گروه بین الملل،باراک اوباما در تازهترین اظهارات خود پیرامون حوادث منطقه، اینبار دلیل مشکلات خاورمیانه را نه ایران، بلکه افراطگرایی اهل تسنن دانست.
به گزارش بولتن نیوز، به نظر میرسد آمریکا باتجربه حضور ناموفق نظامی در عراق و افغانستان که نتیجه¬ای جز صرف هزینههای هنگفت و کشته شدن نظامیان آمریکایی نداشت، اکنون با مطرح کردن این مسئله به دنبال استفاده از جنگهایفرقهای در منطقه و تغییر اوضاع خاورمیانه به نفع خود است.این سخنان آمریکاییها در حالی است که جمهوری اسلامی ایران، سالهاست خطر گروههایتکفیری سنی در منطقه را گوشزد مینماید.
در همین حال هنری کسینجر، نظریهپرداز معروف آمریکایی نیز در آخرین اظهارنظر خود درباره ایران و اوضاع منطقه، از ایران بهعنوان مستعدترین کشور در خاورمیانه برای ایجاد یک امپراتوری یاد میکند و ضمن تأکید بر هزینههای زیادی که آمریکا در منطقه انجام داده است، ایران را کشوری میداند که بیشترین بهرهبرداری از فرصتها در منطقه را داشته است. این اظهارات کسینجرکههمراستاباسیاست ایران هراسی آمریکا است،مقابل جبههگیری جدید اوباما نسبت به اعراب سنی منطقه، دو لبه یک قیچی را آشکار میسازد که در پی اختلافافکنی در منطقه و پیشبرد اهداف آمریکا در منطقه است.
درگیری فرقهای میان مسلمانان منطقه و کشته شدن مسلمانان به دست یکدیگر بدون لشکرکشی آمریکا به منطقه، سود سرشار ناشی از تجارت سلاح در منطقه و درنهایت تغییر موازنه خاورمیانه به نفع آمریکا، بیانکنندهطرح خاورمیانه جدید آمریکا در منطقه است. آمریکا برای پیشبرد اهداف خود در این طرح سعی در اجرای سیاست هرجومرجدارد، سیاستی که در دهه پنجاه میلادی توسط زبگینو برژینسکی مشاور امنیت ملی دولت کارتر استفاده شد. بر مبنای این سیاست که آمریکا در دهههای گذشته و در مناطق مختلف جهان مانند: شوروی و یوگسلاوی سابق از آن استفاده کرد؛ آمریکا برای اینکه بتواند خود را بهعنوان قدرت برتر جهان مطرح و حفظ نماید، نیازمند آن است که هر منطقه وکشوریکه میتواندبهعنوان یک قدرت یا یک تهدید بالقوه درمقابل آمریکا قرار گیرد، دچار هرجومرج و بینظمی گردد.
سیاست هرجومرج و تفرقهافکنی آمریکایی که سالهاست توسط آمریکاییها در مناطق مختلف جهان از آن استفادهشده مانند فروپاشی شوروی سابق و همچنین یوگسلاوی سابق که منجر به آن شد کشورهای شرق اروپا که تأمینکننده بخش عمده انرژی اروپا هستند از پیوستن به اتحادیه اروپا پرهیز نمایند ودرنهایت باعث آن گردید که اروپا هیچوقت نتواند در مقابل آمریکا به یک وحدت و انسجام برسد، در سالهای اخیر نیز آمریکاییهادر راستای همین سیاستخود در شمال آفریقا ظاهراً سعی بر پایان دادن به درگیریها در سودان داشتند و درنهایت با تجزیه سودان به دو بخش شمالی و جنوبی این درگیریها در وسعت بزرگتری افزایش یافت.
آمریکا برای پیشبرد این سیاست خود در منطقه خاورمیانه از یکسو با پروژه ایران هراسی در میان کشورهای خاورمیانه سعی بر دامن زدن بر آتش اختلافات قومی مذهبی داشته و از سوی دیگر با اجرای پروژه اسلام هراسی و معرفی مسلمانان بهعنوان یک خطر بالقوه به جهانیان سعی بر هم سو ساختن دیگر کشورها و جلب همکاری کشورهای چین و روسیه برای پیشبرد اهداف خود داشته است.
اهداف و منافع موردنظر آمریکا در این زمینه را می¬توان به شرح زیر برشمرد:
- برهم زدن و تضعیف اتحاد و همگرایی میان کشورهای منطقه؛
- تبدیل کشور و قدرتهایمنطقهای به کشورهای کوچک،بیتأثیر و بدون قدرت بازیگری درصحنههایبینالمللی؛
- نگاهداشتن این کشورها در شرایطی که همواره برای حفظ بقای خود در تنش و نزاع به سر میبرند و برای دفاع از خود نیازمند آمریکا بهخصوصسلاحهایساخت آن هستند؛
- تضعیف محور مقاومت در منطقه همچنین تضعیف و تجزیه کشورهای منطقه میتواند نگرانی آمریکاییها را نسبت به امنیت رژیم صهیونیستی کاهش دهد؛
منافع یادشده کمترین سودی است که آمریکاییها از پیشبرد این سیاست خود در منطقه بهدستمیآورند.
حال میتوان دید که اگرچه گروههای تروریستی در منطقه مانند داعش در ظاهر به مخالفت با آمریکا پرداخته و آمریکا نیز اخیراً در مواردی مواضع آنها را هدف هواپیماهای جنگنده خود قرار داده است، اما در اصل حرکت و خطمشی این گروههای تروریستی همسو باسیاستهای ایجاد هرجومرج و تفرقهافکنی آمریکا در منطقه است و بیشترین منفعت را آمریکاییها با تبدیل تهدید داعش به فرصتی برای خود از این تشنج در منطقه بردهاند و توانستهاندپروژه اسلام هراسی را با استفاده ازچهرهای که داعش از اسلام معرفی مینماید تا حد زیادی بهپیش برند.
برخور دوگانه و با تعلل نسبت به داعش و دیگر گروههای تروریستی در عراق و سوریه، حمایتهای پشت پرده از این گروهها و عدم اتخاذ تصمیم جدی برای ایجاد یک جبهه واحد بینالمللی علیه داعش که در دیدار اخیر اوباما و اردوغان نمایان گردید و همچنین دخالتها و سنگاندازیهای اخیر آمریکا برای تشکیل دولت جدید در عراق، همگی را میتوان از نشانههای تصمیم آمریکا برای پیشبرد سیاست جدید خود در منطقه خاورمیانه دانست.
حال باید دید که با توجه به هوشیاری مسلمانان منطقه بهخصوص ایران، و نقش پررنگ ایران در مبارزه علیه گروههای تروریستی در منطقه، آمریکاییها تا چه حد میتوانند با استفاده از این سیاست به اهداف خود در منطقه دست یابند.
*عضو تحریریه سایت www.realiran.org
طرح خاورمیانه ای آمریکا و نقشه راه آن از یاد نرفته، آنها با شکست هر نسخه ای نسخه ی جدیدی طراحی و اجرا می کنند و البته با هزینه مردم منطقه.
بایستی برای شکست طرح های منطقه جبهه مقاومت در ابعاد سیاسی، نظامی و فرهنگی تقویت شود.
کار با احزاب فلسطینی و مبارزان آن با شدت بیشتر صورت گیرد تا داستان دخالت و انحراف از نوع اخوانی و ترکی تکرار نشود.
محوریت اصلی تلاش ها با ملت ها و مبارزان حقیقی همراه با دیپلماسی پیش رود و . . . انشاء ا... این نسخه صهیونی نیز با شکست روبرو شود و خواهد شد.