مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پروندهای تحت عنوان «تحلیلی بر نامهی 31 نهجالبلاغه در حوزهی سبک زندگی اسلامی» آورده میشود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیست که پس از پیادهسازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است. وی سعی نموده تا با تفسیر مبتنی بر آیات و روایات دینی و همچنین اصول جامعهشناسی و روانشناسی از نامهی 31 نهجالبلاغه، باب جدیدی در مقولهی سبک زندگی اسلامی باز کند.
گروه سبک زندگی، مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پروندهای تحت عنوان «تحلیلی بر نامهی 31 نهجالبلاغه در حوزهی سبک زندگی اسلامی» آورده میشود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیست که پس از پیادهسازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است. وی سعی نموده تا با تفسیر مبتنی بر آیات و روایات دینی و همچنین اصول جامعهشناسی و روانشناسی از نامهی 31 نهجالبلاغه، باب جدیدی در مقولهی سبک زندگی اسلامی باز کند.
به گزارش بولتن نیوز، بسم الله الرحمن الرحیم فأَصلح مِثواک، و لاتَبِع آخِرَتِکَ بِدُنياکَ، وَدَعِ القُول فِيما لا تعرف والخِطاب فِيما لاتُکلّف، وأَمسِک عَن طَرِيقٍ إِِذا خِفتَ ضَلالَتَه، فأِّن الکفّ عِند حِيرَه الضّلال خَيرٌ مِن رُکوبِ الأهوال، وأمر بالمعروف تکُن مِن أَهلِه و أنکِرِ المنکر بِيَدِکَ و لِسَانِک و بايِن مَن فَعَله بِجُهدِکَ، و جاهِد فِي الله حقَّ جِهاده ولا تأخُذکَ في الله لَومَه لائم، و خُضِ الغَمراتِ لِلحَقّ حَیثُ کان...»
اگر خاطر شریف دوستان بزرگوار باشد، داستان ما در جلسه گذشته، داستان کسانی بود که کَری خودشان را نمیبینند یا نمیخواهند بپذیرند و لذا چون به اصلاح جامعه برمیخیزند، به جای این که اصلاح کنند اوضاع جامعه بدتر میشود. یکی از مشکلات جامعهی ما بر اساس تفسیری که از اين جملهی نامهی شریف امام علی (ع) برداشت میشود این است که ای بسا افراد نادانی که نادانی خودشان را پنهان میکنند. اگر مشکلات جامعه را هم ببینند، با سلاح نادانی به اصلاح مشکلات جامعه برمیخیزند و گفتیم بسیاری از مشکلات فرهنگی جامعه ناشی از همین است که انسانهایی بدون این که واقف باشند که اطلاعات کافی ندارند، وارد این عرصهها میشوند و این زمینهها باعث میشود که مشکلات فرهنگی، آن گرههایش پیچیدهتر و کورتر باشد.
حضرت علی (ع) فرمودند حرفی را که نمیدانی نزن و چیزی را هم که بر عهدهات نیست مطالبه نکن. پرهز کن از پای گذاشتن در راهی که میترسی در آن راه قرار بگیری و گمراه شوی. اگر فکر میکنی در راهی قرار بگیری که گمراه میشوی، خودداری بکن، کنترل نفس بکن. در واقع خودداری کردن، محافظهکاري کردن بسیار بهتر از گرفتار شدن در ترس و وحشت است. کنترل کردن خویشتن در جایی که ما دچار حیرت شدیم و از گمراه شدن میترسیم بهتر از این است که ما سوار بر یک اسب سرکش بشویم و نمیدانیم که قرار است چه بلایی سر ما بیاید. شما تصور کنید که سوار یک اسب سرکش شدید، چه احساسی به شما دست میدهد؟ همان احساس باید به انسان دست بدهد، در جایی که انسان در مسیری قرار میگیرد و نمیداند این مسیر در انتها به چه جایی ختم میشود. بسیاری از کسانی که با نیت اصلاح در بعضی حرکتهای اجتماعی قدم گذاشتند، اما انتهایش را نمیدانستند، سرانجامش به همین صورت بود. سوار بر اسبهایی شدند که این اسبها آنها را زمین زد. مقداری از دین فاصله گرفتند کسانی بودند که ملبس به لباس دینی بودند، اما از دل طرفدارانشان حرفهای بیدینانه درآمد.
شاید خیلی جالب نباشد ما به مصادیق سیاسی بپردازیم، ولی میدانید مثلاً بعضی از کاندیداهای ریاست جمهوری نمایندگانی در شهرستانها واستانهای مختلف و حتی رسانهها و کشورهای خارجي داشتند. عدهاي از اينها حمایت میکردند و ادعا میکردند که دیندار است. نماد ایشان در اروپا کارگرداني بود که فیلمهایی میسازد که شرعاً جایز نیست که فیلمهایش را ببینید. خوب چه شد که این دیندار نمایندهاش یک بیدین است؟ این، آن اسب سرکش بود که این مدعی دینداری را به زمین زد. حضرت میفرماید این سه تا کار را نکن. حرفی را که نمیشناسی نزن، آن چیزی که بر عهده توست نیست، نکن. احتیاط کن در راهی که نمیدانی نرو که گمراه نشوی.
«وأمر بالمعروف تکُن مِن أَهلِه و أنکِرِ المنکر بِيَدِکَ و لِسَانِک و بايِن مَن فَعَله بِجُهدِکَ» آن معروفها را بچسب. نه تنها خودت عمل کن بلکه امر به معروف بکن تا تو اهل آن شوی، تا تو هم عامل به معروف شوی. معروف، آن چیزی است که خدا میپسندد. ما که امر به معروف میکنیم این روح ما آن عمل را تنفس میکند. حالا اگر امر به معروف نکنیم چه اتفاقی میافتد؟ بعضی انسانها بهر حال در جامعه دینی هم خیلی مقید به احکام دینی نیستند. اگر امر به معروف نکنید، بعد از مدتی در تعامل و روابط اجتماعی به انفعال میرسید. حضرت میفرماید امر به معروف کن تا اهل آن شوی.
امروزه در بسیاری از خانوادهها برنامههای ماهوارهای بيشتر ديده میشود تا برنامههای صدا و سیمای خودمان. خانوادهها هم سعی میکنند که کنترل کنند برنامههای ماهواره را. ولی بهر حال درهم است، نمیتوان کاملاً آن را پاستوریزه کرد. روی همین حساب، خواه یا ناخواه بعد از مدتی آن خانواده تحت تأثیر فرهنگ آن قرار میگیرند. دیگر زیاد به حجاب اهمیت نمیدهند. بعد هم شما برای صله رحم بلند میشوید میروید خانه اقوام میبینید که زیاد اهل خانه به حجاب اهمیت نمیدهند. شما با خودتان میگویید که بگویم یا نگویم؟ دو دل هستی و امر به معروف و نهی از منکر نمیکنید. همین که امر به معروف و نهی از منکر نکنید کمي مینشینید. همان اهل خانه میدانند که شما مذهبی هستید و وقتی که شما سکوت کنید امر به معروف نکنید به شما میگویند شما خیلی دست و پاي خودت را بستی با این احکام دینی، آزاد باش! حجاب خیلی هم مهم نیست. اینجا شما که امر به معروف نکردید به انفعال میرسید.
اینجا شما فقط کافی است بگویید این چه وضعی است؟ همین که گفتید این چه وضعی است، یعنی امر به معروف کردید. اگر هم نپذیرند حرف تو را، ولی در اندرونشان میدانند که شما درست میگویید. چون فطرت انسان میکشد. اگر هم قبول نکنند، ولی تو امربه معروف خودت را کردی و او هم دیگر این بیحجابی را از روی یقین انجام نمیدهد. میداند این کار خلاف شرع است. اگر امر به معروف نکنی، او در پیش خودش فکر میکند اینکه آدم مذهبی است. ولی اعترافی هم نکرده که من اینجور هستم، حجاب ندارم. پس کارم زیاد اشتباه نیست. زندگی همین است که ما میگوییم و انجام میدهیم. اگر امر به معروف کردید او ناراحت شد که میشود. ناراحتياش نباید برای شما مهم باشد. چون اهل بیت از شما خوشحال میشوند. روح شما تنفس میکند با امر به معروف کردن. امر به معروف یک سری برکاتی دارد برای جامعه. اگر زوری انجام نشود، اگر به درستی انجام شود. زوری یعنی اینکه بیاییم جلوی زن و دختر مردم را توی خیابان بگیریم بگوییم الا بالله شما باید این کار را بکنید.
ادامه دارد...