مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پروندهای تحت عنوان «تحلیلی بر نامهی 31 نهجالبلاغه در حوزهی سبک زندگی اسلامی» آورده میشود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیست که پس از پیادهسازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است. وی سعی نموده تا با تفسیر مبتنی بر آیات و روایات دینی و همچنین اصول جامعهشناسی و روانشناسی از نامهی 31 نهجالبلاغه، باب جدیدی در مقولهی سبک زندگی اسلامی باز کند.
گروه سبک زندگی، مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پروندهای تحت عنوان «تحلیلی بر نامهی 31 نهجالبلاغه در حوزهی سبک زندگی اسلامی» آورده میشود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیست که پس از پیادهسازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است. وی سعی نموده تا با تفسیر مبتنی بر آیات و روایات دینی و همچنین اصول جامعهشناسی و روانشناسی از نامهی 31 نهجالبلاغه، باب جدیدی در مقولهی سبک زندگی اسلامی باز کند.
به گزارش بولتن نیوز، بسیاری از مشکلات اجتماعی و فرهنگی ما ناشی از این است که آدمها نمیتوانند خودشان را از عجله خارج کنند. آقا وقتی حضرت علی (ع) میفرماید حرفی را که نمیدانی نزن و کاری را که بر عهدهی تو نیست انجام نده قبول کن. مثلاً کسی میگوید آقا ما میخواهیم کار فرهنگی بکنیم. با این نگرش حضرت علی باید از او بپرسیم آیا شما تکلیف فرهنگی دارید که میخواهید کار فرهنگی بکنید؟ شما سواد فرهنگی دارید که میخواهید کار فرهنگی بکنید؟ کی این تکلیف فرهنگی را تعریف کرده؟
نتیجه بیتوجهی به این سؤالات باعث شد که طی همین چند سال پیش، حضرت اباالفضل (ع) که این همه بزرگی، جوانمردی، باب الحوائج بودنش که معنی عمیقی دارد رها شد و در مداحیها چشم و ابرویش خوشگله آمده وسط! چرا این همه حرفها بین مردم رواج پیدا کرد و حضرت اباالفضل تحقیر شد؟ دلیل اصلیش این بود که فرمایش حضرت علی (ع) را جدی نگرفتند. آقا شما میخواهید عزاداری بکنید بر حضرت اباعبدالله الحسین، باید در زیر چتر یک انسانی که معرفت دینی دارد، تاریخ کربلا را میداند، تاریخ اسلام را میداند، این کار را بکنید. اگر کسی فلسفهی عاشورا را، فلسفه عزاداری را نفهمد، نمیتواند این کار را درست انجام دهد و باعث تولید انحراف در جامعه میشود و البته هیجان و انرژی خودش را هم تخلیه میکند. ما این جا توی تهران، توی محلهای نشسته بودیم، خیلی هم اولش سر در نمیآوردیم.
میبینی نزدیک محرم که میشود، همه انگار ریشدار شدهاند. همه حزب اللهی شدهاند. قبلاً همه صاف میکردند. فهمیدیم که دههی اول محرم است. بعد موهای خیلی بلند و افشان. دیدیم که اکو هم میگیرد دستش. این طرف که خانمها ایستادند. ویترین است، نمایش است انگار. آنطرف هم آقا موهایش تا پشت کمرش است، یا حسین که میگوید موهایش را میبرد این طرف، آن طرف. برادر من، اگر عزاداری با نیت خالص و به قصد تقرب خداوند نباشد که عزاداری نیست.
برای ما متأسفانه امام حسین (ع) ده روز است. از اول محرم تا 10 محرم. امام حسین (ع) به تعبیر احادیث شیعه، نجات است، چراغ و نور هدایت است. بنابراین به راحتی رها کردنی نیست. باید انسانهای مؤمن یک برنامهی منظمی برای ارتباط داشته باشند. بعضی هفتهای یک بار زیارت عاشورا بعد از نماز صبح میخوانند چون اینجوری برایشان بهتر است. اگر در جامعهی ما انسانها بدانند کاری که بر عهدهشان نیست نباید انجام بدهند و انجام ندهند، خیلی از ناهنجاریها و اتفاقات بد نمیافتد. بسیاری از بحثهایی که مرحوم شهید مطهری گلوی خودش را پاره کرد و در سه جلد حماسه حسینی منتشر شد برای همین بود.
در تربیت دینی ما به این سؤال میرسیم که مرغ خانهی ما تخم سه زرده کرد، بابای ما گفت به کسی نگو که مرغمان را چشم نزنند. ما چه جوری باید خودمان را نگه داریم؟ اساساً آیا در تربیت دینی اصل بر سکوت است یا اصل بر سخن است؟ ما همین که صبح از خواب بلند میشویم باید هی حرف بزنیم و یا نه، باید اهل صُمت و سکوت باشیم؟ احادیث بسیار زیادی داریم در مورد مقام سکوت. بله ما باید سخن بگوییم، هر جائیکه تکلیفی بر عهدهی ماست. وقتی بیدار شدیم و به بزرگی میرسیم، سلام کنیم. بله سلام میکنیم. اما چیزهایی که به عهدهات نیست سکوت کن. این است که در تربیت دینی، سکوت مقام بالایی دارد.
حضرت علی در کلمه قصار 281 نهج البلاغه نسبت به یکی از دوستانش که بسیار ساکت بوده به نیکی یاد میکنند. بسیاری از مشکلات خانوادگی با سکوت حل میشود. عرفا در مورد مقام سکوت، شأن بالایی قائلند که در کتب شریف احادیث، مفصلی داریم که من یکی دو تا حدیثش را اینجا میگویم. مثلاً اندرون از طعام خالی دار که در او معرفت بینی. همان طور که اندرونت را باید خالی نگه داری از طعام تا دلت روشن شود، اگر زبانت را نگه داری و سکوت بکنی اشارتهای حقیقت بر تو روشن میشود، شعور تو بالا میرود. زبان «جِرمُه صغیر و جُرمِه کبیر» یعنی خیلی جرمش کم است اما گناهش خیلی سنگین است. هفتاد گناه کبیره از زبان بر میخیزد.
ادامه دارد...