گروه سبک زندگی، مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پروندهای تحت عنوان «تحلیلی بر نامهی 31 نهجالبلاغه در حوزهی سبک زندگی اسلامی» آورده میشود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیست که پس از پیادهسازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است. وی سعی نموده تا با تفسیر مبتنی بر آیات و روایات دینی و همچنین اصول جامعهشناسی و روانشناسی از نامهی 31 نهجالبلاغه، باب جدیدی در مقولهی سبک زندگی اسلامی باز کند.
به گزارش بولتن نیوز، ***
خاموشی بحر است و گفتن همچو جوی/ بحر میجوید تو را جو را مجوی.
از اشارتهای دریا سر متاب / ختم کن والله و اعلم به ثواب.
میگوید خاموشی مثل دریا است و سخن گفتن مثل جوی آب. شما جوی آب را ول کن دریا را بگیر. یعنی وقتی شما خاموشی را انتخاب کردی، دریای حقیقت با اشارات، خودش را به شما نشان میدهد. به خودش هم میگوید ختم کن، یعنی ساکت شو. پس مولوی هم میفرمایند که با خاموشی، معرفت ما ازدیاد پیدا میکند. گویی با خاموشی ما مرتکب گناه نمیشویم و روح ما سبکتر میشود و اشارتهای دریای حقیقت بیشتر به ما رخ نشان میدهد.
در ادامه حضرت میفرمایند «وأَمسِک عَن طَرِیقٍ إِِذا خِفتَ ضَلالَتَه» اگر میترسی در یک راهی بمانی و گمراه شوی آن راه را مرو. اگر دیدی این مسیر را اگر بگیری بروی گمراه میشوی درش، صبر کن، نرو. یکی دیگر از مشکلات اجتماعی و رفتار فرهنگی و اعتقادی همین است که بسیاری از انسانها قدم در راههایی میگذارند که ممکن است دچار گمراهی بشوند. اما هیچ وقت این خوف را به خودشان راه نمیدهند. اصلاً زندگیشان استوار شده بر این محور. اینکه ما به این نتیجه برسیم که حتماً باید کاری بکنیم، همین که شما به نتیجهای رسیدید که حتماً باید کاری بکنید، بدون اینکه معرفت لازم را داشته باشید، نتیجهاش این میشود که خیلی وقتها به گمراهی منجر میشود.
مثلاً آقا میگوید ما سگ حسینیم. ما سگ حسینیم یعنی چه؟ حسین (ع) سگ نمیخواست. ما بندهی خداییم. حسین ابن علی (ع) بندهی خدا بود. بندهی کامل بود. بعد میخواهند عزاداری بکنند، چون معرفت ندارند اینها قلادهی سگ میاندازند، خوب شما حسین (ع) را از کجا شناختید؟ دین به ما گفته حسین، حسین است. دین چی به شما گفته؟ این را از کجا آوردید این حسین که تو میگویی با آن حسین که در کتابهای تاریخیست، آن حسینی که از قول امام سجاد(ع) و امام صادق (ع) و بقیه ائمه معصومین به ما رسیده فرق دارد. اینها واقعی نیست.
ما اگر بخواهیم تعبیر و تفسیر سیاسی و اجتماعی خوبی داشته باشیم، انقلاب اسلامی که اتفاق افتاد در طی مسیر و حرکت خودش، در طول این 30 سال گذشته از دست یک عدهای ضربه خورده. فکر میکنید از دست چه کسانی ضربه خورده انقلاب اسلامی؟ از دست کسانی ضربه خورده که راه امام خمینی را، هدف امام خمینی را، دغدغهاش را، بدون اینکه بفهمند، بدون اینکه راه امام را بفهمند، راه افتادند دنبال امام. بعضیهایشان از راهشان منحرف شدند، یا یک جایی آبروی انقلاب را بردند یا یک جایی آبروی انقلابیها را بردند. مثلاً بنیصدر. بنیصدر آمد حکمش را بگیرد امام گفتند حب دنیا سرچشمه همه اشتباهات است نفهمید این حرف را و رفت و نابود شد. بدون اینکه هدف حرکت امام را بفهمد آمده بود. امام قیام کرد که حکومت دینی و جامعهی دینی برقرار بکند. اما بنیصدر دنبال چی بود؟ توی فرانسه هم گفت که من یک روزی توی ایران رئیسجمهور میشوم. این توی تاریخ، توی خاطرات دوستانش هست که آقا ما دور هم وقتی جمع شدیم، بنیصدر گفت من روزی رئیسجمهور ایران میشوم. جاه طلب بود، خوب نفهمید، این بازیها را درآورد و بعد منحرف شد.
چه کسانی به انقلاب خدمت کردند؟ چه کسانی تا به حال به انقلاب پایبند بودهاند؟ اینها در مورد دین هم هست. در مورد عزاداری اباعبدالله هم هست. در مورد محرم هم هست. در مورد روحانیت هم هست. یک دسته از آنها واقعاً فهمیدند که انقلاب اسلامی هدفش چیست، فایدهاش چیست، دنبالهاش چیست؟ یک دسته هم آنهایی هستند که وقتی نمیفهمیدند، احساس کردند صبر کنند از اینکه قدم در راهی بگذارند که نمیدانند. صبر کردند تا فضا گرد و غبارش بنشیند تا ببینند آنها از کدام راه میروند.
یک طفل وقتی به دنیا میآید، تا راه برود پدر صاحب بچه درمیآید؟ بعد جنگ میشود. شما گل سر سبد زندگی، حاصل عمرتان را میفرستید جبهه، سینهاش را جلوی گلوله قرار میدهید. بعد میزنند میکشندش. در اندیشه دینی کسی که برای دفاع از وطن رفته شهید است، بزرگ است، جاودانه است. چون هر چی داشته داده است. میدانید که در توصیههای دینی به ما گفتهاند کسی که میمیرد، زیاد برایش گریه نکنید. یک فاتحهای، یک هفتم و یک سال، زیاد گریه نکن. اما شهید را نه. امام حسین (ع) شهید است. گفتهاند گریه کن اگر گریهات نمیآید، نشان بده که گریه میخواهی بکنی. حرمت دارد، پیراهن مشکلی را که پوشیدی نشان چیست؟ چرا؟ چون هر چی داشته به خدا داده.
بعد شما به اسم اینکه شهر را میخواهیم آباد کنیم، چون راه انقلاب اسلامی، هدف انقلاب اسلامی را نمیدانید، بعد از یک مدت میآیی میگویی که بابا مردم خسته شدهاند از بس اسم شهید و عکس شهید دیدند. ما اسم کوچه را عوض میکنیم. کوچه لاله، کوچه سنبل، کوچه سوسن. همین اسمش میشود سازندگی شهری. خدا شاهد است ما حرف سیاسی صرف نمیزنیم. آن کسی که این پیشنهاد را داده اشتباه کرده و آن کسی که آن را اجرا کرده توی شهرداری تهران هم اشتباه کرده. یکهو همهی کوچههای تهران اسمهایشان عوض شد. دیگر هر چی گل آفریقایی، از کاکتوس بگیر تا غیر کاکتوس، اسم شهدا را برمیداشتند اسم اینها را میگذاشتند.
یعنی چی؟ یعنی ما بچهیمان را دادیم رفت، حالا اسمشان را هم از سر کوچه پاک کردید؟ فقط همین اسم نیست که. چیکار کردید برایش؟ چرا؟ چون راه امام را درست متوجه نشده؟ بسیاری از ضربههایی که در فضای انحرافات دینی به ما میخورد بخاطر این است که بعضی از آنهایی که علمدار فعال در کار دینی میشوند، مثلا مداح هیئت است، بصیرت و مطالعه کافی ندارد. چگونه مداح میشود؟ نوارهای مداحی یک مداح دیگر را گوش میکند و آنها را میآید اینجا میخواند. بعدش این میشود که شما تاریخ اسلام را درست نخواندهاید، آقا خرابهی شام تحریف تاریخی است، شما درست نخواندهاید. نوار را گوش میدهی، همان را به مردم میگویند. داستان حضور مادر علی اکبر در کربلا لیلا درست نیست، اصلاً نداریم. خوب شما میآیید هی اضافه میکنید، خوب بعد از متن اصلی و فلسفه کل عاشورا جا میمانید.
ادامه دارد...
درست است که فرق است بین ماه من و ماه گردون...امام حسین دردانه ی خدا کجا و ما کجا ،اما امام حسین (ع)وامام عصر حاضر ارواحنا له الفداء به همراه و یار و پیرو نیاز دارند.