وی افزود: از اواسط قرن حاضر مصرف آب سه برابر شده و این به بهرهبرداری بیش از حد انجامیده، بهویژه در چند ساله اخیر با وجود خشکسالیهای پی در پی و مداوم خسارتهای فراوان و گاهاً غیرقابل جبران به عرصههای منابع طبیعی و زیست محیطی وارد شده است.
چمنپیرا با بیان اینکه سطح سفره آب تقریباً در همهی قارهها در حال پائین رفتن است، تصریح کرد: در گریت پلینز(Great Plains) و جنوب غربی ایالات متحده، جنوب اروپا، شمال آفریقا، خاورمیانه، آسیای مرکزی، آفریقای جنوبی، شبه قاره هند و درشمال و مرکز چین کمبود آب مسألهای نگرانکننده برای بسیاری از دولتهاست.
این محقق آبخیزداری ادامه داد: در این دول مسأله آب غالباً جدا از کمبود غذا مورد توجه قرار میگیرد اما 70 درصد همهی آبهای پمپاژ شده از زیرزمین یا رودخانهها برای آبیاری به کار میرود. بنابراین اگر در آینده با کمبود آب رو به رو شویم با کمبود غذا هم مواجه میشویم.
وی اظهار کرد: آب بهعنوان ماده اصلی و اساسی در تمام اکوسیستمهای زمین است، زمانی که این کره با کمبود آب روبه رو شود مسلماً اختلالات زیادی را بهدنبال دارد و این سیر وقایع در سیستمهای مختلف یکی پس از دیگری رخ میدهند. انهدام زیستگاههای حیات، فروپاشی صیدگاههای ماهی، محو شدن جنگلها، کم شدن سطح تولیدات کشاورزی، خشکیدن رودها و دریاچهها، تخلیه آبخوانها و … از پیامدهای ناشی از خشکسالی هستند.
چمنپیرا با بیان اینکه خشک شدن رودها تنها نشانگر خشکسالی و کمبود آب نیست، تصریح کرد: این معضل به هم ریختگی زیست بوم را نیز نشان میدهد که بر اثر سوءمدیریت و زیادهطلبیهای بشر رخ داده است.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه معمولاً خشکسالیها پس از وقوع سیلابها رخ میدهند، خاطرنشان کرد: در هنگام وقوع سیلاب که عمدتاً بر اثر تخریبهای زیست محیطی ایجاد میشوند، آب به سرعت در سطح زمین جاری شده و فرصت نفوذ به درون زمین و تغذیه سفرهها که پشتوانه و تداوم بخش جریان رودخانهها، چشمهها، چاهها و قنوات هستند را ندارند.
وی از دیگر جنبههای خسارت بار و مضر زیستمحیطی سیلابها فرسایش شدید خاک و تخریب سرزمین دانست و افزود: نمونهی بارز این پدیده را در دشت لوت میبینیم، در این منطقه زمین نه تنها در اثر باد خاک، فرسایش یافته بلکه آب نیز مهمترین علل تخریب معرفی شده است.
جمنپیرا ادامه داد: سیلابهایی که بر اثر بارانهای شدید و اتفاقی در اینجا جاری میشود آنچنان زمین را شسته و برده که به کلی آنرا غیرقابل بهرهبرداری ساخته است. جنبهی دیگری از خسارتهای سیل مربوط به از میان رفتن قناتها و ویران شدن روستاها است. سیلابهای عظیمی که بر اثر فقدان پوشش گیاهی در حواشی لوت جریان داشته است سبب از بین رفتن و تخریب قنوات میشوند. به عبارت دیگر آبهای سطحی باعث غیرقابل استفاده شدن آبهای زیرزمینی میشوند. بهترین نمونه از این رویداد را در تکاب شاهد بودهایم.
وی یادآور شد: سیل تابستان 1380 مثال بارزی از شدت خسارتهای سیل در شمال ایران بود که نه تنها صدمات جانی زیادی به همراه داشت بلکه به از بین رفتن جلوههای بسیار زیبایی از طبیعت سرسبز منجر شد. بخشی از جنگلهای گلستان به خاطر سیل نابود شد که بهدنبال خود صنعت توریسم و گردشگری منطقه را با مشکل روبرو میکند.
عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی لرستان تصریح کرد: سازمان ملل متحد در سال 1996 گزارشی از حوادث طبیعی منجر به خسارتها(سیل، زلزله، خشکسالی، زمین لرزه و …) منتشر کرد که در این گزارش عمده خسارتها را سیل و خشکسالی تشکیل میدهند.
چمنپیرا با بیان اینکه در ایران نیز این حوادث سالانه به وقوع میپیوندد، یادآور شد: در طبیعت خشک و خشن فلات ایران، یک همزیستی اگرچه مرگبار اما تحمیلی و قبول شده بین انسان و طبیعت وجود دارد. تمدن شکل گرفته کنونی در فلات ایران سعی دارد تا خود را با پدیده رو به گسترش خشکسالی و سیلزدگی همخوان کند.
وی اظهار کرد: خسارتهای ناشی از سیل و خشکسالی به منابع زیستی (فرسایش خاک و پوشش گیاهی) سالیانه به میلیاردها ریال میرسد. البته خسارتهای وارده به مزارع، مراتع، باغها، دام و طیور را نیز باید به آن افزود. در واقع آب در بسیاری از مناطق کشاورزی از جمله شمال چین، جنوب هندوستان همچنین پنجاب، مکزیک، غرب ایالات متحده، بخشهایی از خاورمیانه و جاهای دیگر میتواند در آینده عامل محدود کنندهتری از زمین یا ظرفیت توارثی محصول و یا اغلب عوامل دیگر باشد.
این محقق مرکز تحقیقات کشاوری تصریح کرد: توسعه و توزیع تکنولوژیهای بهسازی مدیریت آب نه فقط در افزایش ظرفیت آتی تولید بلکه در پایداری ظرفیت کنونی آن نقش حساسی دارد.
دستیابی به توسعه پایدار بدون پیشرفت در مدیریت منابع آب میسر نمیشود
چمنپیرا ادامه داد: بیشک دستیابی به توسعهی پایدار بدون پیشرفت در مدیریت منابع آب میسر نمیشود. این مدیریت شامل آبیاری قطرهای بسیار کارآمد، ایجاد سیستمهای خود کاری که فقط به هنگام نیاز گیاه آنرا آبیاری میکنند و سهمیهبندی از پیش تعیین شده آب بر مبنای کاربرد بهینه آن برای هر گیاه است.
وی خاطرنشان کرد: در ایالت یانکا در بورکینافاسو، کشاورزان یک شیوه سنتی را زنده کردند که در آن با کشیدن ردیفهایی از سنگ عمود بر شیب مزارع از فرسایش خاک کاسته و ذخیره آب زمین اضافه میشود. آنان با کمک موسسه عمران آکسفام روش اولیه خود را بهبود بخشیدهاند. در این روش ضمن کم کردن میزان مصرف آب عملکرد محصول زراعی نیز 50 درصد افزایش داشته است.
این پژوهشگر گفت: در شمال استان لرستان مردم با ایجاد سنگ چینیهایی در اراضی شیبدار بهصورت تراسبندی علاوهبر جلوگیری از فرسایش شدید خاک باعث افزایش رطوبت خاک و افزایش راندمان محصولات زراعی و باغی به شکل چشمگیری شدهاند. در استهبان فارس با جمعآوری و جذب رطوبت هوا در شب که باعث افزایش رطوبت خاک میشود، کاشت درختان انجیر توسعه یافته است.
چمنپیرا ادامه داد: کمبود آب در سرزمین ایران در طول تاریخ باعث شده است که مردم از هیچ فرصتی برای به دام انداختن و کنترل آبهای جاری خودداری نکنند و احداث سد، بند، آب انبارهای بزرگ و کوچک بهصورت یک سنت پسندیده مورد توجه همگان قرار گرفته است.
وی افزود: در گذشته نه تنها سیل یک بلای ویرانگر و خانمانسوز برای این مردم به حساب نمیآمد بلکه وقوع آن را فرصتی طلایی برای خود و از مواهب طبیعت میشمردند. بندسارها یا خوشابها یا کشاورزی بندساری یکی از شیوههای عمده کشاورزی متکی بر سیلاب در مناطق حاشیهای فلات مرکزی ایران بوده است که هنوز نیز نمونهی آن در نواحی جنوب خراسان، سیستان و بلوچستان و دیگر نقاط به چشم میخورد.
این دکترای کشاورزی گفت: احداث کانالهایی طولانی برای استفاده از سیلابها یا آب رودخانههای فصلی و انتقال آن به زمینهای کشاورزی یا بندسارها به طول چندین کیلومتر که در بعضی مناطق مانند سبزوار آن را ده یار میخوانند یا پخش سیلاب در سطوح اراضی مرتعی یا دیمزارها به شیوههای مختلف ایجاد جوی، چاله و کرت از دیگر شیوههای استفاده از آبهای جاری موقتی بوده است که اغلب نیز با همکاری گروهی و مشارکت جمعی انجام میشده است.
چمنپیرا قنات یا کاریز را اختراع شگفتانگیز ایرانیان دانست و افزود: این روش یکی از پیشرفتهترین تکنیکها برای رسیدن به آب است و از ایران به بقیة کشورهای دنیا رفته است. ایرانیان از 3800 سال پیش قنات را میشناختند و از آن استفاده میکردند. این فنآوری به تدریج از ایران به شمال آفریقا، چین و حتی به بخشهایی از آمریکای جنوبی مانند شیلی راه یافته است.
وی تصریح کرد: در دنیای کنونی که جمعیت آن بالغ بر هفت میلیارد نفر است پیشبینی میشود تا سال 2050 به حدود 9 میلیارد نفر برسد، در این میان استفاده از روشهای سنتی پاسخگوی نیازهای رو به تزاید اهالی زمین نیست.
این عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات اظهار کرد: پژوهشگران دانشگاه کلمبیا در بررسی خشکسالی جنوب شرقی آمریکا بین سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۷ دریافتند که کمبود آب بیشتر ناشی از افزایش جمعیت است تا گرم شدن زمین و کمبود بارش.(جمعیت جهان در سال 1750معادل 791 میلیون نفر بوده و جمعیت ایران از کمتر از 10میلیون نفر در سال 1300 به بیش از 75 میلیون نفر رسیده است).
چمنپیرا خاطرنشان کرد: از اینرو استفاده صحیح و بهینه از منابع آب نیازمند اصلاح مدیریت سنتی و تدوین برنامههای جامع(بلندمدت، میان مدت و کوتاه مدت) است تا با رعایت آن ضمن برطرف کردن نیازهای عصر حاضر، ذخایر آب برای نسلهای آینده نیز محفوظ بماند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com