محمدعلی طالبی که در این دوره از جشنوارهی فیلم فجر با فیلم «قول» حضور
دارد، در آستانه اکران این فیلم گفت: فیلم «قول» ویژه مخاطبان نوجوان است و
یک فیلم جدی و هنری درباره این گروه سنی است.
این کارگردان سینما در گفتوگویی اضافه کرد: فیلم
«قول» علاوه بر مخاطب نوجوان که دارد، میتواند گروه بزرگی از مخاطبان
بزرگسال را نیز با خود همراه کند.
کارگردان فیلم«کیسه برنج» با اشاره به دشواری ساخت فیلم برای کودک و
نوجوانان افزود: ساخت فیلم کودک و نوجوان بسیار سختتر از فیلمهای بزرگسال
است و در تمام دنیا بسیار جدی گرفته میشود، همچنان که بسیاری از
کمپانیهای بزرگ هالیوودی، فیلم کودک میسازند چون مخاطب گستردهتری دارد و
حتی بزرگسالان هم به دیدن این فیلمها میآیند اما متاسفانه در کشور ما
این نگاه وجود ندارد و همیشه به فیلمهای کودک و نوجوان به عنوان آثاری با
کیفیت پایینتر نگاه میشود.
طالبی با ابراز خرسندی از اکران فیلمش در جشنوارهی فیلم فجر یادآور شد: از
آنجا که جشنواره فجر در تهران و گاه در شهرستانها برگزار میشود،
میتواند فرصت خوبی برای فیلمهای شرکتکننده باشد تا بهتر دیده شوند، به
ویژه فیلمهای کودک و نوجوان که اغلب، خیلی کم شانس اکران دارند.
او درباره اکران فیلمش در اولین نوبت اولین روز جشنواره در برج میلاد نیز
گفت: به هر حال شاید فیلمهای دیگر خیلی آماده نمایش نبودند، اما معمولا
کارگردانها ترجیح میدهند فیلمشان در اولین روز اکران نشود زیرا در بیشتر
دورهها، در روزهای اول، هنوز تنور جشنواره داغ خیلی نشده است.
فیلم «قول» از برگزیدگان جشنواره فیلم کودک و نوجوان است که مستقیما به جشنواره فیلم فجر راه یافته است.
این فیلم درباره یک نوجوان است که به پدرش قولی میدهد و قصد دارد قول خود را عملی کند.
علی محمد باستانی، مدیر فیلمبرداری ، وحید کاشی برنامهریز و دستیار اول
کارگردان از جمله عوامل «قول» هستند که مجید پتکی، معصومه میرحسینی و نسرین
بابایی هم در آن به ایفای نقش پرداختهاند.
این فیلم فردا یکشنبه 12 بهمن ماه ساعت 10 صبح در برج میلاد به نمایش در
میآید و با اکران این فیلم نمایش فیلمهای جشنواره سی و سوم فجر در برج
میلاد آغاز میشود.
نسخه نهایی فیلم سینمایی «حکایت عاشقی» به کارگردانی احمدرضا رمضان زاده و
تهیهکنندگی مسعود جعفری جوزانی، تحویل دبیرخانه جشنواره فیلم فجر شد.
آخرین قطعات موسیقی فیلم را هفته گذشته
ارشک رفیعی آماده کرد و بعد از انجام مراحل میکس صدا و موسیقی توسط ایرج
شهزادی و به پایان رسیدن تصحیح رنگ نهایی به دبیرخانه سیوسومین جشنواره
فیلم فجر ارائه شد.
«حکایت عاشقی» دومین ساخته احمدرضا رمضان زاده که داستان حکایتی عاشقانه
است که در گیر و دار جنگ و فاجعه بمباران شیمیایی حلبچه شکل میگیرد. این
فیلم با شعار« تبلور عشق در حکایت عاشقی است» در بخش مسابقه سودای سیمرغ سی
و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر شرکت می کند.
حکایت عاشقی داستان این فیلم درباره خانوادهای است که بعد از مدتها دور هم جمع میشوند.
در این فیلم بهرام رادان، شیلان رحمانی، شوان عطوف، قطب الدین صادقی، بهمن
زرین پور، کیمیا مواد خانی، محمد بکتاش، نرگس امینی وحسین اعتماد ایفای نقش
می کنند.
عوامل این فیلم عبارتند از:کارگردان: احمد رمضان زاده/ نویسنده: احمد رمضان
زاده، مسعود جعفری جوزانی، محمود اربابی/ تهیه کننده: مسعود جعفری جوزانی/
مدیر فیلمبرداری: محمد آلادپوش/ صدابردار، صداگذار: ایرج شهزادی/ طراح
صحنه و لباس: مشکین مهرگان/ طراح چهره پردازی: مجید اسکندری/ جلوه های ویژه
میدانی: محسن روزبهانی/ جلوه های ویژه کامپیوتری: رضا معتمدی/ تدوین: نیما
جعفری جوزانی/ موسیقی: ارشک رفیعی/ مجری طرح: آزیتا موگویی/ مشاور رسانه
ای: شادی رفاهی/ عکاس: علی نیک رفتار.
علی زمانی عصمتی گفت: این اتفاق بدی است که سختگیریها در صدور مجوزهای
ساخت فیلم سینمایی آنقدر زیاد باشد که مجبور شویم بگوییم دورهی قبل بهتر
بود.
کارگردان «شیفتگی» که فیلمش در جشنواره سیودوم فیلم فجر نمایش داده شد،
اما پروانه نمایش عمومی آن صادر نمیشود گفت: بعد
از اینکه موفق به اکران «شیفتگی» نشدم، تلاش کردم امسال فیلمی بسازم، اما
با وجود اینکه دو فیلمنامه برای صدور پروانه ساخت ارائه کردم هیچ اتفاقی
نیفتاد.
زمانی ادامه داد: این خوب نیست که مدیریت جدید با شعارهایی سر کار آید و بعد با احتیاط و محافظهکاری شرایط متفاوتی را ایجاد کند.
او درباره دو فیلمنامه جدیدی که برای ساخت آماده کرده بود، توضیح داد: یکی
از آنها درباره رابطه دو نفر بود که در آخرین شب تبلیغات انتخابات ریاست
جمهوری سال 84 با هم آشنا میشوند و فیلمنامه دیگر هم درباره زوج جوانی بود
که فرزندشان را براثر حادثهای از دست میدهند و این اتفاق باعث بروز
مشکلاتی مانند ایجاد شک بین آنها میشود. البته فیلمنامه دوم اگرچه
داستان تلخی دارد، اما یک موضوع اجتماعی را روایت میکند.
فیلم «شیفتگی» این کارگردان به دلیل موهای تراشیده شده
بازیگر زن خود (رویا تیموریان) به لحاظ قانونی و شرعی (طبق نظر شورای
پروانه نمایش فیلمهای سینمایی) نتوانسته مجوز اکران بگیرد.
بیاحتیاطی در لوکیشن فیلم جدید «اسکورسیزی» حادثه آفریدسقف لوکیشن فیلمبرداری فیلم جدید «مارتین اسکورسیزی» با نام «سکوت» روز پنچشنبه در تایوان فرو ریخت که منجر به مرگ 1 نفر و زخمی شدن 2 نفر دیگر شد.
این سه نفر از پیمانکارانی بودند که وظیفه نصب و ساخت بخشهایی از لوکیشن فیلم «سکوت» را به عهده داشتند.
«سکوت» نام فیلم جدید «اسکورسیزی» که در 12 سال گذشته مشغول فراهم کردن مقدمات ساخت آن بوده است.
این فیلم براساس رمانی به همین نام نوشته «شوساکو ایندو» نوشته شده و داستان آن درباره کشیشی پرتغالی به نام «پدر رودریگز» در قرن هفدهم میلادی است که شاگردش وقتی شایعاتی درباره رها کردن کلیسا توسط او را می شنود، برای رویارویى با او به ژاپن سفر می کند.
در این فیلم بازیگران مطرحی چون «کن واتانابه» و «اندرو گارفیلد»، بازیگر فیلم «مرد عنکبوتی» ایفای نقش میکنند این دو به ترتیب نقش کشیش و شاگردش را به عهده دارند.
«مارتین اسکورسیزی» با همکاری «جی کاکس»،فیلمنامه نویس دارودسته نیویورکی، فیلمنامه این پروژه سینمایی را نوشتهاند.
موزه دفاع مقدس میزبان فیلم های منتخب جشنواره فیلم فجر می شود
به گزارش بولتن نیوز به نقل از باغ موزه دفاع مقدس و ترویج
فرهنگ مقاومت، مدیر روابط عمومی این موزه با اعلام خبر فوق افزود: اکران
این فیلم ها با مشارکت شورای عالی تهیه کنندگان سینما، شرکت اراضی عباس
آباد و باغ موزه دفاع مقدس انجام می شود.
«اصغر رضوانی» در ادامه
گفت: اکران فیلم های یاد شده ، ویژه تهیه کنندگان، کارگردان ها و دست
اندرکاران سینما است . ضمن اینکه مقرر شده است اولویت اکران با فیلم های
حوزه دفاع مقدس باشد.
رضوانی همچنین اظهارداشت: برنامه اکران فیلم ها به مدت 11 شب خواهد بود.
سی و سومین جشنواره بین المللی فیلم فجر از 12 تا 22 بهمن برگزار می شود.
«رود مککوئن»، شاعر آمریکایی درگذشت
«رود مککوئن»، شاعر آمریکایی که برای آثار سینمایی نیز ترانه میسرود، پس از چند هفته مقابله با بیماری ذاتالریه سرانجام صبح روز پنجشنبه در بیمارستانی واقع در ایالت کالیفرنیا در 81 سالگی بدرود حیات گفت.
«مککوئن» علاوه بر آنکه لقب یکی از پردآمدترین و موفقترین شعرای آمریکا در زمینه جذب مخاطب عام را داشت، توانست به خاطرسرودن ترانه برای فیلم «نخست از خانم ژان برودی» و انیمیشن «پسری به نام چارلی براون»، نامزد جایزه اسکار شود.
کیفیت ساخت محمد(ص) براساس پیشبینی پیشرفت آتی سینما بوده است
طبق وعده رئیس سازمان سینمایی، بنا بود که در روز 12 بهمن ماه و همزمان
با آیین افتتاحیه جشنواره فیلم فجر از فیلم محمد(ص) رونمایی شود. مجید
مجیدی کارگردان فیلم هم برای انجام آخرین مراحل فنی به آلمان رفته بود اما
گویا اکران این فیلم با چند روز تأخیر برگزار میشود.
مجید مجیدی، کارگردان فیلم سینمایی «محمد رسولالله(ص)» درباره علت تأخیر
در نمایش این فیلم در جشنواره گفته بود که اکنون درحال آمادهسازی نسخه
میکس صدا با فرمتهای فنی منطبق با نمایش برای ایران هستیم. قرار بود تا
سهشنبه هفتم بهمنماه، این کار به اتمام برسد اما متأسفانه فرمت نهایی
آماده نشد و این نسخه روز شنبه -امروز- آماده میشود.
مجیدی درباره نمایش «محمد رسولالله(ص)» اظهار کرد: پس از اولین نمایش
فیلم محمد(ص) در ایران، برنامه ریزی شده است تا نسخه میکس صدای بین المللی
آن در اسفندماه برای نمایشهای جهانی آماده شود.
مجیدی گفته بود امروز به تهران میآید و برنامه ریزی لازم برای نمایش فیلم در ایام مبارک دهه فجر را انجام میدهد.
پیش از این علیرضا رضاداد دبیر سیوسومین جشنواره فیلم فجر در نشست خبری
این جشنواره درباره نمایش فیلم «محمد (ص)»در جشنواره فیلم فجر گفت: با
توجه به فضای موجود در تالار وحدت نمیتوان این فیلم را در این تالار نشان
داد. او گفته بود در حال رایزنی با برج میلاد هستند تا در صورت فراهم بودن
شرایط فنی، مراسم افتتاحیه و پخش فیلم را در برج میلاد برگزار کنند.
گویا یکی از نگرانیها درباره این فیلم مساله پخش با کیفتی در تراز ساخت
فیلم است. سیستم پخش در ایران سیستم «دیجیتال دی» نیست و این فیلم با سیستم
«دیجیتال دی» و کیفیت 4K آماده شده است. با محمد مهدی حیدریان تهیه کننده
این فیلم در این باره صحبتی شده و او درباره این نکات و ملاحظات فنی مطالبی
را بیان کرده است:
محمد مهدی حیدریان تهیه کننده فیلم «محمد (ص)» در گفتوگو با خبرنگار
فرهنگی خبرگزرای تسنیم گفت: ملاحظاتی که از ابتدا برای ضبط فیلم در نظر
گرفتیم بر مبنای اینبود که فیلم پخش بین المللی دارد. بر همین اساس و با
مشورت آقای ویتوریو استرارو (فیلمبردار فیلم) پیش بینی پیشرفت آتی سینما را
هم در نظر گرفتیم تا پاسخگوی آن نوع سینما هم باشیم. چند نکته در مورد ضبط
این فیلم وجود دارد یکی اینکه فیلم محمد (ص) به دلیل بدست آوردن کیفیت
بالاتر به صورت 25 فریم و با کیفیت 4K آماده شده و تبدیل به DCP شده است.
تهیه کننده فیلم محمد (ص) افزود: در ایران تنها 7 سالن سینما داریم که
قابلیت پخش سیستم نمایش D را دارند که آن هم برای کیفیت 2K هستند. ما برای
پخش بین الملل، فیلم را با کیفیت 4K آماده می کنیم. در ایران هم، سینماهای
که پخش سیستم D دارند فیلم را با کیفیت 2K نمایش خواهند داد. سالنهایی هم
که مجهز به سیستم پخش دیجیتال E هستند نیز یک نسخه E در اختیارشان قرار
خواهد گرفت.
حیدریان خاطرنشان کرد: سازمان سینمایی تلاشهایی کرده است که تعداد سالنهای
مجهز به سیستم D را افزایش دهد و امیدواریم در هر استان، یک سالن سینمایی
مجهز باشد تا فیلم هایی مثل محمد (ص) با کیفیت مناسب و در شأن مخاطب و فیلم
نمایش داده شود.
وی در مورد نمایش عمومی این فیلم گفت: برای نمایش این فیلم این ملاحظه را
داریم که فیلم در شرایط مناسب و در خور مخاطب اکران شود و امیدواریم
سازمان سینمایی سالنها یا بخشی از آنها را به سیستم دیجیتال مجهز کند.
حالا که تولید با این کیفیت صورت گرفته است امیدواریم که شرایط مناسبی هم
برای اکران فراهم شود.
«تراژدی» تجربهای فراموش نشدنی است/ لطف خدا شامل حالم شدحسام قاسمی، بازیگر نقش رحیم در فیلم «تراژدی» در گفتگویی گفت: نقش رحیم را دوست داشتم و به لطف خداوند و کمک دوستان بخصوص علی عطشانی و بهرام رادان، اولین تجربه سینماییام را با این فیلم خوب و فوقالعاده پشت سر گذاشتم.
وی افزود: رحیم از یک خانوادهای است که در گذشته جایگاه خوبی داشتند اما به دلیل تصادفی که برای سرپرست خانواده پیش میآید زندگیشان دچار تحول میشود و بهم میریزد.
وی ضمن تشکر از علی عطشانی، بهرام رادان و کارگردان فیلم گفت: من در تئاتر و فیلم کوتاه فعالیت داشتم اما ورودم به سینما را این عزیزان موجب شدند و خوشحالم که لطف خداوند شامل حالم شد و با این تجربه سینمایی فوقالعاده وارد سینما شدم.
وی افزود: از تمام کسانی که متوجه کمک آنها شدم و حتی نشدم تشکر میکنم. من در این پروژه با وجود سختیهایی که داشت خیلی چیزها یاد گرفتم. ما در سرمای 8- درجه و حتی 10- کار کردیم و با اینکه کار اول بود بسیار پروژه خوبی بود.
بازیگر نقش رحیم در خصوص نقش حبیب (بهرام رادان) گفت: قصد حبیب خوردن حق قاسم نبود اما میخواست بخاطر خودش هم که شده پول بیشتری به دست بیاورد اما با اتفاقی که برای قاسم میافتد مجبور میشود پیش پژمان دستش را رو کند؛ اعتیاد حبیب هم در نقش او تأثیر گذار بوده است.
وی در پایان افزود: من قبلا با رادان کار کردهام و ایشان دوست من است حتی معرف من به گروه تراژدی رادان بود.
«آژانس شیشهای» نمونه فیلم تلخ شرافتمندانه است هفتمین جلسه از سلسله نشستهای «نسبت سینمای ایران و منافع ملی» با
موضوع «ماهیت و کارکردهای سینمای اجتماعی مطلوب» با حضور سعید مستغاثی و
مهرزاد دانش از منتقدان سینما در حوزه هنری برگزار شد.
در این نشست سعید مستغاثی در ابتدا به عدم وجود ژانری به نام سینمای
اجتماعی در سینمای جهان اشاره کرد و گفت: اگر سینمای اجتماعی را ریشهیابی
کنیم من اعتقادی به ژانر و قواعد آن ندارم و در تمام این سالها در ژانر
بندیها چیزی به عنوان ژانر «اجتماعی» وجود نداشته است. هیچ وقت راجع به
این که ژانری به عنوان ژانر اجتماعی داشته باشیم بحث نشد و مطرح هم نشد.
فیلمهای اجتماعی معمولا تحت عنوان فیلم مسالهگو مطرح میشدند.
کینگز برگ یک فرهنگ فیلم دارد که می گوید فیلمهای اجتماعی به قدری سطحی
بودند که به کسی برنخورد و بیشتر مسائل اجتماعی در فیلمهای گنگستری مطرح
میشد مثل فیلم «صورت زخمی» که در آن فقری که در دهه 20 وجود داشت مطرح شد.
از دهه 50 به بعد البته همین فیلمهای مساله گو را هم نداریم. اگر
اسکورسیزی «بالای شهر پایین شهر» یا «راننده تاکسی» را میسازد در ژانر
دیگری مطرح میشود ازجمله تریلر، جنایی، پلیسی یا.... در سینمای فرانسه یا
در ایتالیا به صورت نئورئالیزم مطرح می شود.
غالب فیلمهای سینمایی گریزی از بحث اجتماع ندارند
در ادامه مهرزاد دانش در تائید صحبتهای مستغاثی گفت: سینمای اجتماعی و
تعبیراتی از این قبیل را متوجه نمیشوم. انسان خواه ناخواه یکی از ابعاد
زیستیاش اجتماعی بودنش است و سینما هم به عنوان بازتابدهندهی بخشی از
فضاهای زیست انسان این بعد از وجود انسان را به نمایش میگذارد. قرار نیست
ژانربندی را به عنوان وحی منزل در نظر بگیریم. ژانرها عمدتا ناشی از
اقتضائات زمانی بودند که استودیوها در هالیوود ناچار به این تقسیمبندی
بودند تا هم الگویی برای تهیهکنندگان و کارگردانان باشد و هم مخاطب بتواند
راحتتر تشخیص دهد که با چه فیلمی سر و کار دارد. بحث سینمای اجتماعی کمی
گمراه کننده است زیرا غالب فیلمهای سینمایی گریزی از بحث اجتماع ندارند.
اگر بخواهیم تعریفی از سینمای اجتماعی بدهیم فیلمهایی هستند که به نوعی با
اجتماع سر و کار دارند که اکثر قریب به اتفاق فیلم های دنیا این گونه
هستند و وقتی این گونه باشد نیازی به تقسیمبندی وجود ندارد. اما به شکل
کلی به فیلمهایی که راجع به جامعه انسان، روابط اجتماعی، معضلات انسان در
جامعه خودش است، عنوان فیلم اجتماعی اطلاق میشود. من عموما با این عناوین
مثل سینمای دینی یا سینمای سیاسی یا سینمای اجتماعی و... مشکل دارم. میشود
این عناوین را با مسامحه به کار برد اما بحثهایی مثل اجتماع و دین چون
شمولیت گستردهای دارند حد و حدود سینما به عنوان محمل نمیت واند این
شمولیت را در بربگیرد.
مگر سینما کشتی است که پیشکسوت داشته باشد!
مستغاثی در ادامه این نشست گفت: مگر میشود سینمایی دینی نباشد، مگر
میشود اجتماعی نباشد. ما وقتی صحبت از سینمای اجتماعی میکنیم کدام اجتماع
را میگوییم، جامعه دو نفره یا اجتماع 7.5 میلیاردی انسانها؟ این گونهها
من درآوردی است. به عنوان مثال سینمای کودک چه مفهومی دارد؟ سالها سر این
بحث میکردیم که فیلمی برای کودک، درباره کودک و.. یا سینمای معناگرا، مگر
میشود سینما بدون معنا باشد. مگر میشود یک فیلم اجتماع در آن نباشد؟ حتی
هالیوود مقولات اجتماعی را میآید در کارهای علمی تخیلی مطرح میکند، در
آثاری مثل ائی تی یا برخورد نزدیک از نوع سوم، پارک ژوراسیک یا جنگ
ستارگان.
وی در ادامه صحبتهایش به انتقاد از فیلمسازانی پرداخت که معقتدند فیلمساز
اجتماعی هستند و گفت: جالب است کسی میگوید من فیلمساز اجتماعی هستم که
چند سال است با اجتماع ارتباط ندارد و بعد میگوید قهرمانهای من مربوط به
50 سال گذشته هستند. وقتی تو در 50 سال پیش فریز شدی چه اجتماعی را مد نظر
قراردادی؟ بعد مقوله پیشکسوت را در سینما مطرح میکنند، مگر سینما کشتی است
که پیشکسوت داشته باشد. کاپولا با آن عظمتش وقتی فیلم بد میسازد کسی آن را
تحویل نمیگیرد اما ما هر آشغالی که میسازند به عنوان پیشکسوت تحویل
میگیریم. ما مواردی را در سینما میبینیم که به قول هیچکاک «مکگافین» است
و اصلا وجود ندارد مثل استاد، پیشکسوت، سینمای اجتماعی، کودک، معناگرا
و... که اصلا وجود ندارد و این دور باطل همچنان ادامه دارد.
میراث روشنفکری چپ هنوز در میان هنرمندان باقی مانده است
دانش در ادامه به فضای روشنفکری در فضای قبل از انقلاب اشاره کرد و گفت:
فضای روشنفکری و اندیشهای قبل از انقلاب فارغ از بعد مثبت و منفی آن
چپگرا بود و روشنفکران متاثر از اندیشههای مارکسیستی در نحلههای مختلف
بودند. و تاثیر تفکر چپ را در سینما، ادبیات و تئاتر میتوان مشاهده کرد.
به همین دلیل هم پز روشنفکری و وجهه متفکرانه هنرمندان ما به گونهای رقم
خورد که داستانها و فیلمها مبتنی بر اصالت اجتماع بود. این میراث
روشنفکری چپ هنوز در میان هنرمندان باقی مانده است و سینماگران ما فیلمساز
اجتماعی بودن را یک پز میدانند، ولو این که اثارشان کمترین ارتباط را با
جامعه داشته باشد. یکی از دلایلی که این بحث سینمای اجتماعی زیاد مطرح شده
به این دلیل است که تفکر چپ بعد از سه دهه انقلاب هم ادامه پیدا کرد اما با
معادلسازیهای تصنعی و جایگزین کردن عبارتهای دینی برای همان مفاهیم
سابق.
وی ادامه داد: با همین نگاه هم تعمیمدهی در تحلیل آثار دیده میشود. مثلا
در پستچی مهرجویی هر شخصیت نماینده یک چیز است. زمین، پستچی، فئودال، فرد
از خارج آمده همه نماینده یک چیز هستند و یک عقبه نمادین سیاسی و اجتماعی
دارند. این نوع هنر اساسا ارتباط ارگانیک با مردم برقرار نمیکند و به همین
دلیل است که عمده مردم از این فیلمها لدت نمیبرند. این آثار نمادین و
تعمیمپذیر بیشتر فیلمهایی هستند که برای همان قشر روشنفکری و اندیشهای
ساخته شدهاند و عمده مردم که سینما برای آنهاست از این فیلمها لذت
نمیبرند چون داستان ندارد و عناصر استاندارد داستانگویی در ان رعایت نشده
است. این نوع سینما علیرغم این که مدعی اجتماعی بودن است خواه ناخواه باعث
گسستگی و شکاف بین مردم و سینماگر هم میشود. اما اگر فیلم نمادین و
تعمیمپذیر نباشد نباید خود را آزار بدهیم و جهان کوچک فیلم را به اجتماع
بزرگ تعمیم بدهیم.
فرح با نگاه چپ کانون پرورش فکری را تاسیس کرد و بعد از انقلاب هم فرش قرمز جلوی این تفکر پهن شد
مستغاثی درباره روند فیلمسازی در دوران قبل از انقلاب و رشد تفکر چپ در آن
دوران گفت: فرح با نگاه چپ کانون پرورش فکری را تاسیس کرد و ارجمند که
یارش بود را به ریاست آن قرار داد و در اتفاقی جالب فیروز شیروانلو که به
دلیل داشتن تفکرات چپ قرار بود شاه را ترور کند مسئول سینمایی کانون شد و
تفکر مارکسیستی را ترویج کرد. چپ آمریکایی در آن زمان رشد کرد و بعد از
انقلاب به عنوان سینمای نو ایران یا موج نو یک فرش قرمز جلوی این تفکر پهن
شد و آن افراد و آن سینما الگو شد. اشرف دو بار به رئیس ساواک میگوید که
دو نفر را آزاد کنید یک بار کیمیایی بوده که می گویند اصلا دستگیر نشده و
یکبار هم داریوش، که داریوش را آزاد نمیکنند چون تریاک زیادی همراه داشت.
دربار حامی تفکر چپ بود و این تفکر بعد از انقلاب هم آمد.
ابتدای انقلاب به دلیل همدلی جامعه فیلمها کمتر حساسیت ایجاد میکردند
دانش در ادامه به فیلمسازی در اوایل انقلاب اشاره کرد وگفت: در اوایل
انقلاب مردم در کنار دولتمردان بودند و اقتصاد هم اینگونه گسست ایجاد نکرده
بود و جامعه همدلانهتر بود. آن همدلی اجتماعی باعث می شد کمتر دعوا بر سر
فیلمها رخ دهد و هنرمندان هم راحتتر بودند. مثلا فیلم دستفروش به شدت
فیلم سیاهی است. سیاهی آن هم سیاهی جامعه نیست، سیاهی هستی است اما این
فیلم آن زمان اصلا حساسیت ایجاد نکرد.
دانش در ادامه گفت: به عنوان مثال سیدمرتضی آوینی در نقدش روی فیلم
«ناصرالدین شاه آکتور سینما» معنای ناصرالدینشاه را واکاوی نکرد زیرا
دنبال ایجاد دردسر نبود. آوینی علاقهای به واکاوی معناها نداشت و به دنبال
فضاهای سطحی و نازل و مبتذل نبود. دغدغهاش هنری بود که بر اساس دین تعریف
شود و به نظر من او تنها نظریهپرداز جامعه سینمایی ایران قبل و بعد از
انقلاب است.
فیلمساز اجتماعی باید ریشه مشکلات را نشان دهد و فقط روایت مشکل کافی نیست
مستغاثی درادامه نشست به ویژگیهای سینمای اجتماعی اشاره کرد و گفت: در
سینمای اجتماعیای که معضل اجتماعی را مطرح کند فیلمساز معمولا نقب میزند
به آن سوی مسایل و فقط روایتگر نیست. فیلمسازی که مساله اجتماعی را مطرح
میکند ریشههای آن را به نمایش میگذارد و ریشهیابی می کند. واکاوی
میکند و شخصیتها شناسنامه و هویت مشخص دارند. سینمایی اجتماعی اینگونه
مفهوم مییابد. نمیگوییم راه حل نشان بدهد اما باید ریشه مشکلات و معضلات
را به نمایش بگذارد. شاید فیلمساز معتقد باشد باید جامعهشناس این ریشهها
را نشان دهد که تفاوت فیلمساز مسالهگو و فیلمساز سادهانگار همینجا مشخص
میشود. در آثاری که در سینمای ما ادعای بیان مسایل اجتماعی را دارند شاهد
روایتی هستیم که هر فردی میتواتد آن را ببیند، نه نقب وجود دارد و نه
تحلیل.
عدم خلاقیت بحران اساسی سینمای امروز ماست
مهرزاد دانش درباره خصوصیات فیلمهای اجتماعی سینمای ایران گفت: چرا
سینمایی که درباره جامعه و اجتماع است موفق نیست. یکی تنبلی سینماگران است.
سینماگران به تنبلی عادت کردهاند و داستانهایی در محدوده خلوت را دنبال
میکنند. دغدغهی بازگشت سرمایه هم که وجود ندارد چون فیلمها یا برای
سازمانها هستند یا وابستگان آنها. سینمای ما با جامعه خودش بیگانه است و
خلاقیت در سینمای ما بحران اساسی سینمای امروز ما است. چه در فرم و چه در
رویکردی که باید به فضای پیرامون خود داشته باشند. همه فیلمها شبیه به هم
شدهاند و فیلمسازی که فیلمش موفق میشود عدهای از مقلدان آن فیلمساز شکل
میگیرند و همه کپی کار شدهاند.
نکته بعد اینکه در سینما محدودیتها دست و پاگیر شده است. بیماری
تعمیمدهی هم معضلی برای ما شده است. مجوزهای دست و پاگیر هم فیلمساز را از
خیابان به داخل آپارتمان میبرد. تنبلی ویروس ویرانگر سینمای ما شده است
اما محدودیتهای بیرونی هم اجازه فعالیت به فیلمساز نمیدهد.
تهیهکننده متخصص در سینمای ایران وجود ندارد
مستغاثی در ادامه تاکید کرد: مهمترین مشکل سینمای ما تهیهکننده است. ما
از بسیاری از تکنیکهای سینمایی برخودار هستیم اما در اصل تهیهکننده متخصص
نداریم و فیلمساز تنبل میشود. استودیوی ما وقتی تبدیل میشود به دفتر
دلالی دیگر استودیو نیست. سینمای ما استاندارد نیست، باید یک استاندارد
برای سینما ما مشخص شود. چرا سینمای ما اقتباسی نیست؟ چون تهیهکنندگان
هزینه نمیکنند. فیلمساز مشاور سیاسی، اقتصادی، تاریخی، اجتماعی ندارد و
شخصیتها هیچ شناسنامهای ندارند و فضایی که ایجاد میشود شبهه ایجاد
میکند.
«آژانس شیشهای» نمونه فیلم تلخ شرافتمندانه
مهرزاد دانش درباره سیاهنمایی در سینمای ایران با اشاره به آژانس شیشهای
گفت: یکی از سیاهترین فیلمهای سینمای ایران که من هم دوستش دارم آژانس
شیشهای است. این فیلم چه نقطه امیدی دارد؟ رزمنده شهید میشود و حاج کاظم
هم معلق است. اما با این حال این فیلم محترم است چون دغدغه بسیار
شرافتمندانهای نسبت به یک قشر شریف دارد. وقتی از سالن بیرون میآیم به
این فیلم فکر میکنم. کنم به تقابل بین آرمانها و جامعهی امروز فکر
میکنم. این فکر کردن یعنی اثر تاثیرگذار بوده است. هر فیلمی که تلخ و سیاه
باشد صرفا بد نیست، بعضی از تلخیها خوب است چون تاثیرگذار است و باعث
میشود مخاطبان بیشتر فکر کنند. هنر یعنی اغراق در واقعیت. هر سیاهی و
سیاهنمایی بد نیست. فیلم اجتماعی که باعث نشود فکر کنیم فیلم عقیمی است.
بعضی از فیلمهای اجتماعی فقط بخشی از واقعیت را نشان میدهند
مستغاثی در پایان تاکید کرد: به نظر من «نیاز» یا «قصههای مجید» سیاه است
اما در کنارش عزتمندی دیده میشود. بعضی از فیلمهای اجتماعی غیرواقعنما
هستند و فقط بخشی از واقعیت را نشان میدهند و تنها برشی از جامعه را
میگویند. نگاه تیز و دقیق و برخورد فرهنگی با مسایل داشتن، همچنین عدم
تناسخ فرهنگی ریشه بسیاری از مقولات است.
زمان نمایش «طعم شیرین خیال» در سینماهای مردمی مشخص شد
طعم شیرین خیال به کارگردانی کمال تبریزی در سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر حضور دارد و قرار است در سینماهای مردمی به نمایش دربیاید.
براساس جدول نمایش فیلم طعم شیرین خیال در سینماهای فرهنگ، ملت، مانادانا، پردیس تماشا، راگا، آزادی، استقلال، کوروش، شکوفه، سروش، زندگی، کیان به شرح زیر به نمایش درمیآید:
سینما فرهنگ ۱، چهارشنبه ۲۲بهمن ساعت ۱۵ و ۲۲: ۳۰،
سینما فرهنگ ۲، جمعه ۱۷ بهمن ساعت ۱۷.
سینما ملت ۲پنجشنبه ۱۶ بهمن ساعت ۱۵ و ۲۲: ۳۰.
سینما ملت ۳ سه شنبه ۲۱ بهمن ساعت ۱۹.
سینما ملت ۴ دو شنبه ۲۰ بهمن ساعت ۱۵: ۳۰و ۲۳.
سینما مانادانا دو شنبه ۲۰ بهمن ساعت ۱۹.
پردیس تماشا شنبه ۱۸ بهمن ساعت ۲۱.
پردیس راگا چهارشنبه ۱۵ بهمن ساعت ۱۸.
سالن آزادی پردیس آزادی چهارشنبه ۲۲ بهمن ساعت ۱۴: ۳۰ و ۲۲.
سالن شهر فرنگ پردیس آزادی جمعه ۱۷ بهمن ساعت ۱۷: ۳۰.
سالن شهر هنر آزادی یکشنبه ۱۹ بهمن ساعت ۲۰: ۳۰.
سینما استقلال سه شنبه ۲۱ بهمن ساعت ۱۵ و ۲۲: ۳۰.
سالن گراند سینمای پردیس کوروش یکشنبه ۱۹ بهمن ساعت ۲۰.
سالن لاله زار پردیس کوروش چهارشنبه ۱۵ بهمن ساعت ۱۸ و ۲۳.
سالن مایاک پردیس کوروش چهارشنبه ۱۵ بهمن ساعت ۱۴ و ۱۹.
سینما شکوفه ۱ چهارشنبه ۱۵ بهمن ساعت ۱۹: ۳۰.
سینما سروش ۱ پنجشنبه ۱۶ بهمن ساعت ۲۱: ۳۰.
سینما زندگی ۲ پردیس زندگی پنجشنبه ۱۶ بهمن ساعت ۲۲.
پردیس کیان شنبه ۱۸ بهمن ساعت ۲۰: ۳۰
طعم شیرین خیال یک طنز رومانتیک است که در آن شیرین (نازنین بیاتی) ماجرای آشنایی خود و خانوادهاش با کسی که قرار است به خواستگاری او بیاید (شهاب حسینی) را برای ما روایت میکند.
عوامل اصلی سازنده فیلم دردسرهای شیرین:
کارگردان: کمال تبریزی
تهیه کننده: محمد علی حسیننژاد
نویسنده فیلمنامه: نغمه ثمینی با همکاری علی میرمیرانی براساس طرحی از محمدعلی حسیننژاد
تدوین: بهرام دهقانی
دستیار اول و برنامه ریز: سید جمال سید حاتمی
مدیر فیلمبرداری: علی تبریزی
طراح گریم: مجید اسکندری
طراح صحنه: سارا سمیعی
طراح لباس: مجید لیلاجی
موسیقی: مسعود سخاوت دوست
مدیر صدابرداری: عباس رستگارپور
طراحی، صداگذاری و ترکیب صدا: علیرضا علویان
مدیر تولید: جلیل شعبانی
جلوههای بصری: فرهاد یوسفیپور
کمیک موشن و تیتراژ: حسین جمشیدی گوهری
عکاس: زهرا مصفا
سرپرستی امور پس از تولید: طه حسیننژاد
بازیگران: شهاب حسینی – نازنین بیاتی – نادر فلاح –نازنین فراهانی– مهدی حسینی بجستانی- عیسی یوسفیپور- آسیه سلطانی نژاد و با حضور پریوش نظریه.
«شیلان رحمانی» از عاشقانههای «حکایت عاشقی» گفت«شیلان رحمانی» بازیگر فیلم «حکایت عاشقی» در خصوص نقش خود در این فیلم گفت: در این فیلم نقش یک دختر کرد حلبچهای را ایفا میکنم که به خاطر بمباران شیمیایی حلبچه در زمان جنگ مسیر زندگیاش عوض میشود و به ایران میآید و اینجا اتفاقاتی در زندگیاش میافتد.
وی در خصوص خلاصه داستان بیان کرد: این فیلم قصه زندگی یک عکاس جنگ را بیان میکند که در طول زمان جنگ اولین عکاسی است که وارد حلبچه میشود و از بمباران شیمیایی عکس میگیرد.
رحمانی افزود: عکاس قصه (بهرام رادان) دختری را در حلبچه میبیند و خانواده وی را نجات میدهد و در پی آن اتفاقات عاشقانهای میان آنها رخ میدهد.
این بازیگر در مورد رسیدن به گویش نقشش عنوان کرد: خود من کرد سنندج هستم و لهجه ما با کرد حلبچه فرق زیادی دارد ولی لهجهام را به لهجه دختر کرد حلبچهای به خاطر آشنایی با ادبیات کردی نزدیک کردم.
این بازیگر در خصوص بازی «بهرام رادان» اظهار داشت: «رادان» بازیگر خوب و با اخلاق سینما است و در شکلگیری ارتباط و رسیدن به نقش در این فیلم به من کمک زیادی کرد.
گاردین بار دیگر از فیلم «محمد رسول الله» نوشتفیلم جدید مجید مجیدی که
در تهران جلوی دوربین رفته است و داستان سال های اولیه زندگی حضرت محمد (ص)
را نمایش می دهد، موضوع مقاله اخیر روزنامه گاردین قرار گرفته است.
نشریه انگلیسی گاردین دیروز در مقاله به فیلم «محمد
رسولالله» ساخته مجید مجیدی پرداخته است. این مطلب بعضا دارای اطلاعات
غلطی است که هم درباره بودجه و هزینه ساخت و هم خبرهای روز درباره زمان
اکران آن نکاتی را به اشتباه مطرح کرده است.
این نشریه انگلیسی دیروز در مقاله ای مفصل بار دیگر به فیلم «محمد رسول الله» مجید مجیدی توجه کرده و درباره آن نوشته است:
این
فیلم زندگینامه ای چندین میلیون دلاری که درباره روزهای کودکی حضرت محمد
(ص) است و گرانترین و پرهزینهترین فیلم ایرانی تاکنون محسوب می شود، برای
نخستین بار روز یکشنبه در جشنواره فیلم فجر اکران می شود.
جشنواره
فیلم فجر تهران که همزمان با سالگرد انقلاب اسلامی سال 1979 برگزار می
شود، این فیلم را که زندگی مهمترین چهره اسلام است، برای اولین بار به
نمایش می گذارد. برای حفظ شان پیامبر این فیلم در بخش خارج از مسابقه به
نمایش در می آید.
ایران تا به حال به شدت از نحوه نمایش
پیامبر در غرب انتقاد کرده است که آخرین نمونه آن کارتون روی جلد مجله
شارلی ابدو بعد از حملات تروریستی علیه این مجله بود که در آن حضرت محمد
(ص) در حال اشک ریختن و بالا نگه داشتن نشانی که رویش «من شارلی هستم»
نوشته شده بود ظاهر شده بود.
این فیلم که با عنوان «محمد،
پیامبر خدا» در مراسم افتتاحیه فستیوال فیلم فجر اکران خواهد شد، توسط مجید
مجیدی ساخته شده که به مدت پنج سال روی آن کار کرده است. این پروژه دومین
فیلم با بودجه بزرگ ساخته شده درباره پیامبر است. اولین فیلم «پیغام» محصول
سال 1976 با نقش آفرینی آنتونی کویین و ساخته مصطفی عقاد بود که حتی با
وجود اینکه تصمیم گرفته بود برای اهانت نکردن به مسلمانان پیامبر را روی
صفحه نشان ندهد، بحث های بسیاری را به وجود آورده بود.
مجیدی
هم مشکلاتش با فیلم عقاد را بیان کرده و گفته بود که این فیلم تنها جهاد و
جنگ را نشان می دهد و تمام زندگی حضرت محمد (ص) را به نمایش نمی کشد و در
نتیجه تصویر اسلام در آن تصویر شمشیر است. فیلم حمایت شده دولتی مجیدی که
اولین بخش از یک سه گانه بزرگ درباره زندگی پیامبر است، داستان را از زمان
تولد حضرت محمد (ص) تا سن 12 سالگی و اولین بازدید او از شهر شام تعریف می
کند که در آنجا بحیرا، یک راهب مسیحی، پیش بینی می کند که روزی او پیامبر
خواهد شد.
ایران
آماده اکران بزرگ ماه مارس این فیلم در کشورهای انگلیسی و عرب زبان است.
صورت پیامبر در این فیلم به نمایش درنخواهد آمد و ویتوریو استورارو
فیلمبردار ایتالیایی و برنده سه جایزه اسکار برای شاهکارهایی از جمله
«آخرین تانگو در پاریس» برناردو برتولوچی و «آخرالزمان» فرانسیس فورد
کاپولا روی ترکیب نور و تاریکی این فیلم کار کرده تا بتواند تصویرگرایی های
مذهبی آن را امکان پذیر کند.
اما احتمالا بزرگترین مشکل
این خواهد بود که فیلم توسط ایران شیعه ساخته شده است که ممکن است مسایلی
را با بینندگان سنی این فیلم به وجود بیاورد. خود مجیدی هم همین ماه
کنفرانس خبری را برگزار کرده و از نگرانی هایش درباره واکنش های منفی صحبت
کرده بود. او به این نکته اشاره کرد که قبل از ساخت فیلم با محققان و صاحب
نظران شیعه و سنی مشورت کرده است. او گفت: ما دوره ای از زندگی او را
انتخاب کردیم که در آن اختلاف نظری میان صاحب نظران شیعه و سنی وجود ندارد.
این فیلم را با بینش متحد کردن دنیای اسلام ساختیم.
با
این حال این فیلم نتوانسته از انتقادات به کلی دور بماند؛ دانشگاه الاظهر
مصر یکی از مهم ترین مراجع سنی جهان، از ایران درخواست کرده تا این فیلم را
به نمایش نگذارد و کشور قطر هم نقشه های ساخت فیلمی دیگر درباره پیامبر با
بودجه یک میلیارد دلاری که تحت حمایت بری آزبورن تهیه کننده «ارباب حلقه
ها» قرار دارد، اعلام کرده است.
وقتی اخبار ساخت فیلم
ایران در سال 2012 منتشر شد، الاظهر در بیانیه ای گفت: ما از ایران درخواست
می کنیم که از پخش این فیلم خودداری کند تا تصویری دست نخورده از پیامبر
بتواند در ذهن مسلمانان باقی بماند. ما از تمام فیلمسازان درخواست می کنیم
تا به مذاهب و پیامبران احترام بگذارند.
مجیدی هم در پاسخ
گفت: من از نگرانیهای آن ها مطلع هستم، ما هم حساسیت های خودمان نسبت به
چهره های مذهبی را داریم و می خواهم بدانم چرا آن ها قبل از دیدن فیلم از
آن انتقاد می کنند.
این کارگردان ایرانی اضافه کرد: در
حالیکه 250 فیلم درباره مسیح، 120 درباره موسی، 80 فیلم درباره پیامبران
دیگر و 40 فیلم درباره بودا وجود دارد، تنها فیلمی که به زندگی حضرت محمد
(ص) می پردازد «پیغام» است. مسلما ما نتوانسته ایم پیامبرمان را به دنیای
غرب معرفی کنیم. در این زمینه، دشمنان دشمن باقی خواهند ماند.
گفته میشود پروژه مجیدی با بودجه 30 میلیون دلاری بنیاد مستضعفان ساخته شده است.
اهمیت «کهریزک چهار نگاه» در سفارشی نبودن آن است/ حکمت پیری در یک مستندکارگردانهای «کهریزک چهار نگاه» درباره چگونگی
تولید این فیلم سخن گفتند و رخشان بنی اعتماد یکی از کارگردانان اثر بیان
کرد اهمیت فیلم در سفارشی نبودن و آزادی در انتقال نگاه بوده است.
نشست نقد و بررسی «کهریزک چهار نگاه» روز جمعه 10 بهمن با
حضور رخشان بنی اعتماد، پیروز کلانتری و محسن امیر یوسفی کارگردانان اثر و
امیر پوریا منتقد و کیوان کثیریان منتقد و مدیر جلسه برگزار شد.
امیریوسفی
در ابتدای نشست درباره چگونگی پیشنهاد ساخت این فیلم بیان کرد: بهمن
کیارستمی و هومن مرتضوی دوستان من بودند که این فیلم را به من پیشنهاد
کردند. من با یک پیشنهاد جذاب رو به رو شده بودم که هیچ محدودیتی نداشت و
هر کدام از ما می توانستیم آزادانه سوژه ها را انتخاب کنیم. چند جلسه
مقدماتی به کهریزک رفتیم و سالمندان و معلولان را آنجا دیدیم و نهایتا
هرکدام سوژه های خود را انتخاب کردیم.
در ادامه این جلسه
رخشان بنی اعتماد گفت: نکته اصلی این مستند پیشنهاد آن از طرف کهریزک بود
که طبیعتا اگر جنبه سفارشی داشت به این ترتیب از کار در نمی آمد. البته نه
اینکه هر کار سفارشی از ابتدا رد شده باشد اما اگر صرفا قرار بود این
کار سفارشی باشد شاید بهتر بود به سراغ دیگران می رفتند اما آنها گفتند که
نگاه به کهریزک آزاد و بدون هیچ توصیه ای است و این در وهله اول خیلی مهم
است که در دنیای مستند به شما کار سفارش دهند و بگوید فیلم بسازید و ایده
خود را داشته باشید.
مجبور شدم مادرم را مدتی از خودم دور کنم
این
کارگردان سینما با اشاره به دغدغه ای که در طول ساخت این مستند برایش
بوجود آمده است، گفت: این دغدغه سن بالا واقعیتی بود که در اطرافم وجود
داشت مساله نگهداری از پدر و مادر واقعا وجود دارد که دغدغه ماست و بچه های
ما هم اکنون چنین نگاهی را ندارند.
وی اضافه کرد: در ابن کار همه موقعیت ها با هم گره خورد و من مجبور شدم مادرم را مدتی از خودم دور کنم و نزد برادرم ببرم.
بنی
اعتماد در توضیح بیشتر از اپیزود «اتاق 202» که در آن طی ساخت فیلم به
مرور دغدغه های شخصی خود را نیز مطرح می کند، اظهار کرد: من به طور طبیعی
اگر می خواستم سراغ شخصی بروم و دغدغه های وی را نسبت به پیری و سالخوردگی
نشان دهم هیچ کس بهتر از خودم نبود. چون من در موقعیتی قرار گرفته بودم که
از طرفی مادرم را داشتم و از طرفی فرزندانم بودند.
سعی کردیم در این کار زندگی و پیرانگی را ببینیم
در
ادامه پیروز کلانتری نیز از چگونگی پیوستن خود به این گروه ابراز کرد: در
ابتدا ما دوره ای را با هم به کهریزک می رفتیم و از نزدیک دیدارهایی با
آنجا داشتیم. ما به پروژه به شکل قیدهایی که می توانست برایمان داشته باشد
نگاه نکردیم بلکه روح مشترک کار برای ما مهمتر از مسایل ساختاری بود.
بنابراین ما سعی کردیم که در این کار زندگی و پیرانگی را ببینیم و اینکه هر
دوره از از زندگی طعم خود را دارد.
بنی اعتماد نیز با
اشاره به محورهای مورد نظرش برای ساخت مستند بیان کرد: آنچه که من روی آن
وسواس داشتم این بود که این چهار فیلم را بتوانیم به هم پیوند بزنیم. برای
همین منظور به جای اینکه فکر کنیم که چگونه ساختارها را به هم نزدیکتر کنیم
یک دوره آزاد تحقیق گذاشتیم و ما چهار نفر در اینباره گپ زدیم چون تمی که
می خواستیم به آن برسیم از وحدت ساختاری مهمتر بود.
کارگردان
«خون بازی» به نگاه خود به سالخوردگی اشاره و بیان کرد: من پیش از این می
گفتم که سن فقط یک عدد است اما واقعیت این است که من با 25 سالگی خود بسیار
متفاوت هستم که البته این هم بخشی از زندگی است و من برای این سن برنامه
های خودم را دارم و می خواهم در استقلال بگذرد.
حکمت پیری می تواند آیینه تماشای زندگی برای دیگران باشد
وی
درباره آسایشگاه کهریزک نیز عنوان کرد: ما چهار نفر با نگاه مشترکی که
داشتیم زندگی را در کهریزک دیدیم البته منظور این نیست که آنجا مکان مفرحی
باشد خیر، غم هم دارد اما بیشتر زندگی را آنجا دیدیم. در واقع فهم میان این
موضوع فرق میان دیدن و نگاه کردن است.
کلانتری در ادامه
با اشاره به ساخت فیلم هایی با موضوع سالخوردگی بیان کرد: من همان زمان دو
فیلم دیگر درباره پیری داشتم و فکر می کنم نوعی حکمت پیری می تواند آیینه
تماشای زندگی برای دیگران باشد.
وی درباره این حکمت توضیح داد: حکمت پیرانه با دانش و فضل ارتباطی ندارد بلکه بخش مهمی از این حکمت در کلام است.
کارگردان
فیلم «پناهنده» درباره بخشی که خودش در این فیلم کارگردانی کرده است، گفت:
من خواستم کمی ذهنی تر نسبت به آنچه که وجود دارد عمل کنم بنابراین
صداهایی را روی تصویر دیگران قرار دادم چون فکر کردم کلام مهمتر از این
است که چه کسی آن را می گوید. بنابراین یک روز از صبح تا شب فقط سخنان را
بدون دوربین ضبط کردیم و بعد چند روز بعد تصاویر را گرفتیم.
یک پای اپیزود «هملت» در واقعیت است
در
ادامه این نشست محسن امیریوسفی نیز درباره بخشی از این فیلم که ساخته است و
ایده بازی «هملت» و دیالوگ ها فیلم بیان کرد: زمانی یک نفر از من درباره
ایده یارانه ها در اپیزود هملت سوال کرد که آیا طرف من بوده است و یا رضا
بختیاری بازیگر فیلم و من گفتم این ایده آقای احمدی نژاد بوده است. حالا هم
درباره سناریوی اپیزود «هملت» باید بگویم مهم این است که این فضایی دارد
که یک پای آن در واقعیت است. البته بخشی هم شیطنت هایی است که آن گروه
تئاتر در کهریزک انجام می داد.
وی همچنین با اشاره به
توضیح وضعیت بختیاری عنوان کرد: بختیاری از یک موقعیت دردناک جسمی برخوردار
بود. او از 21 سالگی به انجماد عضلانی و از 30 سالگی به نابینایی می رسد
اما من خوشحالم که وقتی اسم او می آید همه به یاد طنازی هایش می افتند.
امیر
پوریا منتقد این نشست نیز به یکی از جلسات موزه سینما اشاره کرد که در
آنجا بختیاری را دیده است و او بعد از این مستند به فیلمسازی مشغول شده
است.
صدای من در فیلم بر اساس ساختار مستند بود
در
ادامه این نشست بنی اعتماد در پاسخ به کثیریان درباره روایت فیلم با صدای
خودش گفت: این صدا قرار نبود به اطلاعات فیلم کمک کند بلکه ساختاری بود.
همچنین صدای فیلمساز بود و نه من به عنوان رخشان بنی اعتماد. این صدا، صدای
فیلمسازی بود که دو سال با این خانواده ها همراه شده است پس به عنوان
ساختار روی فیلم قرار گرفت.
این کارگردان در ادامه درباره
قسمتی که ساخت آن را بهمن کیارستمی بر عهده داشت و به نوعی مراسم عید قربان
را مطرح می کند، توضیح داد: این فضا را بهمن کیارستمی ترتیب نداد بلکه
کاری بود که پیش از این هم در آسایشگاه انجام می شد.
وی
ادامه داد: پژوهش در یک مکان مراحل مختلفی دارد، ابتدا فقط صحبت می
کنید. زمانی اطلاعات مکتوب استفاده می شود و زمانی هم برخورد از نزدیک
انجام می گیرد به طور مثال من و دستیارم مهناز محمدی چند روزی را آنجا
ماندیم و صبح های آنجا حال و هوای خاصی برای من داشت.
بنی
اعتماد در پایان به اپیزود «عید» اشاره و بیان کرد: بهمن کیارستمی هم طبق
آنچه که در کهریزک پیش از این انجام می شد و فیلم های زیادی هم درباره آن
ساخته شده است به ثبت و ضبط این کار اقدام کرد و در وقوع آن هیچ دخل و
تصرفی نداشت.
اکران گسترده فیلم ضد پوتین در روسیه«لویاتان» فیلمی به
کارگردانی آندری زویاگینتسف که برای ارایه تصویری ناخوشایند از امروز روسیه
موضوع نقد مقامات رسمی این کشور شده، اکرانی وسیع در روسیه به دست آورده
است.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از گاردین، «لویاتان» که نامزد روسیه برای اسکار است و
جوایز متعددی در جشنواره های سینمایی برده تا کنون با شک و شبهه زیادی
برای نمایش در روسیه روبه رو بود.
در کنار یک هفته نمایش
این فیلم در یک سینمای سن پترزبورگ در ماه سپتامبر که برای شرکت فیلم در
اسکار ضروری بود، تاکنون زمانی برای اکران این فیلم مطرح نشده بود و این
گمان وجود داشت که فیلم ممنوع شده است.
با این حال اکنون
اعلام شده که این فیلم منتقدانه تیره از فضای امروز روسیه از پنجم فوریه
حداقل در 638 سالن سینما به نمایش درمی آید.
آلکساندر
رودنیانسکی تهیه کننده این فیلم گفت: وقتی تلویزیون دولتی از اعلام خبرهای
موفقیت آمیز این فیلم خودداری می کند و حتی حاضر نمی شود بیان کند که این
فیلم برنده گلدن گلوب فیلم خارجی شده، اما مردم به آن اقبال نشان می دهند و
تاکنون بیش از 1.5 میلیون نسخه دانلود غیرقانونی از اینترنت از فیلم شده
است.
اکنون تهیه کننده فیلم نمایش آن را در این تعداد
سینما غیرمنتظره می خواند و می گوید همه این جنجال ها موجب شده تا
سینماداران اکنون به ما نزدیک شوند و درخواست نمایش فیلم را داشته باشند.
این
تهیه کننده که مشهورترین تولیدکننده فیلم روسیه است می گوید اقبال از این
فیلم نشان می دهد که مردم مشتاق توجه به مسایلی هستند که سعی می شود در
پرده بماند. وی افزود: از هر 10 فیلم روسی 9 فیلم با حمایت مالی دولتی
ساخته می شوند و نتیجه آن این می شود که بزرگترین فیلم های پرفروش داخلی
روایت های ملی و فیلمی چون «استالینگراد» است که درباره جنگ جهانی دوم
ساخته شده است.
وی گفت: اما من معتقدم باید چیزهایی را به
چالش بکشیم. فکر نمی کنم بتوانیم فیلم هایی چون «لویاتان» را با حمایت
دولتی بسازیم. آنها معتقدند فقط باید از فیلم های مهم حمایت کنند، فیلم های
وطن پرستانه، گرچه فیلم ما را هم کارگردانی ساخته که عاشق روسیه است...
اما برای مردم روسیه مهم نیست که فیلم چگونه ساخته شود.
به
گفته وی این فیلم در مردم دو نگاه متفاوت ایجاد کرده است: خیلی ها آن را
به عنوان اقدامی علیه روسیه تفسیر می کنند و به ویژه پس از این که روسیه
سال پیش کریمه را به خاک کشور منضم کرد، جنگ سرد لفظی روبه گسترش گذاشته و
حتی برخی این فیلم را دستوری از سوی غرب برای ساخت مانیفستی علیه پوتین
خوانده اند.
او گفت اما تفسیر ما برای خیلی ها که معتقدند
روسیه دارد با جهان مقابله می کنند این است که قصد داشتیم فیلمی بسازیم که
مخاطبان داخلی اش را بخنداند و به گریه بیندازد.
«لویاتان»
درباره فساد داخلی در روسیه است و شهرداری را تصویر می کند که از قدرت خود
سوءاستفاده می کند. در این میان کلیسای ارتدکس نیز بسیار بحث برانگیز
ترسیم شده است.
«لویاتان» که از 240 میلیون روبلی (2.3
میلیون پوند) که صرف ساختش شده 37 میلیون روبل از کمک دولتی برخوردار شده،
در جوایز سینمای داخلی روسیه جایگاهی به دست نیاورد و نادیده گرفته شد.
عقب برگردم دنبال ادبیات میروم/ فیلمبردار فقط تکنسین نیستحسین جعفریان فیلمبردار با سابقه سینمای ایران که
قرارست به پاس یک عمر فعالیت در سی و سومین جشنواره فیلم فجر مورد تجلیل
قرار گیرد، معتقد است که اگر زمان به عقب برگردد دنبال ادبیات خواهد رفت.
حسین جعفریان نامی آشنا در سینمای ایران است؛ نامی که اغلب فیلمسازان
بهترین فیلم های کارنامه خود را از ویزور دوربین این فیلمبردار ثبت و عرضه
کرده اند و به دنبال آن سیمرغهای بلورین را بر شانه آثارشان نشانده و برگی
زرین از سینمای ایران را با افتخار دریافت کردهاند.
جعفریان
تحصیلات خود را در رشته فیلمبرداری در مدرسه عالی تلویزیون و سینما آغاز
کرد و در رشته سینما و تلویزیون از دانشکده هنرهای دراماتیک فارغالتحصیل
شد. وی فیلم های خاطره انگیز بسیاری چون «نرگس»، «زیر درختان زیتون»، «دو
زن»، «بانوی اردیبهشت»، «زیر پوست شهر»، «شب یلدا»، «طلای سرخ»، «یک شب»،
«چهارشنبه سوری»، «دایره»، «درباره الی»، «کیفر»، «طلا و مس»، «بوسیدن
روی ماه»، «روز رستاخیز»، «پنجاه قدم آخر» و « چ» را در تاریخ سینمای ایران
از نگاه هنرمندانه خود ثبت کرده است.
حسین جعفریان به عنوان یکی از هنرمندان سینمای ایران قرار است در سی و سومین جشنواره فیلم فجر مورد تجلیل قرار گیرد.
در
آستانه برگزاری این رویداد و با وجود محدودیت زمانی که این فیلمبردار
پیشکسوت سینما داشت، فرصتی در اختیارمان قرار داد تا در گفتگویی
درباره مسایل مختلفی چون مولف بودن یک فیلمبردار، کار با کارگردانهای
سینمای ایران و در نهایت جشنواره فیلم فجر با ما سخن بگوید.
*
رویکرد برگزاری نکوداشتها و بزرگداشتها بیشتر تجلیل از هنرمندان مولف و
صاحب سبک است. فکر میکنید در حوزه فیلمبرداری هم این نگاه مولف بودن فرد
مدنظر قرار گرفته است؟
- شايد برخی
مولف بودن فيلمبردار را قبول نداشته باشند و آن را هنرى بدانند كه در خدمت
ديگران قرار مى گيرد ولى چون نمیشود منكر نقش ذوق و سليقه، طرز فكر و
نگاه خاص و شخصى فيلمبردار در خلق تصاوير يک فيلم شد.
بنابراين شايد
بتوان با گسترش معناى تأليف، اين اصطلاح را در مورد فیلمبرداران هم به كار
برد. اينكه یک فيلمبردار توانسته باشد در نقش يک مولف ظاهر شود، امرى است
كه ديگران بايد تعيين و تأييد كنند. شايد بزرگداشت يک فيلمبردار در جشنواره
فجر به معنى چنين تأييدى باشد.
*
به عنوان فیلمبرداری که پشت دوربین فیلم های بسیاری از کارگردان های
سینمای ایران ایستاده اید، از فیلمبرداری کدامیک از آثار بیشتر لذت بردید؟
-
فيلمهايى كه فيلمبردارى كرده ام همسنگ یکدیگر نيستند اما اهميت فيلم
هايى كه فيلمبردارى آنها را پذيرفته ام براى من كمابيش يكسان بوده
است. بنابراين مى توانم بگويم اكثر فيلم هايى كه كار كرده ام به جز چند
مورد، برايم مهم بوده اند. ولى از آنجا كه اهميت واقعى فيلم ها را
مخاطبان و به ويژه مخاطبانی كه سينما را خوب مى شناسند تعيين مى كنند،
طبيعى است كه فيلم هاى موفق و آنهايى كه بر ارزشگذاری كار من نقش
تعيينكننده ترى داشته اند خواسته و ناخواسته در زندگى كارى ام اهميت
بيشترى پيدا كرده اند.
*
به عنوان یکی از هنرمندانی که در سی و سومین جشنواره فیلم فجر به پاس یک
عمر فعالیت در سینما تجلیل میشوید، ارزیابیتان از سهم این جشنواره در
مسیر و سرنوشت سینمای ایران چیست؟
-
جشنواره فجر با همه فراز و فرودها، همه ايرادهاى به جا و نا به جايى كه به
آن گرفته مى شود، مهمترين رويداد سينماى مملكت ما به شمار می رود و تمام
كسانى كه در سينما فعاليت مى كنند علاقمند هستند آثارشان در اين جشنواره
مورد ارزيابى قرار گيرد که این ارزیابی، حس رقابت و در عین حال نيرو گرفتن
از تشويق ها را ایجاد می كند. این مقوله مهمترين دستآورد همه جشنواره های
سینمایی است و جشنواره فیلم فجر هم حایز چنين امتيازى است.
*
بی تردید حسین جعفریان از جمله فیلمبرداران صاحب سبک سینمای ایران است و
ردپای شما را می توان در مجموع آثاری که فیلمبرداری کردید، دید. از نگاه
شما یک فیلمبردار چگونه می تواند صاحب سبک شود؟
-
واقعیت این است که برخی از فيلمبردارها به سبک در هنر فيلمبردارى اعتقادى
ندارند و اینگونه استنباط می کنند كه فيلمبردار به عنوان يک تكنسين تنها
بايد مجرى خواست هاى كارگردان باشد، این در حالى است كه اغلب كارگردان ها
روى ذوق، سليقه و طرز فكر و مشاوره فيلمبردار حساب باز مى كنند.
فيلمبردارى
كه حایز خصوصياتى از اين دست باشد نوع فیلمبرداری و کار حرفه ای که انجام
می دهد از ويژگى های خاصی برخوردار خواهد بود و مى توان از آن به سبک
فیلمبرداری تعبير كرد و همین ويژگى ها است که نوع نگاه یک فیلمبردار را از
كار ديگران متمايز مى كند.
*
یکی از مسایل مطرح در سینما دیجیتال شدن در همه زمینههای این صنعت است و
قطعا این نکته را تایید می کنید که فیلمبرداری در سینمای ایران نیز از این
قاعده مستثنی نیست. با این اوصاف آیا از نگاه شما وقت آن نرسیده که
فیلمبرداران با دنیای نگاتیو خداحافظی کنند؟
-
قطعا دیجیتال شدن سینمای ایران كم و بيش اتفاق افتاده است و مى توان گفت
در بسیاری از زمينهها و از جمله سينما، وارد عصر ديجيتال شده ايم. دیگر
دست من و یا دیگر سینماگران نيست كه از نگاتيو خداحافظى كنيم يا نكنيم بلکه
اين نگاتيو است كه در حال خداحافظى کردن از سینمای ایران است. ضمنا هر
تكنولوژى تازه اى كه ظهور مى كند همراه خود امتيازهايى به بار مى آورد.
البته
ناگفته نماند دیجیتال شدن سینما، ضعف هايى را در حوزه فيلمبردارى ایجاد می
کند و استفاده افراطى و غير لازم از قابليت دوربين هاى ديجيتال می تواند
نوعى بى دقتى و سهل انگارى در كار را موجب شود. بنابراین بايد ياد بگيريم
از امتيازهاى دیجیتال شدن سینما در حوزه های مختلف استفاده كنيم و از ضعف
ها بپرهيزيم.
* به عنوان فیلمبرداری که یک عمر در سینمای ایران فعالیت کرده اید، در یک نگاه کلی ارزیابیتان از این هنر صنعت چیست؟
-
هنر تصويرسازى، هم در سينما و هم در تلويزيون و شايد هم در اينترنت و فضاى
مجازى، چنان سيطره پيدا كرده كه نمی توان بى بديل بودن نقش و اهميت آن را
در حيات اجتماعى انسان امروز منكر شد. درباره سينما هم مى توان به این نکته
اشاره کرد که این هنر و صنعت از نظر گستردگى، تعداد مخاطبان و جهانى بودن
آن با هيچ هنر ديگرى قابل مقايسه نيست.
*به
تازگی کتابی درباره شما در گفتگو با کارگردان های مختلف با عنوان «بر بوم
شب» با تلاش و گردآوری خانم ندا فضلی نوشته شده است. درباره کتاب و مطالبی
که حتما در جریان آن هستید، نظرتان چیست؟
- توضيح
درباره مطالب اين كتاب به عهده محتواى «بر بوم شب» است که باید اجازه دهیم
این کتاب منتشر شود و بعد ببينيم چه قضاوتی از خود ارائه مى دهد.
* به عنوان پرسش آخر، اگر بار دیگر به عقب برگردید باز هم سینما و به دنبال آن هنر فیلمبرداری را انتخاب می کنید؟
- نمی دانم اما خوب که فکر می کنم، می بینم به ادبیات علاقه بیشتری دارم به همین دلیل شايد به دنبال ادبيات مى رفتم!
کهولت سن را درک میکنم/ وقتی پیر شوم چهکسی میراثدارم میشود!آل پاچينو بازيگر مطرح
جهانی اعلام كرد در شغلش به دنبال تنوع است، اما هرگز به بازنشستگی فكر
نمیكند گرچه مساله کهولت سن را درک میکند.
آل پاچینو گفت میتوان احساس سیمون
آكسلر شخصیت اصلی فیلم جدیدش «تحقیر» را كه او در نقشش ظاهر شده به خوبی
بیان كند چون این شخصیت بازیگری را ترسیم می كند كه از این نگران است که
قدرتش را از دست داده باشد و نتواند از فرصت هایی كه برای بازی ایجاد
میشود، استفاده كند.
او گفت اصلا این همان دلیلی بود كه
او پذیرفت تا در این فیلم بازی كند. آل پاچینو گفت: فكر می كنم در این نقش
شانس بیشتری داشتم تا بتوانم آن را موثر ارایه كنم، چون این جهانی است كه
من دركش كردهام.
این بازیگر برنده اسكار در مصاحبهای كه
در هنگام اكران اولیه این فیلم و در فرش قرمز آن ترتیب داده شده بود با
گفتن این حرف افزود: بازیگری، مخصوصا وقتی به طول همه مدتی باشد كه من به
آن مشغول بودهام، دیگر بخشی از طبیعت خودت میشود و دیگر حتی به ندرت به
مسایل دیگر فكر می كنی.
این فیلم كه با اقتباس از رمانی به
همین نام نوشته فیلیپ راث در سال 2009 ساخته شده به كارگردانی بری لوینسون
كارگردان برنده اسكار برای «مرد بارانی» ساخته شده و گرتا گرویگ نامزد
گلدن گلوب بازیگر دیگر آن است.
آل پاچینیو 74 ساله گفت در
این زمان دیگر مساله سن را درك میكند. او گفت: تفاوت را حس می كنی. دیگر
نمی توانی به راحتی از روی این میز بلند شوی و روی آن یكی بنشینی. او
افزود: شاید بخواهم اما نمی توانم.
بازیگر مشهور فیلمهای
به یاد ماندنی چون «پدر خوانده» و «بوی زن» كه برایش اسكار 1992 را به
همراه داشت، گفت میداند هنوز نقشهای بزرگی برای او وجود دارد، اما افزود
نمیداند كه آنها فیلم بشوند یا نه. .. وی گفت: بازیگری میتواند به
شكلهای مختلفی ادامه پیدا كند.
پاچینو قرار است در
تعطیلات آخر همین هفته (یكشنبه) با اركستر فیلادلفیا نمایشی از روخوانی
شكسپیر را به صحنه ببرد. او گفت این هم یك نوع بازیگری و در شكل متفاوتی از
آن است.
پاچینو قرار است پاییز 2015 با جدیدترین
نمایشنامه دیوید ممت با عنوان «عروسك چینی» در برادوی به صحنه برود. با این
حال او قرار نیست اجرای استاندارد هشت برنامه در یك هفته را در برنامه
كاریاش داشته باشد. در این باره او گفت: هشت اجرا در هفته برای من خیلی
زیاد است. خیلی وقت است این همه كار نمیكنم.
آل پاچینو
قرار است در تلویزیون نیز به زودی ظاهر شود. وی كه برنده دو جایزه امی برای
«تو نمیدانی جك» و «فرشتگان در آمریكا» است، میگوید در جستجوی سریالهای
اپیزودیك است كه در شبكههایی چون نت فیكس یا آمازون پخش میشوند و روزهای
پایانی زندگی ناپلئون در جزیره سنت هلن یكی از این سریال هاست كه او در آن
بازی خواهد كرد.
او گفت: همیشه به نظرم روزهای پایانی
زندگی او جالب بودند. حتی ماه پایانی زندگی ناپلئون. او گفت البته هنوز در
حال گفتگو درباره این پروژه است اما كارگردانی مایكل رادفورد كه پاچینو پیش
از این با او در فیلم «تاجر ونیزی» كار كرده بود، برایش جالب است.
پاچینو
همچنین گفت پا به سن گذاشتن به او كمك كرده تا به شیوهای دیگر به روابط
خانوادگی نگاه كند. به ویژه وقتی او بزرگ شدن دوقلوهای 14 سالهاش – آنتون و
اولیویا- را می بیند. او یك دختر 25 ساله نیز دارد.
او با
اشاره به رابطه خودش با بچههایی كه خیلی با او فاصله سنی دارند گفت زندگی
تنوع زیادی دارد و بازیگر نیز دقیقا همین طور است. او گفت: دوست دارم جزئی
از این تنوع باشم.
او گفت كار كردن با كامپیوتر و اینترنت
موجب خلاقیت بیشتر در بچههایش شده است. او در این باره چنین گفت: دختر من
یك چیزهایی به من نشان داد و و گفت بابا ببین چی درست كردم. و او در واقع
یك ویدیو درست كرده بود كه واقعا مرا به خنده انداخت و فیلمبرداری او هم
خیلی جالب بود. او خودش آن را تدوین كرده بود و كنار هم گذاشته بود. این
خیلی كار بزرگی است.
او با خنده درباره این كه آیا نسل
دیگری از پاچینوها روی صحنه ظاهر میشوند؟ گفت استعداد زیادی در بچههایش
میبیند و عاشق این است. او با خنده اضافه كرد: چه كس دیگری میتواند
میراثدار من باشد وقتی حسابی پیر شدم؟
«بختک» یک فریاد است/ تلاش برای بهبود شرایط شخصیتهای فیلمنشست خبری فیلم مستند «بختک» که در سی و سومین جشنواره فیلم فجر شرکت دارد، با حضور تهیهکننده و کارگردان این فیلم برگزار شد.
نشست خبری فیلم مستند «بختک» که در بخش مسابقه فیلمهای مستند سینمایی
سی و سومین جشنواره فیلم فجر شرکت دارد، با حضور رامبدجوان تهیهکننده و
محمد کارت کارگردان این فیلم در خانه هنر تهران برگزار شد.
محمد کارت
در ابتدا با اشاره به اینکه حضور رامبد جوان در این فیلم غنیمت است، گفت:
از آنجا که رامبد جوان همواره دغدغه مسائل اجتماعی داشته و در موقعیت های
مختلف در حرکتهای فرهنگی - اجتماعی پیش قدم بوده، نباید حضورش به عنوان
تهیهکننده یک مستند اجتماعی دور از ذهن باشد. همانطور که من از این
همکاری خرسندم به نظرم سینمای مستند هم از حضور او حض خود را می برد. چرا
که همواره سینمای مستند از این شکل حمایتها بی بهره و چشمش اغلب به
حمایتهای دولتی و نهادهای متولی بوده است.
وی
افزود: ما دنبال این نبودیم که صرفا یک فیلم گزارشی جنوب شهری ساخته
باشیم، بلکه هر دو به دنبال اثرگذاری بودیم و مهم، عمیق بودن فیلم بود تا
هر کسی بعد از دیدنش بتواند در حد توان و مسئولیتش قدمی بردارد. تلاشمان بر
این بوده تا «بختک» فیلمی شود که خواب را از چشم فرد مسئول بگیرد و او را
نگران پیرامونش کند. وظیفه ما تولید این فیلم بود، وظیفه نهادهای مسئول هم
این است که ببینند و رسیدگی کنند.
فیلمی که به ساخت آن افتخار میکنیم
در
ادامه این نشست رامبد جوان تهیهکننده فیلم گفت: من از این همکاری بسیار
خوشحالم و بیشتر به این دلیل حالم خوب است که اثری تولید شده که میتوانیم
به آن افتخار کنیم. اصولا همیشه به این فکر میکنم که چه اتفاقی میافتد که
یک کار هنری اثرگذار میشود. شکل مستند آنقدر تاثیرگذار است که ما باور
میکنیم چیزی ساختگی نیست و در حال تماشای واقعیت و استراق سمع هستیم. چنین
مستندهایی برای من به عنوان کسی که عاشق سینمای رویاپرداز جادویی و
قصهگو هستم، گاها جذابتر است و آنها را بیشتر از سینمای داستانی می
پسندم.
وی اضافه کرد: حقیقتا برای من اثرگذاری «بختک» مهمتر از حضور
صرف در جشنوارههاست. اثرگذاری اجتماعی و فرهنگی این فیلم برایم در اولویت
قرار دارد. این فیلم بخشی از جامعهای را روایت میکند که بخاطر محرومیت
در معرض همه نوع آسیبی قرار دارد که این آسیب بسیار جدی است. وقتی با آن
مواجه میشویم میبینیم که واقعا در پیرامون ما زندگیهایی هولناک در جریان
است. کسی که در چنین محیطهایی به دنیا میآید و زندگی میکند محکوم به
شکست و ناکامی است. واقعا جای تحلیل و بررسی دارد چگونه والدینی که از
آینده گره خورده به بزهکاری فرزندانشان مطلع اند میتوانند با خیال راحت،
با امیدواری و بدون ایجاد هیچگونه تغییری به زندگی خود ادامه دهند؟ دلیل
این انفعال را باید جست و جو کرد.
جوان
افزود: پذیرفتن این جنس از زندگی شبیه بخت آزمایی است. فرد معتقد است که
ما به زندگیمان به همین طریق ادامه میدهیم اگر خدا خواست یا ماورا کمک
کرد، وضعیتمان خودش متحول شود. مخاطب این فیلم باید دولتمردان، مجلسیون،
نهادها، سرمایهدار، سرمایهگذار و خیرین باشند. چون این قشر مسیر خودش را
میرود، این دیگران هستند که باید به روند زندگی آنها تلنگر وارد کنند و در
جهت بهبود شرایطشان قدم بردارند. مسائل و ناهنجاریهایی که برآیند این
شرایط است شبیه یک بیماری موروثی است که گسترده میشود. نمی توانیم
بگوییم به ما و بخشهای دیگر اجتماع تسری پیدا نمیکند و ربطی ندارد. در
فیلم قبلی محمد کارت «خونمردگی» هم میبینیم چقدر موقعیت و روزگار آدم ها
دردناک و ترسناک است.
این بازیگر و کارگردان سینما یادآور شد: اصلا
قصدم این نیست که آدمهای این بخش از جامعه را خیلی جدا از اجتماع بدانم،
فقط میخواهم بگویم که برادران و خواهرانی در بخشی از جامعه و در کنارگوش
ما زندگی میکنند و ما آنها را نمیبینیم ولی اثر شرایط سخت زندگی آنها
میتواند برای کل جامعه خطرناک باشد.
جوان ادامه داد: لازم است که یک
مستند، فیلمی آمیخته به شعور و ذوق و دارای ابعاد هنری باشد، تا بتواند بر
مخاطبش تاثیری عمیق بگذارد. به خاطر دارم آقای صدرعاملی در جلسه رونمایی
«بختک» خانه هنرمندان گفت چقدر این جنس فیلمها میتوانند تاثیرگذار باشند.
حتی از یک اثر سینمایی پرکششترند. دیدن چنین مستندهایی برای تماشاگر یک
تجربه عجیب و شگفت انگیز به بار میآورد.
جوان با اشاره به اینکه
باید محل ارائه این فیلم ها مشخص شود، گفت: باید معبر ارائه این آثار مشخص
شود. تا افرادی که باید فیلم را ببینند و به بهبود شرایط و اوضاع کمک
کنند. متاسفانه ما یاد گرفتهایم که مشکلات را نادیده بگیریم و بهانه جویی
کنیم و این تبدیل به یک خصلت بد میان ما ایرانیها شده که با
بهانهجوییهای مختلف حل مشکلات اساسیمان را به تعویق میاندازیم. اینها
تنبلیها و بیماریهای روحی ماست تا خودمان را توجیه کنیم و مسائل را
نادیده بگیریم.
«خونمردگی» و «بختک» یک فریاد است
محمد
کارت در ادامه گفت: «بختک» و «خونمردگی» یک فریاد است از محمد کارت و قشری
که در آن بزرگ شده است. کاراکترهای این دو فیلم همگی مردمانی شریف اما
قربانی شرایط هستند، آنها با توجه به استعدادی که محیط در به بارآوردن نابه
سامانی و تخریب دارد میتوانستند موقعیت بدتری را برای خود رقم بزنند اما
به واسطه همان شرافت وا نمیدهند و سختیها را تحمل میکنند.
کارت
بیان کرد: «بختک» و «خونمردگی» تحلیلی است از مسائلی که من میشناسم و
درکشان کردهام. کمبودهایی که همیشه در طبقه جنوب شهری احساس کردهام را در
رسانهای مثل سینمای مستند به تصویر کشیدهام. ما تلاشمان را کردهایم تا
با ابزار و زبان سینما روایتی پرکشش از تلاطم زندگی کاراکترهایمان بسازیم.
از این رو قواعد درام و کاراکترپردازی در ساختار رعایت شده است. معتقدم حتی
یک گفتگوی ساده نیز باید روایت داشته باشد چراکه در غیر این صورت ارتباط
گوینده و شنونده منفک میشود. پس در تولید هر اثر هنری نیز باید به ساختار
روایی دقت شود تا بتواند با مخاطب خود ارتباط برقرار کند.
کارگردان
مستند «بختک» در پایان گفت: امیدوارم با ساخت این فیلمها قدمی در جهت
بهبود شرایط برداشته باشیم. این تلاش هنوز به پایان نرسیده چراکه
برنامههایی برای جذب حمایت مالی و معنوی برای سوژههای فیلم از طرق مختلف
داریم که بتوانیم به واسطه آنها شرایطشان را بهتر کنیم.
رامبد جوان
نیز صحبت هایش را چنین خاتمه داد: من هم امیدوارم بتوانیم اتفاقات خوبی را
برای سوژههای فیلم و آن طبقه از مردم رقم بزنیم تا احساس بهتری داشته
باشیم.
مستند
سینمایی «بختک»، زندگی خصوصی تعدادی از زنان جنوب شهر شیراز را به تصویر
میکشد. از دیگر عوامل این فیلم میتوان به سعید کشاورزی به عنوان
تصویربردار، مهدی کارت صدابردار، اسماعیل علیزاده تدوینگر، فرهاد قدسی
اصلاح نور و رنگ، اشکان فتحی دستیار تولید و رضا میرمحرابی مدیرروابط
عمومی، اشاره کرد.
این فیلم سهشنبه 14 بهمن ماه ساعت 13 در سالن اصلی برج میلاد در کاخ جشنواره فیلم فجر به نمایش درخواهد آمد.
اکبر عبدی: بعد از «ای ایران» معنای بازی در سینما را فهمیدم/ شاهحاتمی: اگر اطلاعات درستی میدادند فیلم را اکران نمیکردیم
بدون شک طی سالهای اخیر هرگاه از اسطورههای بازیگری ایران نام در جوامع عمومی نام برده میشود، نام اکبر عبدی 50 ساله بر زبانها میآید. اما او معتقد است که هرکاری که در سینما انجام میدهد برای مردم است.
و اما اکبر عبدی یک سالی ست که با رگ های بسته قلب و دیابت روزگار سپری میکند البته رگ های قلب او طی چند ماه گذشته توسط متخصصان بیمارستان خاتم الانبیاء تهران مورد جراحی قرار گرفته و رگ ها باز شده است اما دیابت بالای عبدی باعث شده تا یکی از کلیههای او دچار اخلال شود که همین امر باعث شده تا این روزها دیالیز داروی درمان او شود، اما جای شکر باقی است که به گفته خود اکبر عبدی قرار است یکی از کلیههای او طی عمل جراحی تعویض شود که همه برای سلامتی مرد خندان سینمای ایران دست به دعا بر خواهیم داشت.
به بهانه اکران فیلم سینمایی «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» اکبر عبدی و علی شاه حاتمی در یک گپ و گفت صمیمانه مهمان خبرگزاری فارس شدند و آنچه که در ادامه خواهید خواند روایت دوم از نشست فارس با شاه حاتمی و اکبر عبدی است که از نظر میگذرد:
آقای عبدی شما جزو معدود بازیگرانی هستید که در سینمای ایران نقش زن را ایفا کردند، آیا خودتان دوست دارید که به این شکل ایفای نقش کنید؟
عبدی: من در مصاحبههایم گفتم که دوست دارم در این نقش بازی کنم و در جوانی اتود زدم و در بازی در سینما به صورت حرفه ای اجرا کردم، وقتی کار عطاران خوب گرفته برای آقای جیرانی هم اینطور بازی کردم و حتما توانایی من را دیدند و پسندیدند و من هم سعی کردم زندگی کنم و ادا در نیاورم.
شاید به نوعی بتوان گفت که اکبر عبدی ریسک پذیری در انتخاب نقش هایش بالاست؟
عبدی: دلم میخواهد خودم را تست کنم حتی سر کار آقای عطاران گفتم که به این شرط می آیم که که اتود بزنیم و به خیابان برویم اگر کسی من را نشناخت آن وقت بازی خواهم کرد.
بعد از این تجربه ها چه حسی به شما دست میداد؟
عبدی: بالاخره آدم حال میکند و قل قلکش می آید، جوری زن بازی کردم که مادرزنم هم نشناخت منو (با خنده).
البته عدهای هم میگویند آقای عبدی به قدری توانمند است در بداهه گفتن برای او دیالوگ تعریف نمیشود.
عبدی: نه، اینطور نیست و در حد چیزهای جزئی و فقط برای اینکه جمله را مال خود کنم این کار را انجام میدهم.من بعد از هر پلانی در فیلم رسوایی 100 متر از گروه فاصله میگرفتم که کار به خنده و شوخی نکشد.احتمالا قسمت دوم رسوایی هم بعد از سفر من ساخته خواهد شد و روحانی این فیلم پیش گویی میکند، استاد آریا، خانم شیلا خداداد، آتیلا پسیانی هم حضور دارد.
در مورد مذاکرات مستقیم آقای عبدی در نظر ندارید که قسمت دوم بسازید؟
عبدی: برخی که این فیلم را دیده بودند میگفتند قسمت دوم این فیلم را با ما بساز تا ما را بدزدند(با خنده)، اما اکبر عبدی یک بار دزدیده شدنش بامزه است. گوش من همیشه چهار میخ در اختیار استاد حاتمی است به دلیل اینکه بسیار دقیق سینما را میشناسد و بازیها را خوب میشناسد.
چرا اینقدر آقای شاه حاتمی را دوست دارید؟
عبدی: چون فوق العاده است و از کف پا تا نوک سر اعتماد به نفس دارد.
البته آقای شاه حاتمی «اخراجیها» را دوست ندارد ولی شما همدیگر را دوست دارید!
عبدی: اتفاقا «اخراجیها» را هم دوست دارد (با خنده). میخواهد بگوید که چرا باید سینمای ما به جایی برسد که وقتی محیط آن بسته باشد و با یک سر سوزن باز شدن همه چیز به هم بریزداما از فیلم بدش نمیآید. منظور ایشان این است که چرا باید به چنین بن بستی برسیم که اگر یک قر در فیلم بگذاریم فیلم فلان قدر بفروشد. هر کسی بالاخره آزاد است که فیلم خود را بسازد.
آقای شاه حاتمی سئوالی که برخی بعد از دیدن فیلم برایشان پیش می آید این است که چرا فیلم را در جشنواره فیلم فجر شرکت ندادید؟
عبدی: فیلم خیلیها را قبول نکردند مثل فیلم آقای یدالله صمدی...
* «مذاکرات مستقیم آقای عبدی» را فقط به دلیل از دست نرفتن طراواتش به فجر ندادیم
اما شما فیلم را به هیئت انتخاب ارائه ندادید. در صورتیکه اگر به جشنواره ارائه میشد حواشی جشنواره میتوانست فیلم فجر تبلیغ خوبی برای فیلم باشد...
شاه حاتمی: واقعیت این است که وقتی فیلم آماده شد بخاطر طراوت موضوع میخواستیم فیلم را هر چه زودتر اکران کنیم برای اینکه موضوعاتی که در فیلم بیان میشود طراوت داشته باشد، یکی از شخصیت های مهمی که اکبر عبدی در فیلم با او شوخی میکند کاترین اشتون است و دیگری مهندس ضرغامی که من از سعه صدر ایشان تشکر میکنم، من فیلمی ساختم که مثل «کولی» و «ترکشهای صلح» تاریخ مصرف نداشته باشد یعنی شما اگر «کولی» را 50 سال دیگر هم میتوانید اکران کنید. و این فیلم هم بخاطر از دست نرفتن طراواتش اکران شد.
من در جشنواره همیشه نگرانی داشتم و بعضی وقت ها نگرانی هایم تبدیل به واقعیت شده برای مثال فیلم مشترک من و پسرم حمید(رویای سینما) وقتی در جشنواره کودک اصفهان جایزه بهترین کارگردانی و بازیگری را گرفت طبیعی بود که باید در جشنواره فیلم فجر انتخاب میشد انتخاب که نشد. برای من خیلی تعجبآور بود و عدم حضور فیلم این فیلم در بخش مسابقه منجر به این شد که فقط آقای شمقدری در برنامه هفت از من عذرخواهی کند.از طرفی هم خوشحال هستم که فیلم را به جشنواره فیلم فجر ندادم چون دیدم بزرگانی مثل یدالله صمدی، فرمان آرا و سینایی حضور ندارند چه برسد به من علی شاه حاتمی و همین باعث میشود که درباره هیئت انتخاب هیچ قضاوتی نکنم.
* اگر اطلاعات درست درباره زمان اکران میدادند امکان نداشت که فیلمم را اکران کنم
وقتی فیلم را میبینیم واقعا حسرت میخوریم که در اکران مظلوم واقع شده است.
شاه حاتمی: اگر حتی یک درصد اطلاعات درست درباره زمان اکران به من میدادند امکان نداشت که فیلمم را اکران کنم، توضیحی که درباره اکران این فیلم به من دادند این بود که این فیلم در 8 سینما اکران خواهد شد و بعد فهمیدم که منظورشان از 8 سینما 8 سانس است.فیلم ما در جاهای مختلف با سانس های بسیار بسیار بد اکران میشود که برای من غیر قابل تصور است.تنهایی جایی که پوستر فیلم سر در سینما است سینما سمرقند است یعنی جاهای دیگر از زدن پوستر هم دریغ کردند، هیچوقت فکر نمیکردم که این تجربه با این نیت تبدیل به یک فیلم سوزی تبدیل شود.
عبدی: اگر این فیلم را تلویزیون نمایش دهند مردم ماهوارهها را خاموش خواهند کرد و این فیلم را نگاه خواهند کرد.
* به جوانان توصیه میکنم به شدت خودشان باشند و دنباله رو کسی نباشند
سالهاست همه وقتی میخواهند از چند بازیگر شاخص در سینمای ایران اسم میبرند اسم شما را میبرند؟ به کسانی که به شوق بازیگری میخواهند وارد سینما شوند چه توصیه ای میکنید؟
عبدی: به شدت خودشان باشند و دنباله رو کسی نباشند، چون ما استاد پرستویی خوب داریم. نخواهند که بخواهند ادای کسی را در بیاورند و وقتی آدم با خودش راستگو باشد با همه راستگو است من یک جا در جوانی هایم این کار بد را کردم و هر کس میپرسید چی بازی کردی میگفتم (امیرو). بعدها که عقلم سرجایش آمد گفتم که من بازی نکردم ولی انقدر به بازی ایشان حسادت کرده بودم که خودمو او میپنداشتم.
*بعد از ای ایران فهمیدم که بازی در سینما یعنی چی
کدام نقشی بوده که بیشتر مورد پسند خودتان قرار گرفته است؟
عبدی: من بعد از «ای ایران» فهمیدم که بازی در سینما یعنی چی و هر کس هم میخواهد در سینما باشد باید یک دوره دور و بر استاد تقوایی بپلکد که بفهمد سینما یعنی چی و آرزو داشتم که با استاد بیضایی کار کنم که 40 دقیقه به صورت تست مقابل دوربین استاد اصغر رفیعی جم قرار گرفتم.