گروه سبک زندگی، مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پروندهای تحت عنوان «تحلیلی بر نامهی 31 نهجالبلاغه در حوزهی سبک زندگی اسلامی» آورده میشود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیست که پس از پیادهسازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است. وی سعی نموده تا با تفسیر مبتنی بر آیات و روایات دینی و همچنین اصول جامعهشناسی و روانشناسی از نامهی 31 نهجالبلاغه، باب جدیدی در مقولهی سبک زندگی اسلامی باز کند.
به گزارش بولتن نیوز، جامعهای
که هدفش از کار کردن، صرفاً رفاه بیشتر باشد، توی این جامعه هم دینداری میمیرد.
چرا؟ چون انسانها دچار رقابت و مسابقهی دنیایی میشوند که همسایهی ما، فامیل ما
تلویزیونش اینطوری است، ما هم اینطوری هستیم. آن یکی هم که اینطور شده، آنها هم
که ماشین خریدند، اینها پرایدشان را فروختند سمند خریدند. یک مسابقهی صددرصد
دنیایی، یعنی کار کردن هدفش این است که ما دنیامان را، هدفش را عوض کنیم. به عبارت
دیگر، هدف از کار کردن این است که هی امروز به این خانه رنگ سفید بزنیم، فردا زرد
بزنیم، پس فردا آبی بزنیم. این نوع نگاه به کار کردن هم نشانهی پویایی جامعه
نیست. چرا؟ چون یکی از نشانههایش این است که مثلاً شما وقتی توی کوچه و خیابان میروید،
بسیاری از آدمهایی که اسیر این رقابت فاسد شدهاند، وقتی با آنها این حرف را
بزنید، احساس میکنید که افسردگی دارند، رضایت ندارند. گویی اینکه رفاه دارند ولی
مینالند. این نالیدن برای چیست؟
شما که مشکلی توی زندگیت نداری. نیازهای کاذب باعث شده که او آرامش روحیاش را از دست بدهد. حالا از قضا، منطق سرمایه داری خیلی به این مسئله دامن زده و تبليغات هم مرتب در جامعه ما به آن دامن ميزنند. منطق سرمایه داری چی میگوید؟ میگوید هر کارخانهای که ما زدیم، برای اینکه چرخش بچرخد، باید کالا بدهیم بیرون. این کالا بستهبندی میشود، میآید بیرون. اگر بخواهی این کالا دوباره تولید شود، باید این کالا مصرف شود. بنابراین تلویزیون و تبلیغات همه بسیج میشوند که شما را به عنوان یک انسان مسلمان مومن ایرانی، هر جوری شده تحريک کنند، دلت را بدست بیاورند که آقا برو بخر خیلی خوبه. رفاه اينست، اگر نخری عقب میافتی. به هزار ترفند مختلف. تلقين میکنند که همهی متخصصها، این کالا را دارند. یا مثلاً آدمهای شیک پوشی را میآورند، تلقين میکنند که همهی آدمهای با کلاس این کالا را دارند. منطق سرمایهداری، تولید بیشتر و مصرف بیشتر است. شما کجایید؟ شما در حلقهی مصرف بیشترید. اگر مصرف بیشتر کردید، چرخهای کارخانهی سرمایهدارها بیشتر میچرخد. بنابراین انسان مؤمن باید حواسش باشد ابزار چرخش کارخانههاي سرمايهداري نشود بويژه از نوع غربياش. اگر ما حدیث داریم که که خداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد اما با تجملگرایی مخالف است. خداوند زیبایی را دوست دارد ولی با تجمل گرایی مخالف است یعنی چی؟ یعنی ای انسان مسلمان و ای ایرانی و ای گیلانی، اگر در چرخهی مصرفگرایی شدید افتادی، اولاً آرامشت را از دست میدهی، ثانیاً خداوند این را دوست ندارد. چرا؟ چون از دینداری فاصله میگیری. از حقيقت وجودي خودت دور ميشوي. لباست، ماشينت، خوراکت مهمتر از رسيدن به ملکوت عالم ميشود. آنوقت خیلی به فکر محرومین نیستی.
به فکر این هستی که کلاس طبقاتی خودت را مقایسه کنی با بقيه که همیشه هم سطح باشد و از قضا اگر شب عید بروید در یک کوچه یا خیابان، میبینید که منطق سرمایهداری همینطور دارد تبلیغ میکند. همه را میکشد به کوچه و خیابان. یک بخشی درست است. بله، در قدیم ایرانیها رسم داشتند سالی یکبار لباس نویی بپوشند که روحشان تازه شود. اما الان کفشهایی که تولید میشود، بپوشی سه ماه چهار ماه بیشتر کار نمیکند. پاره میشود باید یک جفت جدید بخری. دیگر خیلی لزوما خرید شب عید معنی ندارد. مگر اینکه چشم و هم چشمی درش هست.
«و عَوِّد نَفسَکَ التَّصَبُّر عَلَي المَکروه و نِعمَ الخُلُقُ التَّصَبُّرُ فِي الحقِّ» نشانهی اینکه ملتی در شرایط کمال یا در فضای کمال قرار دارد این است که کار درش مقدم باشد. که کار درش مقدس باشد. چه برای آن کار پولی بدهند، چه پول کمی بدهند یا اصلاً پول ندهند. جملهی بسیار معروفی از مولا علی هست که در بسیاری از مغازهها زده که «بزرگترین تفریح مؤمن کار است». شما میروید اداره. قرار است نامهی دو خطی برایتان بنویسند. میگوید نه، الان یکشنبه است، شما برو سه شنبه هفته دیگر بیا. چرا؟ مگر مولای تو نفرمود بزرگترین تفریح مؤمن کار است. یعنی این باید تفریح تو باشد. تو باید لذت ببری از این کار کردن. کجا این اتفاق افتاده؟ در چین؟ الان برای چینیها بزرگترین تفریح کار است؟ نه آنها به ذليل شدت جمعيت و اوضاع اقتصادي مجبورند اينقدر کار کنند که از گرسنگي نميرند و خوب طبیعی است بازار دنیای اسلام را تسخیر میکنند. میآیند حتی برای تسبیحی که شما میاندازی فکر میکنند. آقا هفتاد میلیون ایرانی، بیست و پنج میلیون خانواده. اگر هر خانواده یک دانه تسبیح بخواهد ما بیست و پنج میلیون تسبیح میتوانیم تولید کنیم. چقدر کالا میخواهد، مواد اولیه، نیروی کار، حمل و نقل، بسته بندی. ببر در بازار مکه، حاجی رفته مکه، تسبیح چینی آورده برای مسلمانها! خندهدار است يا گريهدار؟ این دینی که مولایش گفته بزرگترین تفریح مؤمن کار است، الان بزرگترین تفریح جوانها، بلوتوث بازی و پیامک زدن است. کار نیست! پس نشانهی اینکه ملتی در شرایط کمال است، اینست که کار، بزرگترین تفریحش باشد، نه رفاهش باشد و نه رفاه بیشتر. پس حضرت میفرمایند اصلاً شما روحیهات را عوض کن. روحیهی سختی پذیری داشته باش. خودت را عادت بده به اینکه سختیها را بپذیری. یعنی اصلاً انتخابهاي تو و گزینشهای اجتماعی و روابط اجتماعی تو بر اساس این اصل باشد که سختیها را بپذیری. مثلاً قبض آب یا برقی میخواهیم بدهیم، باید برویم بانک بدهیم (حالا قدیمترها) مخصوصاً میرویم آن شعبهای که بچهی محلمان کار میکند. صف هم شلوغ است. سلام علیکم چی کار داری؟ هیچی قبضی هست واسه تلفن. میگوید بده به من برو شب بیا منزل بگیر! هم پارتيبازي الکي ميکنيم، هم ديگران آزرده ميشوند، هم با خودمان سختيپذيري را تمرين نميکنيم.
ادامه دارد ...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com