گروه فرهنگ و هنر بولتن نیوزجشن طلاق ما ایرانیها به روایت رویترزخبرگزاری رویترز(reuters) در مطلبی با عنوان "افزایش طلاق در ایران؛ تغییر موقعیت زنان" نوشت: «ازدواج در ایران یکی از مهمترین مسائل کشور است که خانواده ها برایش هزینه های بسیاری پرداخت می کنند و گاهی میلیونها دلار برای یک جشن اختصاص می دهند؛ اما برخی زوجها طریقه دیگری را در پیش گرفتهاند و جشن دیگری را به نام "پارتی طلاق" رواج دادهاند.» رویترز با اشاره به بازتاب این جشنها در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در گزارش خود آورده است: ««برخی صفحات ایرانی در شبکههای مجازی و وبلاگها اخیرا از برگزاری پارتیها و مهمانیهای پر زرق و برقی خبر دادهاند که زوجهای میزبان در آن مجالس ضمن پذیرایی از مهمانان خود با کیک و شیرینی، از یکدیگر جدا میشوند و طلاق میگیرند. اکنون این پدیده در تهران و برخی شهرهای بزرگ ایران در حال افزایش است و شخصیتها و روحانیون بارز، مجالس یادشده را "شیطانی" توصیف کردهاند.
ذرهبین فرهنگی: برای ما ایرانیها که خود را فرهنگیترین ملت دنیا میدانیم، جای بسی تأمل و تلنگر دارد که آوازهی تأثیرپذیریمان در یک حوزهی اخلاقی-اجتماعی، تا حدی عاملگیر شود که رویترز بیاید و آنرا نقل این زبان و آن زبان کند. مسلما در بررسی علل بروز این مشکل و روشهای حل آن، باید دو ساحت را از هم جدا کرد. یک ساحت که به خود مردم برمیگردد و لازم است تا نخبگان اجتماعی ما این ساحت را بازطراحی کنند. و دیگری، ساحت حکومتی است که باید اقدامات و رویکردهای فرهنگی دولت که به اینجا ختم شده مورد نقد و بررسی و اصلاح قرار بگیرد. امید که دلسوزان برای این معضل فکری کاربردی و عاجلانه داشته باشند.
ضرغامی را نظارت ضعیف، ضعیف کردپروانه معصومی در مصاحبه با ایسنا و در پاسخ به این سوال که چرا در اواخر مدیریت ضرغامی بر رسانه ملی شاهد ضعف مدیریت او بودیم گفت: کارهایی که در شش سال اول ریاست آقای ضرغامی در صداوسیما ارائه شد، با نظارت کامل همراه بود اما کمکم به لحاظ کیفیت عملکردش در صداوسیما پایینتر آمد و یکی از کسانی هم که مرتب نسبت به کارهای تلویزیون انتقاد میکرد خود من بودم که همیشه میگفتم چطور میشود کارها و سریالهای طولانی آنچنانی ارائه داد که هیچ تحقیقی روی آنها انجام نمیشود و نتیجهاش هم این میشود که مردم اصلا کارها را نگاه نمیکنند.
او اضافه کرد: متاسفانه به محض اینکه یک کارگردان و یک بازیگر جای پایش در تلویزیون محکم میشود، مُهر خودش را میزند و به خودش اجازه میدهد تا هر کاری را بسازد و به دست مردم بدهد.
ذرهبین فرهنگی: این روزها که روزهای پایانی ریاست مهندس ضرغامی بر رسانهی مالیست، خوب است که رسانههای دلسوز دست به نقد منصفانهی عملکرد وی زده تا چراغ راه مسئول بعدی این سازمان شود.
در همین راستا، خانم معصومی به نکتهی خوبی اشاره کرده است. نکتهای که ما بارها در همین رسانه به آن اشاره کرده و مصادیق آنرا بارها اعلام کردهایم. و آن چیزی نیست جز نظارت ضعیف. بخش سریالهای تلویزیونی و تبلیغات بازرگانی از جمله بخشهایی بودند که این نکته در آنها بسیار چشمگیر بود. امیدواریم که مسئول بعدی رسانهی ملی به این نکته توجه وافر داشته باشد.
کشورهای حاشیهی خلیج فارس، بهشت یا زندان؟به گزارش سرویس بین الملل جام نیوز، روزنامه القدس العربی نوشت: یک گزارش بین المللی در زمینه حقوق از دست اندازی به زنان خدمتکار و نقض حقوق آنها در کشور امارات متحده عربی اشاره دارد. این روزنامه در ادامه نوشت: در این تحقیق که دیده بان حقوق بشر در قالب یک گزارش 79 صفحه ای ارائه داده بود، به بیگاری گرفتن زنان خدمتکار و نقض حقوق آنها اشاره شده است. این زنان که از آسیا و آفریقا برای کار راهی امارات می شوند بیش از 20 ساعت در روز با کمترین حقوق به خدمتکاری مشغول می شوند؛ حال آنکه به وعده هایی که قبل از آمدنشان به آنها داده شده است، عمل نمی شود. محققان حقوق بشر در موسسات بین المللی می گویند که زنان خدمتکار در امارات از سوی صاحبکارانشان به عنوان کنیز به حساب می آیند. این موسسات از قوانین سختی که امارات در این رابطه مقرر کرده است، خبر می دهند.
طبق این قوانین هر زنی که به عنوان خدمتکار به این کشور می آید تابع صاحبکار خود بوده و حق ندارد بدون اجازه او به کار دوم مشغول شود. در این میان اگر صاحبکار بد اخلاق باشد و خدمتکار از کار فرار کند به کشور خود باز خواهد گشت و به مدت یک سال حق ندارد دوباره به امارات سفر کند. در امارات بیش از 146 هزاز زن خدمتکار از کشورهای خارجی مشغول کار هستند. تعدادی از آنها از سوی صاحبکارشان مورد تجاوز جنسی و تعدادی هم مورد ضرب و شتم و صدمه جسمی قرار می گیرند. این اضافه بر آزار و اذیت هایی است که به خاطر سنگینی کار و حقوق کم متحمل می شوند.
ذرهبین فرهنگی: همانگونه که احتمالاً مطلعید، در سالهایی نه چندان دور، بر روی بهشتسازی از کشورهای حاشیهی دریای خزر خصوصا کشورهایی چون قطر و امارات و کویت تأکید میشد. نتیجه اینکه برخی از نیروهای کاری این مملکت به سودای زندگی بهتر راهی آنجا شدند. تا جایی که حتی از روستاهای دورافتادهی ایران هم برای این سفر متقاضی پیدا میشد. اما ماحصل آن سفر چیزی جز تباهی برای اکثر افراد نبود. زندگیهایی که به باد رفت و سرمایههایی که سوخت. متأسفانه در فضای رسانهای کشور چندان بر روی این مقوله کار نشد. و امروزه اروپا تبدیل به بهشت کاغذی برخی جوانان ما شده است. مسلما انتشار عمومی چنین گزارشها و مستنداتی میتواند تأثیر زیادی بر آگاهی مردم و خصوصا جوانهای ما در این حوزه داشته باشد.
دزدان دربار پهلوی که ادعای شاعری داشتندمحمد خرمشاهی، شاعر طنزسرا به بازگویی واقعیتهایی درباره اسماعیل خویی، هادی خرسندی و علیرضا نوریزاده پرداخته است. وی در گفت وگویی با شماره دوم مجله «عصر اندیشه» اظهار داشت: قبل از انقلاب بنده ایشان (هادی خرسندی) را به توفیق آوردم، اما آدم سالمی نبود... بعد از مدتی که آقای هادی خرسندی به توفیق آمد، میدیدم نامههایی که از شهرستان میآید به دست ایشان میرسد، تا اینکه خانمی تماس گرفت و گفت چرا شعری که فرستاده بودم به نام هادی [خرسندی] چاپ شده؟ از اینجا به بعد بود که فهمیدم خرسندی بهترین اشعار دیگران را که برای چاپ به توفیق میفرستادند، از پستچی میگرفت و به نام خودش چاپ میکرد.
او کثیفترین فردی است که من تا به حال در زندگیام دیدهام که متاسفانه در لندن به عنوان بهترین شاعر شناخته میشود(!) وی همچنین درباره خویی گفته است: ... من اصلاً اسماعیل خویی را شاعر نمیدانم. واقعا خجالت میکشم از شعرهای بعضی به اصطلاح از این شعرا. هادی خرسندی ملقب به دامبول السلطنه، در سال 1322 (اول مرداد) در فريمان متولد شد.
ذرهبین فرهنگی: خیلی از شبه هنرمندانی که وابسته به دستگاه پهلوی بودند، با گذر زمان معلوم شد که دزدان فرهنگی بیش نبودند. از مستند خسرو سینایی در رابطه با صادق هدایت که به زیبایی نشان میداد چگونه وی از یک ادیب آلمانی سرقت میکرد تا این مصاحبهی تکان دهنده. و جالب است که همین افراد، محل اتکای جریان شبه روشنفکری داخلی هستند. چنین ریشهیابیهایی به خوبی میتواند ماهیت مدعیان امروزین ادب و فرهنگ و حقوق بشر و تمدن و پیشرفت و آزادی و ... را نشان دهد.
سلام معلومه که این خبرهای داخلی به هیج وجه ویرایش نمیشه و همه زوم کردید روی خبرهای خارجی که خدایی نکرده یه حرفی نزنن که اره...