به گزارش بولتن نیوز، کنفرانس امسال این اندیشکده که بر روی {موضوع} «اسرائیل در منطقهای متلاطم» تمرکز داشت، توصیههای سیاستگذاری برای «دولت آینده اسرائیل» را در بر میگرفت. بسیاری از مقامات رسمی سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی و کشورهای غربی در این کنفرانس سخنرانی کردند.
سخنرانان اصلی این کنفرانس ریون ریولین، رئیس رژیم اسرائیل؛ آویگدور لیبرمن، وزیر خارجه؛ موشه یعلون، وزیر دفاع، نفتالی بنت، وزیر اقتصاد؛ یائیر لاپید، عضو کنست و وزیر پیشین دارایی؛ اسحاق هرزوگ رهبر {حزب} مخالف، دکتر فلیپ گوردون، مشاور ویژه امور خاورمیانه رئیسجمهور، دیوید پترائوس، رئیس پیشین سازمان سیا و زیپی لیونی، عضو کنست و وزیر پیشین دادگستری این رژیم بودند. آنچه در ادامه میخوانید گزیده اظهاراتی است که با موضوعیت ایران طی سخنرانیها عنوان شده است:
رئیس جدید ستاد مشترک ارتش اسرائیل با چالشهای بسیاری روبهرو خواهد بود
وزیر دفاع اسرائیل در یک گفتگوی از پیش ضبطشده با «سرتیپ اودی دکل» مدیر «موسسه مطالعات امنیت ملی» درباره دینامیک منطقه و تهدیداتی که اسرائیل امروزه و در آینده با آنها مواجه است، تبادل نظر کرد. سرتیپ موشه (بوگی) یعلون سخنانش را با قدردانی از بنی گانتز، رئیس در حال کنارهگیری «ستاد مشترک ارتش اسرائیل» به خاطر {انجام} ۴۰ سال خدمت آغاز کرد. یعلون متذکر شد که «رئیس جدید ستاد مشترک ارتش» با چالشهای بسیاری – ضروریترین آنها تداوم ایجاد ثبات در نظامهای امنیتی فوری اسرائیل- روبهرو خواهد بود. وزیر دفاع این رژیم خاطرنشان ساخت که تنها پایداری در خاورمیانه، تغییر است. یعلون متذکر شد که اسرائیل با کاهش تهدیدات متعارف باید «برتری فناوری» خود را برای مواجهه با تروریسم، موشکها و تهدیدات سایبری هماهنگ کند. بر طبق اظهارات یعلون، دولت اسرائیل تصمیم گرفت تا این کشور را در «نبردهای گوناگون اطرافش» درگیر نکند. هرچند اسرائیل در «ارتفاعات جولان» کمکهای پزشکی و لجستیکی را در اختیار کسانی که با «دولت سوریه» در جنگ هستند، قرار داد.
یعلون، مصر بود که ایران بزرگترین تهدید منطقهای باقی میماند. او اظهار داشت که فشار بر ایران باید ادامه پیدا کند و هرگونه توافقی میان جامعه بینالمللی و ایران باید نه تنها «موضوع هستهای»، بلکه «تمامی رفتار ویرانگر این کشور» را در سرتاسر خاورمیانه و جهان در برگیرد. یعلون، وزیر دفاع، درباره درگیری با فلسطینیان خاطرنشان کرد که حلوفصل این مشکل یک اولویت منطقهای نیست و او {در این باره} هیچگونه راهحلی را متصور نمیشود. در عوض اسرائیل باید برای بهحداقل رساندن تهدیدات امنیتی خود و به منظور فراهم کردن شانس یک زندگی شرافتمندانه برای فلسطینیان این درگیری را به طور مناسبی مدیریت کند. وزیر دفاع سخنانش را با اظهاراتی درباره مجادلات بر سر «بودجه دفاعی {اسرائیل}» خاتمه میدهد: او گفت که فناوری پرهزینه است. بله، باتریهای «گنبد آهنین» ۱۰۰۰۰۰ دلار هزینه در بر دارد. اما هزینههای موشکهایی که به زمین اصابت میکنند، چطور؟
یائیر
لاپید: در ماه مارس آینده «یک نمایش دادخواهی پوچ» در کنگره آمریکا بر روی پرده میرود،
چونکه یک نخستوزیر حقیقی اسرائیل چنین سخنرانی را ایراد نخواهد کرد. این سخنرانی
غیرضروری به «رابطه اسرائیل با ایالاتمتحده» ضربه میزند. بدون ایراد این سخنرانی
«اکثریت دو سومی نمایندگان مجلس سنا» به منظور اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران
وجود میداشت. دیدگاه نتانیاهو درباره ایالاتمتحده منسوخ و بیربط است. «یک نخستوزیر
وظیفهشناس» به صورت آشکار و پنهان با «کاخ سفید» گفتگو میکرد و نشان میداد که
اسرائیل نه با نیمی از آمریکا بلکه با تمامی این کشور – هم جمهوریخواهان و هم
دموکراتها- «موافقت راهبردی» دارد.
نخستوزیر نه تنها به عنوان «آقای امنیتی» شکست خورده، بلکه او به عنوان «آقای اقتصادی» هم ناکام بوده است. «شکاف میان فقیر و غنی» به فراموشی سپرده شده است. تنها دلیلی که باعث انتخاب مجدد او شد، این بود که «آقای امنیتی» لقب گرفت و در این باره هم شکست خورد. تعداد «حملات تروریستی» در حال افزایش است و او در همکاری با «دولتهای اعتدالگرا» (عربستان سعودی، اردن و مصر) ناکام ماند، حتی با وجود اینکه آنها به اسرائیل به عنوان «یک متحد بالقوه» نگاه میکنند. «{حزب} یش آتید» برای حلوفصل بحران اقتصادی به سختی تلاش کرده است: باید تعداد وزرا کاهش یابد، چونکه بودجه باید صرف مهدکودکها شود. قرار بود در روز نخست ژانویه «چهار میلیارد شکل» به نظام بهداشتی این کشور اختصاص داده شود، اما نتانیاهو این {تخصیص} بودجه را متوقف کرد. او امروزه هیچگونه برنامه و یا راهحلی برای چگونگی بهتر کردن {وضعیت} زندگی در اسرائیل سراغ ندارد.
بسیاری از تغییر احتمالی راهبرد ایالاتمتحده نسبت به ایران نگرانند
از نظر دکتر امیلی لاندو مذاکرات «گروه ۱+۵» میتوانست به طور مؤثرتری بکار گرفته شود. او معتقد است که «{راهحل} جایگزین» نه عدم دستیابی به توافق، بلکه وجود یک «راهبرد تأثیرگذارتری» است که شانس رسیدن به توافق با گروه ۱+۵ را افزایش دهد. همچنین او بر این باور است که «توافق موقت» به ایران اجازه میدهد تا به طور خطرناکی «برنامه هستهایاش» را به پیش ببرد. بعلاوه «شواهد نگرانکنندهای» دال بر تمایل گروه ۱+۵ برای واگذاری امتیازاتی {به ایران} وجود دارد. باید به طور مؤثری از تحریمهای سختگیرانه به منظور «اعمال فشار بر ایران» برای انجام مذاکرات استفاده کرد. اگر ایران احساس کند که گروه ۱+۵ برای رسیدن به توافق بسیار مشتاق است، این موضوع به «ضعف موضع چانهزنی» گروه ۱+۵ تعبیر خواهد شد. علاوه بر این بسیاری از «تغییر احتمالی راهبرد ایالاتمتحده» نسبت به ایران و درباره فهم احتمالی آمریکا از ایران به عنوان «لنگر ثبات در خاورمیانه» نگرانند.
در مقابل «ری تکیه» فکر میکند که «پارامترهای مذاکرات هستهای»- بهویژه این عقیده که {دستیابی به} یک توافق دارای بند انقضا است- تا حدودی سهلانگارانه هستند. بعلاوه راهبرد فشار غرب بیش از اندازه بر روی «مسائل اقتصادی» متمرکز شده است؛ درحالیکه بخشی از رهبران ایران نسبت به «پیامدهای اقتصادی سیاستهایشان» بیاعتنا هستند.
باید اعمال فشار و تحریمها را حفظ کنیم اما با توجه به تأثیر منطقهای آنها
بر طبق {اظهارات} «دنیس راس» دولت ایالاتمتحده سرگرم مذاکره درباره رسیدن به توافقی است -که این کشور معتقد است بهترین گزینه ممکنی است -که میتواند برای همیشه بدان دست یابد. در مقابل موضع نخستوزیر اسرائیل این است که «این توافق» به ایران اجازه خواهد داد تا به کشوری در آستانه ساخت بمب هستهای – در زمان دلخواهش- تبدیل شود. به طور بالقوه دو راه برای پر کردن شکاف میان دولت آمریکا و دولت اسرائیل وجود دارند: نخست با تمرکز بر روی «خصیصه شفافیت»: گروه ۱+۵ باید به یک سری از پروتکلها و شیوههای جدیدی دست یابند که بتواند «مطلوبترین {سازوکار} کنترل برنامه هستهای {ایران}» را تضمین کند. دومین روش کاهش «اختلافات رویکردی میان ایالاتمتحده و اسرائیل» این است که چنانچه توافقی حاصل شود، تحریمها را با توجه به «نوع نقض توافق» درجهبندی کنند. راهحل دیگر میتواند این باشد که حتی پس از اینکه توافقی به امضا رسید، به طور مداوم تکرار شود که «همه گزینهها بر روی قرار دارند». دنیس رأس اضافه میکند باید فشار و تحریمها را – اما با افزایش آگهی و حساسیت نسبت به تأثیر این اقدامات بر ثبات منطقهای- حفظ کنیم.
ایرانیها «همه گزینهها بر روی میز قرار دارد» را باور ندارند
از نظر «یوسی کوپر واسر» ایالاتمتحده از {انجام} یک «حمله نظامی» بیمناک است و «گزینه دخالت نظامی» پذیرفتنی نیست. این بدین معنی است که ایرانیها به جمله «همه گزینهها بر روی میز قرار دارد» باور ندارند و به حرکت به جلو ادامه خواهند داد. تا هنگامیکه {سازمانهای} اطلاعاتی آمریکا متوجه شوند که در ایران اتفاقاتی در حال وقوع است، دیگر بسیار دیر خواهد بود. «ناسازگاری آمریکا و اسرائیل» درباره این موضوع به «رابطهای شخصی» مربوط نمیشود. این دو نگاه متفاوتی نسبت به این تهدید دارند. وضعیت کنونی ما اینگونه است که ایرانیها درک میکنند که برای آنها عبور از خط {قرمز} به منظور تبدیل شدن به یک کشور در آستانه {ساخت بمب هستهای} مرگبارتر و خطرناکتر از فواید تبدیل شدن به یک قدرت هستهای است. نهایتاً «زورگویی» و «تهدید نظامی باورکردنی آمریکا» تنها راه برخورد با ایرانیها است؛ و هنوز چنین کاری شدنی است.
تامارا ویتز از «موسسه بروکینگز» متذکر میشود که چهارچوب مسئله ایران در واشنگتن بسیار متفاوت است. اسرائیل به این مذاکرات از عدسی «مذاکرات ایالاتمتحده با ایران» نگاه میکند. در مقابل واشنگتن به این مذاکرات «نه به عنوان مسئله آمریکا و ایران» بلکه به مثابه «رویارویی میان ائتلاف بینالمللی و ایران» نگاه میکند. در حال حاضر تنها وظیفه ایالاتمتحده این است که به این ائتلاف بینالمللی تداوم ببخشد و از این طریق توان غرب را برای اعمال فشار بر ایران حفظ کند. مسلماً «نظام تحریمها» در موفقیت مذاکرات نقش محوری داشتهاند. اما «این ائتلاف» برای برخی از اعضای آن که تحریمهای را به قیمت اقتصادهای ملی خودشان اعمال کردند، شکننده باقی میماند.
وضعیت کنونی برای «امنیت اسرائیل» ویرانگر است
خطراتی که اسرائیل در حال حاضر با آنها مواجه است «تمام اروپا» را هم تحت تأثیر قرار میدهد. آلمان در حال حاضر در «ائتلاف بینالمللی علیه داعش» شرکت میکند. همچنین این کشور عضو مذاکرات «گروه ۱+۵» است، به دلیل اینکه مسئله ایران «امنیت اروپا» را هم تحت تأثیر قرار میدهد. تا زمانی که راهحلی پیدا شود، «نظام تحریمها» اعمال میشود و تا آن زمان برچیده نخواهد شد. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، «ارزشمندی نظم بینالمللی» را ستایش میکند و خاطرنشان میکند که گفتگو با روسیه درباره تمامی مسائل – بهجز در هنگام بحرانها- امکانپذیر است. او متذکر شد که آلمان از نبرد اسرائیل برای «{دستیابی به} امنیت» حمایت میکند. او همچنین متقاعد شد که وضعیت کنونی برای «امنیت اسرائیل» ویرانگر است و اینکه باید «راهحل دو کشور» به اجرا گذاشته شود.
نفوذ کشورهای غیرعربی در خاورمیانه
پیر لیلوش، معاون حزب «اتحاد برای جنبش مردمی» (یو ام پی) در فرانسه، به روندهای خاورمیانه و اروپا میپردازد. لیلوش معتقد است در خاورمیانه انفجار درونی نظم سرزمینی «اسکایز- پیکوت»، آلودگی کشورهای اسلامی به وهابیت کشورهای حوزه خلیج فارس، فروپاشی کشورها به دلیل «دههها ناکارآمدی در حکومتداری» و «شکست ملیگرایی» نهایتاً به ظهور «نفوذ کشورهای غیرعربی» – ترکیه و ایران- منجر شد. نتیجه این روندها مجموعهای از «سیاهچالهها در حاشیه جنوبی دریای مدیترانه» بوده است. بر طبق {اظهارات} لیلوش این مشکلات اروپا را – به دلیل ناکامی در پرداختن به {مسائل} مهاجرت و یکپارچگی- تحت تأثیر قرار میدهد. اروپاییها در هنگام پرداختن به این مسائل باید از افتادن در دو دام اجتناب کنند: یکی که «توسط داعش» پهن شده است که «برخورد تمدنها» را طلب میکند؛ و دیگری «واکنش به نژادپرستی تودهپسند». لیلوش – در خصوص «سیاستگذاری بینالمللی اروپا»- افزایش بودجه دفاعی «کشورهای عضو اتحادیه اروپا» و بر عهده گرفتن سهم بیشتری از «فشار عملیاتهای نظامی» در خاورمیانه و شمال و غرب آفریقا را تشویق میکند. لیلوش سخنانش را با «دفاع از یکپارچگی فرانسه و اروپا» خاتمه داد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com