گروه سیاسی - محمدتقى فرجى، روز ٩دى، در حقيقت يك رويداد تاريخى، بلكه سند افتخار ديگرى از اسناد تاريخ ملى اين ملك و ملت و به عبارتى، يك رنسانس ملى است. طبيعى است كه مردم ايران هر سال و در سالگرد اين روز ماندگار، ياد و خاطره آن روز و ارزش هاى مترتب بر آن را باز خوانى و گرامى مى دارند. در پى مهندسى اغيار مبنى بر ايجاد فتنه ٨٨ و طرح براندازى نظام دينى، توسط دشمنان خارجى، ملت انقلابى و هميشه در صحنه ايران با بصيرت تمام و به تأسى از رهبرى بصير خود، حماسه با شكوه ديگرى خلق كرد و با شركت ميليونى خود در راهپيمايى ٩دى، از يك سو، مشت محكمى بر دهان ياوه گويان خارجى كوبيد و از سوى ديگر، ورق زرين ديگرى بر اوراق پر افتخار و جاودانه خود افزود.
به گزارش بولتن نیوز، مردم ايران در ٩دى، همه همگام و هم صدا به خيابان ها آمدند، زن و مرد، پير و جوان، اصول گرا و اصلاح طلب و حتى بخش اعظمى از كسانى كه چند صباحى پيش تر از اين، از سرغفلت و نا آگاهى، به مفسدان و مغرضان فتنه ٨٨ نيم نگاهى داشتند، همه آمدند تا بدينوسيله خط بطلان بكشند بر چندين و چند روز تجمعات غير قانونى و اردو كشى هاى خيابانى! پيش از اين برخى از خواص بى بصيرت و مشتى عناصر مغرض و يا ساده لوح، تحت تأثير تبليغات بلندگوهاى استعمارى، امنيت ملى اين كشور را هدف قرار دادند و به جان و مال و نوايس مردم تعرض نمودند. بنده قبلأ گفته ام و باز هم مى گويم، اصل فتنه ٨٨ اساسأ كار اجانب و سرويس هاى امنيتى بيگانه و اجراى آن، توسط پس مانده هاى گروهك هاى ضد انقلاب و نفوذى هاى خوش خط و خال و افراد ساده لوح صورت گرفته است، زيرا از همه قرائن و شواهد موجود پيداست كه توطئه فتنه ٨٨ از قبل از انتخابات رياست جمهورى كليد خورده بود، اما در اين مسير، اتاق فكر و استراتژيست هاى استراتژى مقابله با امهات نظام دينى و چرايى و چگونگى به زير كشيدن جمهورى اسلامى، از بعضى خواص و چهره هاى منتخب و مورد نظر خود براى عملياتى كردن اين سناريوى از پيش تعيين شده، يار گيرى و افرادى را از پيش شناسايى و وظائف و مأموريت هاى هر يك از آنان را ابلاغ كرده بودند. صد افسوس كه در ميان اين مغرضان و مرعوبان داخلى اين قصه پر غصه، حتى صداى پاى پيدا و پنهان برخى مسئولين پيشين و پسين و فرزندان آنان شنيده شده است!
كسانى كه هنوز هم كه هنوز است، در جلسات محفلى خود، نسبت به نظام و امام و رهبرى بغض و كينه كهنه نشان مى دهند! البته از سوء مديريت برخى مديران وقت و ادبيات ضعيف و سخنان سخيف بعضى ها و چالش ها و فرافكنى بعضى ديگر، بويژه اعلام زود هنگام و غير قانونى نتيجه انتخابات، توسط نامزد مغلوب، به طور تؤامان استعداد بد فهمى مى شود. زيرا عدم هماهنگى با خط امام و ناهمراهى با منويات رهبرى، تضعيف روحانيت، تحقير عالمان حوزه و تهديد اساتيد دانشگاه، ترويج و أشاعه خط توهين و تهمت و دروغ و دست اندازى به بيت المال مبارك مسلمين و بلاخره تلاش براى نشاندن اسلام تحقيقى، يا همان اسلام عرفان هاى بدلى، به جاى اسلام تقليدى، يا همان اسلام حقيقى و فهم فقهى از دين، توسط يكى ديكر از كانديداى انتخابات، رفته رفته و خواسته، يا ناخواسته بر عده و عده معترضان مى افزود و از طرف ديگر، غرور و تفرعن بازماندگان از تصاحب كرسى رياست جمهورى و القائات منفى و مخرب ايشان، درست مثل آنچه كه مرسى در مصر مرتكب گرديد، و نيز تداوى لج بازى هاى نابخردانه، اين طرف داستان، مى تواند تداعى افسانه سرايى كسانى باشد كه چون نديدند حقيقت، ره افسانه زدند!
علاوه بر اين نوع مواضع مورد مناقشه، موضع گيرى اصحاب رسانه و كسانى كه به تريبون هاى عمومى دسترسى بيشترى دارند، از جمله اهم امهات لزوم تحليل چنين رويداد سياسى است. مثلأ افرادى مى كوشند كسانى را كه به بهانه هاى واهى و تحريف حقيقت، مرتكب اقدامات خلاف قانون اساسى و تحركات مخل امنيت ملى شده اند، صاحب حق، مظلوم و مستوجب تظلم خواهى معرفى كنند و هم آنان چنين وا نمود مى كنند كه تماميت نظام وامدار تمامت خواهى ايشانند! يا برخى ديگر، از سر جهل و يا تنگ نظرى و سوء ظن، همه منتقدان انتخابات آن روز را دشمن و بدون استثناء عامل اجنبى و مهدور الدم معرفى مى كنند!
اين در حالى است كه جريان اصول گرايى ظاهرأ صدر نشين، به غلط انحصار طلب معرفى مى شوند، اما در حقيقت اين داعيان اصلاح طلبى و جريان به اصطلاح آزادى خواه هستند كه با دسترسى معلوم و مبرهن به قدرت و ثروت، اكثر امكانات، ملزومات، منشورات و سايت ها را در انحصار خود دارند و به قول ياران منفعل ايشان، آنها در يك دگر سانسورى مبرهن، هيچ اثرى از آثار غير خودى را منتشر نمى كنند! اما پيرامون ادامه يا پايان مسئله حصر، به گمان من، بيش و پيش از همه، خود آقايان محصور، چه قبل از حصر و چه بعد از آن، صاحب تقصير و قصور هستند، زيرا آنها در مواجه با قانون و نظام و مردم، خوب عمل نكردند، بلكه برخى از آقايان ابتدايى ترين آداب سياسى و حتى شأن و شئون سياستمدارى را رعايت نمى نمايند! بلاخره ايشان داراى سوابق قابل توجهى در مسئوليت هاى بالا دستى جمهورى اسلامى، منصوب رهبرى در مجمع تشخيص مصلحت نظام و داراى چند ميليون رأى مردم در انتخابات سال ٨٨ بوده است و ملاحظه هريك از اين خصوصيات و لحاظ نمودن شرايط زمان و مكان، از طرف او جزء اولين ملزومات و بديهيات قوائد روز سياسى و ابتدايى ترين وظايف دينى و ملى بود. و البته اين مهم و اهميت مراعات قانون اساسى و ضوابط و مقررات انتخابات و رعايت امنيت ملى و خنثى كردن توطئه دشمنان خارجى، به هيچ وجه كوته ببنى، ساده لوحى و بازى هاى نابخردانه را برنمى تابد. شما ملاحظه فرموديد، يك انتخاباتى با آن حجم و گستره در ايران بر گزار شد و فرضأ كه در گوشه و كنار اين كشور، دور از چشم نظار، نافرمانى مدنى و يا احيانأ تخلفى هم صورت گرفته باشد كه البته در سراسر دنياى به اصطلاح دموكراتيك و آزادى خواه و در همه انتخابات هاى داخلى و خارجى نيز بروز و وقوع چنين مشكلاتى طبيعى و اجتناب ناپذير نشان مى دهد، اما چه حاجت به اين همه سر و صدا و ساختار شكنى و اردو كشى خيابانى و مقاومت كاذب بود!؟
آيا رئيس جمهور نشدن يك نفر، واقعأ ارزش به زير كشيدن يك ملت و يك كشور را دارد!؟ آيا اعلام زود هنگام نتيجه انتخابات و خواندن آراء خود ساخته، به نام خود، به چه منظورى و با كدامين هدف صورت گرفت!؟ آيا در تزاحم يك يا چند نفر، با يك نظام و يك ملت، اين نظام و ملت است كه بايد تسليم آن يك يا چند نفر شوند، و يا آن دوستانت كه مى بايد در افكار و اعمال اشتباه خود تجديد نظر نمايند!؟ عقلاى جريان چپ و عناصر متأثر از فتنه ٨٨، در مسئله حصر و كمك به رفع آن، شرايط و قوائد بازى را رعايت نمى كنند. چرا كه راه برون رفت از اين مشكل، توجه و تنبه بيش از پيش كسانى است كه در انتخابات رياست جمهورى و فتنه ٨٨، چه بسا مرتكب تقصير و قصور شده اند، اما به أنحا مختلف توانستند رابطه خود را با نظام و مردم حفظ نمايند. از اين رو، اكابر و ابرار آنها مى توانستند و مى توانند، با پا در ميانى و وساطت خود و نصيحت كسانى كه گويا همچنان بر طبل كينه و عداوت با نظام و مردم مى كوبند، از يك سو زمينه پايان دوران حصر ايشان را فراهم آورند و از سوى ديگر، از همراهى با همرهان سست عناصر اعلام برائت نمايند، زيرا خطر معاندين ياغى و باغى از خطر عداوت دشمن كمتر نبوده و نيست. امام خمينى(ره) فرمود، "خمينى در ميان شما باشد يا نباشد، نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نا محرمان بيفتد"