گروه مذهبی: در ادامهی سلسله مطالب بولتننیوز پیرامون سبک زندگی اسلامی و بعد از اتمام پروندهی "تحلیل نامهی 31 نهجالبلاغه" پروندهی دیگری را در این وادی آغاز کردیم. سعی ما بر این است که در این پرونده، احادیث ائمهی اطهار علیهم السلام را در موضوعات مختلف ذکر کرده تا مقایسهای داشته باشیم بین دستورات و رهنمودهای ایشان با آنچه که ما در زندگی خود عملی کردهایم.
***
به گزارش بولتن نیوز، اگر بخواهیم نگاهی موضوعی به احادیث ائمهی اطهار(ع) داشته و در بین مقولات مختلف، نگاه ویژهی ایشان به «علم» را مورد بررسی اجمالی قرار دهیم، به حجم قابل توجهی از احادیث برمیخوریم که با وجود ارتباط منظومهای بین آنها، انصافا هر یک دریای معرفتیست که تعمق در آنها، نه در توان این قلم بوده و نه در حوصلهی این مجال است. اما در حد وسع خود به برخی از آنها اشاره کرده و بعضی از نکات مندرج در آنرا ذکر میکنیم.
قال على عليه السلام :
زَكاةُ العِلمِ بَذلُهُ لِمُستَحِقِّهِ وَإجهادُ النَّفسِ فِى العَمَلِ بِهِ؛
زكات دانش، آموزش به كسانى كه شايسته آنند و كوشش در عمل به آن است.
(غرر الحکم و درر الکلم،ص391)
این حدیث که از جمله معروفترین احادیث مربوط به موضوع علم است حاوی یک نکتهی کلیدیست و آن اینکه کسب علم، صرفا منتج به کسب یکسری حقوق و برتریها نیست و وظایفی را بر صاحب آن مترتب میکند.
به عبارت دیگر، اگر بخواهیم نگاهی به تصور رایج در جامعه نسبت به کسب علم داشته باشیم، میبینیم که عموم ما دنبال کسب علم میرویم تا بتوانیم شغلی دست و پا کرده تا بدین وسیله، هم نام و جایگاهی در جامعه یافته و هم پول و درآمدی پیدا کنیم.
اما میبینیم که این نگاه رایج، چه تفاوتی با حدیث فوق داشته و وجه تکلیفی کسب علم را که تقریبا در بین ما فراموش شده است، به ما گوشزد میکند. در نتیجه، از منظر دینی علم برای صاحبش بیشتر از آنکه وسیلهی انتفاع باشد وسیلهی امتحان است. امتحان به واسطهی تکالیفی که بر دوش عالم سنگینی میکند.
قال على عليه السلام :
خَيرُ العِلمِ مانَفَعَ؛
بهترين علم آن است كه مفيد باشد.
(غررالحکم و دررالکلم،ص 354)
این کلام گهربار نیز از مشهورترین روایات مربوط به علم است. علم نافع که خصوصا در مراکز علمی و دانشگاهی ما کمبود آن حس میشود به عنوان بهترین شعبهی کسب دانش معرفی میشود. و در نقطهی مقابل علومی قرار میگیرد که آموختن یا نیاموختن آنها، دردی از فرد یا جامعه دوا نمیکند.
شاید شما هم دانشجو بوده یا هستید و یا حداقل، در اطرافتان دانشجو دارید. اگر تأملی در آنچه که به دانشجویان دانشگاهها - خصوصا دانشگاههای علوم انسانی - آموزش داده میشود داشته باشیم میبینیم که مدرک تحصیلی ایشان، برآمده از علومیست که بخش قابل توجهی از آنها هیچ نسبتی با جامعه و کشور ما ندارد و علم نافع نیست.
واقعا چرا باید جوان ما، عمرش را صرف این مطالب کرده و سرآخر با توهم آگاهی وارد جامعه و محیط کار شده و آنجا تازه متوجه شود - به قول معروف - هر چیزی که در دانشگاه خوانده را باید کنار بگذارد و خاک صحنه بخورد؟ آیا ریشهی این اتفاق در غیر از این است که برخی از علوم دانشگاهی ما نافع نیست؟
قال ابی عبدالله عليه السلام :
اِنَّ مِن حَقيقَةِ الايمانِ اَن تُؤثِرَ الحَقَّ وَ اِن ضَرَّكَ عَلَى الباطِلِ وَ اِن نَفَعَكَ وَ اَن لا يَجوزَ مَنطِقُكَ عِلمَكَ؛
از حقيقت ايمان اين است كه حق را بر باطل مقدم دارى، هر چند حق به ضرر تو و باطل به نفع تو باشد و نيز از حقيقت ايمان آن است كه گفتار تو از دانشت بيشتر نباشد.
(بحارالانوار، ج 2، ص114)
حدیثی پر از درس و نکته که حتی تأمل اندک در آن نیز فرصتی جدا میخواهد. اما نکتهای که غرض ما را در اینجا برآورده میکند، بیان تمایزیست که در این حدیث با برخی از واقعیتهای اطرافمان وجود دارد.
در بخشی از این حدیث شریف آمده که باید حق را بر باطل مقدم شمرد. یعنی عالم نباید به واسطهی توانایی که علم به وی میدهد، هرجا که منافعش اقتضا کرد حق را با باطل بپوشاند. و حال یک سوال:
آیا رسانههایی که از قدرت تبلیغاتی بالا برخوردار بوده و با سوءاستفاده از دانش رسانهای، برخی از حقایق را کتمان و دست به خلق واقعیت میزنند، از مصادیق این حدیث شریف نیستند؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com