گروه سیاسی ـ گری سیمورد مشاور سابق خلع سلاح باراک اوباما رئیسجمهور امریکا که اکنون در اندیشکدههای آمریکایی مشغول طراحی پیشنهادهایی برای تقویت مفاد توافقنامه جامع ایران و 1+5؛ البته به نفع امریکاست، در مقالهای قابل تأمل ضمن مقایسه روایت امریکا و ایران از بیانیه لوزان، از نظر خود ابهاماتی را درباره این بیانیه مطرح کرد و به وزارت خارجه امریکا، پیشنهاد داد که تکلیف این موارد را در توافقنامه جامع روشن کند.
نظر به اهمیت نکاتی که سیمور در مقاله خود بر شمرده است، بولتن نیوز نیز به مسئولان پر تلاش وزارت خارجه و تیم مذاکره کننده ایرانی توصیه میکند، همین ابهامات را که برخی از آنها (به ویژه ابهام در بحث تحریمها، نظارت و بازرسی و تحقیق و توسعه) میتواند به معضل جدی تبدیل شود، در توافقنامه نهایی، به صورتی شفاف، غیرقابل تفسیر و تأویل و منطبق با منافع ملی کشور در آورند.
گری سیمور در مقالهای با عنوان «چگونه می توان توافق نامه چارچوب را به یک توافق نامه هستهای جامع تبدیل کرد» نوشت:
پس از مذاکرات دشوار 18 ماهه بین ایران و قدرتهای جهان در پی موافقتنامه موقت، مذاکره کنندگان هستهای از یک تنفس درخور از میز چانهزنی برخوردار هستند.
اتحادیه اروپا و ایران دوم ماه آوریل یک « تفاهم » مختصر را در مورد یک چارچوب سیاسی برای موافقتنامه هستهای آینده بین گروه 1+5 و ایران منتشر کردند.
فکت شیت های تفصیلی تری که آمریکا و ایران به طور یکجانبه منتشر کردند، این سند را تقویت کرد. این چارچوب سیاسی یک گام مهم در جهت دستیابی به یک موافقتنامه جامع است. ایران برای نخستین بار به طور ضمنی با کاهش و محدودیت قابلتوجه توانایی خود در زمینه تولید ماده شکافت پذیر مورد نیاز برای ساخت تسلیحات هستهای برای یک دوره 10 تا 15 ساله به همراه نظارت و بازرسی شدیدتر از فعالیتهای هستهای خود برای مدت 25 سال موافقت کرده است. در ازای اجرای این اقدامات، ایران با کاهش تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای خود که آمریکا، اتحادیه اروپا و شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه این کشور اعمال کردهاند روبرو خواهد شد.
اساس این چارچوب سیاسی محکم است اما طرفین برای دستیابی به یک موافقتنامه جامع تا ضربالاجل 30 ژوئن سال 2015 که خودشان تعیین کردهاند، کارهای زیادی باید انجام دهند. بررسی فکت شیت هایی که آمریکا و ایران منتشر کردهاند نشان میدهد هنوز اختلافهایی وجود دارد که باید حل شود.
نخست اینکه برای ذخایر اورانیوم غنیشده سطح پایین ایران چه اتفاقی میافتد؟
در دور اخیر مذاکرات، آمریکا موافقت کرد ایران شش تا هفت هزار دستگاه سانتریفوژ از نوع «آی آر - 1» را برای خود حفظ کند و بخش اعظم اورانیوم کمتر غنیشده ایران نیز به منظور تبدیل به سوخت برای راکتور برق به خارج منتقل شود و تنها 300 تا 500 کیلوگرم از این ماده را در خاک خود نگه دارد. چنین فرمولی برای افزایش زمان « فرار هستهای » ایران به یک سال ضروری بود.
«فرار هستهای» زمانی است که ایران برای تولید اورانیوم تسلیحاتی کافی در تأسیسات غنیسازی نطنز برای ساخت یک بمب (27 کیلوگرم اورانیوم غنیشده 90 درصد) نیاز دارد. با این حال ایران در آخرین روزهای مذاکرات عقبنشینی و اعلام کرد اورانیوم غنیشده سطح پایین خود را به خارج منتقل نمیکند.
این مسئله ظاهراً هنوز حل نشده است. بر اساس فکت شیت آمریکایی، ایران شش هزار و 104 دستگاه سانتریفوژ نوع «آی آر - 1» را برای خود در مرکز نطنز حفظ خواهد کرد و پنج هزار و 60 دستگاه از آنها به غنیسازی ادامه خواهد داد. در این فکت شیت همچنین آمده ایران موافقت کرده است ذخایر فعلی اورانیوم غنیشده سطح پایین خود را که 10 هزار کیلوگرم است به 300 کیلوگرم آن هم در سطح سه ممیز 67 صدم درصد کاهش دهد و این روند برای مدت 15 سال ادامه خواهد داشت.
در فکت شیت ایران آمده است این کشور قادر خواهد بود از ذخایر اورانیوم غنیشده موجود خود برای تولید سوخت هستهای استفاده کند.
آمریکا اعلام کرده است هرگونه اورانیوم غنیشده سطح پایین مازاد بر میزان مجاز یعنی 300 کیلوگرم، باید رقیق شود.
ایران ترجیح میدهد اورانیوم غنیشده سطح پایین مازاد بر میزان مجاز را از گاز UF6 (گازی که میتواند برای غنیسازی بیشتر به کار گرفته شود) به شکل اکسید جامد تبدیل کند تا از این طریق تلاشهای خود را در زمینه توسعه یک تأسیسات تولید سوخت بومی تقویت کرده باشد. حل این مسئله مهم است زیرا به لحاظ تئوری ایران میتواند هرگونه اکسید اورانیوم کمتر غنیشده باقیمانده را به گاز UF6 تبدیل و از آن برای غنیسازی استفاده کند و چنین چیزی به طور بالقوه زمان فرار هستهای تهران را به کمتر از یک سال کاهش میدهد.
سؤال دوم اینکه محدودیتهایی که برای مدت 10 تا 15 سال در چارچوب یک موافقتنامه اعمال خواهد شد چیست؟
بر اساس فکت شیت آمریکایی، محدودیتها در زمینه غنیسازی اورانیوم ایران به منظور افزایش زمان فرار هستهای این کشور به یک سال، برای 10 سال اجرا خواهد شد. این محدودیتها شامل محدود شدن تعداد سانتریفوژهای نصبشده و در حال فعالیت «آی آر - 1» و ذخایر اورانیوم کمتر غنیشده ایران و همچنین ممنوعیت ساخت تأسیسات غنیسازی بیشتر، ممنوعیت غنیسازی بالاتر از 3.67 صدم درصد و غنیسازی با استفاده از سانتریفوژهای پیشرفته است. پس از مدت 15 سال همه این محدودیتها لغو خواهد شد. در فکت شیت آمریکایی همچنین آمده است بین 10 تا 15 سال، برخی محدودیتها از جمله ممنوعیت استفاده از سانتریفوژهای پیشرفته برای غنیسازی در چارچوب یک برنامه تحقیق و توسعه که در موافقتنامه نهایی مشخص خواهد شد، کاهش مییابد.
در فکت شیت ایرانی آمده است بر اساس برنامه جامع اقدام مشترک، محدودیتها در ارتباط با غنیسازی اورانیوم ایران 10 سال ادامه خواهد داشت و این بدین معنی است که پس از آن همه محدودیتها لغو خواهد شد. در موافقتنامه نهایی باید محدودیتها در زمینه تعداد و نوع سانتریفوژهایی که ایران میتواند در مرکز نطنز بین 10 تا 15 سال برای خود حفظ کند، مشخص شود.
سؤال سوم اینکه فردو چگونه تغییر خواهد کرد؟
هر دو طرف توافق کردهاند تأسیسات غنیسازی فردو به یک مرکز تحقیقاتی تبدیل شود اما هنوز برخی جزئیات در این زمینه وجود دارد که باید روشن شود. در فکت شیت آمریکایی آمده است فردو برای مدت 15 سال در زمینه غنیسازی یا تحقیقات غنیسازی به کار گرفته نخواهد شد. علاوه بر این حدود دو سوم از سه هزار دستگاه سانتریفوژ موجود در فردو و زیرساخت آن از این مرکز برچیده خواهد شد و سانتریفوژهای باقیمانده نیز در زمینه غنیسازی به کار گرفته نخواهد شد.
بر اساس فکت شیت ایران، بیش از هزار دستگاه سانتریفوژ به همراه زیرساخت مربوطه در فرود حفظ خواهد شد و از این تعداد سانتریفوژ، دو آبشار فعالیت خواهد داشت. دو آبشار برابر با بیش از 300 دستگاه سانتریفوژ است. از قرار معلوم ایران قصد دارد حدود 700 دستگاه سانتریفوژ باقیمانده خود را به صورت آماده در فردو نگه دارد تا در صورت ناکامی در دستیابی به یک موافقتنامه جامع، غنیسازی اورانیوم با استفاده از آنها را از سر بگیرد.
به نظر نمیرسد آمریکا با چنین شرطی موافقت کرده باشد. به نظر میرسد هر دو طرف با این مسئله موافقاند که سانتریفوژهای فعال در فردو برای تولید ایزوتوپ پایدار به منظور استفاده صنعتی و پزشکی به کار گرفته شود. اما آمریکا ممکن است تلاش کند این ایزوتوپها را بیشتر مشخص کند (ازجمله روی و مولیبدن molybdenum ) زیرا باعث میشود این سانتریفوژها دیگر مناسب برای غنیسازی نباشد. این در حالی است که ایران ممکن است مایل به تولید ایزوتوپهایی از جمله زنون xenon باشد که به این کشور امکان میدهد در آینده از این سانتریفوژها مجدداً برای غنیسازی استفاده کند.
سؤال چهارم اینکه بازرسیها و نظارت شدیدتر چگونه انجام خواهد شد؟
بنا بر فکت شیت آمریکایی، ایران با مجموعه اقدامات نظارتی و بازرسیهای قابلتوجه آژانس بینالمللی انرژی اتمی فراتر از پروتکل الحاقی آژانس ازجمله دسترسی بازرسان آژانس به مواد هستهای با کاربرد دوگانه خود موافقت کرده است. در این فکت شیت همچنین آمده است ایران یک مجموعه اقدامات توافق شده را به منظور رفع نگرانیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای تهران انجام خواهد داد. فکت شیت ایرانی در مورد این اقدامات راستی آزمایی سکوت کرده و تنها اعلام کرده ایران متعهد به اجرای پروتکل الحاقی و در نهایت تصویب آن است.
از آنجا که مسئله راستی آزمایی و نظارت مهم است، در موافقتنامه نهایی باید روند دقیق و ساز و کارهای مرتبط در این زمینه به دقت مشخص شود. همچنین باید دید آیا ایران اقدامات لازم را برای کمک به تحقیقات آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مورد ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای تهران و رفع نگرانیها در این زمینه انجام خواهد داد یا خیر.
در پایان، دو طرف باید زمان کاهش تحریمها را به دقت تعریف کنند.
در فکت شیت آمریکایی آمده است تحریمهای هستهای آمریکا و اتحادیه اروپا پس از راستی آزمایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به حال تعلیق درخواهد آمد و همه قطعنامههای گذشته شورای امنیت سازمان ملل متحد همزمان با تکمیل شدن اقدامات ایران به منظور رفع همه نگرانیهای مهم (در ارتباط با غنیسازی، فردو، اراک، ابعاد نظامی احتمالی و شفافیت) لغو خواهد شد. اما در فکت شیت ایرانی آمده است همزمان با آغاز اقدامات ایران برای رفع نگرانیها در ارتباط با فعالیتهای هستهای این کشور، همه تحریمها به طور خودکار لغو خواهد شد.
مسئله مهمی که در اینجا وجود دارد این است که آمریکا میخواهد کاهش تحریمها بستگی به عملکرد ایران داشته باشد اما تهران خواستار کاهش فوری تحریمهاست.
مسئله مورد اختلاف دیگر به محتوای قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد مربوط میشود که اجرای یک موافقتنامه جامع را ضروری میسازد. در فکت شیت آمریکا آمده است قطعنامه جدید شورای امنیت موافقتنامه جامع را تأیید و اجرای آن را درخواست خواهد کرد و درعینحال تحریمهای مهم در زمینه تسلیحات متعارف و موشکهای بالستیک را علیه ایران حفظ خواهد کرد. اما ایران در فکت شیت خود تاکید کرده است این قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد باید الزامآور باشد و همه کشورهای عضو ملزم به اجرای آن باشند.
هیچکدام از این مسائل باقیمانده حل نشدنی نیستند. با توجه به پیشرفتهایی که تا به امروز در مذاکرات به دست آمده است و همچنین با توجه به تمایل همه طرفها در دستیابی به یک موافقتنامه جامع، به نظر میرسد این هدف محقق خواهد شد. با این حال دو طرف یک چانهزنی دشوار را پیش رو خواهند داشت.
انتهای پیام/
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com