به گزارش شریان نیوز
، قوانین کشور برای آن است که هر اقدامی دارای چارچوب از پیش تعیین شده
باشد و رانت یا فساد به حداقل کاهش یابد اما مساله این است که عده ای هم
قانون را می شناسند و هم راه گریز از قانون را می دانند. اما نکته مهم آن
است که رانت خواران به تنهایی نمی توانند به تخلفات و فساد خود ادامه بدهند
مگر آنکه با عده ای در پشت پرده زد و بند داشته باشند و این عده حتما باید
به جایی وصل باشند.
و اما مزایده در یکی از معادن کشور به اندازه ای مساله دار است که جای
هیچ گونه ابهامی را باقی نمی گذارد. اگر چه دراین معدن مزایده به صورت
مستمر برگزار می شود، اما همیشه دو نفر برنده نهایی این مزایده هستند.
محصول این معدن با قیمتی بسیار پایین تر از قیمتهای جهانی به این دو نفر
تحویل داده می شود و هیچ وقت آب از آب تکان نمی خورد.
بدتر اینکه بر اساس قانون، درآمد ناشی از فروش این مواد معدنی باید به
صورت دلار به معدن تحویل داده شود، در حالی که همین دو نفر دلارهای ناشی
از فروش محصول صادر شده با استفاده از عرف "دور زدن قانون" در بازار آزاد
به فروش می رسانند و تنها بخشی از آنرا به این معدن دولتی می دهند و باز هم
خبری نمی شود!
اکنون سوال اینجاست که چرا این همه اتفاق نامناسب در این معدن رخ می
دهد، آن هم در معدنی که از معادن مطرح ایران است و محصول استخراجی از این
معدن برای جهان شناخته شده است و هیچ نگرانی بابت فروش محصولات آن وجود
ندارد؟
بحث اول درآمد بالایی است که از این معدن به دست می آید. به نوعی که
میزان مواد خامی که به این دو نفر تحویل داده می شود، به اندازه ای درآمد
نامشروع ایجاد می کند که به راحتی جمع کثیری از آن نفع می برند و البته این
نفع به اندازه ای است که جیب آقایان را پر کند.
بحث دوم این است که این همه رانت و فساد زمانی می تواند اتفاق بیفتد
که مدیران و مسوولان این معدن با آن دو نفر برنده مزایده هماهنگ باشند و
زمانی هماهنگی اتفاق می افتد که نفعی عاید آنان شود و البته باید نفع قابل
توجه باشد تا به خطر کردن مدیران منجر شود.
بحث سوم آن است که چرا وزارت صنعت، معدن و تجارت در این معامله ورود نمی کند و چرا مانع بروز این فساد و رانت نمی شود؟
بحث چهارم آن است که با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و در حالی که
مردم امید دارند به فسادهای بزرگ پایان داده شود، چرا همچنان مدیر این معدن
در سمت خود ابقا شده و اکنون که دولت وعده مبارزه با فساد را سر داده، چرا
همچنان این فساد ادامه دارد؟
بحث پنجم آن است که تا کی باید منابع این کشور به دست عده ای رانتخوار
تاراج شود و در کنار آن عده ای محروم از داشتن کمترین امکانات برای ادامه
زندگی باشند؟
بحث ششم به عملکرد قوه قضاییه باز می گردد. سازمان بازرسی چرا در
مزایده ها ورود نمی کند و تا چه زمانی قرار است معدن به این بزرگی که اموال
بیت المال محسوب می شود، از جیب چند آدم مشخص سر در بیاورد؟
بحث هفتم آن است که آیا امکان دارد روزی را در این مملکت شاهد باشیم
که همه کسانی که در فسادهای کلان نقش دارند به سرنوشت مه آفرید خسروی مبتلا
شوند و آنهایی که به نمایندگی از دولت و نظام جمهوری اسلامی ایران، دارایی
و ذخایر این مملکت را معامله می کنند، به مجازاتی سنگین برسند؟
بحث هشتم این است که باید به فسادها پایان داد و برای رسیدن به این
نقطه باید همه کسانی که در مراکز فساد مشغول کار هستند، واکنش نشان دهند.
بنا براین تمامی کارکنان این معدن به ویژه کارگران و زحمت کشان باید اعتراض
کنند تا مگر صدای آنان به گوش مسوولان برسد.