از روز تاسیس صندوق بین المللی پول آن ها یک گروه کارشناسی چند نفره را برای شرکت در سمینارها و جلسات تشریفاتی به ایران و کشورهای دیگر اعزام کرده اند تا براساس آمارهای اعلام شده از سوی دولت ایران موضوعات را بررسی کنند و خود آنها برای تحقیقات میدانی و اطلاعاتی و کسب حقایق و واقعیت ها کاری نکرده اند و مکانیزم و سیستم جمع آوری آماری نداشته اند و به همین روش ها و آمارهای ایران اکتفا کرده اند
گروه اقتصادی – در روزهای اخیر برخی تحلیل های صندوق بین المللی در مورد اقتصاد ایران، برخی مسوولان اقتصادی را دچار این خوش بینی کرده است در حالی که سیاست ها و تحلیل های صندوق بین المللی پول تنها در مورد اقتصادهای موفق و قوی درست از آن درآمده و در بسیاری از موارد نادرست و غیر قابل اتکا بوده است.
به گزارش بولتن نیوز، حال این پرسش از آقای سیف رئیس کل بانک مرکزی مطرح است که وقتی صندوق بین المللی پول تحلیل در مورد خودش و اقتصاد جهان را باور ندارد و در موارد بسیاری تحلیل های اشتباه داشته و به کلی گویی و رسیدگی به کلیات سیاست ها و روندها و آمارها اتکا کرده و قادر به پیش بینی و حل معضلات جهان و کاهش بحران ها نبوده، شما چگونه به آمار آن تکیه کرده اید و دلخوش کرده اید؟
وقتی تجربه و تاریخچه تشکیل این صندوق و سیاست های مالی و پولی آن، عملا اقتصاد جهان را با مشکلات جدیدی مواجه کرده و حتی قادر به جایگزین کردن پول های معتبری به جای دلار نبوده تا این سیطره دلار باعث بحران های بزرگ برای جهان و از جمله آمریکا و اروپا نشود، ماچرا به این حرف ها و تحلیل های صندوق اتکا می کنیم.
حتی اگر آنها تحلیل مثبتی ارائه دهند آیا برای خود ما پذیرفته است که تنها به کلیات این سیاست ها در سال های اخیر اتکا کنیم؟
اگرچه صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، نهادهای بین المللی معتبر و مطرح در اقتصاد بین الملل هستند اما به این معنا نیست که در تحلیل وضعیت اقتصادی کشورهایی مانند ایران نیز درست عمل کنند ونظراتی که می دهند قابل اتکا باشد.
این نهادهای بین المللی براساس روند سیاست گذاری در اقتصاد ایران و سایر اقتصادهای جهان و بر مبنای آماری که از خود این کشورها مثل آمار بانک مرکزی ایران دریافت می کنند، سیاست های کلی اقتصاد ایران مثل هدفمندی یارانه ها، تحولات نرخ ارز و.... را تحلیل می کنند و روند را مثبت یا منفی ارزیابی می کنند.
از آن جا که این نهادها به دنبال حاکمیت مکانیزم قیمت ها و سیاست های تعدیل مانند آزادسازی قیمت ها، کاهش کنترل دولت و خصوصی سازی و... هستند از این مجموعه از سیاست ها دفاع می کنند و آن را موجب بهبود فضای کلان اقتصاد ارزیابی می کنند.
تعدادی محدود از کارشناسان صندوق بین المللی پول و بانک جهانی که برخی از آنها ایرانی هستند و اقتصاددانان صاحب نام و معتبری نیز شناخته نمی شوند، باتحلیل نمودارها و آمارها و روندها، اوضاع اقتصاد را تحلیل می کنند و نگاهی کلی به موضوعات دارند اما در مورد جزئیات این آمارها در زندگی مردم، معیشت خانوارها و استان ها و روستاها وشهرها و همچنین در مورد معضلات اساسی اقتصاد مثل تولید و بنگاه ها و عقب ماندگی دانش و فناوری تولید و... بی توجه هستند.
این کارشناسان، بیشتر تمرکز خود را بر نفت و درآمد ارزی حاصل از نفت و کاهش کنترل قیمت و افزایش قیمت ها و تورم که منجر به افزایش فشار بر مردم شده است گذاشته اند و رشد اقتصادی و تورم و نرخ ارز و... را بیشتر تحلیل می کنند و کمتر به موارد عمده و جزئی دیگر توجه دارند.
در نتیجه نباید تنها به چند تحلیل کارشناسان صندوق بین المللی و بانک جهانی دلخوش باشیم و احساس کنیم که اقتصاد بین الملل روند اقتصادی در ایران را مثبت ارزیابی کرده است بلکه باید به ابعاد برنامه ریزی و بودجه و روندهای اقتصادی و شاخص های مختلف مثل بورس، تولید، درامد سرانه و... توجه شود.
اخیرا برخی مسوولان اقتصادی از جمله آقای سیف رئیس کل بانک مرکزی با اتکا آمار و اطلاعات ارائه شده از سوی صندوق بین المللی پول و همچنین تحلیل ها و ارزیابی های کارشناسان این سازمان در مورد ایران، وضعیت یک سال گذشته ایران را به عنوان یک معجزه تلقی کرده اند و این تعریف صندوق بین المللی پول از اقتصاد ایران را به عنوان یک دستاورد مهم ارزیابی می کنند.
اما در زمینه تحلیل و گزارش های صندوق بین المللی پول در مورد اقتصاد ایران و آمار و گزارش های نکات مهمی وجود دارد و سوال این است که کارشناسان صندوق بین المللی پول اطلاعات و داده های خود را از چه مراجعی بدست می آورند؟
آیا آن ها توانایی دارند که به تحقیقات محلی و آماری در ایران بپردازند و وضعیت کم درآمد ترین مردم این سرزمین را نیز تحلیل کنند و کسانی که برای چند میلیون تومان در انتظار وامهای بانکی هستند و در فقر و فشار هزینه های زندگی هستند را تحلیل نمایند؟
از روز تاسیس صندوق بین المللی پول آن ها یک گروه کارشناسی چند نفره را برای شرکت در سمینارها و جلسات تشریفاتی به ایران و کشورهای دیگر اعزام کرده اند تا براساس آمارهای اعلام شده از سوی دولت ایران موضوعات را بررسی کنند و خود آنها برای تحقیقات میدانی و اطلاعاتی و کسب حقایق و واقعیت ها کاری نکرده اند و مکانیزم و سیستم جمع آوری آماری نداشته اند و به همین روش ها و آمارهای ایران اکتفا کرده اند. در نتیجه کارآنها کاری عمقی و اثرگذار و راهگشا نبوده و نخواهد بود زیرا محدود کار می کنند و به کلیات اکتفا می کنند.
اگر آن ها به تحقیقات میدانی خود اکتفا نمایندو بر اساس اطلاعات و داده های کارشناسان خود آن هم از طریق مطالعات و کسب اطلاعات میدانی اقدام به تحلیل نمایند در آن صورت می توان گفت که یک کار مستقل و ارزشمند بوده است. نه اینکه با ارائه اطلاعات و آمار از سوی منابع ایرانی به تحلیل این اطلاعات بپردازند. لذا نباید خرسند از تحلیل های سطحی و کلی صندوق بین المللی پول احساس کنیم که کارهای دولت ایران دقیق و بدون اشکال و قابل دفاع بوده است.
چگونه کارشناسان صندوق بین المللی پول و بانک جهانی با ارائه اطلاعات می توانند در مورد تحلیل های مختلف راهگشا باشند در حالی که وقت و بودجه و نیروی کافی برای آن ندارند؟
لذا این تحلیل های کلی و سطحی نمی تواند شرایط اقتصاد ایران را تشریح نماید و عملاً هرگونه تحلیل و ارائه مطلب در این زمینه نیازمند کسب اطلاعات دقیق میدانی از وضعیت اقتصاد کشور و مراجعه به نقاط مختلف کشور و بررسی شاخص ها در مقایسه با سایر شاخص ها و روندهای اقتصادی است و نمی توان تنها چند شاخص کلان و کلی را ارزیابی کرد و نمره مثبت یا منفی داد.
نکته مهم آن است که بدون تحقیقات و اطلاعات در موارد مختلف نمی توان در زمینه اطلاعات و داده های اقتصادی و عملکرد این داده ها اطلاعات درست را ارائه نمود.