گروه مذهبی، امروز شانزدهم شهریورماه یک هزار و سیصد و نود و سه خورشیدی مصادف است با یازدهم ذی القعده، سالروز میلاد با برکت پیشوای هشتم، خورشید تابان آسمان
پرنور ایران، غریب آشنا، نگین خراسان، شهد شیرین مشهد، حضرت امام رضا
علیهالسلام است.
به گزارش بولتن نیوز، در این روز دیدگاه رنجور و خسته امام موسی بن جعفر
علیهالسلام، به چهره دلربا و جمال نورانی فرزند نورسیدهاش روشن شد و صبح
سپید را از پس پرده شب تاریک نوید داد و ما در سالروز جشن و سرور اهل بیت پیامبر
اکرم صلی الله علیه و آله، سر بر آستان با عظمت حضرتش می ساییم و ذرات غبار
حرم پاکش را توتیای چشمان خود می کنیم.
امام علی بن موسیالرضا (علیه السلام) هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام میباشند.
ایشان در سن 35سالگی عهدهدار مسئولیت امامت و رهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختیها و رنج بسیاری را بر امام رواداشتند و سر انجام مأمون عباسی ایشان را در سن 55 سالگی به شهادت رساند. در این نوشته به طور خلاصه، بعضی از ابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی مینماییم.
نام، لقب و کنیه امام:
نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان "رضا” به معنای "خشنودی” میباشد. امام محمد تقی (علیه السلام) امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل میفرمایند: "خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بودهاند و ایشان را برای امامت پسندیدهاند و همینطور (به خاطر خلق و خوی نیکوی امام) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بودند.”
یکی از القاب مشهور حضرت "عالم آل محمد” است. این لقب نشانگر ظهور علم و دانش ایشان میباشد. جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خویش، بویژه علمای ادیان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بیرون آمد دلیل کوچکی بر این سخن است، که قسمتی از این مناظرات در بخش "جنبه علمی امام” آمده است. این توانایی و برتری امام، در تسلط بر علوم یکی از دلایل امامت ایشان میباشد و با تأمل در سخنان امام در این مناظرات، کاملاً این مطلب روشن میگردد که این علوم جز از یک منبع وابسته به الهام و وحی نمیتواند سرچشمه گرفته باشد.
زندگی امام در مدینه:
حضرت رضا(علیه السلام) تا قبل از هجرت به مرو در مدینه زادگاهشان، ساکن بودند و در آنجا در جوار مدفن پاک رسول خدا و اجداد طاهرینشان به هدایت مردم و تبیین معارف دینی و سیره نبوی میپرداختند. مردم مدینه نیز بسیار امام را دوست میداشتند و به ایشان همچون پدری مهربان مینگریستند. تا قبل از این سفر، با اینکه امام بیشتر سالهای عمرش را در مدینه گذرانده بود، اما در سراسر مملکت اسلامی پیروان بسیاری داشت که گوش به فرمان اوامر امام بودند.
امام در گفتگویی که با مأمون درباره ولایت عهدی داشتند، در این باره این گونه میفرمایند: "همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و اگر از کوچههای شهر مدینه عبور میکردم، عزیرتر از من کسی نبود. مردم پیوسته حاجاتشان را نزد من میآوردند و کسی نبود که بتوانم نیاز او را برآورده سازم مگر اینکه این کار را انجام میدادم و مردم به چشم عزیز و بزرگ خویش، به من مىنگریستند.”
امامت آن حضرت امامت و وصایت حضرت رضا (علیه السلام) بارها توسط پدر بزرگوار و اجداد طاهرینشان و رسول اکرم (صلی الله و علیه و اله) اعلام شده بود. به خصوص امام کاظم (علیه السلام) بارها در حضور مردم ایشان را به عنوان وصی و امام بعد از خویش معرفی کرده بودند که به نمونهای از آنها اشاره مینماییم.
یکی از یاران امام موسی کاظم (علیه السلام) میگوید: «ما شصت نفر بودیم که موسی بنجعفر به جمع ما وارد شد و دست فرزندش علی در دست او بود. فرمود: "آیا میدانید من کیستم؟” گفتم: "تو آقا و بزرگ ما هستی.” فرمود: "نام و لقب من را بگویید.” گفتم: "شما موسی بن جعفر بن محمد هستید.” فرمود: "این که با من است کیست؟” گفتم: "علی بن موسی بن جعفر.” فرمود: "پس شهادت دهید او در زندگانی من وکیل من است و بعد از مرگ من وصی من میباشد.”» در حدیث مشهوری نیز که جابر از قول نبى اکرم نقل میکند امام رضا (علیه السلام) به عنوان هشتمین امام و وصی پیامبر معرفی شدهاند. امام صادق (علیه السلام) نیز مکرر به امام کاظم میفرمودند که "عالم آل محمد از فرزندان تو است و او وصی بعد از تو میباشد.”
امام رضا(ع)، سرآمد اندیشمندان و بزرگان علم مأمون که پیوسته شور و اشتیاق مردم نسبت به امام و اعتبار بیهمتای امام را در میان ایشان میدید میخواست تا این قداست و اعتبار را خدشهدار سازد و از جمله کارهایی که برای رسیدن به این هدف انجام داد تشکیل جلسات مناظرهای بین امام و دانشمندان علوم مختلف از سراسر دنیا بود، تا آنها با امام به بحث بپردازند، شاید بتوانند امام را از نظر علمی شکست داده و وجهه علمی امام را زیر سوال ببرند که شرح یکی از این مجالس را میآوریم:
"برای یکی از این مناظرات، مأمون فضل بن سهل را امر کرد که اساتید کلام و حکمت را از سراسر دنیا دعوت کند تا با امام به مناظره بنشینند. فضل نیز اسقف اعظم نصاری، بزرگ علمای یهود، روسای صابئین (پیروان حضرت یحیی)، بزرگ موبدان زرتشتیان و دیگر متکلمین وقت را دعوت کرد. مأمون هم آنها را به حضور پذیرفت و از آنها پذیرایی شایانی کرد و به آنان گفت: "دوست دارم که با پسر عموی من (مأمون از نوادگان عباس عموی پیامبر است که ناگزیر پسر عموی امام میباشد.) که از مدینه پیش من آمده مناظره کنید.” صبح روز بعد مجلس آراستهای تشکیل داد و مردی را به خدمت حضرت رضا (علیه السلام) فرستاد و حضرت را دعوت کرد. حضرت نیز دعوت او را پذیرفتند و به او فرمودند: "آیا میخواهی بدانی که مأمون کی از این کار خود پشیمان میشود.” او گفت: "بلی فدایت شوم.”
امام فرمودند: "وقتی مأمون دلایل مرا بر رد اهل تورات از خود تورات و بر اهل انجیل از خود انجیل و از اهل زبور از زبورشان و بر صابئین بزبان ایشان و بر آتشپرستان بزبان فارسی و بر رومیان به زبان رومیشان بشنود و ببیند که سخنان تک تک اینان را رد کردم و آنها سخن خود را رها کردند و سخن مرا پذیرفتند آنوقت مأمون میفهمد که توانایی کاری را که میخواهد انجام دهد ندارد و پشیمان میشود و لاحول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.” سپس حضرت به مجلس مأمون تشریف فرما شدند و با ورود حضرت، مأمون ایشان را برای جمع معرفی کرد و سپس گفت: "دوست دارم با ایشان مناظره کنید.” حضرت رضا (علیه السلام) نیز با تمامی آنها از کتاب خودشان درباره دین و مذهبشان مباحثه نمودند. سپس امام فرمود: "اگر کسی در میان شما مخالف اسلام است بدون شرم و خجالت سئوال کند.” عمران صایی که یکی از متکلمین بود از حضرت سؤالات بسیاری کرد و حضرت تمام سؤالات او را یک به یک پاسخ گفتند و او را قانع نمودند. او پس از شنیدن جواب سؤالات خود از امام، شهادتین را بر زبان جاری کرد و اسلام آورد و با برتری مسلم امام، جلسه به پایان رسید و مردم متفرق شدند. روز بعد حضرت، عمران صایی را به حضور طلبیدند و او را بسیار اکرام کردند و از آن به بعد عمران صایی خود یکی از مبلغین دین مبین اسلام گردید.
رجاء ابن ضحاک که از طرف مأمون مامور حرکت دادن امام از مدینه به سوی مرو بود، میگوید: «آن حضرت در هیچ شهری وارد نمیشد مگر اینکه مردم از هر سو به او روی میآوردند و مسائل دینی خود را از امام میپرسیدند. ایشان نیز به آنها پاسخ میگفت و احادیث بسیاری از پیامبر خدا و حضرت علی (علیه السلام) بیان میفرمود. هنگامی که از این سفر بازگشتم نزد مأمون رفتم. او از چگونگی رفتار امام در طول سفر پرسید و من نیز آنچه را در طول سفر از ایشان دیده بودم بازگو کردم. مأمون گفت: "آری، ای پسر ضحاک! ایشان بهترین، داناترین و عابدترین مردم روی زمین است.”»
مختصری از کلمات حکمتآمیز امام:
امام فرمودند: "دوست هر کس عقل اوست و دشمن هر کس جهل و نادانی و حماقت است.”
امام فرمودند: "علم و دانش همانند گنجی میماند که کلید آن سؤال است، پس بپرسید. خداوند شما را رحمت کند زیرا در این امر چهار طایفه دارای اجر میباشند: 1- سؤال کننده 2- آموزنده 3- شنونده 4- پاسخ دهنده.”
امام فرمودند: "مهرورزی و دوستی با مردم نصف عقل است.”
امام فرمودند: "چیزی نیست که چشمانت آنرا بنگرد مگر آنکه در آن پند و اندرزی است.”
امام فرمودند: "نظافت و پاکیزگی از اخلاق پیامبران است.”
شهادت امام هشتم(ع):
در نحوه به شهادت رسیدن امام نقل شده است که مأمون به یکی از خدمتکاران خویش دستور داده بود تا ناخنهای دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور داد تا دست خود را به زهر مخصوصی آلوده کند و در بین ناخنهایش زهر قرار دهد و اناری را با دستان زهرآلودش دانه کند و او دستور مأمون را اجابت کرد. مأمون نیز انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار کرد که امام از آن انار تناول کنند. اما حضرت از خوردن امتناع فرمودند و مأمون اصرار کرد تا جایی که حضرت را تهدید به مرگ نمود و حضرت به جبر، قدری از آن انار مسموم تناول فرمودند. بعد از گذشت چند ساعت زهر اثر کرد و حال حضرت دگرگون گردید و صبح روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجری قمری امام رضا (علیه السلام) به شهادت رسیدند.
تدفین امام:
به قدرت و اراده الهی امام جواد(علیه السلام) فرزند و امام بعد از آن حضرت به دور از چشم دشمنان، بدن مطهر ایشان را غسل داده و بر آن نماز گذاردند و پیکر پاک ایشان با مشایعت بسیاری از شیعیان و دوستداران آن حضرت در مشهد دفن گردید و قرنهاست که مزار این امام بزرگوار مایه برکت و مباهات ایرانیان است.
و سرانجام برکات وجودی ایشان برای ایران و ایرانیوجود مقدس و نازنین امام رضا(ع) در ایران و خراسان برکات فراوانی را برای جامعه اسلامی در پی داشت. یکی از آن آثار و برکات مهمی را که امام رضا(ع) در ایران موجب اعتلای دوبار آن گردیدند، بحث آزادی بیان و اندیشه بود. بی شک تمدن غنی ایرانی از پیش از ورود آن حضرت و در قرون پیش از اسلام، زیر سایه آیین توحیدی زرتشت و نیز فرهنگ والای ایرانی، مهد آزادی اندیشه و بیان بود. با این حال در دوران خلافت امویان و عباسیان، ظلم و جور و خفقان در بسیاری از نقاط جهان اسلام و به ویژه ایران، سایه افکنده بود که با حضور امام رضا(ع) در خراسان، ایران و به ویژه خراسان، با گسترش و اعتلا و ارتقای چشمگیر آزادی و علم و دانش و فرهنگ روبرو شد و از برکت حضور آن بزرگوار بستر علم و فرهنگ و اندیشه در جامعه به ارمغان آمد و شاید یکی از دلایلی که امام صادق(ع)، امام رضا(ع) را عالم آل محمد(ص) نامیدند، دلیلش همین باشد که با وجود و حضور امام رضا (ع) در ایران سیر سفرهای علمی اندیشمندان امروز به خراسان فراهم شد و بستری فراهم شد که جلسات گفت و گو با رهبران ادیان را امام رضا(ع) در خراسان پایه گذاری کردند، پاسخ به شبهات را امام رضا(ع) در آن زمان در خراسان پایه گذاری کردند.
حضور امام رضا (ع) باعث شد که چهره های علمی دنیای آن روز رو به خراسان بیاورند و نهضت علمی ای را در دنیای آن روز پایه گذاری کنند که هنوز که هنوز هست آن آثار با برکت امام رضا (ع) در جهان اسلام از مشهدمقدس و کنار مرقد مطهر امام رضا(ع) به دنیا درحال گسترش و صدور است به گونه ای که امروز از سراسر دنیا ما کسانی را داریم که توجه شان به حرم مطهر امام رضا(ع) جلب می شود و کتابخانه و حوزه علمیه و دانشگاه ها و ارتباط های علمی ای که امروز از مشهد الرضا به سراسر دنیا صادر می شود و این یکی از آثار مهم حضور علی بن موسی الرضا(ع) در مشهد مقدس، ایران اسلامی و خراسان رضوی است.
در توجه ویژه ایشان به دانش و فرهنگ همین بس که خود ایشان می فرماید: عبادت به زیادی نماز و روزه نیست بلکه عبادت به تفکر در امر خداوند تبارک و تعالی است. این تفکر و تعقل جامعه بشری است که مسیر سعادت را فراروی انسان ها قرار می دهد."
با آمدن امام رضا (ع) به ایران و مهاجرت علویان و سادات و علما، مرکز تجمع و تبلیغات شیعیان از کوفه و نجف به قم و خراسان تغییر کرد. بدین ترتیب مراکز تشیع از فشار متمادی و خفقان در طول قرن ها نجات یافت و سرانجام توانست پیروزمندانه در سراسر ایران انتشار یابد. قم و خراسان در رشد تشیع هم به لحاظ پناهگاه اصلی دانشمندان محدث و هم به دلیل پیروی بی شائبه از ائمه اطهار(ع) موثر بوده است.
عطر دل انگیز امام رضا(ع) چه در زمان حیات و چه در زمان ممات آن حضرت(ع) بستر مناسبی برای رشد علم و پرورش عالم در ایران فراهم آورد. دانشمندان نامداری از عراق و لبنان به ایران مهاجرت کردند.
یکی دیگر از خدمات امام رضا(ع) تربیت شاگردان است که خانه حضرت امام رضا(ع) در توس مرکز اجتماع علما و محضر علم و دانش بود. شاگردان زبده و اهل علم و صاحبنظری بودند که مرتب و مستمر در محضر درس امام رضا (ع) حاضر شده و تلمذ می کردند. آنچه قابل توجه است این است که در میان شاگردان خاص امام رضا(ع) که از جمله اصحاب نزدیک آن حضرت نیز محسوب می شدند نام 46 نفر ایرانی ذکر شده است.
شاید به همین دلیل است که ادیبان پارسی گو از دیرباز این چنین به یاری بلندترین و زیباترین معانی ادب و گوهر زبان فارسی، به وصف عظمت و برکات آن حضرت همت گماشته و بی شمار ابیاتِ نغز و درخشان سروده اند.
آن چنان که وحید قاسمی می گوید:
روز ولادت تو غزل آفریده شد
مفعول و فاعلات و فعل آفریده شد
پلکی زدی و معجزه ای را رقم زدی
از برق چشمهات زحل آفریده شد
ازشهد غنچه ی لب پر خنده ی شما
در چشمه ی بهشت عسل آفریده شد
عالم به رقص آمد و،از پایکوبی اش
ازطوس تا حجاز گسل آفریده شد
سینه به سینه؛ شکرخدا عاشق توایم
این عشق پاک روز ازل آفریده شد