کد خبر: ۲۴۱۳۲۰
تاریخ انتشار:
چگونه آمریکا، آمریکا را فریب داد؟ / قسمت آخر:

عملیات همچنان با قدرت ادامه دارد

پوشش امروزی رسانه ها از جنگ داخلی سوریه و یا بحران اوکراین، آنچنان همسو با «محور» پروپاگاندایی وزارت امور خارجه آمریکاست که اگر امروز ویلیام کیسی یا والتر ریموند زنده بودند و می دیدند که عملیات «مدیریت ادراک» چقدر یکپارچه کار می کند، مطمنا لبخند رضایت بر لبانشان جاری می شد.
گروه بین الملل، «مدیریت ادراک» واژه است که به پروپاگاندای تبلیغاتی جنگ افروزان آمریکایی برای توجیه جنگ های بی پایان خود در گوشه و کنار جهان اطلاق می گردد. رابرت پری، گزارشگر محققی که تخصص زیادی در بررسی پرونده «ایران کنترا» داشته است و در این زمینه مقالات زیادی را در دهه 1980 در آسوشیتد پرس و نیوزویک نوشته است، در این مقاله که در پایگاه اینترنتی »کانسرتیوم نیوز» منتشر شده به بررسی پروژه پروپاگاندای جنگی جنگ افروزان آمریکایی می پردازد که ابتدا در دولت ریگان در دهه 1980 شروع شد و در دولت های بعدی آمریکا نیز تکرار شد. در ادامه قسمت آخر این مقاله تقدیم می گردد.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از کانسرتیوم نیوز، در این بخش آثار این عملیات و وضعیت آن در عصر حاضر مورد بررسی قرار می گیرد. مفهوم آزادی و دموکراسی در کشور آمریکا دچار تحریف بسیار جدی شده است. پوشش امروزی رسانه ها از جنگ داخلی سوریه و یا بحران اوکراین، آنچنان همسو با «محور» پروپاگاندایی وزارت امور خارجه آمریکاست که اگر امروز ویلیام کیسی یا والتر ریموند زنده بودند و می دیدند که عملیات «مدیریت ادراک» چقدر یکپارچه کار می کند، مطمنا لبخند رضایت بر لبانشان جاری می شد. دیگر هیچ نیازی به فرستادن تیم «دیپلماسی عمومی» برای قلدری کردن در مقابل خبرنگاران و سردبیران وجود ندارد، همه  خود به خود هماهنگ هستند.

امپراطوری رسانه رابرت مرداک قوی تر از همیشه است، اما با توجه به اینکه خود نئوکان ها نیز کنترل قابل توجهی بر بخش تحریریه و گزارش های خارجی واشنگتن پست، نیویورک تایمز و تقریبا تمام نشریات مهم دیگر پیدا کرده اند، وی دیگر نقش منحصر به فردی در القای پیام های نئوکان ها ندارد. نکته جالب توجه آشنا بودن اسامی اشخاص و شباهت نوع اقدامات با جریانات فتنه 88 در ایران است. در ادامه بخش آخر تقدیم می گردد.

 زمانی که بصورتی قابل پیش بینی، عراقی ها مهلت را از دست دادند، نیروهای آمریکایی و متحدین آنها تهاجم زمینی را در ساعت 4 صبح به وقت خلیج فارس در 24 فوریه به راه انداختند.

اگرچه نیروهای عراقی به زودی عقب نشینی کامل کردند، متحدین آنها را تعقیب کرده و ده ها هزار سرباز عراقی را در جنگ 100 ساعته قتل عام کردند. تلفات ایالات متحده کم بود، 147 نفر در جنگ کشته شدند و 236 نفر در تصادف و یا به دلایل دیگری کشته شدند. پاول نوشت: «تلفات کمی از لحاظ آمار نظامی بود، اما برای هر خانواده یک مصیبت بود».

در 28 فوریه، روزی که جنگ پایان یافت، بوش پیروزی را جشن گرفت. رئیس جمهور به وجد آمده بود و برای گروهی در کاخ سفید سخنرانی می کرد: «با کمک خدا، یکبار و برای همیشه، سندروم ویتنام را نابود کردیم.»

بنابراین برای خدشه دار نکردن احساس خوشحالی پس از جنگ، رسانه های خبری تصمیم گرفتند تا بسیاری از تصاویر وحشتناک از جمله، سربازان عراقی که در حال فرار و در حالی که در کامیون ها نشسته بودند زغال شده بودند را نشان ندهند. خبرنگاران آمریکایی می دانستند که این کار خوبی برای شغل آنها نیست که واقعیتی که جنگ را خوب نشان نمی داد را منعکس کنند.

 میراث پایدار

 اگرچه آغاز بوروکراسی پروپاگاندای داخلی ریگان بیش از سه دهه پیش آغاز شد- و نابودی سندرم ویتنام توسط بوش بیش از دو دهه پیش بود- آثار این اقدامات تا امروز در زمینه مدیریت ادراک مردم آمریکا که امروزه به صورت روتین انجام می شود ادامه دارد. این مدیریت ادراک در طول جنگ دهه گذشته عراق و درگیری های لیبی، سوریه و اوکراین در این دهه، و همچنین تحریم های اقتصادی علیه ایران و روسیه، ادامه داشت.

در واقع، در حالیکه نسل قدیمی تری که پیشگام این تکنیک های پروپاگاندای داخلی بودند از صحنه خارج شدند، بسیاری از شاگردان آنها تقریبا با همان سازمانها هنوز کار می کنند. بنیاد «اعانه ملی برای دموکراسی» که در سال 1983 تحت نظارت والتر ریموند در عملیات و توصیه رییس سیا، بیل کیسی تشکیل شد، هنوز توسط یک نئومحافظه کار به نام کارل گرشمن اداره می شود، و حتی بودجه بیشتری دارد که در حال حاضر به بیش از 100 میلیون دلار در سال می رسد.

عملیات همچنان با قدرت ادامه دارد
کارل گرشمن، فردی که در جریان فتنه 88 در ایران نیز نقش فعالی ایفا می کرد

گرشمن و بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی، نقش پشت صحنه مهمی در شعله ور ساختن بحران اوکراین، توسط تامین مالی فعالان، روزنامه نگاران و عاملان دیگری داشتند که کودتا علیه رئیس جمهور منتخب پانوکوویچ را پشتیبانی می کردند. «خانه آزادی» مورد حمایت بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی نیز در این پروژه پروپاگاندا نقش داشت.

دو کهنه سرباز دیگر دوران ریگان، الیوت آبرامز و رابرت کیگن، هر دو حمایت فکری قابل توجهی از ادامه ماجراجویی های ایالات متحده در سراسر جهان داشته اند. در اوایل سال جاری، مقاله کیگن برای مجله «The New Republic» تحت عنوان «ابرقدرت ها بازنشسته نمی شوند» چنان اوباما را تحت تاثیر قرار داد که او در جلسه ناهاری در کاخ سفید میزبان کیگن بود و در جمع فارغ التحصیلان کالج نظامی وست پوینت سخنرانی کرد تا به انتقادات کیگن مبنی بر عدم تمایل اوباما به استفاده نظامی پاسخ گوید. وی در این سخنرانی گفت که مشکلات را نمی توانند مانند میخی تصور کرد که با کوبیدن چکش (اقدام نظامی) می توان آنها را حل نمود.

عملیات همچنان با قدرت ادامه دارد
رابرت کیگن، از بهترین شاگردان والتر ریموند در زمینه مدیریت ادراک

یک مقاله نیویورک تایمز درباره نفوذ کیگن بر اوباما چنین می گوید که همسر کیگن، دستیار وزیر امور خارجه ویکتوریا نولاند، ظاهرا در شکل گیری این حمله به رییس ظاهری خود یعنی رییس جمهور اوباما نقش داشته است.

براساس مقاله نیویورک تایمز، این شوهر و همسر (که هر دو یهودی صهیونیست هستند) هر دو دیدگاه یکسانی در مورد جهان و جاه طلبی های حرفه ای یکسانی داشتند، نولاند مقالات کیگن را ویرایش می کند و کیگن «اجازه ندارد از اطلاعات رسمی که در خانه به طور اتفاقی می فهمد استفاده کند» - این یعنی احتمالا کیگن از اسرار سیاست خارجی که همسرش از آنها اطلاع دارد مطلع است.

اگرچه نولاند به طور خاص در مورد حمله کیگن به رئیس جمهور اوباما اظهار نظر نمی کرد، اما نشان داده است که دارای دیدگاه مشابهی است. نولاند بیان کرد: «همین قدر کافی است که بگویم هیچ چیزی از این خانه بیرون نمی رود که من فکر نکنم استعدادهای او را نشان می دهد.»

عملیات همچنان با قدرت ادامه دارد
ویکتوریا نولاند، زنی که در مکالمه تلفنی افشا شده در قضیه اکراین به مقامات اروپایی توهین کرده بود

رسانه گمراه شده

در سه دهه ای که از راه اندازی مکانیزم پروپاگاندای ریگان گذشته است، مطبوعات آمریکایی نیز بیشتر و بیشتر در خط استراتژی تهاجمی سیاست خارجی دولت ایالات متحده افتادند. آن دسته از ما خبرنگاران در رسانه های جریان اصلی که در برابر فشارهای پروپاگاندایی مقاومت می کردند از نظر شغلی آسیب می دیدند، در حالی که کسانی که هماهنگی نشان می دادند از نظر مالی و جایگاه به رتبه های بالاتری می رسیدند.

حتی پس از افتضاح جنگ عراق، هنگامی که تقریبا تمام رسانه های جریان اصلی با جریان طرفدار حمله همگام شدند، تقریبا هیچ مسئولیت پذیری در قبال شکست تاریخی روزنامه نگاران وجود نداشت. در واقع، نفوذ نومحافظه کاران در روزنامه های مهم همچون واشنگتن پست و نیویورک تایمز، از آن به بعد شدیدتر هم شد.

پوشش امروزی رسانه ها از جنگ داخلی سوریه و یا بحران اوکراین، آنچنان همسو با «محور» پروپاگاندایی وزارت امور خارجه آمریکاست که اگر امروز ویلیام کیسی یا والتر ریموند زنده بودند و می دیدند که عملیات «مدیریت ادراک» چقدر یکپارچه کار می کند، مطمنا لبخند رضایت بر لبانشان جاری می شد. دیگر هیچ نیازی به فرستادن تیم «دیپلماسی عمومی» برای قلدری کردن در مقابل خبرنگاران و سردبیران وجود ندارد، همه  خود به خود هماهنگ هستند.

امپراطوری رسانه رابرت مرداک قوی تر از همیشه است، اما با توجه به اینکه خود نئوکان ها نیز کنترل قابل توجهی بر بخش تحریریه و گزارش های خارجی واشنگتن پست، نیویورک تایمز و تقریبا تمام نشریات مهم دیگر پیدا کرده اند، وی دیگر نقش منحصر به فردی در القای پیام های نئوکان ها ندارد.

عملیات همچنان با قدرت ادامه دارد
رابرت مرداک، غول رسانه ای صهیونیسم

برای مثال، اهریمنی نشان دادن رئیس جمهور روسیه یعنی پوتین، آنچنان مطلق شده است که هیچ فرد صادقی نمی تواند به مقالات این نشریات نگاهی بیاندازد و روزنامه نگارانش را بیطرف یا صادق ببیند. با این حال، هیچ کس به خاطر این نقص بزرگ و حرفه ای نبودن شغلش را از دست نمی دهد.

رویای دولت ریگان مبنی بر افسار زدن به دهان بنیاد های خصوصی و سازمان های غیر دولتی نیز به حقیقت پیوسته است. حلقه های «اورولی» (اشاره به داستان مزرعه حیوانات اورول) با وجود بسیاری از گروه های «ضد جنگ» آمریکایی که از جنگ های «انسان دوستانه» در سوریه و دیگر کشورهای مورد هدف پروپاگاندای ایالات متحده دفاع می کنند (!) تکمیل شده است.

درست همان کاری که دستگاه «دیپلماسی عمومی» ریگان با فرستادن «فراریان» به منظور پر و بال دادن به موارد نقض حقوق بشر ساندینیست ها و شرور نشان دادن آنها انجام می شد، امروز توسط سازمان های غیردولتی انجام می شود که ظاهرا ارتباط قابل درکی با دولت آمریکا ندارند. درست همانطور که «خانه آزادی» بخاطر شهرت اولیه خود به عنوان یک گروه حقوق بشر در دهه 1980 اعتبار داشت، اکنون گروه های دیگری که برچسب حقوق بشر را بر خود دارند، مانند «دیده بان حقوق بشر»، در خط مقدم اصرار بر مداخلات نظامی ایالات متحده براساس ادعاهای مشکوک یا پروپاگاندایی هستند.

در این مرحله پیشرفته از تسلیم آرام ایالات متحده در مقابل «مدیریت ادراک»، تصور این هم سخت است که بتوان چنین اقداماتی را در یک جمهوری دموکراتیک که در آن انتخابگران با آگاهی فرد مورد علاقه خود را انتخاب می کنند ممکن دانست.

 بسیاری از افراد جناح راست آمریکا هنوز اسیر پروپاگانداهای قدیمی درباره «رسانه آزاد» هستند و هنوز هم ریگان را به عنوان نماد محبوب خود قبول دارند. در همین حال، بسیاری از لیبرال ها نمی توانند از اعتماد مشتاقانه خود به نیویورک تایمز جدا شوند و امید تو خالی آنها این است که رسانه ها واقعا «آزاد» هستند.

مواجهه با حقایق سخت آسان نیست. در واقع، در این مورد این امر می تواند باعث نا امیدی شودۀ چرا که صداهای بسیار کمی وجود دارد که می توان به آنها اعتماد داشت و آنها نیز براحتی توسط سیلی از دروغ پردازی ها که از تمام زوایا – راست، چپ یا مرکز - می آیند نابود می شوند. با این حال، برای اینکه جمهوری دموکراتیک آمریکا هدف خود را مجددا در راستای انتخابات آگاهانه تنظیم کند، هیچ گزینه ای غیر از ایجاد نهادهایی که بصورت مصصم متعهد به حقیقت باشند وجود ندارد.

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین