آمریکا نه تنها برای فروپاشی ۱+۵ آماده نیست بلکه حتی شکست دیپلماسی با ایران، برای دموکرات ها شکست مضاعفی خواهد بود که پازل شکست های داخلی اوباما در امور عمومی این کشور را تکمیل می کند.
آمریکا روز گذشته تهدید کرد که میز مذاکرات هسته ای را ترک خواهد کرد؛ منطق مذاکراتی می گوید که ترک میز مذاکره وقتی اتفاق می افتد که همه راه ها به بن بست رسیده باشد و از این رو ترک میز به معنی به شکست کشاندن آن است. اکنون سوال این است که آمریکا چرا به این تهدید روی آورده و آیا این تهدید جدی است؟ و اصولا آیا اجرای این تهدید عملی است؟
شرایط مذاکرات هسته ای در ژنورویدادهای 3،2 روز اخیر مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 در ژنو، به خصوص اضافه شدن «علی اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان و «ارنست مونیز» وزیر انرژی آمریکا، حضور حسین فریدون در ژنو، دیدار روزهای آتی سید عباس عراقچی با یوکیا آمانو در وین و نیز جزئیات تایید نشده ای که برخی رسانه ها درباره مذاکرات مطرح می کنند این طور می گوید که مذاکرات به نقاط حساس تری رسیده است. به خصوص مذاکرات فنی در سطح آژانس و تصمیم گیران حوزه انرژی اتمی ایران و آمریکا، حاکی از «فنی شدن» مذاکرات و رسیدن به جزئیات بسیار مهم در حوزه عملیاتی است و نه صرفا سیاسی.
آیا آمریکا برای شکست مذاکرات آماده است؟واقعیت این است که به این سوال باید از 2 منظر پاسخ داد. نگاه اول این است که طی 17 ماه اخیر که مذاکرات هسته ای در دولت یازدهم شدت گرفته و مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا نیز پس از 35 سال دیگر به یک اقدام تکراری تبدیل شده، آمریکایی ها هرگز خود را مشتاق توافق با ایران نشان نداده اند و برعکس در رسانه ها، در جلسه های استماع با سناتورها؛ در گفت و گوهای مطبوعاتی و … همیشه گفته اند هرگز پای یک توافق به زعم خود بد را با ایران امضا نخواهند کرد. بنابراین اکنون اگر آمریکایی ها مذاکرات را ترک کنند، مقابل افکار عمومی، قهرمان اند چرا که به تصور آنها، آمریکایی ها پای یک توافق بد را امضا نکرده اند. نگاه دوم به پرسش بالا از منظر واقعیت های دولت این کشور است. جایی که تعیین می کند که آیا آمریکا برای شکست مذاکره با ایران آماده است یا نه؟ در مقابل این پرسش باید این سوال را مطرح کرد که اگر مذاکرات شکست بخورد چه اتفاقی می افتد؟ یک گزینه روی میز آمریکایی ها، جنگ با ایران است. این گزینه به دلایل متعدد اقتصادی، سیاسی و نظامی و نیز شرایط این روزهای خاورمیانه، از هم اکنون عملی نیست. بنابراین باید روی گزینه دوم تمرکز کرد؛ تحریم بیشتر. دراین باره، با توجه به رویکردهای سایر اعضای 1+5 ازجمله اروپایی ها که از ماه ها پیش درباره احتمال فروپاشی 1+5 به اوباما هشدار داده اند(1) و نیز شرایط خاص روسیه در موضوع اوکراین، به نظر می رسد، اعمال تحریم های بیشتر چندان مسیر راحتی را دنبال نخواهد کرد. آمریکا نیز نه تنها برای فروپاشی 1+5 آماده نیست بلکه حتی شکست دیپلماسی با ایران، برای دموکرات ها نیز در سالی که قرار است آغاز تلاش های انتخاباتی آن ها برای ریاست جمهوری باشد، شکست مضاعفی خواهد بود که پازل شکست های داخلی اوباما در امور عمومی این کشور را تکمیل می کند. بنابراین در قبال کشوری که خود اوباما به عالی ترین مقامش نامه می نویسد و در آن برای آن چه آن را مبارزه با داعش نامیده، از این کشور یعنی ایران، کمک می خواهد، آمریکا چه چاره ای دارد جز نگه داشتن ایران پای میز مذاکره؟ واقعیت های ژئوپلتیکی منطقه دست های آمریکا برای هر اقدام دیگر را علیه ایران بسته است که اگر اقدام دیگری ممکن بود، اوباما تابستان 2013، تهدید حمله به سوریه را عملی می کرد.
با این شرایط چرا آمریکا تهدید به ترک مذاکرات کرد؟براساس شرایطی که در بالا توصیف شد، آمریکا اساسا در شرایطی نیست که برای شکست مذاکرات آماده باشد. بنابراین چرا این تهدید را مطرح می کند؟
1 – حدود 2 ماه پیش سنای آمریکا تصویب طرح تحریم های جدید علیه ایران را تا اوایل فروردین به تعویق انداخت. آمریکایی ها به دنبال آن بودند که تا این تاریخ توافق سیاسی با ایران امضا کنند و پس از آن با چماق تحریم های کنگره یا در جزئیات، خواسته های استعماری خود را به ایران دیکته کنند یا توافق دوم در جزئیات را به جای 3 ماه چند سال طولانی کنند. به نظر می رسد، با تصریح ایران بر این که توافق جامع باید در یک مرحله حاصل شود و ایران توافق 2 مرحله بدون جزئیات را نمی پذیرد، آمریکایی ها که پازل 2 مرحله ای شدن توافق و امتیاز گرفتن در جزئیات فنی را عملا شکست خورده می بینند، راهی جز بیان این تهدید برای کوتاه آمدن ایران نمی بینند. با این وجود واضح است که بنا به دلایل آشکار متعدد که بخشی از آن را رویدادهای تاریخی همچون توافق اسلو(2) ثابت می کند، ایران هرگز وارد مسیر 2 مرحله ای شدن توافق با آمریکا نخواهد شد. نکته ای که محمد جواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان نیز طی 2 هفته گذشته به آن اشاره کرده است.
2 – از منظر دیگر تهدید روز گذشته آمریکا را باید یک تاکتیک مذاکراتی دانست. از این تاکتیک سال گذشته نیز در جریان توافق ژنو توسط فرانسوی ها استفاده شد. تاکتیکی که در شرایط حساس استفاده می شود تا به وسیله آن امتیازهای اساسی از طرف مقابل بگیرند. بر این اساس، این تهدید را باید در راستای چماق 2 ماه پیش کنگره دانست که باهدف تحت فشار قرار دادن ایران مطرح می شود.
3 – آمریکایی ها چند ماهی است که افکار عمومی را برای مقصر جلوه دادن ایران در شکست احتمالی مذاکرات آماده می کنند. بر این اساس، تهدید روز گذشته را همچنین می توان چارچوبی برای بازی جدید رسانه ای علیه ایران و تیم هسته ای کشورمان تحلیل کرد که با هدف برجسته کردن نام ایران در به شکست کشاندن مذاکرات مطرح می شود. علی القاعده افکار عمومی جهان که از ماه ها پیش برای مقصر سازی ایران به صورت هدف مند هدایت شده اند، هرگز از خود نخواهند پرسید کشوری که به تصریح دست کم 10 گزارش آژانس به توافقاتش در توافق ژنو عمل کرده و در بسیاری از نقاط انعطاف های باورنکردنی در مذاکرات نشان داده، مقصر شکست است یا کشوری که بر خلاف نص صریح توافق ژنو، حدود 70 تحریم جدید علیه ایران اعمال کرده است! واقعیت این است که در شرایط حساس مذاکرات هسته ای نباید از فشارهای تاکتیکی آمریکا که با اهداف راهبردی علیه ایران استفاده می شود غفلت کرد. آمریکا نه می تواند و نه می خواهد مذاکرات را ترک کند مهم این است مقابل این تاکتیک، هوشمندانه و هوشیارانه عمل کنیم.
1 – رجوع کنید به نامه 6 نوامبر 2014، 7 تن از دیپلمات های ارشد و برجسته اروپا خطاب به باراک اوباما و نیز سخنرانی جک استراو وزیر خارجه اسبق انگلیس درباره احتمال فروپاشی 1+5 درصورت عدم توافق با ایران.
2 – رجوع کنید به توضیحات علی اکبر ولایتی درباره توافق اسلو که در سال1992 بین عرفات و رژیم صهیونیستی در کاخ سفید امضا شد.
امیر حسین یزدان پناه
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931204000566#sthash.ftP375bK.dpufشما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com