اپرای سعدی از نظر نمایشی هیچ مشکل ندارد و فقط منتظر صدور مجوزهای لازم از سوی دفتر موسیقی معاونت امور هنری برای بخش موسیقی کار هستیم.
رضا دادویی، رئیس شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی درباره صدور مجوز برای اپرای عروسکی «سعدی» گفت: گروه بازبینی روز گذشته به تماشای این نمایش نشستند و از نظر ما هیچ مشکلی وجود ندارد. یعنی این اپرا از نظر نمایشی هیچ مشکل ندارد و فقط منتظر صدور مجوزهای لازم از سوی دفتر موسیقی معاونت امور هنری برای بخش موسیقی کار هستیم.
او در پاسخ به این سوال که چرا برخلاف دورهای گذشته اپرای گروه تئاتر «آران» باید از دو مرجع مجوز دریافت کند؛ بیان کرد: این قانون به تازگی وضع شده و اجراهایی مانند اپراهای نمایشی توسط دو نهاد قضاوت میشوند و مجوز دریافت میکنند. بنابراین بخش نمایش توسط شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی و مجوز بخش موسیقی توسط دفتر موسیقی صادر میشود.
دادویی تاکید کرد: مجوز تهران به دیگر استانها ارتباط ندارد و نمایش برای اجرا در دیگر شهرها باید از شوراهای موردنظر در استان مجوز دریافت کند. بنابراین اینکه مسئولان استان اعلام کنند مجوز تهران نظر قطعی درباره اجرای نمایش مثلا در شیراز تلقی میشود صحیح نیست.
رئیس شورای ارزشیابی و نظارت در انتها گفت: شورای بازبینی شب گذشته به تماشای این نمایش نشستند و بسیار راضی بودند و نظر خود را به مدیرکل هنرهای نمایشی اعلام کردند و نظر نهایی در این رابطه توسط مدیرکل هنرهای نمایشی اعلام میشود.
بهروز غریبپور با بیان اینکه اشاره به یک سابقه تاریخی برای تشریح مساله ضروری به نظر میرسد، گفت: نزدیک به 500 سال است تعزیه داریم. برگزارکنندگان تعزیه در دوره صفویه با اینکه از عوام بودند و شناخت علمی و آکادمیک نسبت به مسائل نداشتند به این درجه از شعور و آگاهی رسیده بودند که نمیشود نمایشی درباره واقعه کربلا نوشت که زن در آن حضور نداشته باشد.
این هنرمند ادامه داد: بر همین اساس به تدبیری رسیدند که سایه آن همچنان بر سر موسیقی ما حضور دارد. اینکه ما خوانندههایی به اصطلاح چپکوک داشته باشیم که میتوانند صدای زیر شبیه به زن را اجرا کنند و حضور "زینبخوان" و "علیاصغر خوان"یا "بچهخوان" در تعزیه از همین جا نشات میگیرد. بنابراین ما بدون توجه به اپرای غربی باید به دستاوردهای فرهنگی و هنری خود توجه کنیم.
غریبپور به تلاشهای بسیار برای شکلگیری اپرای عروسکی در ایران اشاره کرد و گفت: زمان شروع کار باید اندیشه میکردم که خلق اپراها باوجود خطوط قرمز به شیوهای پیش برود که حیات فعالیتهای گروه مستمر باشد و با مشکل مواجه نشویم. حذف خوانندگان زنده از روی صحنه و ضبط صدای آنها در استودیو برای پخش هنگام اجرا بر همین اساس اتفاق افتاد و خوشبختانه طی ده سال گذشته این تدبیر با مقبولیت مخاطبان نیز مواجه شده است.
کارگردان اپرای «رستم و سهراب» ادامه داد: اجرای اپراهای عروسکی «مکبث»، «عاشورا»، «مولوی»، «حافظ»، «لیلی و مجنون» و اخیرا هم «سعدی» به کلی با همین روش پیش رفت و آنچه در نمایش اخیر ما اتفاق افتاده به هیچ وجه خارقالعاده نیست. بلکه یک روند 10ساله است که با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تمام اجراهای ایران و جهان گروه آران تجربه شده است.
او تصریح کرد: با توجه به اینکه سالهای زیادی است برای خلق این اپرا تلاش صورت گرفته به هیچ وجه دست به عملی نزده و نخواهم زد که موجب توقیف نمایش شود. معتقدم یک نفر باید بیمار باشد که تلاشهای شبانهروزی 60 - 70 عضو گروه را با یک بیتدبیری به مخاطره بیندازد.
غریبپور با بیان اینکه به نظر میرسد عکس گفتهها درحال اثبات است، خاطرنشان کرد: تصور میکنم آقایان بدون درنظر گرفتن سابقه موضوع دست به چنین کاری زدند. چطور میشود یک شیوه اجرایی که طی 10 سال گذشته و در شرایطی که بهزعم عدهای، هنرمندان امکان رشد و فعالیت نداشتند خود را در داخل و خارج از کشور به اثبات برساند اما در دولتی با شعار فراهم آوردنِ شرایط مثبت برای هنرمندان با چنین مسالهای مواجه شود؟
سرپرست گروه تئاتر «آران» افزود: بیشترین نمایشهای گروه تئاتر «آران» در دولت گذشته خلق و اجرا شد و من معتقدم آنچه پیش آمده یک اتفاق بدیع است که باید سر منشا آن را پیدا کنیم. درمورد اپرای «سعدی» دوستان به دلایلی که خودشان تشخیص داده بودند، تصور داشتند امکان اجرا در شیراز وجود ندارد؛ اما مسئولان شیراز روز گذشته به من خبر دادند مخالفترین جریانها در استان به این نتیجه رسیدند که بحث تکخوان زن در نمایش ما به هیچ وجه مطرح نیست و گفتند درصورت صدور مجوز توسط مسئولان در تهران مشکلی برای اجرا وجود ندارد.
غریبپور با اشاره به گفتگوی دو هفته قبل خود با علی مرادخانی، معاون امور هنری اظهار کرد: بنابر حسن نیت و برای اینکه بعدا عنوان نشود فلانی خواست شیطنت کند و حاشیهسازیهای دیگر به معاون امور هنری اعلام کردم ما در نمایش صدای زن داریم اما این به معنای متعارف یعنی "خوانندگی" نیست. بلکه کاملا بازیگری محسوب میشد و تاکید کردم به این دلیل که چنین شیوهای قبلا کمتر در آثار نمایشی سابقه داشته من واژه آواگر (خواننده-بازیگر) را جایگزین کردهام چون عنوان خواننده صحیح نیست.
موسس فرهنگسرای بهمن گفت: گروه بازبینی روز گذشته و بعد از تماشای اپرای سعدی ضمن استقبال از اجرا با شجاعت و شرافت اعلام کردند، «این نمایش از نظر ما هیچ مشکلی ندارد اما برای شما حامل پیامی هستیم! اینکه صدای زن در این اپرا ایجاد مشکل میکند. پرسش من این بود که مگر میشود درباره اجزای یک نمایش قبل تماشای اثر نظر جداگانه صادر کرد.
او ادامه داد: اگر قرار است درباره بخش موسیقی اظهارنظر صورت بگیرد پس چرا از دفتر موسیقی نمایندهای در اجرای بازبینی حضور نداشت. معتقدم یک نفر نمایش را ندیده رد کرده اما به مسئولان اطمینان خاطر میدهم این نمایش هیچ شبهه مذهبی ندارد. این حاصل عمر هنری و تجربه 10 ساله اجرای اپراهای عروسکی است.
غریبپور با بیان خاطرهای تصریح کرد: دکتر حدادعادل که به عرفان و فلسفه اسلامی گرایش زیادی دارد به عنوان فردی منسوب به طیف اصولگرا به تماشای اپرای «مولوی» نشست و بار دوم برای همکاران خود در انجمن حکمت و فلسفه بلیت تهیه کرد تا به اجرای این نمایش بنشینند.
این هنرمند ادامه داد: ما در دوره وزارت آقای صفار هرندی و دکتر حسینی که مدیرانی اصولگرا محسوب میشوند مورد حمایت قرار گرفتیم و امکان سفر داشتیم که این تجربهها نشان میدهد جریانهای گوناگون اپرای عروسکی را پذیرفته است. زمانی شما با مسالهای مواجه هستید که سابقه ندارد اما اجرای اپراهای عروسکی گروه «آران» سابقه 10 ساله دارد. آن زمان من از آقای احمدینژاد گلایه میکردم که چرا به تماشای آثار گروه نمینشیند اما حداقل مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ما حمایت میکردند.
او تصریح کرد: در این دوره آقای روحانی به تماشای آثار گروه نیامده و آقای جنتی بهعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز چنین نکرده است. حتی آقای مرادخانی که ابتدا حمایتهایی برای اجرای اپرای «سعدی» داشت و پیامهای ایشان در حافظه تلفن همراه من موجود است ناگهان طوری عمل کرد که امروز شورای بازبینی معلق مانده و نمیتواند تصمیم بگیرد.
این هنرمند تاکید کرد: این تصمیمگیری غیراصولی و غیرمدبرانه است اما من معتقدم اگر بنابر ایجاد مشکل و لجبازی نباشد مساله حتما راهحل دارد. از نظر فنی برای ما مقدور نیست که از همخوان استفاده کنیم و اگر قرار بر این بود اجراهای رپرتوار (تناوبی) گروه طی این سالها با مشکل مواجه میشد.
غریبپور خاطرنشان کرد: تصمیم امروز مدیران یعنی کوبیدن میخ بر تابوت هنری است که از ابتدای انقلاب تا امروز رشد کرده، بالیده و در جهان به نام ایران درخشیده است. من نشام دادم میتوان جهان را متوجه هنر ایران کرد. دریافت نشان به بهانه گشایش زبان عروسکی در جهان، دریافت دکتری افتخاری دانشگاه سینما و تئاتر تفلیس برای اجرای نمایش رستم و سهراب، دریافت نشان شوالیه دولت ایتالیا برای سه اجرای موفق در این کشور ازجمله افتخاراتی است که گروه آران با خود به همراه داشته و مگر میشود در میان تمام آشوبهای جهانی علیه ایران به سادگی چنین افتخاراتی کسب کرد؟
این کارگردان با بیان اینکه مساله فقط به صحنه بردن اپرای عروسکی «سعدی» نیست؛ گفت: به آقایان میگویم فکری کنید که ادامه حیات و حرکت رو به جلوی گروه «آران» میسر باشد تمام آنچه در گروه ما اتفاق افتاد عکس تبلیغات کشورهای خارجی را اثبات کرد و ما نشان دادیم در ایران به آثار فاخر بها داده میشود که امیدوارم در دولت یازدهم خلاف این اثبات نشود.
تالار وحدت میزبان کنسرت موسیقی زمستانوازندهی پیشکسوت ساز کمانچه در واکنش به انتشار خبر ارسال پروندهی ثبت جهانی این ساز به یونسکو، گفت: بهتر است، به جای ثبت جهانی کمانچه برای این ساز، نوازنده تربیت کنیم.
هادی منتظری اظهار کرد: کمانچه در نقاط مختلف دنیا نواخته میشود و ما باید شیوهی نوازندگی خود را بررسی کنیم.
او با بیان خاطرهای گفت: به یاد دارم قبل از انقلاب اسلامی، وزیر فرهنگ وقت نزد استاد ابراهیم قنبریمهر(مطرحترین سازگر ایرانی) رفت و به او گفت که کمانچهی جمهوری آذربایجان خیلی خوشصدا است، شما هم کمانچهی آذری بسازید. استاد قنبریمهر به باکو سفر کرد و آن کمانچه را دید؛ اما پس از بازگشت از سفر به وزیر گفت که کمانچهی ایرانی هیچ مشکلی ندارد، بلکه نوازندگان کارشان را بلد نیستند.
این کمانچهنواز پیشکسوت تصریح کرد: من با این «دادار دودورها» مخالفم. باید به مسائل جدیتری توجه کرد. خواهش میکنم این جملهی من را حمل بر خودستایی نکنید، اما تنها کسی که صدای کمانچه را مثل کمانچه درمیآورد، بندهی حقیر هستم. ما باید به ماهیت و سونوریتهی ساز توجه کنیم.
منتظری معتقد است: ما اصل قضیه را رها کردیم و به گویش این ساز اهمیت نمیدهیم. در حالی که کمانچهی ایرانی، کمانچهی ترکی و کمانچهی چینی هر کدام رنگ صدای خود را دارند و با شیوههای خاص خود نواخته میشوند. ما باید در نوازندگی کمانچهی ایرانی، به شاخص و استاندارد برسیم.
وی تأکید کرد: اقدام به ثبت جهانی کمانچه مانند ماشینی است که بخواهیم آن را حرکت دهیم، اما بنزین نداشته باشیم که در آن بریزیم.
او با بیان اینکه استقبال جوانان از ساز کمانچه این روزها بهتر شده است، گفت: ما باید «خانه کمانچه» داشته باشیم. جایی به نام آکادمی کمانچه باید در کشور وجود داشته باشد تا به یک استاندارد برای تدریس این ساز برسیم.
سرپرست گروه «تیام» ادامه داد: ما حتی یک کتاب خوب برای کمانچه نداریم. چند پیشکسوت باید بنشینند و به تصحیح این کار بپردازند. حالا مثلا ما به سازمان یونسکو برویم و بگوییم این ساز برای ما است، فایدهاش چیست؟ در درجهی اول باید به حفظ هویت این ساز در کشور توجه کرد.
نوید دهقان نیز که یکی از کمانچهنوازان جوان کشور است، دربارهی فراخوان خانهی موسیقی برای دعوت از نوازندگان این ساز و حمایت از جهانی شدن کمانچه، گفت: چندی پیش خانهی موسیقی و به دعوت آقای پیرنیاکان، فراخوانی داد تا ما متنی را که دربارهی کمانچه نوشته بودند، امضا کنیم. به هر حال این اتفاقات باید توسط دولت شکل بگیرد که متأسفانه همیشه از این نظر دچار کمبود بودهایم؛ اما حالا خانهی موسیقی از سوی ما سعی در جهانی کردن این ساز دارد و این کار مهمی است.
او ادامه داد: به هر حال، میراث فرهنگی هر کشوری هویت و شناسنامهی آن است؛ اما متأسفانه در فراخوانی که آن روز توسط خانهی موسیقی داده شد، تعداد کمی از نوازندگان کمانچه حضور پیدا کردند که این، کملطفی دوستان بود.
دهقان دربارهی کمانچهنوازی در کشورهای مختلف نیز گفت: کشورهای همسایهی ما مانند تاجیکستان و ترکمنستان نیز کمانچهنوازی انجام میدهند، البته به فراخور شرایط هر منطقه، این ساز متفاوت نواخته میشود؛ اما مهمترین منطقهی ایران در کمانچهنوازی، منطقهی لرستان است که کمانچه در آنجا هنوز ساختاری بدوی و ابتدایی دارد.
سرپرست گروه «قمر» دربارهی تفاوت کمانچهنوازی از گذشته تا امروز نیز گفت: تفاوت کمانچهنوازی از گذشته تا امروز خیلی زیاد است. کمانچه سالها ساز اصلی موسیقی دستگاهی ایران نبود و کمتر مورد توجه قرار گرفت؛ اما این ساز امروز اجتماعیتر شده است. در موسیقی غرب نیز ویلن جایگزینی برای کمانچه است. باید بگویم که هرچه در رپرتوآر موسیقی دستگاهی ایران وجود دارد، با کمانچه نیز قابل اجرا است.
کمانچه یکی از سازهای ایرانی است. این سازعلاوه بر شکم، دسته و سر در انتهای پایینی ساز، پایهای دارد که روی زمین یا زانوی نوازنده قرار میگیرد. کمانچه در دوران صفویه و قاجاریه جزو سازهای اصلی موسیقی ایران بوده است. همچنین نخستین صدای ضبط شدهی کمانچه به اوایل قرن بیستم میلادی برمیگردد. باقرخان رامشگر، علیاصغر بهاری، رحمتالله بدیعی، محمد مقدسی، کیهان کلهر، علیاکبر شکارچی، درویشرضا منظمی، سعید فرجپوری، اردشیر کامکار، هادی منتظری و مهدی آذرسینا از نوازندگان مطرح این ساز هستند.
براساس اطلاعات منتشرشده در رسانهها مدتی پیش، پروندهی جهانی کمانچه برای ثبت در فهرست موقت به یونسکو فرستاده شد و قرار است، پروندهی این ساز در اجلاس میراث ناملموس یونسکو در سال 2016 بررسی شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com