گروه سیاسی-
توفیق وحیدی آذر :وی باور به مناسب بودن جهان دوقطبی و بی ثباتی در عصر چند قطبی دارد! او همواره نسبت به رشد آنارشیسم دولتی در اروپای بعد از جنگ سرد هشدار داده است.
به گزارش بولتن نیوز، میرشایمر منافع غرب را در اروپا با حفظ صلح پیوند می¬دهد. جان میرشایمر جزوی از نظام فکری است که برای منافع ایالات متحده و غرب تلاش می-کنند؛ اما دیدگاه های خاص وی حتی در مورد لابی اسرائیلی و تاثیر آن در سیاست خارجی دولت آمریکا منجر به تبدیل کتاب مشترک وی به یکی از کتاب¬های پرفروش در جهان شده است که به زبان فارسی به همراه متن اصلی در ایران نیز منتشر گردیده است.
میر شایمر معتقد بود که بدون نیاز به حمله به عراق نیز غرب می¬تواند منافع خود را مانند دوران حکومت صدام حفط نماید و پایانی برای جنگ بعد از آغاز آن تصور نمی کرد.
اخیرا میرشایمر به انتشار چندین مقاله از جمله در مجله فارین پالیسی و روزنامه نیویورک تایمز در مخالفت با تسلیح اکراین و پیشروی ناتو به سمت شرق و تحقیر روسیه دست زده است.
هر چند جناح های دیگر در نهادهای غربی بطور نه کاملا در سکوت ؛ماجرای اوکراین را به عنوان ابزاری جهت به میدان نبرد کشانیدن روسیه و در نهایت تضعیف واضمحلال آن همچون یوگسلاوی تصور می¬کنند که آن را در ارسال سلاح از انگلستان به اوکراین می¬توان ملاحظه کرد. اما روسیه و استقلال طلبان اوکراینی نیز در مقابل با لحاظ بازی در زمین خودی ، با دست بالاتر به بازی خود ادامه می-دهند.
برگزاری اپرا در دو نتسک در شرایط جنگی توسط استقلال طلبان شرق و زیر حمله نیروهای اوکراینی ( عکس از مسکو تایمز)
برگزاری کنسرت ها و اپرا ها در دونتسک زیر آتش جنگ؛ نشان از قدرت نمایی و بالا دستی روسیه و جدایی طلبان دارد ؛ مقاله ی " اوکراین را مسلح نکنید" برداشتی کامل از نوشته ی جان میرشایمر در نیویورک تایمز است.
نیروهای اوکراینی در حال فراگیری آموزش نظامی در غرب اوکراین
یک سال از بحران اوکراین می¬گذرد و روسیه هنوز برنده بازی است. جدایی طلبان شرق در حال پیشروی هستند و کمتر عقب نشینی از طرف ولادیمیر پوتین در مقابل تحریم های غرب دبده می¬شود.
بطور عادی صداهای هماهنگی در ایالات متحده برای تسلیح اوکراین شنیده می¬شود. سیاست گذاران امریکایی در حال صحه گذاردن برای ارسال سلاح و تسلیح بیشتر دولت کیف هستند . وزیر دفاع اشتون کارتر در کمیته¬ی تسلیحات سنا آمریکا می-گوید " من برای این کار بسیار متمایل هستم ".
برگزاری اپرا در دونتسک در شرایط جنگی توسط استقلال طلبان شرق و زیر حمله نیروهای اوکراینی
(عکس:مسکو تایمز)اما آنها اشتباه تصور می¬کنند ، وارد شدن در این مسیر اشتباه بزرگی برای ایالات متحده، ناتو و اوکراین خواهد بود . ارسال سلاح به اوکراین موجب تامین امنیت و تقویت ارتش اوکراین نخواهد شد بلکه منجر به گسترش جبهه در جنگ خواهد شد. این قدم بسیار خطرناک است زیرا که روسیه دارای هزاران سلاح اتمی بوده و به دنبال منافع و علایق حیاتی و استراتژیک خود می¬باشد.
هیچ گونه شکی در مورد زمین گیر شدن ارتش اوکراین توسط جدایی طلبان وجود ندارد، در حالی که نیروها و سلاح های روسی پشت سر آن¬ها قرار دارد . توازن قوا به نفع مسکو است و آمریکا برای ایجاد امکان شانس جهت ادامه ی جنگ نیروهای اکراینی؛ نیازمند ارسال مقادیر زیادی سلاح است.
اما این برخورد در این جبهه به اتمام نخواهد رسید. زیرا روسیه با تجهیز طرف خودی مانع از هرگونه پیشرفت و سود حتی مقطعی کیف خواهدشد. مطالعات انجام شده نشان می¬دهد حتی با پشتیبانی های عظیم نیروهای اوکراین توان مقابله و شکست دادن روسیه را نخواهند داشت. ایالات متحده در کوتاه مدت قادر به شکست دادن روسیه نخواهد بود و بنابراین باید از پیروزی روسیه در این نبرد مطمئن بود.
طرفداران تسلیح اوکراین به دلیل دومی نیز در تسلیح آن باور دارند، آن¬ها انتظار دارند افزایش هزینه¬ی جنگ برای روسیه به عنوان کلیدی برای سقوط پوتین گردد. این ها تصور می¬کنند مشکل هزینه جنگ منجر به عقب کشیدن روسیه از شرق اوکراین و اجازه به اوکراین جهت پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو و در نهایت غرب خواهد شد.
این استراتژی بازدارنده خود بخود اکنون در حال اجراست و هنوز میزان آن چندان تعیین نشده است. آنچه که موجب شکست تسلیح اوکراین می¬گردد، درک باور رهبران روسیه از اهمیت استراتژیک نقش اوکراین برای روسیه دارد. بنابراین آن¬ها به هر قیمتی به پیشروی در زمین ادامه خواهند داد.
قدرت های بزرگ به صورت خشن عمل خواهند نمود؛ وقتی که رقبای دور دست آن¬ها بخواهند در حریم و همسایه¬گی آن¬ها عمل نمایند و حتی کمترین اقدامی برای ایجاد اتحاد با همسایگان آن¬ها کنند.
این دلیل وجود دکترین مونرو برای ایالات متحده و علت عدم پذیرش ایالات متحده در خصوص عضویت کانادا و مکزیک در هرگونه اتحاد نظامی است که توسط دول قدرتمند دیگر هدایت گردد.
روسیه نیز به عنوان یک ابرقدرت هیچ تفاوتی با دیگران ندارد؛ هرچند که پوتین نیز در مقابل تحریم ها دارای بودجه زیادی نبوده و مجبور به پرداخت امتیازات در صورت افزایش هزینه در اوکراین خواهد بود. بالارفتن تنش ها در اوکراین دارای ریسک بسیاری برای نظامی¬گری خواهد بود. نه تنها افزایش شرایط جنگی در شرق اوکراین غیر قابل اجتناب خواهد شد بلکه این وضعیت به نقاط دیگر نیز گسترش خواهد یافت. نتیجه این شرایط به طور منطقی برای اوکراین که در حال رنج بردن از اقتصاد ضعیف و مشکلات اجتماعی خود هست ؛ فاجعه آمیز خواهد بود.
احتمال اینکه پوتین در این شرایط تهدید اتمی خود را کاهش دهد بعید به نظر می¬رسد مگر اینکه اهداف تسلیح اوکراین منجر به افزایش هزینه¬های مسکو و قرار گرفتن آن تحت فشار گردد . در صورتی که فشار غرب موفقیت آمیز گردد و پوتین در شرایط مشکل قرار گیرد، او دارای انگیزه ی کافی برای حفظ شرایط خود به راحتی با تهدید اتمی خواهد داشت و دراین صورت امکان کناره گیری از این قاعده مشکل خواهد بود.
آماده شدن دیمیتری گورشکف برای کنسرت در دونتسک (عکس: مسکو تایمز) درک ما از مکانیسم افزایش تنش و گسترش شرایط بحران و جنگی محدود به بررسی آن در بهترین شرایط است در حالی که ما از قابل ملاحظه بودن ریسک مطلع هستیم .
فشار بر روی روسیه اتمی و کنار راندن آن به گوشه؛ بازی با آتش است.
طرفداران تجهیز اوکراین مشکلات نظامی¬گری را می¬دانند و به این علت بر ارسال سلاح های دفاعی بیشتر از سلاح های تهاجمی تاکید دارند. اما در واقع هیچ گونه ابزار و روشی برای تفاوت گذاردن بین آن¬ها وجود ندارد. چون تمام سلاح¬ها می¬توانند هم برای حمله و هم برای دفاع مورد استفاده قرار گیرند.
غرب می¬تواند مطمئن باشد که مسکو هیچ وقت سلاح های آمریکایی را به عنوان سلاح تدافعی فرض نخواهد کرد و این اقدام واشنگتن فقط جهت تغییر شرایط در شرق اوکراین تصور خواهدگردید.
تنها روش حل بحران اوکراین راه حل دیپلماتیک و نه راه حل نظامی ارزیابی می¬شود؛ به نظر می¬رسد آنجلا مرکل صدر اعظم آلمان به این واقعیت دست یافته است ؛ چنانکه وی تاکید بر عدم ارسال سلاح به اوکراین کرده است.
مسئله مرکل در این موضوع است که چگونه بتوان بحران را به پایان رسانید. او و سایر رهبران اروپایی در تلاش توهم آمیز خود برای خارج ساختن اوکراین از حلقه¬ی روسیه و وارد ساختن وی به محور غرب هستند و انتظار دارند روسیه این پیروزی آنها را بپذیرد ؛ اما آنان به این کار موفق نخواهند شد.
برای حفط اوکراین و همچنین داشتن روابط با مسکو ؛ غرب باید اوکراین را به عنوان منطقه¬ی بی¬طرف مابین ناتو و روسیه قلمداد کند. این می تواند مشابه اتریش در طی جنگ سرد باشد . بعد از این تصمیم گیری ؛ غرب باید پرونده¬ی گسترش ناتو واتحادیه اروپا را بسته و بر غیر متعهد ساختن اوکراین و عدم تهدید روسیه تاکید نماید. ایالات متحده و هم پیمانانش باید برای بازسازی اقتصاد اوکراین به کمک روسیه تلاش کنند. اهدافی که باید جزو علایق همگان باشد.
کمک روسیه به اتمام جنگ در اوکراین و کنترل سرزمین توسط دولت مرکزی یک موضوع اساسی است. استان های دونتسک و لو-هانسک باید خودمختاری و استقلال داخلی بدست آورند و حق حفظ زبان روسی به عنوان اولویت مهم در نظر گرفته شود.
کریمه به عنوان خسارت تلاش اتحادیه اروپا و ناتو برای قدرت نمایی در مقابل روسیه خواهد بود و برای ثبات و به طور صحیح در اختیار روسیه باقی خواهد ماند ؛ اکنون برای غرب زمان پایان دادن به تصمیم های بی¬خردانه قبل از آسیب رسانی های بسیار در اوکراین و روابط بین روسیه و غرب است.
توضیحی برای عکس ها نیست
اسم نویسنده مقاله فراموش شده