کد خبر: ۲۱۳۷۶۰
تاریخ انتشار:
توصیه های اخلاقی آیت الله حق شناس:

3 توصیه اصلی آیت‌الله حق‌شناس/ نماز اول وقت، کلید حل همه مشکلات اخلاقی/ برترين عمل در ماه رمضان/ ثواب فراگيري علم در شبهاي احيا

یکبار ایشان در جلسات درس اخلاق می‌فرمودند: آدم برای اینکه به جایی برسد باید استخوانش آب شود، نه گوشت و چربی بدن. استخوانش آب شود یک اصطلاح ویک تمثیل است برای سختی‌هائی که انسان در راه به ثمر رسیدن و به کمال رسیدن خودش باید بکشد...

گروه مذهبی: آيت ا... حاج ميرزا عبدالكريم حقشناس تهراني در سال 1298  شمسي در خانواده اي متدين در تهران متولد شدند. نام پدرشان علي و نام خانوادگيشان صفاكيش بود. پدر در فرمانداري آن روز تهران صاحب منصب بود و به همين جهت به عليخان شهرت داشت. او سه فرزند داشت: ولي، كريم و رحيم. منزل مسكوني پدریشان در خيابان عین الدوله يا ايران كنوني قرار داشت كه جزو محلات نجيب تهران حساب می شد. پدر در  ايام صباوت فرزندان خويش وفات يافت؛ ولي مادرشان تا آن زمان كه ايشان به سن پانزده شانزده سالگي برسند در قيد حيات بود.

عنایت امیرالمونین علی (ع) به مادر آیت الله حق شناس

از مادر بزرگوارشان به نیکی ياد می کردند، و براي او طلب مغفرت داشتند، و خود را وامدار ايشان می‌دانستند. می‌فرمودند: «مادرم سواد نوشتن و خواندن نداشت؛ اما به خوبی قرآن و مفاتيح را می‌خواند، و حتي آيات مبارکۀ قرآن را در ميان كلمات ديگر تشخيص می‌داد. او اين فهم وشناخت را به خوابي كه از امام امیرالمؤمنین عليهالسلام ديده بود، مربوط می‌دانست. در آن رؤيا ايشان حضرت وصي (عليهالصلوه والسلام) را ديده بود كه به او دو قرص نان می‌دهند. يكي از آنها را شيطان می‌رباید؛ اما او موفق می‌شود كه ديگري را حفظ كرده و بخورد. بعد از اين كه صبح از خواب برخاسته بود، ديگر می‌توانست قرآن را بشناسد، و بخواند.»

 

در راه آدمیت استخوان آب  می شود

آیت الله جاودان از شاگردان خاص آیت الله حق شناس، خاطرات و نکات نابی از ایشان به یاد دارند که به تعدادی از آنها اشاره می شود:

یک کلام بسیار مهم از مرحوم آیت الله حق شناس به یاد دارم که می توانم سخن را با آن آغاز کنم. یکبار ایشان در جلسات درس اخلاق می‌فرمودند: آدم برای اینکه به جایی برسد باید استخوانش آب شود، نه گوشت و چربی بدن. استخوانش آب شود یک اصطلاح ویک تمثیل است برای سختی‌هائی که انسان در راه به ثمر رسیدن و به کمال رسیدن خودش باید بکشد. باز مثال دومی که در همان مجلس به کار می‌بردند این بود که می‌فرمودند: دُم فیل به زمین می‌رسد، تاآدم به جایی برسد. اینهم یک مثال و اصطلاح دیگر است برای سختی‌هائی که در راه آدم شدن کشیده بودند. منظور این است که با راحت‌طلبی وخوش‌گذرانی و باری به هر جهت زندگی کردن انسان چیزی نمی‌شود، و به جائی نمی‌رسد.

 ما نمی‌فهمیدیم ایشان چکار می‌کند، و لزومی هم نداشت ما بفهمیم؛ زیرا نه آن کار‌ها به ما ربطی داشت که ایشان آن را به ما نشان دهد، و نه برای رضای خاطر ما بود که لازم باشد به اطلاع ما برسد. بنابراین ما نمی‌دانستیم چقدر به ایشان سخت گذشته و یا این که چگونه و به چه شکلی به ایشان سخت گذشته است؟ ضمنا بنده که به آن راه نرفته بودم که چیزی از آن بدانم.آن کس که این راه را می‌رود، می‌فهمد چقدر سخت گذشته و چقدر و چگونه بایستی چشم و دل را بر روی هوی وهوس‌ها بست!! این مسئله نیز بسیار با معنا و مهم است.  ما قدم از سر کنیم در طلب دوستان- راه به جائی نبرد هر که به اقدام رفت.

شبی بعد از نماز در مجلس چند نفری و خصوصی با شادمانی تمام می‌فرمود: دیشب توانسته‌ام یک زنجیر پاره کنم. من کمتر چنین شادمانی از ایشان دیده بودم.این زنجیر چه چیز می‌توانست باشد؟ آیا یک خُلقی بود که می‌توانست یک مانع بزرگ باشد، یایک عُلقه بود که هر علقه‌ای یک مانع است. اگر آدم مانع داشته باشد نمی‌تواند حرکت کند، و هر قدر عبادات قوی داشته باشد اثر لازم را نخواهد داشت. دوری راه تو جانا زگران باری‌هاست – بار ازخویش بیانداز که منزل باشی.

 

ماجرای گفت‌و‌گوی آقای حق‌شناس و امام زمان(ع)

در مجلس یک جوانی بود، که ایشان از او پرسید تو اهل کجا هستی؟ گفت: «اهل همین دور و برها» - نگفت که اهل کجا هستم- گفت: «خوب تو چه می‌گویی بابا جان، ناهارت را خورده‌ای؟» گفت: «نه آقا! ما اول نماز می‌خوانیم بعد ناهار می‌خوریم.» گفت: «خوب برای چی آمدی؟» گفت: «ما برای نماز اول وقت آمدیم، و[نماز اول وقت] از خصوصیات امام زمان صلوات الله و سلامه علیه است.» آشیخ محمد تقی هم از عاشقین امام زمان بود. گفت: «بارک الله! بگو ببینم مولای من چه فرمود؟» گفت: «آقا من مجاز نیستم همه را عرض کنم.» ایشان گفت: «هر چه فرموده است[و می‌توانی بگوئی] بگو!» گفت: «‌مولای شما و من فرمودند که: «نمازت را باید در اول وقت بخوانی و جماعت را ترک نکنی» آقاشیخ محمد تقی[این حرف‌ها را می‌شنید، و  گریه‌ می‌کرد، چون عرض کردم عاشق امام زمان بود.

گفت: «مولای من دیگر چه فرمود؟» گفت: «دومی را می‌گویم، و از گفتن بقیّه معذورم؛ فرمودند:‌‌ «نوافلی که می‌خوانی در صدد نباش که مثلاً این یازده رکعت -نماز شفع و وتر با آن هشت رکعت- تمام بشود؛ اینها را خوب بخوان، با توجّه بخوان، در کیفیّت نماز سعی بکن نه در کمّیّت» حالا هم من دیدم همه جا نماز جماعت را خوانده‌اند، آمدیم خدمت شما.


 3 توصیه اصلی آیت‌الله حق‌شناس/ نماز اول وقت، کلید حل همه مشکلات اخلاقی/ برترين عمل در ماه رمضان/  ثواب فراگيري علم در شبهاي احيا

دعای سید بحرینی برای دیدن امام زمان

در این جا ایشان کوشیده است معلوم نشود که آن جوان که توفیق یافته است به محضر امام مشرف شود، خود ایشان هستند، او را با عنوان مبهم جوانی نام می‌برند؛ اما جمله ‌پایانی حکایت نشان می‌دهد که او همان خود ایشان بوده است، و این سفارش یکی از دستوراتی بوده که در حادثۀ‌ای که کمی از آن را برای این بنده نقل فرمودند، داده شده است، و آن جریان هم یک خواب و رؤیا نبوده بلکه یک حضور بوده است. در جای دیگری از سخنان خودشان، به همین شکل مبهم و بدون نشانی از حادثۀ دیگری سخن  گفته‌اند: «یک دعایی است که سید بحرینی رحمه‌الله نقل می‌کند که هر کس چهل روز، بعد از هر نماز واجب ‌بخواند امام زمان صلوات الله و سلامه علیه را می‌بیند یک کسی این دعا راخواند، و چهل روز گذشت. می‌گفت: به من گفتند: مؤدب بایست «ولی‌امر» در کنار توست. ای خدای عزیز! تا یقین هم نباشد نمی‌دهند. گفت: هر چه خواستم روی مبارکش را نگاه کنم، نتوانستم مثل آفتاب بود.

آفتاب را می‌توانی نگاه کنی؟ نه اشعۀ آفتاب را، با این چشم غیر مسلح نمی‌شود دید.  تمام در و دیوار و زمین و درختها، تمام: اَللهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ می‌گفتند. به قدر یک دقیقه بیشتر طول نکشید. اینکه گفته‌اند: اگر کسی گفت: امام زمان را دیده‌ام تکذیبش کنید، برای این است که هر کسی ادعای نیابت و این گونه مقامات را نکند، والا اولیای حق هستند... می‌گفت: یک دقیقه طول کشید؛ اما هر چه که خواستم رویم را بسوی ایشان بگردانم، نتوانستم. فقط گفتند: با ادب بایست که در سمت چپت ولی کائنات است.»

 

3 توصیه اصلی آیت‌الله حق‌شناس

در هر صورت: توصیۀ اول، نماز به جماعت در اول وقت بود. توصیۀ دوم، نماز شب بود که علاوه بر اصل نماز، توصیه‌های دیگری هم به همراه داشت. وتوصیۀ سوم، پیگیری وجدیت در درس و بحث بود.

ایشان در این سه مورد همانند یک امر واجب عمل می کرد، ومی کوشید هیچ کدام از این ها را تا می تواند ترک نکند.

 

 سخن گفتن آیت‌الله حق‌شناس با نماز اول وقت

تا وقتی ایشان از پا نیافتاده وزمین گیر ‌نشده بودند، نمازشان در سه وقت به جماعت بود. تا می‌توانستند در مسجد به جماعت می‌آمدند، و اگر به دلیلی این امکان وجود نداشت، یا در مسافرت بودند، نماز جماعت ترک نمی‌شد. ایشان به مناسبت نماز اول وقت حادثه‌ای را نقل می‌کردند: «من یک کرامت از نماز برای شما بگویم: یک وقتی در زیارت مشهد به مسافرخانه رفته بودم، اتفاقاً آن اتاقی که من گرفته بودم حمام هم داشت. یکی از روزها وقتی می‌خواستم برای زیارت امام هشتم علیه الصلاة والسلام وبه جای آوردن آن نمازی که قطب راوندی برای برآورده شدن حوائج شخصی می‌فرماید، حرکت کنم، خوب باید غسل کنم. البته بنده غفلت کردم که ساعت هشت صبح تا پنج بعد از ظهر، آب قطع می‌شود.

وقتی وارد حمام شدم و صابون زدم در زیر دوش که انسان وقتی باز می‌کند یک ته مانده ‌‌آبی دارد، آن مقدار آب آمد و قطع شد، یک وقت من متوجه شدم که آب به کلی قطع است؛ ولی تمام توجهم به جای دیگر رفت. گفتم: ای نماز اول وقت! تو که می‌دانی من می‌خواهم بروم بالای سر مبارک، آن دو رکعت نماز را بخوانم، و به علاوه خودم را برای نماز اول وقت مهیا بکنم. آخر می‌دانید نماز اول وقت، به آدمی که از نماز مراقبت کند، می‌گوید: «حَفَظتَنِی حَفَظَکَ الله» مرا حفظ کردی خدا تو را حفظ کند، اما اگر تو مرا ضایع بکنی خدا تو را ضایع می کند. پس نماز اول وقت با شما صحبت می‌کند.

خدا شاهد است آب فراوان آمد. خودم را تطهیر کردم، غسل کردم، کاملا مهیا شدم و گفتم: امروز بروم و یک تشکر از صاحب مسافرخانه بکنم. رفتم پایین و سلام کردم، گفتم من از شما تشکر می‌کنم امروز آب قطع نشد، و به نظرم تا ظهر ادامه دارد. گفت: آقا امروز آب از ساعت هفت قطع است. گفتم: نه! آب آمد. گفت: اختیار دارید، نکند می‌خواهید ما را دست بیاندازید. آقای میرزا شما که هیچ وقت شوخی نمی‌کنید. اینجا آب از هفت صبح قطع است. بنده یک مرتبه متوجه شدم مطلب از چه قرار است».

 

اینک به برخی از توصیه های اخلاقی مرحوم آیت الله حق شناس در مورد ماه رمضان و بهره بردن از شب های قدر اشاره می کنیم:

 ثواب فراگيري علم در شبهاي احيا

در روايت وارد شده است كه هر كس اين دو شب (نوزدهم و بيست‌ويکم) احيا را به مذاكره علم بگذراند؛ هر يك ساعت ثواب يك احياي تام و تمام را در بردارد. مذاكره علم همين است، همين «قال‌الصادق» و «قال‌الباقر» است.

 

برترين عمل در ماه رمضان

رفقاي عزيز من! اگر بخواهيد از اميرمومنان(علیه السلام) تبعيت بكنيد؛ بايد به اين نكات توجه بفرماييد.

اميرمومنان(علیه السلام) عرضه داشت: يا رسول‌الله! افضل اعمال در اين ماه كدام است؟ حضرت فرمودند: «الورع عن محارم‌الله».

 

توبه نصوح

مقام ورع اقسامي دارد. يك قسم آن برگشتن از ناداني، فسق و عمل بد به عمل صالح است. اگر اين مرحله ورع را به كار بستي؛ از علي(علیه السلام) پيروي كرده‌اي و به مقام توبه نصوح‌ دست‌يافته‌اي.

فرمود: «حب عليٍ حسنة لاتضر معها‌السيئة» محبت علي(علیه السلام) حسنه‌اي است كه با بودن آن، گناه ضرر نمي‌رساند. يك كسي عباي اميرمومنان(علیه السلام) را بوسيد.

حضرت(علیه السلام) فرمودند: «اين معناي محبت نيست». معناي محبت پيروي از اميرمومنان و مقام عترت(علیهم السلام) است.

مرحله دوم ورع، پرهيز از مشتبهات است. مرحله سوم هم مقام متقين است كه شخص حرف نمي‌زند، مبادا اگر تعريف كسي را بكند؛ يك‌كسي بگويد: اين‌طور نيست (و غيبت پيش بيايد).

خطاب آمد كه اي خاتم‌الرسل! بايد به توبه‌كنندگان سلام كني! به‌به! به‌به! شخص اول امكان - اول ما خلق‌الله نوري- بايد به استقبال توبه‌كنندگان برود و به آن‌ها سلام بكند! (انعام/54)

 

تو استغفاركننده نيستي!

حضرت ثامن‌الحجج(علیه السلام) وقتي از درون مسجد مي‌گذشتند، يك نفرگفت: «استغفرالله».

حضرت به مقام ولايتي به قلب او نگاه كرده و فرمودند: تو استغفاركننده نيستي، زيرا خيال بازگشت به همان معصيت را داري!

 

سخن گفتن دو ملك الهي درباره انسان‌ها

دو ملك الهي با هم سخن مي‌گويند كه اي‌كاش مردم خلق نمي‌شدند! حال كه خلق شده‌اند، بدانند براي چه خلق شده‌اند. - شما را براي چه به دنيا آورده‌اند؟- و حال كه نمي‌دانند براي چه خلق شده‌اند، به دانسته‌هاي خودشان عمل كنند. حال كه عمل به دانستني‌هاي‌شان نمي‌كنند، از بدي‌هايي كه كرده‌اند، توبه كنند. اول قدم، توبه است.

 

ذكر دائمي علامه طباطبايي(ره)

«لاخير في نسك لاورع معه؛ عبادتي كه پرهيز از گناه با آن نباشد، سودي ندارد.» (كافي/1/36) ورع يعني اين‌كه دهان و زبانم را نگه دارم.

مرحوم علامه طباطبايي(ره) - كه هم در معقول و هم در منقول مجتهد بودند- زبان‌شان هميشه مشغول به ذكر بود؛ مگر اين‌كه مورد سؤال واقع شده و جواب مي‌دادند. آن‌وقت ما چرا بايد اين‌قدر حرف بزنيم؟!

وقتي بنده مي‌آمدم، يكي از رفقا گفت: آقا! راجع به غيبت و اهانت و تهمت يك‌قدري صحبت بكنيد. من انتظار نداشتم امشب - كه شب بيست‌ويكم ماه رمضان است- اين آقا به من بگويد: درباره غيبت و اهانت صحبت بكن.

 

 عمل ائمه(علیهم السلام) بايد نصب‌العين ما باشد

تنها گريه‌كردن براي حضرت علي(علیه السلام) فايده ندارد، عمل علي(علیه السلام) را بايد نصب‌العين خودتان قرار دهيد. در عيون اخبارالرضا(علیه السلام) مي‌فرمايد كه عمل علي(علیه السلام) را بايد سرلوحه زندگي خودتان قرار بدهيد كه چه فداكاري‌هايي كرد.

حضرت مي‌فرمايند: «انما هي نفسي اروضها بالتقوي لتأتي آمنهً يوم ‌الخوف‌الاكبر، نهج‌البلاغه/ نامه 45»؛ من بايد به قدر درازي قبرم براي خودم احراز بكنم.

 

اخلاص باطن

يكي از شرايط توبه، اخلاص باطن و سريره است. بايد خالصاً و مخلصاً بياييد وسط. از ديگر شرايط توبه، معرفت است، يعني ببينم كه پروردگار چقدر به من مهربان است. بدانم كه چه پروردگاري دارم. توبه نصوح يعني اين‌كه من با قصد و يقين و قاطعيت از معصيت صرف‌نظر بكنم و قصد برگشت به گناه نداشته باشم.

حضرت فرمودند: چنين كسي نداريم كه دوباره به گناه مبتلا نشود. انسان در معرض حوادث است، شايد دوباره گرفتار معصيت شود؛ ولي بايد تصميم قاطعانه در توبه بگيرد.

وقتي توبه‌كننده تصميم قاطع گرفت؛ پروردگار آن دو ملك مأمور ثبت اعمال انسان را احضار مي‌فرمايد و گناهان توبه‌كننده را از ياد ملكين مي‌برد.

به اعضا و جوارح هم خطاب تكويني مي‌شود كه حق نداريد عليه اين بنده شهادت بدهيد. به زمين هم خطاب مي‌رسد كه بايد از شهادت عليه اين بنده توبه‌كننده خودداري بكني. خداي ما چنين خدايي است!

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین