یکی از موضوعاتی که به خصوص در مذاکرات اخیر هسته ای پردازش نسبتا زیادی در خصوص آن صورت گرفته است طرح مفهوم گریز هسته ای است. بر مبنای ادعای مقامات آمریکایی، برنامه غنی سازی اورانیوم ایران می بایست به گونه ای محدود شود که فرصت دستیابی ایران به سلاح هسته ای طولانی شود و بر این اساس چنانچه ایران اراده کند به سمت تولید سلاح هسته ای برود، آمریکا زمان لازم برای واکنش به این اقدام و توقف آن را داشته باشد. از نظر موسسه علوم و امنیت بین المللی ایالات متحده آمریکا، هم اکنون فاصله زمانی گریز هسته ای ایران 2 ماه است که این زمان می بایست به بیش از 6 ماه افزایش پیدا کند.
فارغ از جنبه های انتزاعی و کمتر کاربردی این مفهوم، بیان چند نکته در این ارتباط الزامیست:
*تعهدات داوطلبانه ایران در توافقنامه ژنو و محدودیت های اعمالی بر برنامه هسته ای اش اصولا این نکته را اثبات کرد که ایران به هیچ وجه به دنبال تولید سلاح هسته ای نیست و چنانچه اراده آن را داشته باشد، به لحاظ فنی و با توجه به بازرسی های دقیق و روزانه آژانس بین المللی انرژی اتمی، حداقل در کوتاه مدت امکان عملی ساختن آن را نخواهد داشت. وجه التزام این موضوع با توجه به توقف غنی سازی 20 درصد و تبدیل ذخایر اورانیوم به اکسید مشخص می شود.
*ادعای آمریکا در خصوص فعالیت رآکتور اراک و نقش مهمی که این تاسیسات در تولید پلوتونیوم مورد نیاز جهت ساخت بمب اتم دارد، با پیشنهادات ایران در خصوص بازطراحی این رآکتور و کاهش پلوتونیوم تولیدی به میزان یک پنجم کاملا امکان بهانه جویی را از این کشور گرفته است. توضیح اینکه برای تولید یک بمب اتم حداقل به میزان چهار و نیم کیلوگرم پلوتونیوم داراي غلظت بيش از 95 درصد از ايزوتوپ 239، لازم است که با پیشنهاد ایران از یک سو، هم امکان تولید پلوتونیوم لازم وجود ندارد و هم چنانکه رئیس سازمان انرژی اتمی ایران توضیح داده است، پلوتونیوم تولیدی رآکتور اراک امکان استفاده در سلاح هسته ای را ندارد.
*موضوعی که فراتر از بحث فنی، اصولا تضمینی اساسی بر عدم انحراف برنامه هسته ای در حال حاضر و آینده خواهد بود، فتوای رهبر ایران است. فتوای رهبری در خصوص منع ساخت سلاح هسته ای، به عنوان بزرگترین دستاویز تیم هسته ای کشورمان در چانه زنی محسوب شده و بیان مفاهیمی همچون گریز هسته ای ایران را بلا موضوع می کند. سخنان جان کری وزیر امور خارجه آمریکا مبنی بر جدی گرفتن این فتوا خود نشان دهنده نقش مهم این مساله در مذاکرات و تبادلات طرفین است: فتوای رهبر ایران را بسیار جدی تلقی می کنیم. اما نیاز ما این است که بر اساس یک چارچوب مشخص و تدوین شده عمل کنیم . ما می خواهیم ایران و رهبری عالی ایران بدانند که ایران حق داشتن برنامه صلح آمیز هسته ای را طبق ان پی تی دارد .
*با وجود نظارت های پادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی که در بسیاری از موارد حتی فراتر از پروتکل های مرسوم بین المللی می باشد، هیچ کدام از اجزا و عناصر برنامه هسته ای ایران از دید چشم بازرسان آژانس پنهان نمی ماند. در عین حال چنانچه پروتکل الحاقی از سوی ایران مورد تصویب قرار گیرد (امری که برخی قرائن از احتمال زیاد آن خبر می دهد) ایران به هیچ عنوان امکان انحراف در فعالیت های خود را نخواهد داشت. پروتکل الحاقی امکان بازرسی های وسیع و سرزده از تمامی مناطق مورد نظر اعم از تاسیسات اعلام شده و نشده را برای بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی فراهم می کند.
*در نهایت باید گفت که طرح موضوع گریز هسته ای ایران بیشتر به عنوان یک ژست سیاسی و فشار رسانه ای از سوی آمریکا باشد و ریشه ای در واقعیات عینی صحنه بازی نداشته باشد. در واقع ایالات متحده با طرح این موضوع به دنبال امتیازگیری حداکثری است که هم تا حد ممکن محدودیت های فراپادمانی و غیر سیستمی بر برنامه هسته ای ایران اعمال کند و هم این دستاویز را به عنوان ابزاری جهت فشار دائمی در آینده بر ایران حفظ نماید.
* کارشناس مسائل آمریکا
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com