روزنامه ابتکار در سرمقاله خود نوشت: امروز برای بسیاری از ایرانیان و جمع قابل توجهی از سیاسیون و اقتصادیون کشورها و جوامع غربی، عربی، شرقی و عبری از جهاتی یک روز موعود و سرنوشت ساز محسوب می شود.
به گزارش بولتن نیوز،
این یادداشت به قلم سیدعلی محقق در ادامه می افزاید: 30
ژوئن مصادف با نهم تیرماه، یعنی همین امروز، آخرین روز از ضرب الاجل هفت
ماهه برای توافق تهران و پایتخت های شش کشور عضو گروه 1+5 برای رفع
اختلافات درباره پرونده هسته ای ایران است. با وجود اهمیت سرنوشت این
مذاکرات برای گروههای مختلف ایرانی و غیرایرانی و فرصت کوتاه و چند ساعته
ای که تا پایان موعد رسمی مذاکرات باقیمانده، هنوز کسی نمی داند که بالاخره
این توافقنامه امضا خواهد شد یا نه؟
بامداد روز گذشته محمدجواد ظریف
در میانه مذاکرات ناگهان به تهران بازگشت و قرار است امروز و در واپسین روز
ماه ژوئن باردیگر راهی وین شود. جان کری همتای آمریکایی ظریف از روز شنبه
یک بار دیگر همه کارهای خود در واشنگتن و وزارت خارجه آمریکا را رها کرد و
با پایی شکسته عصازنان به وین آمد. او در این سه چهار روز وین را ترک نکرد و
یکسره با موضوع ایران مشغول مذاکره و رایزنی با مقام های اروپایی، مدیرکل
آژانس بین المللی انرژی اتمی و احتمالا مسوولان ارشد اسرائیل و دولت های
عربی منطقه بوده است. سرگئی لاوروف روسی هم امروز به وین می آید و وزرای
خارجه سه کشور اروپایی هم که روز یکشنبه وین را به مقصد لندن، پاریس و
برلین ترک کردند، قرار است در صورت لزوم امروز یا شاید فردا بار دیگر به
وین بیایند و به موگرینی رییس کمیته سیاست خارجی اتحادیه اروپا، جان کری
آمریکایی و دیگر مذاکره کنندگان بپیوندند. به نمایندگی از پکن هم معاون
وزیرخارجه چین در وین حضور دارد و برخی روایت ها از احتمال سفر وزیرخارجه
چین در دقیقه نود یا وقت اضافه مذاکرات حکایت دارد.
جمع هشت نه نفره
متشکل از دیپلمات های ارشد سه کشور اروپایی، سه کشور غیر اروپایی عضو شورای
امنیت، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپایی، وزیرخارجه ایران و حتی یوکیا
آمانوی ژاپنی با وجود اینکه طی دو سه روز گذشته دهها گفتگو با
خبـــرنگـاران انجام داده اند اما در سخنان رندانه و «دیپلمات مابانه» خود
چندان نشانه ای از احتمال حصول توافق یا شکست مذاکرات بروز نداده اند تا در
واپسین ساعات ضرب الاجل تعیین شده همه چیز در وین تحت تاثیر تشدید فعالیت
مخالفان توافق در ابهام و تعلیق باشد. شواهد هم نشان می دهد که امروز
احتمالا اتفاق چندانی در مسیر مذاکرات روی نخواهد داد و شاید کار گفتگوها
به درازا بینجامد. اما در هرحال پایان ژوئن به عنوان روز پایانی این ضرب
الاجل کارکردی نمادین دارد و فارغ از نتیجه و حصول توافق یا شکست گفتگوها،
بالاخره با چند روز تاخیر به زودی شاهد رسیدن به خط پایان ماراتن چندساله
مذاکرات خواهیم بود.
این ابهام و تعلیق تا واپسین لحظات در حالی است که
جماعتی بزرگ متشکل از رهبران کشورها، دیپلمات ها و سیاسیون، تولیدکنندگان و
بازرگانان و مردمان عادی در ایران و سراسر جهان خواهان و امیدوار به توافق
دو طرف برای رفع اختلافات فرسایشی ایران و غرب پس از ده یازده ساله بی
اعتمادی هستند.
به موازات این خواسته، جماعتی دیگر در داخل و خارج کشور
با مواضعی رادیکال و هدف هایی متضاد به گونه ای دیگر منتظر سرنوشت مذاکرات
وین هستند. این گروه هم یک خواسته مشترک دیگر دارند و آن انتظار برای شکست
گفتگوها و افزایش فاصله ها و تیرگی بیش از پیش روابط تهران و غرب است. این
دو قطبی مخالفت ها و موافقت های خارج از اتاق مذاکرات، یکی از عواملی بوده
است که طی 20 ماه گذشته هم به پیچیدگی و فرسایشی شدن مذاکرات دامن زده و
هم دیپلمات های دو سوی میز را روز به روز محتاط تر و محافظه کارتر از قبل
کرده و حتی مواضع امروز و دیروز آنها را از هم متفاوت کرده است.
دوقطبی
مخالفت و موافقت با مذاکرات و توافق احتمالی ایران و 1+5 را هم می توان در
کنگره آمریکا و پارلمان های اروپایی دید و هم در بین سیاسیون داخلی و
پارلمان خودمان مشاهده نمود. بررسی ها نشان می دهد که کشورهای همسایه و
همجواران منطقه ای و حتی کشورهای دور و نزدیک هم با توجه به منافع داخلی و
منطقه ای خود طی دو سال گذشته خواه ناخواه در یکی از این قطب ها قرار گرفته
اند.
یکی از طنزهای تاریخی ماجرا هم این است که در این دو قطبی هسته
ای، عربستان در مقام رهبری کشورهای اسلامی اهل تسنن و جهان عرب و رژیم
صهیونیستی به عنوان اصلی ترین دشمن جهان اسلام و جهان عرب در یک قطب و در
کنارهم نشسته اند و از قضا در ائتلافی آشکار بیشترین تلاش در خارج از گود
را برای به شکست کشاندن مذاکرات دنبال می کنند.
اگر اسراییلی ها با
مظلوم نمایی و لابی گری های پشت پرده موی دماغ سران امریکا و کشورهای
اروپایی می شوند، عربستانی ها که ایران را بزرگترین رقیب خود در منطقه می
دانند رسما اعلام کرده اند که از همه ابزارهای در اختیار خود استفاده می
کنند تا نگذارند این توافق سر بگیرد. از این رو است که ریاض بعد از آن که
از رویارویی امریکا با ایران ناامید شد این بار به مدد دلارهای نفتی سهل
ترین راه را پیش گرفته و تلاش می کند با تطمیع عیان دیگر کشورهای طرف
مذاکره کار خود را پیش ببرد.
چهارشنبه هفته گذشته بدون هیچ پیش زمینه
قبلی فرانسه که مهمترین شریک عقیدتی و اقتصادی صهیونیسم در اروپا است اعلام
کرد که با امضای توافقی با ریاض کار ساخت نیروگاه های هسته ای جدید در
عربستان را آغاز خواهد کرد. ریاض هفته گذشته نیز توافق هسته ای مشابهی را
با روسیه امضا کرد. این قراردادهای عجولانه و ساده انگارانه در حدفاصل
تفاهمنامه لوزان و مذاکرات وین نشان می دهد که ریاض سعی می کند هم با تظاهر
به آغاز فعالیت های هسته ای خود، آمریکایی ها را به اصطلاح بترساند و هم
با امضای قراردادهای میلیارددلاری و ریختن پول های نفتی به حساب دیگر اعضای
میزمذاکره با ایران، آنها را تطمیع کرده و به مخالفت ترغیب کند.
شاید
از این رو است که فابیوس فرانسوی به فاصله سه روز پس از قرارداد هسته ای
کشورش با ریاض از این رو به آن رو شده است و خارج از چارچوب مذاکرات شرط
های جدیدی برای تهران مطرح می کند و همتای روسی او هم با اکراه و با یکی به
میخ و یکی به نعل به مذاکرات پس از لوزان توجه می کند و در چانه زنی ها
مشارکت دارد.
به هرحال امروز و چند روز آینده سرنوشت تلاش دو قطب جهانی
مخالفان و موافقان در وین درباره مذاکرات هسته ای ایران مشخص خواهد شد.
توافقی که هرچند روی میز صرفا توافقی هسته ای است اما احتمالا قادر خواهد
بود بسیاری از موازنه های منطقه ای و یارگیری های بین المللی را بر هم بزند
و به نقطه عطفی در تاریخ منطقه بدل شود.