عدم همراهی افکار عمومی و کشورهای جهان با اظهارات نمایندگان کنگره آمریکا

گروه بین الملل - برخی نمایندگان کنگره آمریکا در خصوص افزایش تحریم ها به منظور افزایش قدرت چانه زنی در مذاکرات و بدست آوردن امتیازات بیشتر در حال خبرسازی ها و اظهار نظرهای مختلف هستند و سعی دارند که دولت اوباما را به تمدید زمان توافق موقت و همچنین فشار بر ایران ترغیب کنند. 

به گزارش بولتن نیوز،  این در حالیست که این اظهارات و تهدیدها از پشتوانه کافی در نزد افکار عمومی جهان، شرکت های صنعتی، اقتصادگردانان در آمریکا و اروپا و آسیا و .... برخوردار نیست و مردم جهان موافق ادامه تحریم ها و طولانی شدن مذاکرات نیستند. بلکه به دنبال همکاری بین المللی برای ساماندهی اوضاع عراق و سوریه و مقابله با داعش و... هستند. 

عدم همراهی کشورها در تحریم های جدید و حتی نقض تحریم های گذشته، ناتوانی در محکومیت ایران در زمینه برنامه های هسته ای در افکار عمومی با توجه به گزارش های پایبندی ایران به تعهدات، ناتوانی در فشار به آژانس در انتشار گزارش های دلخواه سرویس های جاسوسی، بی اعتنایی کشورها و رسانه ها به پروژه های جدید منافقین، حمایت قاطع کشورهای مختلف از روند گفتگوها و مذاکرات برای حل مسئله هسته ای و تحریم ها و... همگی نشان می دهد که افکار عمومی جهان از گفته ها و اظهارات و تهدیدهای کنگره و دولت آمریکا خسته شده اند و خواستار لغو تحریم ها و فشار برایران هستند.

در فضای رسانه ای و افکار عمومی جهان، مردم از کنگره آمریکا سوال می کنند که روش های افراطی آنها در سال های اخیر، جز کشته شدن جوانان، هزاران میلیارد دلار هزینه و تشدید خشونت در عراق و سوریه چه نتیجه ای داشته است و آمریکا از خصومت داشتن با افغانستان و عراق و سوریه و .... چه نتیجه ای گرفته که همچنان به دنبال اعمال فشار بر علیه ایران است؟!

آیا این اقدامات در خاورمیانه و جهان به تقویت جایگاه دولت و کنگره آمریکا منجر شده یا به تضعیف آنها تبدیل شده و عملا خشونت و جنگ و هزینه ها را بیشتر کرده است؟

مردم جهان این سوال را مطرح می کنند که تضعیف جایگاه اوباما با وجود شعار تغییر در آمریکا و جهان، نشان می دهد که دولت آمریکا و کنگره قادر به کاهش جنگ و درگیری و هزینه ها و بهبود اقتصاد آمریکا و کاهش مشکلات فقر و بیمه و مسکن و بیکاری در آمریکا نشدند و در جهان نیز جایگاه آمریکا تضعیف شده است و مشکلات جهان با روش اوباما کاهش نیافته و بیشتر نیز شده است و لذا با پیروزی جمهوری خواهان نیز انتظار دارند که حداقل به توان اقتصادی آمریکا و جهان افزوده شود و چهره آمریکا در جهان بهبود یابد. 

آنچه واقعا در آمریکا باید تغییر کند نگاه دولت و کنگره این کشور به مدیریت جهان است و آنها باید به جای مداخله جویی و نظامی گری و دخالت های مختلف در جهان، اجازه دهند که مردم کشورهای مستقل جهان زندگی و حقوق خود را داشته باشند و لذا کشوری مانند ایران باید انرژی صلح آمیز هسته ای خود را داشته باشد و با دنیا به تجارت و صادرات و واردات بپردازدو آمریکا نباید تحریم علیه ایران را ادامه دهد. 

نمونه شکست دولت و کنگره آمریکا در سیاست های جهانی، موضوع حمله به سوریه بود. 

با وجود آنکه اوباما می توانست جنگ را شروع کند اما به خاطر تنها ماندن در عرصه بین المللی به کنگره مراجعه کرد. 

چرا که ایالات متحده همواره تلاش می‌کرد به شکل ائتلاف بین‌المللی علیه دیگر کشورها اقدام نماید. در مورد این موضوع، مهمترین شریک سنتی آمریکا یعنی انگلیس و نخست وزیر آن دیوید کامرون نتوانست رای پارلمان این کشور را برای حمله به سوریه و در واقع همراهی با  امریکا اخذ کند و از سوی دیگر کشورهای دیگر اتحادیه اروپا نیز چندان رغبتی برای همراهی با آمریکا از خود نشان ندادند.

از سوی دیگر افکار عمومی دنیا مخالف حمله نظامی اوباما به سوریه بودند و اوباما نیز قبلاً قول داده بود که در صورت نقض خط قرمز استفاده از سلاح شیمیایی؛ اقدام خواهد کرد، اما اقدامات یکجانبه اوباما در دکترین وی جایی ندارد و زمانیکه سناتور بود نیز یکی از نقدهایش به دولت بوش، یکجانبه عمل کردن وی بود لذا برای اینکه بتواند به ظاهر اصولش را حفظ کند، سعی کرد تا توپ را به زمین کنگره بیاندازد.

این درحالی است که رئیس‌جمهور آمریکا ذاتاً اختیار آغاز به جنگ را  دارد چراکه بسیاری از روسای جمهور در طول تاریخ این کار را انجام داده‌اند و بدون مجوز کنگره جنگ به راه انداخته‌اند ولی اوباما سعی کرد به دلیل تعلل شخصی و ترس از عواقب جنگ، توپ را در زمین کنگره بیاندازد و در واقع زمان را از طریق واگذاری این موضوع به کنگره بخرد تا تیم امنیتی وی فرصت جمع‌بندی بهتر در مورد حمله به سوریه را داشته باشد چراکه اگر یکجانبه عمل می‌کرد، با مخالفت افکار عمومی دنیا مواجه می‌شد و از سوی دیگر بیش از پیش وجهه آمریکا به خطر می‌افتاد  لذا سعی کرد تا بازی باخت-باخت را به برد-برد تبدیل کند.

اوباما بازی سیاسی را آغاز کرده است و تلاش می‌کند اعتبار از دست رفته خود را به نحوی بازگردانده و یا حفظ نماید.

آمریکا در حال حاضر با رکورد اقتصادی و مشکلات زیادی روبرو است و هرگونه ماجراجویی نظامی باعث می‌شود مالیات دهندگان آمریکایی بار دیگر تحت فشار بیشتر قرار گیرند و بیکاری و رشد اقتصادی کندتر از قبل گردد.