گروه بین الملل، بعد از سیدعلی اصغر کردستانی و مظهر خالقی شاید مشهور ترین چهره هنری موسیقی کردستان ایران باشد. در موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی کردی معاصر ده ها نفر داشته ایم : حسن کامکار، حسن زیرک، یوسف زمانی، فرجپوری ، ساعد، میرزاده، محمدیان، ناظری و ....
به گزارش بولتن نیوز، ناصر رزازی - فرزندصالح - سال ۱۳۳۴ در سنندج به دنیا آمده است . خواننده، شاعر و نویسنده کردستان ایران است.به اعتراف دوست و دشمن و منتقد و هوادار ، از مشهورترین و محبوبترین خوانندگان تاریخ کُرد به شمار می آید. در یک خانواده فقیر و تنگدست در محله کانی کمیز سنندج زاده شد ولی سیر سرنوشت او چنان بود که بیشتر زندگی خود را در خارج از ایران و در کشورهای سوئد و عراق گذرانید.در اوایل انقلاب ایران بنا به هیجانات کردستان ، مدتی یکی از پیشمرگهای حزب کومله کردستان بود و به عراق رفت . بعد از آن با شناختی که از سراب بودن آن گروهک ها یافت ؛ و نا آرام شدن وضع عراق و کنار بعث ایستادن دمکرات و کومله و سلاح علیه سرباز ایرانی کشیدن؛ و بعد به اروپا رفت تا فعالیت هنری - ادبی خود را ادامه دهد . سالها به فعالیت فرهنگی پرداخت و کنسرت هایی را در اقصی نقاط جهان برای کردها اجرا کرد. سفیر ادبیات کردستان بود. مردمان دور از وطن از حنجره او اشعار شاعران جدید و قدیم خود را می شنیدند : مستوره اردلان ، سواره ایلخانیزاده، عبدالرحمن شرفکندی، ناری، محوی، گوران، عثمان احمدی، قانع،شامی کرمانشاهی، بیسارانی، وفائی، مولوی، هیمن ، شیرکو و ....
پس از 2003 - ایام حمله آمریکا به عراق و سقوط صدام حسین - زندگی در سوئد را رها کرد و دوباره به عراق بازگشت. در ان سالها هم جامعه کردها چندان حمایتی از وی نکردند و نوارهایش بدون رعایت حقوق ادبی - هنری، به طور علنی تکثیر می شد و هنر برای وی ازمغانی اقتصادی نداشت. اما بعید است کردی وجود داشته باشد و موسیقی کردی را شنیده باشد و این آهنگ های ناصر را از حفظ نباشد : لیمو شیرازی - چیمن کرکوکی - ملول گییان - حکیم آمانه (یا : طبیب آمانه) - پاییز (یا : مینا خانم) و ... اما او شکایتی از این وضعیت نداشت و همواره به اجرای موسیقی کردی پرداخت و در جستجوی بازسازی تغمه های کهن و آواهای گمشده کردی بود. گاه اعتراض می کرد که به هویت موسیقی کردی حرمت گذاشته شود و آن را به رسمیت بشناسند و ...
ناصر دو فرزند پسر به نامهای ماردین و کاردو یک دختر به نام دلنیا دارد. دلنیا رزازی دختر ناصر رزازی نیز همانند پدر و مادر فقیدش در این عرصه مدتی مشغول فعالیت هنری بود اما پس از مرگ مادر و دوری پدر، رها کرد.مرضیه فریقی همسر ناصر نیز در تابستان ۲۰۰۴ در یک عمل جراحی درگذشت.
ناصر با تائید استاد خالقی، علی مردان، طاهر توفیق و ... یکی از استادان بزرگ موسیقی کردی به شمار می رود. وی علاوه بر خوانندگی در نگارش و ادبیات کردی مهارت بسیار زیادی دارد. حافظه قوی در تاریخ و ادب و شعر و واژه های کردی دارد. به عقیده وی موسیقی تنها از طریق دانشگاه ها و مدارس و کلاس آموخته نمیشود؛ بلکه سرو کار موسیقی با دل و احساس آدمی است. در انتخاب شعر هم بسیار نازک بین و دقیق است و گاه بیشتر اشعارش در کنسرت ها را خودش می سراید و معتقد است وصف الحال اوست. گاها از خوانندگان پیشین و معاصر چون حسن زیرک، مظهر خالقی و عثمان و .... تقلید نموده است. اما این روزها ، ناصر رزازی علاوه بر کار خوانندگی به تدریس زبان کردی و ترجمه و تألیف و مطالعه شدید تاریخ کردستان می پردازد.
رزازی - این هنرمند و خواننده سنندجی - پس از مرگ همسرش خود را مستقل از هر نوع خط فکری حزبی - سیاسی می داند و در راستای اهداف هیچ حزبی در کردستان فعالیت ندارند. و علی اصول هنر و ادب را بالاتر از سیاست می شناسد و نمی خواهد که بازیچه دست احزاب باشد.
وقتی همسرش را از دست داد، تمایل داشت و حتی ایران هم ممانعتی در آوردن و دفن جنازه همسرش در ایران نداشت؛ اما اطرافیان مدعی و متعصب مانع شدند. بهرحال او، تنها ماند و هرچند در عرصه ی هنر و موسیقی کلاسیک کوردی،استادی توانا و صاحب سبک است.تا به حال چندین آلبوم و آهنگ کوردی در زمینه های مختلف با زبان کوردی سروده است. اما گاه گاهی نقدها ادبی داشت. به شخصیت هژار پرداخت و گفت که مداحی بی سبب و علت او از مصطفی بارزانی و فحاشی به مام جلال شرط ادب و اخلاق نیست. سخنی که طرفداران بارزانی را آشفت.
ناصر رزازی روز سه شنبه ۱۶ اسنفد ماه ۱۳۹۰ خورشیدی میهمان برنامه به عبارت دیگر بی بی سی فارسی بود در اظهاراتی جدید به شدت از سیاست و رویکرد حزب دموکرات کردستان و کومله انتقاد کرده و آن ها را به تروریسم متهم نمود.
به دفاع از آوازها وترانه های کُردی پرداخت. رزازی ابتدا در بخشی از صحبت های خود مدعی شد که در ایران هر نوع موسیقی و آواز به زبان زیبای کردی ممنوع است و دولت چنین اجازه ای را نمی دهد اما عنایت فانی در پاسخ به او گفت که در ایران خوانندگان زیادی وجود دارد که ترانه های خود را به زبان کُردی می سرایند ودولت از آنها حمایت می کند، فانی از جمله به کامکاران و … اشاره نموده و رزازی را از طرح مسائل شعارگونه بازداشت. در بخش دیگری از صحبت های خود تمامی احزاب مسلح کُردی را زیر سوال برد و گفت گروههایی از جمله کومله
و دمکرات به بیراهه رفته اند، آنها نتوانسته اند فرهنگ کُرد را به دیگران نشان دهند.
رزازی سپس اظهار داشت : این گروهها با استفاده از زور و سلاح می خواهند قدرت را در کردستان بدست بگیرند اما سلاح در کردستان چاره نیست وبایستی از راه گفتمان مسئله حل شود . در بخش پایانی مصاحبه اش خواستار الحاق کُردهای ترکیه ، سوریه و عراق به خاک ایران شد وگفت کُرد در اصل ایرانی بوده و هست وباقی خواهد ماند و هیچگاه کردهای ایران از خاک ایران جدا نخواهد شد. ناصر رزازی در پاسخ به سؤال دیگری از عنایت فانی گفت : جدا شدن کردستان از خاک ایران برای مردم ایران پذیرفته شدنی نیست. من خودم را کُرد می دانم ولی ایرانیم.
این سخنان وی به مذاق تجزیه طلبان خوش نیامد.
در چند روز اخیر هم ناصر رزازی با تلویزیون روداو، - وابسته به نچیروان بارزانی و لانه تجزیه طلب ها - مصاحبه ایی داشته است که مجری ،در مورد مسائل و وضعیت احزاب کردستان ایران از ایشان سوال می کند. رزازی دیدگاه خود را نسبت به عملکرد و مشکلات موجود در اردوگاهها بیان می کند.
زیاد طول نکشید که اعضای این احزاب در دنیای مجازی رزازی را مورد هجوم و حمله قرار دادند و هر آنچه در خور یک هنرمند سرشناس نیست،به ایشان چسباندند.
اما بحثی که پیش می آید این است اگر کسی در هر قالبی که باشد بخواهد انتقادی از وضعیت و عملکرد این احزاب بیان کند،دیگر باید آبرو و شخصیت و خانواده خود را کنار بگذارد،چون اعضای این احزاب مثلا و اسما دمکراتیک ؛ تحت هیچ شرایطی نظر مخالف را قبول ندارند و هزاران برچسب به شخص منتقد می زنند.اگر این احزاب واقعیت جامعه امروزی ایران و کردستان را درک کنند،باید این افکار پوسیده را کنار بگذارند،چون درصد کمی از جامعه فریب این ایده ها را خورده اند
سوال اینجاست،"با نسل تحصیل کرده و آگاه جامعه چکار خواهند کرد؟" البته جایگاه هنرمندانی نظیر ناصر رزازی به مراتب در جامعه کوردی ایران بالاتر از احزابی از قبیل کومله،دمکرات و پژاک است
ناصر رزازی مورد حمله و هجوم اعضای حزب دمکرات کردستان قرار گرفت. اگر کسی در هر قالبی که باشد بخواهد انتقادی از وضعیت و عملکرد این احزاب بیان کند،دیگر باید آبرو و شخصیت و خانواده خود را کنار بگذارد،چون اعضای این احزاب دمکراتیک!تحت هیچ شرایطی نظر
مخالف را قبول ندارند
اما بی خبرند که امثال نویسندگان و مترجمان و هنرمندان کرد می مانند و این حزب ها و دسته های کردی میهمان اند و می روند. نه هجری و شرفی و عزیزی و حسن زاده و گادانی می ماند که همگی روزگارانی نان خور بعث بوده اند و نه مهتدی ها و ایلخانی و کعبی و علیزاده و ....
بهرحال این پرخاش ها نشانه عدم رشد عقلانیت و عدم پذیرش نقد در جامعه ای عقب مانده و محروم از رشد سیاسی و اندیشه سیاسی است . و این افراد تنها و تنها می خواهند بر گرده مردمان سوار شوند و هر کدام خود را نماینده کرد و کردستان می شناسند اما در تاریخ کردستان از هر جنایتی هم علیه هم روی گردان نبوده اند و سزای هنرمند ریشه دار و اصیل کردستان نیست که برای خوشامد آنان، دهانش را ببندد.
اصولا مافیای رسانه ای کومله - دمکرات - پژاک و پاک و خبات با بارزانی ها هماهنگ است. مثلا
الف. هر وقت یکی از مورخ های کرد، عرفان قانعی فرد مطلبی منتشر می کرد ، اول سایت روداوو علیه وی بیانیه ای می داد و بعد سایت های کردی ایرانی به طور همزمان آن را کپی و توزیع می کردند و از هر اهانتی هم ابا نداشته و ندارند. او را مامور و فرستاده 9 کشور و خائن به کرد و کردستان نامیدند !
ب: چندی پیش که نماینده کردهای عراق در ایران مصاحبه ای و به مذاق این 3-4 گروه تجزیه طلب خوش نیامد ؛ رسانه ها گزارش هایی از فحاشی و اهانت های گروهک های تروریست کردی به ناظم دباغ نماینده حکومت اقلیم کردستان عراق در ایران خبر دادند. در پی انتشار این سلسله گزارش ها، مقامات اتاق فکر تلویزیون رووداو - اتاق فکر تروریست ها - به شدت عصبانی شدند . ناظم هم خائن شد و وی را خیانت کار و فرستاده ایران نامیدند.
ج: این بار روداوو (که همیشه با دعوت از این گروه های تروریست و تجزیه طلب؛ قصد دارد تریبون در اختیار ایشان بگذارد تا آنان را به عنوان نمایندگان کرد ایرانی معرفی کند اما در اساس آنها اداره های هوادار و پیرو بارزانی هستند و کارشان ترویج بارزانی - پرستی در کردستان ایران است ) سعی کرد موج سازی کند و هنرمند مشهور کردستان ایران را در مقابل این موج اهانت ها قرار دهد. و ناصر رزازی در کمتر از یک دقیقه مردی پست وخائن نامیده شد آن هم کسی که به تنهایی بزرگترین خدمت به زبان و فرهنگ کوردی کرده است.
همواره این رسانه ها به سرپرستی روداوو - در مقام مدعی العموم ظاهر می شوند و در وقاحت و بی شرمی از هر پرونده سازی و اهانتی علیه مخالفان و منتفدان خود ابایی نداشته و ندارند. بهرحال می توان گفت فرهنگی که نقد را نمی پزیرد. و هنوز رهبران دکان های سیاسی اش یا احزبش در مقام پیغمبری و معصومیت و قداست دروغین است . و هر نقدی هم از دید و نگاه تنگ و غیرانسانی آنان گناه کبیره است. برای آنان ترور فیزیکی و ترور شخصیتی یکی است.
مثال ها در این باره بی شمارند : اما ناصر رزازی شرافت هنر و اصالت تاریخ کردستان را به اوباش ها و اجامر سیاست پیشه که کاری جز خام کردن جامعه و عدم تشویق آنان به رشد فکری ندارند؛ نخواهد فروخت. و دیپلم ادبی است و از حافظ آموخته است که : غیر از هنر که تاج سر آفرینش است - دوران هیچ منزلتی پایدار نیست.
همیشه سعی کرده اند کاک ناصر را سانسور کنن
اما درود بر شرف ات بولتن
عشق کردم
ممنونتم
چرا احزاب کردستان در رابطه با ترور شخصیتی ناصر رزازی خود سکوت می کنند و عده ای هوادار کم تجربه و پرخاشگر را بجان مردم و منتقدان می اندازند، اگر تحریک خود آنها نیست ، چرا علنا آنرا محکوم نمی کنند و یا رهنمودهای لازم را نمی دهند ؟
من نمی خام اینها رو نفی کنم. همشون مبارزه کردن. صاحب شهیدن، صاحب سالها سال خدمتن در این راه.ولی من منظورم اینه متاسفانه بیراهه رفتن. درسته یه مدتی می گفتن خودمختاری برای کوردستان و دمکراسی برای ایران! کدام دمکراسی؟ خواست ملت کورد چیست؟ نظر من اینه.
خیلی هم خوشحالم که ایرانی هستم
ما تجزیه طلب نیستیم.....
كردها ز اقوام اصيل ايران هستند و نه تجزيه طلب
آیا همه باید مطابق تفکرات و اهداف سیاسی شما حرف بزنند ؟!
آیا همه باید بر هر آنچه که شما میگوئید و می نویسید مُهر تأئید بزنند و مرحبا و متشکریم بگویند ؟!
...
ما انتظار داریم هنر را با سیاست قاطی نکنید شما خدمتی به هنر رزازی نکردی بلکه هدف شما زبه زدن به رزازیست .. حسن زیرک پدر ترانه کردیست ..این کار شما و هم ردیفان شما مشخص مکند که اطلاعاتی در موسیقی کردی ندارید لطفا مطالعه کن .....مردم کردستان آگاه هستند شعور سیاسی پشتری از شما دارند ...الکی درباره هنر نظر ندهید.. .
ان شالله بشه روزی در ایران باشن
به نظر من هیچ کوردی وجود نداره که جایه رزازی تو قبلش نباشه❤❤