شماره 38؛
رادیو فردا در هفته ای که گذشت!
رسانه ی صهیونیستی – آمریکایی رادیو فردا که هدفی جز دنبال کردن منافع غیر منطقی و انحصارطلبانه ی اربابانش ندارد، در هفت روز دیگر نیز با انتشار دروغ هایی تماما یک جانبه، سعی نموده است تا با مشروعیت بخشیدن به اهداف ظالمانه ی آنان، واقعیت را برای مخاطبان خود وارونه نشان داده و جنایاتشان را پنهان سازد؛ در همین راستا مجله ی هفتگی رادیو دیروز با عنوان "رادیو فردا در هفته ای که گذشت!" تلاش می کند تا بخشی از مهمترین فعالیت های این رسانه ی دروغ پرداز را در دوره های زمانی هفت روزه، مورد بررسی قرار دهد ...
گروه سیاسی، رادیو فردا به عنوان رسانه ای فارسی زبان، در کنترل وزارت امور خارجه ی
آمریکا به فعالیت در جهت منافع اربابان صهیونیستی – آمریکایی مشغول است و
تلاش می کند تا با دروغ پردازی، سیاه نمایی، حاشیه سازی و ...، ضمن پنهان
کردن واقعیت هایی که با این منافع سراسر خودخواهانه سازگاری ندارد، ذهنیت
مخاطبین خود را به سمتی سوق دهد که ادعاهای بی اساس ضد ایرانی – اسلامی
آنان را بپذیرند.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از رادیو دیروز، مجله ی هفتگی رادیو دیروز، در قالب سری گزارشاتی با نام "رادیو فردا در هفته ای که گذشت!"، در هر هفت روز، با بررسی بخشی از مهمترین فعالیت های این رسانه ی دولت آمریکا، سعی کرده است تا از طرفی حقایقی را به مخاطبان خود منتقل کند که شیطان بزرگ و همراهانش از انتشارشان وحشت دارند و از طرفی دیگر با پرده برداشتن از چهره ی واقعی رسانه ای خود فروخته به نام رادیو فردا، قدمی در جهت پیروزی ملت بیدار و آگاه ایران اسلامی در برابر هجوم همه جانبه ی غرب در جنگ نرمی که علیه اسلام و کشورمان ایجاد می کنند، بردارد؛ هر چند تا کنون نیز در طول تاریخ، ملت ایران همواره با ایستادگی و هوشیاری خود و کمک گرفتنشان از رهبری مقتدر، پیروز این گونه جنگ ها بوده اند؛ و آن چه در ادامه خواهید خواند، سی و هشتمین شماره از این مجله ی هفتگی است.
آن چه در سی و هشتمین شماره ی مجله ی هفتگی رادیو دیروز مطالعه می کنید، بررسی برخی موضوعاتی است که رادیو فردا در هفته ی پایانی آبان ماه، در بخش ها و شکل هایی مختلف به آن پرداخته است؛ در این شماره، موضوعاتی مختلف از قبیل سوءاستفاده ی رسانه ی دولتی آمریکا از مرگ خواننده ی جوان و محبوب ایرانی، ادامه ی حمایت های رادیو فردا از رژیم اشغالگر صهیونیستی در موضوع بی حرمتی اسرائیل به قدس شریف، تلاش این رسانه نما در جهت بزرگنمایی قدرت نظامی غرب و ضعیف نشان دادن توان دفاعی ایران اسلامی، سیاه نمایی های خاص رادیو فردا در مورد مصرف مشروبات الکلی در ایران، چشمان کور رسانه ی فارسی زبان کاخ سفید در برابر حقایق مربوط به برده داری نوین در جهان و ... را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
سوءاستفاده رادیو فردا از پایان زندگی زمینی مرتضی پاشایی
در این هفته، ضایعه ای دیگر در عرصه ی هنر و موسیقی کشور، دل ملت ایران را رنجاند و میلیون ها ایرانی را در غم فرو برد؛ مرتضی پاشایی، خواننده ی جوان و محبوب کشورمان در سن سی سالگی و پس از دو سال مبارزه ی همه جانبه با بیماری سرطان، به دیار حق شتافت تا آثاری در مدتی نزدیک به دو سال از خودش به یادگار گذاشته است، مانند آهنگ تیتراژ برنامه ی ماه عسل که زیبایی خاص خودش را داشت، بر سر زبان های طرفدارانش باقی بماند تا یادش را در نبودش در این دنیای خاکی نیز، گرامی بداریم.
اما در این بین رسانه هایی خودخواه مانند رادیو فردا که به هیچ چیزی جز دنبال کردن منافع اربابان غربی شان فکر نمی کنند، فرصت را مغتنم شمرده و به فوت این خواننده ی جوان کشورمان نیز رحم نکرده و با حاشیه سازی و دروغ پردازی های خاص خودشان، به سوءاستفاده از احساس میلیون ها ایرانی ناراحت از این واقعه ی تلخ پرداختند.
رادیو فردا در یکی از این گزارشات با این آغاز که « مرتضی پاشایی، خواننده پاپ، پس از یک سال نبرد با مرگ، در ۳۰ سالگی درگذشت. شعرهای غمگین می خواند. اما غمی که او صدایش شده بود، غمی نبود که روضه خوان ها و مداحان ترویج کرده و می کنند ... »!، دلیل حضور پر تعداد مردم، بخصوص جوانان در مراسم تدفین و سوگواری این خواننده ی کشورمان را اعتراض به سرکوب موسیقی پاپ در نظام جمهوری اسلامی دانسته و تأکید می کند: « موسیقی پاپ توسط جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نمی شود. اما آنان که می خوانند، جریان اجتماعی خاص خود را ساخته اند. جوان ها بیشترین افراد این جریان اجتماعی را تشکیل می دهند. پاشایی غمگین می خواند، غمی که برای گروهی از نسل جوان قابل فهم بود. چون در عمل آن را تجربه کرده اند ... رهبران جمهوری اسلامی معمولاً این نوع جریان ها را نادیده می گیرند. آنان گمان می کنند که همچنان از طریق رسانه ملی (صدا و سیما)، منابر جمعه، مساجد، مدارس و دانشگاه؛ گفتمان مسلط را در دست دارند. اما حقیقت این است که اینک جامعه ایران "چند گفتمانی" است و هیچ کس نمی تواند مدعی تسلط گفتمانی در سطح جامعه مدنی شود ... »!
این رسانه ی کاخ سفید، در ادامه، برای توجیهات ادعاهای خود، بخشی از واقعیت های زندگی مرحوم مرتضی پاشایی را مطرح کرده و مدعی شد که این واقعیت ها، دروغ هایی هستند که حکومت جمهوری اسلامی به منظور تصاحب وی بیان می کنند؛ رادیو فردا می آورد: « حکومت که آغاز تلاش مخالفان را دید، به سرعت واکنش نشان داد. عکس پاشایی در حرم امام رضا را منتشر کرد، گفت که ترانه یکی از سریال های مذهبی تلویزیون را پاشایی خوانده است، وصیت کرده که در مراسم تشییع جنازه اش، پدرش روضه امام حسین را برایش بخواند- و خواند-، برایش در تالار وحدت مراسم گرفتند و برخی از مسئولان در مراسم شرکت کردند، برخی دیگر اطلاعیه دادند، خبرگزاری فارس- متعلق به سپاه- برایش فیلم ساخت، همه رسانه های حکومتی عکس های زیادی از مراسم منتشر کردند، و غیره و غیره ... جمعیت فروان امکان دفن را فراهم نمی آورد. گفتند جنازه را روز دیگری دفن خواهند کرد. تعداد زیادی که پراکنده شدند، جنازه را دفن کردند. بدین ترتیب، حداقل نگذاشتند تا مخالفان آن مراسم را به "اعتراض سیاسی" مبدل سازند ... "جنازه ربایی" کار جمهوری اسلامی است، دموکراسی خواهان مدافع حقوق بشر نباید به شیوه های اخلاقاً ناموجه رژیم توسل جویند ... »!
این در حالیست که پدر این خواننده ی موسیقی پاپ کشورمان، در واکنش به این نوع رفتارهای سراسر دروغ و شیطانی رسانه هایی مانند رادیوی فارسی زبان دولت آمریکا، در مصاحبه ای به صراحت اعلام کرده است که « پسرم عاشق نظام جمهوری اسلامی بود ... من و خانواده ام همه تا پای جان برای انقلاب جانمان را می دهیم ... عده ای که در این شرایط سعی دارند سوء استفاده کرده و پسر من را بدنام کنند می گویم؛ نکنید. خواهش می کنم بگذارید روح مرتضی در آرامش باشد ...»
گذشته از این، بر خلاف ادعاهای رادیو فردا، مرتضی پاشایی و خیلی دیگر از خواننده های موسیقی پاپ کشورمان، شهرت و محبوبیت خود را تا حد زیادی مدیون همین حکومت جمهوری اسلامی هستند؛ آثار و آلبوم های مرحوم پاشایی و دیگر خوانندگان پر تعداد کشورمان در حوزه ی موسیقی پاپ با نظارت و مجوز وزارت ارشاد همین نظام است که ساخته و انتشار می یابند. کنسرت های این خوانندگان که با حضور پر شور طرفدارانشان در جای جای این سرزمین برگزار می شود، با مجوزی است که از همین نظام دریافت کرده اند. فرصت های ارائه ی آثار خوانندگان پاپ مختلف کشورمان در برنامه های مختلف تلویزیون و رادیوی ایران اسلامی، بی شک در شهرت و محبوبیت آن ها اثری بسزا دارد؛ همانطور که خواندن تیتراژ برنامه ی پر طرفدار ماه عسل، یکی از خاطره انگیزترین و به یادماندنی ترین آهنگ هاییست که مرحوم پاشایی در زندگی هنری خود برای ما به یادگار گذاشته است.
در حالی رادیو فردا تلاش می کند تا میان مذهب و خوانندگانی مانند مرتضی پاشایی جدایی بیاندازد که این خواننده ی جوان ایرانی در خانواده ای مذهبی و عاشق امام حسین(ع) پرورش یافته است و همین نیز باعث شد تا در اوج بیماری، از پدرش درخواست کند تا به کربلا سفر کرده و برای او در جوار مرقد این امام عزیز دعا کند و یا پس از فوتش بر بالینش نوحه ی امام حسین(ع) را بخواند.
این واقعیت ها، از جمله عشقی که بین مرتضی پاشایی و ائمه ی اطهار وجود داشته است، هرگز با ادعاهایی از جنس دروغ های رادیوی دولتی آمریکا تغییر نخواهند کرد و این رفتارها تنها خشم آنان از این هنر بالای درآمیخته با مذهب را که در بین خوانندگان موسیقی پاپ کشورمان موج می زند، نشان می دهد.
مجله ی هفتگی رادیو دیروز، جدای از تمامی سوءاستفاده های رسانه هایی مانند رادیو فردا، همراه با ملت هنر شناس و هنر دوست ایرانی، در غم درگذشت این خواننده ی جوان و محبوب کشورمان سوگوار است و این رخ داد تلخ را به خانواده ی مرحوم پاشایی و تمامی طرفدارانش، تسلیت می گوید.
ادامه ی حمایت بی پایان رادیو فردا از جنایات صهیونیست ها
یکی از اخباری که در این چند روز بیش از دیگر خبرها، افکار مسلمانان واقعی را به خود مشغول کرده و آنان را در اندوهی عمیق فرو برده است، هتک حرمت های نیروهای رژیم اشغالگر صهیونیستی در خصوص قبله ی اول مسلمین، مسجد الاقصی است که واقعیت های بی رحم این رژیم را بار دیگر عیان نموده است.
در این بین رادیو فردا نه تنها در برابر این جنایات و ظلم بی پایان صهیونیست ها بر مردم مسلمان فلسطین، همچون جریان جنگ اخیر غزّه، سکوت پیشه کرده است، بلکه در گزارشاتی سعی کرده است تا با نمایش چهره ای خشن از مردم مقاوم فلسطین و مبارزان راه آزادی قدس شریف، رفتار سراسر غلط اربابان خود را بر حق نشان دهد.
رادیو فردا در یکی از این تلاش هایش، می آورد: « در یک حمله جدید در اورشلیم، مهاجمان عرب روز سه شنبه، ۲۷ آبان، به شماری از نمازگزاران در یک کنیسه یهودیان حمله کرده، دست کم چهار نفر را کشته و بیش از ده نفر را زخمی کردند. چهار نفر از این مجروحان در "آستانه مرگ" توصیف شدند … »!
این رسانه ی صهیونیستی در توضیح این خبر نیز در بزرگنمایی خشونت مبارزان فلسطینی سنگ تمام گذاشته و در بخشی عنوان می کند: « دو مرد جوان فلسطینی که به کلت، تبر و چاقوی سلاخی مجهز بودند، در میانه سکوت نمازگزاران کنیسه محله "هرنوف" وارد محل شده و به نمازگزاران حمله کردند ... »!
رادیو فردا که تلاش می کند با این گونه اخبار سراسر یک طرفه ی خود، جنایات اسرائیل را پنهان ساخته و توجیه کند، در ادامه تأکید می کند: « دو عرب فلسطینی سرانجام کشته شدند. آنها فامیل نزدیک یکدیگر بودند و نیروهای امنیتی اسرائیل می گویند، افراد فامیل آنها از اعضای سازمان های مسلح فلسطینی بوده اند ... »!
این رسانه ی وزارت خارجه ی آمریکا که چشمانش را بر واقعیت های اخیر فلسطین و جنایاتی که اسرائیل در قبال معترضین به تصرّف مسجدالاقصی انجام داده، بسته است، تمامی بی ثباتی های مناطق اشغالی را ناشی از مقاومت جوانان فلسطینی دانسه و می آورد: « این حمله در حالی رخ داده است که در روزهای اخیر آرامشی بی ثبات بر اسرائیل حاکم شده بود ... »!
اما وقتی بهتر می توان هدف اصلی رادیو فردا از این نوع گزارشات یک سویه اش را درک کرد که به حوادث حال حاضر مناطق اشغالی و جنایات اسرائیل علیه مردم بی دفاع فلسطین نگاهی هر چند سطحی بیاندازیم؛ ما در این بخش به جنایات این رژیم در سال ها، ماه ها، هفته ها و حتی روزهای گذشته هیچ کاری نداریم و فقط به آن بخش از این ظلم ها خواهیم پرداخت که در دوشنبه و سه شنبه گذشته (بیست و ششم و بیست و هفتم آبان ماه) در قدس شریف و اطراف آن، که با حرکت شهادت طلبانه ی دو مبارز فلسطینی مورد نظر این رسانه نما همزمان است، خواهیم پرداخت تا به وضوح ببینیم این گونه واکنش های ابزارهای رسانه ای غربی، تنها از سر خشم و غیر واقعی است و اگر غیر از این بود، یقینا اندکی نیز به این موارد بسیار زیادی که بخشی از آن را در ادامه بازگو خواهیم کرد نیز پرداخته بودند.
روز دوشنبه (۲۶ آبان ماه)، ما شاهد مانع ادامه ی مانع تراشی های نیروهای اسرائیلی در مسیر ورود فلسطینیان به مسجدالاقصی بودیم؛ جایی که به هیچ وجه اجازه ی ورود به این مکان مقدس مسلمانان به زنان و دختران فلسطینی داده نشد و برای ورود مردان مسلمان نیز محدودیت های شدید همراه با خشونت و درگیری و بازداشت اعمال گردید، در حالی که همزمان با این سخت گیری ها، در آزادی و راحتی تمام، جمعی از یهودیان تندرو که از مدت ها پیش با انتشار فراخوانی، به مناسبت بیستمین سالگرد مرگ "شلومو جورن" خاخام اعظم و تندروی ارتش رژیم صهیونیستی که همواره بر لزوم تخریب این مسجد و ساخت معبدی یهودی بر روی خرابه های آن تأکید می نمود، خواهان تجاوز دسته جمعی به قبله ی اول مسلمین در این روز شده بودند، وارد مسجدالاقصی شده و به هتک حرمت آن پرداختند.
در همین روز و در سویی دیگر، نظامیان حیوان صفت رژیم صهیونیستی بار دیگر به روستای العراقیب در منطقه النقب فلسطین حمله ور شده و برای هفتاد و هشتمین بار، خانه های این روستاییان بی دفاع را ویران نمودند.
به علاوه در شامگاه یک شنبه و چند ساعت مانده از آغاز روز دوشنبه، جوانی فلسطینی به نام یوسف خمیس الرمونی که ۳۲ سال سن و دارای دو فرزند بود و برای تأمین روزی حلال خانواده ی خود، در یک شرکت اتوبوسرانی مشغول به کار بود، مورد حمله ی جمعی از تندروهای یهودی قرار گرفته و در اتوبوس خود ضمن شکنجه ی بسیار که آثارش بر روی بدنش نیز دیده شده است، به دار آویخته شده و به شهادت رسید و جالب این جاست که نه تنها این جنایت با واکنش پلیس و نیروهای صهیونیستی همراه نبود، بلکه در روز دوشنبه، یک یهودی که عضو گروهک تندروی "مرگ بر عرب" بوده است، در کنفرانسی خبری و در مقابل دید رسانه های صهیونیستی با افتخار قتل این جوان فلسطینی را به گردن گرفته و حتی طناب داری که با آن الرمونی را به شهادت رسانده اند نیز به نمایش درآورده است و در مقابل نظامیان اسرائیلی با تجمعات و اعتراضات مردمی در پی انتشار اخبار این جنایت، طبق معمول، با گلوله و بازداشت و ... به استقبال مردم رفته است که درگیری های خونین مختلفی در جای جای شهر قدس مشاهده گردیده است.
در روز سه شنبه (۲۷ آبان ماه)، نیز حملات گسترده ی نظامیان اسرائیلی به شهرهای رام الله و بیره، همراه با خشونت بی پایان این اشغالگران صورت گرفته است. بعلاوه ضمن جلوگیری از دفن شهدای مبارز فلسطینی توسط اشغالگران، منازل مسکونی شان بر سر خانواده هایشان در شهر قدس، تخریب گردید؛ بگذریم از ادامه ی تعرضّات صهیونیست ها به مسجدالاقصی و بی حرمتی هایشان به این مکان مقدس که دل هر مسلمان واقعی را به درد می آورد.
حال با این وجود، رادیو فردا و امثال آن نه تنها هیچ واکنشی از خود در برابر جنایاتی که تنها چند نمونه ی کوچکش در بالا ذکر شد، نشان نمی دهند، بلکه با بزرگنمایی در خصوص حرکت های شهادت طلبانه و مبارزات بر حق جوانان فلسطینی، تلاش می کنند تا آن واقعیت های تلخ را پنهان کرده و یا وارونه جلوه دهند.
با این حال ما نیز، همانند تمامی مردم فلسطین که پس از این حرکت شهادت طلبانه ی دو جوانشان علیه یهودیان تندرو شاد شده و در مناطق مختلف این کشور به تقسیم شیرینی پرداختند، از این ایثار، همانند دیگر موارد مشابه، خوشحال شده و این رخ داد را بر تمامی ملت مقاوم و مسلمان فلسطین تبریک و تسلیک می گوییم.
تلاش رادیو فردا برای پنهان سازی قدرت بالای نظامی ایران اسلامی
در شماره ی پیشین مجله ی هفتگی رادیو دیروز به واکنش همراه با خشم رادیو فردا در خصوص ساخت پهپاد کاملا ایرانی RQ۱۷۰ پرداختیم و دیدیم که چگونه این رسانه نما و اربابانش از توانمندی بالای کشورمان خونشان به جوش آمده بود و سعی می کردند تا با راه انداختن بازی روانی و مطرح کردن ادعاهایی بی اساس، این توانمندی بالا را زیر سوال ببرند؛ در این شماره نیز به یکی دیگر از تلاش های رادیو فردا برای قدرتمند نشان دادن آمریکا و همراهانش و در مقابل به تصویر کشیدن چهره ای ضعیف از جمهوری اسلامی ایران برای مخاطبانش، خواهیم پرداخت.
این رسانه ی صهیونیستی – آمریکایی در گزارشی که با عنوان "بزرگترین رزمایش مین‌روبی آمریکا، «لاف‌زنی‌های» فرماندهان سپاه" منتشر نمود، ضمن بزرگنمایی در خصوص رزمایش مشترک دریایی ایالات متحده و چند کشور دیگر، آن را نشان از قدرت نظامی بالای آنان دانست و در سویی دیگر تمامی توانایی های نظامی کشورمان را نوعی دروغ برشمرد که تنها صورت یک "لاف" از سوی فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مطرح می شوند و این رزمایش تمامی آن ها را برملا ساخته است.
رادیو فردا در بخشی از این گزارش خود می آورد: « یکی از بزرگترین ضعف های نیروهای دریایی سپاه و ارتش نداشتن توان مین روبی است. به عبارت دیگر اگر کشورهای غربی در مقابل مین گذاری ایران به عمل متقابل دست زنند و بندرها و برخی از جزایر استراتژیک ایران را با مین های بسیار پیشرفته و پیچیده خود در محاصره قرار دهند، جمهوری اسلامی از روبیدن یا خنثی کردن آنها عاجز خواهد بود ... به رغم این ناتوانی، افسران بلند پایه نیروی دریایی سپاه، از سویی با بزرگ نمایی توان نیروی تحت امرشان و از سوی دیگر با برداشتی بسیار عوامانه از توان دریایی آمریکا که نشانه های آن را در مستند تبلیغاتی "رو در رو با شیطان" می توان دید، ، قدرت نظامی آمریکا را به هیچ می‌شمارند ... »!
شایان ذکر است که مستند "رو در رو با شیطان"، مجموعه ایست که به رویارویی مستقیم نیروی دریایی سپاه پاسداران کشورمان با نیروی دریایی آمریکا در دوران هشت سال جنگ تحمیلی پرداخته و تصاویری ناب از شکست های مهم این شیطان بزرگ را به نمایش می گذارد؛ به همین خاطر نیز رادیو فردا و اربابانش این گونه به بهانه هایی مختلف، به سیاه نمایی در خصوص این اثر می پردازند و از ساخت و نمایش آن برای مردم خشمگین هستند.
این رسانه ی دولتی آمریکا در ادامه نیز با اشاره به این که « علی فدوی، فرمانده نیروی دریائی سپاه، پارسال در مشهد گفت در سپاه پاسداران "هیچکس باور ندارد که قدرت و توانمندی نیروی دریائی آمریکا بیشتر از ایران است، عنوان می کند: « واقعیت این است که دگرگونی هایی در استراتژی دریائی آمریکا ظاهر شده است ولی هیچ نشانه ای مبنی بر خروج آمریکا از خلیج فارس و آب های اطراف آن وجود ندارد و برگزاری رزمایش های مین روبی که هر سال ابعاد آن وسیع تر شده است، وارونه ادعای علی فدوی را ثابت می کند ... آمریکا بر آن است تا با استفاده از یگان های کوچک و ناوچه های تندرو، توام با چابک کردن ناوگان پنجم و یک کاسه کردن توان دریایی کشورهای عرب خلیج فارس، ضمن کاهش هزینه های نظامی خود، با ایجاد یک بازدارندگی مؤثر در مقابل جمهوری اسلامی، جاه طلبی های آن را در این آبراه مهار کند ... »!
اما بد نیست این رادیوی وزارت امور خارجه ی آمریکا به این سوال پاسخ دهد که آیا حضور ایران در آب های خلیج فارس که سهم بسیاری نیز از آن دارد، جاه طلبی است و باید کنترل شود، یا حضور آمریکا که فرسنگ ها با این منطقه فاصله دارد و به اشغال بی دلیل این آب ها اقدام کرده است؟!
اما گویا رادیو فردا در راستای بیماری فراموشی که به آن دچار است، یادش رفته که در حدود یک سال پیش و در اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ نیز ایالات متحده با همراهی بیش از سی کشور دیگر دست به برپزاری رزمایش مین روبی در این مناطق زد، تا با استفاده از ابزارهای رسانه ای تحت امرش، به نوعی قدرتنمایی کرده و به ملت ایران چنگ و دندان نشان دهد، اما بالافاصله و همزمان با آن، نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی با برگزاری رزمایش تخصصی مین روبی در آب های خلیج فارس، ضمن نشان دادن توان بالای نظامی کشورمان در این خصوص و رونمایی از جدیدترین تکنولوژی های تولید شده در ایران اسلامی برای این منظور، آن دندان ها را در دهان آمریکا خورد کردند.
یکی از این تکنولوژی ها، سامانه ی مین شکار تماما ایرانی است که این قابلیت را به کشورمان داده است که بتواند ضمن شکار مین ها از سطح دریا، با استفاده از بالگرد به خنثی سازی و جمع آوری آنان اقدام کنند و بر خلاف ادعاهای رادیو فردا، کشورمان با دست یابی کاملا بومی به این قابلیت، ضمن ورود به جمع معدود کشورهایی که به این تکنولوژی مجهّز هستند، دومین کشور در دنیا شناخته می شود که می تواند از بالگرد در مین روبی دریایی استفاده کند.
بعلاوه در چند روز آینده ما شاهد رزمایش دریایی ولایت ۹۳ در آب های جنوبی کشورمان خواهیم بود که بخشی دیگر از توانمندی های نظامی کشورمان در عرصه ی دریا، از جمله اژدری فوق پیشرفته که اخیرا در کشورمان تولید شده است را به جهانیان نشان خواهد داد.
گویا این رسانه نما و اربابانش، پس از فرود آوردن پهپاد فوق پیشرفته ی آمریکایی آر.کیو.۱۷۰ در کشورمان و ساخت نسخه ی ایرانی آن با توانایی هایی بیشتر از قبل، عبور پهپاد ایرانی ایّوب از گنبد آهنین رژیم صهیونیستی، ساخت پیشرفته ترین موشک های بالستیک و ...، بعلاوه پس از تجربه ای به یادماندنی در هشت سال جنگ تحمیلی و شکست های بزرگ نیروی دریایی آمریکا از کشورمان در آن ایام که یک نمونه اش جنگ نفتکش هاست و ...، همچنان در تلاش هستند که سر خود را در زیر برف فرو کرده و واقعیت ها را باور نکنند؛ هر چند باور کردن یا نکردن آن ها به خودشان مربوط است اما به نفعشان است که قدرت بالای ایران اسلامی و مردمش را به شوخی نگیرند تا در آینده از روی پشیمانی دست به خودکشی نزنند.
سیاه نمایی رادیو فردا در خصوص مصرف مشروبات الکلی در ایران
پیشتر در چندین شماره قبل تر از این مجله ی هفتگی به موضوعی پرداخته بودیم که در آن رسانه ی صهیونیستی – آمریکایی رادیو فردا ضمن سیاه نمایی در خصوص وضعیت مصرف مشروبات الکلی در کشورمان از این وضعیت ابراز ناراحتی نموده و تمام تقصیر گسترش روز افزون اعتیاد به این نوشیدنی ها در کشورمان را بر گردن حکومت و نیروی انتظامی جمهوری اسلامی انداخت؛ در هفته ی پایانی آبان ماه، بار دیگر این رسانه نما، ادعایی شبیه به این را به شیوه ای دیگر مطرح نمود.
این رسانه ی دولت آمریکا در گزارشی که اخیرا منتشر کرده است، ضمن پرداختن به افزایش ۴۵ درصدی برخورد پلیس اخلاقی نیروی انتظامی با مشروبات الکلی، سعی نمود تا با تأکید بر گسترش بیش از حد مصرف این نوشیدنی ها در کشورمان، فعالیت های پلیس و در نتیجه حکومت جمهوری اسلامی در جهت مقابله با این مواد را ناموفق نشان دهد؛ رادیو فردا در این خصوص آورده بود: « چندی پیش، حسن تامینی لیچائی، نایب رئیس کمیسیون بهداشت مجلس، در گفت و گو با وب سایت خانه ملت اعلام کرده بود که بر اساس آمار وزارت بهداشت در بسیاری مناطق، مصرف خوراکی الکل افزایش داشته، به گونه ای که در حال حاضر بیش از ۲۰۰ میلیون لیتر انواع مشروب الکلی ساخت داخل و قاچاق در کشور مصرف می شود ... نماینده رشت همچنین گفته بود که "متاسفانه تاکنون پلیس امنیت نتوانسته از تولید مشروبات الکلی جلوگیری کند ... اسفند ماه گذشته خبرگزاری های داخلی اعلام کردند که در شهر رفسنجان به دلیل مصرف مشروب الکلی دست ساز و تقلبی ۳۶۰ تن مسموم و ۷ تن نیز کشته شدند ... از سوی دیگر سال ۱۳۹۱ نیز اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی ایران، به طور رسمی اعلام کرد که دست کم ۲۰۰ هزار معتاد به الکل در ایران وجود دارد ... »!
اما جالب این جاست که آمارهای رسمی منتشر شده توسط نهادهای مختلف بین المللی و حتی آمریکایی به وضوح این حقیقت را بیان می کند که ایالات متحده دارای بیشترین مصرف مشروبات الکلی در بین کشورهای جهان است و این رتبه را در حالی در اختیار دارد که از سوی پلیس و نهادهای دولتی این کشور هیچ مانعی در مسیر گسترش روز افزون آن ایجاد نمی شود.
از این جمله، مؤسسه ی بین المللی مشروبات الکلی (OIV)، آمریکا را دارنده ی جایگاه اول مصرف مشروبات الکلی جهان در سال ۲۰۱۳ میلادی معرفی کرده است و در نتایج تحقیقات خود تأکید نموده است که در حالی مصرف این نوشیدنی ها در جامعه ی آمریکایی با افزایشی ۰.۵ درصدی همراه بوده است که هم میانگین جهانی آن و هم میزان مصرف این مواد در سایر کشورهایی مانند فرانسه که پیشتر بیشترین مصرف مشروب رو به خودش اختصاص داده بود، با کاهش همراه بوده است.
بعلاوه این مؤسسه اذعان نموده است که بیش از ۹۰ درصد از بیش از سه میلیارد لیتر مشروبات الکل داری که هر ساله در آمریکا مصرف می شود را تولیدات داخلی این کشور تأمین می کند که این واقعیت نشان می دهد که تا چه اندازه دولت مردان ایالات متحده و پلیس این کشور خواهان کاهش سرعت گسترش مصرف این مواد هستند!!!
سازمان آمار و نظرسنجی آمریکا نیز در تحقیقی دیگر اذعان نموده است که بیش از ۴۰ درصد دانشجویان این کشور به مصرف بی رویّه ی مشروبات الکلی اعتیاد دارند و هر ساله حداقل یک هزار و هفتصد دانشجو، جان خود را در اثر عوارض ناشی از این مصرف ها، از دست می دهند.
با این وجود، عدم توجه رادیو فردا به این واقعیت های جامعه ی آمریکایی و نپرداختنش به وضعیت بحرانی این کشور در مصرف مشروبات الکلی، و بزرگنمایی های خاص این رسانه نما در خصوص وضعیت ایران اسلامی در این موضوع، کاملا چهره ی ضد ایرانی این ابزار رسانه ای غرب را بر ملا کرده و جانب دارانه بودن گزارشاتش را افشا می کند ...
دروغ شاخ دار رادیو فردا در بحث برده داری نوین در جهان
مجله ی شماره ی سی و هشتم را با ادعاهای عجیب و به نوعی خنده دار رادیو فردا در مورد وضعیت برده داری نوین در جهان به پایان می رسانیم؛ جایی که این رسانه ی صهیونیستی – آمریکایی با ابراز ناراحتی در این خصوص، جایگاه امروزه ی ایالات متحده در بحث برده داری نوین را یکی از بهترین های دنیا دانسته و از تلاش های بی بدیل دولت آمریکا در مقابله با این امر خبر داد.
رادیوی فارسی زبان وزارت امور خارجه ی آمریکا در این باره در گزارشی می آورد: « در يک فهرست جهانی که روز دوشنبه ۲۶ آبان منتشر شد آمده است که نزديک به ۳۶ ميليون نفر از مردم دنيا در شرايط بردگی زندگی می کنند و امروزه برده داری در موريتانی، ازبکستان، هائيتی، قطر و هند بيشتر از همه کشورهای جهان رايج است ... برای اولين بار در اين گزارش به واکنش و نحوه همکاری دولت ها اشاره شده است. بنا بر اين گزارش هلند، سوئد، آمريکا، استراليا، سوئيس، ايرلند، بريتانيا، گرجستان و اتريش قويترين پاسخ را داده اند. در مقابل و از پايين فهرست، کره شمالی، ايران، سوريه، جمهوری آفريقای مرکزی، ليبی، گينه استوايی، ازبکستان، جمهوری کنگو و عراق بدترين پاسخ را داده اند ... در بررسی ما از راه های دادخواهی و قوانين موجود برای ياری به قربانيان بردگی، بيشتر کشورها نتيجه ۵۰ درصدی داشتند. اين نکته تکان دهنده بود که از بين ۱۶۷ کشور تنها دولت های استراليا، آمريکا و برزيل در عرصه کار و توليد موانعی برای بردگی پيش بينی کرده اند ... »!
اما طبق معمول، بر خلاف ادعاهای بی اساس مطرح شده توسط این رسانه نما، با وجود این که تا سال ۱۸۶۰ میلادی برده داری در آمریکا، عملی کاملا رسمی، قانونی و رایج بوده است و پس از آن پسوند قانونی از این حرکت که به فرهنگی در بین جامعه ی آمریکا تبدیل شده است، برداشته می شود، اما همچنان برده داری را می توان در آن کشور به وضوح مشاهده کرد؛ درست است که شاید شکل و نوع برده داری در آمریکا تغییر کرده باشد و رسما قانونی از آن حمایت نکند، اما انواعی مانند برده داری جنسی از زنان و دختران، بیگاری کشیدن از کودکان، قاچاق انسان و فروش آن ها و ... در حالی در میزانی بسیار زیاد سراسر آمریکا از جمله سانفرانسیسکو، لس آنجلس، کالیفرنیا و ... را در بر گرفته است که در صورت شکایت قربانیان این جنایات، پلیس و دادگاه های ایالات متحده هیچ برخوردی با عاملین این فعالیت های غیر انسانی نمی کنند و در طرف مقابل فشارهای اقتصادی، تجاوز به خانواده شاکیان، ناامنی و ... که پس از انعکاس موضوع از سوی قربانی به پلیس، برایش ایجاد خواهد شد، ترسی عمیق را در دل هایشان انداخته است.
بر اساس آمارهای رسمی موجود در خود آمریکا، این کشور رتبه ی نخست دنیا در بین مقصدهای قاچاق انسان را به خود اختصاص داده است؛ در هر سال بیش از هفده هزار قربانی قاچاق انسان از سراسر جهان به ایالات متحده منتقل می شوند و در مناطق مختلف این کشور و به شکل هایی متفاوت به بیگاری گرفته می شوند. بیش از هشتاد درصد قربانیان این برده داری نوین را زنان و دخترانی تشکیل می دهند که با امید بهره مند شدن از شغل مناسب و زندگی آرام برای خود و خانواده شان، در دام مافیای قاچاق انسان گرفتار می شوند و در شهرهای مختلف آمریکا، نهایتا در اتاق هایی زندانی شده و ناچار می شوند در هر روز، رنج تجاوز جنسی بیش از ده مرد را تحمل کنند.
مستندی که با عنوان "بردگی: شیطان قرن ۲۱"، توسط جان بیلر، کارگردان مشهورِ برنده ی جایزه ی اسکار ساخته شده است نیز، در خصوص بیگاری کشیدن تنها یک شرکت در کالیفرنیا از بیش از ۹۰۰ کودک تایلندی در مزارع مربوط به خودش، بخشی دیگر از این واقعیت ها را افشا نموده است؛ واقعیت هایی که توجیه و پنهان سازیشان، یکی از دلایل اصلی ادامه ی حیات رادیو فردا و امثال آن است ...
آن چه در بالا خوانده اید، سی و هشتمین شماره از مجله ی هفتگی رادیو دیروز است که در قالب سری گزارشاتی با عنوان "رادیو فردا در هفته ای که گذشت!" منتشر گردیده و در دوره های زمانی هفت روزه، بخشی از مهمترین فعالیت های سراسر دشمنی و دروغ این رسانه ی متعلّق به وزارت امور خارجه ی آمریکا را مورد بررسی قرار می دهد
به گزارش بولتن نیوز به نقل از رادیو دیروز، مجله ی هفتگی رادیو دیروز، در قالب سری گزارشاتی با نام "رادیو فردا در هفته ای که گذشت!"، در هر هفت روز، با بررسی بخشی از مهمترین فعالیت های این رسانه ی دولت آمریکا، سعی کرده است تا از طرفی حقایقی را به مخاطبان خود منتقل کند که شیطان بزرگ و همراهانش از انتشارشان وحشت دارند و از طرفی دیگر با پرده برداشتن از چهره ی واقعی رسانه ای خود فروخته به نام رادیو فردا، قدمی در جهت پیروزی ملت بیدار و آگاه ایران اسلامی در برابر هجوم همه جانبه ی غرب در جنگ نرمی که علیه اسلام و کشورمان ایجاد می کنند، بردارد؛ هر چند تا کنون نیز در طول تاریخ، ملت ایران همواره با ایستادگی و هوشیاری خود و کمک گرفتنشان از رهبری مقتدر، پیروز این گونه جنگ ها بوده اند؛ و آن چه در ادامه خواهید خواند، سی و هشتمین شماره از این مجله ی هفتگی است.
آن چه در سی و هشتمین شماره ی مجله ی هفتگی رادیو دیروز مطالعه می کنید، بررسی برخی موضوعاتی است که رادیو فردا در هفته ی پایانی آبان ماه، در بخش ها و شکل هایی مختلف به آن پرداخته است؛ در این شماره، موضوعاتی مختلف از قبیل سوءاستفاده ی رسانه ی دولتی آمریکا از مرگ خواننده ی جوان و محبوب ایرانی، ادامه ی حمایت های رادیو فردا از رژیم اشغالگر صهیونیستی در موضوع بی حرمتی اسرائیل به قدس شریف، تلاش این رسانه نما در جهت بزرگنمایی قدرت نظامی غرب و ضعیف نشان دادن توان دفاعی ایران اسلامی، سیاه نمایی های خاص رادیو فردا در مورد مصرف مشروبات الکلی در ایران، چشمان کور رسانه ی فارسی زبان کاخ سفید در برابر حقایق مربوط به برده داری نوین در جهان و ... را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
سوءاستفاده رادیو فردا از پایان زندگی زمینی مرتضی پاشایی
در این هفته، ضایعه ای دیگر در عرصه ی هنر و موسیقی کشور، دل ملت ایران را رنجاند و میلیون ها ایرانی را در غم فرو برد؛ مرتضی پاشایی، خواننده ی جوان و محبوب کشورمان در سن سی سالگی و پس از دو سال مبارزه ی همه جانبه با بیماری سرطان، به دیار حق شتافت تا آثاری در مدتی نزدیک به دو سال از خودش به یادگار گذاشته است، مانند آهنگ تیتراژ برنامه ی ماه عسل که زیبایی خاص خودش را داشت، بر سر زبان های طرفدارانش باقی بماند تا یادش را در نبودش در این دنیای خاکی نیز، گرامی بداریم.
اما در این بین رسانه هایی خودخواه مانند رادیو فردا که به هیچ چیزی جز دنبال کردن منافع اربابان غربی شان فکر نمی کنند، فرصت را مغتنم شمرده و به فوت این خواننده ی جوان کشورمان نیز رحم نکرده و با حاشیه سازی و دروغ پردازی های خاص خودشان، به سوءاستفاده از احساس میلیون ها ایرانی ناراحت از این واقعه ی تلخ پرداختند.
رادیو فردا در یکی از این گزارشات با این آغاز که « مرتضی پاشایی، خواننده پاپ، پس از یک سال نبرد با مرگ، در ۳۰ سالگی درگذشت. شعرهای غمگین می خواند. اما غمی که او صدایش شده بود، غمی نبود که روضه خوان ها و مداحان ترویج کرده و می کنند ... »!، دلیل حضور پر تعداد مردم، بخصوص جوانان در مراسم تدفین و سوگواری این خواننده ی کشورمان را اعتراض به سرکوب موسیقی پاپ در نظام جمهوری اسلامی دانسته و تأکید می کند: « موسیقی پاپ توسط جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نمی شود. اما آنان که می خوانند، جریان اجتماعی خاص خود را ساخته اند. جوان ها بیشترین افراد این جریان اجتماعی را تشکیل می دهند. پاشایی غمگین می خواند، غمی که برای گروهی از نسل جوان قابل فهم بود. چون در عمل آن را تجربه کرده اند ... رهبران جمهوری اسلامی معمولاً این نوع جریان ها را نادیده می گیرند. آنان گمان می کنند که همچنان از طریق رسانه ملی (صدا و سیما)، منابر جمعه، مساجد، مدارس و دانشگاه؛ گفتمان مسلط را در دست دارند. اما حقیقت این است که اینک جامعه ایران "چند گفتمانی" است و هیچ کس نمی تواند مدعی تسلط گفتمانی در سطح جامعه مدنی شود ... »!
این رسانه ی کاخ سفید، در ادامه، برای توجیهات ادعاهای خود، بخشی از واقعیت های زندگی مرحوم مرتضی پاشایی را مطرح کرده و مدعی شد که این واقعیت ها، دروغ هایی هستند که حکومت جمهوری اسلامی به منظور تصاحب وی بیان می کنند؛ رادیو فردا می آورد: « حکومت که آغاز تلاش مخالفان را دید، به سرعت واکنش نشان داد. عکس پاشایی در حرم امام رضا را منتشر کرد، گفت که ترانه یکی از سریال های مذهبی تلویزیون را پاشایی خوانده است، وصیت کرده که در مراسم تشییع جنازه اش، پدرش روضه امام حسین را برایش بخواند- و خواند-، برایش در تالار وحدت مراسم گرفتند و برخی از مسئولان در مراسم شرکت کردند، برخی دیگر اطلاعیه دادند، خبرگزاری فارس- متعلق به سپاه- برایش فیلم ساخت، همه رسانه های حکومتی عکس های زیادی از مراسم منتشر کردند، و غیره و غیره ... جمعیت فروان امکان دفن را فراهم نمی آورد. گفتند جنازه را روز دیگری دفن خواهند کرد. تعداد زیادی که پراکنده شدند، جنازه را دفن کردند. بدین ترتیب، حداقل نگذاشتند تا مخالفان آن مراسم را به "اعتراض سیاسی" مبدل سازند ... "جنازه ربایی" کار جمهوری اسلامی است، دموکراسی خواهان مدافع حقوق بشر نباید به شیوه های اخلاقاً ناموجه رژیم توسل جویند ... »!
این در حالیست که پدر این خواننده ی موسیقی پاپ کشورمان، در واکنش به این نوع رفتارهای سراسر دروغ و شیطانی رسانه هایی مانند رادیوی فارسی زبان دولت آمریکا، در مصاحبه ای به صراحت اعلام کرده است که « پسرم عاشق نظام جمهوری اسلامی بود ... من و خانواده ام همه تا پای جان برای انقلاب جانمان را می دهیم ... عده ای که در این شرایط سعی دارند سوء استفاده کرده و پسر من را بدنام کنند می گویم؛ نکنید. خواهش می کنم بگذارید روح مرتضی در آرامش باشد ...»
گذشته از این، بر خلاف ادعاهای رادیو فردا، مرتضی پاشایی و خیلی دیگر از خواننده های موسیقی پاپ کشورمان، شهرت و محبوبیت خود را تا حد زیادی مدیون همین حکومت جمهوری اسلامی هستند؛ آثار و آلبوم های مرحوم پاشایی و دیگر خوانندگان پر تعداد کشورمان در حوزه ی موسیقی پاپ با نظارت و مجوز وزارت ارشاد همین نظام است که ساخته و انتشار می یابند. کنسرت های این خوانندگان که با حضور پر شور طرفدارانشان در جای جای این سرزمین برگزار می شود، با مجوزی است که از همین نظام دریافت کرده اند. فرصت های ارائه ی آثار خوانندگان پاپ مختلف کشورمان در برنامه های مختلف تلویزیون و رادیوی ایران اسلامی، بی شک در شهرت و محبوبیت آن ها اثری بسزا دارد؛ همانطور که خواندن تیتراژ برنامه ی پر طرفدار ماه عسل، یکی از خاطره انگیزترین و به یادماندنی ترین آهنگ هاییست که مرحوم پاشایی در زندگی هنری خود برای ما به یادگار گذاشته است.
در حالی رادیو فردا تلاش می کند تا میان مذهب و خوانندگانی مانند مرتضی پاشایی جدایی بیاندازد که این خواننده ی جوان ایرانی در خانواده ای مذهبی و عاشق امام حسین(ع) پرورش یافته است و همین نیز باعث شد تا در اوج بیماری، از پدرش درخواست کند تا به کربلا سفر کرده و برای او در جوار مرقد این امام عزیز دعا کند و یا پس از فوتش بر بالینش نوحه ی امام حسین(ع) را بخواند.
این واقعیت ها، از جمله عشقی که بین مرتضی پاشایی و ائمه ی اطهار وجود داشته است، هرگز با ادعاهایی از جنس دروغ های رادیوی دولتی آمریکا تغییر نخواهند کرد و این رفتارها تنها خشم آنان از این هنر بالای درآمیخته با مذهب را که در بین خوانندگان موسیقی پاپ کشورمان موج می زند، نشان می دهد.
مجله ی هفتگی رادیو دیروز، جدای از تمامی سوءاستفاده های رسانه هایی مانند رادیو فردا، همراه با ملت هنر شناس و هنر دوست ایرانی، در غم درگذشت این خواننده ی جوان و محبوب کشورمان سوگوار است و این رخ داد تلخ را به خانواده ی مرحوم پاشایی و تمامی طرفدارانش، تسلیت می گوید.
ادامه ی حمایت بی پایان رادیو فردا از جنایات صهیونیست ها
یکی از اخباری که در این چند روز بیش از دیگر خبرها، افکار مسلمانان واقعی را به خود مشغول کرده و آنان را در اندوهی عمیق فرو برده است، هتک حرمت های نیروهای رژیم اشغالگر صهیونیستی در خصوص قبله ی اول مسلمین، مسجد الاقصی است که واقعیت های بی رحم این رژیم را بار دیگر عیان نموده است.
در این بین رادیو فردا نه تنها در برابر این جنایات و ظلم بی پایان صهیونیست ها بر مردم مسلمان فلسطین، همچون جریان جنگ اخیر غزّه، سکوت پیشه کرده است، بلکه در گزارشاتی سعی کرده است تا با نمایش چهره ای خشن از مردم مقاوم فلسطین و مبارزان راه آزادی قدس شریف، رفتار سراسر غلط اربابان خود را بر حق نشان دهد.
رادیو فردا در یکی از این تلاش هایش، می آورد: « در یک حمله جدید در اورشلیم، مهاجمان عرب روز سه شنبه، ۲۷ آبان، به شماری از نمازگزاران در یک کنیسه یهودیان حمله کرده، دست کم چهار نفر را کشته و بیش از ده نفر را زخمی کردند. چهار نفر از این مجروحان در "آستانه مرگ" توصیف شدند … »!
این رسانه ی صهیونیستی در توضیح این خبر نیز در بزرگنمایی خشونت مبارزان فلسطینی سنگ تمام گذاشته و در بخشی عنوان می کند: « دو مرد جوان فلسطینی که به کلت، تبر و چاقوی سلاخی مجهز بودند، در میانه سکوت نمازگزاران کنیسه محله "هرنوف" وارد محل شده و به نمازگزاران حمله کردند ... »!
رادیو فردا که تلاش می کند با این گونه اخبار سراسر یک طرفه ی خود، جنایات اسرائیل را پنهان ساخته و توجیه کند، در ادامه تأکید می کند: « دو عرب فلسطینی سرانجام کشته شدند. آنها فامیل نزدیک یکدیگر بودند و نیروهای امنیتی اسرائیل می گویند، افراد فامیل آنها از اعضای سازمان های مسلح فلسطینی بوده اند ... »!
این رسانه ی وزارت خارجه ی آمریکا که چشمانش را بر واقعیت های اخیر فلسطین و جنایاتی که اسرائیل در قبال معترضین به تصرّف مسجدالاقصی انجام داده، بسته است، تمامی بی ثباتی های مناطق اشغالی را ناشی از مقاومت جوانان فلسطینی دانسه و می آورد: « این حمله در حالی رخ داده است که در روزهای اخیر آرامشی بی ثبات بر اسرائیل حاکم شده بود ... »!
اما وقتی بهتر می توان هدف اصلی رادیو فردا از این نوع گزارشات یک سویه اش را درک کرد که به حوادث حال حاضر مناطق اشغالی و جنایات اسرائیل علیه مردم بی دفاع فلسطین نگاهی هر چند سطحی بیاندازیم؛ ما در این بخش به جنایات این رژیم در سال ها، ماه ها، هفته ها و حتی روزهای گذشته هیچ کاری نداریم و فقط به آن بخش از این ظلم ها خواهیم پرداخت که در دوشنبه و سه شنبه گذشته (بیست و ششم و بیست و هفتم آبان ماه) در قدس شریف و اطراف آن، که با حرکت شهادت طلبانه ی دو مبارز فلسطینی مورد نظر این رسانه نما همزمان است، خواهیم پرداخت تا به وضوح ببینیم این گونه واکنش های ابزارهای رسانه ای غربی، تنها از سر خشم و غیر واقعی است و اگر غیر از این بود، یقینا اندکی نیز به این موارد بسیار زیادی که بخشی از آن را در ادامه بازگو خواهیم کرد نیز پرداخته بودند.
روز دوشنبه (۲۶ آبان ماه)، ما شاهد مانع ادامه ی مانع تراشی های نیروهای اسرائیلی در مسیر ورود فلسطینیان به مسجدالاقصی بودیم؛ جایی که به هیچ وجه اجازه ی ورود به این مکان مقدس مسلمانان به زنان و دختران فلسطینی داده نشد و برای ورود مردان مسلمان نیز محدودیت های شدید همراه با خشونت و درگیری و بازداشت اعمال گردید، در حالی که همزمان با این سخت گیری ها، در آزادی و راحتی تمام، جمعی از یهودیان تندرو که از مدت ها پیش با انتشار فراخوانی، به مناسبت بیستمین سالگرد مرگ "شلومو جورن" خاخام اعظم و تندروی ارتش رژیم صهیونیستی که همواره بر لزوم تخریب این مسجد و ساخت معبدی یهودی بر روی خرابه های آن تأکید می نمود، خواهان تجاوز دسته جمعی به قبله ی اول مسلمین در این روز شده بودند، وارد مسجدالاقصی شده و به هتک حرمت آن پرداختند.
در همین روز و در سویی دیگر، نظامیان حیوان صفت رژیم صهیونیستی بار دیگر به روستای العراقیب در منطقه النقب فلسطین حمله ور شده و برای هفتاد و هشتمین بار، خانه های این روستاییان بی دفاع را ویران نمودند.
به علاوه در شامگاه یک شنبه و چند ساعت مانده از آغاز روز دوشنبه، جوانی فلسطینی به نام یوسف خمیس الرمونی که ۳۲ سال سن و دارای دو فرزند بود و برای تأمین روزی حلال خانواده ی خود، در یک شرکت اتوبوسرانی مشغول به کار بود، مورد حمله ی جمعی از تندروهای یهودی قرار گرفته و در اتوبوس خود ضمن شکنجه ی بسیار که آثارش بر روی بدنش نیز دیده شده است، به دار آویخته شده و به شهادت رسید و جالب این جاست که نه تنها این جنایت با واکنش پلیس و نیروهای صهیونیستی همراه نبود، بلکه در روز دوشنبه، یک یهودی که عضو گروهک تندروی "مرگ بر عرب" بوده است، در کنفرانسی خبری و در مقابل دید رسانه های صهیونیستی با افتخار قتل این جوان فلسطینی را به گردن گرفته و حتی طناب داری که با آن الرمونی را به شهادت رسانده اند نیز به نمایش درآورده است و در مقابل نظامیان اسرائیلی با تجمعات و اعتراضات مردمی در پی انتشار اخبار این جنایت، طبق معمول، با گلوله و بازداشت و ... به استقبال مردم رفته است که درگیری های خونین مختلفی در جای جای شهر قدس مشاهده گردیده است.
در روز سه شنبه (۲۷ آبان ماه)، نیز حملات گسترده ی نظامیان اسرائیلی به شهرهای رام الله و بیره، همراه با خشونت بی پایان این اشغالگران صورت گرفته است. بعلاوه ضمن جلوگیری از دفن شهدای مبارز فلسطینی توسط اشغالگران، منازل مسکونی شان بر سر خانواده هایشان در شهر قدس، تخریب گردید؛ بگذریم از ادامه ی تعرضّات صهیونیست ها به مسجدالاقصی و بی حرمتی هایشان به این مکان مقدس که دل هر مسلمان واقعی را به درد می آورد.
حال با این وجود، رادیو فردا و امثال آن نه تنها هیچ واکنشی از خود در برابر جنایاتی که تنها چند نمونه ی کوچکش در بالا ذکر شد، نشان نمی دهند، بلکه با بزرگنمایی در خصوص حرکت های شهادت طلبانه و مبارزات بر حق جوانان فلسطینی، تلاش می کنند تا آن واقعیت های تلخ را پنهان کرده و یا وارونه جلوه دهند.
با این حال ما نیز، همانند تمامی مردم فلسطین که پس از این حرکت شهادت طلبانه ی دو جوانشان علیه یهودیان تندرو شاد شده و در مناطق مختلف این کشور به تقسیم شیرینی پرداختند، از این ایثار، همانند دیگر موارد مشابه، خوشحال شده و این رخ داد را بر تمامی ملت مقاوم و مسلمان فلسطین تبریک و تسلیک می گوییم.
تلاش رادیو فردا برای پنهان سازی قدرت بالای نظامی ایران اسلامی
در شماره ی پیشین مجله ی هفتگی رادیو دیروز به واکنش همراه با خشم رادیو فردا در خصوص ساخت پهپاد کاملا ایرانی RQ۱۷۰ پرداختیم و دیدیم که چگونه این رسانه نما و اربابانش از توانمندی بالای کشورمان خونشان به جوش آمده بود و سعی می کردند تا با راه انداختن بازی روانی و مطرح کردن ادعاهایی بی اساس، این توانمندی بالا را زیر سوال ببرند؛ در این شماره نیز به یکی دیگر از تلاش های رادیو فردا برای قدرتمند نشان دادن آمریکا و همراهانش و در مقابل به تصویر کشیدن چهره ای ضعیف از جمهوری اسلامی ایران برای مخاطبانش، خواهیم پرداخت.
این رسانه ی صهیونیستی – آمریکایی در گزارشی که با عنوان "بزرگترین رزمایش مین‌روبی آمریکا، «لاف‌زنی‌های» فرماندهان سپاه" منتشر نمود، ضمن بزرگنمایی در خصوص رزمایش مشترک دریایی ایالات متحده و چند کشور دیگر، آن را نشان از قدرت نظامی بالای آنان دانست و در سویی دیگر تمامی توانایی های نظامی کشورمان را نوعی دروغ برشمرد که تنها صورت یک "لاف" از سوی فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مطرح می شوند و این رزمایش تمامی آن ها را برملا ساخته است.
رادیو فردا در بخشی از این گزارش خود می آورد: « یکی از بزرگترین ضعف های نیروهای دریایی سپاه و ارتش نداشتن توان مین روبی است. به عبارت دیگر اگر کشورهای غربی در مقابل مین گذاری ایران به عمل متقابل دست زنند و بندرها و برخی از جزایر استراتژیک ایران را با مین های بسیار پیشرفته و پیچیده خود در محاصره قرار دهند، جمهوری اسلامی از روبیدن یا خنثی کردن آنها عاجز خواهد بود ... به رغم این ناتوانی، افسران بلند پایه نیروی دریایی سپاه، از سویی با بزرگ نمایی توان نیروی تحت امرشان و از سوی دیگر با برداشتی بسیار عوامانه از توان دریایی آمریکا که نشانه های آن را در مستند تبلیغاتی "رو در رو با شیطان" می توان دید، ، قدرت نظامی آمریکا را به هیچ می‌شمارند ... »!
شایان ذکر است که مستند "رو در رو با شیطان"، مجموعه ایست که به رویارویی مستقیم نیروی دریایی سپاه پاسداران کشورمان با نیروی دریایی آمریکا در دوران هشت سال جنگ تحمیلی پرداخته و تصاویری ناب از شکست های مهم این شیطان بزرگ را به نمایش می گذارد؛ به همین خاطر نیز رادیو فردا و اربابانش این گونه به بهانه هایی مختلف، به سیاه نمایی در خصوص این اثر می پردازند و از ساخت و نمایش آن برای مردم خشمگین هستند.
این رسانه ی دولتی آمریکا در ادامه نیز با اشاره به این که « علی فدوی، فرمانده نیروی دریائی سپاه، پارسال در مشهد گفت در سپاه پاسداران "هیچکس باور ندارد که قدرت و توانمندی نیروی دریائی آمریکا بیشتر از ایران است، عنوان می کند: « واقعیت این است که دگرگونی هایی در استراتژی دریائی آمریکا ظاهر شده است ولی هیچ نشانه ای مبنی بر خروج آمریکا از خلیج فارس و آب های اطراف آن وجود ندارد و برگزاری رزمایش های مین روبی که هر سال ابعاد آن وسیع تر شده است، وارونه ادعای علی فدوی را ثابت می کند ... آمریکا بر آن است تا با استفاده از یگان های کوچک و ناوچه های تندرو، توام با چابک کردن ناوگان پنجم و یک کاسه کردن توان دریایی کشورهای عرب خلیج فارس، ضمن کاهش هزینه های نظامی خود، با ایجاد یک بازدارندگی مؤثر در مقابل جمهوری اسلامی، جاه طلبی های آن را در این آبراه مهار کند ... »!
اما بد نیست این رادیوی وزارت امور خارجه ی آمریکا به این سوال پاسخ دهد که آیا حضور ایران در آب های خلیج فارس که سهم بسیاری نیز از آن دارد، جاه طلبی است و باید کنترل شود، یا حضور آمریکا که فرسنگ ها با این منطقه فاصله دارد و به اشغال بی دلیل این آب ها اقدام کرده است؟!
اما گویا رادیو فردا در راستای بیماری فراموشی که به آن دچار است، یادش رفته که در حدود یک سال پیش و در اردیبهشت ماه ۱۳۹۲ نیز ایالات متحده با همراهی بیش از سی کشور دیگر دست به برپزاری رزمایش مین روبی در این مناطق زد، تا با استفاده از ابزارهای رسانه ای تحت امرش، به نوعی قدرتنمایی کرده و به ملت ایران چنگ و دندان نشان دهد، اما بالافاصله و همزمان با آن، نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی با برگزاری رزمایش تخصصی مین روبی در آب های خلیج فارس، ضمن نشان دادن توان بالای نظامی کشورمان در این خصوص و رونمایی از جدیدترین تکنولوژی های تولید شده در ایران اسلامی برای این منظور، آن دندان ها را در دهان آمریکا خورد کردند.
یکی از این تکنولوژی ها، سامانه ی مین شکار تماما ایرانی است که این قابلیت را به کشورمان داده است که بتواند ضمن شکار مین ها از سطح دریا، با استفاده از بالگرد به خنثی سازی و جمع آوری آنان اقدام کنند و بر خلاف ادعاهای رادیو فردا، کشورمان با دست یابی کاملا بومی به این قابلیت، ضمن ورود به جمع معدود کشورهایی که به این تکنولوژی مجهّز هستند، دومین کشور در دنیا شناخته می شود که می تواند از بالگرد در مین روبی دریایی استفاده کند.
بعلاوه در چند روز آینده ما شاهد رزمایش دریایی ولایت ۹۳ در آب های جنوبی کشورمان خواهیم بود که بخشی دیگر از توانمندی های نظامی کشورمان در عرصه ی دریا، از جمله اژدری فوق پیشرفته که اخیرا در کشورمان تولید شده است را به جهانیان نشان خواهد داد.
گویا این رسانه نما و اربابانش، پس از فرود آوردن پهپاد فوق پیشرفته ی آمریکایی آر.کیو.۱۷۰ در کشورمان و ساخت نسخه ی ایرانی آن با توانایی هایی بیشتر از قبل، عبور پهپاد ایرانی ایّوب از گنبد آهنین رژیم صهیونیستی، ساخت پیشرفته ترین موشک های بالستیک و ...، بعلاوه پس از تجربه ای به یادماندنی در هشت سال جنگ تحمیلی و شکست های بزرگ نیروی دریایی آمریکا از کشورمان در آن ایام که یک نمونه اش جنگ نفتکش هاست و ...، همچنان در تلاش هستند که سر خود را در زیر برف فرو کرده و واقعیت ها را باور نکنند؛ هر چند باور کردن یا نکردن آن ها به خودشان مربوط است اما به نفعشان است که قدرت بالای ایران اسلامی و مردمش را به شوخی نگیرند تا در آینده از روی پشیمانی دست به خودکشی نزنند.
سیاه نمایی رادیو فردا در خصوص مصرف مشروبات الکلی در ایران
پیشتر در چندین شماره قبل تر از این مجله ی هفتگی به موضوعی پرداخته بودیم که در آن رسانه ی صهیونیستی – آمریکایی رادیو فردا ضمن سیاه نمایی در خصوص وضعیت مصرف مشروبات الکلی در کشورمان از این وضعیت ابراز ناراحتی نموده و تمام تقصیر گسترش روز افزون اعتیاد به این نوشیدنی ها در کشورمان را بر گردن حکومت و نیروی انتظامی جمهوری اسلامی انداخت؛ در هفته ی پایانی آبان ماه، بار دیگر این رسانه نما، ادعایی شبیه به این را به شیوه ای دیگر مطرح نمود.
این رسانه ی دولت آمریکا در گزارشی که اخیرا منتشر کرده است، ضمن پرداختن به افزایش ۴۵ درصدی برخورد پلیس اخلاقی نیروی انتظامی با مشروبات الکلی، سعی نمود تا با تأکید بر گسترش بیش از حد مصرف این نوشیدنی ها در کشورمان، فعالیت های پلیس و در نتیجه حکومت جمهوری اسلامی در جهت مقابله با این مواد را ناموفق نشان دهد؛ رادیو فردا در این خصوص آورده بود: « چندی پیش، حسن تامینی لیچائی، نایب رئیس کمیسیون بهداشت مجلس، در گفت و گو با وب سایت خانه ملت اعلام کرده بود که بر اساس آمار وزارت بهداشت در بسیاری مناطق، مصرف خوراکی الکل افزایش داشته، به گونه ای که در حال حاضر بیش از ۲۰۰ میلیون لیتر انواع مشروب الکلی ساخت داخل و قاچاق در کشور مصرف می شود ... نماینده رشت همچنین گفته بود که "متاسفانه تاکنون پلیس امنیت نتوانسته از تولید مشروبات الکلی جلوگیری کند ... اسفند ماه گذشته خبرگزاری های داخلی اعلام کردند که در شهر رفسنجان به دلیل مصرف مشروب الکلی دست ساز و تقلبی ۳۶۰ تن مسموم و ۷ تن نیز کشته شدند ... از سوی دیگر سال ۱۳۹۱ نیز اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی ایران، به طور رسمی اعلام کرد که دست کم ۲۰۰ هزار معتاد به الکل در ایران وجود دارد ... »!
اما جالب این جاست که آمارهای رسمی منتشر شده توسط نهادهای مختلف بین المللی و حتی آمریکایی به وضوح این حقیقت را بیان می کند که ایالات متحده دارای بیشترین مصرف مشروبات الکلی در بین کشورهای جهان است و این رتبه را در حالی در اختیار دارد که از سوی پلیس و نهادهای دولتی این کشور هیچ مانعی در مسیر گسترش روز افزون آن ایجاد نمی شود.
از این جمله، مؤسسه ی بین المللی مشروبات الکلی (OIV)، آمریکا را دارنده ی جایگاه اول مصرف مشروبات الکلی جهان در سال ۲۰۱۳ میلادی معرفی کرده است و در نتایج تحقیقات خود تأکید نموده است که در حالی مصرف این نوشیدنی ها در جامعه ی آمریکایی با افزایشی ۰.۵ درصدی همراه بوده است که هم میانگین جهانی آن و هم میزان مصرف این مواد در سایر کشورهایی مانند فرانسه که پیشتر بیشترین مصرف مشروب رو به خودش اختصاص داده بود، با کاهش همراه بوده است.
بعلاوه این مؤسسه اذعان نموده است که بیش از ۹۰ درصد از بیش از سه میلیارد لیتر مشروبات الکل داری که هر ساله در آمریکا مصرف می شود را تولیدات داخلی این کشور تأمین می کند که این واقعیت نشان می دهد که تا چه اندازه دولت مردان ایالات متحده و پلیس این کشور خواهان کاهش سرعت گسترش مصرف این مواد هستند!!!
سازمان آمار و نظرسنجی آمریکا نیز در تحقیقی دیگر اذعان نموده است که بیش از ۴۰ درصد دانشجویان این کشور به مصرف بی رویّه ی مشروبات الکلی اعتیاد دارند و هر ساله حداقل یک هزار و هفتصد دانشجو، جان خود را در اثر عوارض ناشی از این مصرف ها، از دست می دهند.
با این وجود، عدم توجه رادیو فردا به این واقعیت های جامعه ی آمریکایی و نپرداختنش به وضعیت بحرانی این کشور در مصرف مشروبات الکلی، و بزرگنمایی های خاص این رسانه نما در خصوص وضعیت ایران اسلامی در این موضوع، کاملا چهره ی ضد ایرانی این ابزار رسانه ای غرب را بر ملا کرده و جانب دارانه بودن گزارشاتش را افشا می کند ...
دروغ شاخ دار رادیو فردا در بحث برده داری نوین در جهان
مجله ی شماره ی سی و هشتم را با ادعاهای عجیب و به نوعی خنده دار رادیو فردا در مورد وضعیت برده داری نوین در جهان به پایان می رسانیم؛ جایی که این رسانه ی صهیونیستی – آمریکایی با ابراز ناراحتی در این خصوص، جایگاه امروزه ی ایالات متحده در بحث برده داری نوین را یکی از بهترین های دنیا دانسته و از تلاش های بی بدیل دولت آمریکا در مقابله با این امر خبر داد.
رادیوی فارسی زبان وزارت امور خارجه ی آمریکا در این باره در گزارشی می آورد: « در يک فهرست جهانی که روز دوشنبه ۲۶ آبان منتشر شد آمده است که نزديک به ۳۶ ميليون نفر از مردم دنيا در شرايط بردگی زندگی می کنند و امروزه برده داری در موريتانی، ازبکستان، هائيتی، قطر و هند بيشتر از همه کشورهای جهان رايج است ... برای اولين بار در اين گزارش به واکنش و نحوه همکاری دولت ها اشاره شده است. بنا بر اين گزارش هلند، سوئد، آمريکا، استراليا، سوئيس، ايرلند، بريتانيا، گرجستان و اتريش قويترين پاسخ را داده اند. در مقابل و از پايين فهرست، کره شمالی، ايران، سوريه، جمهوری آفريقای مرکزی، ليبی، گينه استوايی، ازبکستان، جمهوری کنگو و عراق بدترين پاسخ را داده اند ... در بررسی ما از راه های دادخواهی و قوانين موجود برای ياری به قربانيان بردگی، بيشتر کشورها نتيجه ۵۰ درصدی داشتند. اين نکته تکان دهنده بود که از بين ۱۶۷ کشور تنها دولت های استراليا، آمريکا و برزيل در عرصه کار و توليد موانعی برای بردگی پيش بينی کرده اند ... »!
اما طبق معمول، بر خلاف ادعاهای بی اساس مطرح شده توسط این رسانه نما، با وجود این که تا سال ۱۸۶۰ میلادی برده داری در آمریکا، عملی کاملا رسمی، قانونی و رایج بوده است و پس از آن پسوند قانونی از این حرکت که به فرهنگی در بین جامعه ی آمریکا تبدیل شده است، برداشته می شود، اما همچنان برده داری را می توان در آن کشور به وضوح مشاهده کرد؛ درست است که شاید شکل و نوع برده داری در آمریکا تغییر کرده باشد و رسما قانونی از آن حمایت نکند، اما انواعی مانند برده داری جنسی از زنان و دختران، بیگاری کشیدن از کودکان، قاچاق انسان و فروش آن ها و ... در حالی در میزانی بسیار زیاد سراسر آمریکا از جمله سانفرانسیسکو، لس آنجلس، کالیفرنیا و ... را در بر گرفته است که در صورت شکایت قربانیان این جنایات، پلیس و دادگاه های ایالات متحده هیچ برخوردی با عاملین این فعالیت های غیر انسانی نمی کنند و در طرف مقابل فشارهای اقتصادی، تجاوز به خانواده شاکیان، ناامنی و ... که پس از انعکاس موضوع از سوی قربانی به پلیس، برایش ایجاد خواهد شد، ترسی عمیق را در دل هایشان انداخته است.
بر اساس آمارهای رسمی موجود در خود آمریکا، این کشور رتبه ی نخست دنیا در بین مقصدهای قاچاق انسان را به خود اختصاص داده است؛ در هر سال بیش از هفده هزار قربانی قاچاق انسان از سراسر جهان به ایالات متحده منتقل می شوند و در مناطق مختلف این کشور و به شکل هایی متفاوت به بیگاری گرفته می شوند. بیش از هشتاد درصد قربانیان این برده داری نوین را زنان و دخترانی تشکیل می دهند که با امید بهره مند شدن از شغل مناسب و زندگی آرام برای خود و خانواده شان، در دام مافیای قاچاق انسان گرفتار می شوند و در شهرهای مختلف آمریکا، نهایتا در اتاق هایی زندانی شده و ناچار می شوند در هر روز، رنج تجاوز جنسی بیش از ده مرد را تحمل کنند.
مستندی که با عنوان "بردگی: شیطان قرن ۲۱"، توسط جان بیلر، کارگردان مشهورِ برنده ی جایزه ی اسکار ساخته شده است نیز، در خصوص بیگاری کشیدن تنها یک شرکت در کالیفرنیا از بیش از ۹۰۰ کودک تایلندی در مزارع مربوط به خودش، بخشی دیگر از این واقعیت ها را افشا نموده است؛ واقعیت هایی که توجیه و پنهان سازیشان، یکی از دلایل اصلی ادامه ی حیات رادیو فردا و امثال آن است ...
آن چه در بالا خوانده اید، سی و هشتمین شماره از مجله ی هفتگی رادیو دیروز است که در قالب سری گزارشاتی با عنوان "رادیو فردا در هفته ای که گذشت!" منتشر گردیده و در دوره های زمانی هفت روزه، بخشی از مهمترین فعالیت های سراسر دشمنی و دروغ این رسانه ی متعلّق به وزارت امور خارجه ی آمریکا را مورد بررسی قرار می دهد
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
