کد خبر: ۲۳۰۴۸۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
جینسا:

اهمیت آبشارها در توافق نهایی با ایران

یک اندیشکده صهیونیستی توصیه می‌کند که مذاکره‌کنندگان آمریکایی باید در راستای طولانی‌تر کردن مدت‌زمان گریز هسته‌ای و جلوگیری از فعالیت‌های پنهانی ایران چند راهکار را در دور نهایی مذاکرات مدنظر قرار دهند.
اهمیت آبشارها در توافق نهایی با ایرانگروه بین الملل، یک اندیشکده صهیونیستی توصیه می‌کند که مذاکره‌کنندگان آمریکایی باید در راستای طولانی‌تر کردن مدت‌زمان گریز هسته‌ای و جلوگیری از فعالیت‌های پنهانی ایران چند راهکار را در دور نهایی مذاکرات مدنظر قرار دهند.

به گزارش بولتن نیوز به نقل از اشراف، کارگروه ویژه ایران در اندیشکده یهودی امور امنیت ملی در آستانه دور نهایی مذاکرات هسته‌ای با انتشار گزارشی به قلم «اریک ادلمن» و «دنیس رأس» سعی در القای گزینه‌های مورد نظر اسرائیل در خصوص توافق هسته‌ای به طرفین غربی کرد. لازم به ذکر است این اندیشکده همواره پیش از شروع هر دوره مذاکرات جدید اقدام به انتشار ایده‌آل‌های مورد نظر رژیم صهیونیستی می‌کند.

 ایران و گروه ۱+۵ همچنان بر سر پارامترهای یک توافق جامع هسته‌ای اختلافات زیادی دارند. به ویژه تهران در برابر درخواست‌ها جهت نابودی زیرساخت‌های غنی‌سازی اورانیوم موجود در کشور مقاومت می‌کند. ضرب‌الاجل ۲۴ نوامبر ۲۰۱۴ جهت حصول توافق نهایی در حال پایان یافتن است. بر اساس گزارش‌ها، مذاکره‌کنندگان آمریکایی در راستای طولانی‌تر کردن مدت‌زمان گریز ایران به سمت سلاح و در عین حال حفظ سانتریفیوژهای موجود چند راهکار را مدنظر قرار داده‌اند.


  گزینه‌ای جدید برای افزایش زمان گریز هسته‌ای

همانگونه که کارگروه ما در گزارش ماه سپتامبر خود به این مسئله اشاره کرد، یکی از این راهکارها محدود ساختن بازده کلی تأسیسات غنی‌سازی ایران (بر مبنای سو) است. از آن زمان تاکنون مقامات آمریکایی ظاهراً یک گزینه دیگر را نیز مدنظر قرار داده‌اند که بر اساس آن ایران اتصالات میان بخشی یا همه هزاران سانتریفیوژی که در تأسیسات خود نصب کرده است را باز خواهد کرد. با توجه به گستره اتصالات باید گفت قطع این اتصالات به طور بالقوه می‌تواند مدت‌زمان گریز ایران به سمت سلاح را بین چند روز تا چند ماه افزایش دهد. با اتخاذ رویکرد قطع اتصالات، برخلاف رویکرد محدود ساختن بازده غنی‌سازی، ایران لزوماً تنها یک گام با مرحله گریز به سمت سلاح فاصله نخواهد داشت. با این حال، ایران در قالب هر دو رویکرد مذکور از یک قابلیت تسلیحات هسته‌ای پنهان برخوردار گردیده و قادر خواهد بود حتی زیرساخت‌های هسته‌ای موجود را توسعه و ارتقا دهد بدون آنکه توافق نهایی را نقض کند.

 

نحوه غنی‌سازی اورانیوم با کمک آبشارها

- آبشارهای سانتریفیوژ

غنی‌سازی اورانیوم فرآیندی است که در قالب آن با استفاده از سانتریفیوژ بر میزان غلظت ایزوتوپ‌های شکاف‌پذیر موجود در اورانیوم افزوده می‌شود و این کار با جداسازی ایزوتوپ‌های شکاف‌پذیر از ایزوتوپ‌های شکاف‌ناپذیر صورت می‌گیرد. به ورودی اورانیوم سانتریفیوژ «خوراک» گفته می‌شود. بازده دارای غنای بیشتر نیز «محصول» و محصول جانبی دارای غنای پایین هم «ضایعات» نامیده می‌شود. از آنجا که تفاوت جرم اتمی میان این دو ایزوتوپ کمی بیش از یک درصد است در نتیجه هر سانتریفیوژ می‌تواند تنها مقدار بسیار کمی غنی‌سازی کند. بنابراین، برای افزایش میزان غنی‌سازی شمار زیادی از سانتریفیوژها به کمک لوله به یکدیگر متصل شده و یک «آبشار» را تشکیل می‌دهند. این لوله‌ها محصول سانتریفیوژ را که به میزان ناچیزی غنی‌سازی شده مستقیماً به یک سانتریفیوژ دیگر منتقل می‌کنند تا در معرض غنی‌سازی بیشتر قرار گیرد و این روند به همین شکل ادامه می‌یابد. هر لوله همچنین می‌تواند ضایعات فرآیند را به مراحل قبلی آبشار بازگردانده و در معرض غنی‌سازی بیشتر قرار دهد. در نهایت، چند مجموعه از سانتریفیوژها غالباً به طور موازی به یکدیگر متصل می‌شوند تا بر میزان محصول سانتریفیوژها افزوده شود.

ایران بر اساس توافق موقت موسوم به «برنامه اقدام مشترک» دارای حدود ۱۰۰۰۰ سانتریفیوژ فعال است که اورانیوم را تا سطح ۵/۳ درصد غنی‌سازی می‌کنند. این سانتریفیوژها در قالب ۶۰ آبشار به هم متصل شده‌اند و هر آبشار ۱۶۴ یا ۱۷۴ سانتریفیوژ را در خود جای داده است. ایران قبل از حصول برنامه اقدام مشترک برخی از آبشارها را به صورت جفت جفت به یکدیگر متصل ساخت ـ که اغلب «آبشارهای توالی» نامیده می‌شوند ـ تا بتواند به نحو کارآمدتری اورانیوم را تا سطوح بالاتر غنی‌سازی کند. ایران بر اساس برنامه اقدام مشترک نمی‌تواند در دوران اعتبار این توافق موقت اورانیوم دارای غنای پایین را فراتر از پنج درصد غنی‌سازی کند. توافق مذکور ایران را ملزم ساخته است تا آبشارهای جفتی را از جدا کند. اگرچه آبشارهای اولیه همچنان به غنی‌سازی ۵/۳ درصدی ادامه می‌دهند، اما برداشتن لوله‌های اتصال آبشارها باعث می‌شود تا ایران در صورت نقض توافق موقت نتواند به آسانی غنی‌سازی ۲۰ درصدی یا بیشتر را از سر بگیرد.

Fig1

نمی‌توان جلوی قابلیت غنی‌سازی پنهانی ایران را گرفت

- مسائل اجرایی

تأثیر جدیدترین پیشنهاد گروه ۱+۵ بر برنامه هسته‌ای ایران به چند مسئله حل‌نشده بستگی دارد. می‌توان تصور کرد که دامنه حذف اتصالات فراتر از آن چیزی خواهد بود که ایران طبق برنامه اقدام مشترک اجرایی ساخته است: همانطور که در شکل ۱ مشاهده می‌شود، تعداد لوله‌های اتصال موجود در درون آبشارها بیشتر از تعداد لوله‌های موجود میان آبشارهاست. به علاوه، برنامه اقدام مشترک ایران را تنها ملزم ساخته است تا لوله‌های اتصال میان آبشارهای جفتی موجود در سایت فردو را بردارد، حال آنکه طبق توافق نهایی ایران ممکن است ملزم گردد اتصالات موجود در درون ده‌ها آبشار را از هم جدا سازد.

قبل از آنکه بتوان تأثیر کلی رویکرد فوق‌الذکر بر مدت‌زمان گریز ایران را مورد ارزیابی قرار داد چند مسئله دیگر نیز هستند که باید حل‌وفصل شوند. از جمله این مسائل می‌توان به ماهیت اتصالات، تعداد آبشارهایی که در آنها سانتریفیوژها از هم جدا خواهند شد، و تدابیر حفاظتی جهت ممانعت از نصب مجدد لوله‌های اتصال توسط ایران اشاره کرد. یک نکته مهم این است که هیچیک از این عوامل باعث عقبگرد قابلیت غنی‌سازی پنهان ایران نخواهند شد. رویکرد پیشنهادی همانند رویکرد محدودسازی بازده غنی‌سازی مستلزم نابودی سانتریفیوژها یا تأسیسات سانتریفیوژی نیست. بنابراین، ایران همچنان در وضعیتی قرار می‌گیرد که قادر است در صورت نقض توافق اقدام به غنی‌سازی مواد شکاف‌پذیر کافی جهت تولید سلاح هسته‌ای کند. علاوه بر این، ایران در قالب چنین توافقی قادر خواهد بود برنامه غنی‌سازی خود را حفظ کرده و یا حتی توسعه دهد. در نتیجه، ایران پس از پایان مدت اعتبار توافق جامع احتمالاً از موقعیت خوبی جهت دستیابی به یک برنامه هسته‌ای دارای مقیاس صنعتی برخوردار خواهد بود.

 

- جداسازی لوله‌های اتصال مستلزم چه چیزی خواهد بود؟

عبارت «قطع اتصالات» اگر به معنای «عدم وجود اتصالات» باشد بر میزان طولانی‌تر شدن مدت‌زمان گریز ایران تأثیر می‌گذارد ـ این عبارت مشابه عبارت «عدم وجود اتصالات میان آبشارها» است که در برنامه اقدام مشترک آمده است. ایران بر این اساس مجبور خواهد بود لوله‌های متصل‌کننده سانتریفیوژها را برچیند. به گفته کارشناسان فعال در حوزه عدم گسترش تسلیحات هسته‌ای، برای نصب مجدد لوله‌ها و انجام آزمایش‌های لازم جهت کسب اطمینان از کارکرد صحیح آبشارها به چند روز تا چند ماه وقت نیاز است. برآوردهای متفاوت در این زمینه به خاطر آن است که چنین چیزی قبلاً سابقه نداشته و در نتیجه نمی‌توان تخصص و مهارت مهندسان ایرانی در زمینه نصب مجدد لوله‌های اتصال را مورد ارزیابی قرار داد. این فرآیند شاید صرفاً به معنای معکوس کردن فرآیند جداسازی لوله‌ها نباشد، زیرا زمانبندی فرآیند جداسازی علاوه بر جدا کردن اتصالات فرآیند ضد عفونی اتصالات را نیز شامل می‌شود. بنابراین، مدت‌زمان ۱ یا ۲ روزه‌ای که ایران (بر اساس برنامه اقدام مشترک) صرف جداسازی دو جفت آبشار توالی در تأسیسات فردو کرد احتمالاً نمی‌تواند معیار مناسبی جهت تخمین مدت‌زمان مورد نیاز جهت اتصال مجدد این آبشارها باشد.

 

جداسازی لوله‌های اتصال به معنای نابودی سانتریفیوژها نیست

عبارت «قطع اتصالات» همچنین می‌تواند به معنای غیرفعال کردن لوله‌های اتصال باشد بدون آنکه این لوله‌ها از آبشارهای مربوطه جدا شوند. چنین چیزی احتمالاً تأثیری ناچیزی بر مدت‌زمان گریز ایران خواهد داشت، زیرا لوله‌های اتصال تنها با فشار دادن یک دکمه بار دیگر فعال خواهند گردید. در هر صورت، حتی اگر مدت‌زمان گریز تحت تأثیر قرار گیرد باز هم قابلیت غنی‌سازی پنهان ایران دست‌نخورده باقی خواهد ماند. جداسازی لوله‌های اتصال به معنای جداسازی یا حتی نابودی سانتریفیوژها نیست. در حقیقت، بسته به محدودیت‌هایی که در قالب یک توافق جامع بر برنامه غنی‌سازی ایران وضع می‌شوند تا زمانی که این کشور سانتریفیوژها را به هم متصل نکرده احتمالاً قادر خواهد بود سانتریفیوژهایش را توسعه یا ارتقا دهد.

 

مدت‌زمان گریز تحت تأثیر تعداد آبشارهای جداشده است

- چه تعداد آبشار از هم جدا می‌شوند؟

در رابطه با گستره جداسازی لوله‌های موجود در درون آبشارها باید گفت مدت‌زمان گریز تحت تأثیر تعداد آبشارهایی قرار می‌گیرد که در معرض فرآیند جداسازی لوله‌های اتصال قرار بگیرند. چنین چیزی از دو جهت امکان‌پذیر می‌گردد. اولاً اینکه هر چه که تعداد لوله‌های جداسازی شده بیشتر باشد اتصال مجدد آنها و انجام آزمایش‌های مورد نیاز زمان بیشتری خواهد برد. دوماً، هرچه که تعداد آبشارهای فعال ایران کمتر باشد تولید اورانیوم غنی‌شده مورد نیاز جهت تولید سلاح هسته‌ای نیازمند زمان بیشتری خواهد بود. با اینکه بخش اعظم بحث و گفتگوها بر سر توافق نهایی در ارتباط با تعداد سانتریفیوژهایی بوده‌اند که ایران می‌تواند داشته باشد، اما در اینجا بحث اساساً بر سر میزان آبشارهاست، زیرا سانتریفیوژهای منفصل (حتی اگر تعدادشان چندین هزار باشد) از ظرفیت غنی‌سازی ناچیزی برخوردارند. برای مثال، اگر قرار باشد مدت‌زمان گریز ایران به سمت قابلیت هسته‌ای به شش ماه تا یکسال افزایش یاید این کشور باید از مجموع ۶۰ آبشاری که بر اساس برنامه اقدام مشترک فعالیت می‌کنند ۱۲ تا ۲۴ آبشار را نگاه داشته و بقیه را از هم جدا سازد ـ تحقق این مدت‌زمان گریز مستلزم کاهش سانتریفیوژهای فعال از ۱۰۰۰۰ سانتریفیوژ به ۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰ سانتریفیوژ است.

اگر فرض بر این باشد که ایران نمی‌تواند آبشارهای از هم جداشده را دوباره فعال کند در آن صورت تعداد آبشارهایی که باید از هم جدا شوند می‌تواند تأثیر چشمگیری بر مدت‌زمان گریز ایران بگذارد. در ارتباط با تعریف عبارت «قطع اتصالات» باید گفت حل‌وفصل این مسئله به خودی خود از حفظ یا توسعه سانتریفیوژهای نصب‌شده توسط ایران جلوگیری نمی‌کند.

 

اهمیت تدابیر شدید امنیتی و حفاظتی جهت نظارت بر ایران

- کدام تدابیر حفاظتی مدنظر قرار خواهند گرفت؟

همانطور که در قسمت‌های پیشین گفته شد، جداسازی لوله‌های اتصال موجود در درون آبشارها به تنهایی نمی‌تواند مدت‌زمان گریز ایران به سمت سلاح را به میزان چشمگیری افزایش دهد و اندازه برنامه غنی‌سازی ایران را نیز محدود نخواهد کرد. بنابراین، حتی اگر قرار شود لوله‌های اتصال به طور فیزیکی از آبشارها جدا شوند باز هم تدابیر حفاظتی نقش مهمی در زمینه تعیین تأثیر این اقدام بر مدت‌زمان گریز ایفا خواهند کرد. جداسازی فیزیکی لوله‌های اتصال از آبشارها فرآیند راستی آزمایی را سهولت می‌بخشد البته به شرط آنکه تجهیزات مربوطه در مکانی خارج از محل نصب آبشارها نگهداری شده و تحت نظارت دائم بازرسان سازمان بین‌المللی انرژی اتمی قرار گیرند.

غیرفعال کردن لوله‌های اتصال بدون جداسازی آنها باعث پیچیده‌تر شدن فرآیند راستی آزمایی می‌شود. دوربین‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که در تأسیسات غنی‌سازی ایران نصب گردیده‌اند سطوح خوراک و محصول را به ترتیب در ابتدا و انتهای آبشار تحت نظارت قرار می‌دهند، اما لوله‌های موجود در درون آبشارها تحت نظارت دوربین‌های مذکور قرار ندارند و نظارت بر لوله‌ها باید در جریان بازدیدهای حضوری بازرسان آژانس صورت پذیرد. اگر ایران تصمیم به نقض توافق نهایی بگیرد می‌تواند پیکره‌بندی آبشارهای غیرفعال را تغییر داده و قابلیت غنی‌سازی پنهان آنها را افزایش دهد بدون آنکه چنین چیزی به طور خودکار قابل کشف باشد.

 

پروتکل الحاقی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی دربرگیرنده تدابیر حفاظتی سختگیرانه نیست

پروتکل الحاقی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که ایران تبعیت از آن را در قالب هرگونه توافق هسته‌ای پذیرفته است لزوماً دربرگیرنده تدابیر حفاظتی سختگیرانه نیست. دسترسی به تأسیسات ذخیره‌سازی می‌تواند در نتیجه مذاکرات ایران با گروه ۱+۵ و آژانس تحقق یابد ـ همانگونه که در قالب برنامه اقدام مشترک محقق گردید ـ و بنابراین تجهیزات موجود در این تأسیسات به طور کامل از کنترل ایران خارج نمی‌شوند. به علاوه، با اینکه پروتکل الحاقی بازرسی‌های سرزده از محوطه آبشارها را میسر می‌سازد، اما این بازرسی‌ها بر اساس سازوکار موسوم به «دسترسی سرزده محدود» صورت می‌گیرند که تعداد چنین بازرسی‌هایی را به ۴ تا ۱۲ مورد در سال محدود می‌سازد. حتی اگر آژانس بتواند سالانه از بیشترین تعداد ممکن از این نوع بازرسی‌ها بهره‌مند گردد باز هم ایران در صورتی که بخواهد می‌تواند پیکره‌بندی آبشارهایش را تغییر دهد قبل از آنکه چنین اقدامی کشف شود.

 

ایران قادر خواهد بود در عین حال که از توافق نهایی تبعیت می‌کند قابلیت غنی‌سازی پنهان خویش را نیز توسعه دهد

تدابیر حفاظتی آژانس باید با در نظر گرفتن دیگر محدودیت‌هایی که در قالب مذاکرت میان گروه ۱+۵ و ایران بر برنامه غنی‌سازی این کشور وضع می‌گردند اتخاذ شوند. اگر جداسازی لوله‌های اتصالی با نابودی اجزای کلیدی زیرساخت‌های غنی‌سازی موجود ـ به ویژه سانتریفیوژها ـ و محدود ساختن بازده سانتریفیوژها، تعداد و نوع سانتریفیوژهای نصب‌شده و فعال، تحقیق و توسعه، و تأسیسات و سطوح غنی‌سازی همراه نگردد در آن صورت حتی سختگیرانه‌ترین محدودیت‌ها در ارتباط با جداسازی لوله‌ها هم در بلندمدت باعث عقبگرد برنامه هسته‌ای ایران نخواهند شد. بدون این محدودیت‌ها ایران قادر خواهد بود در عین حال که از توافق نهایی تبعیت می‌کند قابلیت غنی‌سازی پنهان خویش را نیز توسعه دهد.

 

عقبگرد از خطوط قرمز آمریکا

پیشنهاد قطع اتصالات آبشارها علاوه بر نگرانی‌های فنی که در رابطه با امکان‌پذیر بودن جداسازی لوله‌های اتصالی مطرح می‌سازد به معنای عقبگرد از خطوط قرمز آمریکا ـ و تقویت خطوط قرمز ایران ـ در ارتباط با برنامه هسته‌ای تهران نیز است. مشخصاً باید گفت چنین پیشنهادی در تضاد با اظهارات مقامات دولت آمریکا از زمان انعقاد برنامه اقدام مشترک تاکنون است. مقامات دولت آمریکا اظهار داشته‌اند که ایران باید بخش بزرگی از زیرساخت‌های هسته‌ای خویش را نابود سازد و تأسیسات غنی‌سازی فردو را تعطیل کند. پیشنهاد فوق در عین حال بر گفته‌های [آیت‌الله] علی خامنه‌ای رهبر ایران، حسن روحانی رئیس‌جمهور کشور، و مذاکره‌کنندگان ارشد ایران صحه می‌گذارد مبنی بر اینکه تهران هیچ‌گاه با نابودی حتی یک سانتریفیوژ یا تعطیلی فردو موافقت نخواهد کرد.

هنگامی که بحث وادارسازی ایران به تبعیت از توافق جامع مطرح باشد پیشنهاد فوق‌الذکر از اعتبار آمریکا می‌کاهد. اگر آمریکا از توافقی حمایت کند که مفاد آن را در گذشته غیرقابل قبول می‌دانست در آن صورت وعده‌های این کشور مبنی بر مجازات ناقضان توافق ـ چه ایران و چه دیگر کشورها یا شرکت‌هایی که مشتاق رفع تحریم‌ها هستند ـ چندان جدی گرفته نخواهند شد. گذشته از این‌ها، اگر ایران تصمیم به نصب مجدد لوله‌های اتصال بگیرد مشکلات احتمالی در زمینه کشف این فعالیت‌ها، تشخیص وقوع یا عدم وقوع تخلف، و توافق بر سر مجازات ایران قبل از تکمیل فرآیند مربوطه می‌توانند باعث پیچیده‌تر شدن چالش‌هایی شوند که پیش روی آمریکا و شرکای دیپلماتیکش قرار می‌گیرند، چالش‌هایی که از کاهش اعتبار آمریکا و شرکایش در ابتدای مرحله اجرای توافق نهایی نشأت خواهند گرفت.

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۱:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۹/۰۱
0
0
آرزوهای محال .....
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین