به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، عربستان سعودی درحالی پس از 27 روز به شکل صوری به تجاوز خود علیه یمن پایان داد که کارشناسان یکی از مهمترین بازتابهای این تجاوز را قدرت یافتن و نفوذ بیش از پیش گروه تروریستی تکفیری «القاعده» در یمن میبینند.
پایگاه خبری «التقریر» در گزارشی مشروح به بررسی بازتابهای عملیات «طوفان قاطع» بر «القاعده» یمن میپردازد و در اینباره مینویسد:
تجاوزی که عربستان سعودی بامداد روز پنجشنبه 26 مارس 2015 به نام «طوفان قاطع» علیه یمن آغاز کرد، روز سهشنبه برابر با 21 آوریل 2015 درحالی پایان یافت که با پایان آن شاهد آغاز عملیات دیگری در نیمه شب تحت عنوان «بازگرداندن امید» بودیم که در واقع پاسخ به درخواست «عبد ربه منصور هادی»، رئیس جمهوری مستعفی و فراری یمن جهت حمله عربستان به این کشور بود.
درباره عملیات «بازگرداندن امید» سرهنگ «احمد العسیری» سخنگوی نظامی ائتلاف سعودی توضیح داد که این عملیات آمیزهای از اقدامات سیاسی و دیپلماتیک و نظامی است. این درحالی است که سازمان بهداشت جهانی رهاورد اولیه طوفان قاطع برای مردم یمن را کشته شدن 944 نفر و زخمی شدن حدود 3500 نفر اعلام کرد.
در چارچوب عملیات طوفان قاطع شاهد بودیم که شورای امنیت سازمان ملل در 14 آوریل جاری با صدور قطعنامه 2216 که تحت بند هفتم منشور سازمان ملل تنظیم شده بود، ضمن افزایش و گسترش تحریمها علیه جنبش «انصار الله»، مجهز کردن این جنبش به هرگونه سلاح و تجهیزات نظامی را ممنوع میکرد.
اما تمام این حملات و اقدامات یک نگرانی بزرگ را در پس خود داشتند و آن بیم از بهره برداری گروه تروریستی القاعده از شرایط موجود جهت توسعه و گسترش دایره نفوذ و سیطره خود در یمن بود و این موضوعی بود که «اشتون کارتر»، وزیر دفاع آمریکا نیز طی سخنانی به آن اشاره داشت و تاکید کرد که القاعده از درگیریهای جاری در یمن برای تحقق اهداف خود در این کشور استفاده کرد.
ائتلاف دروغین عربستان
بدون تردید عربستان سعودی طی عملیات طوفان قاطع دروغین بودن همبستگی و اتحاد کشورهای عربی و در عین حال اقدام درست انصار الله در تکیه بر کمیتههای مردمی و قبایل این یمنی در جنگ با القاعده و هواداران رئیس جمهوری فراری این کشور را ثابت کرد و همه جهانیان دیدند که چگونه ائتلاف عربی – اسلامی به رهبری عربستان سعودی به بهانههای مختلف و گوناگون از کشور کوچکی مانند امارات متحده عربی و اردن گرفته تا کشور نیمه قدرتمندی همچون مصر و کشورهای بزرگی همچون پاکستان و ترکیه از پیوستن به این ائتلاف شانه خالی کردند.
به عنوان مثال امارات متحده همچنان اخوان المسلمین را بزرگترین خطر برای خود میداند و اردن به پایگاه داعش و جبهه النصره تبدیل شده و مصر از یک سو همچون امارات متحده از خطر اخوانیها بیمناک بود و از سوی دیگر نگران بود، مبادا با اتخاذ موضعی برخلاف خواست سعودیها کمکهای ریاض را از دست بدهد، ترکیه مترصد تغییر اوضاع و معادلات منطقه به گونهای بود که قدرت و اقتدار سابق را به این کشور باز گرداند و پاکستان در این اندیشه بود که توان رویارویی با ایران را ندارد، علاوه بر اینکه سفر وزیر خارجه ایران به اسلام آباد در چارچوب تلاشهای دیپلماتیک برای دستیابی به راه حلی سیاسی برای بحران یمن کافی بود تا پارلمان پاکستان عدم دخالت در بحران یمن و عدم ارسال نیرو به عربستان سعودی را اعلام کند و «نواز شریف»، نخست وزیر پاکستان از ایران بخواهد به عنوان یکی از طرفهای تاثیرگذار منطقهای در مذاکرات و گفتوگوهای بحران یمن شرکت کند تا به موازات آن «حسن روحانی»، رئیس جمهوری ایران پس از دیدار با همتای ترکیهاش «رجب طیب اردوغان» اعلام کند که ترکیه و ایران بر ضرورت پایان دادن به جنگ در یمن و تشویق روند سیاسی برای دستیابی به راه حلی برای بحران این کشور توافق نظر دارند.
فروپاشی همبستگی عربی – اسلامی و ناکامی عربستان سعودی در همراه ساختن دوستان غربیاش با خود در این تجاوز توقف [ظاهری] «طوفان قاطع» را درپی داشت، چون «مبارزه با تروریسم» همچنان اولین گزینه بین المللی و منطقهای بود و معیارهای تروریسم بر جنبشی مانند انصار الله مطابقت نداشت تا به گزینههای مبارزه جهانی با تروریسم افزوده شود.
طی سالهای گذشته آمریکا و عربستان سعودی در مبارزهشان با آنچه آن را القاعده در یمن مینامیدند، بر «علی عبد الله صالح»، رئیس جمهوری سرنگون شده این کشور تکیه داشتند که مبارزه به تروریسم را به بهره برداری اقتصادی خاندان صالح از این جنگ مبدل کرده بود، پس از سرنگونی حکومت صالح نیز اگرچه جانشینش «عبد ربه منصور هادی» متعهد شده بود، سیاست مبارزه با تروریسم و القاعده را پیش گیرد، اما در عمل نشان داد که از انجام هرگونه اقدامی ناتوان است و دوره ریاست جمهوری وی نه تنها اصلاحاتی در یمن به دنبال نداشت، بلکه به مشکلات یمنیها بیش از پیش دامن زد.
آثار برجای مانده از آنچه توسط آمریکا و هم پیمانان عربش مبارزه با تروریسم خوانده میشد، همانند دیگر عملیاتهای ناکام نظامی و امنیتی این کشورها آثار منفی بسیاری برجای گذاشت که یک بیشتر شبیه فاجعه بود و همانگونه که در تعدادی از این کشورها این عملیاتها منجر به فروپاشی نظام و حکومت در آنها شد، در یمن نیز فروپاشی جامعه و حکومت را در پی داشت، اما از زمان انقلاب انصار الله و ورود آنها به صنعا در 21 سپتامبر گذشته تلاش شد، اعتراضهای مردمی و ناآرامیها در یمن به گونهای دیگر جلوه داده شوند، از جمله اینکه به این انقلاب وجهه و بعدی مذهبی و طایفهای داده شد.
در حالیکه ناظران امور به خوبی میدانند، انقلاب 11 فوریه 2011 مردم یمن چگونه توسط طرح شورای همکاری خلیج فارس در 3 آوریل 2011 این انقلاب را با دادن مصونیت قضایی به صالح و خاندانش و انتصاب «عبد ربه منصور هادی» به جای وی مصادره و در عمل زمینه انقلاب دوم یمن در سپتامبر گذشته را فراهم کرد.
در کنار تمام این تحولات سیاسی داخلی، حضور القاعده در یمن همواره حضوری پر رنگ و فعال بود، چون این گروه تنها از شرایط داخلی بهره نمیبرد، بلکه از خارج نیز حمایت میشد و اگرچه آمریکا شاخه القاعده در شبه جزیره العرب را خطرناکترین شاخه این گروه تکفیری در خارج افغانستان تلقی میکرد، اما خود یکی از مهمترین حامیان آن بود.
تجاوزی که عربستان سعودی علیه یمن آغاز کرد، تنها بر حملات هوایی متکی بود و این حملات هیچگاه نتوانستند، پیشروی ارتش یمن و کمیتههای مردمی وابسته به انصار الله در مقابله با نیروهای رئیس جمهوری فراری یمن و همچنین عناصر القاعده را متوقف کنند.
بهرهبرداری القاعده از وضعیت یمن
در این راستا محافل بین المللی از بهره برداری القاعده از شرایط پیش آمده در یمن ابراز نگرانی بسیاری کردهاند. آنها از این بیم دارند، هرج و مرج حاکم بر یمن و نبود ثبات و استقرار به این گروه اجازه میدهد، گستره نفوذ خود در یمن را توسعه داده و مواضع خود را در مناطق تحت تصرفش مستحکمتر کند، همانگونه که شاهد بودیم، با آغاز تجاوز سعودی علیه یمن، القاعده در 2 آوریل وارد شهر «المکلا» شد و 300 نفر از زندانیان این گروه در زندان مرکزی این شهر از جمله «خالد باطرفی»، از سرکردگان در بازداشت القاعده را آزاد کرد تا به این ترتیب اظهارات «باراک اوباما»، رئیس جمهوری آمریکا که گفته بود، عملیات القاعده در یمن میتواند، به الگوی ائتلاف بین المللی برای مبارزه با «داعش» تبدیل شود، یاوه سرایی بیش نبوده است.
در واقع فروپاشی نظام در یمن تنها و تنها زمینه قدرتمندتر شدن القاعده و ظهور گروههای تروریستی تکفیری دیگر را فراهم میکند، همانند آنچه در دو کشور عراق و لیبی شاهد آن بودیم و بیش از هر چیز نشان دهنده شکست استراتژی آمریکا در مبارزه با تروریسم است.
کپیبرداری اعراب از نسخه ناکام مبارزه با تروریسم آمریکا
ناکامی استراتژی آمریکا در مبارزه با تروریسم که برخی از کشورهای عربی نیز از آن نسخه برداری کردهاند، نیاز به دلیل و برهان قاطع ندارد و به نظر میرسد، عملیات جدیدی که عربستان سعودی در یمن آغاز کرده و بر آن نام «بازگرداندن امید» را نهاده، در واقع تلاشی برای درک و فهم دلایل و علل و شرایط ظهور پدیده تروریسم است، اما این به معنای مبارزه سعودیها با آن نیست، بلکه اقدامی صوری است تا خوراک رسانهها و تبلیغات سعودی که داعیه مبارزه این کشور با تروریسم را دارند، فراهم کند.
بنابراین واقعیتهای جاری در یمن تاکید میکند که این کشور با خطر تجزیه و تقسیم مذهبی و طایفهای را دارد و در این بین القاعده جنوب را به عرصه تاخ و تاز خود مبدل کرده است.
آنچه عملیات آمریکا در یمن تحت عنوان مبارزه با تروریسم و القاعده را زیر سوال میبرد، این است که چرا این کشور تنها بر حملات هوایی علیه پایگاههای القاعده آن هم با هواپیماهای بدون سرنشین و ارسال کارشناسان آمریکایی برای آموزش یگانهای مبارزه با تروریسم یمنی تکیه میکرد، بدون اینکه در تشکیل ارتشی ملی و دستگاه نظامی قدرتمند و تاثیرگذار مشارکت داشته باشد یا به ساخت و بنای موسسات و نهادی سیاسی رسمی یمنی مانند دستگاه قضایی و موسسات و سازمانهای جامعه مدنی کمک کند.
نفوذ بیشتر القاعده در جنوب و شرق یمن
به این ترتیب اگرچه ارتش و کمیتههای مردمی یمن درحال پیشروی به نقاط مختلف این کشور هستند، اما القاعده درحال گسترش نفوذ خود در مناطق جنوبی یمن است و پس از تصرف شهر المکلا، مرکز استان حضر موت، هم اکنون تلاش دارد، بر پایگاههای نظامی و تجهیزات و تسلیحات نظامی موجود در آنها از جمله سلاحهای سنگین نیز سیطره یابد، در این راستا 17 آوریل بود که مقر لشکر 27 میکا در شهر المکلا را با تجهیزات نظامی موجود در آن تصرف و پس از آن فرماندهی منطقه دوم نظامی یمن واقع در منطقه «خلف» در شرق المکلا و مقر اطلاعات امنیت ملی شهر را اشغال کرد.
چه بسا پایان عملیات طوفان قاطع و آغاز عملیات بازگرداندن امید به دلیل فشارهای آمریکایی و در پوشش توسعه نفوذ القاعده صورت گرفت، چون تنها چند روز پس از آغاز تجاوز رژیم سعودی علیه یمن و آسودگی خاطر القاعده از کاهش حملات بدون سرنشین آمریکایی، این گروه تکفیری تروریستی پیشروی خود در مناطق گستردهای از حضر موت و شبوه و ابین را آغاز کرد و زمانیکه جنگندههای سعودی ادعا داشتند، مواضع و مقرهای انصار الله را گلوله باران میکنند، القاعده تلاش داشت، گستره نفوذ خود در یمن را توسعه دهد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com