کد خبر: ۲۴۳۸۴۸
تاریخ انتشار:
اندیشکده بگین سادات:

ایران چگونه نفوذ خود را در منطقه‌ افزایش می‌دهد

یک اندیشکده صهیونیستی با ابراز نگرانی از بهبود روابط ایران و آمریکا می‌گوید سیاست‌های آمریکا در قبال ایران و داعش بسیار گیج‌کننده و متناقض است. در حالی که آمریکا تلاش می‌کند ایران را خشنود سازد، با این کار کشورهای دیگر منطقه را به سوی همکاری و اتحاد با داعش و جهادگران سلفی منطقه سوق می‌دهد، جهادگرانی که آمریکا با آنها در حال مبارزه است.
ایران چگونه نفوذ خود را در منطقه‌ افزایش می‌دهد
گروه سیاسی، یک اندیشکده صهیونیستی با ابراز نگرانی از بهبود روابط ایران و آمریکا می‌گوید سیاست‌های آمریکا در قبال ایران و داعش بسیار گیج‌کننده و متناقض است. در حالی که آمریکا تلاش می‌کند ایران را خشنود سازد، با این کار کشورهای دیگر منطقه را به سوی همکاری و اتحاد با داعش و جهادگران سلفی منطقه سوق می‌دهد، جهادگرانی که آمریکا با آنها در حال مبارزه است.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از اشراف، مرکز مطالعات راهبردی بگین سادات در یادداشتی به قلم پروفسور هیلل فریش نوشت: کشتارها و اعمال شنیع و وحشتناک گروه داعش نه تنها باعث خبرساز شدن آنها می‌شود، بلکه اقدامات این گروه به لحاظ احساسی نیز بر رهبران کشورهای مهم تأثیرگذار است؛ کشورهایی که در آنها باید عقل و منطق بر احساس ارجحیت داشته باشد. آمریکا و متحدانش برای مقابله با کشتارهای داعش ائتلافی را تشکیل داده و دست به بمباران مواضع داعش زدند. در عین حال همگی آنها به یک اندازه برای کسب رضایت و خشنودی ایران تلاش می‌کنند؛ کشوری که آمریکا و متحدانش به اشتباه تصور می‌کنند در کنار آنها قرار دارد و همراه با آنها با پیشروی‌های داعش مقابله می‌کند.

■ ایران همچنان به دستاوردهای مهم منطقه‌ای خود ادامه می‌دهد ■

این اتفاق خوشایندی نیست زیرا علیرغم اینکه جهادیون به خوبی مهار شده‌اند (داعش پس از قریب به ۵ ماه تلاش برای اشغال شهر کوبانی، شهر کردنشین سوریه در مرز سوریه با ترکیه، بالاخره از این منطقه عقب‌نشینی کرد) اما ایران در این مدت دستاوردهای منطقه‌ای مهمی داشته است. ایران بیشتر دستاوردهای خود را از طریق عوامل نیابتی‌اش به دست می‌آورد. گروه شیعی «النصر الاسلام» معروف به حوثی‌ها در یمن و نیروهای حزب‌الله در لبنان هر دو از عوامل نیابتی ایران هستند. این گروه‌ها نیز به اندازه رقبای جهادی و داعشی خود بی‌رحم و متعصب هستند. شعار رسمی حوثی‌ها در یمن این است: «مرگ بر آمریکا، مرگ بر یهودیان».

 

■ تسلط و نفوذ ایران بر یمن و احتمال تسلط این کشور بر تنگه «باب المندب» ■

حوثی‌ها در یمن پس از تصرف شهر صنعا، پایتخت و بزرگ‌ترین شهر این کشور، کاخ ریاست‌جمهوری یمن را به مدت ۳ هفته محاصره کردند و رئیس‌جمهور منتخب این کشور را وادار به استعفا و کناره‌گیری از قدرت کردند. در حال حاضر آنها به احزاب سیاسی سه روز مهلت داده‌اند تا خواسته‌هایشان را برآورده سازند، بدون آنکه خود در این میان امتیازی واگذار کنند. پس از آنکه ایران علاوه بر تنگه هرمز به تنگه «باب المندب» نیز دست یابد، به احتمال زیاد کشتار و خونریزی به راه خواهد افتاد. «باب المندب» تنگه باریکی بین کشور یمن و شرق آفریقاست و ۱۴ درصد از جریان انرژی جهان از این منطقه انتقال پیدا می‌کند و یکی از شاهراه‌های بین‌المللی و اصلی تجارت به سوی کانال سوئز است.

 

■ ایران بر لبنان و ارتش این کشور نیز تأثیر بسزایی دارد ■

در لبنان نیز همزمان با اینکه ارتش این کشور به طرز فزاینده‌ای درگیر جنگ علیه گروه‌های جهادی همچون «جبهه النصره» (یکی از گروه‌های وابسته به القاعده) می‌شود، دسترسی و نفوذ حزب‌الله به ارتش لبنان بیشتر و بیشتر می‌شود. در چند ماه اخیر بسیاری از مقامات برجسته و بلندپایه ایرانی از جمله سیاستمداران، دیپلمات‌ها و مشاوران نظامی از لبنان و ارتش این کشور بازدیدهایی را به عمل آورده‌اند. اتحاد روزافزون میان نیروهای شبه‌نظامی حزب‌الله و ارتش لبنان زیر سایه ایران باعث شده تا حزب‌الله جسور و بی‌پرواتر شود و تلاش کند تا از طریق ارتفاعات جولان که تحت کنترل سوریه قرار دارد، راهی را برای باز کردن دومین جبهه نیروهای شیعه به سوی اسرائیل باز کند. «سید حسن نصرالله»، رهبر حزب‌الله اسرائیل را تهدید به حمله می‌کند و احتمالاً آنها در این حمله تلاش خواهند کرد تا مناطق «جلیله» در شمال اسرائیل را به تصرف خود درآورند.

 

■ قدرت‌گیری حزب‌الله و تهدید کشور پادشاهی بحرین ■

تهدیدات سید حسن نصرالله علیه اسرائیل همچنان به قوت خود باقی هستند. نصرالله در سخنرانی دیگری پادشاهی کشور بحرین را به عنوان یکی از کوچک‌ترین کشورهای پادشاهی خلیج فارس تهدید کرد و خطاب به آنها گفت که اگر سرکوب اکثریت مسلمانان شیعه و بازداشت رهبران شیعه همچنان در بحرین ادامه یابد، نیروهای حزب‌الله می‌توانند به درون این کشور نفوذ کرده و ویرانی عظیمی به راه بیندازند. پادشاهی سنی مذهب کشور بحرین از زمان وقوع بهار عربی در چهار سال پیش، همواره با اعتراضات و مخالفت گروه‌های شیعه در این کشور روبرو بوده است و توانسته با کمک عربستان سعودی و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس که همگی سنی مذهب هستند، مخالفان شیعی خود را سرکوب نماید. نصرالله نیز پا جای پای چند تن از رهبران ایرانی گذاشته و این پادشاهی مستأصل را متهم ساخته که سنی‌های پاکستانی و افغانستانی را به تابعیت خود درمی‌آورد (افرادی که اکثراً جزو نیروهای امنیتی آن هستند) و از این طریق قصد دارد اقلیت سنی و حاکم بر کشور را به اکثریت غالب تبدیل کند.

 

■ غرب به جای مصالحه با ایران باید با این کشور مقابله کند ■

اگر غرب به جای مصالحه با ایران، به مقابله با این کشور می‌پرداخت، آن وقت ایران به خاطر حمایتی  که هم‌اکنون، هم در مورد  گسترش برنامه تسلیحات هسته‌ای و  هم نفوذ روزافزون منطقه‌ای خود، از سوی غرب احساس می‌کند جرئت و جسارت کنونی خود را نمی‌یافت و به دستاوردهای امروز خود یعنی افزایش تسلط بر لبنان و همچنین اشغال یمن دست نمی‌یافت؛ این در حالی است که عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس، یمن را دومین کشور پس از عراق می‌دانند که تحت کنترل ایران در آمده است.

 

■ سیاست‌های اوباما در قبال ایران، این کشور را جسورتر خواهد کرد ■

کنگره آمریکا با پیش‌بینی احتمال دستیابی به توافق نهایی بر سر برنامه هسته‌ای ایران در ضرب‌الاجل تعیین‌شده در ماه ژوئن، اقدامات و تلاش‌هایی را در جهت افزایش تحریم‌ها علیه ایران صورت داد. اما اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا به جای تحت‌فشار گذاشتن ایران، در مقابل کنگره این کشور ایستاد و با افزایش تحریم‌ها علیه ایران مخالفت کرد. از سوی دیگر «جان کری»، وزیر امور خارجه آمریکا نیز جلسات متعددی را با «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه ایران برگزار کرد و این نشست‌ها را دوستانه و پربار توصیف کرد. مذاکرات هسته‌ای بی‌پایان ادامه دارد و ایران نیز در طی این مدت همچنان به توسعه توانمندی و قابلیت‌های نظامی هسته‌ای خود ادامه می‌دهد. با وجود چنین شرایطی ایرانیان چه فکری با خود خواهند کرد؟ در شرایطی که آمریکا به حملات پهپادی و هوایی خود علیه نیروهای القاعده و قبایل سنی متحد در یمن ادامه می‌دهد، ایران چه تصوری خواهد داشت؟

 

■ سیاست آمریکا، کشورهای منطقه را به سوی داعش سوق می‌دهد ■

سیاست آمریکا در جهت کسب رضایت و خشنودی ایران و متحدانش به هیچ وجه عاقلانه نیست. آمریکا اگرچه در عراق و سوریه مواضع گروه داعش را مورد حمله قرار می‌دهد، اما تلاش آمریکا در جهت کسب خشنودی ایران باعث خواهد شد تا کشورهای سنی میانه‌رو و قبایل کشورهای عراق و یمن به سوی اتحاد و همکاری با نیروهای جهادی و داعش سوق پیدا کنند؛ گروه‌هایی که آمریکا در حال مقابله با آنهاست. به نظر می‌رسد که این سیاست سازش و مصالحه با ایران در قالب اصول گسترده‌تری قرار می‌گیرد که دولت آمریکا با بکارگیری آن‌ها قصد دارد از مداخله‌های نظامی در منطقه که ویژگی اصلی دهه پیشین بود بکاهد؛ دهه‌ای که در آن، تعادل فرامرزی میان بازیکنان اصلی منطقه یعنی ایران، ترکیه، مصر، عربستان سعودی و اسرائیل برقرار می‌شد و میزان دوستی و اتحاد این کشورها با امریکا تأثیری بر این تعادل نداشت. ترویج دهندگان این دکترین بر این باورند که این بازیگران به منظور ایجاد اندک ثباتی در منطقه، یکدیگر را محدود کرده و تحت‌فشار قرار می‌دهند، و بدین‌ترتیب ایجاد ثبات برای آمریکا بدون هزینه خواهد بود و یا اینکه ضررهای مالی و جانی آن برای آمریکا بسیار اندک خواهد بود.

 

■ ایران و ترکیه به دنبال کسب قدرت و تسلط بر منطقه هستند ■

اگرچه ممکن است این دکترین از دیدگاه تئوریک جذابیت بسیاری داشته باشد اما در عمل چندان واقع‌بینانه نیست، چرا که اصولاً دو تن از این بازیگران یعنی ایران و ترکیه با توجه به امپراتوری‌های کهن و پیشینه عظیم تاریخی خود اکنون بسیار جاه‌طلب هستند و از سوی دیگر نیز نگرش دینی رادیکال و افراط‌گرایانه‌ای دارند. این امر به ویژه در مورد ایران بیشتر صدق می‌کند. گریز هسته‌ای احتمالی ایران در آینده و گسترش روزافزون نفوذ ایران در سراسر منطقه از طریق عوامل نیابتی شرور این کشور، در نهایت ثبات در منطقه را از طریق اشاعه تسلیحات هسته‌ای به خطر خواهد انداخت و موجب ایجاد بی‌ثباتی در این منطقه خواهد شد. میل و گرایش بسیاری از کشورهای تولیدکننده نفت برای همراهی با ایران ممکن است باعث شود تا ایران بیشتر منابع نفتی جهان را تحت کنترل خود درآورد و این امر قطعاً به ضرر منافع حیاتی آمریکا و اروپا خواهد بود. علاوه بر این، این خطر وجود دارد که کشوری مانند عربستان سعودی که در حوزه هسته‌ای نیز فعالیت‌هایی دارد به دست جهادگران بیفتد.

 

■ آمریکا باید مقابله با ایران را در اولویت کار خود قرار دهد ■

سیاست آمریکا از دو راه می‌تواند این روند را به کلی تغییر دهد. نخست آنکه، آمریکا به جای تلاش برای کسب رضایت و خشنودی ایران، برخورد با تهدیدات این کشور و مقابله با این تهدیدات را در اولویت قرار دهد. دوم آنکه، اجازه دهد به جای این که ایران در این میان با هزینه آمریکا منافعی کسب کند، خود با معضل داعش و جهادگران مقابله نماید. علیرغم کشتارها و اعمال شنیع داعش و جهادگران، اگر جهادگران در سوریه و عراق به ویتنام ایران تبدیل شوند، منافع غرب بهتر حفظ خواهد شد. چنین هزینه‌هایی باعث خواهد شد ایرانیان دست از برنامه‌های هسته‌ای نظامی خود برداشته و آن را متوقف سازند و به تلاش‌های خود برای دستیابی به هژمونی و سلطه منطقه‌ای نیز پایان دهد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین