وی در ادامه درباره دستیابی به نتیجه تا پایان ماه مارس گفت: "هم رئیسجمهور [اوباما] و هم کری به وضوح اعلام کردهاند که درباره جدول زمانی حسی از فوریت وجود دارد، فکر میکنم که ایرانیها نیز به این موضوع پی بردهاند. مسائل زیادی وجود دارد که باید تحت پوشش قرار گیرند. بنابراین باید منتظر ماند و دید."
وی درباره محتویات یک توافق احتمالی میگوید: "توضیح محتویات این توافق یقینا آسانتر از دستیابی به آنها است، اما در ابتدا باید برنامه هستهای غیرنظامی ایران برای یک بازه زمانی طولانی مدت محدود شود. دوم، باید فرآیندهای بازرسی، راستیآزمایی و بررسی بسیار سختی اعمال شود. سوم، مرحله برداشتن تحریمها باید به گونهای باشد که شروطی برای بازگشت به تحریمها نیز اعمال گردد تا در صورتی که تعهدات نقض شد بتوان دوباره تحریمها را اعمال کرد. و چهارم اینکه قادر باشیم مسیرهای احتمالی به سمت بمب، چه از طریق تولید اورانیوم و یا پلوتونیوم، را مسدود کنیم، و تضمین کنیم، همانگونه که گفتهایم یک سال برای گریز هستهای زمان داشته باشیم. زمان کنونی گریز هستهای دو یا سه ماه است."
قائم مقام سابق وزارت خارجه آمریکا میگوید: "ببینید من بحث غنیسازی صفر را درک میکنم. در یک جهان کامل، یک برنامه اورانیوم داخلی وجود نخواهد داشت، و آمریکا در موقعیتهای بسیار دیگر تأکید کرده که بهتر است که غنیسازی داخلی وجود نداشته باشد، زیرا از نظر تجاری به صرفه نیست. واقعیت این است که ایرانیها طی یک دهه گذشته دانش غنیسازی را بدست آوردهاند، آنها اصول تکنولوژی غنیسازی را میدانند، و نمیتوان این خواسته را از آنها گرفت، نمیتوان آن را برچید، نمیتوان آن را بمباران کرد."
وی در ادامه افزود: "بنابراین واقعیت این است که که اگر میخواهید به یک توافق مذاکره شده دست یابید، موضوع این خواهد بود که چگونه [غنیسازی در ایران] محدود شود و در بلند مدت مورد راستیآزمایی قرار بگیرد، تا اطمینان حاصل شود که آنها سعی در تولید یک بمب هستهای نخواهند کرد.... بنابراین من بحث غنیسازی صفر را درک میکنم اما فکر میکنم که آن قطار ایستگاه را ترک کرده است."