گروه رسانه،
پیتر پریستون: شاید گوگل تاکنون عملکرد'خوبی' نداشته، اما حتی این قادرمطلق هم مجبور است برای بقای خود بیشتر تلاش کند.
به گزارش
بولتن نیوز به نقل از
گاردین، این موتور جستجوی قدرتمند، با ایدۀ مبتکرانۀ اخبار دیجیتال خود قدم در راه خیرخواهانه مناسبی گذاشته، اما این کرم بخشی، تنها کار غافلگیرکننده گوگل در دنیای دیجیتال نیست، فضایی که در آن محتوا، و متحدان، دو عنصر حیاتی محسوب می شوند.
گوگل در حال حاضر 38٪ کل تبلیغات آنلاین و گوشی های همراه را در اختیار خود دارد، اما سهم این موتور جستجو رو به رشد نیست. تصاویر یوهانس ایسل / خبرگزاری فرانسه / گتی ایماژ
و اکنون درحوزۀ کاملاً متفاوتِ سیاست. گوگل، قدرتمندترین موتور جستجو در جهان، برای جذب دوستان مطبوعاتی تلاش می کند و از فعالان ضدتراست اتحادیه اروپا پیشی می گیرد.
بنابراین، 107 میلیون پوند (از حدود 66 میلیارد دلار درآمد سال گذشته اش) را به راه اندازی "ابتکار اخبار دیجیتال" خود اختصاص می دهد که به 8 روزنامه اروپایی بزرگ ازجمله
گاردین کمک می کند تا بتوانند از شانس ایجاد پلت فرم جدید، آموزش کارکنان از طریق بنیاد رویترز و استفاده از فرصت کسب اطلاعات بیشتر درمورد اخبار دیجیتالی برخوردار شوند که در سرتاسر 28 کشور اتحادیه اروپا رخ می دهد.
یک مقام اصلی اروپایی گوگل در کنفرانس «فایننشیال تایمز» ضمن اشاره به بزرگی، کیفیت و شایستگی این برنامه می گوید: "اوه، ما واقعا متاسفیم که طی این سال ها از این بهتر و مناسب تر نبوده ایم، ولی در حال حاضر از این بهتر امکان ندارد؟"
شاید در انتخاب این 8 روزنامه خوش شانس هیچ دلیلی برای مراجعه به آرای عمومی و نظرسنجی وجود نداشته باشد - هر چند واکنش اولیه آنها، به مصداق ضرب المثل شب دراز است و قلندر بیدار؛ تا حدی ناباورانه بود. گوگل عملکرد "خوبی" ندارد. گوگل گودزیلاست، نه خرس عروسکی وب سایت پادینگتون. اما اجازه دهید کمی نظریاتی را بررسی کنیم که به احتمال زیاد مبنای این کرم بخشی گوگل بوده است.
یکی از این تئوری ها همان چیزی است که از عنوان این کار بر می آید. اخبار محتوا است. ما در گوگل به محتوا نیاز داریم تا بتوانیم تبلیغات زیادی جذب کنیم؛ ولی ما خودمان این خبرها را نمی سازیم، بلکه این شما دوستان ما هستید که خبرها را برای ما تولید می کنید و قرار نیست به شما خوش بگذرد. بیایید یک کار خیرخواهانه و جالب انجام دهیم (البته با مخارج محدود) و در عین حال کمی به انتشار گفته هایمان نزدیک شویم و به ناشرانی که بتوان روی آنها حساب کرد و ارزش این کار را درک می کنند.
نظریه دیگر دکترین چرخشی یا تسری است؛ سیاستمداران اتحادیه اروپا غم و اندوه فراوانی را برای ما ایجاد می کنند، آنها درواقع به غم و اندوه روزافزون مطبوعات خود واکنش نشان می دهند. اما اگر ما به ناشران پول پرداخت کنیم، شاید آنها کم کم ساکت شوند و رفته رفته(!) سکوت و آرامش حکم فرما شود. اما در حال حاضر، در دوره پز های انتخاباتی، افزودن پیچیدگی به این روش را هم در نظر داشته باشید: همان عامل ترس و نگرانی.
اما آیا گوگل واقعاً آنقدر بزرگ و قدرتمند هست که اندوه و نگرانی هرگز بر چهره اش مستولی نشود؟!
همین هفته گذشته، گزارش 2015 رسانه های خبری مرکز
پیو در ایالات متحده نشان داد که گوگل هنوز هم حدود 38 درصد از تبلیغات آنلاین را تصاحب می کند - اما صفحه نمایش ها نشان می دهد که سهم گوگل از مراجعه کاربران روی 14 درصد نوسان دارد و سهم تلفن همراه هم از 12٪ تجاوز نمی کند. حال به فیسبوک نگاه کنید، که 24 درصد صفحه نمایش های دیجیتال و 37 درصد از صفحه نمایش های تلفن همراه را به خود اختصاص می دهد و این رقم هر روز بیشتر می شود.
این یعنی مبارزۀ گودزیلا در برابر کینگ کنگ و پیشگویی ها چندان دلگرم کننده نیست. آیا گوگل قصد دارد در منجلابی ازکابوس ضدتراست ها فرو رود که باد را از بادبان مایکروسافت منحرف سازد، همانطور که زمانی IBM را تحت فشار به حاشیه راند؟!
یک پاسخ این است که به گزارش 10 سال قبل
پیو نگاهی بیاندازیم. آمار بازدید تلفن همراه در سال 2005 چه میزان بوده است؟ این رقم خیلی بالا نیست. آیفون دو سال بعد از این تاریخ از راه رسید، از آیپد دو سال پس از آن به بازار امد و فیسبوک از همان تاریخ اغاز به کار کرد. یاهو و AOL رقبای بزرگ گوگل بودند. موارد دیگری هم بودند که به هیولا و غیره ... معروف شدند.
آیا نیویورک تایمز می توانست از وال استریت ژورنال پیروی کند و اشتراک دیجیتال خود را کلید بزند؟ این کار شبیه رقابت پراضطراب با تلویزیون کابلی است.
این یک جهان متفاوت بود. اما بسیاری از اتاق های خبری که در خدمت گوگل بودند هنوز هم در کنارش هستند. آجر، ملات و دست های کاربران بر روی صفحه کلید ها هنوز هم نقش مهمی ایفا می کنند، کسانی که نیازمند اخبار دست اول هستند. البته همه چیز نیست کاملاً تغییر نمی کند، اما آنچه که بیشتر از همه تغییر می کند، نوعی برتری شرکتی است و البته سیل نیروی کارآفرینی و جادوگری فن آوری فروکش می کند.
برای مشاهده تصویر در اندازه بزرگ بر روی آن کلیک کنید به نظر می رسد ناپایداری 10 سال گذشته، نوعی بیماری دیجیتال مزمن است که ریشه در روابط متزلزل انسانی و احتراق ناقص ماشین پول سازی دارد. جای تعجب نیست که سهولتی که الگوریتم فیسبوک به واسطه آن جریان پول را کنترل می کند؛ در عین فرصت نوعی تهدید است و البته تعجبی ندارد که رقبای جدیدی مانند توییتر ناگهان از روی دیوار به سمت پایین سُر می خورند و جای تعجب نیست که گوگل نیاز ادامه حیات دارد و باید در این مبارزه دوام بیاورد و متحول شود و عجیب نیست که بیشتر به دنبال تصاحب قلب ها باشد تا پیروزی در این جنگ بی امان.