گروه سیاسی، عضو سابق شورای امنیت ملی آمریکا تاکید کرد این کشور پی برده است که بدون ایران نمی تواند به اهداف خود در منطقه دست پیدا کند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از شبکه تلویزیونی المیادین، هیلاری لیوریت در گفتگویی با این شبکه از واشنگتن درباره مذاکرات هسته ای ایران و غرب و همچنین حمله اخیر اسرائیل به شماری از نیروهای حزب الله لبنان در منطقه قنیطره در لبنان و میزان ارتباط این حادثه با مذاکرات هسته ای ایران بخصوص که همزمان با برگزاری این مذاکرات انجام شد، گفت: اسرائیلی ها از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر آن گرفته تا افسران رده پایین موضع خود را علیه نزدیک شدن ایران و آمریکا به یکدیگر یا نزدیک شدن این دو کشور به گونه ای که به معنای پذیرش حضور مستقل ایران در خاورمیانه باشد، اعلام کرده اند. مشکل اساسی اسرائیل این است که ایرانی قوی و مستقل در خاورمیانه وجود داشته باشد.
این مسئله اکنون در چارچوب برنامه هسته ای ایران بررسی می شود، اما می توان این موضوع را به برخی مسائل دیگر ربط داد که ممکن است به سبب حضور ایران مستقل و قوی و با نفوذ در خاورمیانه، مشکلات زیادی برای اسرائیلی ها و دوستان و متحدان آنها در آمریکا ایجاد کند. به همین سبب احتمال ارتباط این حمله با مذاکرات هسته ای وجود دارد هر چند که من ارتباطی دلیلی نمی بینم. اسرائیل و دوستان آن در آمریکا بارها گفته اند همه توان خود را به کار می گیرند تا مانع از هرگونه توافق بین ایران و آمریکا شوند.
مسئله دیگر این است که برخی از ژنرال های اسرائیلی اعلام کردند ممکن است (حمله قنیطره) به امور سیاسی داخلی اسرائیل یعنی انتخابات آینده آن مربوط باشد. علاوه بر این آمریکا نیز دارای سیاست داخلی خودش است به گونه ای که کنگره این کشور با جدیت امکان اعمال تحریم های جدید علیه ایران را بررسی می کند و بسیاری از متحدان اسرائیل در کنگره از اعمال این تحریم ها حمایت می کنند. بر همین اساس عاقلانه است که همه این مسائل را در یک چارچوب مورد توجه قرار دهیم.
وی در ادامه سخنان خود در پاسخ به این که از نظر آمریکا حمله قنیطره بیشتر به مذاکرات هسته ای ایران و غرب مربوط می شود یا با انتخابات آینده اسرائیل ارتباط دارد، گفت: به نظر من این حمله بیشتر به مذاکرات ایران و گروه پنج بعلاوه یک مربوط می شود ولی فقط به این مذاکرات محدود نمی شود. اسرائیل به شدت از هرگونه تغییر توازن قوا در خاورمیانه به شدت نگران است. آنها با قدرت گرفتن ایران یا سوریه تحت رهبری بشار اسد یا قدرت بیشتر حزب الله و گروه های مشابه دیگر مخالف هستند زیرا این کشورها و گروه ها می توانند مقاومت کنند.
این مسئله از نظر اسرائیل و برخی از آمریکایی ها خطرناک است و آن را تهدیدی برای خود می دانند. به نظر من تجاوزات اسرائیل در قنیطره و دیگر حملات آن علیه حزب الله در داخل خاک لبنان با هدف جلوگیری از تغییر توازن قوایی است که شاهد آن هستیم که طی آن قدرت ایران در حال افزایش است و قدرت نظام بشار اسد نیز برای حفظ قدرت افزایش یافته است.
این توانایی که حزب الله در سال های اخیر به نمایش گذاشته و اسرائیل را از لبنان بیرون کرده است، باعث افزایش نگرانی اسرائیل می شود که بارها و بارها بر مقابله با آن تاکید کرده اند. به نظر من باید در این چارچوب به حمله اخیر در قنیطره نگاه کرد. یعنی با این کار می خواهند ضمن جلوگیری از توافق ایران و آمریکا، بشار اسد و حزب الله را نیز تضعیف کنند.
لیوریت در ادامه سخنان خود در پاسخ به این سوال که از نظر آمریکا دور جدید مذاکرات هسته ای با ایران مثبت یا منفی بوده است، بخصوص که رسانه ها از قدم زدن محمد جواد ظریف و جان کری وزرای خارجه ایران و آمریکا در خیابان های ژنو خبر دادند که تا مدتی قبل جزء امور غیرممکن بود، گفت: مهم است که وزرای خارجه ایران و آمریکا را در حالی که در کنار یکدیگر قدم می زنند ببینیم. این مسئله مفاهیم نمادین زیادی دارد و اهمیت جمهوری اسلامی ایران را نه تنها در خاورمیانه بلکه در جهان نشان می دهد. وزیر خارجه بزرگترین قدرت جهان ساعات و روزهای پیاپی در کنار وزیر خارجه ایران راه می رود و قدم می زند و این به معنای آن است که آمریکا اهمیت و جایگاه ایران را به رسمیت می شناسد؛ اما نمی دانیم سرنوشت این به رسمیت شناختن چه می شود. آیا این امر فقط موضع جان کری به عنوان یک شخص در برابر جمهوری اسلامی است یا این که بیانگر موضع دولت آمریکا و کنگره و سنای این کشور است. وقتی کنگره و سنا نیز این مسئله را بپذیرند آن وقت می توان گفت پیشرفت قابل ملاحظه ای اتفاق افتاده است همانگونه که هنری کیسینجر (وزیر خارجه اسبق آمریکا) جمهوری خلق چین را پذیرفت و باعث تغییر تاریخی روابط آمریکا و چین شد. اما فعلا هیچ ادله و شواهد ملموسی درباره وجود چنین اقدام انقلابی بین دو کشور (ایران و آمریکا) وجود ندارد. مسئله هنوز محدود به سه موضوع می شود و تا آنجا که من می دانم آمریکا تغییر موضع خود را در خصوص سطح غنی سازی اورانیوم، تحریم ها و جدول زمانی برای دستیابی به توافق با ایران نپذیرفته است. بر همین اساس این کشور همچنان اصرار می کند که ایران را وادار به محدود سازی برنامه غنی سازی کند و از سوی دیگر هنوز توانایی یا تمایل جدی خود را برای لغو تحریم ها اعلام نکرده است.
وی ادامه داد: آمریکا در ده سال گذشته تلاش کرده است با ایران به توافق برسد که البته این امر نتیجه نگرانی از ساخت مثلا سلاح هسته ای خیالی در ایران نیست بلکه آمریکا می خواهد دستیابی به توافق را به آینده موکول کند به امید این که نظام ایران تغییر کند به همین سبب است که آمریکا بر موضع خود اصرار می کند.
عضو سابق شورای امنیت ملی آمریکا در ادامه درباره هشدار باراک اوباما رئیس جمهور این کشور به سنا در خصوص عواقب اعمال تحریم های جدید علیه ایران و تهدید به استفاده ازحق وتو در این خصوص، گفت: درست است، اوباما پارسال نیز در این باره هشدار داد. مسئله اصلی، پذیرفتن جمهوری اسلامی ایران یا تغییر موضع آمریکا نیست بلکه مسئله این است که اوباما می خواهد با سیاست داخلی کشورش بازی کند تا امکان ادامه مذاکرات و گفتگوها را فراهم کند و به جان کری امکان دهد به کار خود در خیابان های ژنو به همراه ظریف ادامه دهد، نه برای توافق. ممکن است اوباما فردا بیاید و بگوید به هرگونه تحریم های جدید اعتراض می کند و ممکن است این امر مانع از اعمال تحریم ها شود اما این مسئله با این که اوباما هیچ تمایلی به لغو تحریم ها نداشته باشد تفاوت می کند و اگر چنین اتفاقی بیفتد من تعجب می کنم، هر چند که از صمیم قلب از چنین چیزی استقبال می کنم.
وی در ادامه سخنان خود گفت: به نظر من رئیس جمهور آمریکا و وزیر خارجه این کشور در مناسبت های مختلف گفته اند که نمی توان تحریم ها را یک شبه لغو کرد و جهان نیز این را باور می کند ولی چنین چیزی در قوانین آمریکا نیامده است. قانون آمریکا می گوید ممکن است رئیس جمهور آمریکا امشب یا فردا یا حتی یک ساعت دیگر تصمیم بگیرد که منافع ملی آمریکا ایجاب می کند تحریم هایی بر ایران یا هیچ شرکت ایرانی در خارج از این کشور که مایل به فعالیت های تجاری است، اعمال نشود.
بنابراین تحریم ها را از نظر قانونی می توان یک شبه لغو کرد. اما تحریم هایی می ماند که شورای امنیت سازمان ملل اعمال کرده است زیرا آمریکا خواستار آن شده است و این تحریم ها ادامه خواهد داشت و در صورتی که شورای امنیت تصمیم به لغو این تحریم ها بگیرد آمریکا از حق وتو علیه آن استفاده می کند، ولی در صورتی که آمریکا یک شبه تصمیم به لغو تحریم ها بگیرد، این تحریم ها لغو می شود. در نتیجه این که گفته می شود زمان زیادی برای لغو تحریم ها نیاز است مسئله ای است که سیاستمداران آمریکایی مطرح می کنند تا جهان آنها را باور کند.
این مسئله بیشتر به سیاست داخلی آمریکا و نیز روابط این کشور با اسرائیل و عربستان مربوط می شود که باعث می شود آمریکا چنین موضعی بگیرد.
لیوریت در ادامه سخنان خود در پاسخ به این سوال که مذاکرات (ایران و غرب) صرفا درباره موضوع هسته ای است یا این که مسائل و منازعات منطقه ای را نیز در بر می گیرد و این که وزیر خارجه ایران گفته است ممکن است مسائل غیرهسته ای نیز در نشست ها بررسی شود، گفت: به نظر من طرفین آمریکایی و ایرانی دستکم در ظاهر تلاش کردند فقط درباره مسئله هسته ای گفتگو کنند و بگویند فقط درباره مسئله هسته ای سخن می گویند. مذاکرات هسته ای برای هر یک از طرفین به منزله یک آزمایش است. ایرانی ها می خواهند بدانند آیا آمریکا ایران را به عنوان یک قدرت مستقل و دارای برنامه هسته ای مثل هر کشور مستقل دیگر می پذیرد. آمریکایی ها نیز به دنبال آزمایش دیگری هستند و توجه خود را بر برنامه هسته ای ایران متمرکز کرده اند تا بدانند ایران حاضر است اندکی از سیاست خارجی خود عقب نشینی کند تا به آمریکا امکان دهد برنامه هسته ای و برخی از سیاست ها را تحت سیطره خود بگیرد یا خیر؟ آمریکا می خواهد بداند آیا ایران حاضر است به ساختار مورد نظر آمریکا برای خاورمیانه بپیوندد یا خیر؟ به این ترتیب می بینیم هر یک از طرفین می خواهند بدانند طرف مقابل در برابر برنامه های آن تسلیم می شود یا نه. اما در عالم واقع و حتی اگر دو طرف از طریق برنامه هسته ای در صدد سنجش اهداف طرف دیگر باشند، این مذاکرات بسیار حیاتی و محوری است. آمریکا و ایران دو قدرت مهم در خاورمیانه و نیز آسیای میانه و کل جهان هستند. آمریکا فهمیده است که بدون بهبود روابط خود با ایران نمی تواند هیچ یک از اهداف خود را در افغانستان، عراق، سوریه یا بازار نفت و... تحقق بخشد. از سوی دیگر ایران نیز برای منافع خود بهتر می داند که روابط خود را با آمریکا بهبود بخشد و محیط امنیتی خودش و نیز منافع خودش را در عراق و افغانستان و بازار جهانی نفت بهبود بخشد. هر چند این مذاکرات نوعی آزمایش طرف مقابل است اما در واقع منافع طرفین ایجاب می کند که مسائل دیگر اعم از بوسنی، افغانستان یا لبنان را نیز بررسی کنند.
وی در ادامه سخنان خود در پاسخ به این سوال که پس از حل مسئله هسته ای، مسائل دیگر حل و فصل خواهد شد یا این که مسائل هسته ای و غیر هسته ای در چارچوب یک توافق حل و فصل خواهد شد، گفت: به هر حال یک توافق هسته ای واقعی که ایران را به عنوان یک قدرت مستقل و دارای حاکمیت قبول کند، در حد خود یک گشایش به شمار می رود زیرا در صورتی که آمریکا ایران را با دیدگاه های مستقل این کشور در خصوص حزب الله و اسرائیل و برنامه هسته ای و هر موضوع دیگری بپذیرد در آن صورت روابط آمریکا و خاورمیانه و ایران بهبود خواهد یافت و صلح و ثبات در خاورمیانه برقرار خواهد شد و اوضاع امن تر خواهد شد. اگر توافقی عملی به دست بیاید که ایران را بپذیرد، آن وقت درها به روی همه چیز باز خواهد شد اما اگر چنین توافقی به دست نیاید، ممکن است برخی از آمریکایی ها و ایرانی ها در داووس و مونیخ و اماکن دیگر در حاشیه نشست های بین المللی برای آرام کردن اوضاع با یکدیگر گفتگو کنند اما هیچ گاه راه حلی واقعی و عملی به دست نخواهد آمد و آمریکا نیز از طریق متحدان خود از قبیل عربستان سعودی و اسرائیل به اقدامات خود به صورت نیابتی ادامه خواهد داد و خاورمیانه همچنان بی ثبات خواهد بود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود درباره اوضاع داخلی آمریکا و ارتباط آن با موضوع هسته ای و این که جمهوریخواهان و دموکرات ها چگونه می توانند از این مسئله چه در انتخابات یا... بهره برداری کنند و این که مسئله هسته ای ایران برای جمهوری خواهان یا دموکرات ها فایده بیشتری خواهد داشت، گفت: به نظر من طرفین می کوشند قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال دو هزار و شانزده از مسئله هسته ای ایران و دیگر مسائل خاورمیانه به نفع خود بهره برداری کنند. راهبرد اصلی اوباما که هنوز رهبری دموکرات ها را در دست دارد، این است که اوضاع کنونی را حفظ کند و با ایران وارد جنگ نشود و جنگی بین ایران و اسرائیل روی ندهد اما بخش منفی این راهبرد آنجاست که با وجود تلاش اوباما برای حفظ وضع موجود، اوضاع به این شکل باقی نخواهد ماند و جهانیان همین گونه به تماشای اوضاع نمی نشینند تا زمان انتخابات اسرائیل یا آمریکا فرا برسد. همانگونه که دیدیم حمله اسرائیل به قنیطره به کشته شدن یکی از فرماندهان عالیرتبه ایرانی منجر شد، به همین سبب اوباما نمی تواند راهبرد خود را برای حفظ وضع موجود اجرا کند. در شش سال گذشته شاهد بودیم که وی اوباما در خصوص امور مختلف در برابر کنگره مقاومت نمی کند و متاسفانه بیم آن دارم که کنگره رقیبی قوی باشد و به دولت اوباما اجازه ندهد به توافقنامه مورد نظر خود با ایران دست پیدا کند. سیاست ها در آمریکا به سبب کسانی که هزینه های تبلیغات انتخاباتی را تامین می کنند به شدت سخت شده است تا جایی که بزرگترین حامی جمهوری خواهان در انتخابات، بارها و بارها علنا از تمایل خود برای حمله به ایران سخن گفته است. حامیان بزرگ دموکرات ها نیز گفته اند نمی خواهند توافقنامه ای بین آمریکا و ایران امضا شود و نمی خواهند روابط جدیدی بین آمریکا و بشار اسد و حزب الله ایجاد شود یا این که روابط این طرف ها با یکدیگر بهبود یابد. حامیانی که دو طرف (جمهوری خواهان و دموکرات ها) را تحت سیطره خود دارند و موضع آنها نیز به یکدیگر نزدیک است اینگونه هستند و بیم آن دارم که اوضاع در دو سال آینده بهبود پیدا نکند.
لیوریت در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا منظور شما این است که اوباما توافقنامه هسته ای در دوره ریاست جمهوری خود امضا نخواهد کرد، گفت: به نظر من این کار خیلی دشوار است، مگر این که ایران مایل باشد امتیازاتی بدهد که گمان نمی کنم این کار را انجام دهد. اینگونه امتیازات در خصوص حق حاکمیت و استقلال ایران بسیار سنگین خواهد بود و بعید است که ایرانی ها این کار را انجام دهند. برخی از طرف ها معتقدند چون اوباما توانسته است سیاست آمریکا را در قبال کوبا تغییر دهد، همین کار را در خصوص ایران نیز انجام خواهد داد، ولی کوبا امتیاز بسیار بزرگی داد و همچنان به آمریکا اجازه می دهد از گروه های موسوم به طرفدار دموکراسی در کوبا حمایت کند و می دانیم که این گروه ها در صدد براندازی حکومت کاسترو هستند. اما آیا ایران صرفا برای دستیابی به توافق هسته ای به آمریکا اجازه می دهد به انجام برخی کارها که اکنون برای تشدید تنفر از ایران انجام می دهد، ادامه دهد؟ گمان نمی کنم اینگونه باشد و بدون چنین امتیاز بزرگی هم بعید است که شاهد حصول توافق باشیم. اوباما چگونه برای دستیابی به چنین توافقی با سیاست های داخلی کشورش بجنگد.
لیوریت در ادامه سخنان خود در خصوص مسائل مختلف بخصوص مسئله سوریه و این که به نظر می رسد گفتمان و موضع آمریکا بخصوص در قبال گفتگوهایی که ممکن است در مسکو یا قاهره انجام شود، تعدیل کرده است، گفت: دقیقا همین گونه است. در خصوص مسئله سوریه شاهد بودیم که دولت اوباما ناچار شد مواضع خود را به گونه ای تغییر دهد تا به ایران و روسیه و خود سوری ها اجازه دهد در فرایندی که ممکن است موفقیت آمیزتر از بقیه برنامه ها باشد، اعمال نفوذ کنند. آمریکا برای منافع خود تلاش می کند اما این کشور به تعهدات خود در قبال اسرائیل و عربستان سعودی به شدت پایبند است و همین امر آمریکا را وادار کرد تا مواضعی در قبال سوریه و حماس و حزب الله اتخاذ کند که با منافع آمریکا تعارض داشت. آمریکا در برخی مواقع ناچار شده است مواضع خود را برای مدت کوتاهی تغییر دهد اما روابط بین آمریکا و اسرائیل و عربستان قوی تر از آن است که اجازه تغییری اساسی را بدهد.