آيا فعالان حقوق زنان تاكنون يك نظر سنجي انجام داده اند تا بر اساس نتايج آن مشخص شود كه زنان فارغ التحصيل رشته هاي مختلف دانشگاهي، تا چه حد حاضرند در رشته مورد نظر خود كار كنند و آيا بعد از فارغ التحصيلي، در آن رشته واقعا كار كرده اند؟ آيا ساعت كار زنان و مردان در جامعه با هم مقايسه شده است ...
گروه اجتماعي - سايت جرس در تاريخ 8 شهريور 93، مطلبي با عنوان " گزارش نشست "زنان و عدالت آموزشی”: حقی که ربوده شد" را منتشر كرده كه مربوط به نشست روز پنجشنبه ششم شهریور ماه با موضوع زنان و عدالت جنسیتی در دو پنل در موسسه رخداد بوده است.
به گزارش بولتن نيوز، در پنل اول سخنرانان به تحلیل جنسیتی محتوای متون و تصاویر کتابهای درسی دوره ابتدایی پرداختند و در پنل دوم گزارشی از سهمیهبندی و حذف رشتههای دانشگاههایی برای زنان و شکایت فعالان حقوق زنان از این دانشگاهها در دیوان عدالت اداری ارائه شد.
در پاسخ به نگراني ها و همچنين اظهارات افراطي در اين دو پنل كه معتقد به عدم عدالت آموزشي وحضور زنان هستند، اين سوال مطرح است كه آيا فعالان حقوق زنان تاكنون يك نظر سنجي انجام داده اند تا بر اساس نتايج آن مشخص شود كه زنان فارغ التحصيل رشته هاي مختلف دانشگاهي، تا چه حد حاضرند در رشته مورد نظر خود كار كنند و آيا بعد از فارغ التحصيلي، در آن رشته واقعا كار كرده اند؟
آيا هدف از تحصيل تنها گرفتن مدرك و مدرك گرايي و دريافت دانشنامه بوده است يا اين كه واقعا هدف كار كردن است.
آيا ساعت كار زنان و مردان در جامعه با هم مقايسه شده است كه چه درصدي از زنان در خانواده هاي تحصيل كرده كه زن و مرد از يك مدرك تحصيلي برخوردار هستند حاضر به كار كردن كامل 8 ساعت در روز يا 12 ساعت در روز هستند؟
به نظر مي رسد كه اگر اين موضوعات چه در رابطه با زنان وچه مردان بررسي شود به اين نتيجه خواهيم رسيد كه مردان و زنان تا چه اندازه از فرصت شغلي و از مدرك خود و از ساعت روزانه خود بهره مي برند و چه سهمي در تامين هزينه هاي زندگي دارند .
همچنين در رشد وتوسعه كشور و درآمد ملي و ارزش افزوده بخش هاي مختلف موثر هستند.
قطعا در بسياري از رشته ها و در برخي خانوارها زنان حضور بيشتري از مردان دارند اما در مجموع جامعه، بايد قبول كرد كه ساعت كار مردان، نانآوري آنها، سهم در توليد ناخالص داخلي، سهم در خطرات و مشكلات جامعه و خانواده و... بيشتر است و لذا بايد متناسب با اين موضوعات، امكان حضور كساني كه بتوانند به جامعه خدمت و ارزش افزوده بيشتري ارائه دهند فراهم شود.
در اين زمينه فرقي نمي كند كه كدام رشته را مثل مامايي، زنان بهتر حاضر شوند و يا كدام رشته را مردان مثل معدن بهتر حاضر شوند... مهم اين است كه جامعه امكان ارائه خدمت و حضور زن و مرد را به شكلي كه هم ارزش ها و اخلاقيات رعايت شود و خطري براي زنان نباشد و هم ارزش افزوده ومشاركت بيشتر و توليد بالاتر نيز فراهم شود.
در اين زمينه لازم است ياد آور شويم كه در بسياري از كتاب هاي درسي، متناسب با وقايع تاريخي و مسائل اجتماعي، تصاوير زنان ومردان استفاده شده است و اين موضوع متناسب با واقعيت هاي اجتماعي است و ربطي به تضاد يا عدم عدالت جنسيتي ندارد و نبايد اين گونه مباحث را با عينك بد بيني و جنسيتي نگاه كرد.
در ارتباط با موضوع رشته هاي دانشگاهي نيز بايد توجه داشته باشيم كه اولا ورودي زنان به دانشگاه ها در سال هاي اخير دو برابر مردان بوده است و اگر قرار باشد عدالت جنسيتي از نظر عده اي مورد توجه باشد بايد ورودي 50 – 50 باشد در حالي كه اين نكته به اين شكل رعايت نشده است.
نكته دوم اين كه متاسفانه در بسياري از رشته ها مانند معدن، عمران، برق، مكانيك، و.... باوجود تحصيل بسياري از زنان، فارغ التحصيلان در رشته خود مشغول به كار نمي شوند و به كارهاي ديگري اشتغال دارند و درنتيجه در سرزميني مثل ايران كه تنها 8 درصد معادن كشف شده و تنها از 2درصد آنها مشغول استخراج هستند و كمتر از نيم درصد آن استخراج شده است و... در بسياري از زمينه ها كمبود نيرو و مهندس و حتي كارگر وجود دارد.
به عنوان مثال، در معدن معروفي در جنوب آذربايجان غربي، در فصل برداشت محصول، بسياري از مهندسان و كارگران حاضر به فعاليت عمراني و كار در معدن نيستند. تنها يك زوج كه كارشناس معدن هستند به عنوان پيمانكار مشغول به كار هستند.
در اكثر معادن وكارخانه ها، بسياري از زنان نه تنها به كار مشغول نيستند بلكه حتي حاضر به حضور در كنار همسران خود در كارخانه هاي بيرون شهر و... نيستند.
براين اساس، لازم است كه در بسياري از رشته ها، نوعي تعهد اخلاقي به كار گرفته شود تا فارغ التحصيلان چه زن و چه مرد از امكانات مملكت براي آموزش وتحصيل بهره ببرند و بعد از تحصيل، در آن رشته مشغول به كار شوند.
لذا برخي مسائل و سهميه ها نه تنها تبعيض جنسيتي نيست بلكه عملا به تعادل و عدالت در جامعه نيز كمك مي كند و بايد همه بپذيريم كه تنها ورود به دانشگاه را مساوي عدالت ندانيم بلكه استفاده از امكانات و بودجه كشور و به كار گيري نيروها در جامعه و اقتصاد را نيز مورد توجه قرار دهيم.
البته در اين زمينه در مورد آقايان و رشته هايي كه تحصيل مي كنند نيز همين موضوع مطرح است كه امكانات كشور نبايد صرف اموري شود كه بهره وري لازم را نداشته باشد.
اگر معيار بهره وري نيروي كار باشد، كشور ما به جاي وابستگي به نفت، بايد از معادن بهره مند مي شد و اقتصاد را روي انگشت معدن كاران ومهندسان مي چرخيد...
يكي از سخنرانان گفته است كه 80 شغل مردانه در مقابل ۷ شغل زنانه داريم در حالي كه بايد توجه داشت بسياري از شغل ها كه نيازمند گسترش و توسعه هستند نيازمند حضور افراد هستند و زن و مرد نمي شناسد. لذا زنان مي توانند در همه اموري به صورت سنتي يا عرفي تعريف شده شغل هاي جديد تعريف كنند و در مورد بسياري از شغل هاي امروزي نيز مي توان از حضور زنان بهره برد و اين خود زنان هستند كه به عنوان مانع در اين موارد حاضر مي شوند.
همان گونه كه يكي از فمينيست هاي آمريكايي خانم اشتيمن گفته است بزرگترين مانع در راه برابري زن و مرد، خود زنان هستند كه در بسياري از شغل ها وكارها مشاركت ندارند و ويژگي هاي اخلاقي و طبيعي نيز مزيد بر علت شده است.
سارا صحرانورد به تحلیل جنسیتی محتوای متون کتابهای درسی دوره ابتدایی پرداخت و در بررسی ساختارهای نابرابری جنسیتی در این کتابها مفاهیم و عباراتی را که کلیشههای جنسیتی را القا میکردند به ۶ دسته فعالیتهای فردی، فعالیتهای گروهی، نقشها و فعالیتهای خانگی، فضا و مکان، شغلها و ارزشها تقسیمبندی کرد.
به گفته وی در دسته اول بر اساس متون و تصاویری که استخراج شده تحرک مردان نسبت به زنان پررنگتر است مثلا به مردان اجازه کارهایی خطرناک مانند بالا رفتن از درخت و موتورسواری و… داده شده است؛ درحالیکه زنان به کارهایی مثل نشستن و بافتنی کردن تشویق شدهاند.
در دستهبندی دوم با عنوان نقشها و فعالیتهای گروهی تصاویر متنوع زیادی برای نقشهای مردان در نظر گرفته شده و برای زنان نقشهای خانگی و سنتی و اگر نقشی اجتماعی باشد مکمل نقشهای مردانه است. مثلا در کتابهای درسی برای مردان پلیس راهنمایی رانندگی و زنان نقش همیار پلیس در نظر گرفته شده. مردان همیشه نقشهای پرخطر را بر عهده دارند.
خود اين نوع تعاريف نشان مي دهد كه اين نوع شغل ها و دسته بندي ها به معناي تفكيك و عدم عدالت جنسيتي نيست بلكه انعكاس واقعيت هاي جامعه است و لذا نمي توان آن را حاصل برداشت تبعيض جنسيتي دانست.
صحرانورد افزود: مسئله دیگر قدرت نهفته در نقشهاست زیرا مردان در نقشهایی هستند که عاملیت و قدرت زیاد دارند مانند کدخدا و پادشاه و زنان مطیع و فاقد قدرت هستند.
در اين زمينه نيز بايد توجه داشت كه اين داستان ها حاصل نقش تاريخي بوده كه به هر دليل در گذشته وجود داشته و البته در اين زمينه بايد داستان هايي كه نقش زنان پر رنگ بوده است مورد توجه قرار گيرد اما در مجموع باز هم نمي شود آن را حقي دانست كه از زنان گرفته شده است!
سپس وی به دستهبندی سوم یعنی نقشها و فعالیتهای خانگی پرداخت و گفت: عموما زنان خانهدار هستند و کارهایی چون نگهداری از فرزندان و پختن غذا را بر عهده دارند و وظیفه نانآوری از آن مردان است کار مرد در خانه معطوف به خرید کردن و همینطور نقشهای تربیتی است. البته تفاوتهای جنسیتی در نقش تربیتی والدین نیز وجود دارد مادران مفاهیم مذهبی و نیایش را به فرزندان میآموزند اما تشویق کردن به فعالیت علمی بر عهده پدرها است.
در ارتباط با اين موضوع نيز به تدريج نقش زنان با توجه به سطح اشتغال رو به افزايش آنها بهبود خواهد يافت و در اين زمينه ها نيز همان طور كه در جامعه حضور بيشتري خواهند داشت در مفاهيم نيز حضور بيشتري خواهند داشت.
در کل ۷ مورد شغل برای زنان نشان داده شده: معلمی، پزشکی، مترجمی قرآن، کشاورزی، کتابداری و قالیبافی. درحالیکه ۸۰ مورد شغل در کتابهای درسی برای مردان تعریف شده است مانند چوپانی، استاد داوری، تاجر، قصاب، فضانورد و …
عنوان بحث سخنران دوم این پنل، فرزانه حاجی ایل، تحلیل جنسیتی محتوای تصویریِ کتابهای دوره ابتدایی بود و وی در این نشست تلاش کرد نقش امکانات بصری در جهت بازتولید نابرابریهای جنسیتی را توضیح دهد.
وی با بیان اینکه دومین مورد منفعل بودن زنان در تصاویر است خاطرنشان کرد: نکته سوم عقب بودن دخترها در پلان بندیهاست دخترها همواره یکقدم عقبتر از پسرها نشان داده میشوند و قسمتی از بدنشان با عکس پسر پوشیده شده.
حاج ایل به چهرهپردازی زنان نیز اشاره کرد و گفت: مورد بعدی حالت چهره زنان و دختران است که تصویرگر با راههای مختلف نجابت، حجب، حیا و همچنین روحانیت را در چهره زن القا کرده است.
در ادامه حاج ایل یادآور شد: نشان دادن زنان در حین انجام اعمال دینی و عبادت از موارد دیگری است که باید به آن اشاره کنم.
همنشینی مستمر زنان با خانه و فضای داخلی باعث ایجاد تصویر ذهنی در مخاطب میشود که زن و خانه لازم و ملزوم یکدیگرند.
در اين زمينه نيز بايد توجه داشت كه در يك جامعه اسلامي، طبيعي است كه زنان با نمادهاي حجاب و حيا نشان داده شوند و اين موضوع نشانه ارزش براي زنان ارزيابي نمي شود و به معناي ضعيف بودن يا عدم عدالت نيست.
در زمينه هاي فعاليت بدني نيز، به هر حال قدرت نابرابر طبيعي، در واقعيت هاي زندگي نيز قابل مشاهده است و نبايد به آن خرده گرفت و آن را نابرابري اعلام كرد.
پنل بعدی نشست درباره سهمیهبندی جنسیتی و حذف دختران در آموزش عالی بود. مجری برنامه به موضوع شکایت ۱۳ نفر از فعالان حقوق زنان به دیوان عدالت اداری در اعتراض به حذف سهمیه زنان اشاره کرد و از سخنرانان این پنل دعوت کرد تا بیشتر به این موضوع بپردازند.
پرستو اله یاری سخنرانی خود را با موضوع «ربودن حق تحصیل زنان» اینچنین آغاز کرد
از آبان ۶۱ طبق مصوبه شورای انقلاب فرهنگی برای تغییر رشته دختران در رشته کشاورزی آغاز شد. در سال ۶۲ کل سهمیه رشتههای مامایی و پزشکی زنان برای زنان در نظر گرفته شد. سال ۶۳ از ۱۶۹ رشته امکان انتخاب ۹۱ رشته برای زنان وجود نداشت.
سال ۷۲ مجلس سهمیه دستیار پزشکی برای زنان اختصاص داد که به نفع دختران بود و این قانون در سال ۹۲ لغو شد. سال ۸۲ که از اولین سالهایی بود که درصد قبولی دختران در کنکور از ۵۰ درصد گذشته بود سازمان سنجش اعلام کرد، دختران سهمیه ۵۰ درصدی در رشته کشاورزی داشته باشند که به ضرر زنان تمام شد و...
وقتي به اين نكات توجه شود متوجه مي شويم كه بسياري از موارد متناسب با شرايط وامكانات و بهره وري نيروي كار و همچنين ضرورت هاي كشور بوده است به عنوان مثال در رشته مامايي بايد زنان حضور كامل داشته باشند اما در رشته كشاورزي طبيعي است كه مردان حضور بيشتري دارند و بايد حداقل سهميه 50 درصدي داشته باشند و برخي رشته ها كه زنان حتي با تحصيل آن حاضر به فعاليت در آن رشته نيستند نيز بايد سهميه به گونه اي باشد كه عدالت در جامعه برقرار شود و عدالت را نبايد در تعداد دختران و پسران مشغول تحصيل ارزيابي كنيم بلكه بايد متناسب با شرايط دانشگاه ها و رشته ها و نياز جامعه سهميه بندي صورت گيرد. .
وی گفت: سال ۹۱، سی و شش دانشگاه سهم زنان را در برخی رشته ها حذف کردند. از جمله اینکه ۵۱۷۸ رشته برای مردان در نظر گرفته شد و این رشته ها برای زنان حذف شد. همچین ۴۲۷۸ رشته مهندسی و مجموعه رشته های کاردانی حتی در کشاورزی برای زنان حذف گردید. مدیریت و علوم پایه و حقوق و حسابداری نیز از جمله رشته های حذف شده برای زنان بود.
از مجموعه رشته های مهندسی حذف شده برای زنان می توان به رشته های شهرسازی، برق، عمران، صنایع، کامپیوتر، مکانیک و معماری اشاره کرد. همچنین در رشته های کاردانی که فضای بین دانشگاه و بازار کار را کم می کند، حتی رشته کاردانی بافت فرش نیز برای زنان حذف شد. ازدیگر رشته های حذف شده می توان به کلیه رشته های مدیریت و ۱۰۴ ظرفیت حسابداری اشاره کرد.
اين نكات نيز نشان مي دهد كه در بسياري موارد اين انتخاب ها متناسب با نياز و اشتغال مردان و زنان و امكان پذير بودن استفاده از دانش وتحصيلات آنها بوده است و البته در برخي موارد مثل صنعت فرش، حذف زنان اشتباه بوده است.
زهرا مینویی، وکیل پایهیک دادگستری و وکیل پرونده شاکیان به دیوان عدالت گفت: تساوی پذیرش بهصورت مساوی به معنی ۵۰- ۵۰ نیست بلکه اصل بر رقابت است.
بعد از ورود به دانشگاه با این چالش مواجهیم و متوجه نابرابریها میشویم
اين نوع نگاه به مسائل زنان و مردان و دانشگاه ها يك نوع نگاه افراطي است در حالي كه اگر قرار باشد كه به عدالت در جامعه توجه كنيم نبايد موضوع 50 – 50 مطرح شود بلكه بايد معيار اصلي بهره وري و استفاده از نيروهاي تحصيل كرده در جامعه باشد.