مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پروندهای تحت عنوان «تحلیلی بر نامهی 31 نهجالبلاغه در حوزهی سبک زندگی اسلامی» آورده میشود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیست که پس از پیادهسازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است. وی سعی نموده تا با تفسیر مبتنی بر آیات و روایات دینی و همچنین اصول جامعهشناسی و روانشناسی از نامهی 31 نهجالبلاغه، باب جدیدی در مقولهی سبک زندگی اسلامی باز کند.
گروه سبک زندگی، مطالبی که در ادامه به نظرتان رسیده و در قالب پروندهای تحت عنوان «تحلیلی بر نامهی 31 نهجالبلاغه در حوزهی سبک زندگی اسلامی» آورده میشود، سلسله گفتارهای دکتر محمدحسین باقری، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامیست که پس از پیادهسازی و چندین بار ویرایش در اختیار ما قرار گرفته است. وی سعی نموده تا با تفسیر مبتنی بر آیات و روایات دینی و همچنین اصول جامعهشناسی و روانشناسی از نامهی 31 نهجالبلاغه، باب جدیدی در مقولهی سبک زندگی اسلامی باز کند.
به گزارش بولتن نیوز، حضرت علی(ع) این نامه را برای پسرش نوشته یا برای خودش نوشته؟ اگر برای پسرش نوشته که آقا نقض غرض است. جملاتش نشان میدهد که منِ علی، این را برای خودم نوشتم. علما و خواص جامعه باید دچار این درگیری باشند که اگر من این جملات را برای مردم بگویم، آن دنیا یقیهی من را میگیرند. والا به من چه که شما آن دنیا را نمیبینی. اگر آن دنیا یقیهی من را نگرفتند، میدانی یا نمیدانی، به من هیچ تکلیفی نیست. چون در آن دنیا یقیهی ما را میگیرند. چو میبینی که نابینا و چاه است، اگر خاموش بنشینی گناه است. باید بیایی و بگویی. یا مثلاً میبینی که ما پایگاه بسیج میزنیم، بچهها بیایند استفاده کنند. خودت چی؟ حفظ نظام از اوجب واجبات است اما با چه قیمتی؟ حفظ نظام از اوجب واجبات است، در صورتی که در چارچوب آخرتی ما قرار بگیرد. یعنی ما باید غم خودمان را بخوریم که اگر توی نظام صالح، مدیر صالح انتخاب نکردیم، چون حمایت از نظام صالح واجب است، اگر حمایت نکردیم، در قیامت مؤاخذه میشویم. نه اینکه به هر روشی فحش بدهیم، درگیر شویم، نسبتهای درست و غلط دهیم. نه، با هر روشی نمیشود و دين هم اين را نميگويد.
چند وقت پیش تلویزیون برنامهای نشان داد که یک عده در بحث مهدویت، ازجوانها و خانمها، سوء اسفاده میکنند. چرا سوء استفاده میکنند؟ چرا باید کار به اینجا برسد؟ چرا یک روحانی به اینجا میرسد که تخیّلات خودش را تحت عنوان پرواز روح، به خورد جوانها بدهد؟ چرا به اینجا میرسد که شبهه ایجاد شود که امام زمان را دیده، برود دستش را ببوسد؟ چرا؟ اولش از اینجا شروع میشود که غم مردم را میخورد و بعد ميافتد به کار کنترل مردم. بعد ميشود کنترل مريدان و خودش را از یاد میبرد. مردم میآیند دورش. چهار تا سلام و التماس دعا و عرض ارادت میکنند این یادش میرود که «خودت هم عقبی». باید یک فکری به حال خودت بکني. دچار توهم میشود که من خیلی بالا هستم. کسی که به جای غم خودش، ابتدا به ساکن غم دیگران را بخورد، خُسران کرده. عمرش را به باد داده. اینقدر این مهم است، اینقدر این مهم است. دیدید وقتی موضوع مهمي میخواهد گفته شود، قرآن سعی کرده با قسم این مفهوم را برای ما باز کند. «والعصر، قسم به امام زمان(ع)، أنّا الأنسانَ لَفُی خُسر». دیدید گاهی وقتها مادر میگوید تو را به روح پدرت قسم نرو توی خیابان، شلوغ است، من میترسم. چرا میگوید؟ چرا قسمت میدهد به روح پدر؟ چون میگوید این روح براي تو اينقدر بزرگ و محترم است که به ياد آوردنش میتواند تو را به انجام کاري وادار کند يا از آن مانع شود.
قرآن میگوید: قسم به امام زمان «أنّ الأنسانَ لَفی خُسر». یعنی خیلی مهم است. اگر انسان غم خودش را نخورد دچار خسران میشود. بسیاری از مشکلات جامعه هم همین است. شما ببینید یکی از غفلتهای سازمانی، خصوصاً در حوزهی ارزشهای انقلابی و اجتماعی که در جامعهی اسلامی ما رخ میدهد این است که مثلاً طرف توی یک سازمان نشسته، بالاخره مدیر سازمان است دیگر. بعد از هر سال، مدیرهای قبلی، یک یادوارهای برگزار میکردند. توی دانشگاهها به اسم یادوارهی شهدای دانشجو. خوب حالا این آقا هم آمده دیگر. ما هم باید برگزار کنیم. اگر برگزار نکنیم میگویند این شهدا را قبول ندارد. میگوید خوب یک جلسه بگیرید. من پول مرغش را میدهم. شما غم خودت را نمیخوری. اگر راه شهدا درست است من باید راه شهدا را برای نسلهای بعد تبیین کنم والا آن دنیا جلوی من را میگیرند. اما بجای این میگوید اگر من یادواره نگذارم، من را از این میز میکشند پایین، صندلیم را از من میگیرند. یک جوری برگزار کن، یک سیدی، چهار تا پوستر بزنید تمام شود. بعد میبینی مراسم میگیرند، خوراک فکری ندارد. آقا اخیراً یک بحثهایی در مورد حجاب و عفاف راه افتاده، ما هم باید یک سمیناری، چیزی بگذاریم که سرو صداها بخوابد. ممکن است یکی این وسط بلند شود بگوید مگر تو غیرت دینی نداری که براي حجاب کاري نکردي؟ خلاصه بهمان برمیخورد. برای اینکه دهانها را ببندیم، بیایید یک چیزی برگزار کنیم. اصلاً اعتقاد ندارد، اینکه آدم همهاش بخواهد برای دیگران درس و وعظ و نصیحت بگذارد، به فکر دیگران باشد، به فکر جامعهاش باشد. این آفت زندگی خیلی از مدیرها هم هست که بعضیها هم بعد از مدتی اسیر میشوند. همهاش به فکر دیگرانند، به فکر خودشان نیستند. پس اینکه قرآن قسم میخورد به جان امام زمان، میتوانیم یک شباهتی برایش فرض کنیم. مثل قسمهای خودمان که آقا شما را به جان فلانی، من را ببخش. یعنی اینقدر مهم است که تو مرا ببخشی و نمیدانم میبخشی یا نه؟ تو را قسم میدهم به عزیزترین کسانت. عزیزترین کسانت را میگذارم یک طرف ترازو و خواستهام را میگذارم یک طرف دیگر.
قرآن قسم میخورد به نمونهی زندگی کامل، زندگی صحیح که اگر اینجوری زندگی نکردی، دچار خسران میشوی. از همین آیه میشود استفاده کرد که اگر انسان میخواهد از خسران نجات پیدا کند، راهش این است که زندگی ائمهی معصومین را سرمشق قرار بدهد و در ادامه آيه ويژگيهاي زندگي معصومين را هم خلاصه توضيح ميدهد.
پروردگارا ذرهای از بصیرت امام علی (ع) بر ما عنایت بفرما. پروردگارا ما را مذمت کنندهی دنیا قرار بده. پروردگارا به ما مقام بلند غم خود را خوردن عنایت بفرما. پروردگارا به مقام غم جامعه را خوردن در ذيل غم خود را خوردن عنايت کن.