گروه سبک زندگی، مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پروندهای تحت عنوان «تحلیلی بر نامهی 31 نهجالبلاغه در حوزهی سبک زندگی اسلامی» آورده میشود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیست که پس از پیادهسازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است.
به گزارش بولتن نیوز، وی سعی نموده تا با تفسیر مبتنی بر آیات و روایات دینی و همچنین اصول جامعهشناسی و روانشناسی از نامهی 31 نهجالبلاغه، باب جدیدی در مقولهی سبک زندگی اسلامی باز کند.
بسم الله الرحمن الرحیم
«وأَلجِيء نَفسَکَ فِي أُمورِکَ کُلُّها أِلي ألهکَ، فَأِنَّکَ تُلجِئُها ألي کَهفٍ حَرِيزٍ و مَانِعٍ عَزِيزٍ، و أَخلِص فِي المَسأله لِرَبّک فَأنَّ بِيَدِه العَطاءَ والحِرمَانَ، وأَکثِرِ الإِستِخَارَه و تَفَهَّم وصِّيتي، و لا تَذهَبَنَّ عَنها صَفحَاً فَإِنَّ خَيرَ القَلِ مَا نَفَعَ...»
توضیح دادیم که سختیها دو دستهاند. تکامل ساز و تکامل سوز. گفتيم روش تربیت فرزندان ما باید بر اساس آموزش سختیپذیری باشد که بتوانند در میادین و امتحانات، سربلند بیرون بیایند و کم نیاورند. «وأَلجِيء نَفسَکَ فِي أُمورِکَ کُلُّها أِلي ألهکَ، فَأِنَّکَ تُلجِئُها ألي کَهفٍ حَرِيزٍ و مَانِعٍ عَزِيزٍ» نفست را در همهی امور به پروردگارت واگذار کن. خداوند را در همهی کارها، پناهگاه خودت قرار بده. اگر این کار را کردی، نفست را تکیهاش دادهای به پناهگاهی که شکست ناپذیر است و مدافعی که نفوذ ناپذیر است.
جمله دوم در واقع دليل اين دستور است. يعني اگر بپرسيم چرا در همه کارها به خدا التجا کنيم؟ ميفرمايد چون نفوذناپذير است، چون شکستناپذير است. در همهی کارها خودت، به خداوند تکیه کن. نکته بعدي اينست: حکمت اینکه بعد از آن که فرمودند «سعی کن خودت را سختی پذیر بار بیاوری»، میفرمایند «در همهی کارها به خدا تکیه کن» چیست؟ رازش اینست که بهر حال تحمل سختیها مشکل است.
بعضی وقتها در امورات عادی زندگی هم انسان تحمل امور برایش مشکل میشود. بنابراین برای تحمل آن سختیها، هر لحظهاش ما نیاز به یک تکیهگاه داریم. خصوصاً اگر انسان بخواهد زندگی دینی را انتخاب کند. زندگی دینی بهر حال یکسری محدودیتهایی دارد. انسان هر چه دلش میخواهد نباید بخورد، هر جوری نباید فکر کند، هرجایی نباید برود، هر حرفی نباید بشنود، هر حرفی را نباید بزند، در هر مجلسی نباید بنشیند و در بسیاری از چیزها نباید قضاوت داشته باشد. خصوصاً اگر جوان باشد سخت است. خصوصاً اگر فامیلش گرایش دیگری داشته باشند ولی خودش بخواهد دینی زندگی کند برایش سخت است و در تحمل این سختیها به یک پناهگاه نیاز دارد.
حضرت علی(ع) خداوند را یک پناهگاه و مدافعی میدانند که نفوذناپذیر است. یعنی مثل اینکه ما از باران آمدهایم زیر این سقف. این سقف به هیچ وجه آب درش نفوذ نمیکند. یعنی خیالمان صددرصد راحت است. خداوند را در واقع مدافعی میدانند که این دفاعش هیچ نفوذی نمیشود درش کرد. یعنی اگر شما پناه بردید به پناهگاه الهی مطمئن باشید هیچ مشکلی شما را تهدید نمیکند. این پناهگاه را هیچ کس نمیتواند تسخیر کند.
حضرت آیتالله جوادی آملی فرمودند که ما یک زمانی میخواستیم در ایام جوانی برویم حج. رفتيم پیش استاد علامه طباطبایی و گفتيم ما میخواهیم برویم حج، یک نصیحتی شما به ما بفرماييد که استفاده بیشتری ببریم. مرحوم علامه همین طور که نشسته بودند فرمودند خدا در قرآن فرمودهاند: «فَأذکُرُونِی أَذکُرکُم.» مرا به یاد بیاورید تا من شما را یاد کنم. اگر کسی در این دنیا خداوند را یاد بکند، چه کسی او را یاد میکند؟ خداوند. ما خدا را با صفاتش میشناسیم دیگر. قادر مطلق، رحمت مطلق، جود مطلق، قدرت مطلق. او به یاد آدم است. خوب اگر انسان قدرت مطلق، علم مطلق، رحمت مطلق به یادش باشد، به فکرش باشد دیگر چه کم دارد؟ چه غمي دارد؟چه نگراني و ترسي دارد؟
اگر شما بدانید در این خیابان که دارید میروید، مثلاً رئیس نیروی انتظامی کل استان پشت سر شما دارد ميآيد، مشکلی اگر پیش آمد، او در صحنه حاضر است. پس احساس میکنی که خیلی مشکلی نباید باشد. حالا اگر همین طور که راه میروید احساس کنید که خداوند نگاهش به شماست، این قادر مطلق، این علیم مطلق با این صفات که ما از خداوند داریم او به یاد شماست، دیگر این انسان چه احساسي دارد؟ چي کم دارد؟ دیگر چه جور نگرانی برای انسان از نظر اجتماعی یا از نظر دنیایی پیش میآید؟
از این آیه مرحوم علامه این استفاده را کردند که این نصیحت را بکنند، سعی کنید به یاد خدا باشید. آنوقت عزیز مطلق، قدرت مطلق، رحمت مطلق به یاد شماست. دیگر جای نگرانی نیست. با این روحیه است که اساساً انسان به چیزی میرسد به اسم بندگی. چون مفهوم بندگی به ذاته مفهوم قشنگی نیست. آقا شما دوست دارید بندهی کسی شوید؟ نه، حضرت علی (ع) در جای دیگری میفرمایند «بنده ديگري نباش، خداوند تو را اصلاً آزاد آفریده است». حق نداری بندهی انسان دیگری شوی. فقط باید بندهی خدا باشی. چرا؟ چون اگر بندهی خدا شدی، خدا را یاد کردی، آنوقت قادر مطلق به یاد تو است. رحمت مطلق به ياد توست.
اين صفات است که بندگي را شيرين ميکند. پس میفرمایند یعنی هر چه میخواهی از خدا بخواه. اصلاً مبنای زندگی باید یاد خدا باشد. چون غیر از خدا چیز دیگری نیست. عرفای ما این را خیلی دقیقتر میفهمند که انسان تا آنجایی که از خدا بخواهد، هست. آنجایی که از غیر خدا بخواهد، چون از هیچی خواسته، دیگر هیچی نیست. حالا توضیح خیلی مفصلی دارد.
ادامه دارد ...
ممنون از شما