کد خبر: ۲۵۳۵۰۳
تاریخ انتشار:

نیروی مشترک عربی برای سرکوب ملل عرب؟

نیروی مشترک عربی که قرار است، برخی از کشورهای منطقه آن را تشکیل دهند این ذهنیت را ایجاد می‌کند که این نیرو بیش از آنکه برای دفاع از ملل جهان عرب باشد، از رژیم‌های عربی حمایت می‌کند.
به گزارش بولتن نیوز، طی 70 سالی که از تاسیس اتحادیه عرب و بیش از نیم قرنی که از استقلال کشورهای عربی می‌گذرد، این کشورها نتوانستند، میثاقی مبنی بر همبستگی و توافقنامه دفاع مشترک عربی امضا کنند.

تحقق چنین میثاقی تنها در حد حرف و توافقی روی کاغذ بوده و علاوه بر این، کشورهای مذکور هیچ‌گاه موفق نشدند، تصمیماتی را که بر سر آنها اجماع و توافق نظر دارند، عملی کنند. این درحالی است که این تصمیمات و توافقات و اجماع نظرها نه رنگ و بویی دارند و نه اثری.

روزنامه لبنانی «السفیر» در این خصوص می‌نویسد: به بیان رساتر هیچ یک از تصمیمات و قطعنامه‌های اعراب از جمله اتحادیه عرب دارای تاثیر و بازتابی نبوده‌اند، به جز قطعنامه‌هایی که امور اجتماعی و بهداشتی و آموزشی و مشابه آن را در برگیرد، در حالی‌که امور سیاسی و ملی و قوی و امور دفاع مشترک و دفاع از امنیت ملی عربی هیچ تصمیم جدی یا اقدام قاطعی انجام نداده، به جز تصمیماتی که به نحوی با حفظ امنیت و موجودیت رژیم‌های سیاسی عربی مربوط باشد.

اجلاس اخیر سران عرب که اواخر مارس گذشته در شرم الشیخ برگزار شد، تصمیم غافلگیرکننده‌ای مبنی بر تشکیل نیروی عربی مشترک گرفت و اعلام کرد که هدف از تشکیل این نیرو دفاع از امنیت ملی عربی است، اما این روسای ستاد مشترک ارتش‌ کشورهای عربی بودند که نحوه و چگونگی تشکیل و ساختار و فرماندهی و وظایف آن را مشخص می‌کردند.

در تشکیل این نیرو دو نکته حائز اهمیت است:

اول آنکه مشارکت در این نیرو موضوعی اختیاری است و بر این اساس می‌توان گفت که نیروی منسجم و مستحکمی نمی‌تواند باشد، چون وابسته به تعداد کشورهای شرکت کننده در آن است.

دوم آنکه دخالت این نیرو در ماموریت‌هایی که به آن محول می‌شود، به درخواست حکومت کشوری صورت می‌گیرد که در معرض تهدید قرار گرفته باشد و این بدین معناست که دخالت این نیرو اساسا با هدف نجات قدرت‌ها و حکومت‌های عربی صورت می‌گیرد.

با اینکه به ظاهر تشکیل این نیرو با هدف دفاع از کشورها در قبال تجاوزات خارجی صورت گرفته، اما در واقع این دخالت برای حمایت از حکومت‌ها و نظام‌ها در قبال قیام‌ها یا انقلاب‌های داخلی در لفافه مبارزه با تروریسم است.

براین اساس این نیرو ابزاری در دست حکومت‌ها و رژیم‌های حاکم بر جهان عربی برای رویارویی و مقابله با هر انقلاب یا قیام یا اعتراضی است که علیه آنها انجام می‌شود و سرانجام باید گفت، هدف اصلی از تشکیل این نیرو حمایت از حکومت‌ها و نظام‌ها و ابقای آنها و مصون نگه داشتن آنان از هرگونه تغییر و تحول و حمایت از اقدامات و معیارهای آنهاست، حال هرقدر هم که این معیارها با معیارهای دولت مدرن و مدنی و معیارهای دموکراسی و آزادی در تعارض باشد، مهم نیست.

در این بین اشاره به خطر تروریسم و مقابله با آن به عنوان یکی از اهداف تشکیل این نیرو می‌تواند، توجیهی مناسب برای درخواست کمک حکومت‌ها یا دعوت آنها به دخالت این نیرو در امور داخلی‌اش باشد، چون هر حکومت و نظامی به راحتی می‌تواند، هرگونه خواسته‌های مردمی یا قیام و انقلاب‌های آنان را اقدامی تروریستی توصیف کند که نیازمند دخالت و سرکوب از سوی این نیرو است.

آیا هدف، انقلاب‌های عربی است؟

قرار بر این است که روسای ستاد مشترک ارتش‌های کشورهای عربی که در این ماه نشست مشترکی را برگزار خواهند کرد، محل دائمی این نیرو یا اماکن آن را در کشورهایشان مشخص کنند تا در زمان فراخوانده شدن گرد هم آیند. همچنین باید درباره فرماندهی این نیرو و طرف‌هایی که نیازهای مالی آن را تامین می‌کنند و میزان و حجم بودجه و راه‌های تسلیح آن و اینکه بهتر است، هر کشور در نیرویی و استفاده از سلاحی تخصص و کاربرد داشته باشد یا بالعکس انواع نیروها و سلاح‌ها را در اختیار داشته باشد، تصمیم گیری کنند.

اگرچه اینها موضوعاتی است که باید درباره آنها تصمیم گیری شود، با فرض توافق برسر تمام موارد فوق الذکر باز موضوعات دیگری مطرح می‌شود که نیاز به پاسخگویی به آنها و یافتن راه حلی برای آنها مطرح می‌شود، از جمله اینکه این نیروی غیر منسجم و غیر قدرتمند که در توانمندی آن جهت دفاع از کشوری عربی شک و تردید وجود دارد، در صورت مورد حمله واقع شدن چه خواهد کرد، آیا سلاح‌هایی که در اختیار آن قرار خواهد گرفت، تنها مقابله با انقلاب‌ها و قیام‌های مردمی را در برخواهد گرفت و آیا در ماموریتی که به آن محول می‌شود، دارای دیدگاه و باور جنگی منسجم و یکسانی است؟

بر این اساس می‌توان نتیجه گرفت که موانع و مشکلات بسیاری پیش روی تشکیل این نیرو و تعیین اهداف و خط مشی کاریش وجود دارد و بسیار جای تردید است که دارای تاثیر واقعی جهت تحقق امنیت ملی کشورهای مورد تعرض به جز در موارد مورد تهدید قرار گرفتن حکومت‌ها و نظام‌های حاکم از سوی مردمانشان باشد.

آنچه در آن شک و تردید وجود ندارد، آن است که کشورهای عربی نیازمند نیرویی واقعی و حقیقی هستند که بتواند از آنها در قبال تجاوزهای خارج در صورت وقوع دفاع و حمایت کند، اما انگیزه اجلاس سران عرب از تشکیل این نیرو آنگونه که آشکار و عیان است، حمایت و دفاع از رژیم‌ها و حکومت‌های موجود در قبال انقلاب‌های مردمی‌اشان و نه تامین امنیت ملی آنهاست، به همین دلیل است که اجلاس سران عرب به سرعت و برخلاف عادت و روال همیشگی تصمیم به تشکیل چنین نیرویی گرفت، چون پیش زمینه تشکیل این نیرو در ذهن این سران تنها سرکوب تحرکات داخلی است تا حکومت‌ها و نظام‌های سیاسی موجود بتوانند، خود را از اعتراض‌های مردمی و داخلی و خواسته‌ها و مطالبات آنها با تکیه بر این نیروی عربی مشترک نجات دهند و مانع هرگونه تلاشی برای براندازی خود شوند.

بنابراین سران عرب با این تصمیم خود در واقع در پی حفظ وضعیت موجود تا جای ممکن و دور نگه داشتن حکومت‌ها و نظام‌هایشان از هرگونه انقلاب مردمی جدید بودند.

این نیرو درحالی درحال تشکیل است که کشورهای تشکیل دهنده آن توجه ندارند، تهدید واقعی رژیم صهیونیستی است که بیش از 70 سال است، امنیت اعراب و موجودیت آنها را تهدید می‌کند و آنها بدان توجهی ندارند و این نیرو توان مقابله با این تهدید را ندارد، چون هدف آن سرکوب اعتراض‌ها و انقلاب‌های مردمی جهان عرب و به این منظور تشکیل شده است.

اشکالات جدی در ساختار این نیروی مشترک

از سوی دیگر، این نیرو تنها تابع دو فرمان است، فرمانی که از سوی بزرگ‌ترین کشور شرکت کننده صادر می‌شود، یا کشوری که تامین کننده اصلی مالی آن شمرده می‌شود و مابقی شرکت کنندگان جایی برای تصمیم گیری ندارند تا به این طریق تشکیل نیروی مشترک عربی تنها دستاویز و توجیهی قانونی در دست این دو گروه از کشورها باشد، درحالی که تجربه تشکیل چنین نیرویی در جهان عرب وجود دارد، مشابه نیروی مشترک عربی که اواخر قرن گذشته وارد لبنان شد و به نیرویی بازدارنده و سرکوب عربی تبدیل شد.

بدیهی است در شرایط سیاسی کنونی حاکم بر منطقه و جهان گرفتن هرگونه تصمیم برای دخالت این نیروی مشترک عربی در عرصه‌ منطقه‌ای نیازمند موافقت کشورهای قدرتمند جهان است، چون کشورهای تشکیل دهنده این نیرو حاضر نیستند، ریسک تصمیم گیری آن هم به تنهایی را بپذیرند و از آنجا که اغلب کشورهای تشکیل دهنده این نیرو خود از حکومت‌ها و رژیم‌های مستبد و دیکتاتور هستند، بنابراین مهمترین وظیفه آنها دفاع و حمایت از این رژیم‌ها و مقابله با هرگونه آزادی و دموکراسی و سکوت در برابر فساد و سرکوب و سرانجام ناکام ساختن هرگونه انقلاب و تحرک مردمی است.

موضوع عجیب سرعت و سهولت اتخاذ چنین تصمیمی است، گویی این تصمیمی مهم و اساسی در تاریخ اعراب شمرده نمی‌شود، به خصوص آنکه فرض بر این است که این تصمیم آینده اعراب را با حمایت و دفاع از امنیت آنها، تغییر خواهد داد و باید که لرزه بر تن رژیم صهیونیستی بیاندازد.

در حالی‌که ملاحظه شده است که هیچ یک از پیش بینی‌ها رخ ندادند، گویی تصمیمی که گرفته شده نه جدیت و نه جایی در دفاع از امنیت ملی اعراب دارد، بلکه ماموریت آن به دفاع از رژیم‌ها و حکومت‌های عربی و مقابله با مردمش و خواسته‌های آنها محدود می‌شود.

منبع: خبرگزاری فارس

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین