یمن در مجاورت تنگه باب المندب قرار دارد و
این تنگه بین دریای سرخ و اقیانوس هند نزدیک ترین آبراه بین شرق و غرب
محسوب می شود، به همین دلیل یمن یکی از نقاط حساس و راهبردی دنیا است.
یمن
با تسلط بر باب المندب، دریای سرخ را کنترل می کند، به طوری که با دارا
بودن جزیره مهم و راهبردی 'بریم'، می تواند این تنگه را ببندد. همچنین دارا
بودن سواحل طولانی در دریای سرخ و دریای عرب و نیز وجود بنادری مانند عدن،
حدیده و مکلا، بر اهمیت راهبردی یمن افزوده است. از سویی عوامل دیگری چون
نزدیکی این کشور به شاخ آفریقا - که در نیمه دوم قرن گذشته محل کشمکش ابر
قدرت ها بوده - باعث حساسیت موقعیت آن شده است.
علاوه بر این دارا
بودن مرزهای مشترک با عربستان از سمت شمال یمن، باعث اهمیت امنیت آن برای
سعودی ها- به عنوان بزرگ ترین تولید کننده نفت اوپک - و اهمیت یافتن باب
المندب از نظر تولید و صدور نفت شده است. بر اساس آخرین آمار منتشر شده
سالانه 25 هزار فروند کشتی از این تنگه عبور کرده و به طور میانگین روزانه
3/3 میلیون بشکه نفت از این مسیر به سوی بازارهای جهانی رهسپار می شود.
از
این رو است که سیطره و کنترل انصار الله بر یمن منافع غرب را به خطر می
اندازد و آنها در صدد هستند تا افراد دست نشانده خود را بر سر قدرت
بیاورند.
اما این مساله زمانی برای غربی ها مهم تر می شود که مواضع و
راهبرد جنبش مردمی انصار الله را به جمهوری اسلامی ایران نزدیک می بینند.
چرا که آنها نیز مقاومت را سرلوحه کار خویش قرار داده و شعارهایی که انقلاب
اسلامی ایران آن را بر سر زبان ها انداخت، در بین مردم انقلابی یمن نیز
رایج شده است.
از سوی دیگر، برخی محافل منطقه ای نیز در تحلیل های
خود این برداشت را منعکس می کنند که 'نقش آفرینی اخیر انصار الله، باعث می
شود قدرت منطقه ای و جهانی ایران افزایش یابد و جمهوری اسلامی نقش بیشتری
در معادلات جهانی کسب کند'. آنها جایگاه معنوی ایران در منطقه، از جمله در
بین کشورهای عربی چون عراق، سوریه، لبنان و یمن را تهدیدی برای عربستانی که
عملا حافظ منافع غرب در منطقه است، تلقی کرده و آن را باعث کمرنگ شدن نقش
ریاض در معادلات منطقه ای می دانند.
دشمنان انقلاب یمن، همچنان در
حال برنامه ریزی هستند و تلاش می کنند که القا نمایند 'نفوذ ایران در منطقه
و مخصوصا در یمن و کنترل تنگه باب المندب، منافع کشورهای منطقه را تهدید
می کند'.
از این رو سناریوها در تل آویو نوشته می شود، بطوری که
'افی یسسخروف' روزنامه نگار صهیونیست نوشته است: اسرائیل با نگرانی سقوط
شهرهای یمن به دست حوثی ها را یکی پس از دیگری دنبال می کند، به ویژه که
این گروه شیعه مورد حمایت ایران به سیطره بر گذرگاه دریایی باب المندب
نزدیک شده است.
این روند نوعی ایران هراسی تلقی می شود که غربی ها و
برخی کشورهای منطقه آن را بطور مصنوعی ایجاد کرده اند و با استناد به همین
مدعیات، اقدام به زمینه سازی برای دخالت در امور داخلی یمن می کنند که گاه
پنهان و گاه آشکار است. دخالت هایی که پیامدهایی جبران ناپذیر و غیر قابل
بازگشتی را در پی خواهد داشت.
دخالت های غرب در امور داخلی یمن به
نوعی ایستادن در مقابل خواست و اراده مردم این کشور است. این درحالی است که
مردمی که سالیان متمادی در برابر تبعیض های اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاسی
حاکمان دست نشانده، مقاومت کردند، قطعا قادرند در برابر ظلم و ستم و دخالت
های غرب نیز ایستادگی کنند.
غرب که همیشه داعیه آزادی بیان و
دمکراسی دارد، حال چه شده که در برابر اراده و خواسته مردم یمن ایستادگی می
کند. آیا این اقدام بر خلاف گفته های خودشان نیست. آیا برآورده شدن خواسته
های مشروع، قانونی و ابتدایی مردم یمن، چیزی جز آزادی بیان و دمکراسی است.
یکی دیگر از مهمترین پیامدهای دخالت غرب در یمن، بیدار کردن غول
القاعده در یمن و شبه جزیره عربی خواهد بود. القاعده که مدتی، ضعیف شده بود
با انقلاب مردمی یمن، در حال تقویت از سوی عربستان و آمریکا است.
غرب
که منافع خود را در یمن از دست داده می بیند، حاضر است دست به هر اقدامی
بزند. حمایت از شبکه تروریستی القاعده از جمله این اقدامات است. فعال کردن
القاعده در یمن می تواند تبعات جبران ناپذیری برای منطقه و در آینده برای
غرب داشته باشد.
اقدامی که غربی ها آن را قبلا در سوریه و لیبی
تجربه کرده اند، تجربه ای سرشار از شکست و تلخی به همراه هزینه های گزاف
برای غرب و مردم این کشورها.
تا اینجا پیامدهای این اقدام غرب در
سوریه، سومالی و لیبی، دامان خودشان را گرفته و در حال حاضر در سوریه نه
راه پیش دارند و نه راه پس. غربی ها با حمایت از القاعده و داعش در سوریه،
باتلاقی را ایجاد کردند که اکنون در آن دست و پا می زنند. دخالت های غرب،
یمن را به سمت و سوی جنگ داخلی پیش می برد. با افزایش نقش گروه های مسلح
همچون داعش و القاعده نیز احتمال آغاز جنگ داخلی در یمن افزایش یافته است.
یمن نیز ظرفیت لازم را در مسیر 'سومالیزه' شدن یا شبیه سوریه شدن دارد.
به
نظر می رسد که غرب بار دیگر دچار اشتباهی راهبردی در یمن شده است. اشتباهی
که تنها باعث شد تا وجهه خود را در این کشورها بر باد رفته ببیند.
اکنون،
کشورهای غربی به دلیل اهمیت راهبردی یمن، جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه
را بهانه کرده اند تا از قدرت گرفتن محور مقاومت جلوگیری کنند.
این
دخالت های پنهان و گاه آشکار غرب، پیامدهایی غیرقابل اجتنابی خواهد داشت،
از جمله قرار گرفتن در برابر مردم یمن، بیدار شدن تروریستهای القاعده و
تکرار تجربه ناموفقشان در سوریه و لیبی .
این درحالی است که یمنی ها در ماههای اخیر بارها به خیابان آمدند تا بگویند با هرگونه دخالت خارجی در کشورشان مخالف هستند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com