جهاد اكبر

محمدتقى فرجی: بر اساس استناد و استدلال قرآن، حديث، عقل و اجماع، متوليان سرزمین وحی و خادم‌الحرمین الشرفين، باید از ميان مردمان و مردان موحد، مؤمن و متقى باشند و محققانه ته مانده خاندان سلطنتى آل‌ سعود و وهابيون افراطى، به هیچ‌وجه صلاحيت اداره مكه و مدينه را نداشته و ندارند. پيش از اين، اجداد سعودی‌ها، کعبه را به صورت بتکده در آورده بودند و روی بام خانه خدا به عیش و نوش و شراب‌خواری می‌پرداختند. همچنين شاهان و شاهزادگان عربستان، بارها در مجلس قمار كليد كعبه را می‌باختند و يا آن را به قيمت چند جام شراب می‌فروختند! اكنون نيز كه حكومت سلطنتى آل سعود به دست مشتى جوان خام و نابخرد افتاده است، اعمال نابخردانه خلف ناصالح تکفیری‌های افراطى، در حقيقت تكرار بی‌خردی و سوء مديريت سلف فاسد وهابيت را نشان می‌دهد! قبلاً من طى یادداشت، "صهيونيست و وهابيت، دو تيغه يك قيچى" نوشته‌ام، "صداى شكستن استخوان‌های حكومت فرتوت آل سعود به گوش می‌رسد"؛ و اكنون با افزايش رو به تزايد فساد در خانواده سلطنتى و وجود اختلافات خانه به خانه ميان شاهزادگان سعودى و تحركات اخير وزير دفاع بی‌تجربه عربستان كه تماماً تحت تأثير وهابيون و متأثر از صهیونیست‌ها انجام می‌گیرد، من گمان می‌کنم اضمحلال و نابودى حكومت رياض قریب‌الوقوع خواهد بود. ظلم به مردم عربستان، بد رفتارى با حجاج بیت‌الله الحرام، كمك به گروه‌های تروريستى القاعده، طالبان و داعش، تجاوز به يمن و ... از جمله اهم امهات نسخه‌های جريان انحرافى وهابيت به عنوان مظهر اسلام آمريكايى در مقابل اسلام ناب محمدى (ص) است. حركت بيدارى اسلامى در جهان اسلام، به عبارتى يعنى باز تعريف ترجمان قيام ملت‌های صالح در برابر دولت‌های ناصالح و زمينه سازى براى تشكيل حكومت جهانى عدالت به كف با كفايت امام عدل است. به تعبير آیت‌الله جوادى آملى، در شرایط فعلی و در جامعه اسلامی نباید به فکر دولت‌ها بود، بلکه ملت‌ها و ملل اسلامی خود باید به این فکر باشند که حرمین را از اسارت و غارت آل‌ سعود نجات دهند و یقیناً نجات و آزادسازی مكه و مدينه از لوث وجود تکفیری‌های سلفى، "جهاد اکبر" است و اين جهاد فرض عين و عين صواب است؛ و اما بعد، نسبت به رويداد فرودگاه جده، دو مهم حائز اهميت بيشتر است، اول لزوم وجود هماهنگى و همكارى بيش از پيش بين مسئولين مربوطه در كشورمان براى پيگيرى هرچه قوى تر مسئله و دست‌یابی سريع تر به نتيجه مطلوب و رعايت اقوال مشترك ايشان است، زيرا انجام اين عمل شنيع توسط مأموران معلوم‌الحال سعودى، از يك سو تأیید و از سوى ديگر تكذيب می‌شود! يا از سوى وزارت ارشاد اسلامى، حج تعطيل اعلام می‌شود و از سوى وزارت امور خارجه ديپلماسى نرم تجويز می‌گردد! و ... دوم، به جاى وجود اين همه تفاوت و تناقض آشكار در گفتار و کردار و به نوعى اتلاف وقت، شایسته‌تر اين است كه سفير عربستان در تهران احضار و ضمن عرض توضيحات و واضحات مربوطه مسئله به گونه‌ای كه با احكام اسلام در تزاحم نباشد، شبیه‌سازی و مقابله به مثل گردد تا همه بدانند كه بازى با دم شيران زنده، كار روبهان مرده نيست. البته براى عمل به اين وظيفه مهم دينى و ملى، هنوز فرصت باقى است و در صورتى كه مقامات عربستان سعودى، مأمورین فاسد خود را به اشد مجازات نرسانند، اين حق براى حكومت اسلامى باقى خواهد بود كه خود رأساً اقدام و حكم خدا را در باره آنان اجرا نمايد. اوایل پيروزى انقلاب اسلامى و در زمانى كه مردم ايران تازه نظام شاهنشاهى را از اريكه قدرت به زير كشيده بودند و هنوز كشور ما ثبات، امنيت و توان بازدارندگى كافى و وافى خود را باز نيافته بود، مسئولان وزارت خارجه شوروى سابق، با مقامات سفارتخانه ايران، در گيرى فيزيكى پيدا می‌کنند كه در اين درگيرى، ظاهراً يك روسى، در گوش يك ايرانى مى زند، اما به دستور رهبر فقيد انقلاب، اين اقدام نامتعارف و غير اخلاقى روس ها در تهران مقابله به مثل مى گردد، پخته داند كاين سخن با خام نيست!