همان طور که مسوولین جمهوری اسلامی، موضوع اقتصاد مقاومتی را دریافته اند، مقامات آرژانتين نیز از پيامدهای منفي نهادهای بین المللی انتقاد کرده اند. مردم روسيه نیز از تحریم های آمریکا برای اینكه روي پاي خود بايستند استقبال کرده اند، كشورهاي يونان، ايرلند، پرتغال و اسپانيا نيز از اجرای طرح های اروپا و آمریکا دستاوردی نداشته اند...
گروه اقتصادی - تجربه سیاست های پیشنهادی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی و الگوی اقتصاد آمریکایی که همراه با افزایش مصرف گرایی و وابستگی به اقتصاد سرمایه داری و تجارت جهانی است عملا اقتصاد آنها را به سمت وابستگی و فقر هدایت کرده است.
به گزارش بولتن نیوز، نهادهای بین المللی و آمریکا، با ایجاد الگوی وابسته تجاری و اقتصادی، از یک سو منابع کشورها و مواد خام آنها را با قیمت ناچیز استفاده می کنند واز سوی دیگر کالاهای خود را با قیمت بالا و سود زیاد به مردم این کشورها می فروشند.
جالب این است که اگر کشورها بخواهند بر خلاف سیاست های آمریکا و نهادهای بین المللی عمل کنند و استقلال سیاسی و منطقه ای خود را حفظ کنند توسط آمریکا و همپیمان های آمریکا تحریم می شوند.
امروز تبعیض های تجاری و تحریم های اقتصادی آمریکا در بسیاری از کشورهای مستقل جهان در حال اجراست و در این زمینه حتی اعتراض مردم چین، کشورهای اروپایی، روسیه، برزیل و آرژانتین و... را شاهد هستیم.
مقامات آرژانتين از پيامدهای منفي رويكرد به آمريكا و صندوقهاي جهاني می گویند و معتقدند که سیاست های آمریکا باعث فقر، بدهی خارجی، تضعیف تولید داخلی این کشورها شده است.
نظرسنجی اخیر در روسیه نیز نشان می دهد که مردم روسيه از تحریم های آمریکا برای اینكه روي پاي خود بايستند استقبال کرده اند، زیرا معتقدند که الگوی سرمایه داری و مصرف بیشتر، واردات انبوه کالاهای خارجی، و رقابت نابرابر در عرصه جهانی، باعث فقر بیشتر مردم و ثروتمند شدن بخش اندکی از نوکیسه ها و دلالان و وارد کنندگان و.... شده است.
كشورهاي اروپايي نظير يونان، ايرلند، پرتغال و اسپانيا و.. نيز که طرحهاي اروپا و آمريكا را اجرا كردند دستاوردي نداشتهاند. نه تنها فقیر تر و بدهکار شده اند بلکه بیکاری، ضعف بنیان های تولیدی و اقتصاد ملی، کاهش ارزش پول و... باعث مشکلاتی برای آنها شده است.
هر کشوری که مثل آلمان و فرانسه و انگلیس و چین بتواند با این الگوی آمریکایی رقابت کند و خود را حفظ کند می تواند روی پای خود باشد و لطمه نخورد.
اما بقیه کشورهای جهان، باید بابت سلطه آمریکا و دلار آمریکا در معاملات جهانی، دائم در حال پرداخت مالیات پنهان و پیدا باشند.
اما همان طور که برخی رهبران کشورهای جهان، از جمله مقام معظم رهبری اعلام کرده اند، راهکار مقابله با تحریم و دخالت های آمریکا، توجه به اقتصاد مقاومتی، تامین نیازها از داخل کشور، حفظ و تقویت بنیان های اقتصاد بومی و داخلی و رقابت با تجارت جهانی است و باید به جای رهاسازی بازار و اقتصاد، فروش نفت و مواد خام و واردات انبوه کالاهای خارجی، و سفرهای خارجی عده ای ثروتمند و پردرآمد و... باید اشتغال داخلی را تقویت کرد، کالای داخلی خرید و صنایع را حمایت کرد. سیاست های اقتصادی نیز باید در جهت تقویت اقتصاد و تولید ملی حرکت کند.
آمریکا و نهادهای بین المللی همراه آمریکا، توصیه می کنند که کشورهای جهانی، به مزیت نسبی خود توجه کنند و کالایی که می توانند را صادر کنند و در مقابل با بازگذاشتن دروازه های خود به سوی موج کالاهای مصرفی و تجاری کشورهای مختلف، زمینه افزایش مصرف و به خیال خود افزایش رفاه برای مردم را فراهم کنند.
در توصیه های تجاری آنها تاکید شده که نرخ ارز باید آزاد باشد و ارزش پول ملی را نباید تثبیت کنند تا شرایط برای رقابت کالاهای صادراتی و وارداتی فراهم شود. همچنین باید نرخ عوارض و حقوق گمرکی و مالیات بر واردات را کاهش دهند، تا کالای بیشتری با هدف رشد مصرف و رفاه در این کشورها، وارد شود.
این نوع الگوی تجاری، به معنای بی توجهی به شالوده ها و بنیان های اقتصادهای ملی است، و در بسیاری از کشورها که توان صنعتی و تجاری در حد آمریکا، چین، ژاپن، کره جنوبی، آلمان و .... ندارند، پاسخ منفی داده است.
کشورهایی که این نوع الگوی تجاری و اقتصادی را پیش گرفته اند به جای توجه به کاهش وابستگی به خارج و اتکا به داخل کشور، اقتصاد مقاومتی و تامین نیاز از داخل و تقویت توان رقابتی و رشد وتولید را کنار گذاشته، و برای تامین نیاز خود، واردات را افزایش داده اند.
در نتیجه به تدریج، جای اشتغال داخلی و تولید ملی را به کالای خارجی داده اند و اگرچه قیمت کالاهای بنجل خارجی ارزان تر از داخل است و در کوتاه مدت رفاه نسبی ایجاد می کند، اما واقعیت این است که این کشورها نمی توانند روی پای خود بایستند و در نتیجه شغل ها و تولید داخلی از بین می رود و آنها باید به کارهای خدماتی، فروش کالای خارجی، تعمیر دستگاه ها و وسایل خارجی، ارائه انواع خدمات به مصرف کنندگان کالای خارجی روی آورند.
شالوده اقتصاد داخلی، به هم می ریزد و به جای تولید کالای بومی، باید کالای خارجی، مواد اولیه و واسطه ای و سرمایه ای خارجی را استفاده کنند.
این روند باعث شده که به جای انتقال دانش فنی و فناوری پیشرفته و استفاده از توانمندی ها ومزیت های داخلی و رقابت با اقتصاد جهان، به سمت مصرف هر چه بیشتر کالای خارجی روی آورند.
در نتیجه به خاطر بیکاری، کارهای خدماتی و دلالی، رشد نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی و قدرت خرید خانواده ها، مردم هر روز فقیرتر می شوند و احساس عدم تعلق به جامعه و نظام تولید و کسب وکار دارند. احساس می کنند که به مصرف کننده و فروشنده و خدمات دهنده به اجناس خارجی تبدیل شده اند.
همچنین افزایش بدهی های خارجی، کاهش صادرات، افزایش صادرات مواد خام و مهاجرت نیروی کار متخصص کشور به کشورهای پیشرفته و... هر روز فقر بیشتر را نصیب مردم می کند و باعث مشکلات مختلف اجتماعی و فرهنگی وسیاسی می شود.
کشورهای پیشرفته از این طریق حتی فرهنگ خود را به این کشورها تحمیل می کنندو تهاجم فرهنگی، دخالت کشورهای پیشرفته و آمریکا در سرنوشت سیاسی این کشورها، و... از مهمترین آثار پیگیری الگوی تجارت آزادی است که آمریکا توصیه می کند.
امروز در بسیاری از کشورهای جهان، از برزیل و آرژانتین گرفته تا کشورهای اروپایی مانند یونان، اسپانیا و کشورهای آسیایی وآفریقایی، روسیه و... دریافته اند که این نوع الگوی وابسته به خارج کشور، تنها باعث فقر آنها شده و نه تنها مزیت نسبی و صادرات آنها را رشد نداده بلکه عملا باعث واردات بیشتر، بیکاری، فقر، از بین رفتن تولید بومی و ملی، کاهش ارزش پول ملی و... شده است.
کشورهایی مانند برزیل و آرژانتین، برخی کشورهای اروپایی که توان صنعتی و تجاری در حد انگلیس و آلمان و فرانسه ندارند، و برخی کشورهای آسیایی و آفریقایی دریافته اند که با بازگذاشتن دروازه های واردات کشور خود به روی کالاهای مصرفی و بنجل خارجی، نه تنها قادر به برقراری رابطه معنادار تجاری به نفع خود نیستند، بلکه این نوع تجارت و الگوی اقتصادی، عملا توان تولید آنها را نابود کرده است.
توجه به مزیت های نسبی زمانی اثرگذار است که کشورها بتوانند دانش فنی را درونی کنند و به داخل کشور منتقل کنند و قادر به تولید کالاهای مورد نیاز خود باشند و مواد خام را تبدیل به کالا و ارزش افزوده نمایند. اما وقتی قادر به این کار نیستند در نتیجه تنها صادرکننده مواد خام می شوند و سود و درآمد کافی نخواهند داشت و در مقابل نیاز آنها به واردات کالای خارجی بیشتر می شود.
این الگوها و بی توجهی به اقتصاد داخلی و مقاومت نکردن در مقابل موج واردات و کالاهای مصرفی، در این کشورها به خاطر عقب ماندگی صنعتی و تاریخی، عملا راهکاری برای رشد تولید و اشتغال نبوده است، واردات کالاهای خارجی و بی توجهی به توانمندسازی های بومی در داخل کشورها، باعث فاصله طبقاتی و تضادهای مختلف اجتماعی شده است.
یک عده که به خاطر دلالی و واردات کالای خارجی و فروش آنها در داخل کشور، توانسته اند ثروت بزرگی به جیب بزنند و دولت قادر به دریافت مالیات متناسب با این درآمد نبوده است زندگی افسانه ای دارند و دائم در سفر به اروپا و آمریکا، تردد با خودروهای لوکس و گران قیمت، خانه های ویلایی و برج های گران قیمت، به دیگران فخر می فروشند.
در مقابل عده بسیاری به نیروهای کارگر و خدماتی و دلالی در بخش خدمات جامعه مشغول هستند و به اندازه کافی برای آنها کار صنعتی و تولیدی و با سود و درآمد کافی وجود ندارد.
اما برای عزت مردم و کشور، باید تولید ملی را تقویت و حمایت کرد، کالای داخلی خرید، اقتصاد مقاومتی، کنترل واردات، تقویت صادرات، تولید وصادرات کالای با ارزش افزوده به جای صادرات مواد خام و... را در دستور کار قرار داد واز تجربه روسیه، برخی کشورهای اروپایی، آرژانتین و... در جهت تقویت اقتصاد داخلی و نقد نظام سرمایه داری و الگوی مصرف گرایی آمریکایی استفاده کرد.
بسیاری از کشورهای جهان امروز دریافته اند که برای قوی تر شدن و تامین نیاز و رفاه بیشتر، تنها نباید اقتصاد را رها کرد و دروازه ها را باز کرد بلکه باید متناسب با شرایط اقتصاد، به رقابت با کالای خارجی پرداخت و قبل از آن باید زمینه تقویت و مصرف کالای داخلی و اشتغال جوانان و تامین نیاز از داخل کشور را فراهم کرد. زیرا موج کالاهای خارجی و وابستگی به خارج کشور، عملا باعث بی انگیزه شدن، بیکاری، احساس ضعف در برابر قدرت های جهانی، عقب افتادگی و فقر می شود. اما تکیه بر تولید و اشتغال داخلی، هر چه باشد، احساس تعلق و برخورداری و روی پای خود بودن و اقتصاد مقاومتی را ایجاد می کند و به تدریج زمینه توسعه و رشد و بهبود کیفیت کالای داخلی را فراهم می سازد.