گروه سیاسی، سایت گویا نیوز در مقاله ای با عنوان "از اسلام رحمانی چه مانده است؟" مطالب تند و افراطی را به کار گرفته و مدعی شده که اسلام تا زمانی که به قدرت نرسیده ... از رحمانیت دم میزند اما به محض رسیدن به قدرت رحمانیت را فراموش کرده ....
به گزارش بولتن نیوز، این ادبیات نویسنده، بسیار افراطی و تند و بدون منطق بیان شده است و سایت گویا نیوز به جای نقد برخی حرکت های افراطی در جهان امروز و زیر سوال بردن حرکت انسان ها و گروه های افراطی، واژه اسلام و ادیان را به کار برده است!
در حالی که حرکت های تند و افراطی از هر انسان و گروهی ممکن است سر بزند و دست به قتل و خونریزی و ظلم بزنند. اگر به سلسله اتفاقات یک قرن اخیر توجه کنیم متوجه می شویم که از حضور ناپلئون، تزارهای روسیه، تا جنگ اول و دوم، حضور نازی ها در آلمان، رژیم صهیونیستی و دولت اسرائیل در فلسطین و.. تا حرکت های افراطی القاعده و داعش، هر یک مدعی دین و مذهب و ایدئولوژی خاص خود بوده اند و لذا آنچه باعث ظلم و بی عدالتی و رحمانی نبودن بوده، دین و پیشوایان اصیل آن نبوده است بلکه حرکت افراد و گروه هایی است که به نام دین و ایدئولوژی و مکتب، به بشریت ظلم کرده اند.
لذا بریده شدن سر دومین روزنامه نگار امریکایی توسط داعش و قطع انگشتان دست یک سارق در یکی از شهرها، ربطی به این سوال ندارد که " از اسلام رحمانی چه مانده است؟"
نویسنده باید توجه داشته باشد که در همه کشورهای جهان، سیستم حقوقی و قضایی، برای مقابله با ظلم و بزهکاری و جرم و جنایت، راهکارها و تنبیه هایی را در نظر گرفته که از اعدام تا قطع انگشتان، زندان و... را شامل می شود و نباید انتظار داشته باشید که عده ای به راحتی انسان ها را بکشند یا مال واموال مردم را به غارت ببرند و ظلم کنند و هیچ جریمه ای در انتظار آنها نباشد!
برای زندگی انسان امروز با این همه جمعیت، کمبود منابع، مشکلات مختلف و... اگر سیستم های کنترلی و قضایی وحقوقی نباشد، سنگ روی سنگ بند نمی شود و نباید به خاطر تنبیه چند نفر و یا ظلم داعش به خبرنگاران و... این گونه سوالات بی ربط را مطرح کرد!
اگر قرار باشد که هر حرکت القاعده و داعش و مسلمانان را به نام اسلام بنویسید، پس باید هر حرکت در دنیای غرب را به نام مسیحیت یا دموکراسی و حقوق بشر و... بنویسید.
اگر مدعیان حقوق بشر در جهان ظلم می کنند وجنگ راه می اندازند، آیا باید تلاش کسانی که صادقانه برای حقوق بشر و دموکراسی گام بر می دارند را نیز زیر سوال ببریم؟!
عجیب است که عده ای با مغلطه کاری و کنارهم گذاشتن چند تصویر احساسی، هم خود را به اشتباه می اندازندو هم انتظار دارند که خوانندگان این سایت ها نیز اینگونه تصور داشته باشند که بریدن شدن دست، یا بریدن سر خبرنگاران، به آنچه دوست دارند تصور کنند، ربط دارد!
در حالی که گویا نیوز و نویسنده آن باید توجه داشته باشند که درجهان و قرن های گذشته، قبل و بعد از اسلام، هزاران ظلم و جنایت و خونریزی و غارت گری اتفاق افتاده که هیچ ربطی به دین و مذهب خاصی نداشته است.
نویسنده خوب است به حمله مغول، افغان ها، عثمانی، و هزاران جنگ و برخورد دیگر با ایران توجه کند و همچنین حمله ایران به هندوستان و کشورهای منطقه توجه کند و بعد تاریخ را زیر و رو کند تا متوجه شود که ریشه همه این قیام هاو جنگ ها و خونریزی ها از مغول تا نادرشاه و صفویه و... ادیان و ایدئولوژی ها نبوده است و هر یک دلایل متفاوتی در زمان و مکان خود داشته است.
لذا نباید از برخوردهای داعش که ادعای خلافت اسلامی را دارد و یک گروه تروریستی است چنین برداشت شود که اسلام رحمانی نیست!
وقتی همه کشورهای عرب منطقه وآمریکا و ایران و... اتفاق نظر دارند که موضوع داعش ربطی به شیعه و سنی و اسلام ندارد و تنها یک گروه افراطی و تروریستی است که از اسلام سواستفاده کرده است، چرا بازهم سعی دارید که این مسائل را به دین و مذهب ربط بدهید؟!
وقتی اتحادیه عرب نیز به این نقطه رسیده که باید با داعش برخورد شود چرا سعی دارید که آن را به اسلام رحمانی ربط دهید!
وقتی از اسلام رحمانی سخن می گوییم شاخص های محبت و رافت و گذشت و فداکاری و انسان دوستی وخدا دوستی و رضایت خدا و خلق خداوند در آن وجود دارد نه آن چه شما از آن به سربریدن خبرنگاران یاد می کنید! کجای سربریدن خبرنگاران توسط داعش را می توانید به اسلام و مسلمانان ربط دهید؟!
نویسنده سعی کرده که انقلاب سال ۵۷ ایران را با صعود داعش در عراق ربط دهد!
انصافا کدام شاخص، قانون، زندگی، جایگاه جهانی، و دستاوردهای انقلاب اسلامی در ایران با داعش قابل مقایسه است و چرا سعی دارید با این مغالطه ها، انگیزه های سیاسی خود را به کرسی بنشانید؟
در پاسخ به این اظهارات تند نویسنده، باید گفت که مسائل زندگی امروز بشر که با تعرض به محیط زیست، زندگی انسان ها، تخریب منابع، و بی عدالتی در حق ملت ها همراه است، متاثر از دین و مذهب و پیشوایان دینی نیست و متاثر از دین خاصی نیست. بلکه نتیجه مشکلات و خودخواهی و عدم برنامه ریزی و صعود و افول اقتصاد جهان است.
به عنوان مثال از آسیا گرفته تا آمریکا و آفریقا، و خاورمیانه، کشورهای مختلف، جنگ ها و مناقشات مختلفی مطرح است که ملت هایی با ادیان مختلف با آن مواجه هستند.
اگر در منطقه غرب آسیا و خاورمیانه، مسلمانان با مسائل جنگ و درگیری و اختلافات مواجه است، در سایر نقاط جهان از جمله در اسرائیل، ملتی با دین دیگری در حال درگیری و جنگ و اختلاف است.
در آفریقا یا آسیا و... نیز ملت هایی با ادیان دیگری دچار مشکلات وجنگ و گرفتاری های مختلف زندگی بشر هستند.