ظرفیت ایمانی مردم در ماه مبارک رمضان بالاتر است و فکر میکنم جنگ بدر نیز در ماه رمضان بود که منجر به پیروزی مسلمانان شد. زمانی که با زبان روزه به میدان جنگ آمدند به نوعی قدرت بالاتری دارند و ظرفیت روحیشان نیز بالاتر است. هم چنین امام یک روز خاص را برای این موضوع اعلام کردند که در میان مسلمانان دنیا گم نمیشود؛ یعنی اگر میگفتند ۲۵ رمضان در بعضی مناطق ماه را زودتر اعلام کرده بودند و بنابراین اختلاف به وجود میآمد. پس طراحی امام به کار برد که اشتباه نمیشود. وقتی قدس را نام میبریم یعنی یک مکان مقدس که قبله اول مسلمانان است و الان هم مورد توجه قداست مسلمانان است و این نامگذاری بسیار مناسب است.
از ابتدای اعلام امام میزان پذیرش بالا بود؛ شیاطین و امریکاییها و اسراییل از این موضوع هراس پیدا کردند و برنامههایی برای تضعیف این روز به کار بردند. الان هم برای کم رنگ کردن این روز تلاش میکنند.
در پاسخ به سئوال شما اجازه بدهید خاطرهای را مطرح کنم. چند سال قبل به دیدار آقای سید حسن نصرالله رفتیم. ایشان در این دیدار گفتند در درگیریهای با رژیم صهیونیستی به شدت خسته که میشویم گاهی تلویزیون تصاویری نشان میدهد که در یک شهرستان کوچک مردم آن منطقه در حمایت از قدس راهپیمایی کردهاند خستگی از تن ما در میرود. به نظر من راهپیمایی برای حقمدارانی مثل مبارزین فلسطینی انرژی بخش است و وحدت هدف را نشان میدهد وحدت در هدف آزادی قدس ایجاد شود.
به صورت متمرکز وجود نداشت و این ابتکار عمل حضرت امام بود. در نظام ایران قبل از پیروزی انقلاب روزی برای آزادی قدس وجود نداشت در واقع فرصتی نبود چون به شدت درگیر تظاهرات برای سرنگونی شاه بودیم. البته ممکن بود در تظاهراتها گاهی حرف انقلاب هم بیان شود ولی اینکه یک روز خاص فقط برای آزادی قدس اختصاص پیدا کند. این امکان وجود نداشت. حضرت امام با نامگذاری روز قدس یک نقطه تمرکزی با نام فلسطین به وجود آوردند که تمام مسلمانان در آن روز به خاطر فلسطین و آزادی قدس به خیابان میآیند.
میخواهند در فلسطینیانی که مایلند برای نماز به بیت المقدس بروند هراس ایجاد کنند. و هم چنین ایجاد درگیری و انتشار اخبار آن موجب میشود که خبر روز قدس و راهپیمایی را بپوشانند و بنابراین میتوانند بر روی این مسئله سرپوش بگذارند. در واقع پتانسیل رسانهها به جای پرداختن به روز قدس به این درگیریها پرداخته میشود. و از تمرکز روز قدس کاسته میشود.
امام حسین فرمودند اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید. ما حتی اگر برای مردم کشورهای دیگر بگوییم که دین هم ندارند بگوییم در فلسطین عدهای مشغول زندگی بودند و عدهای به قصد نابودی آنها را از خانههایشان بیرون کردند و اینها را به اقلیت در آوردند و مهاجرین را به اکثریت رساندهاند و بومیهای آن منطقه را به استثمار در آورند و محدودیتها را بر آنها اعمال کردند. این موضوعات را شما به هر انسان آزادهای بگویید متوجه ظلم میشود و مدافع فلسطین میشود. بنابراین شرط لازم حمایت از فلسطین مسلمان بودن نیست.
نمیتوان گفت تمام فلسطینیان ناصبی هستند و ناصبیها کسانی هستند که به اهل بیت توهین میکنند. نمیتوان تمام فلسطینیان را ناصبی دانست البته سنی هستند. در جریان انقلاب ما نشان دادیم همیشه مدافع حق بودیم؛ مگر در مصر آنها شیعه بودند که حمایت کردیم؟ لزومی ندارد که حتما از شیعیان دفاع کنیم. اتفاقا این یک حربه برای مقابله با انقلاب ما است که میگویند ما در تلاش برای شیعه کردن هستیم در حالی که اینگونه نیست. ما در کنار شیعه بودن ظرفدار حق هستیم.
نه، صلح درباره اینها موضوعیت ندارد. مگر میشود فردی بیاید زندگی ما را اشغال کند و ناامنی ایجاد کند و بعد بیاید صلح کند؟ صلح یک مفهوم دوطرفه به معنای مصالحه است. از زاویه بومیهای فلسطینی آن طرف میزی وجود ندارد آن طرف اصلا نظامی وجود ندارد اصلا کشوری به نام اسراییل را به آن معتقد نیستیم و فلسطینیهای حقیقتبین هم معتقدند که اسراییل متجاوز است و نمیتوان با متجاوزی که به زور وارد خانه تو شده صلح کرد و با اسلحه به دنبال صلح زورکی بود. پس باید ابتدا تجاوزگر را بیرون انداخت و بعد به مشکلاتی که به وجود آورده پرداخت. ممکن است تفکر جمهوری اسلامی درباره عدم مذاکره با اسراییل در کشورهای عربی تاثیر گذاشته باشد. و این تاثیر بسیار مثبتی بوده است.
خیر، اینگونه نیست؛ این تصمیمی است که باید مردم منطقه بگیرند و این تصمیم نباید از سر خفت باشد مثل قرارداد کمپ دیوید. آرامش و سربلندی همراه با امنیت مهم است. صلح با خفت هیچ ارزشی ندارد.
شعله اولیه بیداری اسلامی فلسطین بود؛ یعنی وقتی مقولهای به نام اشغال شدن سرزمین مطرح باشد و نیاز دارند به اینکه برای حمایت از فلسطین در کشور خودشان نظامی حاکم باشد تا بتوانند از فلسطین حمایت کنند و مسئله فلسطین به عنوان مسئلهای همواره در اوج مطرح است.
بله، مثلا در مصر که سفارت اسراییل را در آن به آتش کشیدند یا در بسیاری دیگر از کشورها. البته چون در ظاهر بیداری اسلامی کم سو شده نمیتوان مثال مشخص تری داشت شاید دو سال آینده بتوان مثال بهتری ارائه کرد.
من معتقدم اگر آل سعود نبود اسراییل تا الان دوام پیدا نمیکرد چرا که تمام هزینههای سرکوبی حمایت از فلسطین به دست عربستان پرداخته شده است. من اعتقاد دارم رژیم مبارک در مصر یک شانهاش را زیر پای اسراییل گذاشت و آل سعود شانه دیگری را زیر پای اسراییل گذاشت تا اسراییل توانست سر بلند کند. اگر چه یک طرف در مصر متزلزل شده ولی حمایتهای اصلی در منطقه توسط عربستان است. در ظاهر شاید به نظر برسد که خانه خدا در آنجاست و بسیاری از آداب مسلمانی را رعایت میکنند ولی اینگونه نیست. حضرت امام بعد از حج سال ۶۶ فرمودند: اگر از صدام بگذریم از آل سعود نمیگذریم. یعنی علی رغم اینکه بسیاری از جوانان ما را شهید کرده بود امام اینگونه فرمودند. علت آن این است که مرکز فساد در منطقه پول عربستان است.
منبع: هفته نامه رفسنجان
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com