کد خبر: ۲۱۹۲۲۳
تاریخ انتشار:
نقدی بر مطلب «ایران وایر» تحتت عنوان «مقاومت مدنی باید خلاقانه باشد»؛

ادعای بی اساس «ایران وایر» و مقایسۀ نصفه و نیمۀ «ایران» و «هند»

ادعای چنوت مبنی بر این که عدم وجود تفاوت سیستمامتیک انواع رژیم های سیاسی نسبت به امکان پیروزی شیوه های غیرخشونت آمیز، آن چنان عجیب و غیرقابل تصور است که این توجیه به ذهن می رسد که نکند، خبرنگار «ایران وایر» عمداً به تحریف سخنان چنوت اقدام نموده است.
ادعای بی اساس «ایران وایر» و مقایسۀ نصفه و نیمۀ «ایران» و «هند»

گروه سیاسی، به تازگی سایت معاند«ایران وایر» که خود را به عنوان پاتقی برای به اصطلاح شهروند-خبرنگاران ایرانی و خبرنگاران مستقل معرفی می کند، به سُراغ «اریکا چنوت» (Erica Chenoweth) یکی‌ از کارشناسان مشهور بین المللی در زمینۀ خشونت سیاسی و مقاومت غیرخشونت‌آمیز رفته و در گفت و گویی با او و ابراز نظرات جانب دارانه و صحبت علنی و رسمی درخصوص براندازی و ضدیت تام و تمام به نظام مردمی جمهوری اسلامی ایران، ادعا خود درخصوص استقلال و دفاع از حقوق شهروندی و گرایشات مردمی اش را زیرسوال برد.

به گزارش بولتن نیوز، ایران وایر که پشتیبان مالی خود را Off-Centre Productions معرفی می کند، بخشی از پروژه (Journalism for Change) خبرنگاری برای تغییر Off-Centre Productions است که با هدفOff-Centre Productions تغییرات مثبت و پایدار از طریق اطلاع رسانی و در ارتباط گذاشتن شهروند-خبرنگارها در سراسر جهان با یکدیگر فعالیت می کند. این درحالی است که Off-Centre Productions به عنوان حامی مالی «ایران وایر» مدعی است منابع مالی خود را از طریق بنیاد‌های خیریه، شرکت‌های رسانه‌ای و افراد خصوصی تأمین می کند.

به هرتفسیر، «ایران وایر» در بخش ابتدایی این گفت و گو با «اریکا چنوت» که تحت عنوان «مقاومت مدنی باید خلاقانه باشد» به طبع رسیده، با اشاراتی به مبارزات ضداستعماری ماهاتما گاندی در هندوستان، سعی در ایراد قرابت میان وضعیت سیاسی و اجتماعی هندوستان استعماری و ایران مستقل دارد که از مهمترین تناقضات و ایرادات اساسی این گفت و گوست.

ادعای بی اساس «ایران وایر» و مقایسۀ نصفه و نیمۀ «ایران» و «هند»

به بیان دیگر خبرنگار «ایران وایر» برای آن که گفت و گوی نسبتاً کوتاهش با «اریکا چنوت» آغاز کند، ترجیح داده ابتدا به موضوعات مورد علاقۀ او که مبارزات گاندی نیز یکی از مهمترین آن هاست نزدیک شده و بعد در ادامه خواسته ها و نظرات شخصی خود درخصوص وضعیت سیاسی و اجتماعی ایران را نیز از زبان چنوت بیرون بکشد. حال آن که این اقدام ناشیانه بدون درنظر گرفتن تفاوت های اساسی میان دو موقعیت سیاسی و اجتماعی مورد بحث طرح شده و خواننده در پایان متوجه نمی شود که چرا نیمی از گفت و گو به مبارزات گاندی علیه استعمار انگلستان در هندوستان مربوط بود و نیمۀ دیگر به وضعیت سیاسی امروز جمهوری اسلامی ایران.

نکتۀ جالب توجه در این خصوص این است که خبرنگار «ایران وایر» ازقضا به تنها وجه شباهت میان تاریخ سیاسی دو کشور که همان پدیدۀ انقلاب و دگرگونی سیاسی و ساقط کردن رژیم سلطه گر و ظالم در برهه ای زمانی است نیز اشاره نموده و برای خروج از بحث هندوستان و ورود به بحث دربارۀ ایران، از شباهت قیام مردم هند به رهبری گاندی و انقلاب اسلامی ایرانیان به رهبری امام خمینی یاد می کند و حتی به درستی به برخی شباهت های میان این دو جایگشت سیاسی-تاریخی که در ویژگی مبارزاتی «بدون خشونت» هر دو نهفته است نیز اشاره می کند و در ادامه به جای پیگیری بحث درخصوص روحیۀ مشترک اسعتمارستیزی، آزادی خواهی و استقلال طلبی گاندی و امام خمینی و نیز میان مردمان هند و ایران، به یکباره موضوع را بی نتیجه رها نموده و به یاد می آورد، به دلایلی که بر نویسندۀ این سطور (و احتمالاً بر عموم خوانندگان گفت و گوی مورد بحث در «ایران وایر») پنهان است، مخالف و معاند نظام جمهوری اسلامی است و نمی تواند این مقایسۀ نسبتاً منطقی را ادامه بدهد. و از همین جاست که دگیر دقیقاً نمی توان متوجه جهت خاصی که سوالات خبرنگار «ایران وایر» دارد، شد و لاجرم تا انتهای این متن نسبتاً موجز و مختصر این سردرگمی باقی می ماند.

درحقیقت خبرنگار «ایران وایر» پس از آن که متوجه می شود با مقایسۀ جایگاه «گاندی» و «امام خمینی» راه به جایی که نمی برد و این مقایسه(فارغ از این که تا چه میزان صحت داشته باشد) منجر به این می شود که مخاطب «ایران وایر» برخلاف خواست این سایت به شخصیت حضرت امام خمینی علاقمند شود، ناگهان این مقایسه را نیمه کاره رها نموده و بحث را به برهۀ دیگری از تاریخ ارجاع می دهد.

با این تفاسیر در ادامه به برخی دیگر از ابعاد و زوایای پنهان این گفت و گو اشاراتی خواهیم نمود.

ادعای بی اساس «ایران وایر» و مقایسۀ نصفه و نیمۀ «ایران» و «هند»«اریکا چنوت» استادیار «مدرسه جوزف کربل در مطالعات بین الملل» در دانشگاه «دنور» (Denver) است و در سال ۲۰۱۳، مجله «فارن پالیسی»(Foreign Policy) او را در زمرهٔ‌ مهم‌ترین اندیشمندانی قرارداد که نشان دادند، گاندی بر حق بوده است.

چنوت با هم‌یاری «ماریا جی. استفان» کتاب «چرا مقاومت کار می‌‌کند: منطق استراتژیک مبارزه غیرخشونت آمیز» را منتشر کرده و به تازگی نیز در مجله «فارن افرز» (Foreign Affairs) مقاله ای با عنوان «سلاحت را زمین بگذار: کی‌ و چرا مقاومت مدنی کار می‌‌کند؟» را نیز به چاپ رسانده است.

در بخش نخست این گفت و گو خبرنگار «ایران وایر» با اشاره به مقالۀ اخیر چنوت در «فارن افرز» می گوید: "یکی‌ از انتقادهای «جورج اُرول» (George Orwell) به ایمانِ گاندی به مبارزه غیرخشونت آمیز این بود که گاندی این امکان را داشت که برای خود تبلیغ کند و با عموم مردم ارتباط داشته باشد، ولی این چیزی نیست که در همه رژیم‌ها صادق باشد. ارول می‌‌نویسد: «دشوار بتوان دید که چه گونه روش‌های گاندی می توانند در کشوری پیاده شوند که مخالفان نیمه شب ناپدید می شوند و دیگر هیچ خبری از آن ها به گوش نمی رسد.» تا چه حد فکر می‌‌کنید نوع رژیم در احتمال پیروزیِ شیوه‌های غیرخشونت آمیز نقش داشته باشد؟" و چنوت نیز در پاسخ به این سوال توضیح می دهد، "واقعاً شگفت انگیز است که در این مورد ما هیچ تفاوت سیستماتیکی میان انواع رژیم‌ها پیدا نکرده ایم. این ادعا بنابر شاخص داده‌های «پلیتی» (POLITY IV) است؛ شاخصی‌ که رقابت میان شرکت کنند‌ه های سیاسی در مبارزه ها و نیز محدودیت‌های تحمیل شده بر قدرت اجرایی را اندازه می‌‌گیرد و نیز بر اساس آماری است که در مورد قدرت و ضعف توانایی‌‌های نظامی حکومت ها و تمایل آن ها به توسل به سرکوب خشونت آمیز وجود دارد.

شیوه‌های مبارزه های غیرخشونت آمیز در کشور‌هایی‌ موفق شده که خشن‌ترین رژیم‌های ممکن را داشته اند؛ درشیلیِ «پینوشه»، آفریقای جنوبی دردوران آپارتاید، صربستانِ تحت حکومتِ «میلوشویچ»، تیمور شرقی‌ زیر اشغال اندونزی و نیز جاهای دیگر. گرچه بعضی‌ از شیوه‌های سرکوب به شدت و به شکل بی‌ رحمانه‌ای خشونت آمیز هستند و حتی می‌‌توانند کارکرد و تأثیر کلی‌ِ مبارزه هایِ خشونت آمیز را کم و خنثی کنند ولی‌ جالب این که همان روش‌ها به همان اندازه می‌‌توانند شورش‌های مسلحانه را هم سرکوب و اثر آن ها را خنثی کنند."

ادعای چنوت مبنی بر این که عدم وجود تفاوت سیستمامتیک انواع رژیم های سیاسی نسبت به امکان پیروزی شیوه های غیرخشونت آمیز، آن چنان عجیب و غیرقابل تصور است که این توجیه به ذهن می رسد که نکند، خبرنگار «ایران وایر» عمداً به تحریف سخنان چنوت اقدام نموده است. 

ادعای بی اساس «ایران وایر» و مقایسۀ نصفه و نیمۀ «ایران» و «هند»این درحالی است که همۀ دانشجویان رشته های علوم سیاسی نیز این نکته را می دانند که عوامل فرهنگی، جغرافیایی، تاریخی و اجتماعی نقش بسزایی در نظام و مناسبات سیاسی کشورهای مختلف دارد.

به عنوان نمونه در دروس و کتب مقدماتی «جامعه شناسی سیاسی» همیشه صحبت از 2گونه عوامل تاثیرگذار بر زندگی سیاسی به میان می آید که این 2 گونه عبارتند از «عوامل پایدار» (همچون عوامل طبیعی که از ارادۀ انسان خارجند) و نیز «عوامل نیمه پایدار» (که امکان دگرگونی آن ها از نسلی به نسل دیگر وجود دارد).

این درحالی است که علمای سیاسی بزرگی همچون «ریمون آرون»، «موریس دوورژه»، «ویدال دولابلانش» و «کارل وتیفوگل» با تاکید بر عوامل پایدار جغرافیایی به بررسی تاثیرات آن بر سیاست و مناسبات سیاسی کشورها پرداخته و بسیاری از بزرگان «مکتب شیکاگو» نیز در دوران معاصر این نظریات را پی گرفته اند.

همچنین بزرگانی همچون«آگوست کنت»، «پی یر نورای»، «دورکیم»، «لولا رودی»، «هانری لوفور»، «آلکسی دوتوکویل»، «اسکاچپول» و «پری آندرسون» به اهمیت شرایط تاریخی بر سیاست انگشت گذاشته اند. از دیگرسو در اهمیت فرهنگ و تاثیر آن بر سیاست کشورها نیز بسیاری از علمای سیاسی و جامعه شناسی همچون «ادوارد برونت تایلر»، «کروبور کلوکهوهن»، «گی روشه» و «استنلی هوفمن» قلم فرسوده و نظریات بسیاری ارائه داده اند.

نکتۀ حائز اهمیت این جاست که اساساً در هیچ بحث جامعه شناختی و حتی اساساً در مباحث علوم انسانی معمولاً نمی توان با قطعیت یا حتی از قطعیت سخن به میان آورد و بیان این نظرات مطلق بی پایه، صرفاً می تواند به منظور تشویش اذهان مخاطبان و برای پیشبرد اهداف ژورنالیستی و زرد در رسانه ای بی پشتوانه (به لحاظ علمی البته) همچون «ایران وایر» روی بدهد.

به نظر می رسد، تاریخ علم سیاست و جامعه شناسی پس از چندین سده اجتناب از ابراز نظرات فرموله و بیان تئوری ها و پیچیدنِ نسخه های قطعی برای جوامع مختلف و پس از پشت سرگذاردن عصر طلایی علم که منجر به به وجود آمدن این توهم در میان اندیشمندان در قرون 17 و 18 گردیده بود که علم و نظریات علمی می تواند پاسخ غایی و قطعی به مشکلات بشر باشد، بار دیگر این بار به واسطۀ یک بنگاه اقتصادی به نام «ایران وایر» که به ظاهر خود را حامی آزادی بیان معرفی می کند، از سرگرفته شده است! آن هم ازسوی عده ای که به خیال خام خود می خواهند، با ژست های اجتماعی و آزادی خواهانه به دنبال جذب مخاطب و ایجاد بحران در مناطق مختلف جهان، ماهی دلخواه خود از آب گلآلودِ شرایط بگیرند و ای بسا فصل جدیدی را در علوم اجتماعی و سیاسی رقم بزند.

با این حال، آنچه مسلم است، این است که این ژست ها حتی کودکان شیرخوار را نیز به خواب نمی برد، چه رسد به مردم آگاه و به ویژه نسل جوان و فرهیختۀ جامعۀ ایرانی که باوجود امکانات حداقلی، بهره ای حداکثری از علم روز و دانش دست اول جهان برده و در بسیاری از شاخه ها، خود صاحب نظرند و پیروانی نیز دارند...

ادعای بی اساس «ایران وایر» و مقایسۀ نصفه و نیمۀ «ایران» و «هند»

به هر تفسیر، به نظر می رسد، طرح این مسائل بی پشتوانه در فضای مجازی که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار می گیرد، ضرورت پرداختن جدی و علمی به برخی مسائل و حوزه های دانش سیاسی و جامعه شناسی به منظور آگاهی بخشی بیشتر به مردم را دوچندان نموده و ان شاءالله در فرصت های پیش رو، با اشاره به برخی از این جریانات، سعی خواهیم نمود، به ارتقای سطح علمی و دانش جامعه در خصوص مسائل سیاسی و جامعه شناختی یاری رسانیم.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین