گروه بین الملل، ماجرای ربودن دختران کرد ایزدی از سه ماه پیش،با نقل داستان های مختلف،سوژه داغ رسانه ها شده است.
برخی از این داستان ها حقیقی هستند و بخش دیگری نیز خلاف واقع مطرح شده اند.
پایگاه خبری نیقاش از زبان شاهدان حقیقی این داستان ها را فاش می کند.
به گزارش بولتن نیوز، این سایت در گزارشی از سرگذشت شیرین دختر کرد ایزدی چنین می نویسد؛
این دختر توسط داعش ربوده شد و در اختیار یکی از امیران داعش قرار گرفت،او دستگیر شد،شکنجه شد،مورد تجاوز قرار گرفت و چند هفته بعد،این امیر او را به یکی از خانه های روستایی در اطراف شنگال منتقل کرد و تا این دقیقه نیز همچنان به این خانه برای تجاوز به وی،رفت و آمد می کند و هر روز پیشش می رود.
ساکنین عرب این روستا داستان زندگی و واقعیت زندگی شیرین 16 ساله را نمی دانستند(شیرین نام مستعار است)چون صاحب این خانه ای که این دختر در آنجا گذاشته شده است،هیچ حرفی نزده اما در داخل روستا این مخفی کاری زیاد دوام نمی آورد و زنان روستا،در بین خودشان بصورت پچ پچ به یکدیگر می گفتند"بیچاره دختر ایزدی!"
البته چند داستان هم شیوه شیرین،در مناطق نزدیک و اطراف شنگال نقل شده بخصوص در بعاج که در شرق موصل واقع شده است.
در آنجا نیز تعداد زیادی از کنیزهای کرد ایزدی هستند که تروریستهای داعش در بین خودشان آنها را تقسیم کرده اند.
شاهدان اعلام کردند که؛
در چند روز گذشته تعدادی از این دختران کرد ایزدی به دلیل تجاوزهای مکرر به روی آنها از سوی داعشی ها،به بیمارستان بعاج منتقل شده اند.
یکی از پزشکان این بیمارستان که حاضر نشده نامش را فاش کند به نیقاش گفت؛
این کار یک انسان عاقل و سالم نیست،این کاری که بر علیه این دخترانی که انجام شده یک تجاوز جمعی و علنی و آشکار است.
وی همچنین می گوید؛
در طول روزهای گذشته سرپرستی درمان و معالجه دخترانی را بر عهده داشته که از باخبر شدن سرگذشت وحشتناک آنها واقعا دچار شوک شده ام.
یکی از آنها تنها 11 سال سن داشته و از لحاظ جسمی و روحی بسیار در وضعیت دشواری بوده است.
همچنانکه این پزشک می گوید؛
در بین این ده زن یکی از آنها مسئول مدرسه ای در منطقه ای ایزدنشین بوده این زن که 30 سال سن داشته در روزهای اخیر با بیهوشی به بیمارستان منتقل شده،در ابتدا پزشکان فکر می کردند فوت کرده اما در ادامه بلافاصله معالجه لازم روی وی انجام شده است.
در ادامه این پزشک فهمیده که دلیل بیهوشی این زن این بوده که 10 روز اعتصاب غذا کرده بود،بخاطر آنکه بسیار از سوی داعشی ها مورد تجاوز های مکرر قرار می گرفته است.
برگردیم به سرگذشت تلخ زندگی کنونی شیرین.
این دختر با کسی حرف نمی زند و از اتاق نیز بیرون نمی آمد تنها مقداری هم غذا می خورد که نمیرد.
زن صاحبخانه ای که شیرین در آن زندگی می کند مثل بسیاری از مردم روستا با وی همدردی می کند.
اما کسی جرات نمی کند اعتراض کند.
بخصوص آنکه شوهرش به وی گفته این امیر به کسی رحم نمی کند.
پس از مدت زیادی این زن توانسته شیرین را وادار به حرف زدن کند.
و در ادامه فهمیده که او خیلی بیمار است و لازم است سریعا مداوای پزشکی روی او،انجام شود و می بایستی شیرین و این زن 130 کیلومتر برده شوند تا به موصل برسند.
برای همین بعد از آنکه این زن با شوهرش مشورت و صحبت کرده او نیز به امیر گفته و در نهایت امیر راضی شده با این شرط که تروریستهای داعش با او همراه باشند تا شیرین فرار نکند او را منتقل کنند.
در مرکز موصل هر دو نفرشان با هم نزد پزشک زنان رفته اند و این پزشک نیز این داستان را برای نیقاش نقل کرده است.
او داستان را همانطوریکه از این زن شنیده بود،نقل کرد.
این پزشک که خودش خواسته بود به شرطی نامش ذکر نشود ماجرا را تعریف کند،می گوید؛
دختر فوق رنگش پریده بود و خیلی درد کشیده بود.
از لحاظ روانی نیز نابود شده بود اما حال او از حال خیلی از ربوده شدگانی که در بیمارستان دیده بودم،بهتر بود چون خیلی از آنها به سختی کتک زده شده بودند،تا حاضر شوند خودشان را در اختیار داعش ها قرار بدهند.
در بیمارستان "جمهوری موصل" کارمندان این مرکز از زنی روسی سخن می گویند که عضو داعش است و سرپرستی درمان ایزدی ها را برعهده دارد.
به گفته یکی از پرستاران،این زن روسی خیلی تندرو بوده و نقاب پوشیده بود و با یک چوپ یکی از دختران ایزدی را بشدت کتک می زد حتی پزشکانی را نیز که به حرفش گوش نمی دادند،را نیز کتک می زد.
او مسئول این بوده تا دختران کرد ایزدی فرار نکنند.
شاهدان اعلام می کنند که؛
دختران کرد ایزدی ربوده شده هم اکنون به دو بخش تقسیم شده است.
بخشی از آنها زن سرکردگان داعش شده اند و در ادامه ناچار شده اند مسلمان از نوع داعش شوند،مشابه زنی بنام لیلا.
بخش دیگری نیز در انتظار مانده اند،تا داعش کی دلش بخواهد به آنها تجاوز کند!
تعداد واقعی دختران ایزدی ربوده شده مشخص نیست اما برخی گزارشات حاکی از آن است که شمار آنها صدها نفر هستند و در بین سوریه و نینوا تقسیم شده اند.
بخش زیادی از آنها همچنین در تلعفر اسیر و نگهداشته شده اند که در 60 کیلومتری شمال موصل واقع شده است.
در روزهای اخیر نیز چند شخصیت ایزدی اعلام کردند که 50 گروگان ایزدی از دست دعش فرار کرده اند که بخش زیادی از آنها زنان هستند و به کوه شنگال رسیده اند.
اعلام شده که پیشتر نیز 200 دختر دیگر با پول از سوی چند شخصیت عرب آزاد شده اند.
یکی از مردان ریش سفید روستایی که شیرین در آن زندانی است به اهالی روستا گفته؛
هر خانواده ای در خانه اش را به روی داعشی ها باز کند تا زنهای ایزدی را در آنجا نگداری کند،تا زنده است دست از سرشان بر نمی دارد و بلای جانشان خواهد شد.
در ارتباط با شیرین نیز اعلام شد که پزشکش در موصل گفت؛
او قبل از آنکه این بیمارستان را ترک کند بصورت مخفیانه به او قرص های ضد بارداری دادند، چون نمی خواست روزی به نزد خانواده اش برگردد که از غیرانسان ترین آدم کره زمین،صاحب فرزندی نیز شده باشد.
اینها ناموس مسلمانان هستند چه مسلملن و چه غیر مسلمان...
نفرین بر شیطان و نفرین بر پیروانش
متأسفام که عدّه ای از هموطنان عزیزمان خبرهایی از این دست را می خوانند ، اما باز به بهانه هایی واهی حتی بخاطر مرگ دلخراش خواننده ای محبود که پدر و مادرش سالیان سال او را می شناسند و می گویند عاشق نظام و انقلاب بود و هیچگاه رو در روی آن نآیستاد به خیابان ریخته و در شبهای محرم و عزای سالار شهیدان و به بهانه گرامی داشت و ... به پایمال کردن خون شهیدان می پردازند.
از این عده سئوال دارم که آیا امنیتی که در ایران است در هیچیک از مناطق دیگر جهان وجود دارد و آیا این امنیّت را با چه چیز و به چه بهانه ای می خواهند نابود کنند.
امید که خواندن خبرهایی چون این خبر کمی رگ غیرت برخی را غلغلک دهد تا به بهانه های اندک امنیتی را که با دادن خون هزاران شهید فراهم امده به باد ندهند. آنهم به درخواست کسانی که داعش و القاعده و ... را بوجود آورده و اکنون خود در نمایشی مضحک بدنبال مبارزه با آن هستند.
وای کهچقدر فریاد دارم؟!!!!!!
کاملا با شما موافقم
خداوند بصیرت عنایت فرماید
خودشان باید بجنگند از دین شرف ناموسشان دفاع کنند .مگر در جنگ ما دفاع نکردیم فکر می کنید براداران عراقی اگر به کشور ما مسلط می شدند بدتر از اینها با ما می کردند اما جوانان ایرانی چه از زن مرد پیر جوان جانانه دفاع کردند
اونها هم اگر می خواهند باید بجنگند از خون خود بگذرند تا پیروز شوند همانطور که در کوبانی انجام می دهند.
زنان و دختران بی حجاب و بدحجاب جامعه علوی مان بدانند که فرش قرمز امینت امروز جامعه ی ما ،خون هزاران شهید است که با غیرتشان درس دینداری و ولایتمداری به ما آموختند
وحفظ حجاب فاطمی و تنها نگذاشتند ولایت تمنای وصیتشان بوده
این بهترین و کوتاه ترین کاره وقتی؛
پریشان سایه ای آشفته آهنگ
ز مغزم می تراود گیج و گمراه
چو روح خوابگردی مات و مدهوش
که بی سامان به ره افتد شبانگاه
درون سینه ام دردی است خونبار
که همچون گریه می گیرد گلویم
غمی آشفته دردی گریه آلود
نمی دانم چه می خواهم بگویم...
اللهم العجل الویک الفرج
آمین