عجیب بود درگیری شدید و کلی تعقیب و گریز به خاطر یک تیکه کوچک از نان فانتزی در وسط شهر تهران
سرویس عکس
بولتن نیوز:مسیر منزل تا محل کار و بلعکس همیشه دوربین برگردنم آویزان است و اکثرا دوستان و آشنایان ایراد میگیرند, و میگویند چرا همیشه دوربین سوار برگردنت این طرف و آن طرف می روی؟ هر چقدر برایشان از لذت شکار لحظه ها میگویم باز حرف خودشان را میزنند.
سرویس عکس علی قنبرلو: لذت شکار کردن آنهم بدون دستگیری و درگیری با محیط بان,رویاروی با جنگلبان, ملاقات با زندان بان لذت عجیبی است. که پیشنهاد میکنم تمامی شکارچیان حیوانات از اینکار دست کشیده و با خرید یک دوربین عکاسی به قیمت یک سوم قیمت اسلحه خود به شکار از نوع شکار ما یعنی عکاسی مشغول باشند تا هم رفت و آمدشان به اداره حقوقی تحت مدیریت سرکار خانم ابتکار قطع شود, و هم نگرانیهای خانواده محیط بانان شریف که هر لحظه احتمال شهادت آنها را در ذهنشان متصور میشوند.
اما دیروز در حال گذر از گذرگاه همیشگی صحنه عجیبی دیدم ,و آن کمین دو موش (سایز گربه) برای سرقت از موشی بود که چند متر آن طرفتر در حال حمل تیکه کوچکی از نان فانتزی بود که با خطر ریسک پذیری بالا از طرف دیگر میدان .......در وسط شهر تهران به فضای سبز محل اقامتش آورده بود, چشمتان روز بد نبیند یک لحظه دیدم یک درگیری و تعقیب و گریزی راه افتاد که بیا و ببین, در آن قسمت میدان....تردد کمتری میشود و این امر باعث راحتی کار من بود خلاصه کنم هم فیلم گرفتم هم عکس اما نکته جالب و پند آموز قضیه این بود که وقتی موش به داخل منزل (سوراخ موش)خود رفت موشهای دیگر خسته و درمانده و ناکام جلوی در ایستاده و بعد به سمت آبی که کمی آن طرفتر بود رفتند و مشغول رفع تشنگی شدند.
یعنی حریم شخصی همسایه خود را حفظ کردند.
برو پایین شهر اونجا عکس بگیر به خاطر یه لقمه نون ادم میکشن
موش که جای خودشو داره
مردم از موشها هم گرفتار تر شدن