقدم بودن.
3- فعالیت فرهنگی بر اساس عقل و وحی
* معلم باید شهامت داشته باشد که بگوید: بلد نیستم. ما یکی از مشکلاتمان این است که بعضی از کسانی که کار فرهنگی می کنند، همه چیز را می خواهند جواب بدهند. آقا بلد نیستم. قُل! قرآن می خوانم. قُل! به مردم بگو. چه چیزی بگو؟ «قُلْ إِنْ أَدْرِي» (جن/25) بگو بلد نیستم. سر مردم را شیره نمالیم. شهامت نمی دانم گفتن. باید شهامت داشته باشد افراد بهتر از خودش را معرفی کند. به چه دلیل؟ این بحث های من ساده است، مهمش قرآنی بودنش است. چون خیلی ها برای تعلیم و تربیت، سراغ روانشناس ها می روند. من می خواهم بگویم روانشناس ها خودشان مخلوق هستند. سراغ خالق بیاییم، آن کس که من را خلق کرده، می داند چه چیزی خلق کرده است. «أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ» (ملک/14) بابا خودش خلق کرده است. آن کسی که این سالن را ساخته است، می داند آهن های درونش چه نمره ای دارند. وزن آهن با ستون ها می خورد یا نمی خورد. آن کسی که من را خلق کرده... وگرنه پهلوی روانشناس که می روی، البته روانشناس های غربی، نه بچه مسلمان ها، روانشناس هایی که بچه مسلمان هستند ما با آن ها یکی هستیم. آن هایی که فتوکپی های غرب را درس می دهند، در دانشگاه ها و یا غیردانشگاه ها... مثلاً رفته و گفته است که من افسردگی دارم، گفته برو دوست دختر بگیر! خوب این نسخه غرب است. ولی یک کسی که ایمان به خدا دارد، احساس می کند، دوست دختر یعنی چه؟ یعنی گناه کند! خوب وقتی گناه کردی، آدمی که ایمان به مبدأ و معاد دارد، از گناه ناراحت می شود، این خلاف خدا بود، افسردگی این بیش تر می شود. و در ثانی اگر نیاز به همسرش را از دوست دختر تأمین کند، ازدواجش را عقب می اندازد. ازدواجش که عقب افتاد، سن ازدواج بالا برود، در زندگی با خانمش گیر پیدا می کند، دو تا نخ قرقره زود به هم گره می خورند، اما دو طناب که کلفت شده اند، دیر گره می خورند، سن ازدواج که بالا رفت... بخشی از اینکه آمار طلاق بالا رفته است، به خاطر این است که سن ازدواج بالا رفته است. هم دیر گره می خورند و هم زود گره شان باز می شود. وقتی انسانی با چند نفر، دختری با پسری، پسری با دختر، رفت و آمد داشت و از همدیگر ارضاء شدند و ارضاء کردند، این لازم نیست دیگر تحمل همسر را قبول کند. نمی خواهم، اصلاً نمی خواهم برو خانه تان، من هم می روم خانه مان، اصلاً از هم جدا شویم. یعنی کسی که سی بار در سی رستوران رفته است، تا در خانه دید آبگوشت کمی شور و تلخ است، دلیل ندارد، بایستد. بروگمشو بیرون می روم رستوران. این به رستوران عادت کرده است. دیگر مقاومت نمی کند روی اینکه حالا همسرمان را تحمل کنیم. صد رقم جنایت هست، این دکتر روانشناس نمی فهمد. روانشناس غربی! کتاب هایش هم در دانشگاه ها تدریس می شود. آن کسی که ما خلق کرده چه می گوید؟
* افراد موفق را مطرح کنیم. پیغمبری به نام حضرت موسی! حضرت موسی پیغمبر اولوالعزم است. وقتی خدا به او گفت این کار فرهنگی را بکن، برو برای هدایت فرعون، گفت: «هَارُونَ أَخِي» (طه/30) داداشم هارون هم بیاید. «هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي» (قصص/34) او بیانش از من بهتر است. اشکال دارد شما بگویی: او از من بهتر است؟ یک پزشک به مریضش بگوید: مرض تو را من تشخیص ندادم، فلان پزشک تخصصش از من بیش تر است. ما حاضر نیستیم... گاهی وقت ها حتی حاضر نیستیم حرف را از کسی نقل کنیم. خدا از لقمان حرف نقل می کند. «وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ» (لقمان/13) لقمان با بچه اش حرف می زد، در حالی که موعظه می کرد. خالق از مخلوق عارش نمی شود حرف بزند. ولی ما از هم ردیفمان خجالت می کشیم. می گوییم بعضی از دوستان چنین گفتند. بعضی از بزرگان چنین گفتند. بعضی از معاصرین چنین گفتند. چرا می گویی بعضی؟ بگو فلانی! می گوید: نه! من اگر اسمش را ببرم بزرگ می شود. نمی خواهم او بزرگ بشود. ما خودمان مشکل فرهنگی نداشته باشیم. کسی که می خواهد کار فرهنگی کند، اول باید خودش را درست کند.
یک آقایی یک مرغ به نوکرش داد. گفت: با مغز گردو فسنجان درست کن. خوشمزه بود، آزادت می کنم. برده به عشق آزادی فسنجان درست کرد، آقا مغز گردوهایش را خورد و مرغ را نخورد. گفت یک بار دیگر مرغ را در قابلمه بگذار و با لپه درست کن، خوشمزه بود، آزادت می کنم. باز لپه هایش را خورد و مرغ را نخورد. گفت: یک بار دیگر مرغ را در قابلمه بگذار و با سبزی درست کن، خوشمزه بود، آزادت می کنم. گفت: آقا تو را به حضرت عباس نمی خواهد من را آزاد کنی، این مرغ را آزاد کن. مرتب می رود در قابلمه و بیرون می آید. حالا کسی که می خواهد کار فرهنگی بکند، باید معلوم باشد که می خواهد چه کند.
سر کلاس نباید ما چادر سیاه سر کنیم. چادر سیاه برای خیابان خوب است. سر کلاس باید رنگ لباس شاد باشد. با رنگ شاد حرف بزنیم. چرا با رنگ سیاه؟ اگر جسارت نیست، شما عبایت را به من بده. شما عبایت سیاه است. ببینید شما الان من را نگاه کنید. به چه دلیل اگر شما می خواهی حدیث یاد بگیرید، باید سیاه ببینید. رنگ سیاه برای خیابان خوب است، جاذبه را کم کند. سر کلاس باید «لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ» (بقره/69) رنگ دلشاد باشد. یکی از کارهای فرهنگی این است.
4- عشق و سوز، در فعالیت های فرهنگی
* کسی که کار فرهنگی می کند، باید سوز داشته باشد. اگر سوز داشتی، حرفت اثر می کند. نکات مهمی را دارم می گویم.
یک کنگره پزشکی در یزد بود. ما هم دعوت شده بودیم برای اینکه آیات و روایات پزشکی را بگوییم. طبابت، تغذیه... من نشسته بودم، دکتری که داشت مقاله می خواند، گفت: یک تحقیقی کردند، کسی که غذا می خورد، اگر با اشتها غذا بخورد، شما نگاهش کنی گرسنه ات می شود. اما اگر کسی سیر است، فیلم بازی می کند و غذا می خورد، شما نگاهش کنی، گرسنه ات نمی شود. یعنی چه؟ یعنی می گویند دل به دل راه دارد. اگر کسی که کار فرهنگی می کند، سوز داشته باشد، چون سوز دارد، حرفش اثر دارد. اما اگر سوز نداشته باشد، پول گرفته و حرف می زند، مثل ضبط صوت گوشتی است. مثل تاجر بخیل است. تاجر بخیل گاوصندوق گوشتی است. این سوز خیلی مهم است. خدا در قرآن می گوید: «حَرِيصٌ عَلَيْكُم» (توبه/128) پیغمبر تو برای هدایت حرص می زنی. «حَرِيصٌ عَلَيْكُم»، «فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ» (کهف/6) عربی هایی که می خوانم قرآن است. انگار داری خودت را می کشی. سوز! خدا به پیغمبر گفت: می دانی چرا تو را پیغمبر کردم؟ گفت: نه! گفت: در تو یک سوزی بود که در دیگران نبود.
* کسی که می خواهد کار فرهنگی کند، باید شاگردانش، مخاطبینش احساس کنند که این نمی خواهد تفوق پیدا کند. این نمی خواهد خودش را به رخ بکشد. احساس کند اگر می خواهد به رخ بکشد... بنشین برای تو ثابت کنم که راهت غلط است. شاگرد می گوید: به چه دلیل؟ راه خودت غلط است. پیغمبر اینطور حرف نمی زند. پیغمبر به کافران می گفت: « إِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ» یا ما یا شما... «لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ» (سبا/24) یا هدایت هستیم یا منحرف هستیم. یا من یا تو یا راست می رویم یا کج می رویم. یکوقت نمی گفت: تو کج می روی، بنشین ثابت کنم. تعصب نداشته باشید.
گاهی وقت ها مردم در یک آمین گفتن تعصب دارند. تا می گوییم خدایا به بی همسرها، همسر خوب بده. می گوید: الهی آمین. آمینش را بلند می گوید. این پیداست دنبال همسر می گردد. باید یک جوری باشد که احساس نشود که این می خواهد خودش را به ما تحمیل کند. سلیقه اش را به ما تحمیل کند.
* خط شکن باشد و خط پذیر. معلم باید خط پذیر هم باشد. یک کسی راه حق می رود از او تقلید کن. خدا به پیغمبر می گوید: تقلید کن. از چه کسی؟ از پیغمبران قبل. آیه اش کدام است؟ این است. «فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ» (انعام/90) به هدایت انبیای قبلی اقتدا کن. یعنی ببین دیگران «فَاصْبِرْ« چطور «كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ» (احقاف/35) همانطور که پیغمبران قبلی حوصله کردند، تو هم حوصله کن. هدایت انبیاء، یعنی در خطشان برو. «شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا» (شوری/14) شریعت تو همان شریعت نوح و موسی و عیسی است. «صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى» (اعلی/19) این چیزهایی است که به تو گفتیم، در نامه های ابراهیم و موسی هم هست.
5- حفظ میراث گذشته و بهره گیری از نوآوری های امروز
کارهای خوب را بپذیریم. هر چیزی سنتی است، که بد نیست. خیلی از چیزهای سنتی خوب است. نه هر سنتی بد است، و نه هر جدیدی خوب است. ملاک اینکه میراث فرهنگی یا ساختمان های نو؟ هیچ کدام! نه اصل میراث فرهنگی است، نه اصل جدید بودن است، نه اصل قدیمی بودن. هر پیشرفتی ارزش ندارد. ممکن است یک بیماری در بدن پیشرفت کند. بله! ایشان الحمدلله پیشرفت کرده است. خوب میکروب پیشرفت کرده است. نه هر پیشرفتی زنده باد و نه هر ارتجاعی مرده باد. خیلی وقت ها ارتجاع زنده باد. چطور؟ بنده مریض می شوم و نزد دکتر می روم. به دکتر چه می گویم؟ می گویم: من را به حال اولم برگردان. خوب این ارتجاع است. ارتجاع یعنی رجوع. یعنی به حال اولم رجوع کنم. یعنی مثل اول خوب بشوم. مرگ بر ارتجاع! زنده باد پیشرفت!!! ممکن است پیشرفت میکروب باشد، مرض باشد، ممکن است ارتجاع، برگشت به سلامتی باشد. ما گاهی وقت ها باید برگردیم، ارزش ما به برگشتن است. یک زمانی تبلیغ کردند، اولاد کمتر زندگی بهتر!!! بعد دیدیم، همه می گویند: اشتباه کردیم. از این طرح بوی اسراییل می آید. تازه در همه کشورها می گویند از سه راه جلوی بچه دار شدن را بگیرید، در جمهوری اسلامی از یازده راه! یازده راه از آمپول گرفته و قرص و تا بستن لوله! همه همتشان این بود که آمار جمهوری اسلامی کم شود. کلاه سرمان رفت. خوب به حال اول برگردیم. خوب این ارتجاع ارزش است. اصلاً توبه یعنی ارتجاع. «رَجَعَ كَيوْمَ وَلَدَتْهُ أمّه» می گوید هر وقت کسی فلان عبادت را انجام دهد، مثل روزی است که از مادر متولد شده است. یعنی چه؟ یعنی به روز اول برگشتیم. یعنی پاک پاک! این القاب ما را گول نزند.
نه هر پیشرفتی ارزش است. گول پیشرفت را نخورید، نه هر ارتجاعی! باید ما همه چیز را با عقلمان بسنجیم. پیشرفت چی؟ ارتجاع به چی؟
6- مبارزه با آداب و رسوم خرافی و غیرمنطقی
* باید شهامت داشته باشد و خرافات را هم بشکند. یک سری چیزها را باید شکست. هم قالب پذیر باشیم و قالب های خوب را بپذیریم. هم قالب شکن باشیم و قالب های غلط را بشکنیم. بعد از انقلاب افرادی پیدا شدند، و نخ هایی را که ایران را قفل کرده بود، قیچی کردند. در زمان شاه می گفتند: دانشگاه باید در شهرهای بزرگ باشد. به چه دلیل؟ دلیل ندارد، لغوش کنید. در شهرهای کوچک هم دانشکده بزنید. دانشگاه باید وسط شهر باشد، به چه دلیل؟ خوب بروید در بیابان ها! دانشجو باید از هجده سال کمترش نباشد. به چه دلیل؟ خوب اگر درس را می فهمد، ده سالش باشد، بیاید و بنشیند. استاد دانشگاه از شصت سال بیش تر نباید باشد. به چه دلیل؟ هشتاد ساله هم می تواند درس بدهد، بیاید درس بدهد. دانشجو باید مجانی درس بخواند، به چه دلیل؟ پول بدهد و درس بخواند. آقا یک مشت قید و طناب به ما بسته بودند، این طناب ها قیچی شد. میلیون ها دانشجو اضافه شد. حالا در قالب دانشگاه علمی و کاربردی، دانشگاه پیام نور، دانشگاه آزاد... آدم فرهنگی باید یک سری قفل ها را بشکند.
7- رعایت حال مخاطبان در فرهنگ و زبان
من به طلبه ها می گویم: اول منبر خطبه نخوانید. چون حضرت امیر که خطبه می خوانده است، خودش عرب بوده و مردم هم عرب بودند. حضرت علی بگوید: «خَلَقَ اَلْخَلاَئِقَ بِقُدْرَتِهِ وَ نَشَرَ الرِّیاحَ بِرَحْمَتِهِ مَیَدانَ أرْضِهِ» خیلی خوب بگوید. اما من که کاشان هستم و این هم کاشانی است، «خَلَقَ... مَیَدانَ أرْضِهِ» یعنی چه؟ بگو: بسم الله الرحمن الرحیم و حرفت را بزن. ما نباید بگوییم چون حضرت علی خطبه خوانده است، ما هم باید بخوانیم. یک سری حرف ها در یک زمان درست است، در یک زمان دیگر غلط است. کسی که کار فرهنگی می کند، باید حساب کند که چقدر مردم می فهمند. وقتی عربی نمی فهمند، نخوان. تواشیح عربی باید حذف شود. هنر است؟ هنرشان باید در فارسی باشد. با هم جمع شوند و تمرین کنند اشعار... تواشیح عربی را نه خودشان و نه مردم نمی فهمند. کاشیکاریها خط کوفی است، خوب خط میخی است، خط سیخی است، خوب خیلی خوب! کجا هست؟ دم پشت بام! پس من خواسته باشم داخل حرم بروم، کاشیکاری ها را ببینم باید دستم را به عمامه ام بگذارم و به لب پشت بام نگاه کنم. تازه یک مترش را هم نمی توانم بخوانم. چه کسی این را گفته است؟ این فکر از کجا در ایران آمد که ما مأمور شویم خط کوفی را زنده کنیم؟ این هم دم پشت بام با کاشی کاری؟ که هی بیافتد و دوباره کار بگذاریم. این را چه کسی گفته است؟چشم من اینجاست، شما چرا ورقه را اینقدر بالا گرفتید؟ هرکس بخواهد چیزی بخواند، ورقه را راست چشمش می گذارد. کدام عاقل را دیدی که وقتی بخواهد چیزی بخواند، ورقه را دستش بگیرد و چنین کند، بخوان! کار غلط است. کاشی کاری باید راست چشم باشد. خط کوفی هم نه، خط روان باشد. زیرش هم ترجمه باشد. که یک نفر همینطور که در صحن راه می رود، بخواند و بفهمد. اصل برای ما فهمیدن است. هنر معماری برای ما اصل نیست. میراث فرهنگی برای ما اصل نیست. آداب و رسوم برای ما اصل نیست. مگر اینکه پشتوانه ی عقل و منطق داشته باشد.
خدا لطفی به من کرد از اول طلبگی خط شکن بودم. 15 سالم شد، پنجاه و چند سال پیش، طلبه شدم، خبر نداشتم پنجشنبه در حوزه علمیه کاشان آمدم، دیدم هیچکس نیست. گفتم: چرا نیستند؟ گفت: امروز پنجشنبه است. گفتم: پنجشنبه باشد. گفت: پنجشنبه حوزه تعطیل است. دانشگاه هم تعطیل است. گفتم: آخر چرا؟ گفتند: چرا ندارد. گفتم: بابا بازار و خیابان باز بودند. گفتند: حوزه تعطیل است. گفتم: آقا ببین من گوش به حرف حوزه نمی دهم. در عمرم پنجشنبه را تعطیل نکردم. این تفسیر نمونه خاصیت پنجشنبه هاست. آیت الله مکارم مرا دعوت کرد، گفت: می خواهیم از تعطیلات یک دور تفسیر بنویسیم. چهارشنبه ها حوزه تعطیل بود. پنجشنبه ها تعطیل بود. تابستان هم... هروقت حوزه تعطیل بود ما خدمت ایشان یک دور تفسیر نمونه نوشتیم، الآن هم شصت هفتاد مرتبه چاپ شده و به چند زبان دنیا هم ترجمه شده است. یعنی چه پنجشنبه تعطیل است چه مبنایی دارد؟ جمعه را هم نگفته اند تعطیل کن. قرآن می گوید: جمعه سر ظهر تعطیل کن. «إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ» وقتی اذان گفتند، «وَذَرُوا الْبَيْعَ» (جمعه/9) مغازه را ببند. دوباره می گوید: بعد از نماز جمعه برو و مغازه را باز کن. «فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا» (جمعه/10) جمعه یک ساعت. آن وقت ما پنجشنبه را هم احتیاطاً تعطیل می کنیم. عید هم هجده روز تخم کدو می شکنیم. تمام مسؤولین ما هم چهل روز به عید مانده بحث پسته را مطرح می کنند. آقا ما مشکل داریم. بدنه لخت شده است. مثل این خانم بزرگ هایی هستند که نود سالشان است، پی است، ولی نمی زاید. زایمان ندارد، ولی پی است. کتابخانه، اینترنت، ماهواره، کامپیوتر... ولی مخ خالی است. قدمای ما سیصد کتاب علمی بدون کامپیوتر می نوشتند. ما دور تا دورمان کامپیوتر است، آخرش هم کم می آوریم. وزارت بازرگانی چند هزار کامپیوتر دارد، آخرش هم کشتی آهن در دریا گم می شود. در میدان بار یک گونی سیب زمینی تا به حال گم نشده است. گیر جای دیگری است، ما اصلاً فرهنگ را قاطی کرده ایم. کار فرهنگی را بنر و کامپیوتر و کتابخانه و اینترنت می گوییم، این ها ابزار فرهنگ است، ولی فرهنگ چیز دیگری است. خیلی خوب تا اینجا بس است.
«والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته»
نمایشهایی که نباید فراموش شوند
هنر > معاصر - «بیشترین اهتمام استادان و دانشجویان هنرهای نمایشی به صحنه بردن تئاتر غرب است؛ درحالیکه خود غربیها روی نمایش شرقی مطالعه میکنند و ما در ایران آن را نادیده میگیریم.» این مطلع سخنان داوود فتحعلیبیگی چهره پیشکسوت نمایشهای سنتی ایران است که تا چند روز دیگر هفدهمین دوسالانه نمایشهای آیینی و سنتی به دبیری او در تهران آغاز میشود.
فتحعليبيگي درباره جايگاه و وضعيت نمايشهاي آييني به همشهري ميگويد: يكي از مهمترين مشكلات موجود در حوزه نمايشهاي آييني و سنتي كمبود سالن براي اجراي دائمي گروههاي فعال است. بسياري از نمايشهاي آييني ما كه در حال فراموش شدن هستند، صرفا در مناسبتهاي خاص روي صحنه ميروند. درحاليكه هنوز هم ميتوانند اجرا شوند و تأثيرگذار باشند. برخي نمايشهاي سنتي با گذشت سالها طرفداران خود را دارند و بايد براي احياي اين گونه تلاش كرد.
وي با اشاره به لزوم تماشاي نمايشهاي سنتي پس از شناختن آن ميافزايد: دانشجويان زيادي هستند كه در عمر خود يك نمايش سنتي و آييني ايراني نديدهاند. مگر ميتوان تنها با تدريس 2واحد نمايش سنتي و تماشاي فيلم تئاترها، اين گونه نمايشي را به دانشجوي تئاتر آموخت يا يك كارگردان حرفهاي نمايشهاي آييني شد؟ در اين عرصه كمبود بازيگر هم وجود دارد. متأسفانه بسياري از بازيگران نمايشهاي سنتي از دنيا رفته و بسياري هم بهدليل نداشتن كار خانهنشين شدهاند.
اين نمايشنامهنويس يكي از عوامل كمرنگ شدن نمايشهاي آييني را كمبود نمايشنامه ميخواند و يادآور ميشود: علاوه بر بحث آموزش و نبود سالنهاي دائمي، مشكل نمايشنامه هم وجود دارد. ما متون ارزشمند زياد داريم اما هرگز نتوانستيم نمايشنامهنويس حرفهاي در حوزه آييني و سنتي پرورش دهيم. نوشتن نمايشنامه تخت حوضي يا شبيهنامه نياز به آشنايي با تكنيك دارد كه متأسفانه از عهده بسياري از نمايشنامهنويسان و استادان دانشگاه برنميآيد.
فتحعليبيگي در ادامه با اشاره به حضور نقالان جوان در جشنواره هفدهم آييني و سنتي ميگويد: تلاش كرديم امسال جوانان فعال در حوزه نمايشهاي آييني و سنتي را معرفي كنيم. در اين دوره از جشنواره در بخش نقالي هنرمندان جوان نقال زن و مرد از شهرهاي مختلف حضور دارند و در بخش آيينها و بازيهاي نمايشي 14 اثر از شهرها و استانهاي مختلف ازجمله گيلان، آذربايجان و كرمانشاه براي اجراي برنامه به تهران ميآيند.
به گفته دبير هفدهمين جشنواره نمايشهاي آييني و سنتي، اجراي شبيهخواني و تعزيه دانشجويي از ديگر بخشهاي جشنواره امسال كه رويدادي ملي به شمار ميآيد و حضور آثار ايراني در آن پررنگتر از هميشه است. علاوه بر برگزاري 3كارگاه آموزشي، تنها بخش بينالملل جشنواره هفدهم برگزاري سمينار بينالمللي با حضور چهرههاي سرشناس است.
روزنامه رسالت :
رئيس مرکز رسيدگي به امور مساجد:
مسجد بهترين پايگاه براي تقويت همدلي و همزباني دولت و ملت است
1394/05/31
رئيس مرکز رسيدگي به امور مساجد گفت: کارکرد اصلي مسجد سازماندهي مؤمنانه است و اميدواريم در تدوين برنامه ششم توسعه کشور سهم و حق مساجد در توسعه همه جانبه کشور ديده شود.به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان؛ حجتالاسلام محمد جود حاج علي اکبري رئيس سازمان مرکز رسيدگي به امور مساجد در اجلاس روز جهاني مسجد که در تالار بزرگ وزارت کشور با حضور رئيس جمهور و برخي مقامات داخلي و خارجي برگزار شد، اظهار داشت: مساجد بهترين پايگاه براي احياي اخوت اسلامي است چرا که فضاي مقدس آن فضا را براي حضور دائمي بهتر مردم عزيز فراهم ميکند.حجتالاسلام حاج علياکبري با بيان اينکه مسجد بهترين پايگاه براي تقويت همدلي و همزباني دولت و ملت است تصريح کرد: مسئولان براي ارائه گزارش و شنيدن پيشنهادها و انتقادهاي مردم در مسجد حضور مستمر داشته باشند.
روزنامه فرهیختگان :
خواجهامیری دلش تنگ است
فرهیختگان| محبوبیت خوانندگان پاپ داخلی در خارج از مرزهای جغرافیایی در چند سال اخیر شدت بیشتری پیدا کرده و به این ترتیب خوانندهای مانند احسان خواجهامیری بدل به یکی از ستارههای موسیقی پاپ در خارج از کشور شده است، بهطوری که گاه حتی از سوی ایرانیان خارجنشین مورد استقبال باشکوهتری قرار میگیرد. خواجهامیری این روزها در راه بازگشت از تور کنسرتهای اروپایی خود است. اجرای کنسرتهای خارج از کشور، آن هم پس از انتشار آلبومی تازه تقریبا برای خوانندگان مطرح موسیقی تبدیل به یک سنت شده و خواجهامیری هم که از این قاعده مستثنی نیست پاییز پارسال آلبوم «پاییز، تنهایی» را عرضه کرده بود. احسان خواجهامیری که این روزها دلتنگ ایران و هواداران ایرانیاش شده است قصد دارد با شروع پاییز در سالن همایشهای وزارت کشور روی صحنه برود. این کنسرت روزهای 7، 8 و 9 مهر با اجرای قطعاتی از آلبوم «پاییز، تنهایی» برگزار خواهد شد. خواجهامیری از تهیهکننده این کنسرت درخواست کرده هر سه روز این اجراها تکسانسی باشد تا او بتواند زمان بیشتری را در کنار دوستدارانش بگذراند. تنظیم قطعات و رهبری ارکستر در این کنسرت برعهده هومن نامداری خواهد بود.
بنلادن و کلکسیون نوارهایش
تعداد بازدید : 10
فرهیختگان| تـحـقیـقات اخـیری که درباره مجموعه کاستهای پیدا شده القاعده انجام شد، نشان میدهد بنلادن یکی از طرفداران خواننده الجزایری با نام گاستون گارناسیا که با نام انریکو ماسیاس شناخته میشده، بوده است. به گزارش بیبیسیورلد، داستان از این قرار است که سال ۲۰۰۱ پس از آنکه آمریکا افغانستان را اشغال کرد، اسامه بنلادن مجبور به ترک قندهار شد. او و طرفدارانش چند ساختمان را با عجله تخلیه کردند که یکی از آنها ساختمانی روبهروی وزارت خارجه رژیم طالبان بود که معمولا اعضای ارشد القاعده در آنجا دیدار میکردند. پس از فرار اعضای القاعده، هزارو 500 نوار کاست در این ساختمان بهجا ماند. بعدها یک خانواده افغان این نوارهای کاست را پیدا کردند و آن را به یک مغازه نوارفروشی محلی بردند.
پس از سقوط رژیم طالبان، فیلمبرداری که برای شبکه خبری سیانان کار میکرد از ماجرای کشف این کاستها باخبر شد و صاحب مغازه نوارفروشی را قانع کرد تا آنها را پس بدهد چون ممکن است حاوی اطلاعات مهمی باشند. حدس او درست بود چون این مجموعه کاست در حقیقت کتابخانه صوتی القاعده بود. این کاستها درنهایت به کالج ویلیامز در ماساچوست منتقل شدند و پس از گذشت بیش از یک دهه از آن مشخص شده است که این کاستها متعلق به دورهای بین سالهای پایانی دهه 60 میلادی تا سال ۲۰۰۱ هستند و صدای بیش از ۲۰۰ سخنران ازجمله اسامه بنلادن روی آنها ضبط شده است.
در بررسیها مشخص شده که بنلادن به موسیقی پاپ علاقه داشته و یکی از آنها انریکو ماسیاس بوده است. او یک یهودی الجزایری بود که ابتدا در فرانسه مشهور شد و در دهههای 60 و 70 میلادی به شهرت جهانی رسید. مورد عجیب دیگری که در این کاستها وجود دارد سخنرانیهای مهاتما گاندی است که اسامه بنلادن در یکی از سخنرانیهای خود در سال ۱۹۹۳ از او بهعنوان سرمشق یاد میکند.
در عین حال این اولین سخنرانی است که در آن بنلادن اقدام علیه منافع آمریکا و تحریم کالاهایی آمریکایی را مطرح میکند.
روزنامه وطن امروز
مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی در پیامی به اختتامیه تئاتر رضوی:
دعا میکنیم تئاتر
کبوتر دانایی صحن هنر باشد
مهدی شفیعی، مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی در پیامی به اختتامیه دهمین جشنواره سراسری تئاتر رضوی، نسبت به تداوم این جشنواره ابراز امیدواری کرد. به گزارش تسنیم، مهدی شفیعی در این پیام آورده است: «تئاتر، رستاخیز آیینها و سنتهاست. صحنهای که با چراغی از اصالت و معرفت، روشنگر مواریث ارزشمندی است که سزاوار جاودانگیاند. تئاتر رضوی، نه در قامت یک جشنواره که مدرسهای است برای آموختن و آموزاندن. آموختن از روضه رضوان حقیقت و آموزاندن پرواز در حریم ملکوتی حضرت دوست. امیدوارم این شوق، بارش بیدریغ تجربیاتی باشد که به برکت همسایگی با مهربان مولای سرزمین توس در تعالی تئاتر امروز، نمود چشمنوازی داشته باشد. مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی در پایان این پیام با اظهار امیدواری از تداوم این جشنواره یادآور شد: «در جوار حریم حضرت رضا(ع) و در فرجام خوش تئاتر رضوی دعا میکنیم به حق آن امام همام، تئاتر، کبوتر دانایی صحن هنر باشد. تداوم این جشنواره را که امروز شاهد استقبال بینظیری در توجهبخشی هنرمندان بدان بودهایم از خداوند مسألت مینمایم».
روزنامه ابتکار :
پولاد کیمیایی اعلام کرد، 10 روز دیگر دوباره فیلم «معکوس» را کلید میزند.
او درباره سرنوشت ساخت این فیلم که بخشی از بازیگران آن تغییر کرده و فیلمبرداری آن متوقف شده است، به ایسنا گفت: از آنجایی که دو بازیگر کلیدی ما تغییر کردند، ناچار شدیم بخشی دیگر از بازیگران را هم که متناسب با آنها انتخاب شده بودند، تغییر بدهیم. برهمین اساس رده سنی بازیگران ما عوض شد و ناچار شدیم فیلمبرداری را متوقف کنیم.کیمیایی در عین حال تاکید کرد: به دلیل این تغییرات، یک پیش تولید کوتاه خواهیم داشت و 10 روز دیگر فیلمبرداری ما با همان قصه و در همان لوکیشنها آغاز میشود و دوباره فیلم را کلید خواهیم زد.فیلم سینمایی «معکوس» اولین تجربه کارگردانی پولاد کیمیایی است که پیش از این به عنوان بازیگر در سینما و تلویزیون فعالیت داشته است.در آغاز قرار بود این فیلم با بازی رضا یزدانی و ناصر ملک مطیعی ساخته شود و کیمیایی قصد داشت در صورت حضور ملک مطیعی، نقش مقابل او را به پدرش مسعود کیمیایی بسپارد، اما از آنجاکه حضور ملک مطیعی امکانپذیر نبود، مسعود کیمیایی هم در فیلم پسرش بازی نخواهد داشت.ضمن اینکه رضا یزدانی هم به دلیل پروژههای موسیقیُاش نتوانست در این فیلم که بخشی از فیلمبرداری آن انجام شده بود، باقی بماند و حالا پولاد کیمیایی ناچار است بازیگران دیگری را جایگزین کند.مسعود کیمیایی به عنوان مشاور کارگردان در کنار پسرش حضور دارد.
روزنامه جام جم
آغاز بلیت فروشی فیلم «محمد (ص)»
در حالی که شش روز به آغاز اکران عمومی فیلم سینمایی «محمد رسولالله(ص)» بزرگترین پروژه سینمایی کشورمان مانده، بلیت فروشی این فیلم آغاز شد.
به گزارش فارس، پس از تبلیغات محیطی متفاوت فیلم سینمایی «محمد رسولالله(ص)» که به درخواست مجید مجیدی بدون ذکر نام عوامل از اوایل هفته بهطور گستردهای آغاز شد، با نزدیک شدن به زمان اکران عمومی بلیت فروشی فیلم نیز در سایت سینماتیکت شروع شده است.
فیلم سینمایی «محمد رسولالله(ص)» آخرین ساخته مجید مجیدی از روز چهارشنبه این هفته همزمان با میلاد حضرت ثامنالحجج در تهران و تعدادی از سینماهای شهرستانها که برای اکران این فیلم فاخر بینالمللی تجهیز شده است اکران خواهد شد و اولین اکران بینالمللی فیلم نیز پنجم شهریور در مراسم افتتاحیه جشنواره بین المللی مونترال کانادا خواهد بود.از جمله چهرههای سرشناسی که جزو عوامل فنی پروژه محمد(ص) هستند میتوان به ویتوریو استورارو (Vittorio Storaro) فیلمبردار نامدار ایتالیایی اشاره کرد که تاکنون سه بار موفق به کسب جایزه اسکار شده است. علیرضا شجاعنوری در نقش «عبدالمطلب» پدربزرگ پیامبر(ص)، مهدی پاکدل در نقش «ابوطالب» عموی پیامبر(ص)، پانتهآ مهدینیا در نقش «فاطمه بنت اسد» همسر ابوطالب، مینا ساداتی در نقش آمنه مادر پیامبر(ص)، ساره بیات در نقش «حلیمه» دایه پیامبر(ص) و محسن تنابنده در نقش «ساموئل» تاجر یهودی، از جمله بازیگران این فیلم سینمایی هستند. قرار است از این پروژه فاخر که عظیمترین فیلم تاریخ جهان اسلام لقب گرفته، سریالی هشت قسمتی هم ساخته شود. همچنین قرار است این فیلم علاوه بر زبان فارسی به سه زبان عربی، انگلیسی و اردو بهصورت همزمان در ایران و کشورهای اسلامی اکران شود.
آوازخوانی قربانی برای امام هشتم
علیرضا قربانی، خواننده موسیقی ایرانی قطعه «آهو» را به مناسبت میلاد امام رضا(ع) برای مرکز موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما خواند.
به گزارش فارس، همزمان با دهه کرامت و میلاد امام رضا(ع) قطعاتی توسط آهنگسازان با حضور خواننده با سابقه کشورمان به سفارش مرکز موسیقی و سرود صدا و سیما تولید شده است.
هماکنون قطعاتی چون «عطر خدا» با آهنگسازی و تنظیم مجید اخشابی و حمید اکبرزاده با شعری از اسحاق انور با صدای مجید اخشابی، «آهو» با آهنگسازی و تنظیم علی جعفریان با صدای علیرضا قربانی با شعری از اکبرآزاد، «آیینه رضا» با آهنگسازی و تنظیم حمید اکبرزاده با صدای حجت اشرفزاده با شعری از حمیدرضا حسینی، آهنگ «حریم قدسیان» با آهنگسازی و تنظیم مجتبی ابوالقاسم پور با صدای امیر بدیعی و شعری از علیرضا بدیعی، آهنگ «ستارههای مشرقی» با آهنگسازی و تنظیم محمد رضا چراغعلی با صدای علی اصحابی، آهنگ «مسافر حرم» با آهنگسازی و تنظیم محسن حسینی با صدای علیرضا وکیلیمنش با شعری از علی فردوسی، «یاد خراسان»با آهنگسازی و تنظیم محمد عبدالحسینی و حمید اکبرزاده با صدای حجت اشرفزاده و شعری از محمد عبدالحسینی، «معصومترین ستاره» با آهنگسازی و تنظیم محمد عبدالحسینی و علی اکبر قربانی و با صدا و شعر محمد عبدالحسینی، «بهشت مشهد» با آهنگسازی و تنظیم مسعود مفیدی و صدای احمد قربانی و شعر حمیدرضا حسینی، «شکوه خورشید» با آهنگسازی و تنظیم علی شعبانی با صدای وحید افشاری و شعر شبنم حکیم هاشمی، «شفاعت امام رضا(ع)»با آهنگسازی و تنظیم مجید رضازاده با صدای علی نفری و شعری از سیدحمیدرضا حسینی، «باران مهر» با صدای بهزاد تاجیک و شعری از زهرا ملکی با آهنگسازی و تنظیم مجید رضازاده، «پابوس» و «چشم انتظار فردا» با آهنگسازی و تنظیم و صدای محسن حسینی با شعری از اسحاق انور در ژانرهای پاپ، ارکسترال و سنتی توسط مرکز موسیقی رسانه ملی تولید شده است.
/////////// خبرگزاری مهر ///////////////////
یکشنبه سرنوشتساز خانه هنرمندان ایران/ نظر شهردار تغییر میکند؟
درحالیکه زمزمه حضور مجید رجبی معمار به عنوان مدیرعامل جدید خانه هنرمندان ایران بهگوش میرسد، واکنشها نشان میدهد شاید همه چیز در دقیقه 90 تغییر کند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تماشاخانه ایرانشهر در پنج ماه گذشته شرایط متفاوتی نسبت به مدت مشابه سال قبل تجربه کرد. مدیریت این مجموعه طی چند سال گذشته موفق شد آرامشی نسبی بر سالنهای تئاتری تحت نظارت خود حاکم کند و غالب گروههای نمایشی که در این مجموعه به صحنه رفتند از برنامهریزی و همراهی مدیریت و کارمندان تماشاخانه ایرانشهر ابراز رضایت کردند. اتفاقی که گروههای نمایشی میهمان مجموعه مهمی مثل تئاتر شهر طی این سالها حسرت آن را به دل داشتند.
اما اوضاع این مجموعه طی چند ماه گذشته دستخوش نوسان شد و تماشاخانهای که چند سال تقریبا بیحاشیه را سپری کرده بود علائمی از ورود به حواشی متعدد نشان داد. حاشیههایی که با دستور توقف اجرای نمایش "پاییز" به کارگردانی نادر برهانی مرند آغاز شد و بعد از آن قطار توقیفها در این مجموعه ترمز برید. نمایشهای "پینوکیا" به کارگردانی شهره سلطانی و "پپرونی برای دیکتاتور" نمونههای بعدی بودند که با توقفهایی هرچند کوتاه مدت مواجه شدند تا زمزمههایی مبنی بر بیاعتمادی و نگرانی خانواده هنرهای نمایشی به گوش برسد.
انتشار گمانهزنیهایی مبنی بر تغییر مدیریت تماشاخانه ایرانشهر و خانه هنرمندان ایران در حالی توسط بعضی رسانهها مطرح شد که پیش از این نیز شایعههایی بر این اساس بهگوش میرسید. شاید همین اخبار تایید نشده کافی بود تا حواشی ایجاد شده رنگ متفاوتی به خود بگیرد و مسائلی که انتظار میرفت با ایجاد تغییرات جزئی در مدیریت اجرایی تماشاخانه ایرانشهر برطرف شود وارد فاز جدید شد.
در حالیکه مدیرعامل خانه هنرمندان ایران طی دو هفته گذشته کمتر در دفتر کار خود حاضر شد، این اخبار تا روز گذشته پنجشنبه - 29 مرداد – هیچ واکنشی از سوی روابط عمومیهای تماشاخانه ایرانشهر و خانه هنرمندان ایران به همراه نداشت.
تنها روز گذشته بود که محمد سریر، رئیس شورای عالی خانه هنرمندان درست چند دقیقه پس از مجید سرسنگی در گفتگویی اظهار کرد اعضای این شورا هیچ تصمیمی مبنی بر تغییر مدیر عامل نگرفتهاند و بحث تعیین جایگزین مطرح نشده است.
در این میان بعضی گمانهزنیها از مخالفت جدی و ادامهدار بعضی نمایندگان شورای شهر تهران با حضور مجید سرسنگی در این منصب حکایت دارد و از سوی دیگر نام مسعود رجبی معمار (مدیرکل روابط عمومی وزارت نیرو)! به گوش میرسد. از آنجا که تجربه معرفی مدیران فرهنگی نشان میدهد در نهایت افرادی جز گمانهزنیهای اولیه پشت میز مینشینند؛ حضور رجبی معمار – که قبلا و هنگام حضور در شبکه پنج سیما همراهی زیادی با شهردار تهران داشته – اندکی بعید به نظر میرسد؛ اما دور از ذهن نیست.
شاید بتوان عدم همراهی محمد باقر قالیباف برای سپردن اداره مجموعه فرهنگی هنری صبا به مجید سرسنگی را یکی از نشانههای تصمیم جدی شهردار تهران برای ایجاد تغییرات در نظر گرفت. چنانچه شنیدهها از برنامهریزی او برای تغییر در معاونت اجتماعی و امور فرهنگی شهرداری تهران و معرفی جانشین برای میثم امرودی حکایت دارد اما اداره سازنده خانه هنرمندان ایران کار سادهای نیست.
شیوه عملکرد و روانشناسی مدیریتی شهردار تهران نشان میدهد وقتی تصمیم به ایجاد تغییر داشته باشد این اتفاق قطعا رخ میدهد. اما اینکه مجید رجبی معمار گزینه مناسبی برای مدیرعاملی خانه هنرمندان ایران باشد نیازمند تامل بیشتر است. او پس از فعالیت در شبکه پنج سیما و شبکه بازار؛ خرداد ماه امسال به عنوان مدیرکل روابط عمومی وزارت نیرو در دولت حسن روحانی حکم گرفت.
ریاست هیأت مدیره مؤسسه فرهنگی روایت فتح، انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس، انجمن تأتر انقلاب و دفاع مقدس، مسئولیت شهرک سینمایی دفاع مقدس، معاون هنری بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس و مدیر عامل بنیاد فرهنگی روایت از جمله سوابق مدیریتی رجبی معمار محسوب میشود اما اینکه حضور او در خانه هنرمندان ایران چه نتایجی به همراه دارد فعلا مشخص نیست.
با توجه به تغییری که در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران رخ داد و زمزمههایی مبنی بر تصمیم قالیباف برای ایجاد تغییر در مدیریت معاونت اجتماعی میتوان بحث تغییر مدیرعامل خانه هنرمندان را جدی تلقی کرد. اما پیش از آن باید تا روز یکشنبه (زمان اعلام نتیجه نهایی) که همه چیز بهصورت قطعی مشخص میشود منتظر ماند و دید آیا شهردار در آخرین دقایق نظر خود را تغییر میدهد یا خیر.
چراکه مصاحبههای روز گذشته اعضای شورای عالی خانه هنرمندان و حضور سرسنگی در مراسم رونمایی از سردیس عزتالله انتظامی گمانهزنیهای تازهای را رقم زده و این احتمال را به وجود آورد که شاید همه چیز در دقیقه 90 تغییر کند.
روزنامه شرق :
سالار عقیلی در میلان چه ترانههایی میخواند؟
شرق: مهدی افضلی رئیس کمیته فرهنگ و هنر اکسپوی میلان و سالار عقیلی، خواننده موسیقی سنتی در گفتوگویی درباره برنامههای روز ملی ایران در این رویداد جهانی، که اول شهریورماه برگزار میشود، توضیحاتی ارائه دادند.افضلی که بهعنوان نماینده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در برپایی غرفه ایران در اکسپوی میلان مسئولیت طراحی و اجرای رویدادهای فرهنگی هنری را به عهده دارد، گفت: «تمرکز رویدادهای هنری کشورمان در اکسپوی میلان بر موسیقی نواحی و نیز آیینهای نمایشی فولکلوریک سراسر ایران بود که با توجه به موضوع محوری این دوره «تغذیه زمین، انرژی برای حیات» طراحی شد و با عنوان «باغ ایرانی، آب و آیینه»بسیار هم موردتوجه واقع شد».افضلی افزود: «برای روز ملی جمهوری اسلامی ایران در اکسپوی میلان که اول شهریور برپا میشود، نیز درپی خلق مجموعه برنامهای جذاب هستیم که بخشی از توانمندیهای هنر ایران را به نمایش بگذارد».او گفت: «کمیته فرهنگ و هنر در کنار مجموعهای از آواها و آیینهای نمایشی اجرای ویژه جناب «سالار عقیلی» را پیشنهاد داد که با موافقت مسئولان محترم این اتفاق خوب در سالن ١٢٠٠ نفره اکسپو در همان روز ملی بهصورت تکاجرا رخ خواهد داد؛ پیشبینی میشود در این مراسم علاوه بر مقامات عالیرتبه کشورمان، شخصیتهای طراز اول کشورها بهخصوص ایتالیا حضور یابند».او در پایان خاطرنشان کرد: «در این مراسم آیینهای هنری دیگری مانند نقالی، اجرای ترکیبی از موسیقی نواحی مختلف ایران، اجرای نمایشی عروسکهای غولپیکر ایرانی، اجرای موسیقی آذری توسط نوجوانان و... نیز روی صحنه خواهد رفت که در خبرهای بعدی مشخصات گروهها اعلام میشود».سالار عقیلی خواننده موسیقی سنتی و یکی از آوازهخوانان ارکستر ملی ایران نیز در این گفتوگو با اعلام این نکته که «بسیار خوشحالم بهعنوان نماینده ایران برای حضور در روز ملی ایران انتخاب شدم»، درباره اینکه چه آثاری را در روز ملی اجرا خواهد کرد، گفت: «بهطور یقین اجرائی ویژه را تدارک خواهیم دید که در آن ترانههای متعددی که برای کشور عزیزمان خواندهام اولویت دارند؛ هریک از این آثار وطنی، حال و هوای خودش را دارد و میتواند با توجه به موضوع این روز موردتوجه قرار گیرد. علاوه بر این بهحتم قطعات موسیقی اصیل ایرانی برای شناساندن موسیقی مقامی ایران به میهمان خارجی حاضر در این برنامه ارائه خواهم کرد، که در میانشان آثاری مانند «خوشهچین» نیز ارائه میشود. عقیلی افزود: «من در این سفر گروه بیست ساله راز و نیاز را که متشکل از نوازندگان خوب و همدل موسیقی است، در کنار خود دارم».او گفت: «پیش از این هم در ایتالیا اجرا داشتم، چند وقت پیش با ارکستر فرانسه در سه شهر مختلف کنسرتهایی با عنوان «اپرای مارکوپولو» اجرا کردیم، این اجراها به اسپانسری «پیرکاردین» در شهرهایی چون ونیز، لاکست (شهر مرزی فرانسه و ایتالیا)، لیدود کامیوره با حضور سه خواننده از کشورهای چین، فرانسه و ایران برگزار شد که بسیار موفق بود و امیدوارم آن تجربه خوب بار دیگر در شهری دیگر از ایتالیا و در اکسپوی میلان تکرار شود».یکی از خوانندگان ارکستر ملی ایران تأکید کرد: «موسیقی سنتی ایران ریشه در فرهنگ و سنت ما دارد، با جان ایرانی آمیخته است؛ این نوع از موسیقی مانند تخت جمشید و سیوسهپل جاودانه است و هیچ وقت از بین نمیرود؛ بنابراین شایسته است در اجتماعهای جهانی مانند اکسپوهای بینالمللی این هنر آبا و اجدادیمان را معرفی کنیم و غنای آن را به رخ جهانیان بکشیم».عقیلی خاطرنشان کرد: «باور دارم اگر موسیقی سنتی درست اجرا و با اشعار شایسته و مناسب ارائه شود، بهیقین با اقبال مردمی هم مواجه میشود».او که بهتازگی دوران نقاهت یک جراحی را پشت سر گذاشته است، درباره روند سلامتیاش گفت: «برای من جالب بود که بیماری من از مشهد شروع و به مشهد ختم شد و اینکه در سرزمین امام رضا(ع) این اتفاق افتاد و سلامتی را از امام رضا(ع) خواستم، را باید به فال نیک گرفت. خدا را شکر، امروز حال و روز بهتری دارم و توانستم سلامتیام را تا حد زیادی به دست بیاورم. بعد از رضایت پزشک معالجم، هفته پیش در نیشابور روی صحنه رفتم و کنسرتی فوقالعاده داشتیم. فکر نمیکردم با توجه به داروهای مصرفی و با اینکه این بیماری روی صدای من تأثیر گذاشته بود، بتوانم کنسرت خوبی را اجرا کنم، اما خدا را شکر اجرای خوبی به جا ماند. از همه مردم ایران که در تمام این مدت جویای حالم بودند، ممنونم. در واقع همین توجهات مردم عزیزمان است که ما هنرمندان را سرپا نگه داشته است. وقتی هنرمند میبیند که مردم دوستش دارند و به کارش احترام میگذارند، برای ارتقای کارش از هیچ تلاشی فروگذاری نمیکند». اکسپو ٢٠١٥ میلان دهم اردیبهشت آغازبهکار کرده و تا چهارم آبان دایر خواهد بود.
«من زندهام» همچنان پرچاپترین کتاب کشور
خبرگزاری تسنیم: کتاب «من زندهام»خاطرات معصومه آباد از دوران اسارت در فصل بهار با ۹ چاپ در طول ۳ ماه به عنوان پرچاپترین کتاب کشور شناخته شده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، طبق آمارهای نشر در خانه کتاب، در فصل بهار 232 عنوان کتاب بیش از یکبار به چاپ رسیدهاند. فهرست این کتابها نشان میدهد که این کتابها یا در زمره کتابهای دینی قرار داشتهاند، همچون مفاتیح الحیاة، راهنمای مصور سفر زیارتی عراق و ... و یا در زمره کتابهای آموزشی و دانشگاهی قرار داشتهاند. ادبیات در این مسان چز چند تعداد انگشتشمار محلی از اعراب نداشته است.
با این وجود مقام نخست کتابهای پرچاپ سه ماهه ابتدایی سال به کتاب «من زندهام» خاطرانت دوران اسارات معصومه آباد از انتشارات بروج اختصاص داشته است، این کتاب در فصل بهار 9 چاپ را تجربه کرده و در پایان فصل بهار به چاپ 178 رسیده است.
کتابهای سه ماه نخست سال1394 از سوی 2هزار و 306 ناشر منتشر شدهاند، از این میان 2 هزار و 190 ناشر دارای پروانه نشر و 116 ناشر موردی و ناشر مولف بودهاند.
انتهای پیام/