اما زندگی همیشه بر یک مدار نمیچرخد. تماشاخانهای که روزگاری رونق داشت و آرزوی هر هنرمندی بود، حالا مدتهاست بی مدیر رها شده است. هر چند اخلالی در روند اجرای نمایشها ایجاد نشده است، اما مدیری نیست که دست نوازشی بر سر تماشاخانه پیر و رنجور بکشد و اگر مشکلی برای «سنگلج» یا گروهی که در آن اجرا میروند، پیش آمد، دلی بسوزاند و چارهای بیندیشد...«سنگلج» تنهای تنها رها شده است و در میان هزار توی مشکلات تئاتریها، دیگر کسی یادی از آن نمیکند.
در ادامه درباره آخرین وضعیت این تماشاخانه قدیمی را میخوانیم:
اهالی تئاتر روزهای خوش «سنگلج» را هم به یاد دارند، روزهایی که اتفاقا متعلق به سالهای خیلی دور نیست چراکه این تماشاخانه تا همین یکی دو سال اخیر هم رونقی داشت و بر و بیایی، اما در یک سال گذشته کمتر روی آرامش دیده.
بهار سال 92 بود که مدیریت مجموعه تئاتر شهر به اتابک نادری مدیر پیشین «سنگلج» سپرده شد تا او همانگونه که پیگیر امور«سنگلج» بود، به تئاتر شهر هم توجه داشته باشد. پس ازمدتی مدیریت«سنگلج» به پریسا مقتدی واگذار شد.
مقتدی هم تلاش کرد رونقی به تالار ببخشد و برنامههای زیادی طراحی کرد؛ برنامههایی که برخی از آنها حتی مطبوعاتی نشد چراکه باید به تصویب مدیر اداره کل هنرهای نمایشی می رسید.
به هر حال، تئاتریها انتظار داشتند تماشاخانه قدیمی، زندگی آرامش را ادامه بدهد اما این آرامش از نوعی دیگر، اتفاق افتاد.
مدیریت مقتدی مدت کوتاهی دوام آورد.اتابک نادری مدیر تئاتر شهر بعد از اختلاف نظرهای فراوان با مدیر اداره کل هنرهای نمایشی، عطای تئاتر شهر را به لقایش بخشید و از مدیریت قلب تپنده تئاتر ایران، کنارهگیری کرد.
مدیریت اداره کل هم چاره کار را در انتخاب پریسا مقتدی دید و این چنین بود که این مدیر که قبلا مدیر هماهنگی تئاتر شهر بود بار دیگر به این مجموعه بازگشت.
تئاتر شهر بی مدیر نماند اما آنکه رها شد، تماشاخانه«سنگلج» بود که اتفاقا نام تئاتر ملی هم بر تارکش نقش بسته است.
حسین طاهری برای انتخاب مدیر«سنگلج» وعدههای بسیار داد که تا این لحظه هیچکدام عملی نشده است.
در ادامه گفتگویی را با سه تن از اهالی تئاتر میخوانید:
انتخاب مدیر مانند ویار زن باردار است!
بهزاد فراهانی به عنوان هنرمندی از نسل گذشته و از دغدغهمندان تئاتر ملی اظهار تاسف کرد که در این مملکت انتخاب مدیر مانند ویار زنان باردار، هوسانه است!
او گفت: متاسفانه همیشه در انتخاب مدیر، نگاه سیاه و سفید و خودی و غیر خودی وجود دارد. مدیران بالا دستی هنرمندی را که منتقد باشد دوست ندارند او را غیر خودی میبینند وگرنه با وجود این همه افراد شایسته که در تئاتر داریم،نمیتوانیم یک مدیر خوب و دلسوز و آشنا به تئاتر برای«سنگلج» پیدا کنیم؟!
این هنرمند پیشکوست که نمایش«مریم و مرداویج» را در «سنگلج» اجرا کرده است، یادآور شد: اتابک نادری مدیر پیشین این تماشاخانه بخوبی و عاشقانه آن را اداره میکرد همچنانکه پریسا مقتدی هم که بعد از او این مسئولیت را بر عهده گرفت، مدیر خوب و توانمندی بود اما متاسفانه در بده بستانهای کودکانه و رمزی در تئاتر، این دو مدیر را عوض کردند.
فراهانی سپس مشکل بودجه را یکی دیگر از مشکلات مدیریت تئاتر برشمرد و توضیح داد: یکی از مشکلات مدیریت تئاتر، کمبود بودجه است. مجلس همواره به تئاتر به عنوان بچه حرامزاده نگاه کرده است زیراکه هنر تئاتر، خاشع و سر به زیر نیست بلکه هنر مقاومت است و تا زمانیکه نگاه سیاستگذاران نسبت به این هنر چنین باشد، حال و روز تئاتر ما مثل امروز خواهد بود.
نگاه مدیران به «سنگلج» مانند سالنی درجه سه است!
عظیم موسوی دیگر کارگردان تئاتر که به تازگی نمایش«اندر حکایت بلدیه اصفهان» را در «سنگلج» اجرا کرده است، با ابراز تاسف از شرایط فعلی این تماشاخانه به ایسنا گفت: سالنی که روزی چشم و چراغ تئاتر مملکت بود، امروز در اوج حقارت است، آنچناکه کارگردانهای تئاتر حاضرند در کارگاه نمایش تئاتر شهر که 30 صندلی دارد، اجرا بگیرند اما به «سنگلج» نروند!
او یادآور شد: از روز افتتاحیه نمایشمان تا آخرین روز اجرایمان هیچ مدیری در این سالن نبود. 5 روز از اجرای ما گذشته بود و روی سایت تماشاخانه همچنان برنامه اجرای قبلی وجود داشت! به ما گفته بودند روی پوسترمان شماره تلفن سالن را بزنیم اما ساعت کاری کارمندان سالن ساعت 4 عصر تمام میشد و هیچکس نبود تا جوابگوی تلفن باشد یا در گیشه بلیت بفروشد.
موسوی که پیش از این هم نمایشهای دیگری را در «سنگلج» اجرا کرده است، ادامه داد: کارگردانی که نمایشش را در «سنگلج» اجرا میکند باید بداند با کمترین هزینه، کمترین قرارداد و کمترین قیمت بلیت اجرا خواهد داشت و همه اینها به نگاه نادرست مدیریت برمیگردد چون با این سالن مانند یک سالن درجه سه رفتار میکنند!
کارگردان نمایش«خواستگاری» تاکید کرد: این سالن نیازمند مدیری قوی است که برایش برنامهریزی کند، نمایش ایرانی و هنرمندان این شاخه را بشناسد و هنرمندان شاخص این رشته را دعوت به کار کند.
موسوی اضافه کرد: چند سال پیش من و امیر دژاکام و محمود استادمحمد شواری هنری «سنگلج» بودیم. ما یک و سال نیم بدون ریالی دستمزد کار کردیم و سرانجام از این شورا استعفا دادیم و همچنان این دین باقی است.
این کارگردان تئاتر در پایان صحبتش خاطرنشان کرد: وقتی اداره کل هنرهای نمایشی به این سالن نام«تماشاخانه ملی» داده است، باید بیشتر درباره آن احساس مسئولیت کند.«سنگلج» تا دوره مدیریت اتابک نادری خوب اداره میشد و رونق بسیاری داشت به طوریکه به دلیل شلوغی سالن گاه تماشاگران پشت در میماندند اما حالا هیچ کس نمیتواند روی این سالن حساب کند.
تاسفی برای کل تئاتر ایران
اما هدایت هاشمی به عنوان هنرمندی از نسل جوان تر که با بازی در نمایش«آخ اگه بارون بزنه» در این تماشاخانه حضور داشته است، وضعیت فعلی «سنگلج» را بسیار تاثربرانگیز دانست و افزود: این وضعیت برای کل تئاتر ایران مایه تاسف است چراکه این تماشاخانه، شناسنامه تئاتر ماست.
او افزود: این سالن قدیمیترین تئاتر ماست که هنوز سرپاست اما بدون مدیر رها شده و در حال حاضر گروهها به هر قیمتی دارند اجرا میروند اما این به معنای روند روتین اجراها نیست.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com