کد خبر: ۲۵۱۴۸۴
تاریخ انتشار:

به بهانه تفاهم تاریخی پیرامون چارچوب توافق اتمی

فیروز روشن

1) سیاست خارجی در تمام کشورهای تاثیر گذاردنیا حاصل وا کاوی فرایند های " ژئو استراتژیک وژئوپولیتیک " در منطقه و جهان در رابطه با منافع ملی دراز مدت و پایدار آن‌ها می باشد. انقلاب پیروز مند ومردمی ما موجب تحولات ژرفی در منطقه وجهان گشت. رویکرد استکبار جهانی و هم پیمانهای آن‌ها مقابله نظامی با 8 سال جنگ تحمیلی بود. کشور ما از این آوردگاه و آزمایش تاریخی با قابلیت انعطاف و ابتکارات بی‌نظیرمردمی, در متن موقعیت ژئو استراتژیک و ژئو پولیتیک, بدون شک پیروزمند بیرون آمد. پس از آن حمله نرم در عرصه اقتصادی, سیاسی – فرهنگی و تبلیغاتی آغاز گشت. اکنون ما شاهد فرسودگی این تهدیدات و تحمیلات و بهره وری از پایداری ومقاومت خود هستیم.

سیاست خارجی ما پس از انقلاب بازتاب یک حاکمیت ملی بر پایه منافع ملی بوده وهست. ساختارنهاد ها (اندیشکده های فکری در شورای امنیت ملی زیر نظر رهبری و مشاورین این نهاد) وتدوین این سیاست گزاری از نظر سیاسی ماهیتاً از نظر راهبردی فرا جناحی است, هر چند با تغییر سیاسی دولت ها که از نطر فرم و ظاهر یکسان نیستند ولی کلاً در این فرم‌های متفاوت, در رابطه با ماهیت راهبردی سیاستگزاری, دارای تداوم و هم افزون یکدیگرند. در عرصه سیاست نرم, تبلیغات و مدیریت تأثیر گذاری سیاسی بر افکار عمومی یکی از موئلفه های عمده این مبارزه می باشد. از نظر راهبردی در منطقه و در سطوح فرا منطقه ا ی مخاطبین ما از نظر تبلیغاتی یکسان نیستند. به ویژه از آنجا که بنیاد مادی تأثیر گذاری مادر منطقه مردم محروم و ستمدیده خاورمیانه هستند و این در حالی است که تأثیر گذاری بر افکار عمومی در دنیای غرب می بایست به گونه‌ای دیگر تحقق یابد. هر دو سوی مخاطبین ما در این آوردگاه تبلیغاتی از اهمیت ویژه ای برخوردارند, هر چند که توده های محروم و مستعد خاور میانه در در این بازه زمانی از نقشی تاریخ ساز تر بر خوردارند.
بنا بر این دیدگاه و داوری ما نسبت به شاکله سیاست خارجی کشور می بایست شامل ملاحظات بسیار پیچیده پیرامون این گزاره باشد. از این منظر فرمها ورویکردهای دولت های کلاً در متن راهبردی, با نقاط ثقل متفاوت, موفق و هم افزون یکدیگر بوده اند... ادامه دارد.

2) بنا بر این بدیهی است که سیاست خارجی کشور در دولت های پیشین نیز در نهاد های نامبرده تدوین گشته ومورد تایید نهاد رهبری ومشاورین این نهاد بوده است. از این گذشته آغاز این گفتگو ها ی بسیار پیچیده و بغرنج که اکنون اجالتا منجر به تفاهمی پیرامون چارچوب توافق جامع اتمی گشته است نیز در زمان مسولیت دولت پیشین بوده است.

تلاش پیگیرتیم دیپلماتیک کشور ما با مدیریت حرفه ای وزیر خارجه محترم کشورمان آقای دکتر ظریف موفق گشت که طی فرایند نفس گیر این گفتگو ها به گونه ای شگفت انگیز بر افکار عمومی کشورهای غربی تاثیر مثبت گذاشته وفضای سیاسی را به نفع منافع ملی و حقانیت ما در برابر طرفهای گفتگومتحول سازد. در سایه تلاشها وسخت کوشی این تیم کشور ماتوانست گستره عمده ترین رسانه های دنیا را تسخیر نموده وتوانمندی, تاثیرگذاری و درخشش نقش ایران را در معادلات بین المللی ومنطقه هم وزن عمده ترین قدرت های جهانی به نمایش گذارد.

سیاست خارجی دولت ایالات متحده آمریکا نیزدر منطقه خاور میانه صرفنظر از اینکه کدام حزب حاکمیت را در دست داشته باشد محصول واکاوی موقعیت ژئو پولیتیک در این پهنه می باشد وتاکنون عمدتا همراه با تداوم بوده است رویکرد آنها در برابر کشور ما از زمان حاکمیت جمهوری خواهان تا کنون یکسان و همراه با تداوم بوده است. ولیکن اکنون آنها با موقعیت بغرنجی در منطقه وجهان روبرو هستند که حاکی از فرسودگی اقتصادی, سیاسی و نظامی آنها و هم پیمان هایشان می باشد. جهان غرب از نظر اقتصادی از سال 2008 تاکنون با بحرانی فراگیر (اتحادیه اروپا) و آمریکا دست به گریبان می باشد که از نظر عمق و توان تحمل, با تنگناهای اقتصادی غیر ارگانیک ایجاد و تحمیل شده از سوی آنهادر کشور ما قابل سنجش نیست. افزون بر این فشار های سیاستهای تحریم های اقتصادی به اذعان خود آنها کارآیی خود را از دست داده است و آنها پیامدهای " خود زنی " این وسیله فشار را عملا حس نموده اند. این سیاست حامل تناقضی آشتی نا پذیر است. از سویی رویکرد آنها در رابطه با برون رفت از بحران اقتصادی ایجاد پیمان های اقتصادی نوین در جهت گسترش تجارت جهانی است, از سوی دیگر با با سوءاستفاده از حربه فشار اقتصادی از راه تحریم بر علیه تجارت با ایران, روسیه, ونزوئلا و...خود را ه کارهای برون رفت از بحران را بلوکه کرده اند. اکنون ما در مذاکرات هسته ای شاهد این واقعیت هستیم که بیشتر کشورهای غربی 5 + 1 (آلمان, انگلیس وفرانسه) هم وزن و هماهنگ با ایران با بی صبری درپی رهایی از این تحریمها می باشند.

ازنظر نفوذ استراتژیک در منطقه ایران توانست محاصره نظامی و سیاسی خود رااز سوی پایگاه های نظامی آمریکا در کشورهای وابسته منطقه با موفقیتی شگفت آمیز شکسته و با ایجاد وتثبیت محور عراق, سوریه, لبنان و گسترش روز افزون این محور دریمن, بحرین و افغانستان و...به عمق استراتژیک خود در برابر اسراییل بیفزاید. در چنین حالتی از فرایند تحولات در خاور میانه, از سویی ایران از نظر نظامی قادر به دفاع از خود بوده واز سوی دیگر این توان دفاعی در رابطه با هم سویی منافع ملی کشورهای روسیه, چین وهند دارای پشوانه بالقوه دفاعی و استراتژیک می باشد. افزون بر این از نظر نیاز راهبردی دنیای غرب از سویی وچین و هندوستان از سوی دیگر به منابع انرژی در حوزه دریای خزر, آسیای میانه وایران ومسیرهای انتقال این انرژی به غرب و شرق رقابتی نفس گیر درگیر است که عمدتا کانون های بحران ها ودرگیریهای نظامی در منطقه را میبایست در رابطه با این رقابت درک و تعریف کرد.

در بستر چنین تلاطم های ژئو استراتژیک در منطقه کنترل ونفوذ آمریکا در منطقه هر روز بیشتر کاهش می یابد و سعی دارد از طریق کشورهای وابسته به خود در منطقه مثل ترکیه, عربستان سعودی قطر و...نفوذ خود را با فشار نظامی حفظ نماید. این درحالیست که این سیاست موقعیت متزلزل سیاسی این کشور ها را در رابطه با مردم منطقه بیش از پیش به نفع نفوذ سیاسی روز افزون ایران نا پایدار نموده است... ادامه دارد

3) در چنین شرایط بحرانی آمریکا می بایست هر چه زودتر برای پیشگیری از فرو پاشی روز افزون منافع خود در خاور میانه در برابر رقبای خود در شرق خاور میانه چاره اندیشی و بر مبنای رعایت و احترام به منافع ملی شرکای آینده خود در منطقه یار گیری و تقسیم کارنماید. در این فرایافت نوین سیاست خارجی آمریکا در خاور میانه ایران تنها کشوری در منطقه است که از هر نظر شایستگی ایفای چنین نقشی را دارد. زمزمه گفتمان های تدوین این سیاست نوین با ابتکار ایجاد رابطه و همکاری با ایران با شیوه نزدیکی به چین در دوره زمانداری ریچارد نیکسون ومدیریت سیاست خارجی توسط هنری کیزینگر در دهه سالهای 70 از اطاقهای فکری حزب دمکرات به گوش میرسد. این در حالی است که بخش صهیونیستی صنعت مالی با قدرت مالی خود در تلاش است که با نفوذ وتطمیع اعضای کنگره وسنا از هر دو حزب, آنها را از پیگیری منافع ملی به نفع حفظ حاکمیت بخش صهیونیستی صنعت مالی وکانون سیاسی آن در دولت فعلی اسرائیل
باز دارد. ادامه این سیاست در خاورمیانه و چالش فلسطین هر روز بیشتر بر تنفر مردم خاور میانه از این آمریکا و رویکرد سیاسی و نظامی آن در منطقه می افزاید...

در چنین شرایطی است که اندک اندک تاریخ مصرف نقش دولت صهیونیستی اسرائیل در رابطه با منافع ملی آیالات متحده آمریکا در منطقه در حال به سر رسیدن می باشد.

هم اکنون در آستانه حصول این تفاهم پیرامون چارچوب توافق اتمی, بازتاب وتکیه بر تاثیر گذاری نفوذ روز افزون سیاسی ایران در منطقه را میتوان در تفسیر کلیه رسانه های معتبر جهانی پیگیری نمود.
در بخش پایانی این چکیده به توضیح مناقشه اتمی در رابطه با اسرائیل و قدرت های غربی و موقعیت امروز خواهم پرداخت... ادامه دارد

4) گاهشمار برنامه اتمی ایران و پیگیری آن پس از انقلاب (جنگ تحمیلی) حدودا سابقه ای 60 ساله (1957) دارد این برنامه با توافق ایالات متحده آمریکا وانگیس و همکاری, فرانسه و آلمان غربی در دوران سلطنت محمد رضا شاه پهلوی آغاز گشت.

پس از جنگ تحمیلی تا سال 2003 در دکترین دفاعی کشور ما با الگو سازی از نقش باز دارنده سلاح اتمی در استقرار صلح پایدار (صلح 70 ساله در اروپا پس از جنگ های مذهبی 30 ساله در قرون وسطی (قرن های 16 و 17 میلادی) و دو جنگ جهانی) در جهان ایران نیز در تکاپوی دسترسی به این سلاح بود. خوشبختانه با تجدید نظر در این دکترین فرسوده, مسئولین سیاسی و نطامی کشور ما به دکترین نوین دفاعی کنونی (دکترین دفاعی بازدارنده, جنگ نا متقارن و استفاده از پتانسیل رزمی دشمن بر علیه خود او...), منطبق با شرایط ویژه جغرافیایی ما در منطق دست یافتند.

دولت غاصب اسرا ییل از خیلی پیشترمسلح به بیش از 200 کلاهک اتمی است. آنها تا چندی پیش ادعا داشتند که ایران با دسترسی به سلاح اتمی (یک بمب) اسرائیل را نابود میکند. تااینکه اندک اندک جامعه جهانی جرات پیدا کرد که در رسانه ها و مصاحبه ها از آنها بپرسند که چگونه ایران می تواند با یک بمب هسته ای برای شما بااین تسلیحات گسترده و فن آوری مدرن حمل سلاح اتمی و پیشگیری تهدیدی باشد؟! اکنون آنها میگویند که نگرانی ما از اینست که دیگران هم (کشور های 100% وابسته به آمریکا) به این فکر بیفتند و تعا دل قوا در خاور میانه بر هم بریزد.

صرفنظر از بی اساس بودن این ادعا های غیر منظقی و مسخره, اصولا با توجه به موقعیت ژئو استراتژیک منطقه, کاربرد سلاح اتمی از سوی هیچ نیرویی در این منطقه امکان پذیر نیست. از نظر جغرافیایی اسرائیل بین صحرای سینا, شبه جزیره عربستان ودشت کویر و دشت لوت در ایران وشاخ آفریقا قرار دارد. سراسراین منطقه کلان وگسترده پوشیده از ماسه وریز گرد است و پیامد انفجار اتمی احتمالی در هر نقطه این پهنه, همراه با پراکنش ذرات ماسه وریز گرد با بار پرتو های هسته ای نظیر پلوتونیوم وسایر ایزوتوپ های تشعشعات اتمی بوسیله باد و طوفان به سر تاسر منطقه خواهد بود و همه وهمه جا از جمله بزرگترین منطقه انباشت انرژی فسیلی جهان, حتا تا حوزه دریای خزر آلوده وغیرقابل استفاده خواهند شد و طبیعتا خود اسرائیل ویا هر کشور دیگر در منطقه نیز در معرض این خطر مهلک قرار خواهند گرفت. بنابر این دقیقا به خاطر همین موقعیت جغرافیایی است که نیروگاه اتمی ایران در بوشهر پس از راه اندازی, وطراحی وبرنامه ساخت نیروگاه های دیگر در کنار ساحل ما در خلیج فارس نمی توانند هدفی برای حمله اسرائیل با توان نظامی برترش باشند. در حالیکه ای ساختار ها در ساحل ما خود سپری دفاعی از نظر استراتژیک برای ما می باشند و در پناه سایه آنها خود اسرائیل و کشور های آنسویی خلیج فارس زیر چتر آتش یکان های موشکی و دفاعی ما قرار دارند.

دقیقا نگرانی دولت اسرائیل که خو فاقد " عمق استراتژیک " می باشد, از این واقعیت ملموس ژئو استراتژیک است که توان و برتری نظامی آن را در منطقه " آچمز" و خنثی ساخته است؛ و بدین ترتیب است که زمزمه پایان تاریخ مصرف این کشور در منطقه که با چالش های دیگری که ایجاد نموده است, با منافع ملی قدرت های جهانی غرب در تضاد قرار میگیرد.

توان اتمی کنونی هم که برخلاف میل باطنی ایالات متحده و به کمک فرانسه سامان یافت, در واقع برای کاربرد در خاور میانه نیست, بلکه تهدیدی برای متحدین امروزی و دشمنان قسم خورده دیروزی اوست. میگویند در سیاست هیچ کشوری دوست یا دشمن دائمی ندارد وتنها منافع ملی کشورها تعیین کننده می باشند.

بدین ترتیب آیا اسرائیل همین امروز یا در آینده ای نه چندان دور نمی تواند غرب را با تهدید و قدرت مالی صنایع مالی مجبور به پیروی از سیاست های خود نماید؟ ای گمانه زنی قابل بررسی و واکاوی جدی است

بنا براین پس پرده فشار نرم غرب با تحریک اسرائیل و تحریم ها و غیره چنین است ونه تحت تاثیر " ادبیات " آقای دکتر احمدی نژاد بوجود آمده است, ونه با " لبخندها و شارم " وزیر خارجه محبوبمان به سادگی از بین خواهند رفت!

بنا براین " قیل وقال " خود انگیخته حامیان دولت فعلی و سواری تبلیغاتی بر موج زود گذر این تفاهم و سود جوئی از آن در آستانه انتخابات مجلس و...در دراز مدت پایدار نخواهد بود و به ضرر آنها می باشد زیرا ماهیتا متاسفانه عوام فریبی و جو سازی و باز تاب واژگونه واقعیت های محض " و " گنجشک رنگ کردن است " است.

انتهای پیام/


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین