غرور و افتخار با «جدایی نادر از سیمین»
+ از جدایی نادر از سیمین چه تجربهای کسب کردید؟
- غرور و افتخار!
گفت وگو با صنعت سینما، شمارهی 106، 15 اردیبهشت 1390
سینمای ایران بدون «لیلا حاتمی» چیزی کم داشت
آقای دانش درادامه به این سوال پاسخ مثبت می دهد و می نویسد: پاسخ به این سوالات مثبت است. «لیلا حاتمی» هم مثل عده ای از بازیگران توانمند سینمای ما قابلیت هایی دارد که تا قبل از ظهورش کمتر می شد، نمونه ای از آنها را در متن سینما و حرفه بازیگری جستجو کرد. راستش اولین جلوه از چهره حاتمی برای بسیاری، آن شمایل معصومانه ای است که از فیلم «لیلا»ی مهرجویی باقی مانده است. دختری جوان که با نگاهی مات به ناکجاآباد زل زده است و دهانش آن سان که دو دندان نیش جلویی اش پیداست، نیمه باز مانده است: تداعی بارز از بهت، پاکی و مظلومیت؛ حاتمی از آخرین فیلمی که از او تا به حال دیده ایم همین پرسونا را دارد. زنی ساده و بی غل و غش که رفتارهای بی آلایشش در امور زندگی و شوهرداری و خانواده از قالبی خنثی به موقعیتی کنش مند می رسد و مرد مغرور فیلم را به وادی دیگری سوق می دهد. اصلاً این جلوه اساسی حاتمی است. زنی که با همه شکنندگی، ضرافت و معصومیتش، درنهایت نیرویی را از بطن موقعیت مظلومانه اش می پروراند و محیط پیرامونش را به وضعیت متفاوتی می افکند.
از «لیلا» تا «شیدا»
این روندی بود که از نظر «مهرزاد دانش» سینماگران ما از همان اولین حضور جدی حاتمی در سینما که با «لیلا» رقم خورد از شمایل و پرسونای او استخراج کرده بودند و کمابیش در قالب فیلم ها از آن بهره می گرفتند. در «شیدا» مرد فیلم تمام شهر را به دنبال صدای او گشت و سرانجام او از پس پرده به در آمد و با صدایش معجزه آفرید.
روشنفکری از طبقه متوسط
«لیلا حاتمی»معمولاً ایفاگر نقش زنانی متعلق به طبقه متوسط و با حال و هوای روشنفکرانه است. اگرچه این روال را خود در هم شکسته است و در آثار دیگری چون «آب و آتش»، «سالاد فصل» و «مربای شیرین» نوع دیگری از معصومیت را نشان مان داده، ولی کمتر کسی است که حضور اندیشناک او را در «سیمای زنی در دور دست» و «ایستگاه متروک» و «هر شب تنهایی» و «حکم» فراموش کند و آنچه به این یاد کمک فراوان کرده، نقش آفرینی هنرمندانه اش بود در سریال «کیف انگلیسی» که باتوجه به تاثیر نه چندان مثبت شخصیت تحت ایفای نقش اش در دوری مرد داستان از خانواده اش شکل و شمایلی فم فتالی را به ذهن متبادر می ساخت.
معصومیت له شده
اما سمپاتی فوق العاده ای که حاتمی در مخاطب برمی انگیخت هرگز وجوه منفی این موقعیت را پررنگ نکرد و نمای پایانی سریال که او را در زمین بازی تنیس تنها نشان می داد، باز مفهوم مظلومیت و معصومیتی له شده را پیش رویمان گشود.
دلبسته به روزهای قدیم
جالب است بدانید چند سال پیش «بهاره رهنما» در روزنامه «اعتماد ملی» صفحه ای داشت که در آن به گفت و گو کردن با آدم های مشهور می پرداخت و با آنها درباره فیلم های محبوبشان صحبت می کرد او یکبار به سراغ «لیلا حاتمی» هم رفت. خواندن بخش هایی از این مصاحبه طولانی، در شناخت بهتر «لیلا حاتمی» بد نیست:
بهاره رهنما: از نوع انتخاب وسايل خونهات هم معلومه دلبستگی به روزهای قديم اون سبك زندگی داری، روزهايی كه توی اكثر خونهها بوی غذا می پيچيد.
رهنما: اين نگرش رو اگر دختر «علی حاتمی» هم نبودی داشتی؟ يعنی چقدر ذاتيه به نظرت؟
حاتمی: (فكر می كند) آره به نظرم مقداريش مال خودمم هست ولی خب لابد نوع زندگی ام هم بی تاثير نبوده.
رهنما: و شايد مامانت، ببين مثلاً من مامانم خيلی مامان خونه بود و در دسترس همه ما، خونه ما زيادی بوی غذا می اومد هر روز، من اما همچنين مادری نشدم من زياد در دسترس نيستم، يك كم سركشم واسه زن تو خونه بودن حالا لابد باز عوض می شد و پريا يك خانم تمامعيار از آب درمياد، گاهی ما زنها در تقابل با تصوير مادرمون هستيم.
حاتمی: نه در اين مورد مامانم تقريباً در دسترس بود، يعنی زياد آدم بيرون خونه نبود از اين بابتها ازش راضی بودم اما خب ما هم با هم تفاوتهايی داريم و گاهی تفاوتهای عقيده!
آنقدر هیجان داد که ...
لیلا حاتمی: درسته، اين هست اونقدر بهم هيجان داده كه من ديگه اهل هيجان نباشم.
خشمگین از سریال مناسبتی
«لیلا حاتمی» دوسال پیش بود که پس از مدت ها دوری از سینما ناگهان سر از یک
سریال مناسبتی درآورد. سریال «پریدخت» ساخته «سامان مقدم»؛ سریالی که با همسرش «علی مصفا» در آن همبازی بود؛ حاتمی
پس از یکسال و خورده ای از بازی کردن در آن سریال در اظهاراتی که آن را
ماهنامه «فیلم» منتشر شد، عنوان کرد، این صداقت را دارد که بگوید
این کارش اشتباه بوده و حتی باوجود دستمزد کلانی که گرفته از حضورش در آن
سریال راضی نیست. چون متن اولیه یک چیز دیگر بوده و سریالی که پخش شد، یک چیز
دیگر.
در عین حال که می گوید از دیدن سریال خشمگین شده است. چون چند صحنه از بازی اش در سریال حذف شده و البته اینقدر منصف است که به کار گردان حق بدهد.
«عیار ۱۴» و «درباره الی»
«لیلا حاتمی» قرار بود در فیلمهای شهبازی و فرهادی بازی کند. زمانی که
«پرویز شهبازی» با او تماس گرفت، کمر درد شدیدی داشت و امکان دیدار حضوری فراهم
نشد.
شهبازی با دانستن این موضوع زیاد پی گیر نشد. (حاتمی احساس می کند که در پی این ماجرا شهبازی از او رنجیده) اما برای فیلم «درباره الی» چند بار به دفتر فیلم رفت، او که باردار بود حساب روزها را می کرد و امیدوار بود این موضوع مانع کارش نشود اما صحنه های پُرتنش فیلم مناسب حالش نبود. اما اینقدر این نقش و فیلم برایش مهم بود که به فرهادی نگفته بود که باردار است؛ اما نشد.
پیام تسلیت به خاتمی
«لیلا حاتمی» از جمله علاقه مندان «سیّدمحمّد خاتمی» بوده است. او چندسال
قبل در کمپینی شرکت کرد که برای دعوت از کاندیداتوری خاتمی در انتخابات
ریاست جمهوری تشکیل شده بود.
او چندی پیش در کنار 120سینماگر و روزنامه نگار پیام تسلیتی را خطاب به خاتمی منتشر کرد. پیام تسلیتی که به خاطر درگذشت مادر خاتمی در شبکه های اجتماعی منتشر شده بود و علاوه برنام «لیلا حاتمی»، نام سینماگرانی چون «ابوالحسن داوودی»، «فرهاد توحیدی»، «امیر اثباتی»، «همایون اسعدیان»، «مهتاب کرامتی»، «علیرضا شجاع نوری»، «بهاره رهنما»، «پیمان قاسمخانی»، «محسن امیریوسفی»، «عبدالرصا کاهانی»، «مجید برزگر»، «شهرام مکری»، «امیر جعفری»، «ریما رامین فر»، «احترام برومند»، «لیلی رشیدی» و ... به چشم می خورد.
این کاریزمای «لیلا حاتمی» است
-
اگر الان به شما پیشنهاد شود در فیلمی بازی کنید که کارگردان مشهوری دارد و
همزمان بازی در یک فیلم تجربیتر را هم پیشنهاد کنند انتخاب برایتان سخت
نیست؟
- حاتمی: خب کارگردان مشهور هم چند مُدل داریم. مشهوربودناش که کافی نیست. منظورتان را بیشتر توضیح میدهید؟
- فرضاً اگر پروژۀ بعدی آقای مهرجویی همزمان بشود با پروژۀ بعدی آقای صاحبالزمانی، کدامیکی را انتخاب میکنید؟
- حاتمی: سعی می کنم هر دو را کار کنم. البته وقتی فیلمی با جنبههای هنری با سینمای تجاری تلفیق میشود فرمولی است که همۀ بازیگران عاشقش هستند و من هم ترجیحاش میدهم.
«لیلا حاتمی» همین است
آرامه اعتمادی: شاید خیلی ها لیلا حاتمی را متهم به
بازی بک شکل و
صورتی وبدون احساس وتخت کنند اما لیلا حاتمی همین است. انگار در زندگی
عادی هم همین وقار رفتاری را دارد ،وقتی می خواد از ته دل بخندد، آرام است،
وقتی می خواهد گریه کند، آرام است، همین هم او را در قاب سینما دیدنی می
کند.
ماهنامه «فیلم»؛ شماره 456
بازیگر باید خودش را نجات بدهد!
«لیلا حاتمی» واقعاً سخت است که کار بازیگر و نقش را از هم جدا کرد؛ واقعاً. ولی در مورد چیزی که میگویید، بازیگر باید خودش را نجات بدهد! اول اینکه همهچیز دست آدم نیست؛ هیچچیز دست آدم نیست. فضای کمی در اختیار شماست. بستگی دارد دوربین شما را از کجا، به چه شکلی و با چه حالتی ببیند. مثل صحنهی تئاتر نیست که همه در یک شرایط منصفانه، خنثی و یکدست باشند و حالا شما هنرنمایی کنید. خیلی وابسته است به سلیقهی آن آدم و شکلی که آن آدم، شما را به نمایش میگذارد. دیگر اینکه خیلی اوقات خیلی از نقشها به آدم نمیآید که البته مثلاً اگر نقشی که به من نیاید از طرف اصغر فرهادی پیشنهاد شود آن را قبول میکنم، ولی اگر از طرف آدمی باشد که به او اعتقادی نداشته باشم، قبول نمیکنم.
گفت وگو با «صنعت سینما» در زمان اکران «جدایی نادر از سیمین»
مهم این است که نقشی به آدم بیاید
فکر میکنم مهمتر از همه این است که نقشی به آدم بیاید. خیلی اوقات هم اشتباه کردهام و با آدمهایی کار کردهام که احساس کردهام آن نقشی که به من نمیآید را میتوانم بازی کنم، ولی بعد دیدهام که آنها اصلاً قضیه را جور دیگری میبینند. مدلی که او میبیند به من نمیآید، ولی مدلی که من نقش را میدیدم به من میآمده. به عبارتی نگاهمان با هم منطبق نبوده. بیشتر اوقات هم که اصلاً ماجرا سَمبَلکاری است. یک کاری انجام میدهیم، چون حرفهمان است، پس باید انجام دهیم، چون باید زندگی کنیم. این اتفاق هم میافتد، چون همیشه همهچیز ایدهآل نیست. ولی طبیعی است آدم تا آنجا که امکان دارد دوست دارد کاری کند که در شأناش باشد.
سریال های «لیلا حاتمی»: از «کیف انگلیسی» تا «پریدخت»
دو روز مانده به «کیف انگلیسی» اضطراب گرفتم
لیلا حاتمی» من اگر از نقش از قبل ذهنيتی نداشته باشم، اصلاً
نمی توانم شروع کنم. يعنی اعتماد به نفسم را هنگام شروع از دست می دهم.
حتماً قبلش حالا اسمش را می گذارم ارتباط، بايد با آن ارتباط برقرار کنم يا
حسش کنم با درک کردن آن شخصيت يا پيدا کردن آن شخصيت. بعد می گويم خب
می توانم و آنوقت شروعش می کنم.
فکر نمی کنم تا حالا شده باشد از نقش عقب
افتاده باشم يا وسط راه بهش رسيده باشم. می توانم مثالی بزنم. از نقشی که
خودم خيلی خوشم نيامده يا نقشی نبوده که از آن لذت ببرم، يعنی نقش «مستانه»
در سريال «کيف انگليسی».
شايد آنموقع احساس کردم که پيدايش کردم، ولی دو روز مانده به کار مضطرب شدم و احساس کردم بر آن تسلط ندارم.
شايد چون آن نقش، نقشی تاريخی بود؟
بله. بخش اعظمش برميگشت به اينکه آن نقش تاريخی بود و خب آدمهايی که در زمان ديگری زندگی می کنند، تجربه آن مقطع تاريخی را ندارند. البته آدمهای اهل تاريخ می توانند شناختی از همه دورانها داشته باشند، ولی اين در مورد من صدق نمی کرد و به آن بخش تاريخی اش تسلط نداشتم و همين مرا مضطرب می کرد. البته از مدتها قبل از شروع سعی کردم به جايش با خانمهايی که آن مقطع تاريخی را خوب می شناختند و فاصله کمی از نظر سنی با آن زمان داشتند، معاشرت کنم. به خصوص اينکه درباره آن مقطع اروپا هم بايد اطلاعاتی کسب می کردم، چون مستانه در اروپا هم بود. البته حتماً آدم با مطالعه و تحقيق به اطلاعات موردنظر می رسد، ولی آنگونه تسلطی که آدم خودش حس کند که در آن مقطع زندگی کرده، وجود ندارد. نقش اينشکلی هميشه به آن راحتی که آدم فکر می کند، نيست.
پریدخت
«پریدخت» سامان مقدم ازجمله سریال هایی است که «لیلا حاتمی» بازی
کرده. جالب است بدانید در زمان نمایش این سریال «سامان مقدم» درباره بازی
«ليلا حاتمی» كه انتقادهای را موجب شدهاست، گفته بود: من به اين انتقادها
اعتقاد ندارم و از بازی «ليلا حاتمی» دفاع می كنم. «پريدخت» اصولاً شخصيت كم
حرفی بود؛ اين سكوت و اين نگاهها مختص چنين نقشی بود و همان چيزی بود كه
من می خواستم. «ليلا حاتمی» اجرای فوق العادهای داشت؛ ممكن است تماشاگر عادت
ديگری داشته باشد، ولی اين عادت نمی تواند دليل قابل قبولی برای اين
انتقادها باشد.
ایسنا در زمان پخش «پریدخت» از تلویزیون
لیلا مهمتر از سیمین «جدایی نادر از سیمین»
«لیلا» ساخته «داریوش مهرجویی» مهمترین فیلمی است که «لیلا حاتمی» بازی کرده است. خود لیلا حاتمی در مصاحبه نقش «لیلا» در فیلم مهرجویی را از نقش «سیمین» در فیلم «جدایی نادر از سیمین» مهمتر می داند.
به نوشته ویکی پدیا، دریافت تندیس حافظ بهترین بازیگر زن در جشن دنیای تصویر و برنده شدن و دریافت
دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن در پانزدهمین دوره جشنواره فیلم
فجر، ازجمله جوایز مهمی است که «لیلا حاتمی» به خاطر این فیلم گرفته است.
بعد از بازی در «جدایی نادر از سیمین» و رفتن به مراسم اسکار، کارتان سختتر نشده؟ در انتخاب فیلمنامه سختگیرتر نشدهاید؟
- به نظرم نقشم در فیلم «لیلا» خیلی مهمتر از نقشم در «جدایی نادر از سیمین» است. فکر میکنم جوابتان را دادم.
- پس این روزها انتخاب در سینمای ایران سخت نشده؟
- نه. به نظر من نه. برای من همیشه انتخابهایی هست.
گفتوگوی «لیلا حاتمی» با «محسن آزرم»، «گلاویژ نادری» و «حسین عیدیزاده» در نشریه تجربه. آبان 92
«خسرو دهقان» از منتقدان مطرح سینما
مهمترین حامی فیلم لیلا بوده است. درزمان اکران لیلا، جمله معروف او روی
پوسترهای فيلم «ليلا» آمد و ماندنی شد: «ليلا، بهترين فيلم تاريخ سينماي
ايران است.» خود «خسرو دهقان» ده سال پس از اکران لیلا در گفت وگویی با
نشریه «نسیم» هر از گفته است: اولين باری كه رفتم فيلم را ببينم، دير رسيدم و
تيتراژ ابتدايی شروع شده بود. جشنواره فيلم داشت برگزار می شد و به
همين سينما فلسطين عقبمانده رفته بودم. سالن سرد احمقانهای بود. حتی
يادم نمی آيد صندلی گيرم آمد يا نيامد. آمده بودم تا 15-10 دقيقه
اول را ببينم و بروم. از اين اخلاقها و اداها دارم كه فيلم را كامل
نبينم. تصميم اين بود كه بعد از 15-10 دقيقه از فيلم جدا شوم و بيرون
بيايم ولی جريان طبيعی فيلم مرا با خودش برد و اين، برخلاف نظر من بود
كه فكر می كردم «ليلا»، فيلم بد و نفرتانگيزی است.
فمينيستی ترين فيلم سينمای ايران
دهقان با جديت از «ليلا» به عنوان فمينيستی ترين فيلم سينمای ايران نام ببرد و
روی عقيدهاش پافشاری كرد؛ «ليلا، بهترين فيلم تاريخ سينمای ايران.»
برخلاف
نظر شيرين عبادی «ليلا» يك فيلم فمينيستی است. هيچ فيلمی نديدهام كه
مظلوميت زن ايرانی را نشان بدهد و نشان بدهد زن ايرانی چه موجود
بدبختی است. من خودم يك جورهايی فمينيست هستم و طرفدار حقوق زنها. راجع
به «ليلا» جفا شد و جامعه زن ايرانی اصلاً «ليلا» را نفهميد. عكسالعملها
خيلی بد بود. به نظرم اين مهمترين فيلمی است كه مظلوميت زن ايرانی را
تصوير كرده. «زن ايرونی» واقعی، همين است. همين گريز و سكوت و تحمل و تحمل
و تحمل و مرد ايرانی همين است، مامانم و ديگری و ديگری. به نظرم مرد
ايرانی خيلی موجود نفرتانگيزی است. يعنی هم اين را می خواهد و هم آن را
می خواهد. اين پسرها، مشكل مامان دارند و من به تمام پسرهای ايرانی
توصيه می كنم دخترها را بدبخت نكنند و با مادرشان ازدواج كنند. اين
ترديد مرد ايرانی در ليلا هست. داستان فيلم هم خيلی خوب است و
درمجموع همه چيز از يك اتفاق و قصه واقعی بيرون می آيد.
دلايل معتبر
خسرو
دهقان، منتقد معتبر سينمای ايران، بی دليل به «ليلا» دل نبسته. از ده
سال پيش تا امروز تمام دلايل مستندش را حفظ كرده و نظرش تغييرنكرده.
هرچند در چند سال اخير فيلم را نديده ولی همچنان اعتقاد دارد؛
«ليلا بهترين فيلم تاريخ سينمای ايران است» در اين چند سال اخير، فيلم
را نديدهام. می دانم كه گذشت زمان، روی ذائقه تاثير می گذارد ولی فكر
نمی كنم سليقهام آنقدرها عوض شده باشد. معمولاً در فيلمهای سينمای
ايران، تك صحنه و تك سكانسهای خوب وجود دارد و كم پيش می آيد فيلمی
بتواند يك ساعت، يك ساعت و نيم بيننده را به دنبال خودش بكشاند و
«ليلا» جزو معدود فيلمهايی است كه هم بيننده را با خودش همراه می كند
و
فيلم تك سكانس و تك صحنه نيست. يك دليل ديگر هم دارم. تفكر ايرانی يك
تفكر قلمبه است، يك تفكر كلی. اما «ليلا» فيلم سادهای است و پر از
جزئيات.
علاوه بر اينكه واقعی است و در جامعه ايران اتفاق می افتد.
«شیدا»؛ بازی متفاوت «لیلا حاتمی»
فیلم سینمایی شیدا به تهیهکنندگی سازمان
توسعۀ سینمایی سوره محصول سال ۱۳۷۷است. کارگردانی این فیلم را «کمال
تبریزی» برعهده داشته و «رضا مقصودی» فیلمنامۀ آن را نگاشته است. «محمد آلادپوش»
مدیر فیلمبرداری، «حسین زندباف» تدوینگر و «بابک بیات« آهنگساز این فیلم
هستند.
«لیلا حاتمی»، «پارسا پیروزفر»، «بهزاد فراهانی»، «نادیا دلدار گلچین»، «محمدرضا شریفینیا»، «کمند امیرسلیمانی»، «زهرا سعیدی»، «جمشید اسماعیلخانی» و «گوهر خیراندیش» بازیگران اصلی این فیلم هستند. «لیلا حاتمی» بازیگر در فیلم «شیدا» بازی بسیار متفاوتی را در کنار «پارسا پیروزفر» ارائه کرده است. بازی او در نقش یک پرستار فعال در پشت جبهههای جنگ بسیار متفاوت از کار درآمده است.
روایت «ناصر صفاریان» از بازی خوب لیلا حاتمی در لیلا
«ناصر صفاریان» منتقد مطرح سینما در زمان اکران این فیلم در ماهنامه
فیلم نوشته است: «شیدا» از آن فیلمهایی ست كه تماشاگر به خاطر خوب
درنیامدن آن حسرت میخورد. چون كارگردانی خوبی دارد و میتوانسته با تكیه
بر بازی خوب «لیلا حاتمی» و خلق فضاهای زیبای عاشقانهای كه دارد، فیلم
خوبی باشد. مهمترین چیزی كه باعث شده «شیدا» فیلم خوبی نباشد، فیلمنامه
ضعیف آن است كه دو پاره جلوه میكند.
ماهنامه «فیلم»؛ آذر 1378
میکس دیگر فیلم لیلا حاتمی و دومین همکاری او با داریوش مهرجویی محسوب می شود. «ميكس» درباره يك گروه فيلمبرداري است كه تلاش ميكنند فيلم خود را به جشنواره فجر كه فقط سه روز به آن باقي مانده برساند ولي با مشكلاتي مواجه ميشوند كه درنهايت، كارگردان بر اثر فشارهای عصبی همچون حميدهامون به سيم آخر می زند. مهرجويی در اين فيلم به صورت طنز، مشكلاتی نظير نارسايی تجهيزات و ابزار كار، سرمايهگذاری اصولی نكردن، مقررات نارسای مميزی و وضع تماشاگر را در «ميكس» منعكس كرده است.
آب و آتش
«آب و آتش» ساخته «فریدون جیرانی» از جنجالی ترین نقش هایی است که «لیلا حاتمی» بازی کرده است. این محصول اوائل دهه هشتاد حوزه هنری باعث شد «لیلا حاتمی» تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن را در پنجمین جشن خانه سینما دریافت کند و برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن سال به انتخاب نویسندگان و منتقدان سینمایی باشد. او دراین فیلم درنقش یک زن روسپی ظاهر شد.
«آب و آتش» و «ارتفاع پست» به روایت «مهرزاد دانش»
به اعتقاد «مهرزاد دانش» منتقد سینما در «آب و آتش» معصومیت از دست رفته ای را القا کرد که هنوز با مظلومیت عجین بود مظلومیتی که اگر چه به مرگ منتهی شد اما تاثیری شگرف برروی مردداستان داشت. در «ارتفاع پست» نیز به گفته آقای دانش باز در پشت پرده بود و با دادن اسلحه ای که پنهان کرده بود به شوهرش روند حوادث اثررا به اوج رساند ...
ارتفاع پست
ارتفاع پست ساخته ابراهیم حاتمی کیا از دیگر فیلمهای مهم لیلا حاتمی است . خود لیلا حاتمی در مصاحبه ای نظر جالبی درباره بازی دراین فیلم داده که بخشهایی از آن درزیر می آید .
- به نظر می رسد بسیاری از بازیگران مطرح و محوری علاقهي زیادی به دوربینخوری و کلوزآپ دارند!
- بله، میدانم. یادم میآید اولینباری که این موضوع برایم پیش آمد، در ارتفاع پست بود. من پیش از آن، همیشه محور فیلمها بودم. اما در ارتفاع پست نشستم بغل قاسم. اولش کمی برایم سخت بود.
حکم کیمیایی
حکم ساخته مسعود کیمیایی از دیگر فیلمهای قابل توجه لیلا حاتمی است .خود ليلا حاتمي درباره حضور دراین فیلم گفته: براي من از كودكي، سينما با چند آدم معنا پيدا ميكرد كه يكي از آنها كيميايي بود. اين آدمها از نظر علاقه و خاطرات دوران كودكي براي من مانند خود سينما هستند.
او درادامه
گفته: هميشه دوست داشتم در فيلمي از كيميايي بازي كنم ومهمتر از ايفاي
نقشي در فيلم، در توليد يك فيلم از كيميايي نقش داشتن برايم مهمتر بود
.هميشه دوست داشتم در فيلمي از كيميايي باشم حتي اگر فيلم خوبي نشود وآن را
دوست دارم.
مهمترين ويژگي كيميايي از نظر ليلا حاتمي اين است كه در
مقابل بازيگر قرارنميگيرد، چون تواناييهاي بازيگررا بيش از آن كه جلوي
دوربين برود حدس زده . او از بازيگر توقع ندارد و ميخواهد به او كمك كند.
كيميايي بازيگر را اذيت نميكند و بر اساس توانايي بازيگر صحنه را تغيير ميدهد.
دركار با بازيگر اهل خودنمايي نيست، وقتي حين بازي احتمالا اشتباهي رخ ميدهد سريع عكس العمل نشان
نميدهد. فضاي كار با كيميايي درعين حال كه دقيق وحساب شده است راحت وفانتزي است.
سر
صحنه او چيزي به نام علافي وجود ندارد. برايم ديالوگ گفتن و صحبت كردن در
خيلي از صحنهها خيلي سخت بود، سختي كه خيلي دوست داشتم وچندش آور نبود و
به خاطر همين سختيها بود كه در حكم بازي كردم.
هيچ وقت توقع نداشتم كه كيميايي همه چيز را درباره شخصيت به من بگويد. حتما خيلي چيزها است كه فقط خودش ميداند. الان نميدانم چرا اين حرف را ميزند، ولي شايد 10 سال ديگر بفهمم . در فيم ليلا هم چنين تجربهاي داشتم.
آیا بازی لیلا حاتمی در حمک اغراق آمیز بود؟
از بازيهای اغراقآميز خوشتان نمی آيد؟
بعضي اوقات چرا، خوشم ميآيد. گاهي اوقات به بعضي از فيلمها ميخورد.
مثلاً کجاها؟
مثلاً در حکم اغراق ميکردم. حتي شايد در جاهايي آنقدر زياد بود که احتمالاً خوب نشده بود و آقاي کيميايي در تدوين تصحيح کرد. شايد من بسته به محيطي که در آن قرار ميگيرم، شکلم را انتخاب ميکنم.
البته من بازي شما را در حکم خيلي نپسنديدم.
سليقه من هم بيشتر جنس بازي عادي است، اما خود فيلم تعيين ميکند که چگونه باشم. مثل لباس پوشيدن است که بستگي دارد در چه محيطي قرار ميگيريد و متناسب با آن محيط، رنگ و نوع لباس را انتخاب ميکنيد.
به هر حال وجه مشترک کارهاي موفقتان معصوميت نهفته در آن نقشهاست و البته چيز عجيبي هم نيست.
بله، به خاطر اينکه بالاخره شما نميتوانيد از بخشي از وجودتان جدا شويد.
چقدر با آقاي رادان در تعامل بوديد؟
بهرام خيلي خوب بود. اولين تجربهمان نبود. در حکم هم با هم بازي داشتيم. خيلي خوب کار کرد.
/لیلا حاتمی چرا دربی پولی بازی کرد ؟/
چه ويژگياي در کار نعمتالله ديده بوديد که با او همکاري کرديد؟
در بوتيک از سبک فيلمسازياش خوشم آمد. توانايياش در کارگرداني کاملاً مشهود بود و به اين خاطر پذيرفتم.
پس ميتوان گفت که از نظر شما براي قبول هر نقش، کارگردان نقش بسيار مهمي دارد؟
بله، و بعد از آنهم نحوه حضورم در فيلم است. برايم نحوه و شکلي که قرار است در فيلم حضور پيدا کنم اهميت دارد.
موقع تماشای فیلم بی پولی فقط می خندیدم
نظرتان درباره بازي ديگران در فيلم بی پولی چيست؟
همهشان عالي بودند. اصلاً اتفاقاتي که در فيلم ميافتادند فوقالعاده بودند. من که موقع تماشاي فيلم فقط ميخنديدم، بخصوص که در جريان فيلمبرداري همه صحنهها نبودم و اتفاقات کاملاً برايم بکر بود و تازگي داشت. همهچيز به نظرم خوب بود.
گفت وگو با «فرانک آرتا» در «صنعت سینما» در زمان اکران فیلم «بی پولی»
«سالاد فصل» _شکیبایی؛ در «سالاد فصل» بود که فهمیدم چه رکبی از «لیلا حاتمی» خوردم
خسرو شکیبایی: بگذارید خاطره ای برای تان بگویم از «لیلا حاتمی» در فیلم «
سالاد فصل»
صبح بود و ما آمده بودیم برای تمرین من گریم داشتم. لیلا را دیدم که آمد جلو و تندتند حال و احوال کرد. می خواستم درباره نقشهایمان صحبت کنیم تحلیل لیلا را بشنویم و آماده شویم برای بازی. این فرصت پیش نیامد. چون او رفت در یک اتاق دیگر. صحنه ای بود که باید روی تخت دراز می کشید. وقتی رفتم آنجا دیدم دائما گوشی موبایلش را از زیر ملافه در می آورد و با آن حرف می زند. به خودم گفتم چه طور ممکن است این آدم بیاید سر صحنه همه اش با موبایل صحبت کند؟ پس کی می خواهد کارش را شروع کند؟ بعد یکهو متوجه شدم دارد تمرین می کند و اصلاً با کسی حرف نمی زند؛ خلاصه آنجا بود که فهمیدم چه رکبی خوردم.
گفت و گو با ماهنامه فیلم زمان اکران «سالاد فصل»
شاعر زباله ها
امیر پوریا: احمدی در «شاعر زباله ها» ابتدا مقتضيات ماجرا
را در نظر مي گيرد تا واقعيات. ابتدا موضوع قتلهای زنجيره ای را مطرح می
کند و سپس با توجه به فصل پائيز آن حس غم و اندوه را به 2 شخصيت اصلی فيلم
نزديک است با هوشمندی به تصوير ميکشد.
بازی مسلط و حرفهای «ليلا حاتمی» نيز مکمل آن چيزی است که خواسته و نظر مخملباف و احمدی در نشان دادن فضای فيلم و تأثيرگذاري مورد نظر است.
ایسنا_در زمان اکران فیلم «شاعر زباله ها»
«هرشب تنهایی» رسول صدر عاملی
هرشب تنهایی ساخته رسول صدر عاملی از دیگر فیلمهای مهم لیلا حاتمی است .فیلمی که علی رغم آنکه در بدترین زمان ممکن در طول سال یعنی درزمستان وهمزمان با جشنواره اکران شد از فروش بی سابقه ای برخوردار شدبه طوری که رضا عطاران فروش بالای این فیلم را نشان دهنده توجه مردم به سینمای فرهنگی دانست. تا به حال ودر طول سالهای اخیر سابقه نداشت که فیلمی جدی و غیر کمدی در بد ترین زمان اکران با چنین فروش قابل توجهی مواجه شود.
لیلا حاتمی و حامد بهداد تنها بازیگران حرفه ای این فیلم بودند و لیلا حاتمی براساس آنچه که منتقدان درباره بازی او نوشته اند یکی از بهترین نقش آفرینی های سینمای ایران را درطول سالهای اخیر داشته است.
«ليلا حاتمی» چگونه جايگزين «هديه تهرانی» شد
اما ابتدا قرار بود هدیه تهرانی در فیلم صدر عاملی بازی کند. آقای صدر عاملی در مصاحبه ای با برنامه ای تلویزیونی درباره بازی لیلا حاتمی در "هر شب تنهايي" می گوید: قرار بود در اين فيلم هديه تهراني بازي کند که به دليل بيماري نتوانست و ليلا حاتمي را انتخاب کردم و بعداً ديدم من اشتباه کرده بودم و ليلا از اول مناسب اين نقش بوده است .
هرشب تنهایی را باید حتما بازی می کردم
گفته می شود لیلا حاتمی در سالهای اخیر بازیگر کم کاری بوده است .خود او در گفت وگویی با زهرانعیمی در هفته چلچراغ در پاسخ به سوالی که چند سالی هست که شما را درسینما نمی بینیم می گوید: اما نبودنم اتفاقی شد. من کار کردم ولی کارهام به نمایش در نیامد. البته هیچ وقت آدم پرکاری نیستم. این سال ها هم باهمان ریتم همیشگی ام کار کردم چه بسا در دو سال اخیر نسبت به گذشته پرکارتر شده ام. اما نمایش فیلم هایم به تعویق افتاد. مثل "هرشب تنهایی" .این فیلم طوری بود که باید حتما بازی می کردم .
تمجید کم نظیر یک منتقد؛ يکی از بهترين نقش آفرينی های زنان تاريخ سينمای ايران
آرش خوشخو از منتقدان مشهور سینمای ایران و سردبیر روزنامه «تهران امروز» سال گذشته و در هنگام حضور فیلم«هر شب تنهایی» درباره بازی «لیلا حاتمی» در یادداشتی نوشته بود: آنچه «هر شب تنهايی» را از حافظه مان خارج نمی کند فراتر از کارگردانی صدر عاملی و صدابرداری ماهرانه فيلم و بازی متفاوت «حامد بهداد»، حضور حيرت انگيز «ليلا حاتمی» است.
آقای خوشخو در بخش دیگری از مطلب می نویسد: دوربين فرج حيدری با سليقه ای قابل تحسين، ليلا حاتمي را در يکي از بهترين نقش آفريني هاي زنان تاريخ سينماي ايران (حتی بهتر از نادره اجاره نشين ها، گلچهره سجاديه دندان مار، نيکی کريمی سارا و هديه تهرانی چهارشنبه سوری) در قاب خود می گيرد. ليلا حاتمی آرام و غمزده، در سکوت يا هنگام گفتن ديالوگ، نوعی از بازيگری را رقم می زند که از سقف و ظرفيت سينماي ايران فراتر است.
یکی از بهترین بازی های سینمایی
الهام طهماسبی دیگر منتقد سینما در روزنامه اعتماد درباره بازی لیلا حاتمی در هرشب تنهایی نوشته است: چيزي که پس از شخصيت پردازي ظريف و زيباي عطيه به آن هويت داده، بازي دلنشين و ديدني ليلا حاتمي است که در کنار کارگرداني استادانه صدرعاملي، توانسته يکي از بهترين بازي هاي سينمايي اش را ارائه دهد.
خطر کلیشه ای شدن
خانم طهماسبی درادامه مطلب خود می نویسد :نقش عطيه با وجود سادگي ظاهري نقش دشواري است که اگر با ظرافت هاي بازي، حرکاتي، ميميک و لحن دوست داشتني ليلا حاتمي همراه نمي شد ممکن بود تبديل به يکي از هزار شخصيت کليشه يي زني سرطاني شود که کاملاً تک بعدي و تخت بوده و بارها در فيلم هاي مختلفي ديده ايم.
معصومیت لیلا حاتمی
محسن آزرم منتقد سینما نیز در مطلب دیگری می نویسد :«هرشب تنهایی»، بههرحال، دوتا بازیِ قابلِ قبول دارد [لیلا حاتمی و حامد بهداد]. خسرو نقیبی نیز در یادداشتی بااشاره به فیلم هرشب تنهایی و بازی لیلاحاتمی یاد آور می شود :هرشب تنهایی جبران همه بیخوابی دوسه روز اخیرم که خستگی را گرفت و جایش انرژی بیپایانی جایگزین کرد که فعلا تا دو سه روز میشود فیلم بد دید و یاد کلوزآپهای بینظیر رسول صدرعاملی و فرج حیدری از معصومیت لیلا حاتمی افتاد و دم نزد.
سوال: اصولا ًبازيگر آرامي هستيد. شايد يک علتش همين است. شايد يک جورهايي شبيه خودتان باشد.
جواب: بله، کار آدم هميشه شبيه خود آدم است.
پس چه جوري آدم ميتواند از خودش جدا شود؟
مثل اين ميماند که چند فيلمساز از يک موضوع واحد فيلم بسازند. فيلمهايشان با هم فرق خواهد کرد. حالا يک نقش را چند بازيگر بازي ميکنند. هر کسي از نگاه خودش آن نقش را بازي ميکند. به همين دليل هم ميشود کار آن آدم. کله تو، تويي ديگه!
گفت وگوی فرانک آرتا با «لیلا حاتمی» در «صنعت سینما»
ظاهراً خيلی حوصله بحث و جدل هم نداريد؟
بله و در عين حال لجباز هم هستم. بيخودي ممکن است حرصي شوم.
فکر نميکنيد اين روي کارتان تاثير منفي بگذارد؟
چرا، همينطور است. خيلي لطمه ميزند. همان چيزي است که بسياري ميگويند خيلي حساسم و درست هم ميگويند. ولي با اين حال نميتوانم در پشت صحنه کارم را از احساساتم جدا کنم، بنابراين تاثير مستقيم بر کارم ميگذارد.
اگر در طول کار کارگردان با شيوه کارتان موافق نبود آنوقت واکنشتان چيست؟
معلوم است. به خواسته کارگردان عمل ميکنم، چون فيلم و کار متعلق به اوست.
پس در چه صورت به شما برميخورَد؟
نميدانم. شايد بيشتر از کار درگير آداب معاشرت باشم. فقط هم من اينجوري نيستم. همه اينجورياند. البته آدم بزرگتر ميشود، بيشتر ميفهمد، با آدمهاي مختلف معاشرت ميکند و موقعيتهاي جديدي را تجربه ميکنند، چنان که اخيراً خودم فکر ميکنم خيلي از اين نظر بهتر شدهام. ولي جالب است که دوستان نزديکم به من ميگويند تو خيلي بيادبي! نميدانم قضيه چيست. شايد ادب من مدلش با ديگران فرق ميکند!
همان گفت وگو با ماهنامه صنعت سینما
جدایی نادر از سیمین- شما و آقای فرهادی از ابتدا به نقطهی مشترکی در بازی شخصیت سیمین رسیده بودید؟ سیمین از آن شخصیتهای روی لبهی تیغ بود که اگر اندازهی احساسات و منطقش هرکدام کم یا زیاد میشد، جالب نبود.
- از همان ابتدا همسلیقه بودیم. حتی یک موقعهایی آقای فرهادی میگفت دیگر ممکن است زیاد سرد شوی و در بعضی جاها تأکید میکرد احساسات بیشتری نشان دهم.
- سیمین تنها کسی در فیلم است که دروغ نمیگوید.
- بله. شاید هم موقعیتش برایش پیش نیامده. فکر نمیکنم عمدی در کار بوده.
- آیا موافق فاصله و سردی میان سیمین و ترمه یا سیمین و نادر بودید؟
- به نظر من سیمین فاصله یا سردی با شخصیتها ندارد. شاید با بیننده دارد. البته سیمین از آن شخصیتهای منطقی با احساسهای عمیق درونیتر است. دیدید با آنهایی که پیانو را از پلهها بالا میآورند چه جوری حرف میزند؟ با ترمه، نادر و راضیه هم همانگونه حرف میزند؛ یک آدم معمولی و معقول است. در نتیجه من موافق این بودم و آقای فرهادی هم موافق بود. فقط یک جاهایی میترسید که از آن ور بیفتم و آدم بدجنس و بیرحمی بشوم.
- که البته نشدید.
- آخر من یک حالتی دارم که سخت است به آن شکل برسم.
- اندازهی احساسها مشخص بود؟
- بله و کاملاً کنترل میشد. سلیقهی من اینشکلی بود. از نظر انتخاب حس همسلیقه بودیم، ولی اندازه را آقای فرهادی تعیین میکرد، چون خیلی اوقات آدم سلیقهاش را دارد، ولی نمیتواند کنترلش کند.
- به نظر من بازی بهروز و مدرنی ارائه کردهاید.
پله آخر
لیلا حاتمی در سال 91 برندۀ جایزۀ گوی بلورین
بهترین بازیگر زن برای فیلم پلۀ آخر شده است؛ با فیلمی که علی مصفا همسرش
نوشته و کارگردانی کرده است.
- همسرتان با انتخاب شما به عنوان
بازیگر نقش اول فیلمش در حقیقت به طور کنایهای میخواست بازیگری را
انتخاب کند که هرچه او بگوید انجام دهد؟
- (با خنده) من همیشه این شیوه را دوست داشتم. زمانی که بازی میکنم به کارگردان گوش میدهم و تحت فرمان او هستم.
- غالباً در فیلمهایت نقش «لیلا» را بازی میکنی. تفاوت «لیلا»ی روی صحنه با «لیلا»یی که اکنون اینجا نشسته است در چیست؟
-
درواقع، این بار نام نقش «لیلی» است. من لیلاهای زیادی را بازی کردهام و
این یک حقیقت است، اما این بار این نقش یک لیلی است. تفاوت لیلا و لیلی در
فرهنگ ما یک تفاوت ظریف است. زیرا لیلا یک اسم مرسوم است، اما لیلی
پیچیدهتر است. این نام به یک خانوادۀ اصیل، نه لزوماً ثروتمند اما با یک
پسزمینۀ خوب برمیگردد و نام لیلی یکی از نامهای شخصیت اشعار ماست که به
داستانی عاشقانه مربوط به قرن ششم، بازمیگردد. بنابراین لیلی نمایندۀ زن
جوان و زیباست.
روایت لیلا حاتمی از سینمای مهرجویی و بنی اعتماد
لیلا
حاتمی در سال 90 در اظهاراتی که در یکی از شماره نشریه زندگی ایرانی منتشر
شده به اظهار نظر درباره سینمایی مهرجویی و بنی اعتماد پرداخته است.
لیلا حاتمی دراین باره گفته: من با داریوش مهرجویی
،کمال تبریزی ،مسعود کیمیایی و فریدون جیرانی و در فیلمهای هنری وتجاری کار
رده ام. آنچه که در مهرجویی مرا برانگیخت که او نویسنده وکار گردان ودر
عین حال بسیار محبوب است. او روش طبیعی و عادی خود را دارد که مردم آن را
خوب می شناسند . مهرجویی داستانی را که ما بارها دیده ایم به سادگی و بسیار
ماهرانه روایت می کند .بازی در سینمای تجاری مرا هرگر ناراحت نمی کند .ولی
خط قرمزی است که هرگز زیر پا نمی گذارم .من همواره با کسانی کارمی کنم که
کار خودرا بلد باشند یا حداقل درکی از هنر داشته باشند و به فکر پیشرفت
هستند .ما کار گردانهای بسیار خوبی داریم دربین کار گردان های خانم، خانم
بنی اعتماد مثل آقای مهرجویی است. دوربین او در مکان مناسب است و بر فیلم
سایه نمی اندازد.
یک چیزی درباره کم کاری ما بازیگرها طبیعی است
مگر سینما چه قدر می تواند تولید هنرمندانه داشته باشد ؟چاه هم که باشد
بالاخره می خشکد. هر دقیقه هم که نمی شود تولید کرد و هنرهم که کار خانه
نیست.
من با گذشته به شکل جدی درارتباط هستم . من تنها دختر خانواده هستم و هنگامی که پدرم رااز دست دادم همه را از استفاده از وسایل شخصی او منع کردم . مادرم برخلاف من روحیه ای ماجرا جویانه ای دارد. بسیار عاطفی هستم و به سالن سینمایی که از پدرم به یادگار مانده ،عشق می ورزم.
نظر جالب «لیلا حاتمی» درباره فیلم های ضعیف مهرجویی
لیلا
حاتمی در یکی از مصاحبه های خود نظر جالبی درباره فیلم های نه چندان خوب
مهرجویی داده است.
خانم حاتمی در مصاحبه با شماره آذرماه ۲۴ همشهری سال نود در پاسخ به سوالی درباره فیلم ضعیف آسمان محبوب
مهرجویی گفته: به نظرم بعضی ها مثل آقای مهرجویی هر کاری می کنند، خوب و گرم
و شیرین است و حتی اگر فیلمی را نسبت به کارهای خودشان خراب کنند، حتماً در یک
جایی از آن، یک نمکی هست.
لیلا حاتمی: تربیت شده پدری هستم که همه از علاقه او به دین و ملیت ایرانی آگاه هستند
سال گذشته بود که حواشی جشنواره فیلم کن باعث شد او توضیحاتی را در مطبوعات منتشر کند. این داور جشنواره فیلم کن درباره برخی حواشی پیش آمده در این جشنواره متنی را منتشر کرد.
در
متن ارسالی این بازیگر آمده بود: «در این سال ها پیشنهادات مختلفی را برای
بازی در فیلم های خارج از ایران را به این دلیل نپذیرفتم که ادامه فعالیت
در سینمای ایران همیشه برایم اولویت داشته است.در جشنواره های بین المللی
که در طول این سال ها حضور داشته ام چه به عنوان بازیگر فیلمی که از سینمای
ایران در جشنواره حضور داشته و نمایندگی ایران را برای دیگران تداعی
میکرده و چه به عنوان داور منتخب و مدعو جشنواره هاکه صرفا به عنوان شخصیتی
مستقل در آن ها حضور داشته ام؛ سعی کرده ام موازین و اصول را رعایت کنم ؛
به همین دلیلِ روشن که رعایت این اصول از الزامات کار در سینمای ایران
است.این بار نیز طی مکاتباتی که با مسوولین فستیوال داشتم به تفصیل تمام
نکات را توضیح داده بودم و خواستار همکاری آن ها شده بودم لذا در مراسم
افتتاحیه و غیره؛ آن ها همه مقررات را میدانستند و با همکاری و درک متقابل
هیچ مورد خاصی پیش نیامد.اما در مورد آقای ژیل ژاکوب که با قریب نود سال سن
آخرین سال حضورش در فستیوال را میگذراند باید توضیح دهم که ایشان به علت
کهولت و از یاد بردن همه تاکیدات؛ که معمول این سن و سال است؛ ضوابط یادشده
را فراموش کرد و اقدام پیشگیرانه من برای دست دادن با ایشان هم موثر واقع
نشد.مسلما ایشان برای من حکم پدربزرگ کهنسالی را داشت که میزبان من هم
بود.»به گزارش ایسنا، در بخش پایانی متن لیلا حاتمی که از طریق مدیر روابط
عمومی سازمان سینمایی در اختیار رسانهها قرار گرفته، آمده است: «هرچند از
ادای این توضیحات شرم دارم اما شاید برای کسانی که نمیتوانستند موقعیت
ناگزیر من را درک کنند ناچار شدم وارد برخی جزییات شوم.با این حال از این
پیشامد و اینکه احساسات کسانی را آزرده باشم بسیار متاسفم چه خود تربیت شده
پدری هستم که همه از میزان علاقه او به دین و ملیت ایرانی آگاهند.»
هرگاه لیلا حاتمی در جشنواره ای جایزه می گیرد، به یاد پدر نازنینش می افتم
لیلا
حاتمی چند سال قبل جایزه بسیار مهمی را در جشنواره مهم کارلو وی واری در
یافت کرد .در همان زمان حسن فتحی کار گردان مطرح سینمای ایران در یادداشت
کوتاهی که در اختیار پارس توریسم قرار داده به تمجید از موفقیت اخیر لیلا
حاتمی در جشنواره فیلم کارلوی واری پرداخت.
فتحی در یادداشت خود نوشته بود: هرگاه لیلا حاتمی در جشنواره ای خوش می
درخشد وجایزه ای دریافت می کند من به یاد پدر نازنینش علی حاتمی می افتم که
بزرگترین جایزه برایش این بود که بی حرف پس و پیش اجازه بدهند فیلم مورد
علاقه اش را بسازد. وای که چه تقارن زیبایی است میان بازی مینیاتوری این
دختر واسرار مینیاتوری آن پدر!
حقایقی درباره هم بازی بودن علی مصفا و لیلا حاتمی
-
شما بارها با آقای مصفّا همبازی بودهاید و خیلیها که فیلمهای شما را
دیدهاند معتقدند شیمی شما دو نفر خیلی بههم میخورد. هماهنگی شما جلوی
دوربین برمیگردد به زندگیتان یا اینکه بازیگری چیزی جدای از زندگی است؟
- حاتمی: نه. من فکر نمیکنم که زندگی تأثیری در بازیگری داشته باشد. ما از اوّلینباری که مقابل هم بازی کردیم همین شکل بود.
-
مصفّا: اتّفاقاً وقتی که فیلم به فیلم جلو میرفتیم احساس میکردیم که
قبلاً همبازی بودن سادهتر بود و الان یک چیزهایی دارد سختتر میشود.
- چه چیزهایی به نظرتان سختتر میشد؟
-
مصفّا: بالاخره اینکه دو تا آدم با هم زندگی میکنند و بعد میروند سر
کار، در بعضی جنبهها فشار بیشتری به آدم وارد میکند. البته برای من
اینطوری است؛ لیلا را نمیدانم؛ شاید اینجوری فکر نکند.
- حاتمی: خب همبازی بودن واقعاً ربطی به زندگی ندارد. درواقع، جایی که رودربایستی ندارم میتوانم یککم اذیتکُن باشم.
- شوخی میکنید؛ یعنی واقعاً سر فیلم اذیت میکنید؟
-
حاتمی: از نظر من که نه... ولی مثلاً یادم هست که در کیف انگلیسی یک صحنۀ
جدی داشتیم و مقابل هم بازی میکردیم و من مرتّب خندهام میگرفت و
نمیتوانستم جلوی خندهام را بگیرم؛ طوری که شانههایم از شدّت خنده تکان
میخورد. شاید منظورت اینطور فشارها باشد؟
- مصفّا: این چیزها هست. یا مثلاً اگر درگیریای بین یکی از ما با بخش دیگری از فیلم باشد، این درگیری به دیگری هم منتقل میشود.
-
حاتمی: آره. یعنی اگر بخواهم حرفم را خلاصه بکنم؛ طوری که قابل فهم باشد،
باید بگویم که ما خیلی روحیۀ کاریمان بههم میخورد و روشی هم که کار
میکنیم، واقعاً شبیه به هم است، سلیقههایمان شبیه به هم هست و خیلی از
ترسهایی را که بازیگرها وقتی قرار است مقابل هم بازی بکنند نداریم. مثلاً
اینکه کدام یکی بیشتر به چشم بیاید. حتّا قبل از اینکه عروسی کنیم هم
همینشکلی بود. من تیپ بازیام رقابتی نیست، بنابراین وقتی کنار هم هستیم
زور زیادی نمیزنیم. راحت کارمان را میکنیم و نگران هم نیستیم. همۀ اینها
به آدم آرامش میدهد.
گفت وگو با محسن آزرم در نشریه «تجربه» در زمان اکران «پله آخر»
کاملا خسته شده اند
جالب است بدانید لیلا حاتمی در مصاحبه دیگری بامحسن آزرم، گلاویژ نادری و حسین عیدیزاده در نشریه تجربه وزمان اکران فیلم سر به مهر ،تحلیل دیگری درباره همبازی بودن با علی مصاف ارائه داده :
- برای خودتان این همبازی بودن عادی شده؟
- خودم که هیچ چی، فکر میکنم مردم هم برایشان عادی شده. میخواستم بگویم کاملاً خسته شدهاند.
- برای تماشاگرها که خیلی جذاب است.
- من هم فکر میکنم جالب است. اصولاً وقتی دو نفر با هم بازی میکنند و این تکرار میشود، اگر کسی از بازی آنها خوشش بیاید برایش جالب است. من هم به عنوان یک بیننده خوشم میآید که یک کوپل را هی ببینم.
زوج لیلا حاتمی و علی مصفا
لیلا حاتمی چند سال پیش و درزمان تولید فیلم چیزهایی که نمی دانی در گفت وگویی با زهرا نعیمی در چلچراغ در پاسخ به این سوال که اینکه دوباره با همسرتان کار می کنید اتفاقی بوده؟ می گوید: نه، همیشه بعد از فیلم لیلا هرچه سناریو به ما می دادند دوتایی بوده و البته خیلی هم احتراز کردیم از اینکه یک زوج هنری بشویم اما فکر می کنم به هر حال چیز جالبیه که معمولا دوست دارند در فیلم ها دوتایی باهم باشیم .معمولا ما از این موضوع دوری می کنیم چون دوست نداریم تکراری شود. همیشه جلویش را گرفتیم.
ماجرای انتقاد لیلا حاتمی از تبلیغات فیلم راه آبی ابریشم
خودمان مهم نیستیم
لیلا حاتمی: من فکر می
کنم من و آقای شکیبایی هر دوی ما از آن دسته بازیگرانی هستیم که بیش از هر
چیز نقش برایمان مهم است نه خودنمایی .یعنی خودمان مهم نیستیم .
بخش هایی از یک گفت و گویی با «خسرو شکیبایی» در ماهنامه «فیلم» در زمان اکران «سالاد فصل»
دوستان نزديکم به من می گويند تو خيلی بی ادبی!
اگر در طول کار کارگردان با شيوه کارتان موافق نبود آنوقت واکنشتان چيست؟
معلوم است. به خواسته کارگردان عمل ميکنم، چون فيلم و کار متعلق به اوست.
پس در چه صورت به شما برميخورَد؟
نميدانم. شايد بيشتر از کار درگير آداب معاشرت باشم. فقط هم من اينجوري نيستم. همه اينجورياند. البته آدم بزرگتر ميشود، بيشتر ميفهمد، با آدمهاي مختلف معاشرت ميکند و موقعيتهاي جديدي را تجربه ميکنند، چنان که اخيراً خودم فکر ميکنم خيلي از اين نظر بهتر شدهام. ولي جالب است که دوستان نزديکم به من ميگويند تو خيلي بيادبي! نميدانم قضيه چيست. شايد ادب من مدلش با ديگران فرق ميکند!
گفت وگو با فرانک آرتا در «صنعت سینما» در زمان اکران فیلم «بی پولی»
نباید فکر کنیم ببینیم که چی خوب است و خوب میفروشد و همان را ارائه دهیم
- و عجیب است که امسال خیلی از آن کمدیهای سبُک و سخیف فروش خوبی نکردند.
- حاتمی: به نظرم باید ببینیم با فیلمهایی که میسازیم چه تأثیری روی سلیقۀ مردم میگذاریم. این خیلی مهم است. من نمیخواهم بگویم که مردم همه دنبال فیلمهای سَبُک هستند، اما شما هم بهعنوان فیلمساز باید یک مقداری حرفتان را با قاطعیت بزنید؛ نه این که نگاه کنید ببینید که چی خوب است و خوب میفروشد و شما هم همان را ارائه دهید. نه؛ چیزی را که خودت فکر میکنی خوب است عرضه کن. اگر آدم خودش اعتقاد دارد که این کار خوب است، بقیه هم متقاعد میشوند و آن را میپسندند... اصلاً دلم نمیخواست راجع به این موضوع من هم حرف بزنم؛ چون اصولاً خوشم نمیآید که برای کسی تعیین تکلیف کنم، امّا حسّ خودم از زندگی به نظرم این طوری است که میگویم؛ هرچند هیچوقت در مقام سینمادار نبودهام.
- مصفّا: چرا دیگر؛ بودهاید.
- حاتمی: خودم که به طور مستقیم نبودهام. نمیدانم اگر منافع مالیام در خطر باشد چه روشی را به کار میگیرم.
- مصفّا: مسلماً همین روشی را که وجود دارد در پیش میگیری.
- حاتمی: خب اتّفاقاً این خوب نیست. مثل این است که شما میخواهید ساندویچفروشیای باز کنید و فوراً بروید سراغ ساندویچ ویژه. به نظرم اگر شما آن چیزی را که به نظر خودتان خوشمزه است ارائه کنید، دیگران هم احتمالاً آن را میپسندند و دوستش دارند.
- نکته درواقع همین است که شما میگویید؛ همیشه سینمادار و پخشکننده فکر میکنند فیلمهای کُمدی خوب میفروشند، ولی امسال کُمدیها خوب نفروختند...
- حاتمی: آدم ها خیلی وقتها دوست ندارند که به سلیقۀ آنها عمل کنیم؛ بلکه دوست دارند آنها بیایند دنبال سلیقۀ تو.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com