کد خبر: ۲۳۹۰۹۰
تاریخ انتشار:
اسناد محرمانۀ سال های 58 – 1354 دولت انگلیس درمورد ایران؛

درس هایی برای FCO / بخش نخست

در روزهای گذشته، در خبری تحت عنوان «صبح امروز اتفاق افتاد؛ انتشار اسناد محرمانۀ سال های 58 – 1354 دولت انگلیس درمورد ایران » اعلام کردیم، وزارت خارجه انگلستان اقدام به انتشار اسناد محرمانۀ مربوط به ایران در سال های 1978 – 1974 میلادی، نموده است و با این مقدمه اعلام نمودیم گروه بین الملل بولتن نیوز مشغول ترجمه این مجموعه اسناد می باشد و در آیندۀ نزدیک نسبت به انتشار این اسناد اقدام خواهد نمود. آنچه در ادامه آمده بخش نخست این مجموعه اسناد است.
گروه بین الملل، در روزهای گذشته (22 دی ماه) در خبری تحت عنوان «صبح امروز اتفاق افتاد؛ انتشار اسناد محرمانۀ سال های 58 – 1354 دولت انگلیس درمورد ایران » اعلام کردیم، وزارت خارجه انگلستان اقدام به انتشار اسناد محرمانۀ مربوط به ایران در سال های 1978 – 1974 میلادی، نموده است و با این مقدمه اعلام نمودیم گروه بین الملل بولتن نیوز مشغول ترجمه این مجموعه اسناد می باشد و در آیندۀ نزدیک نسبت به انتشار این اسناد اقدام خواهد نمود.

به گزارش بولتن نیوز، این اسناد فوق محرمانه که اکنون انتشار یافته است مربوط به صدرات بر وزارت امور خارجه انگلستان توسط «دیوید اوهن» یا همان «لُرد دیوید اوهن» می باشد که توسط «براونی» جمع آوری شده و انتشار یافته است و در آن به اقدامات و تحرکات دولت انگلستان که در پی آن انقلاب اسلامی ایران صورت پذیرفته است، اشاره شده اشت که با این مقدمه بخش نخست از این مجموعه اسناد تقدیم می گردد.

ظاهراً هدف وزارت خارجه انگلستان از انتشار این اسناد این است که به این سوال مهم جواب بدهند که چرا آنها نتوانستند انقلاب اسلامی ایران را پیش بینی و تا آنجا که می توانند از وقوع آن جلوگیری به عمل آورند.

یکی از نکات مهم درمورد انتشار این اسناد در بخش ششم این مجموعه اسناد آمده است. دربخش نتیجه گیریِ بخش ششم این اسناد در زمینه درس برای وزارت خارجه انگلستان با عنوان lesson for the FCO با اشاره به هدف از انتشار این اسناد آمده است، به وزارت خارجه انگلستان این هشدار و تکلیف محول می شود که از این پس از این گونه اشتباهاتی که درمورد به وقوع پیوستن انقلاب ایران رخ داده است، تکرار نشود.

انتشار اسناد محرمانۀ سال های 58 – 1354 دولت انگلیسی درمورد ایران

در بخش دیگری که به اقدامات دولت انگلستان در طی سال های 58 – 1354 می پردازد نیز آمده، این نتیجه گیری مهم است که بدانیم راه های زیادی وجود دارد که بشود مانع وقوع اشتباهات شد و می خوانیم با ذکر این راه ها و شرایط، وضعیتی را در آینده ایجاد کنیم که مانع از وقوع و تکرار این حوادث باشیم.

تا اینجا، مقاله حاضر نشان می دهد که قضاوت با بالاترین استانداردها نشان دهنده برخی نقاط ضعف در سیاست بریتانیا در قبال ایران می باشد. در نتیجه، بررسی وجود راه هایی برای جلوگیری از تکرار چنین اشتباهاتی در آینده مناسب به نظر می رسد.

(1)    تحلیل

با درک این مساله، به سادگی مشخص است که زمان کمی برای تحلیل تحولات سیاسی در ایران اختصاص داده شده است. در عین حال، کمبود منابع همواره بدین معناست که نیروهای زبده کمتری برای گزارش های سیاسی در مقایسه با گزارش های با پایه و اساس مناسب وجود دارند. لذا راه حلی برای اولویت بندی باید اندیشیده شود. با هر پایه و اساسی، ایران از سال 1974، کشوری بسیار با اهمیت برای منافع بریتانیا بوده است.

این مساله به خوبی توسط سفارت خانه و FCO درک شده است. اما عکس العمل FCO به این موقعیت جدید، متمرکز ساختن منابع، از جمله زبان شناسان فارسی، در بخش تجاری سفارت بوده است. گرچه موقعیت مسئول اقتصادی ارتقا یافته است و ماموری برای ارائه گزارش های اقتصادی منسوب شده است، ارائه گزارش های سیاسی به FCO به عهده تنها مامور اقتصادی که مسئولیت های زیادی در حوزه اقتصاد نیز بر عهده او می باشد، است. اگر همزمان با افزایش منابع در بخش اقتصادی، اولویت بالاتری به ارائه گزارش های سیاسی داده می شد، امکان اخذ اطلاعات دقیق تر و دانش عمیق تر توسط مامور اقتصادی به وجود می آمد.

درسی که از این مساله آموخته می شود این است که حتی اگر FCO تشخیص می دهد که اهمیت کشوری برای منافع بریتانیا در حال افزایش است، الزاماً تدارک منابع بیشتر برای اختصاص دادن به فعالیت های سیاسی در آن کشور را ضروری نمی بیند. یکی از راه حل های اجتناب از این مساله در آینده این است که ارزیابی سالانه ای انجام گیرد که طی آن مسئولان دپارتمان ها و یا ناظران در خصوص مشخص نمودن کشورهایی که معتقد هستند برای منافع بریتانیا اهمیت دارند و ریسک تحولات سیاسی در آنها وجود دارد، مورد پرسش قرار گیرند.

به ویژه در صورتیکه این افراد در این زمینه تازه کار باشند. می توان کشورهای توسعه یافته را که این قاعده به طور معمول برای آنها به کار برده می شود را از این مساله مستثنی نمود. در ارتباط با کشورهای در حال توسعه می توان در ابتدا لیستی شامل تعدادی از کشورها که مثلا به عنوان کشورهای با ریسک سیاسی شناخته می شوند را تهیه نمود. سپس بررسی و اطمینان از این موضوع که آیا تمهیدات لازم اندیشیده شده اند به عهده دپارتمان های جغرافیا و نیروی انسانی می باشد. این موضوع می تواند شامل موارد زیر باشد:

(الف) اختصاص نیرو و جایگاه ها به کشورهای دارای ریسک سیاسی

اولین گام حصول اطمینان از کفایت نیروهای احتصاص داده شده به دفتر سیاسی سفارت برای تامین نیازهای بیشتر این بخش می باشد. در حالت ایده آل حداقل یک کارمند تمام وقت در بخش سیاست داخلی بدون هیچگونه مشغولیت دیگر، از قبیل تنظیم قرارهای ملاقات، باید مشغول به کار باشد. این کارمندان باید امکان گشت زنی در کشور را داشته باشند. همانطور که در بخش 3 ملاحظه گردید، در ارتباط با ایران لازم است تا گزارش های گشت زنی این کارمندان به طور دقیق احساس سیاسی حاکم بر کشور را و نه تنها حاکم بر تهران را به FCO منتقل نمایند. آنها باید با زبان محلی سخن بگویند. آنها باید برای یک دوره کامل در جایگاه خود باقی بمانند و می توانند برای سپری کردن مدت بیشتر در این کار تشویق شوند تا پیشرفت آنها در این حوزه تضعیف نگردد.

در سال های قبل منشی های شرقی در برخی از سفارت خانه ها این نقش را بر عهده داشتند، اما ساختار جدید کاری بازگشت به چنین شرایطی را منع می کنند. به طور کلی، آگاهانه تر آن است که تلاش شود تا کارمندان با سابقه قبلی در کشورهای دارای ریسک سیاسی به کار گمارده شوند تا در نتیجه به مجموع آگاهی های سفارت خانه افزوده شود. یقیناً این مساله ایده آل است اما به کار گیری این سیستم تنها برای تعداد اندکی از کشورها، برای دستیابی به این هدف ممکن خواهد بود.

(ب) حفظ اسناد در پست سابق

در کشورهای دارای ریسک سیاسی آگاهی از کار همکاران گذشته برای کارمندان اهمیت خواهد داشت، بنابراین آنها می توانند وضعیت حال را مجسم سازند. به طور معمول، ذخیره پرونده های سفارت خانه بسیار محدود است و حتی در بسیاری از موارد امکان مرور گزارش های سالانه چند سال قبل نیز ممکن نیست. در بسیاری از جایگاه های کاری به دلایل امنیتی نگهداری اسناد دشوار است، به ویژه در رابطه با اسناد حساس و قابل توجه تر. با این وجود، لازم است کپی های کارهای قابل توجه، به ویژه مطالب ارسالی در دسترس باشند.

(ج) کارمندان FCO

اینکه انتظار داشته باشیم تا کارمندان FCO که مرتبط با امور مربوط به کشوری خاص هستند اطلاعات کاملی از سفارت خانه داشته باشند، معقول نیست. اما در مورد کشورهای دارای ریسک سیاسی، مناسب تر است تا یکی از سه کارمند، مسئول دپارتمان، معاون دپارتمان و مسئول دفتر به آنجا اختصاص داده شوند. به ویژه باید به مسئولین دفتری، به جای اینکه تمام وقت روزانه خود را صرف کارهای عادی روزمره نمایند، فرصت کافی برای مطالعه و شناخت در خصوص کشوری که می خواهند در آن کار کنند داده شود. هم پیش از شروع کار و هم در حین کار در دپارتمان مربوطه.

در تاریخ دپارتمانی سیاست بریتانیا در خصوص انصراف از آبادان، روهان باتلر نوشته است: «برای یک مقام رسمی اینکه بتواند بازده خود را با گذشت زمان در انبوهی از پرونده ها که باید به تنهایی به سوابق و هشدارهای تاریخی آنها و یا به نکات جا افتاده پیش رو توجه کند، کار بزرگی بود که احتمالا در بلند مدت اثرات مهمی می داشت.»

(د) سفارت خانه و FCO

در خصوص کشورهای دارای ریسک سیاسی، تبادل دیدگاه ها بین سفارت خانه و FCO اهمیت دارد و اختلاف دیدگاه ها باید مشخص شوند. نامه های رسمی، که معمولاً کاری است و در سفارت خانه با دقت بالا انجام می گیرد، باید مورد توجه دپاتمان ها قرار گیرند و در خصوص کشورهای دارای ریسک بالا بهتر است همواره نامه های رسمی مربوط به تحولات سیاسی حداقل به معاون وزیر ارجاع شوند.

(هـ) متخصصان خارج از مجموعه دولت

برای دپارتمان هایی از FCO که با کشورهای دارای ریسک سیاسی سر و کار دارند، ارتباط دائمی با دانشگاهیان و روزنامه نگارانی که بر روی این کشورها کار می کنند، اهمیت دارد. حداقل این مساله فرصت ارزیابی دیدگاه ها را در مقایسه با علایق گروه های دیگر فراهم می آورد و در بهترین حالت ممکن است منجر به کسب دانش بیشتر و تئوری های جدید گردد.

یکی از روش ها می تواند برگزاری سمینارهایی در خصوص کشورهای دارای ریسک سیاسی توسط FCO و دعوت از متخصصان مربوطه باشد. نتایج چنین سمینارهایی باید محرمانه باقی بمانند. تمام دانشگاهیان و روزنامه نگاران انتخاب شده ممکن است تمایل به شرکت در چنین سمیناری نداشته باشند، اما آنها، حتی بدون مشارکت کامل نیز می توانند برای دپارتمان های FCO مفید باشند. در هر صورت، دپارتمان ها باید از حضور FCO در سمینارها، بحث ها و یا دوره هایی که مربوط به  کشورهای دارای ریسک سیاسی هستند و امکان حضور در آنها وجود دارد، اطمینان داشته باشند.

(و) دپارتمان تحقیقات

دپارتمان تحقیقات در کار بر روی کشورهای دارای ریسک سیاسی می تواند به عنوان ذخیره ای از دانش پیش زمینه، اهمیت ویژه ای داشته باشد. مناسب است تا مسئول بخش تحقیقات از وجود کارمندانی با دانش کامل در خصوص هر یک از کشورهای دارای ریسک سیاسی در مجموعه نفرات خود اطمینان داشته باشد. در شرایط ایده آل هر کشور دارای ریسک سیاسی، باید توسط یک نفر مورد بررسی قرار گیرد. همچنین لازم است تا دپارتمان تحقیقات ارتباط مناسب با بخش دانشگاهی را حفظ نماید.

(ی) نیروهای برنامه ریزی

در وقایع معمول، نیروهای برنامه ریزی باید توجه کاملی به کشورهای دارای ریسک سیاسی داشته باشند و در صورت لزوم فعالیت مضاعفی در این خصوص داشته باشند. به طور معمول درخواست از آنها برای مشخص کردن سناریوهای غیر محتمل و تعامل با دپارتمان و سفارت خانه برای رد کردن آن سناریوها می تواند مفید باشد. از دیدگاه آنها ممکن است این کار قابل تقدیر نباشد، اما نتیجه این کار در توسعه دیدگاه های جدید و کاربردی، حتی اگر دیدگاه های منتشر شده را نیز تغییر ندهد، مناسب و نتیجه بخش است.

(2)    سیاست

سه نتیجه اصلی از این مطالعات قابل استخراج می باشد.

(الف) امید و انتظارات

همکاری با روزنامه «دنیای سیاست» در اکتبر سال 1978، نشان می‏دهد که منطق سیاست به عنوان انعکاسی از محدودیت های حاکمیتی، استنباط ها را محدود می سازد. خیلی ساده است تا اجازه امید به آینده برای اثر گذاری بر روی انتظارات از آن را بدهیم. در نتیجه کاملا عینی نخواهد بود. در ارتباط با کشورهای دارای ریسک سیاسی این موضوع کاملا با اهمیت می باشد، زیرا FCO عمیقاً امیدوار است که تهدیداتی برای منافع بریتانیا وجود نخواهد داشت و این مساله موجب بوجود آمدن بی میلی در توجه به پدیدار شدن نشانه های مشکلات در هنگام رخ دادن آنها می شود.

(ب) مخالفت با دولتی که قدرت را در دست دارد

تجربه موجود در خصوص ایران نشان می دهد که از دو دیدگاه اجازه گذشت زمان در تماس با مخالفان اشتباه بوده است. این مساله سفارت خانه را از منابع اطلاعاتی که می تواند در تحلیل های سیاسی به کار رود محروم می سازد. همچنین این مساله بدین معنی است که در مرحله ای که بریتانیا به دلایلی علاقه مند به انتقال قدرت از شاه به دولتی منتخب (انتخاب شده از طریق انتخابات) بود، بواسطه آشنایی کم با مخالفان دچار مشکل شد. از این نوع مشکلات می توان پرهیز نمود.

(ج) حاکم مطلق

شاه در تعاملات همواره متفاوت بود و به نظر می رسد چاپلوسی بهترین سلاح برای جلوگیری از کم شدن علاقه مندی او بود. اما آخرین درس از این مطالعات این است که غرب او را خیلی جدی گرفت. اینگونه استنباط شد که شاه آماده است و تمایل دارد تا به منافع غرب آسیب برساند، اما در واقع او در عمل اینگونه نبود. تجربه ایران نشان می دهد که معامله با یک دولت حاکم مطلق با رویکرد هوادار غرب، منافع بریتانیا را از طریق برقراری روابط صادقانه و بی پرده با آن دولت بهتر تامین می نماید و در طی سال ها باقی می ماند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین